پژوهشی در مورد علت شهادت جانسوز حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله:
🔸 t.me/gholow2/949
چکیده مطلب:
1- در اصل شهادت حضرت رسول الله ص اشکالی نیست و مورد قبول عموم علما قرار گرفته است.
2- در مورد علت شهادت اسناد اخبار مسمومیت حضرت به وسیله یهودیه بسیار قوی تر از اخبار دسیسه سران سقیفه است. و سند دسته دوم در منابع ذکر نشده است. ولی از نظر متنی بر اخبار سم یهودیه اشکالات بیشتری گرفته اند، که برای آنها جواب هایی قابل ارائه است.
3- وجوهی که در ترجیح دسیسه سران سقیفه ارائه شده قطعی و کافی نیست.
4- دلیلی محکمی بر انکار اصل اخبار هیچ یک از دو دسته در علت مسمومیت حضرت ص وجود ندارد.
t.me/joinchat/BOTR3kClqv4FW6wIeS2l5A
🔸 t.me/gholow2/949
چکیده مطلب:
1- در اصل شهادت حضرت رسول الله ص اشکالی نیست و مورد قبول عموم علما قرار گرفته است.
2- در مورد علت شهادت اسناد اخبار مسمومیت حضرت به وسیله یهودیه بسیار قوی تر از اخبار دسیسه سران سقیفه است. و سند دسته دوم در منابع ذکر نشده است. ولی از نظر متنی بر اخبار سم یهودیه اشکالات بیشتری گرفته اند، که برای آنها جواب هایی قابل ارائه است.
3- وجوهی که در ترجیح دسیسه سران سقیفه ارائه شده قطعی و کافی نیست.
4- دلیلی محکمی بر انکار اصل اخبار هیچ یک از دو دسته در علت مسمومیت حضرت ص وجود ندارد.
t.me/joinchat/BOTR3kClqv4FW6wIeS2l5A
Telegram
غلو پژوهی
▪️ مروری بر ادله شهادت حضرت رسول الله صلی الله علیه وآله
در منابع فریقین روایات فراوانی در زمینه شهادت نبی اکرم ص و مسمومیت ایشان دستیاب است که تأیید آن در کلمات جمع زیادی از بزرگان فریقین دیده میشود. (مفید، المقنعة، ص456؛ طوسی، تهذيب الأحكام، ج6، ص2؛…
در منابع فریقین روایات فراوانی در زمینه شهادت نبی اکرم ص و مسمومیت ایشان دستیاب است که تأیید آن در کلمات جمع زیادی از بزرگان فریقین دیده میشود. (مفید، المقنعة، ص456؛ طوسی، تهذيب الأحكام، ج6، ص2؛…
🔍روش مناظره
در روایت جالبی در کافی شریف به روایت از یونس بن یعقوب، مردی شامی برای راستی آزمایی امام صادق ع نزد ایشان می آید، و حضرت ع او را به اصحاب خود ارجاع دادند. و مرد شامی در مناظره با هریک از اصحاب درماند و به حقانیت حضرت امام صادق شهادت داد. با این وجود پیروزی اصحاب مانع از آن نشد که امام علیه السلام روش بحث برخی از اصحاب را نقد نمایند. عبارت منقول از حضرت چنین است:
«… الْتَفَتَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع إِلَى حُمْرَانَ فَقَالَ تُجْرِي الْكَلَامَ عَلَى الْأَثَرِ فَتُصِيبُ وَ الْتَفَتَ إِلَى هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ فَقَالَ تُرِيدُ الْأَثَرَ وَ لَا تَعْرِفُهُ ثُمَّ الْتَفَتَ إِلَى الْأَحْوَلِ فَقَالَ قَيَّاسٌ رَوَّاغٌ تَكْسِرُ بَاطِلًا بِبَاطِلٍ إِلَّا أَنَّ بَاطِلَكَ أَظْهَرُ ثُمَّ الْتَفَتَ إِلَى قَيْسٍ الْمَاصِرِ فَقَالَ تَتَكَلَّمُ وَ أَقْرَبُ مَا تَكُونُ مِنَ الْخَبَرِ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ ص أَبْعَدُ مَا تَكُونُ مِنْهُ تَمْزُجُ الْحَقَّ مَعَ الْبَاطِلِ وَ قَلِيلُ الْحَقِّ يَكْفِي عَنْ كَثِيرِ الْبَاطِلِ أَنْتَ وَ الْأَحْوَلُ قَفَّازَانِ حَاذِقَانِ. قَالَ يُونُسُ فَظَنَنْتُ وَ اللَّهِ أَنَّهُ يَقُولُ لِهِشَامٍ قَرِيباً مِمَّا قَالَ لَهُمَا ثُمَّ قَالَ يَا هِشَامُ لَا تَكَادُ تَقَعُ تَلْوِي رِجْلَيْكَ إِذَا هَمَمْتَ بِالْأَرْضِ طِرْتَ مِثْلُكَ فَلْيُكَلِّمِ النَّاسَ فَاتَّقِ الزَّلَّةَ وَ الشَّفَاعَةُ مِنْ وَرَائِهَا إِنْ شَاءَ اللَّهُ.
🔸… امام صادق (ع) رو به حمران كرد و فرمود: تو کلام را بر اساس حديث پی می گیری و بحق مي رسى. و به هشام بن سالم توجه نمود و فرمود: در پى حديث ميگردى ولى آن را نمی شناسی! و رو به احول نمود و فرمود: بسيار قياس ميكنى از موضوع خارج ميشوى، مطلب باطل را بباطلى رد ميكنى و باطل تو قوی تر است. سپس متوجه قيس ماصر شد و فرمود: تو چنان سخن ميگوئى كه هر چه خواهى بحديث پيغمبر (ص) نزديكتر باشد دورتر شود! حق را بباطل مى آميزى. با آنكه حق اندك از باطل بسيار بى نياز ميكند. تو و احول در از شاخه اى به شاخه اى پريدن با مهارتيد. يونس گويد بخدا كه من فكر ميكردم نسبت به هشام مانند آنچه در باره آن دو نفر فرمود، ميفرمايد ولى فرمود: اى هشام تو بهر دو پا بزمين نميخورى (بطورى كه هيچ گونه جوابى برايت نباشد) تا خواهى بزمين برسى پرواز ميكنى (بمحض اينكه نشانه مغلوبيتت هويدا گردد خودت را نجات ميدهى) همچون توئى بايد با مردم مناظره نمايد. خود را از لغزش نگهدار، شفاعت ما دنبالش مىآيد ان شاء اللَّه.
📚 الكافي (ط - الإسلامية)، ج1، ص: 173.
گویا علت اینکه یونس بن یعقوب گمان می کرد حضرت هشام بن حکم را مانند احول و قیس نقد خواهند نمود، شباهت روش او به آن دو دربرابر روش حدیثی حمران و هشام بن سالم بود. چه آنکه هشام در روش کلامی به عقل گرایی مشهور است. (البته این روش عقلی می تواند در سایه آموزه های اهل بیت علیهم السلام بوده باشد.)
نکته دیگر آنکه حضرت صرف چیره شدن اصحاب را برای مناظره نپسندیدند. و چنانکه از حدیث بر می آید، رد باطل را با حق توصیه می فرمایند، نه با باطلی دیگر، هر چند مناظره گر ماهر باشد. (مانند روش احول که حاضرجوابی او از گزارش های مختلفی آشکار است.)
@sohof2
در روایت جالبی در کافی شریف به روایت از یونس بن یعقوب، مردی شامی برای راستی آزمایی امام صادق ع نزد ایشان می آید، و حضرت ع او را به اصحاب خود ارجاع دادند. و مرد شامی در مناظره با هریک از اصحاب درماند و به حقانیت حضرت امام صادق شهادت داد. با این وجود پیروزی اصحاب مانع از آن نشد که امام علیه السلام روش بحث برخی از اصحاب را نقد نمایند. عبارت منقول از حضرت چنین است:
«… الْتَفَتَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع إِلَى حُمْرَانَ فَقَالَ تُجْرِي الْكَلَامَ عَلَى الْأَثَرِ فَتُصِيبُ وَ الْتَفَتَ إِلَى هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ فَقَالَ تُرِيدُ الْأَثَرَ وَ لَا تَعْرِفُهُ ثُمَّ الْتَفَتَ إِلَى الْأَحْوَلِ فَقَالَ قَيَّاسٌ رَوَّاغٌ تَكْسِرُ بَاطِلًا بِبَاطِلٍ إِلَّا أَنَّ بَاطِلَكَ أَظْهَرُ ثُمَّ الْتَفَتَ إِلَى قَيْسٍ الْمَاصِرِ فَقَالَ تَتَكَلَّمُ وَ أَقْرَبُ مَا تَكُونُ مِنَ الْخَبَرِ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ ص أَبْعَدُ مَا تَكُونُ مِنْهُ تَمْزُجُ الْحَقَّ مَعَ الْبَاطِلِ وَ قَلِيلُ الْحَقِّ يَكْفِي عَنْ كَثِيرِ الْبَاطِلِ أَنْتَ وَ الْأَحْوَلُ قَفَّازَانِ حَاذِقَانِ. قَالَ يُونُسُ فَظَنَنْتُ وَ اللَّهِ أَنَّهُ يَقُولُ لِهِشَامٍ قَرِيباً مِمَّا قَالَ لَهُمَا ثُمَّ قَالَ يَا هِشَامُ لَا تَكَادُ تَقَعُ تَلْوِي رِجْلَيْكَ إِذَا هَمَمْتَ بِالْأَرْضِ طِرْتَ مِثْلُكَ فَلْيُكَلِّمِ النَّاسَ فَاتَّقِ الزَّلَّةَ وَ الشَّفَاعَةُ مِنْ وَرَائِهَا إِنْ شَاءَ اللَّهُ.
🔸… امام صادق (ع) رو به حمران كرد و فرمود: تو کلام را بر اساس حديث پی می گیری و بحق مي رسى. و به هشام بن سالم توجه نمود و فرمود: در پى حديث ميگردى ولى آن را نمی شناسی! و رو به احول نمود و فرمود: بسيار قياس ميكنى از موضوع خارج ميشوى، مطلب باطل را بباطلى رد ميكنى و باطل تو قوی تر است. سپس متوجه قيس ماصر شد و فرمود: تو چنان سخن ميگوئى كه هر چه خواهى بحديث پيغمبر (ص) نزديكتر باشد دورتر شود! حق را بباطل مى آميزى. با آنكه حق اندك از باطل بسيار بى نياز ميكند. تو و احول در از شاخه اى به شاخه اى پريدن با مهارتيد. يونس گويد بخدا كه من فكر ميكردم نسبت به هشام مانند آنچه در باره آن دو نفر فرمود، ميفرمايد ولى فرمود: اى هشام تو بهر دو پا بزمين نميخورى (بطورى كه هيچ گونه جوابى برايت نباشد) تا خواهى بزمين برسى پرواز ميكنى (بمحض اينكه نشانه مغلوبيتت هويدا گردد خودت را نجات ميدهى) همچون توئى بايد با مردم مناظره نمايد. خود را از لغزش نگهدار، شفاعت ما دنبالش مىآيد ان شاء اللَّه.
📚 الكافي (ط - الإسلامية)، ج1، ص: 173.
گویا علت اینکه یونس بن یعقوب گمان می کرد حضرت هشام بن حکم را مانند احول و قیس نقد خواهند نمود، شباهت روش او به آن دو دربرابر روش حدیثی حمران و هشام بن سالم بود. چه آنکه هشام در روش کلامی به عقل گرایی مشهور است. (البته این روش عقلی می تواند در سایه آموزه های اهل بیت علیهم السلام بوده باشد.)
نکته دیگر آنکه حضرت صرف چیره شدن اصحاب را برای مناظره نپسندیدند. و چنانکه از حدیث بر می آید، رد باطل را با حق توصیه می فرمایند، نه با باطلی دیگر، هر چند مناظره گر ماهر باشد. (مانند روش احول که حاضرجوابی او از گزارش های مختلفی آشکار است.)
@sohof2
صُحُفٍ مُطَهَّرَه
⚠️ انحطاط جامعه العدة عن البرقی، عن محمد بن عيسى، عن محمد بن عمر بن عرفة قال: سمعت أبا الحسن (عليه السلام) يقول: «لَتَأْمُرُنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَ لَتَنْهُنَّ عَنِ الْمُنْكَرِ أَوْ لَيُسْتَعْمَلَنَّ عَلَيْكُمْ شِرَارُكُمْ فَيَدْعُو خِيَارُكُمْ فَلَا يُسْتَجَابُ…
⚠️ انحطاط جامعه (2)
مردمی که خداوند بر آنان خشم گرفته و شایسته عذاب اند، از کردارشان شناخته می شوند. بنا بر روایتی معتبر، امام صادق علیه السلام یکی از نشانه های چنین مردم را، انفعال نسبت به دروغگویان دانسته اند. هم چنین بخش پایانی این روایت طولانی چنین است:
مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ وَ عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ جَمِيعاً عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ حُمْرَانَ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع
... وَ رَأَيْتَ الْقُضَاةَ يَقْضُونَ بِخِلَافِ مَا أَمَرَ اللَّهُ وَ رَأَيْتَ الْوُلَاةَ يَأْتَمِنُونَ الْخَوَنَةَ لِلطَّمَعِ وَ رَأَيْتَ الْمِيرَاثَ قَدْ وَضَعَتْهُ الْوُلَاةُ لِأَهْلِ الْفُسُوقِ وَ الْجُرْأَةِ عَلَى اللَّهِ يَأْخُذُونَ مِنْهُمْ وَ يُخَلُّونَهُمْ وَ مَا يَشْتَهُونَ وَ رَأَيْتَ الْمَنَابِرَ يُؤْمَرُ عَلَيْهَا بِالتَّقْوَى وَ لَا يَعْمَلُ الْقَائِلُ بِمَا يَأْمُرُ وَ رَأَيْتَ الصَّلَاةَ قَدِ اسْتُخِفَّ بِأَوْقَاتِهَا وَ رَأَيْتَ الصَّدَقَةَ بِالشَّفَاعَةِ لَا يُرَادُ بِهَا وَجْهُ اللَّهِ وَ يُعْطَى لِطَلَبِ النَّاسِ وَ رَأَيْتَ النَّاسَ هَمُّهُمْ بُطُونُهُمْ وَ فُرُوجُهُمْ لَا يُبَالُونَ بِمَا أَكَلُوا وَ مَا نَكَحُوا وَ رَأَيْتَ الدُّنْيَا مُقْبِلَةً عَلَيْهِمْ و رَأَيْتَ الدُّنْيَا مُقْبِلَةً عَلَيْهِمْ وَ رَأَيْتَ أَعْلَامَ الْحَقِّ قَدْ دَرَسَتْ فَكُنْ عَلَى حَذَرٍ وَ اطْلُبْ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ النَّجَاةَ وَ اعْلَمْ أَنَّ النَّاسَ فِي سَخَطِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ إِنَّمَا يُمْهِلُهُمْ لِأَمْرٍ يُرَادُ بِهِمْ فَكُنْ مُتَرَقِّباً وَ اجْتَهِدْ لِيَرَاكَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِي خِلَافِ مَا هُمْ عَلَيْهِ فَإِنْ نَزَلَ بِهِمُ الْعَذَابُ وَ كُنْتَ فِيهِمْ عَجَّلْتَ إِلَى رَحْمَةِ اللَّهِ وَ إِنْ أُخِّرْتَ ابْتُلُوا وَ كُنْتَ قَدْ خَرَجْتَ مِمَّا هُمْ فِيهِ مِنَ الْجُرْأَةِ عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ اعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ لا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ وَ أَنَّ رَحْمَتَ اللَّهِ قَرِيبٌ مِنَ الْمُحْسِنِينَ.
🔸... و (آن زمان که) دیدی قاضيان بر خلاف آنچه خدا امر كرده، حكم مىكنند، و ديدى فرمانروايان براى طمع خیانتکاران را امين خود ساختهاند، و ديدى فرمانروايان ارث را براى اهل فسق، و بدكارى و جسارت بر خدا تخصيص مىدهند، تا از آنها حق و حسابى بگيرند، و آنها را واگذارند، تا هر چه مىخواهند انجام دهند، و ديدى بر سر منبرها به تقوى توصيه مىشود ولى خود گوينده بدان عمل نمىكند، و ديدى كه وقت نماز را به خوار می شمرند، و ديدى صدقه و زكات را به وساطت ديگران به مستحقان دهند و قصد رضاى خدا در دادن آنها در ميان نيست، و به سبب درخواست مردم آن را پرداخت مىكنند، و ديدى نهايت همّ مردم شكم و فرج آنهاست، و باكى از اين ندارند كه چه بخورند و با كه همبستر شوند و دنيا را ديدى كه بديشان روى آورده است، و ديدى كه نشانههاى حق و درستى پوسيده شدهاند، در اين هنگام بر حذر باش، و از درگاه خداوند سبحان نجات بخواه؛
بدان كه مردم، گرفتار خشم خدايند و خداوند به آنها مهلت مىدهد براى امرى كه با آنها خواهد كرد و تو مراقب خويش باش، و بكوش تا خداوند عزّ و جل تو را بر خلاف روش آنها ببيند، و اگر عذابى برايشان فرستاد و تو در ميان آنها قرار داشتى، به دريافت رحمت الهى شتافتهاى، و اگر از آنها جدا باشى آنان گرفتار عذاب شوند و تو از آنچه ايشان در آن اندرند، از جسارت بر خداوند عزّ و جلّ بيرون آمدهاى. و بدان كه خداوند اجر نيكوكاران را تباه نمىكند و همانا كه رحمت خدا به نيكوكاران نزديك است.
📚 الكافي، نشر اسلامیه، ج8، ص38، بهشت كافى، ص: 73
بخش پایانی دو نکته اساسی در این رابطه دارد:
1. هر که در عذاب خدا بمیرد، لزوماً گنهکار نیست بلکه ممکن است مؤمنی باشد در میان گنهکاران که به حسب قاعده طبیعی و حکمت خداوند و به عنوان بلا و اجل و ... در محدوده عذاب گنهکاران قرار گرفته و هلاک شود ولی آخرتش کاملاً نیکو باشد.
2. قرار نیست همه گنهکاران در یک زمان و مانند هم عذاب بر آنان نازل شود پس چه بسا مردمی از مردم عذاب شده گنهکارتر باشند ولی خداوند به خاطر امری که نسبت به آنان اراده نموده مهلتشان دهد.
@sohof2
مردمی که خداوند بر آنان خشم گرفته و شایسته عذاب اند، از کردارشان شناخته می شوند. بنا بر روایتی معتبر، امام صادق علیه السلام یکی از نشانه های چنین مردم را، انفعال نسبت به دروغگویان دانسته اند. هم چنین بخش پایانی این روایت طولانی چنین است:
مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ وَ عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ جَمِيعاً عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ حُمْرَانَ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع
... وَ رَأَيْتَ الْقُضَاةَ يَقْضُونَ بِخِلَافِ مَا أَمَرَ اللَّهُ وَ رَأَيْتَ الْوُلَاةَ يَأْتَمِنُونَ الْخَوَنَةَ لِلطَّمَعِ وَ رَأَيْتَ الْمِيرَاثَ قَدْ وَضَعَتْهُ الْوُلَاةُ لِأَهْلِ الْفُسُوقِ وَ الْجُرْأَةِ عَلَى اللَّهِ يَأْخُذُونَ مِنْهُمْ وَ يُخَلُّونَهُمْ وَ مَا يَشْتَهُونَ وَ رَأَيْتَ الْمَنَابِرَ يُؤْمَرُ عَلَيْهَا بِالتَّقْوَى وَ لَا يَعْمَلُ الْقَائِلُ بِمَا يَأْمُرُ وَ رَأَيْتَ الصَّلَاةَ قَدِ اسْتُخِفَّ بِأَوْقَاتِهَا وَ رَأَيْتَ الصَّدَقَةَ بِالشَّفَاعَةِ لَا يُرَادُ بِهَا وَجْهُ اللَّهِ وَ يُعْطَى لِطَلَبِ النَّاسِ وَ رَأَيْتَ النَّاسَ هَمُّهُمْ بُطُونُهُمْ وَ فُرُوجُهُمْ لَا يُبَالُونَ بِمَا أَكَلُوا وَ مَا نَكَحُوا وَ رَأَيْتَ الدُّنْيَا مُقْبِلَةً عَلَيْهِمْ و رَأَيْتَ الدُّنْيَا مُقْبِلَةً عَلَيْهِمْ وَ رَأَيْتَ أَعْلَامَ الْحَقِّ قَدْ دَرَسَتْ فَكُنْ عَلَى حَذَرٍ وَ اطْلُبْ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ النَّجَاةَ وَ اعْلَمْ أَنَّ النَّاسَ فِي سَخَطِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ إِنَّمَا يُمْهِلُهُمْ لِأَمْرٍ يُرَادُ بِهِمْ فَكُنْ مُتَرَقِّباً وَ اجْتَهِدْ لِيَرَاكَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِي خِلَافِ مَا هُمْ عَلَيْهِ فَإِنْ نَزَلَ بِهِمُ الْعَذَابُ وَ كُنْتَ فِيهِمْ عَجَّلْتَ إِلَى رَحْمَةِ اللَّهِ وَ إِنْ أُخِّرْتَ ابْتُلُوا وَ كُنْتَ قَدْ خَرَجْتَ مِمَّا هُمْ فِيهِ مِنَ الْجُرْأَةِ عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ اعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ لا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ وَ أَنَّ رَحْمَتَ اللَّهِ قَرِيبٌ مِنَ الْمُحْسِنِينَ.
🔸... و (آن زمان که) دیدی قاضيان بر خلاف آنچه خدا امر كرده، حكم مىكنند، و ديدى فرمانروايان براى طمع خیانتکاران را امين خود ساختهاند، و ديدى فرمانروايان ارث را براى اهل فسق، و بدكارى و جسارت بر خدا تخصيص مىدهند، تا از آنها حق و حسابى بگيرند، و آنها را واگذارند، تا هر چه مىخواهند انجام دهند، و ديدى بر سر منبرها به تقوى توصيه مىشود ولى خود گوينده بدان عمل نمىكند، و ديدى كه وقت نماز را به خوار می شمرند، و ديدى صدقه و زكات را به وساطت ديگران به مستحقان دهند و قصد رضاى خدا در دادن آنها در ميان نيست، و به سبب درخواست مردم آن را پرداخت مىكنند، و ديدى نهايت همّ مردم شكم و فرج آنهاست، و باكى از اين ندارند كه چه بخورند و با كه همبستر شوند و دنيا را ديدى كه بديشان روى آورده است، و ديدى كه نشانههاى حق و درستى پوسيده شدهاند، در اين هنگام بر حذر باش، و از درگاه خداوند سبحان نجات بخواه؛
بدان كه مردم، گرفتار خشم خدايند و خداوند به آنها مهلت مىدهد براى امرى كه با آنها خواهد كرد و تو مراقب خويش باش، و بكوش تا خداوند عزّ و جل تو را بر خلاف روش آنها ببيند، و اگر عذابى برايشان فرستاد و تو در ميان آنها قرار داشتى، به دريافت رحمت الهى شتافتهاى، و اگر از آنها جدا باشى آنان گرفتار عذاب شوند و تو از آنچه ايشان در آن اندرند، از جسارت بر خداوند عزّ و جلّ بيرون آمدهاى. و بدان كه خداوند اجر نيكوكاران را تباه نمىكند و همانا كه رحمت خدا به نيكوكاران نزديك است.
📚 الكافي، نشر اسلامیه، ج8، ص38، بهشت كافى، ص: 73
بخش پایانی دو نکته اساسی در این رابطه دارد:
1. هر که در عذاب خدا بمیرد، لزوماً گنهکار نیست بلکه ممکن است مؤمنی باشد در میان گنهکاران که به حسب قاعده طبیعی و حکمت خداوند و به عنوان بلا و اجل و ... در محدوده عذاب گنهکاران قرار گرفته و هلاک شود ولی آخرتش کاملاً نیکو باشد.
2. قرار نیست همه گنهکاران در یک زمان و مانند هم عذاب بر آنان نازل شود پس چه بسا مردمی از مردم عذاب شده گنهکارتر باشند ولی خداوند به خاطر امری که نسبت به آنان اراده نموده مهلتشان دهد.
@sohof2
Forwarded from صُحُفٍ مُطَهَّرَه
الهجوم_على_بيت_فاطمة_عليها_السلام.zip
386.2 KB
Forwarded from صُحُفٍ مُطَهَّرَه
👆نسخه الکترونیک کتاب «الهجوم علی بیت الفاطمه سلام الله علیها»
📝تألیف شیخ عبدالزهرا مهدی
در این کتاب مؤلف اسناد مظلومیت اهل بیت ع در قضیه هجوم به به بیت وحی را گرد آورده است. و البته امکان بررسی های بیشتر در این زمینه باقی است.
@sohof2
📝تألیف شیخ عبدالزهرا مهدی
در این کتاب مؤلف اسناد مظلومیت اهل بیت ع در قضیه هجوم به به بیت وحی را گرد آورده است. و البته امکان بررسی های بیشتر در این زمینه باقی است.
@sohof2
🌐 نشر #شایعات و دروغ های آنلاین، قدمتی به اندازه خود اینترنت دارد و گردش #آزاد اطلاعات در شبکه های اجتماعی سبب شده تا شاهد انتشار شایعاتی باشیم که با بازنشر آنها، دیگران را در معرض فریب های این اخبار نامطمئن قرار می دهیم!
yon.ir/shyt1
کانال #شایعات بستری فراهم کرده تا مخاطبانش روزانه و به سادگی، نتیجه بررسی و راستی آزمایی این مطالب را به صورت مستند و مستدل، دریافت کرده و مورد استفاده قرار دهند.
کانال مرجع شایعات با محتوای ۱۰۰ % تولیدی، چشم بیدار هر کاربر حقیقت جو در شبکه های اجتماعی است :
http://t.me/joinchat/AAAAADvAVTYutcJUyWduMg
yon.ir/shyt1
کانال #شایعات بستری فراهم کرده تا مخاطبانش روزانه و به سادگی، نتیجه بررسی و راستی آزمایی این مطالب را به صورت مستند و مستدل، دریافت کرده و مورد استفاده قرار دهند.
کانال مرجع شایعات با محتوای ۱۰۰ % تولیدی، چشم بیدار هر کاربر حقیقت جو در شبکه های اجتماعی است :
http://t.me/joinchat/AAAAADvAVTYutcJUyWduMg
Forwarded from غلوپژوهی
🔺اعتبار سنجی مستند خبر نه ربیع در کانال «غلوپژوهی»:
t.me/gholow2/282
و نیز در کانال کتابدار:
t.me/libmazaheb/162
مطلبی مفید از مدیر محترم کانال ذکری (@zecra)
«آیا شیخ مفید (ره) روز نهم ربیع را عید دانسته است؟»
در این جا به تفصیل ثابت شده نسبت دادن جشن نهم ربیع به شیخ مفید (ره) نادرست و بر پایه نسخه ای تحریف شده از مسارّ الشیعة می باشد:
alasar.blog.ir/1396/09/03/noherabi%27
▪️البته روشن است پذیرش و یا عدم پذیرش این خبر منافاتی با عقاید مسلم شیعه در زمینه برائت ندارد.
اللَّهُمَّ الْعَنْ أَوَّلَ ظَالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تَابِعٍ لَهُ عَلَى ذَلِك
@gholow2
t.me/gholow2/282
و نیز در کانال کتابدار:
t.me/libmazaheb/162
مطلبی مفید از مدیر محترم کانال ذکری (@zecra)
«آیا شیخ مفید (ره) روز نهم ربیع را عید دانسته است؟»
در این جا به تفصیل ثابت شده نسبت دادن جشن نهم ربیع به شیخ مفید (ره) نادرست و بر پایه نسخه ای تحریف شده از مسارّ الشیعة می باشد:
alasar.blog.ir/1396/09/03/noherabi%27
▪️البته روشن است پذیرش و یا عدم پذیرش این خبر منافاتی با عقاید مسلم شیعه در زمینه برائت ندارد.
اللَّهُمَّ الْعَنْ أَوَّلَ ظَالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تَابِعٍ لَهُ عَلَى ذَلِك
@gholow2
Telegram
غلوپژوهی
⚠️ خبر نه ربیع
🌱بررسی سندی
تنها سند ظاهراً متصل خبر در منابع غلات، یعنی کتاب سراسر غلو و الحاد و التقاط مجموع الاعیاد طبرانی (تحقیق اشتروتمان، ص147) است.
اسناد موجود در کتاب بحار الأنوار (ط - بيروت، ج31، ص120) هم بر گرفته از کتب متأخرین و بدون سند متصل…
🌱بررسی سندی
تنها سند ظاهراً متصل خبر در منابع غلات، یعنی کتاب سراسر غلو و الحاد و التقاط مجموع الاعیاد طبرانی (تحقیق اشتروتمان، ص147) است.
