کانون ادبی هنری سها
635 subscribers
546 photos
38 videos
7 files
92 links
کانون ادبی هنری سها

جایی برای دور هم جمع شدن،
جشن گرفتن،
خواندن،
نوشتن
و یاد گرفتن! 🌙🌱

جهاد دانشگاه علوم پزشکی تهران

ارتباط با ما :
@z_mahramian

آدرس اینستاگرام :
@Soha_javaneh
Download Telegram
📷 گزارش تصویری سیزدهمین حلقه ادبی سها - خرداد ۱۴۰۳

#سها #جوانه #حلقه‌ی_ادبی_سها

@Soha_javaneh
@javaneh_tums 🌱
☑️ ششمین جلسه کتابخوانی #CinemaBook 🎥📚

کتاب «گتسبی بزرگ»

نوشته ✍🏻: اسکات فیتز جرالد
تعداد صفحات 📖: ۲۱۲

بخش هایی از کتاب:
گتسبی مظهر همه چیزهایی که از ته دل تحقیرشان می‌کنم اگر شخصیت را مجموعه‌ای پیوسته از رفتارهای موفق در نظر بگیریم در این صورت چیز فوق العاده‌ای در وجودش بود نوعی حساسیتی بی‌امان به وعده‌های زندگی این حساسیت ربطی نداشت به آن تاثیرپذیری آبکی که به اسم خلق و خوی خلاق برایش قدر و منزلت قائل می‌شوند بلکه بیشتر نوعی استعداد خارق‌العاده بود برای امید بستن نوعی آمادگی رمانتیک که نظیرش را در هیچ کس دیگری ندیده‌ام و بعید است در آینده هم ببینم

🗓 قرار ما روز سه شنبه ۱۲ تیر ماه ١۴٠٣ ، ساعت ١۵:٠٠-١٧:٠٠
🏠 دانشکده پزشکی ، انتهای سالن شهدا ، تالار معتمدی

خرید نسخه الکترونیکی کتاب

#کتاب_خوانی #سها #جوانه #حلقه‌ی_ادبی_سها #اکران_فیلم #فیلم_کتاب

@Soha_javaneh
@javaneh_tums🌿
Forwarded from Medinotes
👩🏻‍⚕🧑🏻‍⚕ Medinotes - قسمت دوازدهم

ناهار خوران
نویسنده: #سورن_در_سرزمین_غرائب
پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران

#پزشکی_روایی #medinotes #صدای_درمان  #قسمت_دوازدهم #مدیکیشن #سها #جوانه #کافه_هنر

@Medii_notes 🩺
@Soha_javaneh
@MedicationTeam
Forwarded from Medinotes
👩🏻‍⚕🧑🏻‍⚕ Medinotes - ناهار خوران

