سلطان نصیر
7.05K subscribers
1.61K photos
368 videos
214 files
359 links
آدرس این کانال در پیام رسان ایتا:

https://eitaa.com/soltannasir

موضوع کانال: ادیان و عرفان و اسطوره و علوم خفیه و نجوم و دشمن شناسی با رویکرد آخرالزمانی و ظهور حضرت صاحب عج
آدرس جیمیل ما :
Soltan313nasir@gmail.com
کپی تنها با ذکر منبع مجاز است.
Download Telegram
@soltannasir

{ پیوند اسطوره با دین 188}

{ شباهت های اهل فتوت و خاکسار با آیین مهری 110}

ادامه...👇


{3245/4). و از احمد بن عیسی روایت کرده است، که گفت : امام صادق (ع) دربارهٔ فرمایش خدای عزّ و جل : «إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا»، فرمود : همانا خداوند قصد نموده است که خدا و رسولش و کسانی که ایمان آورده اند، نسبت به شما در همه امور شما و اموال شما، در اولویت باشند؛ و منظور از « اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا»، علی و اولاد او علیهم السلام، می باشند که تا روز قیامت امام و پیشوا هستند، سپس خدای عزّ و جلّ آن ها را توصیف نموده و فرموده است: « الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ»، او امیرالمومنین (ع) می باشد که در رکوع رکعت دوم نماز ظهر بود و حلّه ای را که_ بهای آن هزار دینار داشت و نجاشی آن جامه را برای پیامبر (ص) فرستاده بود_ پیامبر به او پوشانیده بود، یک سائل آمد و گفت : سلام بر تو ای ولیّ اللّه ! ای کسی که به مومنان از خودشان در اولویّت هستی ! بر من فقیر صدقه ای عطا فرما !
امام علی (ع) هم آن حلّه را نزد او انداخت و با دست خویش اشاره نمود تا آن را بردارد و خداوند این آیه را برای او و در شأن او نازل کرد و به وسیلهٔ این فضیلت، فرزندانش را نیز فضیلت بخشید که هر یک از فرزندانش به (مقام عظمای) امامت خواهند رسید و مانند پدر به آن فضیلت متصّف خواهند بود که در حال رکوع صدقه دهند؛ و آن سائلی که از امیرالمومنین (ع) تقاضای کمک کرد،از فرشته های الهی بود و آن سائلی که از دیگر امامان سؤال می کند نیز از فرشته ها می باشد. (کافی: جلد 1 ص 228 ح3)

3247/6) شیخ صدوق با سند خود از ابوالجارود روایت کرده است، که گفت : امام باقر (ع) پیرامون فرمایش خدای عزّ و جلّ «إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا» فرمود : گروهی از یهودیان مانند عبداللّه بن سلام، اسد، ثعلبه، ابن یامین و ابن صوریا مسلمان شدند و محضر پیغمبر (ص) آمدند و اظهار داشتند : ای رسول خدا ! حضرت موسی (ع) یوشع بن نون را وصیّ خود قرار داد، وصیّ شما کیست ? و چه کسی بعد از شما سرپرست ما می باشد ?
پس از آن آیه «إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ» نازل شد، که ولیّ شما خدا و رسول او است و آن کسانی که ایمان آورده اند و نماز به پا می دارند و در حال زکات (صدقه) پرداخت می کنند، سپس رسول خدا (ص) به آنان فرمود : برخیزید، موقعی که برخاستند و به سوی مسجد آمدند ناگاه فقیر مسکینی را دیدند که بیرون می آمد، رسول خدا (ص) به او فرمود : ای سائل ! آیا کسی به تو چیزی داده است ?
گفت : آری، این انگشتر را به من داده است.
فرمود : چه کسی آن را به تو داد ?
گفت : آن مردی که نماز خواند.
فرمود : در چه حالی انگشتر را به تو داد ?
گفت : در حال رکوع.
پس پیامبر اکرم (ص)، تکبیر گفت و اهل مسجد نیز تکبیر گفتند، سپس فرمود : علی بن ابی طالب پس از من ولیّ شما خواهد بود.
همگی گفتند : به پروردگاری خدا، دین اسلام، پیامبری محمد و به ولایت علی بن ابی طالب، راضی و خشنود هستیم و پس از آن خداوند این آیه را فرستاد « وَ مَنْ يَتَوَلَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغالِبُونَ» هر که خدا و رسولش و آنهایی را که ایمان آورده اند، ولیّ خود بدانند ( از حزب خدا می باشند و ) به درستی که حزب خدا پیروز و غالب هستند.
از عمر بن خطاب روایت شده است که گفت : من چهل انگشتر در حال رکوع صدقه دادم تا دربارهٔ من هم آنچه دربارهٔ علی نازل شد، نازل شود ولی چیزی (برای من ) نازل نشد. (امالی صدوق صفحه 107 حدیث 4 مجلس 26)


3248/7) علی بن ابراهیم با سند خود از ابوحمزهٔ ثمالی روایت کرده است : امام باقر (ع) فرمود : رسول خدا (ص) نشسته بود و گروهی از یهودیان نزد حضرت حضور داشتند و عبداللّه بن سلام نیز در جمع آنان بود، در همین لحظات این آیه شریفه نازل شد و رسول خدا (ص) حرکت نمود و به سمت مسجد رفت که با فقیری مواجه گشت، حضرت از او سؤال نمود: آیا کسی به تو چیزی داد ?
گفت : آری، آن کسی که مشغول خواندن نماز است.
پس رسول خدا (ص) جلو رفت و دید که او حضرت علی (ع) می باشد.