اسناد موجود در کتاب بحار الأنوار (ط - بيروت، ج31، ص120) هم بر گرفته از کتب متأخرین و بدون سند متصل…
👆جایگاه سقیفه بنی ساعده در قرآن بنا بر روایات
📚 الكافي (ط - الإسلامية)، ج8، ص: 58 به سند صحیح
احْتَجُّوا بِالشَّجَرَةِ وَ أَضَاعُوا الثَّمَرَة
#منشأ_تمام_فسادها
@tafsirerevaii
@sohof2
📚 الكافي (ط - الإسلامية)، ج8، ص: 58 به سند صحیح
احْتَجُّوا بِالشَّجَرَةِ وَ أَضَاعُوا الثَّمَرَة
#منشأ_تمام_فسادها
@tafsirerevaii
@sohof2
صُحُفٍ مُطَهَّرَه
🔥گناه دشنام دادن به دشمنان اهل بیت علیهم السلام به صورت علنی 🔹 قال اللّه تعالى: وَ لا تَسُبُّوا الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَيَسُبُّوا اللَّهَ عَدْواً بِغَيْرِ عِلْمٍ . 🔸 «قِيلَ لِلصَّادِقِ عَلَيْهِ السَّلَامُ: يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ، إِنَّا…
🌱گوهر ولایت و برائت، و سنگ اندازی شیطان
عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ حَنَانِ بْنِ سَدِيرٍ وَ عَلِيِّ بْنِ رِئَابٍ عَنْ زُرَارَةَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍ ع قَوْلُهُ لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِراطَكَ الْمُسْتَقِيمَ ثُمَّ لَآتِيَنَّهُمْ مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَ مِنْ خَلْفِهِمْ وَ عَنْ أَيْمانِهِمْ وَ عَنْ شَمائِلِهِمْ وَ لا تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شاكِرِينَ فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع يَا زُرَارَةُ إِنَّمَا صَمَدَ لَكَ وَ لِأَصْحَابِكَ فَأَمَّا الْآخَرِينَ فَقَدْ فَرَغَ مِنْهُم
امام باقر علیه السلام در تفسیر این آیه به زرارة بن اعین (رحمه الله) فرمود: ای زرارة شیطان تنها در کمین تو و اصحاب تو [یعنی شیعیان] نشسته است؛ امّا دیگران، پس از آنان فارغ شده است. [چرا که در اصل مذهب به خطا رفته اند.] (الكافي، دار الکتب الإسلامية، ج8، ص145، المحاسن، ج1، ص: 171)
و در خبر دیگر «قالَ فَبِما أَغْوَيْتَني لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِراطَكَ الْمُسْتَقيمَ.» (الأعراف : 16) راه راست امیرالمؤمنین است و شیطان بر سر این راه. (تفسیر العیاشی، ج2، ص9 و شواهد التنریل، ج1، ص79)
شیعیان را کاروانی دان که خرّم در راه ولایت می روند و شیطان را راهزنی که در کمین نشسته تا سرمایه ی ایمان آنان بدزدد. «إِنَّهُ يَراكُمْ هُوَ وَ قَبيلُهُ مِنْ حَيْثُ لا تَرَوْنَهُمْ» (الأعراف : 27) سرمایه ی ایمان نیز جز دوستی و دشمنی نیست؛ چنان که امام صادق علیه السلام فرمود: «هَلِ الْإِيمَانُ إِلَّا الْحُبُ وَ الْبُغْضُ» آیا ایمان جز دوستی و دشمنی است؟ (المحاسن، ج1، ص262)
شیطان برای دستبرد به این دو گوهر گرانبها از هیچ حیله ای فروگذار نکرده است؛ و تلاش نموده غلوّ، خرافه پردازی، دروغ سرایی، شبهه پراکنی، تأویل باطل و ... و تمام این ترفندها را با نام همین دو گوهر، به جامعه بیفکند. تمام توان خود را به کار گرفته است تا «برائت» را از آن اوج شکوهمند که در سیمای «سلمان» و «بوذر» و «مقداد» دیدنی بود، به حضیضِ ابتذال کشاند و آن را در لباس های برخی از مدعیان پیروی از «فیروز» مجسّم نموده! و «خرق تقیه» را نماد برائت بنمایاند!
در این راستا برخی از مستندات این اندیشه را به نقد کشیده ایم:
t.me/gholow2/964
و نیز ببینید:
t.me/sohof2/415
در نشر آن کوشا باشید.
عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ حَنَانِ بْنِ سَدِيرٍ وَ عَلِيِّ بْنِ رِئَابٍ عَنْ زُرَارَةَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍ ع قَوْلُهُ لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِراطَكَ الْمُسْتَقِيمَ ثُمَّ لَآتِيَنَّهُمْ مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَ مِنْ خَلْفِهِمْ وَ عَنْ أَيْمانِهِمْ وَ عَنْ شَمائِلِهِمْ وَ لا تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شاكِرِينَ فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع يَا زُرَارَةُ إِنَّمَا صَمَدَ لَكَ وَ لِأَصْحَابِكَ فَأَمَّا الْآخَرِينَ فَقَدْ فَرَغَ مِنْهُم
امام باقر علیه السلام در تفسیر این آیه به زرارة بن اعین (رحمه الله) فرمود: ای زرارة شیطان تنها در کمین تو و اصحاب تو [یعنی شیعیان] نشسته است؛ امّا دیگران، پس از آنان فارغ شده است. [چرا که در اصل مذهب به خطا رفته اند.] (الكافي، دار الکتب الإسلامية، ج8، ص145، المحاسن، ج1، ص: 171)
و در خبر دیگر «قالَ فَبِما أَغْوَيْتَني لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِراطَكَ الْمُسْتَقيمَ.» (الأعراف : 16) راه راست امیرالمؤمنین است و شیطان بر سر این راه. (تفسیر العیاشی، ج2، ص9 و شواهد التنریل، ج1، ص79)
شیعیان را کاروانی دان که خرّم در راه ولایت می روند و شیطان را راهزنی که در کمین نشسته تا سرمایه ی ایمان آنان بدزدد. «إِنَّهُ يَراكُمْ هُوَ وَ قَبيلُهُ مِنْ حَيْثُ لا تَرَوْنَهُمْ» (الأعراف : 27) سرمایه ی ایمان نیز جز دوستی و دشمنی نیست؛ چنان که امام صادق علیه السلام فرمود: «هَلِ الْإِيمَانُ إِلَّا الْحُبُ وَ الْبُغْضُ» آیا ایمان جز دوستی و دشمنی است؟ (المحاسن، ج1، ص262)
شیطان برای دستبرد به این دو گوهر گرانبها از هیچ حیله ای فروگذار نکرده است؛ و تلاش نموده غلوّ، خرافه پردازی، دروغ سرایی، شبهه پراکنی، تأویل باطل و ... و تمام این ترفندها را با نام همین دو گوهر، به جامعه بیفکند. تمام توان خود را به کار گرفته است تا «برائت» را از آن اوج شکوهمند که در سیمای «سلمان» و «بوذر» و «مقداد» دیدنی بود، به حضیضِ ابتذال کشاند و آن را در لباس های برخی از مدعیان پیروی از «فیروز» مجسّم نموده! و «خرق تقیه» را نماد برائت بنمایاند!
در این راستا برخی از مستندات این اندیشه را به نقد کشیده ایم:
t.me/gholow2/964
و نیز ببینید:
t.me/sohof2/415
در نشر آن کوشا باشید.
Telegram
غلوپژوهی
🔍 بررسی روایت منسوب به امیرالمؤمنین ع درباره ابولؤلؤ
بی تفاوتی بسیاری از اهالی حوزه با پژوهش های تاریخی و اعتبار سنجی موجب آن می شود، که در صدد تصحیح بدترین طرق غالیانه بر می آیند.
عده ای (مانند ابوالحسین خوئینی در «شهادة الاثر» به همراه فصل الخطاب، هیئة…
بی تفاوتی بسیاری از اهالی حوزه با پژوهش های تاریخی و اعتبار سنجی موجب آن می شود، که در صدد تصحیح بدترین طرق غالیانه بر می آیند.
عده ای (مانند ابوالحسین خوئینی در «شهادة الاثر» به همراه فصل الخطاب، هیئة…
صُحُفٍ مُطَهَّرَه
❓وحدت یا مدارا و تعامل؟ امروزه تبلیغ فراوان برخی از عنوان ها -هرچند به ظاهر در راستای تقریب نگرش ها- موجب اختلافات مهمی شده است؛ از جمله این امور مسئله تأکید بر وحدت شیعه و سنی است. تعبیر وحدت ممکن است به چند شکل مطرح شود: 1- وحدت واقعی و اعتقاد به یکی بودن…
🔺شعار تقریب و وحدت، عامل تفرقه
[یادداشت جناب آقای امداد توران]
«یکی از مهمترین مسائل جهان شیعه آنست که از زمان صفویه به بعد نتوانسته است نقطه تعادل در تنظیم رابطه خود با جهان سنی را بیابد؛ اندیشه و عمل سیاسی شیعه در دوره صفویه معطوف به تقابل با جهان سنی و پس از آن معطوف به اتحاد با جهان سنی بوده است. هردوی این راهبردها شکاف بین شیعه و سنی را تشدید می کنند. درباره راهبرد نخست فعلا سخن نمی گویم؛ چون محل بحث نیست. اختلاف انگیز بودن راهبرد دوم از آن روست که انباشت انواع اتهامات، کلامی، فقهی، تفسیری و حتی سیاسی اهل سنت به شیعه بیش از آنست که بتوان مثلا با صدسال لاپوشانی ما آنها را از حافظه تاریخی ایشان محو کرد. شیعه در نظر غالب نخبگان و عامه اهل تسنن یک فرقه انشعابی، انحرافی و بدعت گزار است که در مرز اسلام و کفر قرار دارد. ایشان بنا به اقتضای شرایط زمان، مرز اسلام و کفر را کمی جابجا می کنند تا عنداللزوم شیعه در درون یا بیرون این مرز قرار گیرد و البته عمدتا در بیرون. به طور خلاصه، شیعه در نظر سنی مثل بابیان و بهائیان است در نظر شیعه. بر این اساس، همانطور که اگر بابیان و بهائیان ادعای وحدت با شیعه کنند، طبیعی است که شیعیان آن را ترفندی برای تسلط ایشان برجامعه شیعه تلقی خواهند کرد و با آن به مقابله برخواهند خواست، اهل سنت هم بطور طبیعی دعوت شیعه برای وحدت را زمینه ساز تسلط شیعه بر جهان اسلام تلقی خواهند کرد و طبعا با آن به مقابله برخواهند خواست.
بدین ترتیب، است که سرکنگبین اتحاد اسلامی ای که شیعه مطرح می کند صفرای اختلاف بین شیعه و سنی را میافزاید، بگذریم از اینکه قوز شکاف درون شیعی را هم به دنبال دارد. بنا بر این، کاری که شیعه می تواند برای کاستن از شکاف بین شیعه و سنی بکند آنست که به کار و بار خود مشغول شود و از هرگونه ورود مثبت و منفی به جهان تسنن خودداری کند. اهل سنت خود را در همه زمینه ها از راهنمایی و راهبری شیعه بی نیاز میبینند و گام نهادن شیعه به قلمرو خودشان را تهدیدی برای کیان خود میانگارند. در چنین شرایطی بهترین خدمت شیعه به اهل تسنن و بهترین نشانه دوستی شیعه با ایشان همان است که اجازه دهیم بدون نگرانی از مداخله شیعه خود به درمان دردهایشان بپردازند و نابسامانیهایشان را سامان دهند...
