Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#فرهنگ
#انتقادی
#اعراب
#اسلام
#اسرائیل
#فلسطین
#غزه
🌎📚 @sociologycenter 📚🌍
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🧩 خیالپردازیهای بیمبنا که نقض اصول پایهای اقتصاد است شاید به کار حرفدرمانی بیاید، ولی بعید است روی زمین اثرات مثبتی ایجاد کند. به ویژه فقره الجزایر که زمانی در ایران کسانی نظیر علی شریعتی در شوق آن میسوختند و کتابهای فرانتس فانون را ترجمه میکردند عبرتآموز بود. بعد از حماسه استقلال و بیرون راندن فرانسویها این کشور غنی از نظر مواد معدنی و نفت و گاز اوضاع غمانگیزی داشت.
🇩🇿 توصیفی بهتر از گفته داریوش همایون فقید از اوضاع الجزایر ندیدم: برای بسیاری از چپگرایان ایرانی، الجزایر نقطه اوج آرزوهای انقلابی و سوسیالیستی است. پس از یک نبرد خونین ضداستعماری، الجزایر پیروزمند با منابع هنگفت کانی و کشاورزی و با سرزندگی انقلابی به ساختن یک جامعه سوسیالیستی پرداخت. کمتر از یک نسل پس از آن، کشوری که از نظر کشاورزی خودبسنده بود امروز ۷۰ درصد خواربارش را وارد میکند. در حالی که نیمی از جمعیت در روستاها بهسر میبرند تولید کشاورزی تنها هفت درصد تولید ناویژه ملی را تشکیل میدهد. بیشتر جوانان از روستاها به شهرها ریختهاند، همراه گروههای سنی دیگر، و خیل بیکاران زاغههای شهرهای بزرگ را پر کردهاند.
🏭 صدها کارخانه «سیاسی» که با پول دولت و بیتوجه به سودآوری برپا شدهاند با چیزی نزدیک به ۳۰ درصد ظرفیت کار میکنند. بیشتر نیروی کار، غیرماهر و گریزان از کار است. اما توصیف وی برای راه درست تصحیح اوضاع هم جالب است: البته اکنون الجزایریها رهبری تازهای دارند که میکوشد محتاطانه ندانمکاریهای ایدئولوژیک و احساساتی را در یک فضای سیاسی انباشته از شعارها تصحیح کند. در این باره این شوخی در الجزایر بر سر زبانهاست که راننده اتومبیل «شاذلی بنجدید»، رئیسجمهوری، از او میپرسد چه مسیری را برگزیند و پاسخ میشنود که علامت طرف چپ را بزند و از راست برود!. این گفته البته جدید نیست، ولی هنوز بعد از آن همه سال که به الجزایر مینگریم کشوری را میبینیم که بیش از ۹۰ درصد صادراتش نفت و گاز و فرآوردههای نفتی است، از بستهترین اقتصادهاست و با حدود ۴۰ میلیون جمعیت تولید سرانهای حدود چهار هزار دلار دارد. البته شاید این را هم بتوان به نفوذ ایدهها و عوامل بیگانه نسبت داد!
🥧 در مصاحبه با جریده وزین دنیای اقتصاد به مقوله پرمخاطره "وابستگی" پرداختم، عرض کردم: رویکرد مکتب وابستگی هدیهای از آسمان برای دولتهای کشورهای خامفروش و ثروتمند «جنوب» است. همیشه دشمنی خارجی برای توجیه ناکارآمدی وجود دارد و دست دولت را هم برای شکل دادن اجتماع و مداخله شدید در اقتصاد باز میگذارد. غریب نیست که خیلیها چنین نگاهی را بپسندند، به ویژه اگر نوعی بدبینی تاریخی نسبت به استعمار و قدرتهای بیگانه وجود داشته باشد. البته روشن است که بنا نیست نقش مداخلههای خارجی را ندیده بگیریم، مگر از به اصطلاح استعمارگر انتظاری جز استعمار و سلطهگری داریم؟
✍️ دکتر #امیرحسین_خالقی
🆔 @RahbordChannel
#استعمار
#اقتصاد
#سوسیالیسم
#فرهنگ
#الجزایر
#استقلال
🌎📚 @sociologycenter 📚🌍
🏭 صدها کارخانه «سیاسی» که با پول دولت و بیتوجه به سودآوری برپا شدهاند با چیزی نزدیک به ۳۰ درصد ظرفیت کار میکنند. بیشتر نیروی کار، غیرماهر و گریزان از کار است. اما توصیف وی برای راه درست تصحیح اوضاع هم جالب است: البته اکنون الجزایریها رهبری تازهای دارند که میکوشد محتاطانه ندانمکاریهای ایدئولوژیک و احساساتی را در یک فضای سیاسی انباشته از شعارها تصحیح کند. در این باره این شوخی در الجزایر بر سر زبانهاست که راننده اتومبیل «شاذلی بنجدید»، رئیسجمهوری، از او میپرسد چه مسیری را برگزیند و پاسخ میشنود که علامت طرف چپ را بزند و از راست برود!. این گفته البته جدید نیست، ولی هنوز بعد از آن همه سال که به الجزایر مینگریم کشوری را میبینیم که بیش از ۹۰ درصد صادراتش نفت و گاز و فرآوردههای نفتی است، از بستهترین اقتصادهاست و با حدود ۴۰ میلیون جمعیت تولید سرانهای حدود چهار هزار دلار دارد. البته شاید این را هم بتوان به نفوذ ایدهها و عوامل بیگانه نسبت داد!