3251/10). ابوعلی طبرسی با سند خود از عبایة بن ربعی روایت کرده است، که گفت : عبداللّه بن عباس در کنار زمزم نشسته بود و می گفت : رسول خدا (ص) می فرمود، که در همین لحظه مردی_ که عمامه بر سر داشت_ آمد و هر وقت ابن عباس می گفت: رسول خدا (ص) فرمود، آن مرد نیز می گفت : رسول خدا (ص) فرمود. پس ابن عباس به او گفت : تو را به خدا سوگند! تو کیستی ?... }

ادامه...👇

@soltannasir
🌞💍
@soltannasir

{ پیوند اسطوره با دین 189}

{ شباهت های اهل فتوت و خاکسار با آیین مهری 111}

ادامه...👇

{ ...او عمامه از (سر و) صورت خود کنار زد و گفت : هر کس از مردم مرا شناخت که شناخته و هر کس مرا نمی شناسد، من جُندب فرزند جُنادهٔ بدری، ابوذر غفاری هستم، از رسول خدا (ص)با این دو گوش خود شنیدم و اگر دروغ بگویم کر شوند؛ و نیز با این دو چشم خود دیدم و اگر دروغ بگویم کور شوند، که می فرمود : علی رهبر نیکان و کشندهٔ کافران است، هر کس او را یاری کند، یاری می شود و هر کس او را خوار سازد، خوار می گردد.
آگاه باشید که من روزی از روزها نماز ظهر را با رسول خدا (ص) خواندم، پس سائلی در مسجد (از مردم) سؤال و در خواست کمک کرد، ولی کسی به او چیزی نداد، سائل دست خود را به سوی آسمان بلند کرد و اظهار داشت: خدایا ! گواه باش که در مسجد رسول خدا در خواست کمک کردم و کسی چیزی به من نداد.
در همین موقع علی (ع) در حال رکوع بود و با انگشت کوچک دست راست خود_که انگشتری در آن بود_ به سائل اشاره کرد، پس سائل جلو آمد و انگشتر را از انگشت حضرت در آورد و این کار مقابل چشمان پیامبر انجام گرفت.
و چون پیامبر خدا (ص) از نماز فارغ شد سر خود را به سوی آسمان بلند کرد و اظهار داشت : خداوند ! برادرم موسی (بن عمران علیه السلام) از تو تقاضایی کرد و اظهار داشت : « قَالَ رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي *وَيَسِّرْ لِي أَمْرِي *وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسَانِي* يَفْقَهُوا قَوْلِي * وَاجْعَلْ لِي وَزِيرًا مِنْ أَهْلِي * هَارُونَ أَخِي * اشْدُدْ بِهِ أَزْرِي * وَأَشْرِكْهُ فِي أَمْرِي » _پروردگارا سینه من را گشاد کن* و کار مرا آسان ساز * و از زبان من لکنت را باز کن * تا سخن مرا در یابند * و برای من وزیری از خاندان خودم قرار بده * هارون برادرم را * و به وسیلهٔ او پشت مرا محکم گردان * و او را درکار (و رسالت) من شریک ساز _ پس بر او قرآنی ناطق نازل کردی (و فرمودی:) «سَنَشُدُّ عَضُدَكَ بِأَخِيكَ وَنَجْعَلُ لَكُمَا سُلْطَانًا فَلَا يَصِلُونَ إِلَيْكُمَا» (قصص 35) _ به زودی بازوی تو را به وسیله برادرت (هارون) محکم خواهیم کرد و برای شما قدرتی را قرار می دهیم که کسی در قبال شما قدرت و توانی نداشته باشد_، خدایا من محمد پیامبر و برگزیدهٔ تو هستم، خدایا! سینهٔ مرا گشاد کن و کار مرا آسان گردان و برای من از خاندانم علی برادرم را وزیر من قرار بده و به وسیلهٔ او پشت مرا محکم گردان.
ابوذر گفت : به خدا سوگند ! هنوز سخن رسول خدا (ص) تمام نشده بود که جبرئیل از جانب خدا بر او نازل شد و گفت : ای محمد! قرائت نما.
رسول خدا (ص) اظهار داشت : چه چیزی را قرائت کنم ?
جبرئیل گفت : «إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ» .
سپس ابوعلی طبرسی در پایان این حدیث گفته است : همین حدیث را ابواسحاق ثعلبی در تفسیر خود، با همین سند روایت کرده است. (مجمع البیان طبرسی ج 3 ص 361 و شواهد التنزیل ج 1 ص 177)

3254/13). و نیز گفته است، که ابراهیم بن حکم بن ظهیر روایت کرده است: عبداللّه بن سلام به همراه گروهی از (مسلمانان) طایفه و قبیله خود محضر رسول خدا (ص) آمدند و اظهار داشتند : که (یهودیان) قبیله ما، ما را اذیّت و آزار می رسانند، در همین لحظات که درد دل می کردند این آیه نازل شد و بلال اذان (مسجد را برای نماز) سر داد و رسول خدا (ص) به سمت مسجد حرکت نمود و مسکینی را در مسجد مشاهده کرد که از مردم در خواست کمک می کرد، به او فرمود چیزی دریافت کرده ای ?
گفت : یک انگشتر (با رکاب) نقره ای را به من عطا کردند.
حضرت سؤال نمود: چه کسی این را به تو داد ?
گفت : آن شخص که به نماز ایستاده است.
پس نگاه کردند، دیدند که علی (ع) است، رسول خدا (ص) پرسید : در چه حالتی این انگشتری را به تو عطا کرد ?
گفت در حال رکوع به من عنایت نمود.
رسول خدا (ص) (با حالت شادی) اظهار داشت: «اللّه اکبر» و سپس این آیه شریفه «وَمَنْ يَتَوَلَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ» را تلاوت نمود.