به گمانم، کلام، فقه و روایات شیعه از این همین راه سوم پشتیبانی می کنند: نه تقابل و نه یکبارچگی با اهل تسنن بلکه تمرکز شیعه بر حفظ کیان و ایمان خود در عین حسن تعامل اجتماعی با همه و به ویژه با اهل تسنن.» (تمام)
🔸«مَا لَكُمْ وَ لِلنَّاسِ كُفُّوا عَنِ النَّاسِ وَ لَا تَدْعُوا أَحَداً إِلَى أَمْرِكُمْ» (الكافي، ط - الإسلامية، ج1، ص165، المحاسن، ج1، ص200)
شما را چه به مردم (عامه)؟ از ایشان دست بدارید! و کسی (از ایشان) را به امر خود (ولایت) فرا مخوانید...
و البته این منافاتی ندارد که اگر در مواردی خاص کسانی از غیر شیعه طالب معارف بودند، آن را با رعایت شرایطش دریغ نداریم. (ادْعُ إِلَى شَرَائِطِ اللَّهِ عَزَّ ذِكْرُهُ بِمَعْرِفَتِنَا مَنْ رَجَوْتَ إِجَابَتَه... الكافي، ج8، ص125. و ر.ک الكافي، ج2، ص442)
در این زمینه از این پیام به بعد را نیز ملاحظه نمایید:
t.me/sohof2/487
@sohof2
[یادداشت جناب آقای امداد توران]
«یکی از مهمترین مسائل جهان شیعه آنست که از زمان صفویه به بعد نتوانسته است نقطه تعادل در تنظیم رابطه خود با جهان سنی را بیابد؛ اندیشه و عمل سیاسی شیعه در دوره صفویه معطوف به تقابل با جهان سنی و پس از آن معطوف به اتحاد با جهان سنی بوده است. هردوی این راهبردها شکاف بین شیعه و سنی را تشدید می کنند. درباره راهبرد نخست فعلا سخن نمی گویم؛ چون محل بحث نیست. اختلاف انگیز بودن راهبرد دوم از آن روست که انباشت انواع اتهامات، کلامی، فقهی، تفسیری و حتی سیاسی اهل سنت به شیعه بیش از آنست که بتوان مثلا با صدسال لاپوشانی ما آنها را از حافظه تاریخی ایشان محو کرد. شیعه در نظر غالب نخبگان و عامه اهل تسنن یک فرقه انشعابی، انحرافی و بدعت گزار است که در مرز اسلام و کفر قرار دارد. ایشان بنا به اقتضای شرایط زمان، مرز اسلام و کفر را کمی جابجا می کنند تا عنداللزوم شیعه در درون یا بیرون این مرز قرار گیرد و البته عمدتا در بیرون. به طور خلاصه، شیعه در نظر سنی مثل بابیان و بهائیان است در نظر شیعه. بر این اساس، همانطور که اگر بابیان و بهائیان ادعای وحدت با شیعه کنند، طبیعی است که شیعیان آن را ترفندی برای تسلط ایشان برجامعه شیعه تلقی خواهند کرد و با آن به مقابله برخواهند خواست، اهل سنت هم بطور طبیعی دعوت شیعه برای وحدت را زمینه ساز تسلط شیعه بر جهان اسلام تلقی خواهند کرد و طبعا با آن به مقابله برخواهند خواست.
بدین ترتیب، است که سرکنگبین اتحاد اسلامی ای که شیعه مطرح می کند صفرای اختلاف بین شیعه و سنی را میافزاید، بگذریم از اینکه قوز شکاف درون شیعی را هم به دنبال دارد. بنا بر این، کاری که شیعه می تواند برای کاستن از شکاف بین شیعه و سنی بکند آنست که به کار و بار خود مشغول شود و از هرگونه ورود مثبت و منفی به جهان تسنن خودداری کند. اهل سنت خود را در همه زمینه ها از راهنمایی و راهبری شیعه بی نیاز میبینند و گام نهادن شیعه به قلمرو خودشان را تهدیدی برای کیان خود میانگارند. در چنین شرایطی بهترین خدمت شیعه به اهل تسنن و بهترین نشانه دوستی شیعه با ایشان همان است که اجازه دهیم بدون نگرانی از مداخله شیعه خود به درمان دردهایشان بپردازند و نابسامانیهایشان را سامان دهند...
به گمانم، کلام، فقه و روایات شیعه از این همین راه سوم پشتیبانی می کنند: نه تقابل و نه یکبارچگی با اهل تسنن بلکه تمرکز شیعه بر حفظ کیان و ایمان خود در عین حسن تعامل اجتماعی با همه و به ویژه با اهل تسنن.» (تمام)
🔸«مَا لَكُمْ وَ لِلنَّاسِ كُفُّوا عَنِ النَّاسِ وَ لَا تَدْعُوا أَحَداً إِلَى أَمْرِكُمْ» (الكافي، ط - الإسلامية، ج1، ص165، المحاسن، ج1، ص200)
شما را چه به مردم (عامه)؟ از ایشان دست بدارید! و کسی (از ایشان) را به امر خود (ولایت) فرا مخوانید...
و البته این منافاتی ندارد که اگر در مواردی خاص کسانی از غیر شیعه طالب معارف بودند، آن را با رعایت شرایطش دریغ نداریم. (ادْعُ إِلَى شَرَائِطِ اللَّهِ عَزَّ ذِكْرُهُ بِمَعْرِفَتِنَا مَنْ رَجَوْتَ إِجَابَتَه... الكافي، ج8، ص125. و ر.ک الكافي، ج2، ص442)
در این زمینه از این پیام به بعد را نیز ملاحظه نمایید:
t.me/sohof2/487
@sohof2
Telegram
صُحُفٍ مُطَهَّرَه
✅ اهمیت مدارا با مردم
عَنْ مَسْعَدَةَ بْنِ صَدَقَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مُدَارَاةُ النَّاسِ نِصْفُ الْإِيمَانِ وَ الرِّفْقُ بِهِمْ نِصْفُ الْعَيْشِ ثُمَّ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع خَالِطُوا الْأَبْرَارَ سِرّاً وَ…
عَنْ مَسْعَدَةَ بْنِ صَدَقَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مُدَارَاةُ النَّاسِ نِصْفُ الْإِيمَانِ وَ الرِّفْقُ بِهِمْ نِصْفُ الْعَيْشِ ثُمَّ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع خَالِطُوا الْأَبْرَارَ سِرّاً وَ…
صُحُفٍ مُطَهَّرَه
☀️شیوه برخورد با اهل سنت مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ وَهْبٍ قَالَ: قُلْتُ لَهُ كَيْفَ يَنْبَغِي لَنَا أَنْ نَصْنَعَ فِيمَا بَيْنَنَا وَ بَيْنَ قَوْمِنَا وَ بَيْنَ خُلَطَائِنَا مِنَ…
☀️تقیه و شیوه برخورد با مردم
أَبُو عَلِيٍّ الْأَشْعَرِيُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ وَ مُحَمَّدُ بْنُ إِسْمَاعِيلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ جَمِيعاً عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَبِي أُسَامَةَ زَيْدٍ الشَّحَّامِ قَالَ قَالَ لِي أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع اقْرَأْ عَلَى مَنْ تَرَى أَنَّهُ يُطِيعُنِي مِنْهُمْ وَ يَأْخُذُ بِقَوْلِيَ السَّلَامَ وَ أُوصِيكُمْ بِتَقْوَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ الْوَرَعِ فِي دِينِكُمْ وَ الِاجْتِهَادِ لِلَّهِ وَ صِدْقِ الْحَدِيثِ وَ أَدَاءِ الْأَمَانَةِ وَ طُولِ السُّجُودِ وَ حُسْنِ الْجِوَارِ فَبِهَذَا جَاءَ مُحَمَّدٌ ص أَدُّوا الْأَمَانَةَ إِلَى مَنِ ائْتَمَنَكُمْ عَلَيْهَا بَرّاً أَوْ فَاجِراً فَإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص كَانَ يَأْمُرُ بِأَدَاءِ الْخَيْطِ وَ الْمِخْيَطِ- صِلُوا عَشَائِرَكُمْ وَ اشْهَدُوا جَنَائِزَهُمْ وَ عُودُوا مَرْضَاهُمْ وَ أَدُّوا حُقُوقَهُمْ فَإِنَّ الرَّجُلَ مِنْكُمْ إِذَا وَرِعَ فِي دِينِهِ وَ صَدَقَ الْحَدِيثَ وَ أَدَّى الْأَمَانَةَ وَ حَسُنَ خُلُقُهُ مَعَ النَّاسِ قِيلَ هَذَا جَعْفَرِيٌّ فَيَسُرُّنِي ذَلِكَ وَ يَدْخُلُ عَلَيَّ مِنْهُ السُّرُورُ وَ قِيلَ هَذَا أَدَبُ جَعْفَرٍ وَ إِذَا كَانَ عَلَى غَيْرِ ذَلِكَ دَخَلَ عَلَيَّ بَلَاؤُهُ وَ عَارُهُ وَ قِيلَ هَذَا أَدَبُ جَعْفَرٍ فَوَ اللَّهِ لَحَدَّثَنِي أَبِي ع أَنَّ الرَّجُلَ كَانَ يَكُونُ فِي الْقَبِيلَةِ مِنْ شِيعَةِ عَلِيٍّ ع فَيَكُونُ زَيْنَهَا آدَاهُمْ لِلْأَمَانَةِ وَ أَقْضَاهُمْ لِلْحُقُوقِ وَ أَصْدَقَهُمْ لِلْحَدِيثِ إِلَيْهِ وَصَايَاهُمْ وَ وَدَائِعُهُمْ تُسْأَلُ الْعَشِيرَةُ عَنْهُ فَتَقُولُ مَنْ مِثْلُ فُلَانٍ إِنَّهُ لآَدَانَا لِلْأَمَانَةِ وَ أَصْدَقُنَا لِلْحَدِيثِ.
