Forwarded from اتچ بات
❄️☃️ #شاهنامه_خوانی
شاهنامه حماسهٔ ملی ایران
سروده:حکیم #ابوالقاسم_فردوسی
جنگ بيژن و كشتن ماهوى
آوای: استاد #شهریار_قاسمى
💐
@sobhosher
شاهنامه حماسهٔ ملی ایران
سروده:حکیم #ابوالقاسم_فردوسی
جنگ بيژن و كشتن ماهوى
آوای: استاد #شهریار_قاسمى
💐
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
❄️☃️ #شاهنامه_خوانی
شاهنامه حماسهٔ ملی ایران
سروده:حکیم #ابوالقاسم_فردوسی
تاريخ انجام شاهنامه
آوای: استاد #شهریار_قاسمى
💐
@sobhosher
شاهنامه حماسهٔ ملی ایران
سروده:حکیم #ابوالقاسم_فردوسی
تاريخ انجام شاهنامه
آوای: استاد #شهریار_قاسمى
💐
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
#موسيقى_خوب_بشنويم 🎼🎶🎵🌸🍃
#شعر_خوب_بخوانيم
"رقص آزادی"
برقصم من چو پروانه به گِردِ هرچه زيبايي
بتابم من چو نيلوفربه دور آنچه انسانى
برقصم من به گرد آنچه از انسان به انسان است
برقصم من ...
ترانه :#شهریار_دادور
آواى: #سیروان_قادری
روز جهانى رقص خجسته💐
@sobhosher
#شعر_خوب_بخوانيم
"رقص آزادی"
برقصم من چو پروانه به گِردِ هرچه زيبايي
بتابم من چو نيلوفربه دور آنچه انسانى
برقصم من به گرد آنچه از انسان به انسان است
برقصم من ...
ترانه :#شهریار_دادور
آواى: #سیروان_قادری
روز جهانى رقص خجسته💐
@sobhosher
Telegram
attach 📎
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
*خداوند بهترین یاور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
*جمعه: #مشاهير
━•··•✦❁✳️❁✦•··•━
دیر آمدی که دست ز دامن ندارمت
جان مژده داده ام که چوجان در بر آرمت
تا شویمت از آن گل عارض، غبار راه
ابری شدم ز شوق که اشگی ببارمت
عمری دلم به سینه فشردی در انتظار
تا درکشم به سینه و در بر فشارمت
این سان که دارمت چو لئیمان نهان ز خلق
ترسم بمیرم و به رقیبان گذارمت
داغ فراق بین که طربنامه وصال
ای لاله رخ به خون جگر می نگارمت
چند است نرخ بوسه به شهر شما که من
عمری است کز دو دیده گهر می شمارمت
دستی که در فراق تو میکوفتم به سر
باور نداشتم که به گردن درآرمت
ای غم که حق صحبت دیرینه داشتی
باری چو می روی به خدا می سپارمت
روزی که رفتی از بر بالین شهریار
گفتم که ناله ای کنم و بر سر آرمت
✍🏻: سید محمدحسین بهجت تبریزی متخلص به #شهریار که به زبانهای فارسی و ترکی آذربایجانی، شعر سرودهاست. وی در تبریز در خانوادهای بستانآبادی به دنیا آمد و بنا به وصیتش در مقبرةالشعرای تبریز به خاک سپرده شد گرامى ياد و مانا نامش💐. ۲۷ شهریور را به واسطهٔ روز درگذشت او « #روزشعروادب_فارسی» نامیدهاند.