«فائده ای (ارزنده)»

3266/1) عمار بن موسی ساباطی از امام صادق (ع) روایت کرده است، که فرمود : وزن انگشتری که امیرالمومنین (ع) _در رکوع نماز_ صدقه داد، چهار مثقال و حلقه اش از جنس نقره بود و نگین آن یاقوت قرمز به وزن پنج مثقال بود و قیمت آن به مقدار مالیات یک سال (سرزمین) شام بود که ارزش آن سیصد بار شتر، نقره و چهار بار شتر، طلا بوده است.
این انگشتر مال مروان بن طوق بود که (در یکی از جنگ ها) امیرالمومنین (ع) او را کشت و انگشترش را (به عنوان غنیمت جنگی) از انگشت او در آورد و آن را در حال رکوع نماز پشت سر رسول خدا (ص) _ به سائل عطا نمود. (مستدرک الوسائل به نقل از غایه المرام) }

ادامه...👇

@soltannasir
🌞💍
@soltannasir

{ پیوند اسطوره با دین 190}

{ شباهت های اهل فتوت و خاکسار با آیین مهری 112}

ادامه...👇

{ 3267/2). همچنین غزالی در کتاب «سرّ العالمین» گفته است : همانا انگشتری را که امیرالمومنین (ع) صدقه داد، (در اصل) انگشتری حضرت سلیمان بن داود (ع) بوده است.

3268/3). شیخ طوسی گفته است: صدقه دادن (امیرالمومنین ع) انگشتر (خویش را در حال نماز)، روز 24 ذی الحجّه انجام گرفته است. }

ملاحظه نمودید که روایات در این باره اندکی با یکدیگر اختلاف دارد در اکثر روایات آنچه به فقیر سائل بخشیده شد انگشتری بود. جدای از آنکه شئ بخشیده شده انگشتری بود یا نه و در صورت انگشتری بودن انگشتری سلیمان بوده است یا خیر ! آنچه مهم است این است که در سوره مائده که پیام مهم آن پایبندی به عهدها و تبلیغ ولایت امیرالمومنین علی (ع) است و در آن به مائده (اشاره به شام آخر عیسی ع که شباهت زیادی با شام آخر ایزد مهر دارد) و کلاغ ( در داستان قابیل و هابیل که کلاغ توسط خداوند برانگیخته می شود و کلاغ در اساطیر پیک ایزد مهر است و مقام اول سلوک مهری کلاغ است که پیشکار میز غذا است) و به پرسه زدن و نیاز گرفتن از شاه اولیا نیز اشاره شده است. و پرسه زدن در ارتباط با منزل اول سلوک مهری و خاکساری بود.


اما مسئله پرسه زدن را اینجا تمام کنیم و به سراغ نکته ای دیگر در ارتباط با منزل کلاغ در آیین مهری و لسان در خاکساری برویم. در بین خاکساریه سابقاً رسمی وجود داشته که امروزه به فراموشی سپرده شده و تنها آنهایی که در این دوده سابقهٔ طولانی دارند و در باب خاکساران و قلندران در ایران و هندوستان و پاکستان تحقیق نموده اند ممکن است با این رسم برخورد نموده باشند و آن را به یاد بیاورند. اما آن رسم چیست ?
اینکه مریدان لسان کشیده در هنگام غذا خوردن خدمت نمایند و تنها پس از اتمام غذای مریدان منازل بالاتر غذا بخورند. گاه نیز مریدان منازل بالاتر عمدتا مشایخ یا گل سپردگان بخشی از غذای خویش را به مرید لسان کشیده می دادند.
چنین رسمی علاوه بر اینکه با هدف تربیت نفس مریدان انجام می شده است. دلیل دیگرش این است که مریدی که در منزل کلاغ است به مثابه کلاغ ایزد مهر است. شاید چون ایزد مهر سفر می نموده و غذا می خورده است چیزی جلوی کلاغ خویش می انداخته تا وی نیز بخورد و بعضاً ممکن است باقی مانده غذای خویش را جلوی کلاغ می انداخته تا وی از آن بخورد. می توان حدس زد که این سنت بدین خاطر وارد آیین مهری شده باشد و مریدان در منزل کلاغ خدمت میز می نمودند و از باقی مانده غذا می خوردند. و گاه به یمن تبرک غذایی جلوی آنان توسط سالکین منزل بالاتر انداخته می شده و از آن می خوردند. همین رسم از آیین مهری کهن به خاکساران و قلندران منتقل شده است.