🆔 @RahbordChannel
#استعمار
#اقتصاد
#سوسیالیسم
#فرهنگ
#الجزایر
#استقلال
🌎📚 @sociologycenter 📚🌍
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#فرهنگ
#انتقادی
#فمینیسم
#اسلام
#حقوق_زنان
🌎📚 @sociologycenter 📚🌍
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#فرهنگ
#انتقادی
#فمینیسم
#اسلام
#حقوق_زنان
🌎📚 @sociologycenter 📚🌍
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🆔 @imaniTelegram
پژوهشگر فلسفه سیاسی و تاریخ مفاهیم
#فلسفه، #فلسفه_سیاسی
#انقلاب، #فرانسه، #آمریکا
🌎📚 @sociologycenter 📚🌍
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#فرهنگ
#انتقادی
#برده_داری
#تاریخ
#استعمار
🌎📚 @sociologycenter 📚🌍
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#فرهنگ
#انتقادی
#برده_داری
#تاریخ
#استعمار
🌎📚 @sociologycenter 📚🌍
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
در سال ۱۹۱۳ در حدود ۲۵ درصد از سرمایه جهانی در کشورهای فقیر سرمایه گذاری شده بود. در سال ۱۹۹۷ این رقم فقط چیزی در حد ۵ درصد بود. بریتانیا نظام مالی، حمل و نقل و تولید صنعتی را که در کشور خود به پیشرفت رسانده بود، به جهان صادر کرد. امپریالیسم بریتانیا به جای وارد کردن منابع که باعث تحلیل بردن اقتصاد کشورهای زیر نفوذ او می شد، بسیاری از نهادها و مؤسسات مدرن شده را به آن مناطق فرستاد. سرمایه گذاری بریتانیایی بودجه پیشرفت را نه فقط برای حکومت سفیدپوستان حاکم در امریکای شمالی، استرالیا و آمریکای جنوبی، بلکه برای هند و افریقا و آسیای شرقی نیز تأمین کرد. تأسیسات زیربنایی بنادر، راهها، راه آهن و ارتباطات را فراهم ساخت که این مناطق توسط همان ها به جهان مدرن دسترسی یافتند؛ علاوه بر اینها، یک نظام قانونی جهت تضمین و تأمین تجارت و ایجاد نظم و ترتیب امور از دستاوردهای آن بود.»
این بخشی از کتاب مقاله کیت ویندشاتل در کتاب لیبرالیسم محافظهکار مرتضی مردیهاست، اشاره ای است به یک محافظه کار بزرگ، نایل فرگوسن...بی تردید می تواند تصویری دقیق تر از یک پدیده پیچیده، یعنی استعمار، را فراهم آورد.
🆔 @RahbordChannel
#استعمار
#اقتصاد
#تاریخ
#بریتانیا
🌎📚 @sociologycenter 📚🌍
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
این به اصطلاح "خودکفایی" هوادار کم ندارد، با توجه به اینکه همیشه می توان دشمنی خارجی برای توجیه ناکارآمدی تراشید، غریب نیست که خیلیها چنین نگاهی را بپسندند، به ویژه اگر نوعی بدبینی تاریخی نسبت به استعمار و قدرتهای بیگانه وجود داشته باشد. "روی پای خود ایستادن" برای خیلی ها رویای جذابی است.
البته بنا نیست نقش مداخلههای خارجی را ندیده بگیریم، مگر از به اصطلاح استعمارگر انتظاری جز استعمار و سلطه گری داریم؟ اما اهالی سیاست نقش آنها را به دلایل مشخص بسیار پررنگ کرده و میکنند. خودکفایی و جایگزینی واردات بیشتر اندرزهایی سیاسی برای استقلالاند تا یک سیاست اقتصادی برای افزایش حداکثری ثروت! طاعون خودکفایی نتیجه ای جز ویرانی بیشتر ندارد.
🆔 @RahbordChannel
#استعمار
#امپریالیسم
#اقتصاد
#استقلال
🌎📚 @sociologycenter 📚🌍
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
در رابطه با آفریقا کسانی معتقدند علت فقر بسیاری از این کشورها سابقه استعمار و غارت منابع آنها توسط سرمایه داری جهانی است، پیشتر از فرانسه و پرتغال و انگلستان نام می بردند و اکنون هم چینی ها در آنجا حضور پررنگی دارند و البته کسانی چشم بادامی ها در قرن ۲۱ را بسیار بی ترمزتر از اروپایی های قرون گذشته می دانند؛ به باور آنها چشم بادامی ها به معنای واقعی کلمه استثمارگر اند.
با این حال مشکل اصلی آن کشورها استعمار نیست، فقر و بدبختی آنها به سالها پیش از تماسشان با اروپایی ها بر می گردد، استعمار به سود آنها هم بوده است و بسیاری از نهادهای مدرن فعلی این کشور یادگار آن دوران است. یک تخمین جالب به ما می گوید که در آغاز دوره جدید (پس از میلاد مسیح) درآمد سرانه آفریقا و جهان چیزی معادل ۴۷۰ دلار سال ۱۹۹۰ بوده است، در اروپای غربی و بخش های شمالی آفریقا که بخشی از امپراتوری روم بود، این عدد به حدود ۶۰۰ می رسید و در امریکای شمالی درآمد سرانه در حدود ۴۰۰ دلار بود.
اما با رنسانس در سالهای قرن ۱۴ و ۱۵ به ویژه در ایتالیا اوضاع متفاوت شد، در سال ۱۵۰۰ درآمد یک اروپایی، دو برابر یک افریقایی بود، ولی تحول اساسی انقلاب صنعتی در اواخر قرن ۱۸ در بریتانیا بود که در قرن ۱۹ به اروپا و امریکایی شمالی گسترش یافت و در سال ۱۸۷۰ اواخر قرن ۱۹ که اروپایی ها بیش از ۱۰ درصد قاره سیاه را در اختیار داشتند هر اروپایی به طور متوسط ۴ برابر یک افریقایی ثروت داشت.
از تمام تحقیرها و بدی های استعمار که بگذریم، در ۱۸۷۹ جمعیت آفریقا حدود ۹۱ میلیون بود، اما در ۱۹۶۰ که بسیاری از این کشورها مستقل شدند، جمعیت به ۲۸۵ میلیون نفر و بیش از ۳ برابر رسیده بود، میزان حضور در مدرسه هم در همین زمان از ۵ درصد به ۲۰ درصد افزایش یافت.
بعد از خشونت ها و کشتارهای دوران استقلال بدبینی نسبت به بسیاری از نهادها و مفاهیم غربی مثل حکومت قانون و دولت پاسخگو و ... وجود داشت، رهبران افریقایی در کشورهایی مانند تانزانیا، مالی، سنگال، غنا و گینه در جستجوی الگوی جایگزین سراغ الگوی شوروی رفتند؛ الگویی که البته در آن زمان موفق جلوه می کرد و توانسته بود به سرعت کشوری فقیر را صنعتی کند و به قدرتی تازه بدل کند. ان چند ده میلیون نفر کشته آن امپراتوری شیطانی ظاهرا خیلی اهمیت نداشت!
اما در دهه ۱۹۷۰ مصیبت واقعی سوسیالیسم و شکست اقتصادی آن هویدا شد و بسیاری از کشورها به تدریج دریافتند که دنیا حساب دو دو تا چارتاست و کارتون نیست، نمونه های مهندسی اجتماعی در جایی مثل تانزانیا یک شکست فاجعه بار بود، نمونه غنا و قوام نکرومه هم که نیاز به گفتن ندارد. بعد از فروپاشی آن امپراتوری شیطانی در ۱۹۹۰ به تدریج این ایده اقبال یافت که راه توسعه از حفظ حقوق مالکیت، تجارت آزاد و سرمایه داری می گذرد و بدون یک اقتصاد آزاد، توسعه بی معناست. با این حال هنوز هم افریقا یکی از غیر آزادترین اقتصادهاست.
در مورد مملکت اریایی اسلامی ما نیز بر خلاف ناله های رایج راه توسعه جز از طریق آزادتر کردن اقتصاد، بهبود حقوق مالکیت و فضولی کمتر دولت در اقتصاد نمی گذرد، بعد از ظهور این همه شهرام و بابک باید فهمیده باشیم، حضور بیشتر دولت در جایی مثل ایران معنایی جز فساد بیشتر ندارد. بگذارید گفته یک عزیز را تکرار کنم: دولت در فلسفه سیاسی غرب نماد خرد است و نمی گذارد انسان ها همدیگر را پاره کنند، در حوالی ما بیشتر شری است که باید از آن به خدا پناه برد، چنین شری هرچه کوچکتر بهتر!
🆔 @RahbordChannel
#تاریخ
#استعمار
#اقتضاد
#افریقا
#سوسیالیسم
🌎📚 @sociologycenter 📚🌍
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
آیا تمام بدبختی های کشورهای عقب مانده را باید ناشی از استعمار و جور اجنبی دانست؟ پاسخ برخی اهل سیاست به دلایل قابل فهم مثبت است، ولی واقعیت چیز دیگری است، عوامل متعددی دست اندرکار اند که یکی از آنها جغرافیاست.
در اینجا به بررسی این عامل اساسی در پیشرفت کشورها پرداخته ام، به عبارتی بعضی ها پیشرفت نکرده اند، چون شاید قرار نبوده پیشرفت کنند.
🆔 @RahbordChannel
#استعمار
#امپریالیسم
#اقتصاد
#استقلال
🌎📚 @sociologycenter 📚🌍
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🌍📚 باشگاه علوم انسانی 📚🌎
نقد تاریخی اسلام 💩 💩 بخش بیست و سوم مهمترین اثر هویلند، کتاب اسلام از نگاه دیگران است که به تاریخنگاری از صدر اختصاص دارد، و به بررسی آن دوران از نگاه شاهدان عینی غیرمسلمان میپردازد. ظهور اسلام و تمدن اسلامی هم چنان مرکز توجه او در تحقیقاتش است و آخرین…
نقد تاریخی اسلام
💩 💩 بخش بیست و چهارم
گزارشات مستند باستانشناس معاصر بر پایه آثار باستانی به جا مانده از دوران ظهور دین اسلام با تاریخ رستگاری اسلامی که از سوی نویسندگان، سیرهنویسان و راویان اسلامی نگارش گردیده اختلافات بسیاری در مورد شکلگیری دین اسلام را نشان میدهد، لذا وجود این اختلافات بیان واقعیتهای شکلگیری این دین را حداقل در دویست ساله اول ظهوراسلام بسیار دشوار نموده. در صورت اعتماد به گزارشات باستانشناسان معاصر که اعتقاد راسخ دارند حکومت امویان یک حاکمیت مسیحی بوده و در این زمینه مدارک باستانی نظیر سنگنبشته و سکههای ضرب شده به جا مانده از این حاکمیت مسیحی را ارائه مینمایند و عدم اعتمادی که با تاریخنگاری سنتی یا رستگاری اسلام به دلیل تناقضات فراوانی که در آن وجود دارد، این امکان به شدت قوت خواهد گرفت که ظهور دینی به نام اسلام نه در منطقه حجاز بلکه در جغرافیای میانرودان آن زمان شکل گرفته و تناور گردیده. موضوع دیگری که این شک و تردید هر روز بیشتر میکند مدارک باستانی جدیدی است که از سوی کاوشگریهای باستانشناسان کشف و بر گوشههای تاریخی تاریک دین اسلام نور میتاباند تا به لحاظ علمی روند شکلگیری دین اسلام را روشن نماید. این گزارشات میگویند: معاویه، حاکم امویان مسیحی درسال 622 میلادی برای نخستین بار از سوی اعراب غسائی و لخمی منطقه میانرودان در دارابگرد به سمت امیرالمومنین، آنان انتخاب گردید بود. یک سال بعد یعنی سال 623 میلادی کنستاتین دوم، امپراتور بیزانس به دلیل خستگی از جنگهای دینی منطقه قسطنطنیه را رها نموده و تصمیم به مهاجرت به روم میگیرد. با رفتن کنستاتین دوم، از قسطنطنیه فکر تصرف این شهر که پایتخت بیزانس و مرکز قدرت مسیحیت شرقی بوده مورد توجه معاویه، که تا آن زمان یکی از اعراب همپیمان بیزانس بوده قرار میگیرد.