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
✋🏼درود و ادب، آدينه روزتان زيبا🙏🏻💐🌀
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
@sobhosher
*خداوند بهترین یاور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
*جمعه: #مشاهير
━•··•✦❁✳️❁✦•··•━
دیر آمدی که دست ز دامن ندارمت
جان مژده داده ام که چوجان در بر آرمت
تا شویمت از آن گل عارض، غبار راه
ابری شدم ز شوق که اشگی ببارمت
عمری دلم به سینه فشردی در انتظار
تا درکشم به سینه و در بر فشارمت
این سان که دارمت چو لئیمان نهان ز خلق
ترسم بمیرم و به رقیبان گذارمت
داغ فراق بین که طربنامه وصال
ای لاله رخ به خون جگر می نگارمت
چند است نرخ بوسه به شهر شما که من
عمری است کز دو دیده گهر می شمارمت
دستی که در فراق تو میکوفتم به سر
باور نداشتم که به گردن درآرمت
ای غم که حق صحبت دیرینه داشتی
باری چو می روی به خدا می سپارمت
روزی که رفتی از بر بالین شهریار
گفتم که ناله ای کنم و بر سر آرمت
✍🏻: سید محمدحسین بهجت تبریزی متخلص به #شهریار که به زبانهای فارسی و ترکی آذربایجانی، شعر سرودهاست. وی در تبریز در خانوادهای بستانآبادی به دنیا آمد و بنا به وصیتش در مقبرةالشعرای تبریز به خاک سپرده شد گرامى ياد و مانا نامش💐. ۲۷ شهریور را به واسطهٔ روز درگذشت او « #روزشعروادب_فارسی» نامیدهاند.
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
✋🏼درود و ادب، آدينه روزتان زيبا🙏🏻💐🌀
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
#دكلمه_هام🎼🎵🎶🌾🎼
شب گذشته شتابان به رهگذار تو بودم
به جلد رهگذر اما در انتظار تو بودم
نسیم زلف تو پیچیده بود در سر و مغزم
خمار و سست ولی سخت بیقرار تو بودم
همه به کاری و من دست شسته از همه کاری
همه به فکر و خیال تو و به کار تو بودم
خزان عشق نبینی که من به هر دمی ای گل
در آرزوی شکوفائی و بهار تو بودم
اگر که دل بگشاید زبان به دعوی یاری
تو یار من که نبودی منم که یار تو بودم
چو لاله بود چراغم به جستجوی تو در دست
ولی به باغ تو دور از تو داغدار تو بودم
به کوی عشق تو راضی شدم به نقش گدایی
اگر چه شهره به هر شهر و شهریار تو بودم
✍🏻: #شهریار گرامى يادو مانا نامش💐
🎤 : #مريم_رضوى
🎼: #ونجلیز Love theme
@sobhosher
شب گذشته شتابان به رهگذار تو بودم
به جلد رهگذر اما در انتظار تو بودم
نسیم زلف تو پیچیده بود در سر و مغزم
خمار و سست ولی سخت بیقرار تو بودم
همه به کاری و من دست شسته از همه کاری
همه به فکر و خیال تو و به کار تو بودم
خزان عشق نبینی که من به هر دمی ای گل
در آرزوی شکوفائی و بهار تو بودم
اگر که دل بگشاید زبان به دعوی یاری
تو یار من که نبودی منم که یار تو بودم
چو لاله بود چراغم به جستجوی تو در دست
ولی به باغ تو دور از تو داغدار تو بودم
به کوی عشق تو راضی شدم به نقش گدایی
اگر چه شهره به هر شهر و شهریار تو بودم
✍🏻: #شهریار گرامى يادو مانا نامش💐
🎤 : #مريم_رضوى
🎼: #ونجلیز Love theme
@sobhosher
Telegram
attach 📎
😉#پنجشنبه ها و #طنازى_ادبى
#شهریار در مراسمى بعد از خواندن یک غزل وقتی که از صحنه پایین می آمد؛ خانمی به او گفت: «حقا که شهریار غزلی!»
بلافاصله بر وزن و قافیه غزلی که سروده بود ادامه داد:
شهریار غزلم خواند غزالی مهوش
خوب شد به غزلی صید غزالی کردم!🥰
@sobhosher
#شهریار در مراسمى بعد از خواندن یک غزل وقتی که از صحنه پایین می آمد؛ خانمی به او گفت: «حقا که شهریار غزلی!»
بلافاصله بر وزن و قافیه غزلی که سروده بود ادامه داد:
شهریار غزلم خواند غزالی مهوش
خوب شد به غزلی صید غزالی کردم!🥰
@sobhosher
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
*خداوند بهترین یاور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#نثر_فارسى
━•··•✦❁✳️❁✦•··•━
🔅حالا که دانستهای رازی پنهان شده در سایهی جملههایی که میخوانی،
حالا که نقطه نقطه این کلام را آشکار میکنی،
شهد شراب مینو به کامت باشد؛ چرا که اگر در دایرهی قسمت، سهم تو را هم از جهان دُرد دادهاند، رندی هم به جان شیدایت واسپردهاند تا کلمات پیش چشمانت خرقه بسوزانند.
