صبح و شعر
658 subscribers
2.13K photos
278 videos
327 files
3.21K links
ادبیات هست چون جهان برای جان‌های عاصی کافی نیست.🥰😍 🎼🎧📖📚
Download Telegram
با من بگو: «وقتی که صدها صدهزاران سال

بگذشت،

آنگاه...»

اما مگو: «هرگز!»

هرگز چه دور است، آه!

هرگز چه وحشتناک،

هرگز چه بی رحم است!


#اسماعیل_خویی

اسماعیل خویی، شاعر ایرانی و از اعضای موسس کانون نویسندگان ایران صبح روز سه‌شنبه، چهارم خرداد در ۸۳ سالگی در لندن درگذشت.
گرامى ياد و مانا نامش🖤☘️
@sonhosher
Forwarded from اتچ بات
#موسيقى_خوب_بشنويم 🎼🎵🎶🌾🍃
#شعر_خوب_بخوانيم

وقتی که من بچه بودم
پرواز یک بادبادک
می بردت از بام های سحر خیزی ی پلک
تا نارنجزاران خورشید
آه آن فاصله های کوتاه
وقتی که من بچه بودم
خوبی زنی بود
که بوی سیگار میداد
و اشکهای درشتش
از پشت آن عینک ذره بینی
با صوت قرآن می آمیخت
وقتی که من بچه بودم
آب و زمین و هوا بیشتر بود
و جیرجیرک شبها
در متن موسیقی ماه و خاموشی ژرف
آواز می خواند
وقتی که من بچه بودم
لذت خطی بود
از سنگ تا زوزه آن سگ پیر رنجور
آه آن دستهای ستمکار مظلوم
وقتی که من بچه بودم
می شد ببینی
آن قمری ناتوان را
که بالش زین سوی قیچی
با باد می رفت می شد
آری می شد ببینی
و با غروری به بیرحمی بی ریایی
تنها بخندی
وقتی که من بچه بودم
در هر هزاران و یک شب
یک قصه بس بود
تا خواب و بیداری خوابناکت
سرشار باشد
وقتی که من بچه بودم
زور خدا بیشتر بود
وقتی که من بچه بودم
بر پنجره های لبخند
اهلی ترین سارهای سرور آشیان داشتند
آه آن روزها گربه های تفکر
چندین فراوان نبودند
وقتی که من بچه بودم
مردم نبودند
وقتی که من بچه بودم
غم بود اما کم بود

آواى: #فرهادمهراد
شعر : #اسماعیل_خویی
تنظیم: #آندرانیک

شبتون بى غم🥰🙏🏻

@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁🌸❁✦•‏​‏··•​​‏━

⭕️ #تك_خطى_خاص⭕️

ورنه دیر می‌شود

آی تو
ابر کامکار
بر من ، این به راه باد مشتی از غبار
نم نم نوازشی ، اگر نه آبشار بخششی ،
ببار
ورنه دیر می‌شود…
دیر


#اسماعیل_خویی

━•··‏​‏​​‏•✦❁🌸❁✦•‏​‏··•​​‏━
عصرتان دلنواز🍃🌾
@sobhosher
━··‏​‏​​‏•✦❁🍂❁✦•‏​‏··•​​‏━
#شعرامروز

━··‏​‏​​‏•✦❁🍁❁✦•‏​‏··•​​‏━

(فَراغت از تو نجستم)

فراق از تو كشیدم ، فراغت از تو نجُستم
همان دل است هنوزم كه بود روزِ نخستم

كشیدم آنچه بشاید، نجُستم آنچه نباید
فراق از تو كشیدم، فراغت از تو نجُستم

ز ما پذیرش و حاشا ؛ جهانیان به تماشا
تو دام چینى و چابک؛ من آهوى تو كه چُستم

من از نبرد نپیچم؛ ولى به چنگِ تو هیچم
چنان كه در كفِ گُرد آفریده زاده‌ی رستم

من و به كارِ تو سُستى؟! زهى خطا، به دُرُستى
همین به عهد شكستن كشیده كار، كه سُستم

منم كه دیده و دل پاک دارم از همه بدها
كه دستِ دیده و دل از جهان به عشقِ تو شُستم

تو را دو دیده‌ى دلجو، بُوَد ز تیره‌ى آهو
چنین كه رامِ تو آمد گریزپا دلِ چُستم

كهن ز نو نشناسم؛ مویز و مو نشناسم
چنین كه شادم و غمگین؛ چنین كه مَستم و مُستم

بپوش چشم، به آزادگى، ز بى برى من
كه، سرو اگر شدم، از ریشه هاى عشق تو رُستم

درست دِه مىِ نابم؛ خراب كن به شرابم
گمان مدار خرابم، كه من خراب دُرُستم
 
✍🏻: #اسماعیل_خویی

━··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher