ارزیابی شتابزده
13.8K subscribers
876 photos
300 videos
32 files
829 links
یادداشتهای محمدرضا اسلامی
- - - -
در ادامۀ یادداشتهای ژاپن و وبلاگ ارزیابی شتابزده؛ اینجا تلاشی است برای دیدن آمریکا و ثبت مشاهدات. تحلیل و مقایسۀ الگوی توسعه هر دو کشور آمریکا و ژاپن و مستندنگاریها، در حد امکان.
ارتباط:
@Mohammadreza_Eslami2
Download Telegram
ارزیابی شتابزده
✍️درباره شرکت «سونی» – قسمت دوم [به زمین خوردنِ غول ها – قسمت ششم] 🔴در ادامه بحث در خصوص شرکتِ #سونی و #گزارشهای_مالی آن، در این نوبت خوب است که نگاه کلی ای به احوال چندسالِ اخیر سونی و شرح کار این غول الکترونیک ژاپن داشته باشیم. این نگاهِ کلی به سونی ،…
✍️دربارۀ شرکت «سونی» – قسمت سوم
(به زمین خوردن غول ها – قسمت هفتم)
محمدرضا اسلامی

✳️ در دو یادداشت اخیر مروری شد به وضعیت مالی شرکت #سونی طی سالهای 2012 تا 2017 و همچنین مروری بر تاریخچه شروعِ بدبیاری های سونی🔺. اینکه چطور یک شرکتی که با یک بازار صد میلیارد دلاری مواجه بود، با ورودِ رقبایِ جدید به ناگاه بازارش به یک پنجم، "تقلیل" یافت و پس از آن، سونی یک به یک بِرندهای #لب_تاب و #موبایل و #پی_سی را در بازار از دست داد.

اما شاید آنچه باید قدری بیشتر راجع به آن تأمل کنیم اینکه وضعیتِ سونی، با همه فراز و نشیب های این پنج-شش سال اخیر ، مثل وضعیتِ #توشیبا نشده و هنوز توانسته است خود را سرپا نگه دارد. در واقع در یک نگاه کلی (که ممکن است خیلی هم دقیق نباشد) وضعیتِ سونی بیشتر به وضعیت #پاناسونیک شبیه است تا توشیبا. مرور اتفاقات چندسال اخیر نشان میدهد که پاناسونیک هم (به عنوان غول تولید #لوازم_خانگی) پس از چند سال ضرر دهی و خوردن ضربه هایِ کاری از رقبا، بالاخره توانست خود را سرپا کند و به سود مختصری برسد (چیزی مشابه سودِ سونی در یادداشت قبل).

🔴 بحثی که در اینجا پیش می آید اینکه آیا این صحیح است که وضعیت #توشیبا را تعمیم دهیم به وضعیتِ دیگر غول هایِ فن آوری ژاپن که در شرایط مالی بدی افتاده اند؟ به طور روشن تر ، آیا سونی و پاناسونیک و ... هم بعد از مدتی تلاش مذبوحانه، به زمین خواهند خورد یا اینکه این افت و خیزهایِ مالی، باعث قوی تر شدنشان خواهد شد؟

✳️ پاسخ به این سوال کار ساده ای نیست. دو تحلیل و نگاه در این باب وجود دارد.

🔶 نگاه اول معتقد است به چهار دلیل شرکت های ژاپنی عبور خواهند کرد از این وضعیت و همان قُقنوسی که از خاکسترِ جنگ جهانی برخاست این بار هم از خاکسترِ این رقابت نفسگیر با چین و کره برمی خیزد.

🔹- دلیل اول اینکه ژاپنی ها تجربه بسیار جدی ای در بازاریابیِ محصول در هفت دهه اخیر پیدا کرده اند و خوب یاد گرفته اند به شکلِ عمقی به بازارها نفوذ کنند.
🔹- دلیل دوم اینکه ژاپنی ها زیرساخت های بسیار پیشرفته ای (شامل کارخانجات، نظام های بانکی، حمل و نقل مدرن، دانشگاههای قوی و ...) بنا کرده اند و لذا با وجود این ضررهای اخیر، زیربنای مستحکم کمکشان خواهد کرد.
🔹- دلیل سوم وجود شرکت های متعدد ژاپنی با «سایز متوسط» است. امثال #سوزوکی و #دای_هاتسو و ... که پس از یک مقطعی خود را با ابعادِ متوسط تطبیق داده ، و با وجودِ غول نبودن، آرام و پیوسته، تولید میکنند و سود دارند. (مثالش شرکت ساعت سازی #سیکو، که الان با نام #سیکو_اپسون دارد کار می کند و 67هزار پرسنل دارد و سود هم میدهد)
🔹- دلیل چهارم هم وضعیت #فرهنگیِ مردم ژاپن است. بخش مهمی از موفقیت #اقتصادی در ژاپن به دلیل فرهنگِ عمومیِ کار، پشتکار، صرفه جویی، کم صحبتی و ... بوده . و این پارامتر چهارم هم مثل سه پارامتر قبلی ( به رغم آسیبها) همچنان در ژاپن برقرار است. اساساً مردم ژاپن (همچنان) مردمی نیستند که بخواهند با تن پروری و راحتی، به آسایش برسند.

🔶 اما نگاهِ دوم معتقد است روَندی که برای #توشیبا رخ داد ، دیر یا زود دامانِ مابقی را هم خواهد گرفت و این تلاشها سرانجامش #ورشکستگی است. طرفداران این نگاه هم دلایلی براین مدعا بر می شمرند که عمدتاً چهار دلیل زیر حائز اهمیت است:

🔹- دلیل اول بزرگیِ ابعادِ اژدهای چین است. بالاخره یک کشور 127میلیون نفری (ژاپن) ، در برابر یک کشور با #جمعیت یک میلیارد و 373میلیون نفری، توانِ مقاومت نخواهد داشت. در اقیانوس تولیدِ چین، هزاران کارخانه سرپا شده که کارخانجات ژاپنی را خواهد بلعید.
🔹- دلیل دوم پیریِ جمعیت ژاپن است. کشور، چندین سال رشد منفی جمعیت داشته و به زودی با مشکلِ نیرویِ جوان کار مواجه خواهد شد.
🔹- دلیل سوم در دسترس واقع شدن دانش فنی . بشر دیگر از دورانی عبور کرده که دانش فنیِ بسیاری از محصولات، به شکل سِر و اسرار بود و بسیاری از تکنولوژی های در دسترس است. فقط ساز و کاری باید شکل بگیرد تا محصول به طور سیستماتیک تولید شود. زمانی برگ برندۀ ژاپن داشتن تکنولوژی هایی بود که امروز مثل نقل و نبات در دسترس شرکت های نوپای چینی است.
🔹- دلیل چهارم هم وضعیت فرهنگیِ کشور ژاپن است. ژاپنی ها مردمان #سنتی، محتاط ( و به تعبیری بسته) ای محسوب می شوند و مدیرانِ ژاپنی در مواجهِ با مختصاتِ دنیای جدید، چابک و "باز" رفتار نمی کنند.