نکته 1 : نظیر چنین رسمی را ما در یهودیت حسیدیسم و رفتارهای صدیق ها با مریدان ملاحظه می نماییم که می توان حدس زد که در یهودیت حسیدیسم نیز این رسم مستقیم یا غیر مستقیم از آیین مهری رومی وارد شده باشد.

نکته 2: رسم غذا خوردن مریدان مبتدی از باقی مانده غذای سالکین بالاتر و یا غذا به جلوی مریدان انداختن هر چند که برای تأدیب نفس انجام شود در مغایرت کامل با سنت و سیره رسول الله (ص) و ائمه هدی (ع) می باشد. بنابراین چنین رسمی نادرست است. البته باید اشاره کرد که این رسم تقریباً امروزه در بین خاکساران ایران به فراموشی سپرده شده است. اما در بین قلندران و خاکساران هند و پاکستان هنوز به صورت محدود وجود دارد.

ادامه دارد...


@soltannasir
🌞
امشب شب دحوالارض است یکی از اعمال مستحب در روز دحوالارض زیارت حضرت شمس الشموس امام علی بن موسی الرضا (ع) است به رابطه کلمه ارض و رضا توجه فرمایید پیشتر از ارتباط دحوالارض با شمس سخن گفتیم
@soltannasir
سالروز شهادت مظلومانه حضرت امام محمدتقی جواد الائمه علیه السلام بر همه شیعیان حضرتش تسلیت باد.

@soltannasir
@soltannasir

{ پیوند اسطوره با دین 191}

{ شباهت های اهل فتوت و خاکسار با آیین مهری 113}

ادامه...👇

یکی از سمبل های درویشان شیعی خاکسار و نعمت اللهیه تبرزین است. جناب منجمی در باب تبرزین می آورند : 👇

{ تبرزین قرن ها وسیله دفاعی و ابزار جنگی بوده است اما به چه دلیل درویشان آن را مورد استفاده قرار داده اند قابل بررسی است به طور کلی از آنجا که در زمان گذشته دراویش بیشتر در سیر و سفر بوده اند و این سفرها را به طور کلی از آنجا که در زمان گذشته دراویش بیشتر در سیر و سفر بوده اند و این سفرها را به طور اجبار به سبب تحمل ریاضات بدون توجّه به مرکوبی پیاده می رفتند، اضطراراً تبرزین را در موارد زیر با خود حمل می کردند : 👇

1: دفاع در برابر حیوانات وحشی

2: دفاع در برابر راهزنان

3: بریدن شاخه های درختان برای تهیه آتش جهت پختن غذا و گرم کردن خود.

دوره های صفویّه و قاجاریه علاوه بر کاربردهای بالا به دلایل زیر تبرزین مورد احترام و توجّه مردم قرار گرفته است : 👇

1_ درویشان خاکسار در شهرها و دهات برای تبلیغ تشیّع پیوسته در آمد و شد بودند و با خود تبرزین حمل می کردند.

2_ درویشانی که از هند می آمدند به سبب طول راه و دفاع از خود نیاز به تبرزین داشتند.

3_ تبرزین در واقع به معنای سمبولیک، آزادی و وارستگی و مبارزه علیه استبداد بود و داشتن تبرزین در منازل، مفهوم طرفداری از آزادی و وارستگی پیدا کرد.

4_ شاید علّت دیگر اینکه درویشان با خود تبرزین داشتند این بود که می خواستند نشان دهنده ما از جهاد اصغر به جهاد اکبر که مبارزه با نفس است می پردازیم و تبرزین که ابزار جنگی جهاد بود این معنی را به ذهن می آورد.

تبرزین در حقیقت آرم (نشان) دراویش و نشانه گسستن پیوندهای مادّی از دل است. } ( کتاب مبانی سلوک در سلسله خاکسار جلالی صفحات 175 و 176)

جناب منجمی برای استفاده درویشان از تبرزین دلایلی نظیر دفاع از خود در برابر راهزنان و حیوانات وحشی را نقل می کنند. مسلماً ایشان خود می دانند که شمشیر می تواند کاربرد بیشتری در مبارزه و دفاع داشته باشد و ضمن اینکه می توان آن را در غلاف گذاشت و به کمر بست و اینکار حملش را در سفرها راحت تر می نماید. ضمن اینکه تبرزین همانگونه که از اسمش پیداست سلاحی بوده که به زین اسب بسته می شده و این با شکل سفر درویشان که عمدتا پیاده انجام می شده چندان هم خوانی ندارد.

نکته : فقیر دلایلی را که جناب منجمی برای استفاده از تبرزین نقل نموده اند را قبول دارم اما نظر بر این دارم که علت و ریشه اصلی استفاده از تبرزین اینها نیست و تبرزین یک ریشه کهن تر دارد.


