‍ ‍ #موسيقى_خوب_بشنويم🎼🎶🎵🌸☘️
#شعر_خوب_بخوانیم

Soldier Of Fortune

بارها برایت داستانها گفته‌ام
از راهی که رفته‌ام
و بی اراده زندگی کرده‌ام
چشم به راه آن روز
که دستانت را بگیرم و برایت آواز بخوانم
که شاید تو بگویی کنارم بیارام و به من عشق بورز
و من بی شک می‌ماندم

اما احساس می‌کنم که پیر و پیرتر می‌شو‌م
و آوازهایی که خواندم پژواکی در دور دست هاست
چون صدای آسیابی بادی که به دور خودش می‌چرخد
گویی که برای ابد جنگجویی در پی افتخار خواهم ماند

بسیار سفر کرده‌ام
در پی چیزی تازه
در روزگاران قدیم با شبهای سرد
بی تو سرگردان بودم
اما آن روزها
به گمانم چشمانم تو را دیده‌ است
که اینجا ایستاده‌ای
کوری اگرچه آسیمه‌ام کرده
اما می‌گوید که تو اینجا نیستی

اما احساس می‌کنم پیر و پیرتر می‌شوم
و آوازهایی که خواندم پژواکی در دور دست هاست
چون صدای آسیابی بادی که به دور خودش می‌چرخد
گویی که برای ابد جنگجویی در پی افتخار خواهم ماند

آری می‌توانم بشنوم
صدای آسیاب بادی را
که به دور خودش می‌چرخد
گویی که تا ابد
جنگجوی آواره افتخار خواهم مان

✍🏻: #ریچی_بلکمور فراخور زادروزش💐
گیتاریست و ترانه‌سراى گروه دیپ پرپل و بنیانگذار گروه رینبو
و دیوید کاویدل
برگردان: محمد سرو

@sobhosher

‍ ‍ ‍ ‍ #موسيقى_خوب_بشنويم🎼🎶🎵🌸☘️
#شعر_خوب_بخوانیم

هجوم خاطره

شهر از هجوم خاطره هایت به من پر است
بعد از تو شهر از من دیوانه از من دیوانه از من دیوانه
از من دیوانه دلخور است
از من که بین بود و عدم پرسه میزدم
تو بودی و کنار خودم پرسه میزدم
از من که بین بود و عدم پرسه میزدم
تو بودی و کنار خودم پرسه میزدم
♪♪♪
تو بودی و تمام غزل ها ترانه ها
من بودمو تمام ستم ها بهانه ها
من بودمو مجال شگفتی برای عشق
تو بودی و تحمل سخت بهای عشق
♪♪♪
قلبم به خاطر تو مرا طرد کرده است
میسوزد از کسی که تو را سرد کرده است
قلبم به خاطر تو مرا طرد کرده است
میسوزد از کسی که تو را سرد کرده است
از عشق رد شدی که من از ترس رد شوم
دیگر نمیتوانم از این درس رد شوم
این بار آخر است برای خودم نه تو
من پشت خط فاجعه عاشق شدم نه تو♪♪♪
گرداب را درون خودت غرق یکنی
تو با تمام حادثه ها فرق میکنی


🎤: #همایون_شجریان
🎼: #فریدون_خلعتبری فراخور گرامی زادروزش💐
✍🏻: #افشین_یداللهی

@sobhosher

‍ #موسيقى_خوب_بشنويم🎼🎶🎵🌸☘️
#شعر_خوب_بخوانیم

پریشان

دستم به دامانت مرو
آتش مزن بر جان من
جانم به قربانت بیا
امشب بمان مهمان من
سر در گریبانم مرو
مشتاق و حیرانم مرو
یارا پریشانم مرو
بر هم مزن سامان من
یک روزمی آیی که من
♪♪♪
دل کنده ام از جان و تن
می جوییم از پیرهن
کو یوسف کنعان من
ای نازنین بی وفا
دیر آمدی حالا چرا
دیگر نمی یابی مرا
جانا رها کن جان من
دیروز وامروزم ببین
حال شب و روزم ببین
چون شعله می سوزم ببین
کو ابر من باران من