زيد شحام گويد: حضرت صادق عليه السلام به من فرمود: به هر كس كه ببينى مرا پیروی می كند و بگفتار من عمل كنند سلام مرا برسان، و [بگو] من به شما سفارش كنم كه نسبت بخدا عز و جل تقوى داشته باشيد و در دين خود پارسا باشيد و در راه خدا كوشش كنيد، و به راستگویى و اداء امانت و طول دادن سجده و نيكى با همسايه شما را سفارش ميكنم. زيرا محمد صلى اللَّه عليه و آله همين دستورات را آورده است هر كه بشما امانت سپرده به او پس بدهيد نيكرفتار باشد يا بدكردار، زيرا رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله دستور ميداد كه سوزن و نخ را نيز بصاحبش پس دهيد، و با فاميل خود پيوند داشته باشيد، و بجنازه مردههاشان حاضر شويد، و بيمارانشان را عيادت كنيد، و حقوقشان را بپردازيد، زيرا هر كس از شما كه در دينش پارسا باشد و راستگو باشد و امانت را بصاحبش برگرداند و اخلاقش با مردم خوب باشد گويند: اين جعفرى است و اين مرا شاد كند و از جانب او شادی در (دل) من آيد و گويند: اين روش پسنديده جعفر (بن محمد) است بخدا سوگند پدرم براى من حديث كرد كه مرد از شيعيان على عليه السلام در قبيلهاى بود و زينت قبيله بشمار ميرفت، از همه آنها در پرداخت امانت بهتر بوده، و حقوقشان را بهتر مراعات ميكرد، و در گفتار راستگوتر بود، و سفارشات و همه وصيتهاى اهل قبيله و سپردهاشان را آنان بدو مىسپردند و چون از او پرسش ميكردى ميگفتند: كيست مثل فلان كس؟ او در پرداخت امانت و راستگوئى از همه ما بهتر است.
📚 الكافي (ط - الإسلامية)، ج2، ص636 به سند صحیح.
@sohof2
أَبُو عَلِيٍّ الْأَشْعَرِيُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ وَ مُحَمَّدُ بْنُ إِسْمَاعِيلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ جَمِيعاً عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَبِي أُسَامَةَ زَيْدٍ الشَّحَّامِ قَالَ قَالَ لِي أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع اقْرَأْ عَلَى مَنْ تَرَى أَنَّهُ يُطِيعُنِي مِنْهُمْ وَ يَأْخُذُ بِقَوْلِيَ السَّلَامَ وَ أُوصِيكُمْ بِتَقْوَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ الْوَرَعِ فِي دِينِكُمْ وَ الِاجْتِهَادِ لِلَّهِ وَ صِدْقِ الْحَدِيثِ وَ أَدَاءِ الْأَمَانَةِ وَ طُولِ السُّجُودِ وَ حُسْنِ الْجِوَارِ فَبِهَذَا جَاءَ مُحَمَّدٌ ص أَدُّوا الْأَمَانَةَ إِلَى مَنِ ائْتَمَنَكُمْ عَلَيْهَا بَرّاً أَوْ فَاجِراً فَإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص كَانَ يَأْمُرُ بِأَدَاءِ الْخَيْطِ وَ الْمِخْيَطِ- صِلُوا عَشَائِرَكُمْ وَ اشْهَدُوا جَنَائِزَهُمْ وَ عُودُوا مَرْضَاهُمْ وَ أَدُّوا حُقُوقَهُمْ فَإِنَّ الرَّجُلَ مِنْكُمْ إِذَا وَرِعَ فِي دِينِهِ وَ صَدَقَ الْحَدِيثَ وَ أَدَّى الْأَمَانَةَ وَ حَسُنَ خُلُقُهُ مَعَ النَّاسِ قِيلَ هَذَا جَعْفَرِيٌّ فَيَسُرُّنِي ذَلِكَ وَ يَدْخُلُ عَلَيَّ مِنْهُ السُّرُورُ وَ قِيلَ هَذَا أَدَبُ جَعْفَرٍ وَ إِذَا كَانَ عَلَى غَيْرِ ذَلِكَ دَخَلَ عَلَيَّ بَلَاؤُهُ وَ عَارُهُ وَ قِيلَ هَذَا أَدَبُ جَعْفَرٍ فَوَ اللَّهِ لَحَدَّثَنِي أَبِي ع أَنَّ الرَّجُلَ كَانَ يَكُونُ فِي الْقَبِيلَةِ مِنْ شِيعَةِ عَلِيٍّ ع فَيَكُونُ زَيْنَهَا آدَاهُمْ لِلْأَمَانَةِ وَ أَقْضَاهُمْ لِلْحُقُوقِ وَ أَصْدَقَهُمْ لِلْحَدِيثِ إِلَيْهِ وَصَايَاهُمْ وَ وَدَائِعُهُمْ تُسْأَلُ الْعَشِيرَةُ عَنْهُ فَتَقُولُ مَنْ مِثْلُ فُلَانٍ إِنَّهُ لآَدَانَا لِلْأَمَانَةِ وَ أَصْدَقُنَا لِلْحَدِيثِ.
زيد شحام گويد: حضرت صادق عليه السلام به من فرمود: به هر كس كه ببينى مرا پیروی می كند و بگفتار من عمل كنند سلام مرا برسان، و [بگو] من به شما سفارش كنم كه نسبت بخدا عز و جل تقوى داشته باشيد و در دين خود پارسا باشيد و در راه خدا كوشش كنيد، و به راستگویى و اداء امانت و طول دادن سجده و نيكى با همسايه شما را سفارش ميكنم. زيرا محمد صلى اللَّه عليه و آله همين دستورات را آورده است هر كه بشما امانت سپرده به او پس بدهيد نيكرفتار باشد يا بدكردار، زيرا رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله دستور ميداد كه سوزن و نخ را نيز بصاحبش پس دهيد، و با فاميل خود پيوند داشته باشيد، و بجنازه مردههاشان حاضر شويد، و بيمارانشان را عيادت كنيد، و حقوقشان را بپردازيد، زيرا هر كس از شما كه در دينش پارسا باشد و راستگو باشد و امانت را بصاحبش برگرداند و اخلاقش با مردم خوب باشد گويند: اين جعفرى است و اين مرا شاد كند و از جانب او شادی در (دل) من آيد و گويند: اين روش پسنديده جعفر (بن محمد) است بخدا سوگند پدرم براى من حديث كرد كه مرد از شيعيان على عليه السلام در قبيلهاى بود و زينت قبيله بشمار ميرفت، از همه آنها در پرداخت امانت بهتر بوده، و حقوقشان را بهتر مراعات ميكرد، و در گفتار راستگوتر بود، و سفارشات و همه وصيتهاى اهل قبيله و سپردهاشان را آنان بدو مىسپردند و چون از او پرسش ميكردى ميگفتند: كيست مثل فلان كس؟ او در پرداخت امانت و راستگوئى از همه ما بهتر است.
📚 الكافي (ط - الإسلامية)، ج2، ص636 به سند صحیح.
@sohof2
صُحُفٍ مُطَهَّرَه
✅ ارزش و اهمیت تقیه عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَبِي يَعْفُورٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ التَّقِيَّةُ تُرْسُ الْمُؤْمِنِ وَ التَّقِيَّةُ حِرْزُ الْمُؤْمِنِ وَ لَا إِيمَانَ لِمَنْ لَا تَقِيَّةَ لَهُ إِنَّ الْعَبْدَ لَيَقَعُ إِلَيْهِ الْحَدِيثُ…
✅ ارزش و اهمیت تقیه (2)
مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ هِشَامٍ الْكِنْدِيِّ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ إِيَّاكُمْ أَنْ تَعْمَلُوا عَمَلًا يُعَيِّرُونَّا بِهِ فَإِنَّ وَلَدَ السَّوْءِ يُعَيَّرُ وَالِدُهُ بِعَمَلِهِ كُونُوا لِمَنِ انْقَطَعْتُمْ إِلَيْهِ زَيْناً وَ لَا تَكُونُوا عَلَيْهِ شَيْناً صَلُّوا فِي عَشَائِرِهِمْ وَ عُودُوا مَرْضَاهُمْ وَ اشْهَدُوا جَنَائِزَهُمْ وَ لَا يَسْبِقُونَكُمْ إِلَى شَيْءٍ مِنَ الْخَيْرِ فَأَنْتُمْ أَوْلَى بِهِ مِنْهُمْ وَ اللَّهِ مَا عُبِدَ اللَّهُ بِشَيْءٍ أَحَبَّ إِلَيْهِ مِنَ الْخَبْءِ قُلْتُ وَ مَا الْخَبْءُ قَالَ التَّقِيَّةُ.
هشام كندى گويد: شنيدم امام صادق عليه السّلام مي فرمود؛ مبادا كارى كنيد كه ما را بدان سرزنش كنند، همانا فرزند بد، پدرش را بكردار او سرزنش كنند، براى كسى كه باو دل دادهايد (امام خود) زينت باشيد و عيب و ننگ مباشيد، در ميان عشاير آنها نماز بخوانيد (به نماز جماعت عامه حاضر شويد) و از بيمارانشان عيادت كنيد و بر جنازه آنها حاضر شويد، مبادا آنها در هيچ خيرى از شما پيشى گيرند كه شما نسبت بخير از آنها سزاوارترید، بخدا سوگند كه خدا بچيزى كه محبوبتر باشد نزد او از خبء عبادت نشده، عرض كردم خبء چيست؟ فرمود: تقيه.
📚 الكافي (ط - الإسلامية)، ج2، ص219/ ح11
@sohof2
مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ هِشَامٍ الْكِنْدِيِّ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ إِيَّاكُمْ أَنْ تَعْمَلُوا عَمَلًا يُعَيِّرُونَّا بِهِ فَإِنَّ وَلَدَ السَّوْءِ يُعَيَّرُ وَالِدُهُ بِعَمَلِهِ كُونُوا لِمَنِ انْقَطَعْتُمْ إِلَيْهِ زَيْناً وَ لَا تَكُونُوا عَلَيْهِ شَيْناً صَلُّوا فِي عَشَائِرِهِمْ وَ عُودُوا مَرْضَاهُمْ وَ اشْهَدُوا جَنَائِزَهُمْ وَ لَا يَسْبِقُونَكُمْ إِلَى شَيْءٍ مِنَ الْخَيْرِ فَأَنْتُمْ أَوْلَى بِهِ مِنْهُمْ وَ اللَّهِ مَا عُبِدَ اللَّهُ بِشَيْءٍ أَحَبَّ إِلَيْهِ مِنَ الْخَبْءِ قُلْتُ وَ مَا الْخَبْءُ قَالَ التَّقِيَّةُ.
