Soil Modeling
3.05K subscribers
457 photos
53 videos
323 files
231 links
مدلسازی خاک
کانال رسمی دکتر امیر حمیدی

استاد مهندسی ژئوتکنیک
دانشگاه خوارزمی

تماس با ادمین:
@Geotechnologist
Download Telegram
درک صحیح رفتار خاکهای غیر اشباع بدون شناخت تاثیرات مکش امکان پذیر نیست. نخستین مدل الاستوپلاستیک برای خاک‌های غیر اشباع توسط آلونسو و همکاران در سال 1990 معرفی گردید، در این مدل آلونسو و همکاران دو سطح تسلیم در اثر بارگذاری مکانیکی (LC) و مکش ماتریسی (SI) معرفی شد که بصورت توام مبین شرایط تسلیم خاک می‌باشند. Alonso و همکارانش، نمونه هایی از خاک اشباع و غیر اشباع را در نظر گرفتند و با اعمال تنش همه جانبه به بررسی رفتار آنها تحت شرایط مکش متفاوت پرداختند. با توجه به آزمایشها متوجه شدند که با افزایش مکش، حجم نمونه کاهش پیدا می کند. همچنین با افزایش مکش، به تدریج کرتشهای پلاستیک در خاک رخ می داد.
در واقع هنگامی که خاک به بیشترین مکشی که قبلا تحمل کرده می رسید، کرنش های پلاستیک شروع به توسعه می نمود. همچنین در حین آزمایشات با تغییر مکش متوجه شدند که تاریخچه اعمال مکش بر رفتار خاک اثر گذار است. در واقع رفتار خاک در برابر تغییرات مکش بصورت الاستیک نبوده و مکش اعمال شده باعث تغییرات شیب نمودار حجم ویژه در برابر تنش نرمال متوسط می شد.
نتیجه دیگری که از آزمایشها مشاهده کردند آن بود که با ازدیاد مکش، تنش تفاضلی نظیر تسلیم هم افزایش می یافت. این عوامل باعث شد تا آلونسو و همکارانش اصلاحاتی روی مدل کم کلی انجام دهند تا بتوانند اثرات مکش را که باعث ایجاد چسبندگی مجازی در خاک و در نتیجه افزایش مقاومت می شود را نشان دهند.
با اعمال این موارد، ایشان مدل مذکور را با نام مدل پایه بارسلونا ارائه کردند. مدل معرفی شده دارای 7 پارامتر است.
البته این مدل مشکلاتی نیز داشت. از جمله آن که این مدل قابلیت تعیین تغییرات درجه اشباع در سیکلهای تر و خشک شدگی را دارا نبود. پس از آن مدل های بسیاری توسط افراد مختلف بر پایه مدل بارسلونا ارائه گردید. Vaunut و همکارانش در سال 2000 تاثیر کرنش حجمی و حلقه های هیسترزیس ناشی از تر و خشک شدن خاک را بر تغییرات درجه اشباع مدل نمود. Gallipoli و همکارانش، در سال 2003 اصلاحاتی در روابط هیدرولیکی ارائه شده توسط Vaunut انجام دادند. Wheeler و همکارانش، در طی سالهای 1996، 2000 و 2003 چرخه هیدرولیکی هیسترزیس را در نظر گرفتند. Sheng و همکارانش، در سال 2004 براساس مدل بارسلونا، مدل رفتاری کاملتری را برای شبیه سازی رفتار مکانیکی خاکهای غیر اشباع تحت شرایط تنش سه محوری ارائه نمودند. Sun و همکارانش در سال 2005، مدل ارائه شده توسط Sheng را اصلاح نمودند. Moralitaran و همکارانش در سال 2008، مدل ویلر را توسعه دادند و با استفاده از اصول پلاستیسیته سطوح مرزی، رفتار هیسترزیس را اصلاح نمودند. Ghasemzadeh و همکارانش، در سال 2013 تاثیر تغییرات برگشت ناپذیر در شرایط اشباع خاک را روی رفتار مکانیکی و تغییر شکل پلاستیکی را بر رفتار هیدرولیکی لحاظ نمودند.
https://t.me/soil_modeling
با تشکر از خانم مرجان صدرجمالی، دانشجوی دکتری مهندسی ژئوتکنیک دانشگاه خوارزمی، بابت ارسال این پست 👆👆
https://t.me/soil_modeling
Applied Soil Mechanics with ABAQUS Applications (2007) 👇👇👇
با تشکر از آقای سعید بابایی دانشجوی دکتری ژئوتکنیک دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی بابت ارسال این پست.
https://t.me/soil_modeling
آموزش مدلسازی مسائل اندرکنش خاک-سازه در نرم افزار ABAQUS 👇👇
با تشکر از خانم معصومه ملک پور دانشجوی کارشناسی ارشد مهندسی ژئوتکنیک دانشگاه خوارزمی بابت ارسال این پست.
https://t.me/soil_modeling
Nilmar Oskar Charles Janbu (1921-2013)