عده ای از محققین معاصر ریشه تبرزین را به ایزد آگنی (ایزد آتش) در تمدن هند می رسانند. از نظر این محققین تقدس تبرزین و ریشه اش به آیین هندو باز می گردد. اما تبرزین آنگونه که در ادامه ثابت خواهیم نمود جزو سلاح های مورد استفاده ایزد مهر بوده و ریشه تقدس تبرزین و استفاده از آن به آیین مهری باز می گردد.
نخستین دلیل اثبات ریشه مهری تبرزین وجود دو مجسمه از ایزد میترا در تمدن روم و آیین میترائیسم رومی است که این ایزد را با تبرزین دو تیغه نشان می دهد.
و دلیل دیگر فقراتی از کتاب مهریشت اوستا است که در آن بوجود هزار تبرزین در ارابه ایزد مهر اشاره شده است. که این ایزد به هنگام گردش در آسمان با آن دیوان را نابود می کند.
به فقرات زیر از کرده 31 مهریشت کتاب اوستا توجه فرمایید : 👇

{ 130_ در گردونهٔ مهر دارنده دشت های فراخ یک هزار تیغه تیز خوب ساخته شده موجود است، آن ها به سرعت قوّهٔ خیال پران، به سرعت قُوّه خیال به سوی دیوها پرتاب شود.
در گردونهٔ مهر دارندهٔ دشت های فراخ یک هزار 👈تبرزین (چکش) دو تیغه 👉 پولادین خوب ساخته شده موجود است، آن ها به سرعت قوّه خیال پران، به سرعت قوّه خیال به سوی دیوها پرتاب شود. }

استاد پورداود در پانویس این فقرات می نویسند : 👈 { کلمه ای که به تبرزین ترجمه کردیم در متن چکوش آمده است، معلوم می شود که چکش در قدیم یکی از آلات جنگ بوده است. }

به نظر فقیر ترجمه واژه چکوش به تبرزین توسط استاد پورداود درست است زیرا اگر چکوش را چکش مرسوم در اذهان ترجمه نماییم. این سلاح دارای دو تیغ در دو طرف نیست. و ظاهراً استاد پورداود با توجه به همین نکته واژه چکوش را به تبرزین ترجمه نمودند. زیرا چکوش در اینجا با آنچه که ما امروزه به عنوان چکش می شناسیم همخوانی ندارد. بلکه از متن اوستا شکل سلاحی در ذهن نقش می بندد که ما امروزه آن را با عنوان تبرزین می شناسیم.
ضمن اینکه باید توجه داشت که وجود دو مجسمه ایزد میترا با تبرزین دو تیغه در دست نشان می دهد که چکوش در مهریشت همان تبرزین است.


ادامه دارد...

@soltannasir
🌞
تصویر مجسمه ایزد مهر (میترا) با تبرزین دو تیغه در دست متعلق به تمدن روم باستان و آیین میترايیسم رومی
@soltannasir
تصویر دیگری از مجسمه ایزد مهر (میترا) با تبرزین دو تیغه در دست متعلق به تمدن روم باستان
@soltannasir
تصویر مجسمه ایزد مهر (میترا) سوار بر ارابه ای با چهار اسب که بنا بر مهر یشت اوستا مهر با این ارابه در آسمان و تمامی هفت کشور حرکت می نماید و دیوان را نابود می کند.
@soltannasir
تصویر یک تبرزین دو تیغه ای
استفاده از تبرزین در بین درویشان خاکسار و نعمت اللهیه سابقاً مرسوم بوده البته امروزه بیشتر جنبه نمادین دارد.
@soltannasir
تصویر ایزد آگنی (ایزد آتش) در تمدن هند با تبرزین در دست.
بعضی محققین ریشه تبرزین را در بین درویشان به این ایزد هندی و آیین هندو می رسانند که اشتباه است. زیرا ریشه در آیین مهری دارد.
@soltannasir
شهادت حضرت امام محمد باقرالعلوم علیه السلام بر حضرت صاحب الامر عجل اللّه و وارثین اسرار حضرتش (دودمان آل باقر) و عموم شیعیان تسلیت و تعزیت باد.

@soltannasir
عید سعیدقربان بر همه شما عزیزان مبارک باد.
@soltannasir
🕋
سلطان نصیر
عید سعیدقربان بر همه شما عزیزان مبارک باد. @soltannasir 🕋
ان شاالله تا شنبه ادامه دروس آماده و ارسال خواهد شد. و کانال به منوال گذشته به فعالیت خویش ادامه خواهد داد. و عقب ماندگی نبودن فقیر در این چند وقته در هفت ماه باقی مانده از سال جبران خواهد شد.
@soltannasir

{ پیوند اسطوره با دین 192}

{ شباهت های اهل فتوت و خاکسار با آیین مهری 114}

ادامه...👇

نکته 1 : باید توجه داشت که به همراه داشتن تبرزین، جزو آداب تصوف رسمی نیست یعنی در طریقه های ذهبیه و کمیلیه و قادریه و نقشبندیه و شاذلیه و ... تبرزین وجود ندارد. تبرزین همانگونه که گفته شد جزو آداب فتیان و خاکساران است و تقدسش به نظر فقیر ریشه در آیین مهری دارد. رواج تبرزین در طریقه نعمت اللهیه مطمئناً یا به دوران سید نورالدین شاه نعمت الله ولی کرمانی بر می گردد یا محصول حضور نعمت اللهیه در هندوستان و پیوند دوستی با جلالیان و قلندران است.

نکته 2: تبرزین امروزه کاملاً جنبه نمادین دارد و درویشان طریقه های خاکسار و نعمت اللهیه دیگر کمتر با پای پیاده و با توکل به حق تبارک تعالی اقدام به سفر و به اصطلاح صوفیه سیر آفاق می نمایند.

نکته 3: شاید عده ای با خود بگویند که چرا فقیر تا این میزان بر روی شواهد جزئی متمرکز می باشم و چرا سریع تر مطالب را پیش نمی برم ?
در پاسخ باید بگویم که فقیر در صدد این هستم که با استفاده از شواهد متعدد درستی نظریه خویش را نشان دهم. بعضی محققین میترا شناس غربی نظیر ویکاندر و دیوید اولانسی و بسکوف و مانفرد کلاوس و ... سعی نمودند با شواهد متعددی منکر ریشه های ایرانی آیین میترائیسم رومی شود. و درواقع سعی نمودند که نشان دهد بخش اعظم آیین میترائیسم کاملا زاده روم است و ارتباطی با آیین مهری ایرانی ندارد این محققین سعی نمودند که خط بطلانی بر نظرات کومان و سایر محققینی که منشأ ریشه آیین میتراییسم رومی را ایران می دانسته اند بکشند. و متاسفانه نظراتشان در بخشی از جامعه علمی و آکادمیک ما نیز پذیرفته شده است.
اگر ثابت شود که اهل فتوت وخاکساریه که سند خویش را به سلمان فارسی می رسانند به عنوان یک طریقه کهن بخشی از آدابشان ریشه در آیین مهری دارد. آن هم آیین مهری ای که دقیقا به مانند میترائیسم رومی دارای هفت منزل است و منازلشان بسیار به یکدیگر شبیه است. آنگاه این مسئله نشان دهنده این حقیقت خواهد بود که میترائیسم رومی ریشه در ایران دارد و تنها آیین مهری در روم توسط رومیان با ادیان پاگانی اروپایی آمیخته می شود و رنگ و بوی رومی به خود می گیرد و در واقع منحرف می شود.
همچنین این نظریه نشان دهنده این حقیقت است که در دوران ساسانی که دوران تسلط موبدان زرتشتی بر ایران بوده است هیچ گاه طریقه مهری به عنوان یک طریقه کهن معنوی از بین نرفته است؛ بلکه در تمام طول دوران ساسانی آیین مهری ولو به صورت پنهانی به حیات خویش ادامه می داده و به صورت یک سنت کهن حفظ شده است.
البته باید توجه داشت شاید مهریان در دوره ساسانی پیرو مذهب زرتشتی بوده اند که مذهب رسمی ایران بوده است. اما طریقه سلوک معنویشان بر اساس منازل مهری بوده است. البته این ها جزو حدسیات است و مدرکی برای پی بردن به کم و کیف طریقه مهری در دوره ساسانی در دست نداریم.

نکته 4: شاید کسی بپرسد بررسی آیین مهری با این عرض و طول چه ارتباطی با اهداف کانال و مباحث آخرالزمان دارد ?
در پاسخ باید بگویم اگر به نظر فقیر مرتبط نبود. هیچ گاه وقت خود و خوانندگان را تا این حد درگیر این مباحث نمی نمودم. در پایان این دروس که احتمالاً تمام دروس امسال ما را در بر خواهد گرفت خواننده گرامی می تواند پی ببرد که آیین مغان ایران باستان چگونه بوده است و پرده ای کوچک از مناسک ماسونی نیز برای اولین بار برداشته خواهد شد. و به طور کلی خواننده پیگیر پی خواهد برد که شکل کلی و مناسک مذاهب اسراری چگونه است. و نقطه اوج داستان آنجا خواهد بود که به داستان های ... و .... در قرآن مجید و عزیز رویم.
فقیر تنها از خوانندگان استدعا دارم که صبور باشند و دروس را با دقت بخوانند و قول می دهم که اگر ان شاالله زنده و سالم باشم و بتوانم این فصل از دروس را به پایان ببرم. افقی جدید به روی اندیشه خوانندگان باز خواهد شد که پیش از آن به ماجرا اینگونه ننگریسته بودید. این دروس بخشی از پازل بزرگ داستانی است که از ابتدای سلطان نصیر سعی در تعریف آن داشته ایم. پس همچنان با ما همراه باشید.


ادامه...👇

@soltannasir
🌞〽️
@soltannasir

{ پیوند اسطوره با دین 193}

{ شباهت های اهل فتوت و خاکسار با آیین مهری 115}

ادامه...👇

نکته مهم : پیشتر در دروس اشاره به اغسال چهارگانه (شریعت و طریقت و حقیقت و معرفت) خاکساران در هنگام تشرف به این طریقت سخن گفتیم. همچنین گفته شد که این اغسال چهارگانه سابقاً تنها شامل 👈سه غسل شریعت و طریقت و حقیقت بوده است. و گفتیم که درست است که این اغسال درون مایه اسلامی دارد و حتی ادعیه ای به زبان عربی برای آن خوانده می شود که البته این ادعیه مأثور نیستند اما گفتیم که اینگونه غسل نمودن در حدیث و سنت وارد نشده است و گفتیم بعید است که چنین اغسالی توسط رسول الله (ص) و یا حضرت علی (ع) به سلمان آموزش داده شده باشد. بلکه به نظر می آید که این اغسال چهارگانه محصول دوران پس از دوره صدر اسلام در طریقه خاکساریه است.
همچنین شباهت غسل به هنگام تشرف خاکساران را با مهردینان بیان نمودیم و گفتیم مهردینان و خاکساران در منازل مختلف باید غسل نمایند و گفتیم که از تعداد اغسال مهردینان در هر منزل اطلاعی نداریم یعنی نمی دانیم که مهردینان چند نوع غسل داشته اند و اینکه در هر منزل تنها یک غسل می نمودند یا مانند خاکساران چندین غسل انجام می داده اند.
اخیراّ در کتاب ادیان و مذاهب در ایران باستان دکتر کتایون مزداپور در فصل مربوط به آیین مهری به نکته جالبی برخورد نمودم و آن این است که مهردینان سه نوع غسل داشته اند که از نظر تعداد با اغسال سه گانه شریعت و طریقت و حقیقت خاکساریه مشابه است. به فقرات زیر توجه فرمایید : 👇

{ برای راهیابی به جرگهٔ پیروان، داوطلب باید غسل می کرد و برای سرسپردگی همانند روشهای کهن ایرانی رسم شست و شو وجود داشته است ( کومون، ص 165). در مهرپرستی بیش از یک رسم شست و شوی آیینی وجود داشته که 👈سه نوع آن گزارش شده است. ( Wynne_Tyson,1972,p.43).} ( کتاب ادیان و مذاهب در ایران باستان کتایون مزداپور صفحه 375)


از شباهت منزل لسان خاکساریه با منزل کلاغ آیین مهری سخن گفتیم. در طریقه فتوت، نام منزل لسان، قول است. جناب مهران افشاری در مقدمه کتاب فتوت نامه ها و رسائل خاکساریه به این مسئله به درستی اشاره می نمایند : 👈 { طریقت خاکساری همچنان پایدار مانده است و مراحل سلوک در این طریقت عبارت است از :
1: لسان : طالب خاکساری نخست به توسط یکی از پیران توبه داده می شود و غسلهای شریعت، طریقت، حقیقت و معرفت را به جای می آورد و سپس پیر مقراض آیین چهار ضرب را برای او اجرا می کند یعنی از سر، ابرو، سبلت و ریش او موی بر می گیرد و پس از آن طالب در مجلسی خاص در حضور پیران تعهّد می دهد و به خاکساری مشرّف می گردد. به نظر می رسد که «لسان» در آیین خاکساری همان «قول» در آیین جوانمردان قولی است که پیشتر دربارهٔ آن بحث شد. } (کتاب فتوت نامه ها و رسائل خاکساریه مهران افشاری مقدمه صفحه چهل و سه)

همچنین جناب مهران افشاری در بخش دیگری از مقدمه کتاب مذکور به طور خلاصه به شیوه تشرف فتیان و قول اشاره نموده اند : 👇

{ آداب سرسپردن در نزد اهل فتوّت، شامل میان بستن، پوشیدن شلوار فتوّت (:سراویل) و نوشیدن قدح آب و نمک (یا شیر) _ که به آن اصطلاحاً «شُرب» می گفته اند_ بوده است. آنان معتقد بوده اند که این آداب را پیامبر اسلام (ص) بنیاد نهاده و امیرالمومنین علی (ع) نیز از پیامبر (ص) پیروی کرده و آن را رواج داده است؛ در این باره به روایتها و داستانهای گوناگون استناد می کرده اند.
فتیان به جای اصطلاحات مراد و مرید، پدر و پسر و به جای ارادت، اصطلاح رفاقت (=یاری=ایاری/عیّاری) را به کار می بردند. آداب تشرّف به آیین فتوّت در فتوّت نامهٔ ابن معمار به شرح زیر آمده است : 👇

پس از آنکه طالب فتوّت، جوانمردی را به استادی خود بر می گزید، فتیان 👈انجمن می شدند. شدّ یا همان میانبند را در وسط مجلس قرار می دادند، «نقیب» در انجمن فتیان بر می خاست و از «کبیر» و هم از «استاد» اجازه می خواست، خدا را می ستود و پیامبر (ص) را ثنا می گفت و امام و سلطان عصر را درود می فرستاد و سپس آیاتی از قرآن را می خواند و احادیثی را از پیامبر (ص) نقل می کرد که در آنها فضیلت فتوّت ذکر شده بود. پس از آن به طالب فتوّت فرمان می داد که از جایگاه خود برخیزد، و به جماعت می گفت : آیا سخنی دارید? و سپس نام «طالب» را با احترام بر زبان می آورد و می گفت که او می خواهد فلانی را به رفاقت بپذیرد. جماعت بر می خواستند. کبیر به استاد می گفت : این جماعت می خواهند که فلانی را به رفاقت بپذیری. او پاسخ می داد : می پذیرم. سپس نقیب به کمر فرزند یا همان طالب، ایستاده شدّ می بست و بعد سروال فتوّت را نشسته به او می پوشانید. پس از آن کبیر خود گره شدّ را می بست و شرب را _یا همان نوشیدن قدح آب و نمک را _ او شروع می کرد و به صاحب یا همان استاد انجام می یافت و وی می گفت : سلام بر شما جوانمردان! ...}