در خصوص این دو دیدگاه، در نوبت بعد با چند گزارش گفتگو خواهیم کرد.

#ژاپن
https://t.me/solseghalam
✍️فعلاً همه شوکه هستند

✳️ شهرهای دانشگاهی در آمریکا معمولاً کوچک و کم جمعیت هستند. مثلاً اناربر در میشیگان که شاید بتوان گفت شهر ، محوطه دانشگاه میشیگان است. و یا این شهر کلمسون در کارولینای جنوبی . که شهر در پیرامون محوطه دانشگاه شکل گرفته. این را برخی حسن اینگونه شهرها می پندارند و بعضی عیب. برخی اینگونه شهرها را محیطی آرام و با امکانات برای زندگی می دانند و برخی محیطی یکنواخت می انگارندش.

✳️ امشب با یکی از دوستان برای افطار به مسجد (مرکز اسلامی) کلمسون رفته بودیم. دیدن یک جمعیت حدوداً صدوپنجاه نفری در چنین شهر کوچکی باعث تعجب بود. اهل تسنن نماز را با همه مناسکی که بدان قایلند برگزار می کنند هر شب. هنگام افطار سرگرمِ تماشای بچه های حدود سنین ابتدایی می گذشت و فکر به اینکه اینها بیشتر با هم به عربی حرف می زنند یا انگلیسی . و سرنوشتِ این نسل دومی ها در این ایالات متحده در چه حال و هوایی هست و ...

✳️ در این عوالم می گذشت که جوان کنار دستی سلام و علیکی کرد و رشته صحبت باز شد. طبق معمول اسم و کشور را پرسید. گفتم ایران قدری خطوط چهره اش تغییر کرد. گفتم شما اهل کجایی. گفت عربستان. صحبت ها ادامه یافت و فهمیدم در همین دانشگاه خودمان رشته صنایع می خوانده و همین امروز جلسه دفاع دکترایش برگزار شده و خوشحال بود که ماجرا تمام شده! تبریک گفتم . پرسیدم چرا و چطور شد که به اینجا آمده ای ، گفت که در رنکینگ های صنایع نسبتاً بالاست. گفتم چه خبر از احوال کشور بعدِ این ماجرای اخیر. گفت فعلاً مردم #شوکه هستند. کسی انتظارِ برکناری ولیعهد را اینقدر ناگهانی نداشت. خصوصاً بعد از ماجراهایِ #قطر. ولی احتمال وقوع #کودتا را منتفی میدانست. پرسیدم برنامه ات بعدِ فارغ التحصیلی چیست؟ میگفت بورسیه بوده و باید برگردد عربستان. ویزایش نوع "جی" بوده و طبق قانونِ جی در آمریکا، "باید" بعد از فارغ التحصیلی از کشور خارج شود و تا دوسال هم اجازه ورود به آمریکا را ندارد. از برنامه من جویا شد... صحبت ها ادامه یافت. روی باز و چهره شادابی داشت. انگار نه انگار که در کشورش چند روز پیش "پادشاه" یکباره شخصاً و راساً تصمیم گرفته که تا چندین دهه بعد از مرگش چه کسی حکمران باشد.

صحبت ها به مصر رسید و گفت که مادرش مصری و پدرش اصالتاً ترکیه ای است. جویای احوال این روزهای مصر و اخوان المسلمین؟ می گوید مردم اخوان را نمی خواستند، ولی اینکه یک ژنرال هم بر سرشان آمده را بدتر از آن وضعیتِ بودنِ اخوان می دانند. انقلاب کردند که مبارک برود ، یکی بدتر سرشان آمده .

✳️دوست دیگری به گفتگوی ما می پیوندد. اهل عراق است. در دپارتمان عمران روی بحث بتُن کار می کند. از برنامه اش بعد از فارغ التحصیلی جویا می شوم. او هم روی #ویزا جی است و "باید" خارج شود از کشور. می گوید بورسیه دانشگاه الانبار است. از احوال #عراق جویا می شوم . می گوید سمتِ ما خبری نیست. دیوانه بازی ها آنطرفِ دیگر است.
Those crazy things are happening on the other side
در حین صحبتمان آرام از روی گوگل فاصله مرکز استان #الانبار (رمادی) تا بغداد را چک میکنم. تنها 140 کیلومتر است و تا #موصل (مقر داعش) 400 کیلومتر. آنقدرها هم از آن "کریزی تینگ ها" دور نیست. قدری حیرت زده ام. این چهره ها چرا اینقدر آرام اند. چطور هیچ خطوطی از نگرانی در اینها نیست؟ از روز جمعه که اخبار توهین به رئیس جمهور در خیابانهای تهران پخش شده پر شده ام از نگرانی. انتخاباتی برگزار شده و یکی، بیست و چند میلیون رأی آورده . در روز روشن و ظهر رمضان به او پیوندتان مبارک می گویند. آیا من ایرادی دارم یا اینها که اینطور دور از تشویش می گذرانند را ایرادی هست؟ آیا ما زیاده حساس شده ایم یا اینها درست اند؟ تعادل کجاست... این سؤالات می آید و می رود. دوست دیگری به جمعمان می پیوندد. می گویند ایشان هم روی بتن کار می کند. نام استادش را جویا می شوم و نام کشورش را. اهل #لیبی است و در نگاهش خشمی تند است. همچین که انگار که مقصر آنچه در لیبی می گذرد تو هستی. وقت نماز تراویح شده. چند رکعتی را همراه می شوم تا ببینم اهل سنت تراویح را چگونه برگزار می کنند. امام سوره های بلند انتخاب می کند. کمر و پاها دیگر همراهی نمی کند. پیر شده ایم؟
پیر شدیم رفت؟

در این "خیال" به سر شد زمانِ عمر و هنوز/
بلایِ زلفِ سیاهت به سر نمی‌آید؟
#حافظ

#امروز_با_حافظ
#عربستان


https://t.me/solseghalam
✍️عید فطر و مولوی

🔹خنک آن دم که جنایات عنایاتِ خدا شد
#مولوی
یادداشتی برای روز عید فطر
@solseghalam
از متن🔻

این رمضان هم گذشت . این رمضان گرم هم با روزهای بلندش رخت بربست و در این ساعات آخر می خواهیم با کسی سخن بگوئیم و از دهانی به تعبیری «سخنِ تازه » بشنویم و چه کسی زیباتر از روح بی تاب جلال الدین محمد مولوی...

روز تویی، روزه تویی، حاصلِ دریوزه تویی

http://www.khabaronline.ir/(X(1)S(gtj1kt1m13f2ftc5q0sovjsy))/detail/680197/weblog/eslami
ماه امشب (دوشنبه عصر 26 ژوئن)

🔹اصلا به ماهِ شب دوم نمی خورد
🔹کسانی که دیروز را در آمریکای شمالی عید نگرفتند نمیدانم چطور این را توجیه می کنند؟
باوجود حصول اطمینان برای برخی، نپذیرفتند
@solseghalam
ارزیابی شتابزده
🔴اگر تویوتا یک کشورِ مستقل بود! در یادداشت قبل [بالا ⬆️] به موضوع تفاوتِ دغدغه انتخابات در کشور ژاپن با ایران پرداخته شد. گفته شد که اگر چه مقتضیاتِ کشورها متفاوت است [و بعضاً جنس بی تفاوتی دانشجویان ژاپنی و نسل جوان این کشور پسندیده نیست]، ولی این موضوع…
✍️ابعادِ صنعت بیمه در آمریکا
محمدرضا اسلامی

🔷این روزها بحث ها پیرامون تصمیم دونالد ترامپ مبنی بر باطل کردن #بیمه_اوباما حسابی بالا گرفته است. گاه برای افراد این سوال پیش می آید که این مناقشه بر سر چیست و بیمه اوباما چه مشخصاتی داشته که ترامپ می خواهد آن را از بین ببرد؟ این تصمیم چه عوارضی برای چه کسانی خواهد داشت؟ در این باره در آینده صحبت خواهیم کرد اما برای ورود به این بحث مناسب است که مروری کنیم روی ابعادِ صنعت بیمه در ایالات متحده.

#صنعت_بیمه در آمریکا، بزرگترین گردش مالی را در مقایسه با بحث بیمه در سایر کشورهای دیگر دنیا داراست. در واقع در #بیمه هیچ کشوری در دنیا پولی با ابعاد بیمه در کشور آمریکا خرج نمی شود.

🔷در سال 2009 گردش مالی بازار بیمه آمریکا معادل 520میلیارد دلار بوده است.
برای یک مقایسه ذهنی در خصوص ابعادِ این عدد، با فروش #نفت_ایران در سال 1387 (که پرفروش ترین سالِ نفت دولت احمدی نژاد بود) ، کشور ما حدود 82میلیارد دلار نفت فروخت. یعنی گردش مالی بیمه آمریکا در سال مورد اشاره (520میلیارد دلار) ، بیش از شش برابرِ بهترین سالِ فروشِ نفت کشور نفتخیزی مثل #ایران بوده است (فروش نفت ایران در سال گذشته متاسفانه تنها حدود چهل میلیارددلار بوده). این رقم حدوداً دوبرابرِ گردش مالی شرکت (امپراطوری) تویوتا محسوب می شود (یادداشت بالا در خصوص #تویوتا 🔺). اما سوال اینجاست که چرا همچین پول عظیمی در بحث بیمه در کشور آمریکا خرج می شود؟

🔶پاسخ به این سوال مستلزم ملاحظه چندوجهی «ساختارهای اقتصادی» و «قانونی» ایالات متحده است. اما یک مقایسه ذهنی دیگر در این بحث می تواند ما را به دلایل این امر رهنمون سازد. شرکت های بیمه جمله معروفی دارند مبنی بر اینکه :
« #احتمال اینکه از الان تا دوازده ماه آینده یک طوفان، باعثِ ضررِ بیمه ای 60میلیارد دلاری شود 5% است. احتمال اینکه از الان تا دوازده ماه آینده رخداد یک زلزله بزرگ باعث #ضرر بیمه ای 50میلیارد دلاری شود 1% است.»

یعنی شرکت های بیمه در طول یکسالِ کاری، باید خود را در برابر #ریسک و در معرض پرداخت چنین ارقام وحشتناک درشتی بدانند. مثلاً طوفانی مثل #کاترینا ممکن است باعث شود شرکت بیمه ای مثل ای.آی.جی مجبور شود پولی بیشتر از فروشِ نفت یکسال یک کشور نفتی را ، #خسارت به بیمه گذاران بپردازد.

🔶سوال دیگری که در اینجا شکل می گیرد اینکه شرکت های بیمه چطور این محاسبات ریسک را انجام می دهند؟ پاسخ این است که شرکت هایی در آمریکا شکل گرفته که اینها، مغزهای متفکر شرکت های بیمه ای محسوب می شوند و «خدماتِ مدلسازی» برای بیمه ها انجام می دهند. در واقع شرکت های #مدلسازی، میزانِ ریسک شرکت های بیمه را در سوانحِ مختلف مدل می کنند تا شرکتِ بیمه بداند در سناریوهای مختلفِ بحران ( اعم از انسانی یا طبیعی ) باید آماده پرداخت چه میزان پول یا ضرری باشد.

این شرکت های مدلساز، کار بسیار پیچیده مالی-فنی را عهده دار هستند و در واقع شرکت های بیمه بر مبنایِ مدلهایِ اینها، #سیاست_مالی خود را تعیین می کنند.

📌در خصوص صنعت بیمه در آمریکا در یادداشت های بعد بیشتر گفتگو خواهیم کرد.

#بیمه #خسارت #ریسک #بیمه_اوباما

https://t.me/solseghalam
🖊از کجا فهمیدی ایرانیان عصبانی ترین کشور دنیا هستند؟

🔴اخیراً نتایج یک موسسه نظرسنجی منتشر شده مبنی بر اینکه جامعۀ ایران #عصبی‌ترین جامعۀ روی زمین است.

این گزارش در تلگرام در حال گردش و همخوان شدن است. چیزی که باعث تعجب است مکانیزمِ رسیدن به این نتیجه است.

ظاهرا مؤسسه #گالوپ برای این گزارش با حدود هزار و پنجاه نفر از هر کشور (به طور متوسط) مصاحبه داشته است.
نمی دانیم که در جامعه آماریِ این گزارش، "با کدام هزار نفر از ایران" مصاحبه شده است ولی (فارغ از مسایل جاریِ منطقه ای)، واقعاً برایم سوال است که آن هزار نفری که از #عربستان برای این نظرسنجی انتخاب کرده اند چگونه بوده است؟ یا هزار نفری که از #پاکستان شرکت کرده اند؟ یا از برخی کشورهای آفریقایی نظیر #نیجریه یا #سومالی؟ یا از برخی کشورهای #آمریکای_جنوبی؟

🔵از کجا فهمیده ای که ایرانیان عصبانی ترین (و به تعبیر گزارش رادیو فردا: #خشمگین_ترین) مردمان اند؟
پنج سال است که دنیا شاهدِ جدیدترین و عریان ترین صحنه های خشونت تکفیری است که در مقابل دوربین ها صورت می گیرد. اتفاقاتی که از شدتِ تلخی گاه انسان باورش نمی شود که واقعیت باشد. انواع و اقسام خشونت را شهروندانِ کشورهای پیرامون ایران از زمان یازده سپتامبر تا کنون مرتکب شده اند و حالا ایرانیان شدند عصبانی ترین؟

🔴ممکن است گفته شود آن بحثِ خشونت است و این بحث عصبانیت و این دو مقوله متفاوت از هم است. باشد! آقای گالوپ شما توضیح دهید که این چه جور ملتِ عصبانی مزاجی است که سابقه رفتارهایش اینقدر ملایم و خطی بوده و آن چه جور غیرِ عصبانی خشنی است که به مغز #ملاله_یوسف_زی (بخاطر مدرسه رفتن دختر) گلوله شلیک می کند یا لباسِ تکفیر به بر می کند و گردنِ #خبرنگار_ژاپنی را مقابل دوربین ( به صورت غیر عصبانی) می زند. بروید به مدیران این مؤسسه بگویید عزیزان تصدق روحیه لطیف تان شویم در شهر زیبای پرینستون ، کشفِ دیگری نبود بکنید که در خلال رخدادهای تلخِ این پنج-شش سال اخیر به چنین اکتشاف مهیبی دست یافتید؟

🔵با یکی از دوستان که این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک گذاشته، صحبت بود. می گفت نمونه رفتارهای عصبانی ایرانی ، اِشغال #سفارت_آمریکا بعد از #انقلاب . دوست دیگری می گفت، فارغ از آنکه آن رفتار از سر عصبانیت بوده یا نبوده، و فارغ از بحثِ اینکه آن کار درست بوده یا نبوده، ولی خاطر همایونی تان هست که (34 سال بعد از انقلاب ایران) در کشور لیبی هم انقلاب شد، ولی انقلابیون #لیبی بعد از حمله به سفارت آمریکا در بنغازی در دم، سفیر و سه همکار دیگرش را کشتند؟ در اوجِ شور و هیجان انقلاب ایرانی ، (آنهم 37 سال قبل) چنین بوده؟

آیا مدیران این موسسه #نظرسنجی، نسبتِ دیگری پیدا نکردند به ایرانی ها بدهند؟ در این گزارش همچنین آمده که در فهرست «بیشترین تجربیات منفی»، ایران رتبه سوم است. در دنیایی که در آبهای مدیترانه هر روز هزاران مهاجر از کشورهای آفریقایی، غرق می شوند، تجربه منفیِ زندگی ایرانیان را دیده اید و انبوهِ مصائب و گرفتاریهای #آفریقا را ندیده اید؟

🔴ایران ما، ممکن است در خیلی زمینه ها برای زندگی ، بهترین یا حتی خوب نباشد، ولی اگر می خواهید در برخی حوزه ها بدترین اش بکنید لااقل حرفِ منطقی و روِشمند بزنید. عزیزانی که این دست نتایج موسسات نظرسنجی ها را همخوان می کنید، لااقل اگر نگران #تحقیر_ملی نیستید، به "مستدل" بودن این نتایج تردید کنید.

ایرانِ ما، شاید جایِ چندان مهربانی، برای زندگی کردن نباشد ( که مهربانی در آن زیاد نیست ) ولی نیازی نداریم دیگران بیایند و برای ما "ترین" اش کنند. در خصوص لزوم مهربانی و #سازگاری اتفاقاً در چند یادداشت اخیر صحبت شده بود، ولی این شگفتی از غریبه ها در "ترین" کردن ما، به یادمان خواهد ماند.

#گالوپ #نظر_سنجی #عصبانی #عصبانی_ترین #خشم #پرینستون

- - - -
📌پی نوشت: در این دو کشوری که در آنها زندگی کرده ام همیشه دو آمار جالب توجه بوده است: آمار #خودکشی سالیانه در ژاپن، که حدوداً برابر کشته های حوادث جاده ای ایران است. همچنین آمار افراد کشته شده با #اسلحه در آمریکا، که سالانه همین حدود (یا عددی بسیار قابل توجه) است. البته اینها قدرمطلق عدد است و نسبی نشده، ولی هر دو عدد برای هر دو جامعه بسیار درشت است. چقدر راجع به اینها گفتگو می شود؟

https://t.me/solseghalam
🔹قراردادن شیر آتش نشانی درنزدیکترین فاصله به ورودی فروشگاه زنجیره ای سمزکلاب ومحافظت با میله هایی درپیرامونش

🔹جدی گرفتن موضوع #آتش و #دسترسی های آتش نشانان
شهر اندرسون، کارولینای جنوبی
@solseghalam
ارزیابی شتابزده
🔹قراردادن شیر آتش نشانی درنزدیکترین فاصله به ورودی فروشگاه زنجیره ای سمزکلاب ومحافظت با میله هایی درپیرامونش 🔹جدی گرفتن موضوع #آتش و #دسترسی های آتش نشانان شهر اندرسون، کارولینای جنوبی @solseghalam
🔹مربوط به تصویر قبل👆 محافظت از شیر آتش نشانی درنزدیکی ورودی فروشگاه زنجیره ای سمزکلاب با میله های فولادی.

جدی گرفتن موضوع #آتش و #دسترسی های آتش نشانان.
شهر اندرسون، کارولینای جنوبی.
@solseghalam
📝 ایرانیان بالاترین تجربه منفی را در زندگی دارند
(#گالوپ - قسمت دوم )

🔴ویدئوی سه دقیقه ای زیر گزارش دیشب (چهارشنبه) بی بی سی فارسی راجع به نتایج اخیر #مؤسسه_نظرسنجی گالوپ است که در آن ایران، کشوری معرفی شده که مردمش #بالاترین_تجربه_منفی را در زندگی دارند.

این گزارش گالوپ (که در یادداشت قبل به تفصیل راجع به آن صحبت شده🔺) مصداق تمام عیارِ یک تحقیر ملی و یک توهین ملی است. اینکه به بهانه مصاحبه با یک #جامعه_آماری حدوداً هزار نفری (از هر کشور) ، مردمِ #ایران را عصبی ترین مردمِ روی کره زمین و یا دارای بیشترین تجربه منفی معرفی کنی.

🔵به عنوان کسی که شش سال و نیم در ژاپن (کشور ادب و سکوت) انواع و اقسامِ رفتارهای عصبی را چشیده و در آمریکا (این سرزمین وسعت و برخورداری) انواع و اقسام اندوه را در چهرۀ نژادها دیده، واقعاً اسباب حیرت است که کسی اینگونه بگوید ایران عصبی ترین کشورِ روی زمین است.

🔴ایران ما جایِ آرمانی و ایده آلی نیست اما اینگونه تخفیفِ ایران به زیرِ تمام کشورهایِ بسیار مشکلدار، واقعاً بی انصافی است.

🔵کم فروشی؟

شاید این کم فروشیِ ایرانیان خارج از کشور است که راجع به محاسنِ ایران یا معایبِ جامعه مقصدشان کم سخن می گویند. وگرنه چرا باید کسی از بیرون، اینچنین روحیه ما را خرد کند؟ و بعد رسانه ها برایش مقاله و مستند و فیلم و محتوا منتشر کنند که عصبی ترین نقطه روی زمین کشف شد؟

🔴میثم مطیعی؟
یک آقایی به نام میثم مطیعی کار بدی کرد و حرفهایی زد که باعث رنجشِ طیفی از جامعه شد . این درست. ولی چرا یک صدمِ واکنشی که به این فعل، در شبکه های اجتماعی صورت گرفته ، به این گزارش #گالوپ و این تحقیرِ واضحِ یک ملت صورت نمی گیرد؟
چرا نتایج اش "#فورواد" می شود؟

تخریبِ روحیه یا ارتقاءِ روحیه یکی از تأثیر گذارترین مسایل در کیفیتِ زندگی و سطح #تاب_آوری جامعه است.
نگذاریم به این راحتی روحیه مان را تخریب کنند. ایران در خیلی چیزها بهترین نیست، ولی این مدل "ترینِ" گالوپی هم نیست.
- - - - -
📌ویدئو 🔻🔽

#ترین_گالوپی

https://t.me/solseghalam
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔹گزارش در خصوص نتایج مؤسسه نظرسنجی #گالوپ درباره عصبی بودن ایرانیان - مربوط به یادداشت بالا 🔺
(بی بی سی فارسی؛ دیشب؛ چهارشنبه 28 ژوئن)

🔹معنای مؤسسه نظرسنجی را هم فهمیدیم

@solseghalam
✍️سرنوشتِ تلخ نیروگاههای هسته ای در ژاپن

محمدرضا اسلامی

🔴ژاپن، کشوری که بمباران هسته ای شده است، بیش از پنجاه #راکتور_هسته_ای برای تولیدِ #برق دارد. مروری بر وضعیتِ نیروگاههای هسته ای کشور ژاپن، ما را به نکات مهمی رهنمون می سازد. اتفاقاتی که طی چند سال اخیر رخ داده و حرفها و تجربه های بسیاری برای ما (و دیگر کشورها) به همراه دارد. درسهایی که بشر (فارغ از ملّیت و نژاد) دارد به بهایی گزاف، می آموزد:

🔹 یک - تا پیش از سال 2011 حدود 30% برقِ کشور ژاپن از راکتورهای هسته ای تامین می شد.

🔹 دو - برنامه «افزایش» تولید برق از انرژی هسته ای برای تامین 40% انرژیِ کشور وجود داشت. این «استراتژی ملیِ تولید انرژی» بود در کشوری که عاری از منابع زیرزمینی نفت وگاز است.

🔹 سه – ژاپن کشوری #زلزله_خیز است.

🔹 چهار - پس از وقوع زلزله و سونامی 11 مارس 2011 #توهوکو، نیروگاه هسته ای #فوکوشیما آسیب دید. #آلودگی_هسته ای باعث شد تا 140هزار شهروند ژاپنی در شعاع 20 کیلومتری فوکوشیما «خانه های خود» را ترک کنند. (به عدد توجه کنیم: 140هزار نفر)

🔹 پنج- فعلاً گفته می شود که شواهدی از افزایشِ آمار #سرطان در پیرامونِ فوکوشیما وجود ندارد ( والله اعلم)

🔹 شش- در روز ششم ماه مه 2011 (یعنی « 25 روز » بعد از زلزله و سونامی) آقای نائوتو کان ، نخست وزیر وقت ژاپن ، گفت دستورِ خاموشی #نیروگاه_هسته_ای هامااُوکا را صادر کرده چون نگرانی از #ریسک یک زلزله با بزرگای 8 وجود دارد.

🔹 هفت- در ماه ژوئن 2011 (یعنی حدود هفتاد روز بعد از زلزله) عنوان شد که 80% ژاپنی ها نسبت به ادامه کار کردن نیروگاه هسته ای بدبین شده اند.

🔹 هشت- تابستانِ آن سال (به دلیل خاموش شدن تعدادی از نیروگاههای هسته ای) ژاپنی ها تابستان را با مشکلِ کمبود #انرژی سر کردند (در این باره همان سال در وبلاگ ارزیابی شتابزده مطالب زیادی نوشتم. اینکه چطور دستگاههای خنک کننده هوا را در خانه و اداره خاموش می کردند).

🔹 نه – مهر ماهِ همان سال (با وجودِ کمبودِ انرژی در کشور) کابینه نائوتو کان ، اعلام کرد که : «اعتمادِ عمومی به ایمنیِ انرژی هسته ای در کشور دچار آسیب شدید شده است و دولت "برنامه #کاهش استفاده" از #انرژی_هسته ای را در دستور کار دارد».

🔹 ده- تمام نیروگاههای هسته ای ژاپن ، یکی پس از دیگری از مدار خارج شدند و آخرین واحد (از پنجاه وچهار راکتورِ مذکور) در پنجم ماه مه سال 2012 ( یعنی کمتر از 13ماه بعد از زلزله) از مدار خارج شد.
پس از چهل و یک سال ، این اولین بار بود که ژاپن کلاً در تولیدِ برق ، از انرژی هسته ای استفاده ای « نمی کرد».

🔹 یازده- به دلیلِ مشکل کمبودِ انرژی در تابستانِ همان سال (2012) دولت ، ناچار شد دوباره یکی از واحدهای نیروگاه هسته ای «اُیی» را به مدار بازگرداند. این روند همچنان ادامه یافته و دولت از سرِ ناچاری، برخی دیگر از نیروگاههای خاموش شده را به مدار بازگردانده ( مثلاً نیروگاه هسته ای سِندای در تابستان دوسال پیش ، به دلیل کمبود برق)

🔹دوازده – جنبش ضدیت با انرژی هسته ای همچنان توسط عده ای از فعالین مدنی ژاپنی دنبال می شود. ولی چه چاره؟
گرم کردن اجاقِ تولید بدون برق؟ ژاپن کشوری است که درآمدش از محلِ تولیدِ محصولات صنعتی است. کارخانه های #تویوتا و #هوندا و نیسان و مزدا و میتسوبیشی و هیتاچی و #پاناسونیک «و غیره»... برای کار کردن ، به برق نیاز دارند.

🔴آخر- وقوع زلزله و سونامی عظیم 11 مارس 2011 ، کشور ژاپن را در برابر مشکلات بسیاری قرار داد اما شاید بتوان گفت مشکلِ آلودگی نیروگاه هسته ای (و به تبع آن مشکل انرژی) در سطحی فرای مشکلات دیگر قرار داشت و دارد. خرابی هایِ ناشی از یک زلزله را می توان بازسازی کرد. خرابی هایِ گسترده سونامی را می توان بازسازی کرد. ولی #آلودگی_هسته ای را خیر. مشکلِ فوکوشیما، پس از چرنوبیلِ #شوروی، بزرگترین تجربه بشر در این بحث است. اما این بار ژاپن در برابرِ مشکلِ بزرگتری نسبت به روسیه قرار دارد.
تردیدِ جدی نسبت به بکارگیری پنجاه واحد راکتور هسته ای.

چه فسونِ نافرجامی،
به امیدِ بی‌انجامی ...

* * *
📌پی نوشت 1: اینکه ژاپنی ها چگونه از آن بحرانِ #کمبود_انرژی ، عبور کرده اند ، خود محل بحثی دیگر است . بحرانی که اگر کشوری دیگر با آن دست به گریبان بود، شاید زمینگیر می شد.

📌پی نوشت 2: این بحث، به رغمِ اهمیتش ، جدی و مستمر در کشور ما ( در رسانه ها و حتی مراکز تخصصی) دنبال نشده است.
ژاپنی ها خیلی بد ، اطلاعات می دهند و خیلی هم سخت و قطره چکانی. امّا پیگیریِ سرنوشت #فوکوشیما، امری بسیار مهم و ضروریست. شاید، چنان مشغولیم به بحث های سیاسی بین خودمان ، که چندان مجالی برای پرداختن «به دیگران» را نداریم.

نظر به خویش ، چنان بسته ام که جلوۀ دوست /
جهان گرفت و مرا ، فرصتِ تماشا نیست
(اقبال)

#ژاپن
#فوکوشیما
#آلودگی_هسته_ای #زلزله_توهوکو

https://t.me/solseghalam
ارزیابی شتابزده
✍️مروری بر خریدهای عربستان از ترامپ با اعداد و ارقام ژاپنی 🔵فرض کنید شما مدیرعامل یک شرکت ژاپنی با سایز متوسط هستید که پس از سالها کار پر مرارت و صرف وقت روزانه چهارده-پانزده ساعت در محل کارتان، در تولید قطعه (یا ارایه خدمات مهندسی) به یکی از شرکت های بزرگِ…
✍️تفاوتِ قرارداد ایران و توتال با قرداد عربستان و ترامپ

🔴ایران و توتال قرارداد نهایی توسعه پارس جنوبی را امروز (دوشنبه) امضا کردند. می توان این قرارداد را با قرارداد اخیر عربستان و آمریکا از برخی وجوه به مقایسه نشست. ذکر موارد زیر در تفاوت رویکرد ایرانی ها و اعراب سعودی قابل تامل است:

✳️یک – قیمت قراردادهای اخیر ایران و عربستان:
در رقص شمشیر اخیرِ ترامپ در عربستان سعودی، قرادادهایی بسته شد که فقط یکی از آنها "فروش" بیش از صدوده میلیارد دلار سلاح آمریکایی به عربستان بود. رقم این قراردادِ ایران، در برابرِ آن خرید را می توان به فاصله بین 5 و 110 شبیه دانست.

این پنج میلیارد دلارِ ایران «عدد کوچکی» در برابر صدوده میلیاردِ عربستان است اما برای ایرانی که از تحریم بیرون آمده، این بزرگترین قرارداد نفتى بعد از برداشتن تحریمهای بین‌المللی است. این "5" سرمایه گذاری در توسعه میادین نفت و گاز است و آن "110" خرید تسلیحات.


✳️دو – تفاوت سرمایه گذاری و خرید:
در این "5" تا ایرانی ها «طرفی» را برای سرمایه گذاری به میهنشان می کشانند و در آن "110" تا سعودی ها پولشان را برای خرید سلاح به بیرون مرزهایشان می فرستند.

✳️سه – تفاوت توسعه دانشِ مهندسی با خریدِ اسلحه:
در این قرارداد با توتال ، مهندسینِ ایرانی دانشِ فنیِ توسعه فاز 11 میدان گازی پارس جنوبی را می آموزند، و در آن قرارداد ، سعودیها باید مصرف کنندۀ سلاح های خوش آب و رنگی باشند که پس از ورود به کشورشان در انبارها خاک خواهد خورد.

✳️چهار – دلاری که رفت ، ارزی که می آید:
آن 110 میلیارد دلار را سعودی ها دادند و حکایتش می شود حکایت "رفت که رفت". این 5 میلیارد برای ایرانی ها منجر به توسعه میدانِ گازی ای می شود که پس از توسعه ، دلار و ارز برای کشور خواهد آورد. به تعبیر مولوی: غمِ رفتن چه خوری، چون بِه از آن می آید. دلار و ارزی که پس از توسعه میدان، خواهد آمد و صد البته که در رگ و ریشه زیربناهای کشور باید مصرف بشود و نه برای یارانه.

✳️پنج – همکاری مهندسی:
این قراداد 5تایی برای مهندسینِ جوان ایرانی فرصتِ تجربه حضور در یک کنسرسیوم بین المللی با حضور توتال «فرانسه» و سی.ان.پی.سی «چین» است. عرصه ای که مفاهیم فنی و پیچیده را خواهند آموخت و روشهایِ حقوقیِ قراردادهای بین المللی را تجربه خواهند کرد. ولی آن 110تاییِ سعودی فرصتی خواهد بود برای چند شاهزاده آل سعود که در سفرهاشان به آمریکا از کارخانه های اسلحه سازی بازدید کنند.

🔴آخر – به نظر می رسد که حتی حکام جدید (و جوان) عربستان نیز بر سر آن روشهای قدیم طیِ طریق می کنند (به تعبیرِ شهریار: عجب که هنوزم بر آن ضلالِ قدیم)، در حالی که محصولات چهل سال پیشِ دانشگاه شریف ایران، در حال بستر سازی برای نسل جدیدی از مهندسین کشور هستند برای چهل سال آینده. این رقم 5تایی در برابر آن ارقام 110تایی و 400تایی شاید درشت نباشد ، اما در بطنِ خود، تفاوت های جدی و درشتی را به همراه دارد.

ایرانِ ما برای توسعه بخشی از منابع زیرزمینی اش [که اکنون بی استفاده مانده]، نیازمندِ سرمایه گذاری خارجی است و امید که این سالهای آینده، بسترِ بالفعل کردنِ این سرمایه هایِ بالقوه باشد. میادینِ نفت و گازی که بینِ ما و همسایگانمان «مشترک» است و باید برای برداشت جنبید. حیف از آن وقفه چندساله ای که در این امر مهم، رخ داد. در یک بازۀ هشت ساله، «شش بار» مسئولیتِ وزارت نفت ایران دست به دست شد.

https://t.me/solseghalam
توکیو السّلام

🔵 روز يكشنبه در رأى گيرى شوراى شهر توكيو، حزب خانم يوريكو كوايكه شهردار فعلى، با شكست دادن حزب شينزو آبه [نخست وزیر]، اكثريت را به دست آورد. امروز به خاطر اين پيروزى، شهردار قدرتمند توكيو را براى يك جلسه سؤال و جواب زنده غير رسمى به تلويزيون دعوت كرده بودند. در پايانِ صحبت وقتى ايشان مى خواست جلسه را ترك كند يكى از شركت كنندگان جوان از ايشان امضا خواست ... كوايكه امضا كرد و همه با تعجب نگاه كردند، ايشان گفت امضاىِ من خاصه و معنى آن صلح است. وقتى کاغذ را به طرف دوربين گرفتند ديدم نوشته "السلام" !

خانم كوايكه قبلا در دولت اقاى آبه وزير دفاع بود و مدتى هم در دانشگاه آمريكايى قاهره تحصيل كرده است.
*از صفحه دوست گرامی دکتر هوشنگ حبیب زاده

تصویر پائین🔻⬇️

@solseghalam
دیروز وقتی وزیرخارجه آلمان داشت در جمع خبرنگاران در جده حرف می زد، جایی که گفت: حاکمیتِ ملی قطر نباید خدشه دار بشه، خانمی که حرفهاش رو "ترجمه همزمان" می کرد به مِن مِن افتاد و این قسمت از حرفش رو ترجمه نکرد. امروز هم که در ابوظبی نشست خبری داشت، شبکه العربیه بر خلاف همیشه فقط یکی دو جمله از حرفهاش رو پخش کرد و به جاش حرفهای وزیرخارجه امارات رو کاملاً فرستاد رو آنتن. همزمان هم العربیه و همه شبکه های سعودی و اماراتی گزارش دادند که وزیرخارجه آلمان گفته: قطر باید از حمایت از تروریسم دست برداره. الآن سه ساعته زیرنویس همه تلویزیونهاشون این جمله است و تمام شبکه های اجتماعی رو ازش پر کردن در حالی که وزیرخارجه آلمان اصلا چنین حرفی نزد. الان هم دفترش رسما تکذیب کرده.
*از صفحه مهرداد فرهمند
#صداقت
#صداقت_عربی
#رسانه #قطر #آلمان

@solseghalam
ارزیابی شتابزده
تصویری از فیلم "یوجینبو" اثر کارگردان صاحبنام ژاپن ، کوروسوا. *مربوط به یادداشت فوق: "سامورایی کیست؟" 👆👆 @solseghalam
✍️فیلمِ خوب دیدن

فیلم دیدن و البته #فیلم_خوب_دیدن از ضروریات است در احوال پریشانِ این دنیای انسان معاصر. مهلتی دور شدن از سیلابِ اخبارِ بیمارکننده برای روحِ انسانی که مشتاقِ "قصه شنیدن" بوده از ازل، که: نحنُ نقُصُّ علیک. "ما" برایت قصه می گوئیم.
چنانچه مجالی بشود در پیِ سلسله بحثهای جاری کانال مرتبط با #ژاپن و #آمریکا، زلزله و آتش و ... و در کنار شعرخوانی های هفتگی، [گاه به گاه و پراکنده] درباره فیلم های خوب گفتگوهایی خواهیم داشت.
برای شروع، یک نوبت درباره مفهومِ #سامورایی و ترجمه یِ سینمایی این مسلکِ زندگی، یادداشتی با توصیه ی دیدن سه فیلم به اشتراک گذاشته شد (بالا👆🔺).
اما برای شروعِ هشتگ #فیلم_خوب_دیدن از فیلم
The Score (امتیاز)
شروع کنیم. یکی از بهترین ساخته های فرانک اوز.

🔵چرا این فیلم زیباست؟
اینکه تمامِ اجزاءِ صحنه های فیلم به هنرمندانه ترین وجه، کنار هم چیده شده اند، و قصّه و فیلمنامه ای قوی هم برای روایتِ داستانِ یک #سرقت حرفه ای انتخاب شده، دلیل اصلیِ زیبایی این فیلم نیست.

این فیلم جایی است که تنها بازیِ مشترک و مقابلِ همِ رابرت دنیرو و مارلون براندو رقم خورده‌است. هرچند هر دوی آنها در سه گانه #پدر_خوانده بازی کرده اند ، اما این تنها بازی مقابلِ هم آنهاست.

اما این هم دلیلِ اصلی زیبایی فیلم نیست. شاید بتوان گفت که مثل برخی فیلم های #اکشن که در پشتِ داستانِ اکشن، مفهومی مهمتر [و غیر مستقیم] بیان می شود، در این فیلمِ خوش ساخت هم ، در کنار دو غول بازیگری [مارولون براندو & دنیرو] جوان مستعد و تازه به دوران رسیده ای [ادوارد نورتن] هم به بازی نشسته. یک بازی خیره کننده.

🔷در واقع داستانِ اکشن را باید یک سویِ ماجرا دید، و حضور سه نسلِ بازیگری در کنار هم (مارلون براندو ی سالمند و دونیرو ی میانسال، و نورتنِ جوان) اوج زیبایی این فیلم و روایت داستانش است.

🔴 جوانکِ این داستان، مستعدتر و باهوش تر از هر دو نسلِ قبل از خودش هست و در کار "#حرفه_ای" اش ، کاربلدتر، و هر دو را در جیب می گذارد . جلوه زیبایی از تفاوتِ نسل ها. و هبذا که تو چه کسی باشی که مارلون براندو و دنیرو را تشنه از لب چشمه برگرداندی!

باید نشست و دید که چطور فرانک اوز برایت قصه می گوید. که چطور دود از کنده بلند می شود. و نه از تازه به دوران رسیده هایِ مستعد که #بچه_پررو صفت برازنده ای است که این فیلم شرحش می کند.

- - - - - -
📌*خدایش رحمت کند؛ مارلون براندو مدتی بعد این فیلم مرد ، رابرت دنیرو هم دیگر پیرمردی شده و میانسال نیست. فحش هایش را به ترامپ داده و خانه نشسته. ادوارد نورتن هم دیگر جوان نیست. میانسال است. سالهاست که می گذرد به سرعت!

#روز_تعطیل #فیلم
#4of_July

https://t.me/solseghalam
روزِ قلم

🔷امروز #روز_قلم بود و بعضاً مطالبِ دلنشین و اشعار لطیف در باب قلم «فوروارد» شد،
اما قلم کیلویی چند است؟
[یادداشت🔻🔽]
@solseghalam
🖋روز قلم

🔷روز قلم در تقویم رسمی ایران روز چهاردهم تیرماه می‌باشد. امروز (چهارشنبه) #روز_قلم بود و بعضاً مطالبِ دلنشین و اشعار لطیف در باب قلم «فوروارد» شد، اما قلم کیلویی چند است؟

قلم و کارِ قلمی به مفهومِ مقدسش مگر در دنیایِ امروز جایگاهی دارد؟ اگر منظور از قلم و قلمزنی ، «گسترش دانش» و «همفکری» است، که دنیایِ امروز دنیایِ حساب و کتاب است و هر کس برای کاری که می کند «حقّ الزحمه» ای مد نظر دارد و نوشتن و #نویسندگی هم مشمولِ همین «محاسبه» و مراقبه گردیده و برای «ساعتِ» حقّ التحریر، هم عددی بسته به نرخِ نویسنده، «لحاظ» می شود، پس دیگر کجایِ کارِ قلمی ، مقدّس و ارجمند است؟

🔴قلم چرا ارجمند است؟!

اگر محصولِ دانش ، می شود «مقاله #ژورنال» که خب این، تعاریفِ خودش را دارد. قلم زنی برایِ کارِ مقاله و رساله، که منتج می شود به مدرکِ فارغ التحصیلی و ارتقای پایه، و بعدترش هم «کسبِ درآمد با مدرک» است؛ این امر مقدسی است؟!

اگر محصولِ کارِ قلمی می شود مقاله سیاسی و تاختن به رقیب انتخاباتی ، که این قلم ، مَرکب و اسبِ سیاست است، کجایش مقدس است؟ حق التحریرش را می گیرد و پس از انتخابات، سِمَت و پُست اش را.

محصولِ قلم در دنیایِ معاصر چیست که مقدّس باشد؟ دنیایی که
Time is money !
Let's make money

-🔹روزی روزگاری بود ، که #مولوی نامی ، دکان و دَخلِ معلمی و تدریس و مکتب را رها می کرد و در قالب مثنوی «قصّه» تعریف می کرد برایِ روحِ انسانی که مشتاقِ شنیدنِ قصّه هاست.

بشنوید ای دوستان این داستان
خود حقیقت ، نقدِ حالِ ماست آن (#مثنوی- دفتر اول)

-🔹روزی روزگاری بود، که یک نفر بجای تدریس خصوصی و کاسبی با مدرک دکترایِ فرانسوی اش در دانشگاههای کشورش، «کویر» نوشت و بجای سپری کردنِ عمری در صلاح و فلاح و رستگاری و #دانشیاری و #استادیاری، با هرچه در کف داشت کوشید تا در «کویر» با «قلم زنی» نشان دهد زشتی و کوچکیِ روح آدمیزاده را وقتی که بجای شیدایی، چشم به صندوقِ حسابداریِ اداره و شرکتش دارد.

-🔹روزی روزگاری بود، که یک نفر بجای کاسبیِ قلمی، در کوچه پس کوچه های یزد و بندرعباس و قِشم «پیاده» پا می زد و محصولش می شد کتابچه و گزارش سفر، و شرح احوالِ روزگارِ مردمِ کشورش برای نسلِ فردا. #آل_احمد نوشت و نوشت تا روزی که مُرد.

-🔹روزی روزگاری بود، که می شُد با مدرک فوق لیسانسِ معماریِ #دانشگاه_تهران «درآمدها» داشت. یک نفر بجای کارِ معماری و ساختمان و بسازوبفروش، «نوشت» و عمر به نوشتن گذراند. آن وقتی که عمرِ مقدّرِ مهندس مرتضی آوینی تمام شد، هنوز اجاره نشین بود.
...ه

🔷اینها، همۀ اینها که نوشتند، اهالیِ این «قبیله» ، از مولوی تا اقبال و تا جلال و تا شریعتی و ... همه درنویسندگیِ شان در یک ویژگی مشترک بودند: مُفتی می نوشتند!

همه اینها برای دکان داری و ژورنال گردانی و سایتِیشن گرفتن و تدریس خصوصی و پستِ سیاسی/اجرایی تور کردن ، ننوشتند.

همه اینها، مُفت نوشتند و این کار مفتی هم در این روزگارِ ما، نرخ اش مشخص است: مفت است!


- - - - -
به مُلکِ جم ، ندهم «مصرعِ نظیری» را /
هرآنکه که کشته نشد، از قبیلۀ ما نیست!
#اقبال_لاهوری

https://t.me/solseghalam
#امروز_با_حافظ

🔶قلندرانِ حقیقت، به نیم جُو نخَرند /
قبایِ اطلسِ آن کس ، که از هنر عاریست

🔹خلاصه ی این بیت اینکه در مسلکِ آزادگی (و قلندری) دوزار (نیم جُو) بها قائل نیستند برای کسی که هزاران مال و منال داره و در اصطلاحِ حافظ «قبایِ اطلس» و جامۀ گرانبها می پوشه، ولی به هنری آراسته نیست.
هنردوستی و به هنر آراسته بودن جزو شروطِ دوست داشته شدن (بها داشتن) در مسلکِ حافظانه هاست. مسلکی که درش «کِردیت» و «دارندگی» مهم نیست، آراستگی ، مهمه.

🔷حرف های درشتی حافظ در این غزل زده و معمولاً به این صراحت حرف نمی زنه. مثلاً این مصراع:

زِهی مراتبِ خوابی، که بِه زِ بیداریست

برای کسانی که اهلِ «مراتب» شماری هستند، برای اهلِ ارتقاءِ پایه (!) ، برای اهل «شمارش» ، تکّه درشتی هست که یکی بیاد و بگه «زهی "مراتبِ" خوابی که بِه زِ بیداریست» ولی خب حافظه دیگه. گاه ابایی از این درشت گویی ها نداره و به سخره میگیره مراتب شماری ها رو:

سحر کرشمه چشمت به خواب می‌دیدم/
زهی مراتبِ خوابی که به ز بیداریست


🔵🔴 و اوجِ این غزل:
همونطور که به صراحت میگه، کردیت و دارندگی و قبایِ اطلس معیار نیست و دوزار (نیم جو) برام مهم نیست، در این شاه بیت میگه برای دوست داشتنِ کسی ، و برایِ «کار و بارِ دلداری» ، سیمای گیرا و چشم برّاق و خال و لبِ سرخ (لعل) کارگر نیست، و به تعبیرِ حافظانه «نکته» باید باشه. هزار نکته ، که باعثِ کار و بارِ دلداری میشه. حافظی که اهلِ دیدن هست ، و توجه ، و در درکِ رنگ و فرم و شکل بسیار دقیقه، اما میگه تعریفِ زیبایی از دیدگاهش «نکته» هست در این «کار و بار»

«جمالِ شخص» ، نه چشم است و زلف و عارض و خال /
هزار نکته در این کار و بارِ دلداریست

https://t.me/solseghalam