🕯Nilmar the Magnificent🕯

پروفسور Nilmar Janbu از بزرگان و اساتید بنام مهندسی ژئوتکنیک در موسسه تکنولوژی نروژ NIT بود. وی در سال ۱۹۴۷ در رشته مهندسی عمران از موسسه تکنولوژی نروژ لیسانس گرفت و سپس در دانشگاه هاروارد به ادامه تحصیل پرداخت.
ایشان از سال ۱۹۴۹ مشغول تحقیق و تدریس شد. او از شاگردان کارل ترزاقی و آرتور کاساگرانده در دانشگاه هاروارد بود. جانبو در زمینه تحلیل پایداری شیب ها با استفاده از پارامترهای بدون بعد فعال بود و تز دکترایش را در این زمینه انجام داد.
همچنین در سال ۱۹۸۵، پروفسور جانبو، بیست و پنجمین Rankine Lecture با عنوان “مدلهای خاک در مهندسی دریا” را ارائه نمود.

https://t.me/soil_modeling
Prof. Nilmar Janbu
25th Rankine Lecture

By: Prof. Nilmar Janbu

Soil Models in Offshore Engineering 👇👇
با تشکر از آقای سیروس جداری دانشجوی دکتری ژئوتکنیک از دانشگاه تنسی آمریکا بابت ارسال این پست.
https://t.me/soil_modeling
42th Rankine Lecture:

by Prof. David Potts

Numerical Analysis: A Virtual Dream or Practical Reality 👇👇
Prof. David Potts
مدلهای پلاستیسیته عمومی
Generalized Plasticity Models 👇

تئوری پلاستیسیته عمومی (GP)، ابتدا توسط Zienkiewicz در سال 1984 طرح گردید و بعدها بوسیله Pastor در 1990 برای استفاده در انواع خاکها تعمیم داده شد.
از محاسن اصلی این دسته مدلها می توان به قابلیت بالای شبیه سازی پاسخ تنش-کرنش در شرایط اولیه متفاوت، تحت بارگذاریهای استاتیکی و دینامیکی، بدون نیاز به تعریف یک "سطح تسلیم یا تابع پتانسیل پلاستیک مشخص" اشاره نمود.
البته وجود برخی محدودیتها در مدلهای اولیه سبب شد تا نسخ تکمیل یافته تری از این مدلها منتشر گردد. از جمله مدل ارائه شده بوسیله Ling & Liu در 2003 برای درنظرگیری اثرات توام تنش موثر میانگین و تراکم اولیه و یا مدل Ling &Yang در 2006 که در آن مفاهیم حالت بحرانی و پلاستیسیته عمومی را ترکیب نمود.
در سالهای بعدی روند تکمیلی ادامه یافت. Santaguliana & Schrefler در 2006، برای نخستین بار مدلهای پلاستیسیته عمومی را برای استفاده در خاکهای غیراشباع تعمیم دادند. Weng & Ling نیز در 2013 از مدلهای دسته GP برای تعیین پاسخ سنگهای نرم استفاده نمودند.
(به عقیده نگارنده) یکی از مدلهای موفق پلاستیسیته عمومی، مدل ارائه شده توسط Manzanal و همکارانش در 2011 است که قابلیت مناسبی برای استفاده در مصالح مختلف خاکی و همچنین انعطاف پذیری مناسب جهت ترکیب با سایر مدلهای رفتاری را داراست

https://t.me/soil_modeling