Audio
اگرچه درطلیعه ی...
به قلم : #م_توسلی
اجرا : #مريم_رضوی
موسیقی : آلبوم #فریاد
آهنگساز: استاد #حسین_علیزاده
آواز استاد #شجریان
مبارک زاد روز استاد بي بديل آواز #محمدرضا_شجریان
💐🎂
@sobhosher
به قلم : #م_توسلی
اجرا : #مريم_رضوی
موسیقی : آلبوم #فریاد
آهنگساز: استاد #حسین_علیزاده
آواز استاد #شجریان
مبارک زاد روز استاد بي بديل آواز #محمدرضا_شجریان
💐🎂
@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
#موسيقى_خوب_بشنويم 🎧🎼🎶🎵🌸🌺
#شعرخوب_بخوانيم
طليعه بهار
آرد، آرد صبا از بّر تو، عطر گل از بستر تو، زان مرمرین پیکر تو
نرگس شود خیره بر آن، چشمان افسونگر تو، بنفشه شرمنده شود، زان عطر جان
پرور تو
آرد صبا خرمن گل، ریزد ز پا تا سر تو، آرد صبا خرمن گل، ریزد ز پا تا سر
تو
ناامیدی ز من گریزد که ز تو دمی نتوانم، نتوانم که جان به پیش قدمت
نفشانم
جلوه گر چو گوهری، همچو نور سَحری، قبله گاه هنری
آرد، آرد صبا از بّر تو، عطر گل از بستر تو، زان مرمرین پیکر تو
نرگس شود خیره بر آن، چشمان افسونگر تو، بنفشه شرمنده شود، زان عطر جان
پرور تو...
***
صبا به تهنیت پیر می فروش آمد
که موسم طرب و عیش و ناز و نوش آمد
هوا مسیح نفس گشت و باد نافه گشای
درخت سبز شد و مرغ در خروش آمد
تنور لاله چنان برفروخت باد بهار
که غنچه غرق عرق گشت و گل به جوش آمد
به گوش هوش نیوش از من و به عشرت کوش
که این سخن سحر از هاتفم به گوش آمد
ز فکر تفرقه بازآی تا شوی مجموع
به حکم آن که چو شد اهرمن سروش آمد
ز مرغ صبح ندانم که سوسن آزاد
چه گوش کرد که با ده زبان خموش آمد
چه جای صحبت نامحرم است مجلس انس
سر پیاله بپوشان که خرقه پوش آمد
ز خانقاه به میخانه میرود #حافظ
مگر ز مستی زهد ریا به هوش آمد
آواى: #الهه & #شجریان
تار : #شهناز
ویولن: #یاحقی
شبتان سرشار آرامش💐🥰
@sobhosher
#شعرخوب_بخوانيم
طليعه بهار
آرد، آرد صبا از بّر تو، عطر گل از بستر تو، زان مرمرین پیکر تو
نرگس شود خیره بر آن، چشمان افسونگر تو، بنفشه شرمنده شود، زان عطر جان
پرور تو
آرد صبا خرمن گل، ریزد ز پا تا سر تو، آرد صبا خرمن گل، ریزد ز پا تا سر
تو
ناامیدی ز من گریزد که ز تو دمی نتوانم، نتوانم که جان به پیش قدمت
نفشانم
جلوه گر چو گوهری، همچو نور سَحری، قبله گاه هنری
آرد، آرد صبا از بّر تو، عطر گل از بستر تو، زان مرمرین پیکر تو
نرگس شود خیره بر آن، چشمان افسونگر تو، بنفشه شرمنده شود، زان عطر جان
پرور تو...
***
صبا به تهنیت پیر می فروش آمد
که موسم طرب و عیش و ناز و نوش آمد
هوا مسیح نفس گشت و باد نافه گشای
درخت سبز شد و مرغ در خروش آمد
تنور لاله چنان برفروخت باد بهار
که غنچه غرق عرق گشت و گل به جوش آمد
به گوش هوش نیوش از من و به عشرت کوش
که این سخن سحر از هاتفم به گوش آمد
ز فکر تفرقه بازآی تا شوی مجموع
به حکم آن که چو شد اهرمن سروش آمد
ز مرغ صبح ندانم که سوسن آزاد
چه گوش کرد که با ده زبان خموش آمد
چه جای صحبت نامحرم است مجلس انس
سر پیاله بپوشان که خرقه پوش آمد
ز خانقاه به میخانه میرود #حافظ
مگر ز مستی زهد ریا به هوش آمد
آواى: #الهه & #شجریان
تار : #شهناز
ویولن: #یاحقی
شبتان سرشار آرامش💐🥰
@sobhosher
Telegram
attach 📎
#شجریان_نمیمیرد
🔹شجریان نمیمیرد. آن که در دل مردمش نشسته و صدای کشورش شده نمیمیرد. مگر فردوسی مُرد؟ گیرم که فردوسی مطرود شده بود. گیرم که جهان به کام عنصری و فرخی و عسجدی و فلان و فلان میرفت.
گیرم سلطانمحمود قدرش را نشناخت و با او ناسپاسی کرد. گیرم که مظلوم و رنجیده در کنج تنهایی و اندوه و تهیدستی گذشته شد. گیرم که اجازه ندادند پیکرش را در گورستان مسلمانان به خاک بسپارند. سرانجام چه شد؟هیچ! فردوسی در باغ خود به خاک رفت اما نمرد؛ مردم نگذاشتند بمیرد. مردم نگذاشتند نام و یاد شاعر ملّیشان گم و کم شود.
اگر فردوسی عمر و مال و جان و جهان خود را فدای نگاهبانی از هویت ملّی ایرانیان و زبان فارسی کرد ملّت ایران هم از ذکر جمیل فردوسی و شاهنامه مثل آتش مقدّس نگاهبانی کرد. شاهنامه ماند و در متن زندگی ایرانی روزبهروز بالندهتر شد. اکنون نیز فردوسی، نزد مردم عزیز و شاهنامه کتاب بزرگ و زندگیساز ایرانیان است.
سلطانمحمود اما از هماندم که در باغ پیروزی دفن شد مُرد. از هماندم که مرد مُلکش دوپاره شد. میراثخوارانش به جان هم افتادند. ده سال از مرگش نگذشت که دولتش بر باد خواری رفت. پسرش مسعود شکستخورده و مُلکومالباخته در قلعتی دوردست زجرکش شد. آنهمه قالوقیل و منممنمِ شاه غازی - گشایندۀ هند و قمعکنندۀ قرمطیان- مثل برف آب شد. مرگ مُهر خاتمت زد بر نامۀ خودکامهای که هنر و ادب و علم را هم یکسره زیر سیطرۀ خود میخواست و از هنرمندان و دانشمندان توقع داشت که سخن بر مراد قدرت او بگویند نه به مقتضای سلطنت علم و هنر خویش. سلطانمحمود که مدیحهسرایانش او را جاودان میدانستند،اکنون کجاست؟ مُرد مُرد او مُرد. با مرگش هم تمام شد.
امروز هیچ تأثیری بر جهان ما ندارد. شده است آینۀ عبرت.
شده است نماد سلطانی که به قول سعدی در گور هم نگران است که مُلکش با دگران است.
بیت زیر فشردۀ تاریخ است. داوری تاریخ است در منازعت میان هنری که محبوب مردم است و سیاستی که صرفاً پشت به سرنیزه دارد:
🔻🔺🔻
برفت شوکت محمود و در زمانه نماند
جز این فسانه که نشناخت قدر فردوسی
شجریان هم مثل فردوسی ماندگار است. اگر فردوسی شاعر ملّی ایران است شجریان خوانندۀ ملّی ایران است.
🔺🔻🔺🔻
نمیرم ازین پس که من زندهام
که تخم «هنر» را پراکندهام
هر آن کس که دارد هش و رای و دین
پس از مرگ بر من کند آفرین
🔻🔺🔻🔺
#میلادعظیمی
@sobhosher
🔹شجریان نمیمیرد. آن که در دل مردمش نشسته و صدای کشورش شده نمیمیرد. مگر فردوسی مُرد؟ گیرم که فردوسی مطرود شده بود. گیرم که جهان به کام عنصری و فرخی و عسجدی و فلان و فلان میرفت.
گیرم سلطانمحمود قدرش را نشناخت و با او ناسپاسی کرد. گیرم که مظلوم و رنجیده در کنج تنهایی و اندوه و تهیدستی گذشته شد. گیرم که اجازه ندادند پیکرش را در گورستان مسلمانان به خاک بسپارند. سرانجام چه شد؟هیچ! فردوسی در باغ خود به خاک رفت اما نمرد؛ مردم نگذاشتند بمیرد. مردم نگذاشتند نام و یاد شاعر ملّیشان گم و کم شود.
اگر فردوسی عمر و مال و جان و جهان خود را فدای نگاهبانی از هویت ملّی ایرانیان و زبان فارسی کرد ملّت ایران هم از ذکر جمیل فردوسی و شاهنامه مثل آتش مقدّس نگاهبانی کرد. شاهنامه ماند و در متن زندگی ایرانی روزبهروز بالندهتر شد. اکنون نیز فردوسی، نزد مردم عزیز و شاهنامه کتاب بزرگ و زندگیساز ایرانیان است.
سلطانمحمود اما از هماندم که در باغ پیروزی دفن شد مُرد. از هماندم که مرد مُلکش دوپاره شد. میراثخوارانش به جان هم افتادند. ده سال از مرگش نگذشت که دولتش بر باد خواری رفت. پسرش مسعود شکستخورده و مُلکومالباخته در قلعتی دوردست زجرکش شد. آنهمه قالوقیل و منممنمِ شاه غازی - گشایندۀ هند و قمعکنندۀ قرمطیان- مثل برف آب شد. مرگ مُهر خاتمت زد بر نامۀ خودکامهای که هنر و ادب و علم را هم یکسره زیر سیطرۀ خود میخواست و از هنرمندان و دانشمندان توقع داشت که سخن بر مراد قدرت او بگویند نه به مقتضای سلطنت علم و هنر خویش. سلطانمحمود که مدیحهسرایانش او را جاودان میدانستند،اکنون کجاست؟ مُرد مُرد او مُرد. با مرگش هم تمام شد.