این که آثار باستانی به دست آمده تا چه حد قادر است شکلگیری ابتدائی دین اسلام را مشخص نماید هنوز معلوم نیست، اما به لحاظ تاریخی مشخص است که در جغرافیای میانرودان که زیر سلطه دو امپراتوری ایران و بیزانس قرار داشت قبایل عرب گوناگونی ساکن بودند. مجموعه از قبایل عرب به نام اِیاد در بخش شرقی بیابانهای شام میزیستند و تمدنهای معروف به پترا و تدمر که ویرانههای شکوهمندی از آن هنوز در سوریه و اردن برجا است یادگار این مجموعه از قبایل عرب است. خدای باستانی اینها اللات نام داشت و در نوشتههای هرودوت نیز نام این خدا آمده است. آخرین پادشاه تدمر وهب اللات، معاصر شاپور اول ساسانی بود و رومیها با کشتن وی تدمر را به کلی ویران کردند. خرابههای بزرگ معبد اللات در منطقه تدمر سوریه داستان یک دوران پرشکوه را بازگوئی میکند. این قبایل عرب شام تا اواخر قرن ششم میلادی عموماً به دین مسیح گرویده بودند و چیزی از دین کهن در میانشان نمانده بود. بعد از گسترش اسلام نیز این قبایل خیلی دیر و با آهنگی آهسته در طی یکی دو قرن مسلمان شدند. از این رو برای سخن گفتن واقعی از شکلگیری ابتدائی اسلام هنوز باید پژوهشها ادامه یابد. اما اشاره به این موضوع که مبلغان مسیحی قبایل عرب شام مخصوصاً قبایل ایاد که برای تبلیغ یکتاپرستی به میان قبایل عربستان میرفتند و درمناسبتها و بازارهای فصلی سخنرانی میکردند و شعر میخواندند اثر بسیار محسوسی در توجه دادن قبایل درون عربستان به یکتاپرستی داشتند و داستانهای بسیاری از این مبلغان وارد کتابهای سیره و تاریخ رستگاری اسلام شده است.
ادامه دارد
✍️ #فرامرز_طاهری
#نقد_تاریخی_اسلام
🌎📚 @sociologycenter 📚🌍
گزارشات مستند باستانشناس معاصر بر پایه آثار باستانی به جا مانده از دوران ظهور دین اسلام با تاریخ رستگاری اسلامی که از سوی نویسندگان، سیرهنویسان و راویان اسلامی نگارش گردیده اختلافات بسیاری در مورد شکلگیری دین اسلام را نشان میدهد، لذا وجود این اختلافات بیان واقعیتهای شکلگیری این دین را حداقل در دویست ساله اول ظهوراسلام بسیار دشوار نموده. در صورت اعتماد به گزارشات باستانشناسان معاصر که اعتقاد راسخ دارند حکومت امویان یک حاکمیت مسیحی بوده و در این زمینه مدارک باستانی نظیر سنگنبشته و سکههای ضرب شده به جا مانده از این حاکمیت مسیحی را ارائه مینمایند و عدم اعتمادی که با تاریخنگاری سنتی یا رستگاری اسلام به دلیل تناقضات فراوانی که در آن وجود دارد، این امکان به شدت قوت خواهد گرفت که ظهور دینی به نام اسلام نه در منطقه حجاز بلکه در جغرافیای میانرودان آن زمان شکل گرفته و تناور گردیده. موضوع دیگری که این شک و تردید هر روز بیشتر میکند مدارک باستانی جدیدی است که از سوی کاوشگریهای باستانشناسان کشف و بر گوشههای تاریخی تاریک دین اسلام نور میتاباند تا به لحاظ علمی روند شکلگیری دین اسلام را روشن نماید. این گزارشات میگویند: معاویه، حاکم امویان مسیحی درسال 622 میلادی برای نخستین بار از سوی اعراب غسائی و لخمی منطقه میانرودان در دارابگرد به سمت امیرالمومنین، آنان انتخاب گردید بود. یک سال بعد یعنی سال 623 میلادی کنستاتین دوم، امپراتور بیزانس به دلیل خستگی از جنگهای دینی منطقه قسطنطنیه را رها نموده و تصمیم به مهاجرت به روم میگیرد. با رفتن کنستاتین دوم، از قسطنطنیه فکر تصرف این شهر که پایتخت بیزانس و مرکز قدرت مسیحیت شرقی بوده مورد توجه معاویه، که تا آن زمان یکی از اعراب همپیمان بیزانس بوده قرار میگیرد.
این که آثار باستانی به دست آمده تا چه حد قادر است شکلگیری ابتدائی دین اسلام را مشخص نماید هنوز معلوم نیست، اما به لحاظ تاریخی مشخص است که در جغرافیای میانرودان که زیر سلطه دو امپراتوری ایران و بیزانس قرار داشت قبایل عرب گوناگونی ساکن بودند. مجموعه از قبایل عرب به نام اِیاد در بخش شرقی بیابانهای شام میزیستند و تمدنهای معروف به پترا و تدمر که ویرانههای شکوهمندی از آن هنوز در سوریه و اردن برجا است یادگار این مجموعه از قبایل عرب است. خدای باستانی اینها اللات نام داشت و در نوشتههای هرودوت نیز نام این خدا آمده است. آخرین پادشاه تدمر وهب اللات، معاصر شاپور اول ساسانی بود و رومیها با کشتن وی تدمر را به کلی ویران کردند. خرابههای بزرگ معبد اللات در منطقه تدمر سوریه داستان یک دوران پرشکوه را بازگوئی میکند. این قبایل عرب شام تا اواخر قرن ششم میلادی عموماً به دین مسیح گرویده بودند و چیزی از دین کهن در میانشان نمانده بود. بعد از گسترش اسلام نیز این قبایل خیلی دیر و با آهنگی آهسته در طی یکی دو قرن مسلمان شدند. از این رو برای سخن گفتن واقعی از شکلگیری ابتدائی اسلام هنوز باید پژوهشها ادامه یابد. اما اشاره به این موضوع که مبلغان مسیحی قبایل عرب شام مخصوصاً قبایل ایاد که برای تبلیغ یکتاپرستی به میان قبایل عربستان میرفتند و درمناسبتها و بازارهای فصلی سخنرانی میکردند و شعر میخواندند اثر بسیار محسوسی در توجه دادن قبایل درون عربستان به یکتاپرستی داشتند و داستانهای بسیاری از این مبلغان وارد کتابهای سیره و تاریخ رستگاری اسلام شده است.