پس سبکباری کن و بخوان. در این کتاب رمزی بخوان به غیر این کتاب: من این رمز را از « ذبیح » و« ارغوان » آموختم. به روزی بارانی، بارانی … نگفته بودیم ببار، اما میبارید.
چنان میبارید تا به استخوانهای برهنه برسد و جانهای لولی را مجموع کند. سرگشتهی « حافظیه »، به سنگ مرمر گور که بالای آن صفهی بیمعنا هم نیست، نگاه نینداختم.
گفتم با آن گنبدی که بر تو ساختهاند، دوباره از آسمان و حسرت فرشتگان محرومت کردهاند …
توبه و تکرار دلشدهای است که ساختمان کتابخانهی اینجا مثل هفتصد سال پیش است.
نعمت اندوه است.
آمدم و همین کتابی را که تو در دست داری از قفسه درآوردم. بختیاری گشودمش تا بخوانم. باران، خشکی و تشنگی مرا آرام میکند، خلل گل هنوز تمام نبستهی تنم را پر میکند. مثل الهامی، ناگاه، دیدم که زیر بعضی از حرفهای کلمههای کتاب نقطهای گذاشته شده. نقطهها به رنگی میانهی بنفش و نیلی بودند.
رنگی که فقط بنفشهها میشناسند.
📚: #شرق_بنفشه
✍🏻: #شهریار_مندنیپور فراخور گرامی زادروزش💐
📎فایل صوتی و pdf این داستانکوتاه را در صبح و شعر ببینید👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻
━··•✦❁💟❁✦•··•━
✋🏼درود و ادب، روزتان زيبا🙏🏻💐
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
@sobhosher
*خداوند بهترین یاور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#نثر_فارسى
━•··•✦❁✳️❁✦•··•━
🔅حالا که دانستهای رازی پنهان شده در سایهی جملههایی که میخوانی،
حالا که نقطه نقطه این کلام را آشکار میکنی،
شهد شراب مینو به کامت باشد؛ چرا که اگر در دایرهی قسمت، سهم تو را هم از جهان دُرد دادهاند، رندی هم به جان شیدایت واسپردهاند تا کلمات پیش چشمانت خرقه بسوزانند.
پس سبکباری کن و بخوان. در این کتاب رمزی بخوان به غیر این کتاب: من این رمز را از « ذبیح » و« ارغوان » آموختم. به روزی بارانی، بارانی … نگفته بودیم ببار، اما میبارید.
چنان میبارید تا به استخوانهای برهنه برسد و جانهای لولی را مجموع کند. سرگشتهی « حافظیه »، به سنگ مرمر گور که بالای آن صفهی بیمعنا هم نیست، نگاه نینداختم.
گفتم با آن گنبدی که بر تو ساختهاند، دوباره از آسمان و حسرت فرشتگان محرومت کردهاند …
توبه و تکرار دلشدهای است که ساختمان کتابخانهی اینجا مثل هفتصد سال پیش است.
نعمت اندوه است.
آمدم و همین کتابی را که تو در دست داری از قفسه درآوردم. بختیاری گشودمش تا بخوانم. باران، خشکی و تشنگی مرا آرام میکند، خلل گل هنوز تمام نبستهی تنم را پر میکند. مثل الهامی، ناگاه، دیدم که زیر بعضی از حرفهای کلمههای کتاب نقطهای گذاشته شده. نقطهها به رنگی میانهی بنفش و نیلی بودند.
رنگی که فقط بنفشهها میشناسند.
📚: #شرق_بنفشه
✍🏻: #شهریار_مندنیپور فراخور گرامی زادروزش💐
📎فایل صوتی و pdf این داستانکوتاه را در صبح و شعر ببینید👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻
━··•✦❁💟❁✦•··•━
✋🏼درود و ادب، روزتان زيبا🙏🏻💐
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
@sobhosher
Telegram
صبح و شعر
ادبیات هست چون جهان برای جانهای عاصی کافی نیست.🥰😍 🎼🎧📖📚
ارتباط با ادمین @anahitagirl
ارتباط با ادمین @anahitagirl
Forwarded from ربات حذف ✂️
4_6032696851914817548.mp3
32.2 MB
🎧 «شرق بنفشه»
#شهریار_مندنیپور
#شهریار_مندنیپور