هشام كندى گويد: شنيدم امام صادق عليه السّلام مي فرمود؛ مبادا كارى كنيد كه ما را بدان سرزنش كنند، همانا فرزند بد، پدرش را بكردار او سرزنش كنند، براى كسى كه باو دل دادهايد (امام خود) زينت باشيد و عيب و ننگ مباشيد، در ميان عشاير آنها نماز بخوانيد (به نماز جماعت عامه حاضر شويد) و از بيمارانشان عيادت كنيد و بر جنازه آنها حاضر شويد، مبادا آنها در هيچ خيرى از شما پيشى گيرند كه شما نسبت بخير از آنها سزاوارترید، بخدا سوگند كه خدا بچيزى كه محبوبتر باشد نزد او از خبء عبادت نشده، عرض كردم خبء چيست؟ فرمود: تقيه.
📚 الكافي (ط - الإسلامية)، ج2، ص219/ ح11
@sohof2
Forwarded from فضائل و معارف
💢 تقیه 💢 4⃣1⃣
📢 برداشتِ نادرست از حدِّ تقیه، در دو روایت شریف.
1⃣ الامام الباقر(علیه السلام): «إنما جعلت التقية ليحقن بها الدم فإذا بلغ الدم فليس تقية»
تقیه قرار داده شده که خون حفظ شود! پس زمانی که کار به خون ریزی برسد،تقیه جایز نیست.
📚 الکافی، ۲/۲۲۰
2⃣ امام صادق (علیه السلام):«إنّمَا جُعِلَتِ التَّقيَّةُ لِيُحْقَنَ بِهَا الدَّم،فَإذَا بَلَغَتِ التَّقيَّةُ الدَّمَ فَلا تَقيَّة. وَأيْمُ اللَّهِ لَو دُعِيتُمْ لِتَْنصُرُونَا لَقُلْتُْم لا نَفْعَل، إنَّمَا نَتَّقِی وَ لَكَانَتِ التَّقيَّةُ أحَبَّ إلَيْكُمْ مِنْ آبَائِكُمْ وَ اُمَّهَاتِكُم.»
تقیّه در حقیقت به این منظور است که خون،محفوظ بماند، پس هرگاه کار به خونریزی رسید، دیگر جایی برای تقیّه نیست! والله اگر به یاری ما دعوت شوید، (بهانه آورده و) ما را یاری نمی کنید و خواهید گفت: تقیّه میکنیم! تقیّه از پدر و مادرتان برای شما محبوب تر است!
📚تهذیب الاحکام، ۶/۱۷۲
❌ اخیرا بعضی افراد، دو روایت فوق را برای ترک تقیه خود بهانه قرار داده اند؛ به این بیان که روایت فرموده: اگر کار به کشتن شیعیان رسید شما هم تقیه را ترک کنید و امروزه کار به کشتنِ شیعیان رسیده پس تقیه برداشته شده است!
👈 اما روایت اول معنایش این است که اگر کسی انسان را مجبور کند که مؤمنی را بُکُشد، انسان نمیتواند به بهانه تقیه مؤمن را بکشد! چرا که تقیه جهت حفظ خون مؤمنین است و نمیشود به بهانه تقیه کردن، خون مؤمنین را ریخت. فقهای بزرگ شیعه نیز روایت اول را همینطور معنا کرده و طبق آن فتوا داده اند. مثل مرحوم محقق بحرانی (ره) در «الحدائق الناضرة، ۱۸/۱۳۵»
👈 روایت دوم نیز بدین معناست که تقیه جهت حفظ جانِ محترم مثل جان امام معصوم (علیه السلام) است؛ به همین خاطر وقتی جان امام معصوم (علیه السلام) در خطر افتاد نمیشود به بهانه تقیّه از یاری ایشان دست برداشت! چنانکه شیخ الاسلام علامه مجلسی(ره) هم در شرح روایت دوم همین معنا را فرموده اند:
«قوله عليه السلام: إنما جعلت التقية المراد أنه وضعت التقية ليحقن بها دمنا و دماؤكم، فإذا أرادوا قتلنا فلا تقية، بل يجب عليكم السعي في دفعه و إن قتلتم فيه.»
📚ملاذ الأخيار في فهم تهذيب الأخبار، ۹/۴۵۵
🔍 خلاصه اینکه دو حدیث شریف فوق هیچ ربطی به ادعای باطلِ بعض افراد ندارد و مجوّزی برای ترک تقیه در عصر حاضر نیست و ما طبق روایات معصومین(علیهم السلام) تا خروج صاحب الزمان (علیه السلام و عجل الله فرجه) باید ملتزم به تقیه باشیم.
@fazaelvamaaref
📢 برداشتِ نادرست از حدِّ تقیه، در دو روایت شریف.
1⃣ الامام الباقر(علیه السلام): «إنما جعلت التقية ليحقن بها الدم فإذا بلغ الدم فليس تقية»
تقیه قرار داده شده که خون حفظ شود! پس زمانی که کار به خون ریزی برسد،تقیه جایز نیست.
📚 الکافی، ۲/۲۲۰
2⃣ امام صادق (علیه السلام):«إنّمَا جُعِلَتِ التَّقيَّةُ لِيُحْقَنَ بِهَا الدَّم،فَإذَا بَلَغَتِ التَّقيَّةُ الدَّمَ فَلا تَقيَّة. وَأيْمُ اللَّهِ لَو دُعِيتُمْ لِتَْنصُرُونَا لَقُلْتُْم لا نَفْعَل، إنَّمَا نَتَّقِی وَ لَكَانَتِ التَّقيَّةُ أحَبَّ إلَيْكُمْ مِنْ آبَائِكُمْ وَ اُمَّهَاتِكُم.»
تقیّه در حقیقت به این منظور است که خون،محفوظ بماند، پس هرگاه کار به خونریزی رسید، دیگر جایی برای تقیّه نیست! والله اگر به یاری ما دعوت شوید، (بهانه آورده و) ما را یاری نمی کنید و خواهید گفت: تقیّه میکنیم! تقیّه از پدر و مادرتان برای شما محبوب تر است!
📚تهذیب الاحکام، ۶/۱۷۲
❌ اخیرا بعضی افراد، دو روایت فوق را برای ترک تقیه خود بهانه قرار داده اند؛ به این بیان که روایت فرموده: اگر کار به کشتن شیعیان رسید شما هم تقیه را ترک کنید و امروزه کار به کشتنِ شیعیان رسیده پس تقیه برداشته شده است!
👈 اما روایت اول معنایش این است که اگر کسی انسان را مجبور کند که مؤمنی را بُکُشد، انسان نمیتواند به بهانه تقیه مؤمن را بکشد! چرا که تقیه جهت حفظ خون مؤمنین است و نمیشود به بهانه تقیه کردن، خون مؤمنین را ریخت. فقهای بزرگ شیعه نیز روایت اول را همینطور معنا کرده و طبق آن فتوا داده اند. مثل مرحوم محقق بحرانی (ره) در «الحدائق الناضرة، ۱۸/۱۳۵»
👈 روایت دوم نیز بدین معناست که تقیه جهت حفظ جانِ محترم مثل جان امام معصوم (علیه السلام) است؛ به همین خاطر وقتی جان امام معصوم (علیه السلام) در خطر افتاد نمیشود به بهانه تقیّه از یاری ایشان دست برداشت! چنانکه شیخ الاسلام علامه مجلسی(ره) هم در شرح روایت دوم همین معنا را فرموده اند:
«قوله عليه السلام: إنما جعلت التقية المراد أنه وضعت التقية ليحقن بها دمنا و دماؤكم، فإذا أرادوا قتلنا فلا تقية، بل يجب عليكم السعي في دفعه و إن قتلتم فيه.»
📚ملاذ الأخيار في فهم تهذيب الأخبار، ۹/۴۵۵
🔍 خلاصه اینکه دو حدیث شریف فوق هیچ ربطی به ادعای باطلِ بعض افراد ندارد و مجوّزی برای ترک تقیه در عصر حاضر نیست و ما طبق روایات معصومین(علیهم السلام) تا خروج صاحب الزمان (علیه السلام و عجل الله فرجه) باید ملتزم به تقیه باشیم.
@fazaelvamaaref
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نتیجه شعار وحدت
🔹مولوی گرگیج:
اینکه شیعه وسنی پشت سرهم نماز بخوانند این نمازِ اتحاد نیست
نماز نفاق است!
وحدت یعنی اداره 50درصد حکومت در اختیار ماباشد.
شاهدی بر آنچه می گفتیم:
t.me/sohof2/1003
🔹مولوی گرگیج:
اینکه شیعه وسنی پشت سرهم نماز بخوانند این نمازِ اتحاد نیست
نماز نفاق است!
وحدت یعنی اداره 50درصد حکومت در اختیار ماباشد.
شاهدی بر آنچه می گفتیم:
t.me/sohof2/1003
صُحُفٍ مُطَهَّرَه
🌹پیامبر (صلی الله علیه و آله) در نهج البلاغه فَتَأَسَّ بِنَبِيِّكَ الْأَطْيَبِ الْأَطْهَرِ ( صلي الله عليه وآله ) فَإِنَّ فِيهِ أُسْوَةً لِمَنْ تَأَسَّي وَ عَزَاءً لِمَنْ تَعَزَّي وَ أَحَبُّ الْعِبَادِ إِلَي اللَّهِ الْمُتَأَسِّي بِنَبِيِّهِ وَ الْمُقْتَصُّ…
🌹بهترین مخلوق
مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحَجَّالِ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع وَ ذَكَرَ رَسُولَ اللَّهِ ص فَقَالَ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع مَا بَرَأَ اللَّهُ نَسَمَةً خَيْراً مِنْ مُحَمَّدٍ ص.
حماد از امام صادق ع نقل کند که حضرت امام صادق ع رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله را یاد نموده و فرمود: امیر المؤمنین ع فرمود: خدا هيچ انسانی را بهتر از محمد صلّى اللَّه عليه و آله نيافريده.
📚الكافي (ط - الإسلامية)، ج1، ص: 440/ ح1 و 2
💠 ميلاد پر خیر و برکت رحمة للعالمین، حضرت رسول اکرم، محمد بن عبد الله صلی الله علیه و آله و حضرت امام جعفر صادق علیه السلام مبارک باد.
@sohof2
مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحَجَّالِ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع وَ ذَكَرَ رَسُولَ اللَّهِ ص فَقَالَ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع مَا بَرَأَ اللَّهُ نَسَمَةً خَيْراً مِنْ مُحَمَّدٍ ص.
حماد از امام صادق ع نقل کند که حضرت امام صادق ع رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله را یاد نموده و فرمود: امیر المؤمنین ع فرمود: خدا هيچ انسانی را بهتر از محمد صلّى اللَّه عليه و آله نيافريده.