ادامه دارد
#نقد_تاریخی_اسلام
🌎📚 @sociologycenter 📚🌍
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
مجری رادیو و نویسنده محافظهکار آمریکایی
از آزادی تا زیبایی، از دانشگاه تا هنر، چپ چگونه ارزش ها و دستاوردهای تمدنی بشری را نابود کرد؟
#فرهنگ
#انتقادی
#چپ
#پست_مدرنیسم
#تمدن
#دانشگاه
#هنر
🌎📚 @sociologycenter 📚🌍
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
مجری رادیو و نویسنده محافظهکار آمریکایی
از آزادی تا زیبایی، از دانشگاه تا هنر، چپ چگونه ارزش ها و دستاوردهای تمدنی بشری را نابود کرد؟
#فرهنگ
#انتقادی
#چپ
#پست_مدرنیسم
#تمدن
#دانشگاه
#هنر
🌎📚 @sociologycenter 📚🌍
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
سفر فردیناند ماژلان و خوان سباستین الکانو به دور دنیا
🎞 دسترسی به سریال بیکران (ماجرای سفرهای ماژلان)
#هنر
#نقاشی
#اسپانیا
#تاریخ
🌎📚 @sociologycenter 📚🌍
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🌍📚 باشگاه علوم انسانی 📚🌎
نقد تاریخی اسلام 💩 💩 بخش بیست و چهارم گزارشات مستند باستانشناس معاصر بر پایه آثار باستانی به جا مانده از دوران ظهور دین اسلام با تاریخ رستگاری اسلامی که از سوی نویسندگان، سیرهنویسان و راویان اسلامی نگارش گردیده اختلافات بسیاری در مورد شکلگیری دین اسلام…
نقد تاریخی اسلام
💩 💩 بخش بیست و پنجم
نهایتا پپ، موفق شد یک بار دیگر پایکولی را کشف کند و از صخرههای کندهکاری شده در سیتو عکسبرداری نموده یک گزارش علمی تهیه نماید. پس از مدتی کردها این فیلمها به تهران انتقال دادند. دانش گسترده پپ، در سکهشناسی به ویژه سکههای اسلامی و همچنین آگاهی ژرف او از تاریخ ایران و اسلام و منطقه خاورمیانه او را به این نتیجه رسانده بود که اسلامشناسی کنونی یک آمیزهی هدایت شده است که از پشتیبانی دولتی برخوردار است، لذا به عنوان یک انسان اندیشمند توانست راه خود را برای درک دیگری از اسلام باز کند. گزارشات باستانشناسی پپ، تجربهای نوین در پژوهش تاریخ آغاز اسلام است که با اتکا به روایات و تاریخنگاری سنتی اسلام صورت نگرفته بلکه با تکیه بر آثار باستانی و مدارک موجود به جا مانده تلاش میکند تا غیرتاریخی بودن روایات و متون اسلامی را آشکار نماید. فلکر پپ، معتقد است سرچشمهی اسلام امروزی مسیحیت شرق بوده که در قلمرو ایران ساسانی به ویژه در میانرودان و خراسان بزرگ بیش از چهار سده ریشه دوانده بود. در این دگردیسی پیچیده از مسیحیت به اسلام به نظر پپ، مکه و مدینه اصلا نقشی نداشتند و به پیروی آن پیامبری به نام محمد، وجود تاریخی نداشته. پپ، همچنین میگوید: درک تاریخی اسلام بدون آشنائی با مسیحیت شرق دشوار است زیرا تازه با شناخت مسیحیت شرق و گفتمان درونی آن از یک سو و تقابل با ادیان دیگر نظیر مزدایسنا، یهودیت، مانویت و بودیسم از سوی دیگراست که میتوان پیشزمینههای اسلام کنونی را شناسائی کرد.
بنا برعقیده فلکر پپ، کشمکشهای پایانناپذیر مسیحشناسی بین قسطنطنیه و بخش شرقی سابق بیزانس سبب شد تا کنساتین دوم، امپراتور بیزانس درسال 648 میلادی طی یک فرمان دینی هرگونه بحث در بارهی موضوع ذات الهی و ذات انسانی مسیح را ممنوع اعلام نماید. لذا معاویه، با استفاده از این فرمان دینی تلاش نمود که اعراب مسیحی شرق و غرب میانرودان را با هم متحد و خود در صدد تشکیل یک امپراتوری عرب باشد. او به عنوان متحد بیزانس به ریاست سوریه رسیده بود و درسال 647 میلادی تا نزدیکی کاپادوکیه پیشروی کرده بود ضمن این که پیش از آن در ارمنستان در عملیات نظامی درگیری داشت. معاویه درسال 659 میلادی برآن شد تا با بیزانس به سازش برسد و آمادگی خود را برای پرداخت خراج اعلام نمود، اما درعین حال اهداف توسعهطلبانه خود را دنبال مینمود. آرزوی معاویه، به عنوان یک حاکم مسیحی منطقه پیروزی بر بیزانس و تشکیل امپراتوری عرب بود، به همین سبب با اتحاد اعراب شرقی و غربی منطقه میانرود در صدد حمله به قسطنطنیه و تصرف آن شهر بود، او به عنوان حاکم سوریه و مصر توانسته بود ناوگان این دو قلمرو را در جهت اهداف خود به کار گیرد. لذا از طریق دور زدن جزایر در مسیر قبرس، رودوس و کوس معاویه، به شبهجزیره کیزیکوس درحوالی قسطنطنیه رسید و درسال 672 میلادی شهر سمیرنا را اشغال نمود و سواحل آن جا به زیر کنترل معاویه، درآمد. سرانجام هنگامی که حمله نهائی به قسطنطنیه آغاز شد معاویه، با چیزی روبرو گردید که انتظارش را نداشت. سلاحی به نام آتش یونانی اجازه نداد که معاویه، موفق به فتح قسطنطنیه شود.