🎤: #بیژن_بیژنی
🎼: #اسماعیل_تهرانی فراخور گرامی زادروزش💐
آلبوم چهارفصل
✍🏻: #امیرحسین_سعیدی

@sobhosher

‍ #موسيقى_خوب_بشنويم🎼🎶🎵🌸☘️
#شعر_خوب_بخوانیم

«میرزا کوچک خان»


چقدر در جنگل می‌خوابی به خاطر مردم؟
خسته نشدی ای جان جانانم؟
با توام،
میرزا کوچک خان!
خدا می‌داند که من از ترس دشمن خواب نمی‌توانم،
دل آویزان و نگرانم،
با توام،
میرزا کوچک خان!
چرا زودتر نمی‌آیی؟
تندتر نمی‌آیی؟
گیلان ویران را تنها گذاشته‌ای،
با توام میرزا کوچک خان!
ما بچه‌های رشت، به فرمان تو‌ایم،
جانمان را به پایت قربان می‌کنیم،
با توام میرزا کوچک خان!

شعر: فولکلور گیلان
🎼: #محمدمیرزمانی فراخور گرامی زادروزش💐
🎤: #ناصرمسعودی


@sobhosher

‍ #موسيقى_خوب_بشنويم🎼🎶🎵🌸☘️
#شعر_خوب_بخوانیم


«سیصد گل سرخ، یک گل نصرانی
ما را ز سرِ بریده می‌ترسانی
ما گر ز سر بریده می‌ترسیدیم
در محفل عاشقان نمی‌رقصیدیم»

✍🏻: نام شاعر نامشخص
🎤: #داریوش
گرامی داشت #هواردباسکرویل، شهید مشروطه در سالروز شهادتش☘️
او‌در پاییز ۱۹۰۷ برای تدریس تاریخ به تبریز رفت. ورود او به ایران مقارن بود با دوره‌ای که محمدعلی‌شاه مجلس را به توپ بست در همان دوران، مردم تبریز به رهبری ستارخان و باقرخان به پا خاستند و از این رو نیروهای شاه، تبریز را محاصره کردند.
محاصره به ماه یازدهم رسید و کمبود دارو و غذا، باسکرویل را مجبور کرد تا به قول خودش به‌جای نقالی تاریخ مردگان، مشق نظامی به جوانان بیاموزد و با رهبری گروهی با نام فوج نجات برای شکستن محاصره وارد میدان شود.
باسکرویل آنچنان به قیام تبریز متعهد بود که در جواب کنسول آمریکا که از او خواسته بود تا از صف مشروطه‌خواهان جدا شود، پاسپورتش را پس داد و گفت:
«تنها فرق من با این مردم، زادگاهم است، و این فرق بزرگی نیست.»
چندی بعد باسکرویل در نبرد شام غازانِ به ضرب گلوله‌ کشته شد و مراسم تشییع او‌ با حضور گستردهٔ مردم در گورستان آمریکایی تبریز برگزار شد.
سپس ستارخان، تفنگ او را که هنگام قیام در دست داشت، با حک کردن نام و تاریخ شهادتش در پرچم ایران پیچید و برای خانواده‌اش به آمریکا فرستاد.


@sobhosher

‍ #موسيقى_خوب_بشنويم🎼🎶🎵🌸☘️
#شعر_خوب_بخوانیم
#موسیقی_فیلم

"آینه دو چهره دارد"

NALLY FOUND SOMEONE
Male: I finally found someone
That knocks me off my feet
I finally found the one
That makes me feel complete

Woman: It started over coffee
We started out as friends
It′s funny how from simple things
The best things begin

This time it's different
Ta ra ra ra
It′s all because of you
Ta ra ra ra
It's better than it's ever been
′Cause we can talk it through

Woman: My favorite line was
Can I call you sometime?
It′s all you had to say
To take my breath away..