برید ICU، دو تخت هست که میشه چیزهایی ازشون آموخت، یکی مورد گیلن باره و دیگری مشکوک به بوتولیسم. توی اولی رفلکسها از بین رفته، دومی هم مورد flappy baby عه. هنوز هم نرفتم سرچ بزنم، ولی میشه بچه‌ی شل دیگه، نه؟ ولی شنیدن کجا و دیدن کجا!
میرویم ببینیمش. خب، چه چیزی برای دیدن وجود دارد؟ یک پسر بچه بی رنگ و شل! چند ماهه؟ چند ساله؟ نمیدانم. حتی در پرونده هم به سنش نگاه نکرده‌ام. شاید یک ساله، شاید هم کمتر. واقعا بی‌جان! مانند گوشتی روی تخت، بی‌حرکت، بی‌جان. خب چه چیزیش را چک کنیم؟ هاا سمعش میکنم. چیزی روی بینی‌اش است که  به NIV میخورد، اگر چه مانیتوری مشابه مانیتورهای دستگاه اینتوبه در کنار تخت است. گوشی را روی سینه‌اش میگذارم، صدای معمولی دم و بازدم شنیده میشود. خب چه چیزی‌اش را چک کنیم؟ فیکس و فالو. بچه‌ی این سنی اصلا فیکس و فالو باید داشته باشد؟ نمیدانم. هر چه که هست او ندارد. انگشتم را در دستش میگذارم. دستش را مشت خواهد کرد؟ نه، نخواهد کرد. شک به بوتولیسم. خدایا مگر هنوز بوتولیسم داریم؟ احیانا بچه از مناطق با بهداشت پایین نیومده؟ یا خیلی اوضاعش داغون نبوده؟ اکثر مریضا کنارشون یک دو همراه است، ولی این مریض نه، و فقط شماره مادر و پدر در کنار تخت به چشم میخورد. چیه داستانش؟ چرا مامان و باباش نیستن؟ طلاق گرفتن مثلا؟ یا چی؟ استاد میگه فلج حاد سریع از بالا به پایین، چند تا تشخیص افتراقی محدود داره و بوتولیسم نه مهم ترین، ولی یکی از مهم هاست! باشد، خب خدا رو شکر، پس لابد خوب میشه دیگه. اصلا انتی دوت توکیسن بوتولیسم رو دارن اینجا؟ لابد دارن، توی پرونده یه چیزایی هست. با این که به نظر میاد اینتوبه باشه، استاد میگه نفس خودشه، یعنی NIV عه، پس خیلی بهتر شده. باشه، میرویم بیرون، برای نهار.
بار دوم یا سومی که میبینمش، روز واقعه است. مادرش هست. عجیب است، ولی هست. خیلی هم معمولی به نظر میرسد، نه بهداشت کمی دارد و نه به ظاهر سطح اجتماعی پایینی دارد. اما بچه حال عجیبی دارد. دست و پا میزند و از این عبارت، دقیقا همین را قصد میکنم. پا بر زمین میکشد و دست هایش را مواج بالای تخت تکان میدهد. نمیدانم چرا و نفهمیدم چرا. انگار دارد بندهای کفن را باز میکند. این بار اون مانیتور مخصوص اینتوبه موجود نیست و به نظر میرسد این بار واقعا نفس‌های خودش است با NIV. انگار بهتر است. این بار مشت اش را جمع میکند.اما مادرش دارد میمیرد. گریه نمیکند، ولی مضطر است. یک جا بند نمیشود. با دست هایش بازی میکند. این پا و آن پا میکند. دستش را روی سر و صورت و تن بچه اش میکشد و چیزی را زمزمه میکند. و هی این کار را تکرار میکند. مادرش ظاهرا نگران ماسک NIV است. هی پایین می آید و بالاخره می افتد. کسی متوجه نمیشود. شاید واقعا مهم هم نیست. دارم از ICU خارج میشوم. میگویم بگذار برگردم شاید مهم باشد. بر میگردم. سچوریشن‌اش هی دارد می افتد. ۸۸، ۸۰، ۷۰. دست و پا زدنش تشدید میشود. ماسک را بر بینی‌اش برمیگردانم. دست و پا زدنش کم میشود. سچوریشن ۹۸ تا ۱۰۰. مادر به رزیدنت میگوید چه شد؟ میگه گفتیم غددها هم ببینن، شاید مشکل متابولیک باشه. ما یه چیزی زدیم، شاید این خوب تر شدنش اثر همونه. انتی دوت توکسین بوتولیسم رو میگه. میگم این کیس بوتولیسم، مگه بوتولیسم‌اش قطعی نبود؟ رزیدنت جوری که انگار طلب باباش رو داره، میگه کی گفته؟ گفتم استاد فلانی گفته شک مون به بوتولیسم بالاست. میگه شککک! پس قطعی نشده! اعصابم خورد میشود. رزیدنت میرود آن‌ور. مادرش هنوز هست و دستش را روی دست و صورت بچه‌اش میکشد و چیزی زمزمه میکند...
از صبح که بیدار میشوم، خسته و خواب آلود، در حسرت خواب ظهر و نهار سه تومنی بیمارستانم. بالای این تخت اما، آسمان به تب و تاب است. بچه دست و پا میزند. چشم‌هایش خواب آلودند، ولی نه، شاید چون توان ندارد پلک هایش را بالا بکشد، این چنین به نظر میرسد. عنبیه‌اش نصف و نیمه پیداست. انگار که خمار است. آرش! آرش ِ نمیدانم چند ساله با مادرش که مثل سیر و سرکه میجوشد. آرشی که کفن را باز میکند و برمیگردد. آرشی که باید بوتولیسم باشد، که باید با انتی توکسین اش بهبود یابد. چشمی که خیره به ما مینگرد، و ماهی که کامل میشود...
فیش امروز رو کی می‌گیره؟

نویسنده: #سورن_در_سرزمین_غرائب
پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران

#پزشکی_روایی #medinotes #صدای_درمان  #قسمت_دوازدهم #مدیکیشن #سها #جوانه #کافه_هنر

@Medii_notes 🩺
@Soha_javaneh
@MedicationTeam
📷 تصاویر پنجمین جلسه اکران فیلم CinemaBook

فیلم " a man called ove " 

#اکران #سها #جوانه #حلقه‌ی_ادبی_سها #اکران_فیلم #فیلم_کتاب #CinemaBook

@Soha_javaneh
@javaneh_tums 🌱
🍂کانون ادبی و هنری سُها برگزار می کند:

📚حلقه‌ی ادبی سُها
شاهنامه‌خوانی
قصه کین سیاوش


تو این جلسات دانشجوها دور هم می‌نشینیم و شاهنامه می‌خونیم و درموردش صحبت می‌کنیم 😍

قرار ما:

🗓 یک‌شنبه ٣ تیر ١۴٠٣
ساعت ١۵:٠٠-١٧
🚪دانشکده پزشکی ، انتهای سالن شهدا ، تالار معتمدی

#جوانه #سها #شعر_خوانی #شاهنامه_خوانی #حلقه‌ی_ادبی_سها #جلسه_نهم

@Soha_javaneh
@javaneh_tums 🌱
📷 گزارش تصویری نهمین شاهنامه خوانی (داستان کین سیاوش) - تیر ١۴٠٣

#سها #جوانه #حلقه‌ی_ادبی_سها #شاهنامه_خوانی #جلسه_نهم

@Soha_javaneh
@javaneh_tums 🌱
دوراهی انصراف یا خودکشی

قرار شد بنویسم. می‌خواهم از عنوانش شروع کنم، یک جمله ناکامل و بی‌روح! یک تیتر عادی در روزنامه؛ «رزیدنت اطفال به علت فشارهای وارده، بین خودکشی و انصراف؛ انصراف را انتخاب کرد». تیتری که شاید از آن به راحتی و شبیه سایر خبرهای بد و ناامیدکننده؛ بدون اینکه درکی از آن داشته باشی یا لمسش کرده باشی با یک آهی از سر افسوس رد می‌شوی...

@nabzeandisheh_javaneh📚
@javaneh_tums🌱
🖋 تاملات ملامت بار

صور صِوم
نویسنده: #پارسا_لطفی
دانشجوی پزشکی ورودی ۱۴۰١ دانشگاه علوم پزشکی تهران

#سها #جوانه #کافه_هنر #چای_ادبی #تاملات_ملامت_بار #صور_صوم

@Soha_javaneh
@javaneh_tums 🌱
🖋 تاملاتِ ملالت‌بار - صورِ صِوُم

او قریب‌به‌یقین در این امر همتایی ندارد؛ می‌پرسید کدام امر؟ پاسخ می‌آید: «در متنفر شدن». او با خودش چه ‌می‌کند؟ همین چند روز پیش بود که آن دیوار‌هارا دید، همان‌ها بودند! زمینش، دیوارش، آسمانش! همان‌ها که چشمانش را می‌جنباندند و زبانش را محبوس می‌کردند. چه بر سرش آمده؟ چه بر سر این مردمان آمده؟ در جست‌وجوی زمان از‌ دست رفته، در جست‌وجوی خنده خود را زندانیِ ملامت‌ها می‌گردانند؛ بگو! بگو چه شده که دیگر آن نقش‌و‌نگارِ دل‌فریب تو را این‌گونه خموده می‌کند؟ چه شده که آن موسیقیِ غم‌ستیز روانت را آشفته می‌کند؟
صبر کن! صبر کن ببینم، نکند یادتان رفته چگونه "خوشحال" باشید؟ خنده چه شد؟ این عکس‌هارا ببینید! شاید یادتان بیاید خندیدن بر چه طریق بود؛ نه این‌گونه نه! منقبض کردن ده‌ها ماهیچه‌ی دیگر صورتتان هم خنده‌تان را نمی‌آفریند پس زورِ اضافه نزن.  شاید هرگز خوشحال نبوده‌اید، اما حداقل "خوب" بوده‌اید؟ اَه! نمی‌دانم خودت می‌فهمی دیگر هیچ‌چیز مثل قبل نیست، گویی فراموش کرده‌اید چگونه "خوب" باشید؛ سال‌هاست از ندانم‌کار‌ی‌تان به "ممنون، خوبم" پناه برده‌اید، البته شاید قبلش هم هرگز خوب ‌نبوده‌اید اما حداقل روحتان هم از ندانم‌کاری‌هایتان خبر نداشت. شاید دیگر نمی‌دانید چگونه زندگی کنید، ابلیس دستورالعمل زندگی را در شعله‌ها سوزانده. تمام سوراخ سنبه‌های روانتان را با خمیرمایه‌ی غرایزتان پُر نمودید؛ عاقبت، پُر کردن‌ها به سررسید، عزم به تخریب و حفر کردن جانتان کردید. کالبد بی‌جانِ خردمندی را می‌دیدم که می‌گفت: «انسانی که "فقدان" نداشته باشد در نزدیک‌ترین تماس با آن رازِ فراحسانی قرار می‌گیرد» گمان می‌کنم پس از همان تماس بود که این‌گونه جسدی پلاسیده گشته بود. فقدان‌هایتان را بگیرند، دیگر تمام است! انسان کیست؟ بگذارید بگویم: «مُولدِ فقدان». آهان! پس شما همان روشنفکرانید؟ همان‌ها که از پرسش‌گریِ دفع‌وادرار مردمان هم دست برنمی‌دارید؟ اکنون می‌پرسم: اگر آن رازِفراحسانی را لمس کردید پس چرا نمردید؟ چرا صدای پرادعایتان هوا را آلوده کرده؟ پس گوش دهید: دیوار‌ها را نقد می‌کنید، آسمان‌را، زندگی‌را؛ اما خودتان دربه‌در دنبال‌شان می‌گردید! فریب‌خوردگان را به فریب‌خوردگی‌شان آگاهی می‌دهید اما کوچه‌وخیابان و کودکی‌وخاطرات را زیر‌ورو می‌کنید تا حیله‌ای بیابید بلکه شمارا به قوی‌ترین شکل ممکن فریب دهد! شما فقط در یک امر موفق گشته‌اید، چیزی شبیه سرگرمی، شبیه بازی‌ای که امتیاز‌هایش فقط در خودش اعتبار دارند، دلقکی که فقط در سیرک تورا می‌خنداند، آری شما دلقک شده‌اید. مزاح می‌فرمایید؟ هرگز از فرسنگ‌ها دورتر از اندیشه‌ام هم گذر نمی‌کرد که بگویید با گفتن "دلقک" به شما توهین کرده‌ام! افسوس! افسوس بابت تمام ذکاوتی که برای شما در نظر خویش قائل بودم. اما اشکالی ندارد: آدمی آمده که "معصومانه" همه‌شان را امتحان کند؛ گاهی متوهم می‌شود، گاه به نیستی می‌گراید و گاه چونان دلقکِ بندبازی میانه‌شان به سستیِ طناب، معلق می‌ماند. صورت‌هایتان سفید و لبخند‌هایتان سیاه، دلقک بودنِ دیروز با امروز تفاوتی ندارد، نیک می‌دانید چگونه انجامش دهید؛ هفت بارانِ هفت ساعته‌ی پیاپی هم خشکسالی سیمایتان را محو نمی‌کند، آخر باران برای کسی‌ست که بخواهدش.

نویسنده: #پارسا_لطفی
دانشجوی پزشکی ورودی ۱۴۰١ دانشگاه علوم پزشکی تهران

#سها #جوانه #کافه_هنر #چای_ادبی #تاملات_ملامت_بار #صور_صوم

@Soha_javaneh
@javaneh_tums 🌱
🍂کانون ادبی و هنری سُها برگزار می کند:

📚حلقه‌ی ادبی سُها
شاهنامه‌خوانی
قصه کین سیاوش 2

تو این جلسات دانشجوها دور هم می‌نشینیم و شاهنامه می‌خونیم و درموردش صحبت می‌کنیم 😍

قرار ما:

🗓 یک‌شنبه ١٧ تیر ١۴٠٣
ساعت ١۵:٠٠-١٧
🚪دانشکده پزشکی ، انتهای سالن شهدا ، تالار معتمدی

#جوانه #سها #شعر_خوانی #شاهنامه_خوانی #حلقه‌ی_ادبی_سها #جلسه_دهم

@Soha_javaneh
@javaneh_tums 🌱
سلام به همه هنر دوستان و رفقای هنری👋🏻


🎨کانون سرو قصد داره برای آشنایی بیشتر با هنرمندان و هنرجویان دانشگاه و اینکه یه جمع حال خوب کن کنار هم داشته باشیم، یک دورهمی هنری برگزار کنه.

🔸برای شرکت در این دورهمی نیاز نیست هنر خاصی بلد باشید و هدف ما از برگزاری این برنامه اینه که دور هم جمع شیم و چند ساعتی به کارهای هنری بپردازیم و هم با هم بیشتر آشنا شیم و هم اینکه از خستگی درس و بیمارستان در بریم.😁


🔸با توجه به اینکه الان فصل امتحانات هست و تابستون هم داره میاد، تصمیم گرفتیم برای تاریخ اولین دورهمی هنری رای گیری کنیم و با توجه به نظر شما اون رو برگزار کنیم.

🤝ممنون میشم با شرکت در ووت زیر و حضور در برنامه به بزرگ شدن خانواده سرو کمک کنید.


منتظرتون هستیم!🧡


@sarvart_javaneh 🎨
@javaneh_tums🌱