البته در زمینه رخداد تاریخی لشکرکشی معاویه، به سوی آسیایصغیر با هدف فتح قسطنطنیه پایگاه اصلی مسیحیت شرقی اختلاف بین گزارش باستانشناسی معاصر و تاریخ رستگاری یا سنتی اسلام بسیار فاحش است، زیرا گزارشات باستانی شناسی با تکیه بر آثار باستانی به دست آمده معتقد است که معاویه، به عنوان یک حاکم مسیحی چون قسطنطینه را بدون امپراتور دیده بود قصد داشت با تصرف آن شهر جانشین امپراتور شود، درحالی که مورخان اسلامی گزارشات تاریخی براین اساس ارائه کردهاند که معاویه، برای پیروزی اسلام بر مسیحیت و ترویج و گسترش اسلام به قسطنطنیه لشکرکشی نموده بود. درهر صورت علیرغم موفقیتهای ظاهری معاویه، پروژه عربها برای اشغال قسطنطنیه به دلایل تغییرات سیاسی در امپراتوری بیزانس با شکست روبرو شد. دراین لشکرکشی با این که معاویه، موفق به محاصره قسطنطنیه شده بود اما پیروز آن میدان نبود، زیرا بیشتر ناوگان او طعمه سلاح آتش یونانی گردید و باقی مانده آن در هنگام برگشت طی توفانی از بین رفت و پیادهنظامش در آسیای صغیر بشدت شکست خورد. با این شکست معاویه، متعهد گردید که سالیانه به بیزانس خراج دهد که شامل طلا، اسب و برده میشد. با این شکست نه تنها اتحادی که بین قبایل متفاوت عرب شرق و غرب ساکن میانرودان بوجود آورده بود نیز از بین رفت، بلکه باعث شد الهیات امپراتوری بیزانس از وزنه بیشتری برخواردار شود، ضمن این که اعراب مسیحی شرقی و غربی دیگر حاضر نبودند به فرمان معاویه تمکین کنند، بلکه با ایجاد شکافهای عقیدتی درمیان آنان در مسایل کلامی مسیحیت نگاهها به قسطنطنیه معطوف شد.
ادامه دارد
✍️ #فرامرز_طاهری
#نقد_تاریخی_اسلام
🌎📚 @sociologycenter 📚🌍
نهایتا پپ، موفق شد یک بار دیگر پایکولی را کشف کند و از صخرههای کندهکاری شده در سیتو عکسبرداری نموده یک گزارش علمی تهیه نماید. پس از مدتی کردها این فیلمها به تهران انتقال دادند. دانش گسترده پپ، در سکهشناسی به ویژه سکههای اسلامی و همچنین آگاهی ژرف او از تاریخ ایران و اسلام و منطقه خاورمیانه او را به این نتیجه رسانده بود که اسلامشناسی کنونی یک آمیزهی هدایت شده است که از پشتیبانی دولتی برخوردار است، لذا به عنوان یک انسان اندیشمند توانست راه خود را برای درک دیگری از اسلام باز کند. گزارشات باستانشناسی پپ، تجربهای نوین در پژوهش تاریخ آغاز اسلام است که با اتکا به روایات و تاریخنگاری سنتی اسلام صورت نگرفته بلکه با تکیه بر آثار باستانی و مدارک موجود به جا مانده تلاش میکند تا غیرتاریخی بودن روایات و متون اسلامی را آشکار نماید. فلکر پپ، معتقد است سرچشمهی اسلام امروزی مسیحیت شرق بوده که در قلمرو ایران ساسانی به ویژه در میانرودان و خراسان بزرگ بیش از چهار سده ریشه دوانده بود. در این دگردیسی پیچیده از مسیحیت به اسلام به نظر پپ، مکه و مدینه اصلا نقشی نداشتند و به پیروی آن پیامبری به نام محمد، وجود تاریخی نداشته. پپ، همچنین میگوید: درک تاریخی اسلام بدون آشنائی با مسیحیت شرق دشوار است زیرا تازه با شناخت مسیحیت شرق و گفتمان درونی آن از یک سو و تقابل با ادیان دیگر نظیر مزدایسنا، یهودیت، مانویت و بودیسم از سوی دیگراست که میتوان پیشزمینههای اسلام کنونی را شناسائی کرد.
بنا برعقیده فلکر پپ، کشمکشهای پایانناپذیر مسیحشناسی بین قسطنطنیه و بخش شرقی سابق بیزانس سبب شد تا کنساتین دوم، امپراتور بیزانس درسال 648 میلادی طی یک فرمان دینی هرگونه بحث در بارهی موضوع ذات الهی و ذات انسانی مسیح را ممنوع اعلام نماید. لذا معاویه، با استفاده از این فرمان دینی تلاش نمود که اعراب مسیحی شرق و غرب میانرودان را با هم متحد و خود در صدد تشکیل یک امپراتوری عرب باشد. او به عنوان متحد بیزانس به ریاست سوریه رسیده بود و درسال 647 میلادی تا نزدیکی کاپادوکیه پیشروی کرده بود ضمن این که پیش از آن در ارمنستان در عملیات نظامی درگیری داشت. معاویه درسال 659 میلادی برآن شد تا با بیزانس به سازش برسد و آمادگی خود را برای پرداخت خراج اعلام نمود، اما درعین حال اهداف توسعهطلبانه خود را دنبال مینمود. آرزوی معاویه، به عنوان یک حاکم مسیحی منطقه پیروزی بر بیزانس و تشکیل امپراتوری عرب بود، به همین سبب با اتحاد اعراب شرقی و غربی منطقه میانرود در صدد حمله به قسطنطنیه و تصرف آن شهر بود، او به عنوان حاکم سوریه و مصر توانسته بود ناوگان این دو قلمرو را در جهت اهداف خود به کار گیرد. لذا از طریق دور زدن جزایر در مسیر قبرس، رودوس و کوس معاویه، به شبهجزیره کیزیکوس درحوالی قسطنطنیه رسید و درسال 672 میلادی شهر سمیرنا را اشغال نمود و سواحل آن جا به زیر کنترل معاویه، درآمد. سرانجام هنگامی که حمله نهائی به قسطنطنیه آغاز شد معاویه، با چیزی روبرو گردید که انتظارش را نداشت. سلاحی به نام آتش یونانی اجازه نداد که معاویه، موفق به فتح قسطنطنیه شود.