بالاخره کسی رو پیدا کردم
مرد:
بالاخره کسی را پیدا کردم
که مرا از پا
در می آورد بالاخره کسی را پیدا کردم
که به من احساس کامل بودن می دهد

زن:
با قهوه
شروع شد ما به عنوان دوست شروع کردیم
خنده دار است که چگونه از چیزهای ساده
بهترین چیزها شروع می شود

این بار متفاوت است
تارا را
این همه به خاطر توست
تارا رارا
بهتر از همیشه است
"چون ما می توانیم آن را از طریق

زن صحبت کنیم:
خط مورد علاقه من این بود
میشه یه وقتایی باهات تماس بگیرم؟
این تمام چیزی است که باید می
گفتی تا نفسم را بند بیاوری

هر دو:
همین است، اوه، بالاخره کسی را پیدا
کردم که زندگی ام را به اشتراک بگذارد ، بالاخره کسی را
پیدا کردم
که هر شب

با او باشم، چون هر کاری می کنم باید
تو باشی
زندگی من تازه شروع شده است
من بالاخره یک

نفر را پیدا کردم.
بالاخره یکی را پیدا کردم

مرد:
آیا تو را منتظر گذاشتم؟
من ناراحت
نشدم معذرت خواهی کنم
عزیزم، خیلی خوب است
که برای همیشه صبر می کنم تا بدانم
تو مال منی

میدونی، من عاشق موهایت
هستم مطمئنی که به نظر خوب میاد
من عاشق چیزی هستم که
میپوشی خیلی تنگ نیست؟
تو استثنایی هستی
من نمیتونم تا آخر عمرم صبر کنم

🎤: #باربارااسترایسند کارگردان، خواننده و‌هنرپیشه آمریکایی فراخور زادروزش
۲ جایزهٔ اسکار، ١٠ جایزهٔ گِرَمی ، ۵ جایزهٔ اِمی ، ١١ جایزه ی گلدن گلاب و بسیاری جوایز دیگر در کارنامه او ثبت شده است.
باربارا جز "ده خوانندهٔ پرفروش تاریخ موسیقی" با فروش بیش از ٢۴۵ میلیون صفحه از آثار موسیقی است.
این ترانه با همکاری برایان آدامز نوشته شده و نامزد دریافت جایزه اسکار شد.


@sobhosher

‍ #موسيقى_خوب_بشنويم🎼🎶🎵🌸☘️
#شعر_خوب_بخوانیم

درخت
توی تنهایی یک دشت بزرگ که مثل غربت شب بی انتهاست
یه درخت تن سیاه سربلند آخرین درخت سبز سرپاست
رو تنش زخمه ولی زخم تبر نه یه قلب تیر خورده نه یه اسم
شاخه هاش پر از پرنده هاس ، کندوی پاک دخیله و طلسم
چه پرنده ها که توو جاده ی کوچ مهمون سفره ی سبز اون شدن
چه مسافرا که زیر چتر اون به تن خستگیشون تبر زدن
تا یه روز تو اومدی بی خستگی با یه خورجین قدیمی قشنگ
با تو نه سبزه نه آینه و نه آب ، یه تبر با تو بود با اهرم سنگ

✍🏻: #ایرج_جنتی
🎤: #ابی


‏می‌گفت: «بچه که بودم، مادرم زیر درختِ توت چادر پهن می‌کرد که تو‌ت‌ها روی زمین نریزن و ما توتِ تمیز بخوریم. به مادرم می‌گفتم با چوب به شاخه‌ها بزن که توتِ بیشتری بریزه.»
مادرش جواب می‌داد: «درختِ باردار را نباید زد.» بعد یک قطره اشک ریخت، برای مادرش، برای درخت توت ..

ابراهیم سلطانی

@sobhosher