ادامه...👇

@soltannasir
👅
@soltannasir

{ پیوند اسطوره با دین 194}

{ شباهت های اهل فتوت و خاکسار با آیین مهری 116}

ادامه...👇

{... و وی می گفت : سلام بر شما جوانمردان! نقیب از جانب جماعت پاسخ سلام او را می داد. سپس می گفت : پذیرفتم از برای پروردگار و پیروی کردم از برای پیامبر (ص) و فلانی را به شرب خود برگزیدم. پس از آن نقیب خود قدح آب و نمک را می نوشیدم و مراسم به پایان می رسید.
مراسم یاد شده، در دوره های گوناگون و در نزد گروههای جوانمردان در سرزمینهای گوناگون، کم و بیش متفاوت بوده است. چنانکه در فتوّت می پوشانده و میان می بسته است. و بر طبق فتوّت نامهٔ سلطانی در مراسم تشرّف به فتوّت، نخست یکی از بزرگان فتیان_ که او را پدر عهداللّه می گفته اند_ طالب فتوّت را پند می داده است و سخنانی به او تلقین می کرده و سپس شخص دیگری_ که او را استاد شدّ می نامیده اند_ میان وی را با «شدّ» می بسته و او را قدح آب و نمک می نوشانده است.
جوانمردان قولی در مراسم تشرّف به فتوت، به زبان وعده می دادند که یار استاد و پیر خویش باشند. این وعده دادن را اصطلاحاً «قول» می گفتند و از این رو آنان را «قولی» می نامیدند. } (کتاب فتوت نامه ها و رسائل خاکساریه مهران افشاری مقدمه صفحات سی و سه الی سی و پنج )

نکته 1: همانگونه که ملاحظه می نمایید قول در نزد اهل فتوت به هنگام تشرف با منزل لسان در خاکساران شباهت بسیار دارد و هر دو (لسان و قول) با منزل کلاغ در آیین مهری در ارتباط تنگاتنگ می باشد. و کوکب این منزل عطارد می باشد.

نکته 2: پوشیدن شلوار فتوت (سراویل) توسط فتیان و میان بستن شدّ به کفنی پوشیدن و رشمه بستن خاکساریه شباهت دارد که هر دو این رسوم با سدره پوشی و کُستی بستن زرتشتیان شباهت بسیار دارد. البته باید توجه داشت که مهردینان هم کُستی می بستند و شلوار و پیراهنی شبیه به سدره می پوشیدند. (به لباس ایزد مهر در سنگ نگاره های ساسانی و رومی توجه شود)

نکته 3: در متن مربوط به تشرف از کبیر و نقیب سخن رفته بود. برای اینکه با مراتب فتیان آشنا شوید به فقرات زیر توجه فرمایید : 👇

{ سلسلهٔ مراتب در آیین فتوت به قرار زیر بوده است : 👇

1. جدّ : وی همچون قطب در جمع صوفیّه بوده است و طایفهٔ فتیان همه مریدان او بوده اند. ( جدّ معادل قطارکش در نزد خاکساریه می باشد)

2. کبیر : به او پدر، شیخ، مقدّم، قائد، رأس الحزب و همچنین صاحب نیز می گفته اند. کبیر مریدانی بسیار داشته است و در مراسم تشرّف به فتوّت، مرید را _که وی را تربیه یا فرزند یا پسر می گفته اند_ قدح آب و نمک می نوشانده است؛ وی مانند پیر و مرشد در جمع صوفیان بوده است. ( شاید بتوان کبیر را با مقام شیخ المشایخ در نزد خاکساریه و سایر سلاسل صوفیه مقایسه نمود)

3. زعیم : یکی از بزرگان اهل فتوّت بوده است که موعظه و نصیحت کردن فتیان را عهده دار بوده است. ( نقش زعیم در نزد فتیان شبیه به پیر دلیل در نزد خاکساریه می باشد)

4. وکیل : کسی بوده است که کبیر در برخی امور وی را به جانشینی خود بر می گزیده است. ( نقش وکیل را شاید بتوان با چراغی یا میان دار در خاکساریه مقایسه نمود)

5. نقیب : از جانب پیر قوم انتخاب می شده است و وظیفهٔ او تفتیش احوال فتیان و رفع خواسته های آنان بوده است. (سابقاً نقیب در نزد خاکساریه با همین نام وجود داشته البته بیشتر در دوده عجم که وارث فتوت و اصناف بوده است نقبا وجود داشته اند. نقیب باید دارای اطلاعات فقری کاملی از تمامی آداب و ارکان موجود در رسائل فقری باشد)
} ( فتوت نامه ها و رسائل خاکساریه مهران افشاری مقدمه صفحات سی و دو و سی و سی و سه توضیحات داخل پرانتز از فقیر است که به سخنان جناب افشاری افزوده شده است.)

مبحث تشرف در نزد خاکساریه و فتیان و تشابهش با آیین مهری اینجا به پایان رسید. تشابه بخشی از رسوم را با فراماسونری بیان نمودیم و گفته شد که ماسونرها ریشه شان به شوالیه های معبد و شوالیه ها ریشه شان به دین میترائیسم رومی باز می گردد. در ادامه به منزل دوم می پردازیم منزلی که مختصر تر از منزل اول است و البته از بعضی جهات جذاب تر می باشد.

ادامه دارد...

@soltannasir
👅
میلاد با سعادت حضرت امام علی النقی هادی علیه السلام بر همه شیعیان حضرتش مبارک باد.

@soltannasir
عید غدیر، عید اکمال دین و امامت و خلافت و ولایت و وصایت حضرت اسدالله الغالب امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیه السلام بر جمیع شیعیان حضرتش مبارک باد.

@soltannasir
میلاد با سعادت حضرت امام موسی کاظم علیه السلام (باب الحوائج) بر همه شیعیان حضرتش مبارک باد.

@soltannasir