البته در زمینه رخداد تاریخی لشکرکشی معاویه، به سوی آسیایصغیر با هدف فتح قسطنطنیه پایگاه اصلی مسیحیت شرقی اختلاف بین گزارش باستانشناسی معاصر و تاریخ رستگاری یا سنتی اسلام بسیار فاحش است، زیرا گزارشات باستانی شناسی با تکیه بر آثار باستانی به دست آمده معتقد است که معاویه، به عنوان یک حاکم مسیحی چون قسطنطینه را بدون امپراتور دیده بود قصد داشت با تصرف آن شهر جانشین امپراتور شود، درحالی که مورخان اسلامی گزارشات تاریخی براین اساس ارائه کردهاند که معاویه، برای پیروزی اسلام بر مسیحیت و ترویج و گسترش اسلام به قسطنطنیه لشکرکشی نموده بود. درهر صورت علیرغم موفقیتهای ظاهری معاویه، پروژه عربها برای اشغال قسطنطنیه به دلایل تغییرات سیاسی در امپراتوری بیزانس با شکست روبرو شد. دراین لشکرکشی با این که معاویه، موفق به محاصره قسطنطنیه شده بود اما پیروز آن میدان نبود، زیرا بیشتر ناوگان او طعمه سلاح آتش یونانی گردید و باقی مانده آن در هنگام برگشت طی توفانی از بین رفت و پیادهنظامش در آسیای صغیر بشدت شکست خورد. با این شکست معاویه، متعهد گردید که سالیانه به بیزانس خراج دهد که شامل طلا، اسب و برده میشد. با این شکست نه تنها اتحادی که بین قبایل متفاوت عرب شرق و غرب ساکن میانرودان بوجود آورده بود نیز از بین رفت، بلکه باعث شد الهیات امپراتوری بیزانس از وزنه بیشتری برخواردار شود، ضمن این که اعراب مسیحی شرقی و غربی دیگر حاضر نبودند به فرمان معاویه تمکین کنند، بلکه با ایجاد شکافهای عقیدتی درمیان آنان در مسایل کلامی مسیحیت نگاهها به قسطنطنیه معطوف شد.
ادامه دارد
#نقد_تاریخی_اسلام
🌎📚 @sociologycenter 📚🌍
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
آشنایی با اندیشه اقتصادی خاویر میلی
🔡 ۱۶۰۰ کلمه
#اقتصاد
#آرژانتین
#لیبرترینیسم
#مکتب_اتریش
🌎📚 @sociologycenter 📚🌍
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Telegraph
آشنایی با اندیشه اقتصادی خاویر میلی
https://t.me/UTfinance خاویر میلی آرژانتینی اولین رییس جمهور در دنیا است که خود را لیبرتارین و آنارکوکاپیتالیست میخواند. پیروزی او در انتخابات چندان مورد انتظار نبود و این سوال مطرح میشود که چطور یک لیبرتارین به جایگاهی رسیده که پیروز انتخابات ریاست جمهوری…
ابعاد اخلاقی رفتار مغرضانه ظاهرا جذابیت گستردهای در میان روشنفکران دارد. روشنفکران هیچ فرصتی را که بتوانند از بعد اخلاقی بر جامعه تأثیر بگذارند و جریان حاکم را هدایت کنند، از دست نمیدهند. خواه میخواهد آن چیز مخالفت با مجازاتهای سخت علیه مجرمان باشد و خواه اصرار بر به کارگیری قرارداد ژنو برای دستگیری تروریستهایی که نه قرارداد ژنو را امضا کردهاند و نه تحت پوشش آن قرار دارند. داشتن معیارهای اخلاقی دوگانه متناقض در قضاوتهایشان باعث میشود که ایالات متحده را برای اقداماتی مورد انتقاد قرار دهند که اگر کشورهای دیگر همان کار یا بدتر از آن را انجام بدهند، راجع به آن موضوع بحث و انتقادی صورت نمیگیرد و اگر هم رخ دهد، بسیار سطحی و گذرا است. وقتی از آنها دلیل این رفتار دوگانه را میپرسیم با این پاسخ روبرو میشویم که ما باید معیارهای اخلاقی بالاتری نسبت به سایرین داشته باشیم. بنابراین یک اظهار نظر ضمنی نژادپرستانه، در برابر سر بریدن افراد بیگناه توسط تروریستها و پخش فایلهای ویدئویی این سر بریدنها، میتواند خشم بیشتری را در رسانههای آمریکایی ایجاد کند. به ندرت پیش میآید که دغدغه چندانی درمورد تأثیر فزاینده فیلتر متعصبانه اطلاعات، به ویژه برای محصلهایی که چشم به دهان روشنفکران دوختهاند و آموزههای خود را از مدارس و دانشگاهها دریافت میکنند، از خود نشان دهند و دغدغهای که چند فرهنگی نامیده میشود، به ندرت تصویری تمام و کمال را از خوبیها و بدیها در جوامع نشان میدهد.
موضوعی که بسیار رایجتر است، وقتی است که روشنفکران در مورد تاریخ و شرایط اخیر ایالات متحده یا تمدن غربی بحث میکنند، تأکید آنها بیشتر نقاط تاریک و برجستهسازی آن صورت میگیرد، درحالی که این رویکرد در برابر کشورهای غیرغربی مانند هند، کاملاً متفاوت است و همان نقاط تاریک مورد چشمپوشی قرار میگیرد و با دیده اغماض به آن نگاه میکنند.
📗 روشنفکران و جامعه
آنجا که روشنفکران خطا میکنند
#اخلاق، #تاریخ، #جامعه_شناسی
#روشنفکری، #تروریسم، #نژادپرستی، #تمدن، #غرب
🌎📚 @sociologycenter 📚🌍
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
📆 آوریل هزار و نهصد هفتاد و پنج میلادی، سواحل ویتنام صحنه یکی از ترسناکترین و پر اضطرابترین فرارهای جمعی در طول تاریخ بود، دو سال پس از خروج ارتش آمریکا از ویتنام، حالا ارتش کمونیست ویتنام شمالی همراه با ویتکنگها به سرعت به سایگون پایتخت ویتنام جنوبی نزدیک میشد. چند هفته پیش خمرهای سرخ در کامبوج پنوم پن را تصرف کرده و با تهدید به توپ بستن سفارت خانههای خارجی پناهندگان را از آنجا خارج و در مواردی در مقابل چشم سفرای خارجی و در محوطه بیرون از سفارت اعدام کرده بودند.