📚الكافي (ط - الإسلامية)، ج1، ص: 440/ ح1 و 2
💠 ميلاد پر خیر و برکت رحمة للعالمین، حضرت رسول اکرم، محمد بن عبد الله صلی الله علیه و آله و حضرت امام جعفر صادق علیه السلام مبارک باد.
@sohof2
🌤نعمت پنهان
حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ زِيَادِ بْنِ جَعْفَرٍ الْهَمَدَانِيُّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ أَبِي أَحْمَدَ مُحَمَّدِ بْنِ زِيَادٍ الْأَزْدِيِّ قَالَ: سَأَلْتُ سَيِّدِي مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ ع عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ وَ أَسْبَغَ عَلَيْكُمْ نِعَمَهُ ظاهِرَةً وَ باطِنَةً فَقَالَ ع النِّعْمَةُ الظَّاهِرَةُ الْإِمَامُ الظَّاهِرُ وَ الْبَاطِنَةُ الْإِمَامُ الْغَائِبُ فَقُلْتُ لَهُ وَ يَكُونُ فِي الْأَئِمَّةِ مَنْ يَغِيبُ قَالَ نَعَمْ يَغِيبُ عَنْ أَبْصَارِ النَّاسِ شَخْصُهُ وَ لَا يَغِيبُ عَنْ قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ ذِكْرُهُ وَ هُوَ الثَّانِي عَشَرَ مِنَّا يُسَهِّلُ اللَّهُ لَهُ كُلَّ عَسِيرٍ وَ يُذَلِّلُ لَهُ كُلَّ صَعْبٍ وَ يُظْهِرُ لَهُ كُنُوزَ الْأَرْضِ وَ يُقَرِّبُ لَهُ كُلَّ بَعِيدٍ وَ يُبِيرُ بِهِ كُلَّ جَبَّارٍ عَنِيدٍ وَ يُهْلِكُ عَلَى يَدِهِ كُلَّ شَيْطَانٍ مَرِيدٍ ذَلِكَ ابْنُ سَيِّدَةِ الْإِمَاءِ الَّذِي تَخْفَى عَلَى النَّاسِ وِلَادَتُهُ وَ لَا يَحِلُّ لَهُمْ تَسْمِيَتُهُ حَتَّى يُظْهِرَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فَيَمْلَأَ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً.
محمد بن ابی عمیر (=محمد بن زیاد) گوید: از سرورم موسی بن جعفر علیه السلام درباره سخن خداوند پرسیدم که فرموده است: «وَ أَسْبَغَ عَلَيْكُمْ نِعَمَهُ ظاهِرَةً وَ باطِنَةً» [لقمان: 20] (و خداوند بر شما نعمتهای خود را آشکارا و پنهان گسترده است) پاسخ داد: نعمت آشکار، امام آشکار است و نعمت پنهان، امام غائب است. عرض کردم: آیا در میان امامان کسی غایب خواهد شد؟ فرمود: آری جسمش از چشمان مردم پنهان می شود اما یادش از قلبهای مؤمنین غایب نمی گردد؛ او دوازدهمین ما است که خداوند هر دشوار را بر او آسان و هر سخت و چموش را برایش رام می گرداند؛ گنجهای زمین را برایش آشکار می کند؛ هر دور را برایش نزدیک می سازد و هر ستمگر ستیزه جو را با او نابود و هر شیطان سرکش را به دستش هلاک می نماید؛ او فرزند خاتون کنیزان است که ولادتش بر مردم مخفی می گردد و بردن نامش برایشان روا نیست تا زمانی که خداوند او را آشکار گرداند و زمین را از عدل و داد پر کند؛ چنان که از ظلم و ستم پر شده است.
📚 كمال الدين و تمام النعمة، ج2، صص368 و 369
@sohof2
حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ زِيَادِ بْنِ جَعْفَرٍ الْهَمَدَانِيُّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ أَبِي أَحْمَدَ مُحَمَّدِ بْنِ زِيَادٍ الْأَزْدِيِّ قَالَ: سَأَلْتُ سَيِّدِي مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ ع عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ وَ أَسْبَغَ عَلَيْكُمْ نِعَمَهُ ظاهِرَةً وَ باطِنَةً فَقَالَ ع النِّعْمَةُ الظَّاهِرَةُ الْإِمَامُ الظَّاهِرُ وَ الْبَاطِنَةُ الْإِمَامُ الْغَائِبُ فَقُلْتُ لَهُ وَ يَكُونُ فِي الْأَئِمَّةِ مَنْ يَغِيبُ قَالَ نَعَمْ يَغِيبُ عَنْ أَبْصَارِ النَّاسِ شَخْصُهُ وَ لَا يَغِيبُ عَنْ قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ ذِكْرُهُ وَ هُوَ الثَّانِي عَشَرَ مِنَّا يُسَهِّلُ اللَّهُ لَهُ كُلَّ عَسِيرٍ وَ يُذَلِّلُ لَهُ كُلَّ صَعْبٍ وَ يُظْهِرُ لَهُ كُنُوزَ الْأَرْضِ وَ يُقَرِّبُ لَهُ كُلَّ بَعِيدٍ وَ يُبِيرُ بِهِ كُلَّ جَبَّارٍ عَنِيدٍ وَ يُهْلِكُ عَلَى يَدِهِ كُلَّ شَيْطَانٍ مَرِيدٍ ذَلِكَ ابْنُ سَيِّدَةِ الْإِمَاءِ الَّذِي تَخْفَى عَلَى النَّاسِ وِلَادَتُهُ وَ لَا يَحِلُّ لَهُمْ تَسْمِيَتُهُ حَتَّى يُظْهِرَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فَيَمْلَأَ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً.
محمد بن ابی عمیر (=محمد بن زیاد) گوید: از سرورم موسی بن جعفر علیه السلام درباره سخن خداوند پرسیدم که فرموده است: «وَ أَسْبَغَ عَلَيْكُمْ نِعَمَهُ ظاهِرَةً وَ باطِنَةً» [لقمان: 20] (و خداوند بر شما نعمتهای خود را آشکارا و پنهان گسترده است) پاسخ داد: نعمت آشکار، امام آشکار است و نعمت پنهان، امام غائب است. عرض کردم: آیا در میان امامان کسی غایب خواهد شد؟ فرمود: آری جسمش از چشمان مردم پنهان می شود اما یادش از قلبهای مؤمنین غایب نمی گردد؛ او دوازدهمین ما است که خداوند هر دشوار را بر او آسان و هر سخت و چموش را برایش رام می گرداند؛ گنجهای زمین را برایش آشکار می کند؛ هر دور را برایش نزدیک می سازد و هر ستمگر ستیزه جو را با او نابود و هر شیطان سرکش را به دستش هلاک می نماید؛ او فرزند خاتون کنیزان است که ولادتش بر مردم مخفی می گردد و بردن نامش برایشان روا نیست تا زمانی که خداوند او را آشکار گرداند و زمین را از عدل و داد پر کند؛ چنان که از ظلم و ستم پر شده است.
📚 كمال الدين و تمام النعمة، ج2، صص368 و 369
@sohof2
☀️سخن هر روز
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْأَشْعَرِيِّ عَنِ ابْنِ الْقَدَّاحِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: مَا مِنْ يَوْمٍ يَأْتِي عَلَى ابْنِ آدَمَ إِلَّا قَالَ لَهُ ذَلِكَ الْيَوْمُ يَا ابْنَ آدَمَ أَنَا يَوْمٌ جَدِيدٌ وَ أَنَا عَلَيْكَ شَهِيدٌ فَقُلْ فِيَّ خَيْراً وَ اعْمَلْ فِيَّ خَيْراً أَشْهَدْ لَكَ بِهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فَإِنَّكَ لَنْ تَرَانِي بَعْدَهَا أَبَداً قَالَ وَ كَانَ عَلِيٌّ ع إِذَا أَمْسَى يَقُولُ مَرْحَباً بِاللَّيْلِ الْجَدِيدِ وَ الْكَاتِبِ الشَّهِيدِ اكْتُبَا عَلَى اسْمِ اللَّهِ ثُمَّ يَذْكُرُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ.
هر روزى که بر انسان وارد شود، گوید: من روز جدیدى هستم، من بر اعمال و گفتار تو شاهد مى باشم. سعى کن سخن خوب و مفید بگوئى، کار خوب و نیک انجام دهى. من در روز قیامت شاهد اعمال و گفتار تو خواهم بود. و بدان امروز که پایان یابد دیگر مرا نخواهى دید و قابل جبران نیست...
📚 الكافي (ط - الإسلامية)، ج2، ص: 523. امالی صدوق، ص 95، بحارالانوار، ج 68، ص 181، ح35
@sohof2
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْأَشْعَرِيِّ عَنِ ابْنِ الْقَدَّاحِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: مَا مِنْ يَوْمٍ يَأْتِي عَلَى ابْنِ آدَمَ إِلَّا قَالَ لَهُ ذَلِكَ الْيَوْمُ يَا ابْنَ آدَمَ أَنَا يَوْمٌ جَدِيدٌ وَ أَنَا عَلَيْكَ شَهِيدٌ فَقُلْ فِيَّ خَيْراً وَ اعْمَلْ فِيَّ خَيْراً أَشْهَدْ لَكَ بِهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فَإِنَّكَ لَنْ تَرَانِي بَعْدَهَا أَبَداً قَالَ وَ كَانَ عَلِيٌّ ع إِذَا أَمْسَى يَقُولُ مَرْحَباً بِاللَّيْلِ الْجَدِيدِ وَ الْكَاتِبِ الشَّهِيدِ اكْتُبَا عَلَى اسْمِ اللَّهِ ثُمَّ يَذْكُرُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ.
هر روزى که بر انسان وارد شود، گوید: من روز جدیدى هستم، من بر اعمال و گفتار تو شاهد مى باشم. سعى کن سخن خوب و مفید بگوئى، کار خوب و نیک انجام دهى. من در روز قیامت شاهد اعمال و گفتار تو خواهم بود. و بدان امروز که پایان یابد دیگر مرا نخواهى دید و قابل جبران نیست...
📚 الكافي (ط - الإسلامية)، ج2، ص: 523. امالی صدوق، ص 95، بحارالانوار، ج 68، ص 181، ح35
@sohof2