امروز هیچ تأثیری بر جهان ما ندارد. شده است آینۀ عبرت.
شده است نماد سلطانی که به قول سعدی در گور هم نگران است که مُلکش با دگران است.
بیت زیر فشردۀ تاریخ است. داوری تاریخ است در منازعت میان هنری که محبوب مردم است و سیاستی که صرفاً پشت به سرنیزه دارد:
🔻🔺🔻
برفت شوکت محمود و در زمانه نماند
جز این فسانه که نشناخت قدر فردوسی
شجریان هم مثل فردوسی ماندگار است. اگر فردوسی شاعر ملّی ایران است شجریان خوانندۀ ملّی ایران است.
🔺🔻🔺🔻
نمیرم ازین پس که من زندهام
که تخم «هنر» را پراکندهام
هر آن کس که دارد هش و رای و دین
پس از مرگ بر من کند آفرین
🔻🔺🔻🔺
#میلادعظیمی
@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
#موسيقى_خوب_بشنويم 🎧🎼🎶🎵🍂🍁
#شعرخوب_بخوانيم
باد صبا
باد صبا بر گل گذر کن
گل گذر کن،گل گذر کن
از حال گل ما را خبر کن
نازنین ما را خبر کن
با مدعی کمتر بنشین
نازنین ای مه جبین
بیچاره عاشق،ناله تا کی
یا دل مده یا ترک سرکن
شد خون فشان چشم تر من
پر خون دل شد ساغر من
ای یار عزیز مطبوع و تمیز
در فصل بهار با ما مستیز
آخر گذشت آب از سر من
ببین چشم تر من
گل چاک غم بر پیرهن زد
از غیرت آتش در چمن زد
بلبل چو من شد در چمن
دستان سرا بهر وطن
دیدی که ظالم تیشهاش را
آخر به پای خویشتن زد
ایرانیان از بهر خدا
یک دل شوید از صدق و صفا
تا چند نفاق تا کی دغلی
تا چند غرض تاکی دو دلی
آخر بس است این بد عملی
بس است این منفعلی
شاعر: #محمدتقی_بهار فراخور گرامى زادروزش مانا نام و يادش💐
آهنگساز:جهانگیر مراد
آواى :استاد محمد رضا #شجریان
دستگاه:همایون،آواز #شوشتری
تنور دلتان گرم 🥰🙏🏻
@sobhosher
#شعرخوب_بخوانيم
باد صبا
باد صبا بر گل گذر کن
گل گذر کن،گل گذر کن
از حال گل ما را خبر کن
نازنین ما را خبر کن
با مدعی کمتر بنشین
نازنین ای مه جبین
بیچاره عاشق،ناله تا کی
یا دل مده یا ترک سرکن
شد خون فشان چشم تر من
پر خون دل شد ساغر من
ای یار عزیز مطبوع و تمیز
در فصل بهار با ما مستیز
آخر گذشت آب از سر من
ببین چشم تر من
گل چاک غم بر پیرهن زد
از غیرت آتش در چمن زد
بلبل چو من شد در چمن
دستان سرا بهر وطن
دیدی که ظالم تیشهاش را
آخر به پای خویشتن زد
ایرانیان از بهر خدا
یک دل شوید از صدق و صفا
تا چند نفاق تا کی دغلی
تا چند غرض تاکی دو دلی
آخر بس است این بد عملی
بس است این منفعلی
شاعر: #محمدتقی_بهار فراخور گرامى زادروزش مانا نام و يادش💐
آهنگساز:جهانگیر مراد
آواى :استاد محمد رضا #شجریان
دستگاه:همایون،آواز #شوشتری
تنور دلتان گرم 🥰🙏🏻
@sobhosher
Telegram
attach 📎
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
━•··•✦❁🌸❁✦•··•━
⭕️ #تك_خطى_خاص⭕️
بگذار تا مقابل روی تو بگذریم
دزدیده در شمایل خوب تو بنگریم
از دشمنان برند شکایت به دوستان
چون دوست دشمن است شکایت کجا بریم
✍🏻: #حافظ
خوشنویس: #بختیاری
🎼: #شجریان
━•··•✦❁🌸❁✦•··•━
@sobhosher
⭕️ #تك_خطى_خاص⭕️
بگذار تا مقابل روی تو بگذریم
دزدیده در شمایل خوب تو بنگریم
از دشمنان برند شکایت به دوستان
چون دوست دشمن است شکایت کجا بریم
✍🏻: #حافظ
خوشنویس: #بختیاری
🎼: #شجریان
━•··•✦❁🌸❁✦•··•━
@sobhosher