در این شرایط نیروی دریایی آمریکا ناچار شد عملیات بزرگی را برای انتقال پناهجویان ویتنامی سازمان دهد. وقت کم و وضعیت چنان آشفته بود که بینظمیها وصحنههای دراماتیک کم نظیری اتفاق افتاد. یکی از عجیبترین و منحصر به فرد ترین صحنهها در دو ناو آمریکایی اوکیناوا و میدوی رخ داد، زمانی که ملوانان و کارکنان ناو ناچار شدند برای باز کردن جا برای ورود انبوهی از پناهندگان که با قایق و هلیکوپتر میآمدند، دهها فروند از هلیکوپترهای خود را از روی عرشه به دریا انداخته و نابود کنند.
نابود کردن صدها میلیون دلار تجهیزات نظامی تصمیم دشواری بود اما شرایط به قدری آشفته و اضطراری بود که اگر این کار را نمیکردند، چند هزار نفر پناهنده با اتمام سوخت هواگردها یا غرق شدن قایقهایشان میمردند.
این پایانی تراژیک برای رویاهای روشنفکران و دانشجویان چپگرای غربی در مورد "آرمان شکوهمند خلق ویتنام" و "حقانیت سی سال مبارزه خستگی ناپذیر ویتکنگها" بود. چند ماه بعد کمونیستهای کامبوجی وحشتناکترین قتلعام و سرکوب تاریخ را کلید زده و کمونیستهای ویتنامی دهها هزار نفر را اعدام کرده و یا در اردوگاههای بازپروری سیاسی به قتل رساندند. تلاش برای فرار از ویتنام تا سالها بعد ادامه داشت و کمتر روزی بود که خبری از غرق شدن قایقها و مرگ دهها پناهجوی ویتنامی در رسانهها منتشر نشود.
دقت کنید: بیثباتی یا جنگی در کار نبود. این صلح کمونیستی بود که مانند همیشه بیشتر از جنگ ضد کمونیستی آدم میکشت و تلفات میگرفت. سکانس پایانی جنگ ویتنام و هندوچین یکی از برگشتگاههایی بود که جو ذهنی جهانی را تغییر داد و زوال سیطره فکری چپگرایی دوران جنگ سرد را رقم زد. تاثیر آن در اروپا و به خصوص در فضای روشنفکری فرانسه چشمگیر بود. پیشتر به آن صحنه نمادین و مشهور سرافکندگی سارتر در سمینار چارهجویی برای کمک به پناهندگان ویتنامی اشاره کردم. فرجام به اصطلاح مبارزه شکوهمند خلق ویتنام روشنفکری چپگرا در فرانسه را بی آبرو و بی اعتبار کرد و در کلیت جهان غرب و حتی بخشهای دیگر جهان زمینه را برای شیفت بزرگ آغاز دهه نود میلادی به سوی لیبرالیسم و آزادیخواهی واقعی آماده کرد.
✍️ #توس_تهماسبی
🆔 @toos1989
پژوهشگر تاریخ معاصر و علوم سیاسی
#تاریخ، #تاریخ_سیاسی، #تاریخ_معاصر
#ویتنام، #چپ، #کمونیسم، #لیبرالیسم
🌎📚 @sociologycenter 📚🌍
در این شرایط نیروی دریایی آمریکا ناچار شد عملیات بزرگی را برای انتقال پناهجویان ویتنامی سازمان دهد. وقت کم و وضعیت چنان آشفته بود که بینظمیها وصحنههای دراماتیک کم نظیری اتفاق افتاد. یکی از عجیبترین و منحصر به فرد ترین صحنهها در دو ناو آمریکایی اوکیناوا و میدوی رخ داد، زمانی که ملوانان و کارکنان ناو ناچار شدند برای باز کردن جا برای ورود انبوهی از پناهندگان که با قایق و هلیکوپتر میآمدند، دهها فروند از هلیکوپترهای خود را از روی عرشه به دریا انداخته و نابود کنند.
نابود کردن صدها میلیون دلار تجهیزات نظامی تصمیم دشواری بود اما شرایط به قدری آشفته و اضطراری بود که اگر این کار را نمیکردند، چند هزار نفر پناهنده با اتمام سوخت هواگردها یا غرق شدن قایقهایشان میمردند.
این پایانی تراژیک برای رویاهای روشنفکران و دانشجویان چپگرای غربی در مورد "آرمان شکوهمند خلق ویتنام" و "حقانیت سی سال مبارزه خستگی ناپذیر ویتکنگها" بود. چند ماه بعد کمونیستهای کامبوجی وحشتناکترین قتلعام و سرکوب تاریخ را کلید زده و کمونیستهای ویتنامی دهها هزار نفر را اعدام کرده و یا در اردوگاههای بازپروری سیاسی به قتل رساندند. تلاش برای فرار از ویتنام تا سالها بعد ادامه داشت و کمتر روزی بود که خبری از غرق شدن قایقها و مرگ دهها پناهجوی ویتنامی در رسانهها منتشر نشود.
دقت کنید: بیثباتی یا جنگی در کار نبود. این صلح کمونیستی بود که مانند همیشه بیشتر از جنگ ضد کمونیستی آدم میکشت و تلفات میگرفت. سکانس پایانی جنگ ویتنام و هندوچین یکی از برگشتگاههایی بود که جو ذهنی جهانی را تغییر داد و زوال سیطره فکری چپگرایی دوران جنگ سرد را رقم زد. تاثیر آن در اروپا و به خصوص در فضای روشنفکری فرانسه چشمگیر بود. پیشتر به آن صحنه نمادین و مشهور سرافکندگی سارتر در سمینار چارهجویی برای کمک به پناهندگان ویتنامی اشاره کردم. فرجام به اصطلاح مبارزه شکوهمند خلق ویتنام روشنفکری چپگرا در فرانسه را بی آبرو و بی اعتبار کرد و در کلیت جهان غرب و حتی بخشهای دیگر جهان زمینه را برای شیفت بزرگ آغاز دهه نود میلادی به سوی لیبرالیسم و آزادیخواهی واقعی آماده کرد.
🆔 @toos1989
پژوهشگر تاریخ معاصر و علوم سیاسی
#تاریخ، #تاریخ_سیاسی، #تاریخ_معاصر
#ویتنام، #چپ، #کمونیسم، #لیبرالیسم
🌎📚 @sociologycenter 📚🌍
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM