📚📚📚
همینطوری که قدم می زدم کلاه شکارمو از جیبم درآوردم و گذاشتم سرم. می دونستم به آدم آشنایی برنمیخورم؛هوام بدجوری مرطوب بود. همون جوری رفتم و رفتم و به فیبی فکر کردم که مثِ من شنبه ها می ره اون جا. به این فکر کردم که اون چطوری همون چیزایی رو می بینه که من قبلنا می دیده م و چطور اونم هر دَفه با دَفه قبل فرق می کنه. این خیلی افسردم نکرد ولی همچین شادَم نشدم. «یه چیزایی باید همون جوری که هستن بمونن. باید بشه اونارو گذاشت تو جعبه ی گنده شیشه ای و ولشون کرد.» می دونم غیر ممکنه ولی این خیلی بَده. به هر حال همون جوری قدم می زدم و به این چیزا فکر می کردم.
📚 #کانال_سخنان_ناب
👤 #جی_دی_سلینجر
📓 ناتوردشت
🔚 بریده کتاب ناب در کانال 👇
♦️ @sokhananenab
همینطوری که قدم می زدم کلاه شکارمو از جیبم درآوردم و گذاشتم سرم. می دونستم به آدم آشنایی برنمیخورم؛هوام بدجوری مرطوب بود. همون جوری رفتم و رفتم و به فیبی فکر کردم که مثِ من شنبه ها می ره اون جا. به این فکر کردم که اون چطوری همون چیزایی رو می بینه که من قبلنا می دیده م و چطور اونم هر دَفه با دَفه قبل فرق می کنه. این خیلی افسردم نکرد ولی همچین شادَم نشدم. «یه چیزایی باید همون جوری که هستن بمونن. باید بشه اونارو گذاشت تو جعبه ی گنده شیشه ای و ولشون کرد.» می دونم غیر ممکنه ولی این خیلی بَده. به هر حال همون جوری قدم می زدم و به این چیزا فکر می کردم.
📚 #کانال_سخنان_ناب
👤 #جی_دی_سلینجر
📓 ناتوردشت
🔚 بریده کتاب ناب در کانال 👇
♦️ @sokhananenab
گفتم وانمود میکنم کر و لالم.
اونجوری مجبور نمیشدم با کسی
حرفای احمقانه ی بیخودی بزنم.
✍ #جی_دی_سلینجر
📕 ناتور دشت
⚜ @sokhananenab
اونجوری مجبور نمیشدم با کسی
حرفای احمقانه ی بیخودی بزنم.
✍ #جی_دی_سلینجر
📕 ناتور دشت
⚜ @sokhananenab