💦💧
⛈ آشنایی با جشنهای ایرانی
⛈ #آبانگان؛ جشن پاسداشت #آب
⛈⛈ ایرانیان، هزاران سال پیش از این، ارزش آب را دریافته بودند و جشنهایی چون آبانگان، خوردادگان، تیرگان، آبریزگان، آبسالان و... که دستکم بیش از ۱۰ جشن بود، به بهانهی پاسداشت آب برگزار میشد. جشن آبانگان نیز جشن ارج نهادن و پاسداری از آب، آناهیتا (ایزدبانوی آب) و آبهای پاک زمین بود. واژهی "آبان" نماد آبهای پاک و به چم آبهای پاک و هنگام آب و باران است.
☔️☔️ این ارزشمندی تا جایی بود که گفته میشود تیرداد اشکانی برای جنگ با رومیان، بهجای راه آبی، راه دشوار زمینی را برگزید تا آب را نیالاید.
🌊🌊 ایرانیان در جشن آبانگان برای نکوداشت آب، در کنار رودها و دریاها شادی، پایکوبی و نیایش میکردند. پس از پیدایش کیش زرتشتی، خواندن سرودهی "آبانیشت" یا "آبزور" برای ارج نهادن به آب به آیینهای این جشن افزوده شد.
💧💧 در باور ایرانیان باستان، آب دومین پیشکش خداوند به زمین است و "آناهیتا" نگهبان آن. از اینرو آب و آناهیتا نمادهای پاکی تن و روان بودند و جشن آبانگان، جشن بزرگداشت پالایش تن و روان از زشتی و پلشتی بود. برپایهی نوشتههای نسک پهلوی بندهش، گل نیلوفر آبی یا سوسن خورآیی(شرقی) نشان ماه آبان و آناهیتا است.
🌦🌦 یکی از پایههای پیدایش جشن آبانگان این است که در پی جنگهای دراز ایران و توران، افراسیاب تورانی دستور داد تا کاریزها و نهرهای ایران را ویران کنند. پس از پایان جنگ، پسر تهماسب که "زو" نام داشت پیشنهاد کرد تا کاریزها و نهرهای ویران را لایروبی کنند. پس از این کار، بار دیگر آب در نهرها روان شد و مردم بالندگی آبها را جشن گرفتند.
همچنین گفته میشود پس از هشت سال خشکسالی در ایران، در ماه آبان باران بارید و خرمی و سرسبزی بازآمد. بیماری و نداری مردم به پایان رسید و از آن زمان جشن آبانگان با شادی بیشتری برپا شد.
☔️☔️ ایرانیان با ساختن کاریزها، آبانبار، پالایشگر آب زیگورات #چغازنبیل و دهها آببند(سد)، کوشش خود را برای نگهداشت و بهرهبرداری بهینه از آب به کار بستند.
🛁🛀 هرودت نوشته است که ایرانیان درهیچ رودی پیشاب(ادرار) نمیکنند، آب دهان و بینی نمیاندازند و دستهایشان را در آن نمیشویند. آنها دست شستن دیگران را هم در آب روان نمیپذیرند و به رودخانه ارج مینهند. استرابون نیز نوشته ایرانیان تن خود را در چارچوبی به نام آبزن میشویند تا آب بیهوده از دست نرود. آنها در آب روان مردار و هرچه ناپاک است، نمیاندازند!
⛈⛈ جشن آبانگان، روز پاسداشت آبهای پاک و بزرگداشت ایزدبانوی آب " #آناهیتا"، در روز آبان از ماه آبان برابر با دهم آبان در گاهشمار باستانی ایران برگزار میشد.
🌧🌱 در فرهنگ سرزمین ما، در جشنهای گوناگون، مردم بر پاسداشت زیستبوم گواهی میدادند؛ ارزش و جایگاه آب (این پیشکش بیمانند هستی) را میدانستند؛ سرسبزی، زندگی، پارههای پرهام (عناصر طبیعت) و پیشکشهای گیتی را میستودند و برای بالندگی خاک ایران میکوشیدند و نامهای فراوانی که برگرفته از سرسبزی و آبادنی زمین بود، برای فرزندان خود برمیگزیدند.
goo.gl/Fc44PQ
______
برگرفته از:
۱- از نوروز تا نوروز #کورش_نیکنام
۲- اساتیر و فرهنگ ایران #رحیم_عفیفی
۳- جشنهای ایران باستان #هاشم_رضی
۴- هفته نامهی "امرداد"
______
#فرهنگ_ایران #جشن_آبانگان 💦💧#آبانگان
@sobhosher
⛈ آشنایی با جشنهای ایرانی
⛈ #آبانگان؛ جشن پاسداشت #آب
⛈⛈ ایرانیان، هزاران سال پیش از این، ارزش آب را دریافته بودند و جشنهایی چون آبانگان، خوردادگان، تیرگان، آبریزگان، آبسالان و... که دستکم بیش از ۱۰ جشن بود، به بهانهی پاسداشت آب برگزار میشد. جشن آبانگان نیز جشن ارج نهادن و پاسداری از آب، آناهیتا (ایزدبانوی آب) و آبهای پاک زمین بود. واژهی "آبان" نماد آبهای پاک و به چم آبهای پاک و هنگام آب و باران است.
☔️☔️ این ارزشمندی تا جایی بود که گفته میشود تیرداد اشکانی برای جنگ با رومیان، بهجای راه آبی، راه دشوار زمینی را برگزید تا آب را نیالاید.
🌊🌊 ایرانیان در جشن آبانگان برای نکوداشت آب، در کنار رودها و دریاها شادی، پایکوبی و نیایش میکردند. پس از پیدایش کیش زرتشتی، خواندن سرودهی "آبانیشت" یا "آبزور" برای ارج نهادن به آب به آیینهای این جشن افزوده شد.
💧💧 در باور ایرانیان باستان، آب دومین پیشکش خداوند به زمین است و "آناهیتا" نگهبان آن. از اینرو آب و آناهیتا نمادهای پاکی تن و روان بودند و جشن آبانگان، جشن بزرگداشت پالایش تن و روان از زشتی و پلشتی بود. برپایهی نوشتههای نسک پهلوی بندهش، گل نیلوفر آبی یا سوسن خورآیی(شرقی) نشان ماه آبان و آناهیتا است.
🌦🌦 یکی از پایههای پیدایش جشن آبانگان این است که در پی جنگهای دراز ایران و توران، افراسیاب تورانی دستور داد تا کاریزها و نهرهای ایران را ویران کنند. پس از پایان جنگ، پسر تهماسب که "زو" نام داشت پیشنهاد کرد تا کاریزها و نهرهای ویران را لایروبی کنند. پس از این کار، بار دیگر آب در نهرها روان شد و مردم بالندگی آبها را جشن گرفتند.
همچنین گفته میشود پس از هشت سال خشکسالی در ایران، در ماه آبان باران بارید و خرمی و سرسبزی بازآمد. بیماری و نداری مردم به پایان رسید و از آن زمان جشن آبانگان با شادی بیشتری برپا شد.
☔️☔️ ایرانیان با ساختن کاریزها، آبانبار، پالایشگر آب زیگورات #چغازنبیل و دهها آببند(سد)، کوشش خود را برای نگهداشت و بهرهبرداری بهینه از آب به کار بستند.
🛁🛀 هرودت نوشته است که ایرانیان درهیچ رودی پیشاب(ادرار) نمیکنند، آب دهان و بینی نمیاندازند و دستهایشان را در آن نمیشویند. آنها دست شستن دیگران را هم در آب روان نمیپذیرند و به رودخانه ارج مینهند. استرابون نیز نوشته ایرانیان تن خود را در چارچوبی به نام آبزن میشویند تا آب بیهوده از دست نرود. آنها در آب روان مردار و هرچه ناپاک است، نمیاندازند!
⛈⛈ جشن آبانگان، روز پاسداشت آبهای پاک و بزرگداشت ایزدبانوی آب " #آناهیتا"، در روز آبان از ماه آبان برابر با دهم آبان در گاهشمار باستانی ایران برگزار میشد.
🌧🌱 در فرهنگ سرزمین ما، در جشنهای گوناگون، مردم بر پاسداشت زیستبوم گواهی میدادند؛ ارزش و جایگاه آب (این پیشکش بیمانند هستی) را میدانستند؛ سرسبزی، زندگی، پارههای پرهام (عناصر طبیعت) و پیشکشهای گیتی را میستودند و برای بالندگی خاک ایران میکوشیدند و نامهای فراوانی که برگرفته از سرسبزی و آبادنی زمین بود، برای فرزندان خود برمیگزیدند.
goo.gl/Fc44PQ
______
برگرفته از:
۱- از نوروز تا نوروز #کورش_نیکنام
۲- اساتیر و فرهنگ ایران #رحیم_عفیفی
۳- جشنهای ایران باستان #هاشم_رضی
۴- هفته نامهی "امرداد"
______
#فرهنگ_ایران #جشن_آبانگان 💦💧#آبانگان
@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
#شب_چله 💫☀️🍉🍉
بهردوم
🍂🍁
🔹گفته میشود که ریشههای گرامیداشت #شب_چله، از همان دورههای آیین میترایی در میان آریاییان وجود داشته است. این تجلیل از شب چله یا برگزاری #جشن_یلدا در تاریخ و فرهنگ آریاییان، ریشهی بسیار درازی دارد و باورها چنین است که چنین امری به همان دورههای میترایی میرسد و حتا گاهی نیز گفته شده است که از آن نیز، آنسوتر میرود.
🔸📚دانشمندان دراین زمینه، عمدتا، به دو منبع اشاره میکنند که در پیوند به چگونگی #آیین_یلدا و #جشن « #دیگان» یا جشن نخستین روز دیماه چیزهایی ـ و آن هم نه به تفصیل ـ گفته شده است؛
١- نخست زینالخبار گردیزی است و
٢- دوم آثارالباقیهی ابوریجانالبیرونی
🔻البیرونی نقل كرده است که «پادشاه از تخت شاهی به زیر میآمد و جامه سپید میپوشید و در بیابان بر فرشهای سپید مینشست و دربانها و یساولان و قراولان را که هیبت ملک بدانهاست، به کنار میراند و در امور دنیا فارغالبال نظر میکرد و هرکس که نیازمند میشد، که با پادشاه سخن گوید، خواه که گدا باشد، یا دارا و شریف باشد یا وضیع بدون هیچ حاجب و دربانی به نزد پادشاه میرفت و بدون هیچ مانعی، با او گفتگو میکرد. در این روز پادشاه با دهقانان و برزیگران مجالست میکرد و در یک سفره با ایشان غذا میخورد و میگفت: من امروز مانند یکی از شما هستم و من با شما برادر هستم زیرا قوام دنیا به کارهایی است که به دست شما میشود و قوام عمارت آن هم به پادشاه است. نه پادشاه را از رعیت گریزی است و نه رعیت را از پادشاه و چون حقیقت امر چنین شد، پس من که پادشاه هستم، با شما برزیگران برادر خواهم بود و مانند دو برادر، مهربان خواهیم بود.»
🔺در پیوند به این روایت آمده است که از بیرونی دیدگاههای همگونی وجود ندارد.
◽️شماری از پژوهشگران باور ندارند که چنین رسمی پیوسته در میان سلسلهی شاهان آریایی وجود داشته است، بلکه اندیشیده میشود که ممکن پادشاهی در زمان بیرونی یا زمان نزدیک به او چنین آیینی را بر پا کرده باشد. 🍂🍁
🔸به هر حال دو نکته در روایت بیرونی بسیار مهم به نظر میآید. 🔻نخست این که در جشن نخستین روز دیماه که در حقیقت همان جشن تولد مهر یا خورشید است ـ و آغاز سال بود ـ شاهان چنان جشن نوروز بار عام میدادند، همگان را ـ بدون استثنا و به دور از نگاه حاجبان و دربانان ـ میپذیرفتند. به سخنان آنها گوش میداند و به مشکلاتشان رسیدگی میکردند.
🔺نکتهی دیگر این که با مردم بر سر یک سفره نان میخوردند و این سفره، سفرهی خاصی بوده است. بدینگونه پادشاهان پیوند خود و مردم را استوارتر میساختند و رابطهی خود با مردم را، رابطهی برادری میخواندند. از این نقطهنظر، شب چله و روز دیماه نه تنها با خورشید و مهر پیوند استواری داشته؛ بلکه در زندگی سیاسی مردمان باستان و کشورداری شاهان نیز از اهمیت بزرگی برخوردار بوده است.
🍪🍩🍭🍡🍧🍉
🔶آداب ویژه در میان برخی ایرانیان کهن
🔹گستردن سفره ای از خوراکی های گوناگون ریشه در یکی از مراسم آیین مهر دارد که ” بزم مهر “ یا مهمانی مهر نام داشت.
🔺در این مراسم سفره ای آیینی گسترده می شد و پیروان مهر به نشانه همسانی و برابری و استواری در پیمان با همدیگر و با خداوند ، با یکدیگر همسفره و هم پیاله می شدند و به خوردن گوشت گاو و بعد ها نان مقدس درَونَ ( Draona ) و نوشیدن آشامیدنی مقدس هَومَ ( Haoma ) می پرداختند.
🔻گستردن این سفره آیینی هنوز نیز در بین زرتشتیان با نام ” میَزد” ( Myazd ) متداول است که بر آن خوراکی هایی همچون نان ، سیروگ ( نوعی نان روغنی ) ، انواع میوه ، شیرینی و آجیل لرک ( Lork ) که مخلوطی از مغز پسته ، بادام ، گردو ، فندق ، کشمش سبز، برگه زردآلو ، خرما خشکه و چند نمونه خشکبار دیگر است ، می نهند و پس از نیایش ، خوراکی ها بین حاضران پخش می شود و آن ها به نشانه تبرک از آن ها می خورند.
🔺این خوراکی ها را در بیشتر نواحی « شب چَره » می نامند و معمولا شامل هفت نوع میوه و آجیل هفت مغز می باشد. البته گاهی شمار آن ها از هفت نوع بیشتر می شود و افزون بر آن انواع شیرینی سنتی و غیر سنتی نیز تهیه می شود.
ادامه دارد...
@sobhosher
بهردوم
🍂🍁
🔹گفته میشود که ریشههای گرامیداشت #شب_چله، از همان دورههای آیین میترایی در میان آریاییان وجود داشته است. این تجلیل از شب چله یا برگزاری #جشن_یلدا در تاریخ و فرهنگ آریاییان، ریشهی بسیار درازی دارد و باورها چنین است که چنین امری به همان دورههای میترایی میرسد و حتا گاهی نیز گفته شده است که از آن نیز، آنسوتر میرود.
🔸📚دانشمندان دراین زمینه، عمدتا، به دو منبع اشاره میکنند که در پیوند به چگونگی #آیین_یلدا و #جشن « #دیگان» یا جشن نخستین روز دیماه چیزهایی ـ و آن هم نه به تفصیل ـ گفته شده است؛
١- نخست زینالخبار گردیزی است و
٢- دوم آثارالباقیهی ابوریجانالبیرونی
🔻البیرونی نقل كرده است که «پادشاه از تخت شاهی به زیر میآمد و جامه سپید میپوشید و در بیابان بر فرشهای سپید مینشست و دربانها و یساولان و قراولان را که هیبت ملک بدانهاست، به کنار میراند و در امور دنیا فارغالبال نظر میکرد و هرکس که نیازمند میشد، که با پادشاه سخن گوید، خواه که گدا باشد، یا دارا و شریف باشد یا وضیع بدون هیچ حاجب و دربانی به نزد پادشاه میرفت و بدون هیچ مانعی، با او گفتگو میکرد. در این روز پادشاه با دهقانان و برزیگران مجالست میکرد و در یک سفره با ایشان غذا میخورد و میگفت: من امروز مانند یکی از شما هستم و من با شما برادر هستم زیرا قوام دنیا به کارهایی است که به دست شما میشود و قوام عمارت آن هم به پادشاه است. نه پادشاه را از رعیت گریزی است و نه رعیت را از پادشاه و چون حقیقت امر چنین شد، پس من که پادشاه هستم، با شما برزیگران برادر خواهم بود و مانند دو برادر، مهربان خواهیم بود.»
🔺در پیوند به این روایت آمده است که از بیرونی دیدگاههای همگونی وجود ندارد.
◽️شماری از پژوهشگران باور ندارند که چنین رسمی پیوسته در میان سلسلهی شاهان آریایی وجود داشته است، بلکه اندیشیده میشود که ممکن پادشاهی در زمان بیرونی یا زمان نزدیک به او چنین آیینی را بر پا کرده باشد. 🍂🍁
🔸به هر حال دو نکته در روایت بیرونی بسیار مهم به نظر میآید. 🔻نخست این که در جشن نخستین روز دیماه که در حقیقت همان جشن تولد مهر یا خورشید است ـ و آغاز سال بود ـ شاهان چنان جشن نوروز بار عام میدادند، همگان را ـ بدون استثنا و به دور از نگاه حاجبان و دربانان ـ میپذیرفتند. به سخنان آنها گوش میداند و به مشکلاتشان رسیدگی میکردند.
🔺نکتهی دیگر این که با مردم بر سر یک سفره نان میخوردند و این سفره، سفرهی خاصی بوده است. بدینگونه پادشاهان پیوند خود و مردم را استوارتر میساختند و رابطهی خود با مردم را، رابطهی برادری میخواندند. از این نقطهنظر، شب چله و روز دیماه نه تنها با خورشید و مهر پیوند استواری داشته؛ بلکه در زندگی سیاسی مردمان باستان و کشورداری شاهان نیز از اهمیت بزرگی برخوردار بوده است.
🍪🍩🍭🍡🍧🍉
🔶آداب ویژه در میان برخی ایرانیان کهن
🔹گستردن سفره ای از خوراکی های گوناگون ریشه در یکی از مراسم آیین مهر دارد که ” بزم مهر “ یا مهمانی مهر نام داشت.
🔺در این مراسم سفره ای آیینی گسترده می شد و پیروان مهر به نشانه همسانی و برابری و استواری در پیمان با همدیگر و با خداوند ، با یکدیگر همسفره و هم پیاله می شدند و به خوردن گوشت گاو و بعد ها نان مقدس درَونَ ( Draona ) و نوشیدن آشامیدنی مقدس هَومَ ( Haoma ) می پرداختند.
🔻گستردن این سفره آیینی هنوز نیز در بین زرتشتیان با نام ” میَزد” ( Myazd ) متداول است که بر آن خوراکی هایی همچون نان ، سیروگ ( نوعی نان روغنی ) ، انواع میوه ، شیرینی و آجیل لرک ( Lork ) که مخلوطی از مغز پسته ، بادام ، گردو ، فندق ، کشمش سبز، برگه زردآلو ، خرما خشکه و چند نمونه خشکبار دیگر است ، می نهند و پس از نیایش ، خوراکی ها بین حاضران پخش می شود و آن ها به نشانه تبرک از آن ها می خورند.
🔺این خوراکی ها را در بیشتر نواحی « شب چَره » می نامند و معمولا شامل هفت نوع میوه و آجیل هفت مغز می باشد. البته گاهی شمار آن ها از هفت نوع بیشتر می شود و افزون بر آن انواع شیرینی سنتی و غیر سنتی نیز تهیه می شود.
ادامه دارد...
@sobhosher
Telegram
attach 📎
#جشن_بهمنگان
❄️🌨
همسوی تراداد جشنهای ماهیانه، در #بهمن روز از بهمن ماه جشنی به نام #بهمنگان برگزار میشده است.
بهمن از واژه اوستایی #وهومن به
چم #اندیشه_نیک میباشد، وهومن یکی از امشاسپندان نزدیک به اهورامزدا میباشد. زرتشت برای دریافت پیامهای اهورایی از وهومن یاری میگیرد. پاسبانی چهارپایان سودمند در جهان گیتیک به این امشاسپند واگذار میشود. از این رو زرتشتیان در جشن بهمنگان یا بهمنجه که در روز بهمن از ماه بهمن است از ❌کشتار جانوران سودمند و خوردن گوشت آنان خودداری مینمایند و برخی از زرتشتیان پرهیز از خوردن و کشتار را در همه ی روزهای بهمن انجام میدهند.
«بهمن» برترین امشاسپند دین زرتشتی است. این واژه با «اندیشه نیک»، «منش نیک» و «خرد سپندینه» برابر نهاده شدهاست.
در گاتها آمده است که اشوزرتشت به یاری مهین «بهمن» به پیامآوری برگزیده شد. چگونگی برگزیده شدن اشوزرتشت به پیامآوری، با همراهی بهمن امشاسپند، از شگفتیهای این کتاب ورجاوند ست.
بهمن در جهان مینوی نماد منش نیک اهورامزدا ست. و با خواست اوست که بهمن به اشوزرتشت رو میآورد و او را با گفتار و خواست اهورایی پیوند میدهد و اشوزرتشت میتواند با دلداده اش به گفتگو بنشیند. بهمن به اشوزرتشت راه مینمایاند تا نخست به داد و هنجار هستی - «اشا» - پی برد و این همراهی تا بدان گاه میرسد که اشوزرتشت سرچشمه یکتای هستی را مییابد و آنچنان به او دل میبندد و برای مردم سخنانی میسراید که تا آن زمان کسی نسروده است.
در اوستا بهشت، خانه بهمن خوانده شدهاست...و نیکوکاران در سرای بهمن (بهشت) به پاداش ایزدی میرسند. در نوشتههای پهلوی چون دینکرد وبندهش بهمن نخستین آفریده دادار است. اگر بخواهیم آموزشهای اشوزرتشت را به درستی دریابیم، نخست باید بهمن را بشناسیم. آیا بهمن همان خرد سپندینهاست، آیا همان منش پاک است، آیا اندیشه نیک است، آیا به منشی ست؟ آیا او را نجوییم، چرا که هرچه بیشتر بجوییم، کمتر خواهیم یافتش؟ به سرای دل برویم یا به ژرفای اندیشه، کجا در پی او باشیم؟ بار دیگر راه اشوزرتشت را پی گیریم، تا شاید راز «بهمن» را دریابیم: او نخست میپرسد و میجوید. همه جا و همه چیز را میکاود تا راز آفرینش و پدیدار شدن هستی را دریابد. کوششی خستگی ناپذیری دارد از برای جستن «چرایی بودن» و گشایش «رمز هستی» و «چگونه بودن» و چگونه «به بودن» و «به زیستن». پس گام نخست اندیشیدن است و پرسیدن و جستجو کردن. نور و تابش اهورا داده در اندیشه اش میدرخشد، چرا که خواست او «دانستن» است.
۱
@khashatra
@sobhosher
❄️🌨
همسوی تراداد جشنهای ماهیانه، در #بهمن روز از بهمن ماه جشنی به نام #بهمنگان برگزار میشده است.
بهمن از واژه اوستایی #وهومن به
چم #اندیشه_نیک میباشد، وهومن یکی از امشاسپندان نزدیک به اهورامزدا میباشد. زرتشت برای دریافت پیامهای اهورایی از وهومن یاری میگیرد. پاسبانی چهارپایان سودمند در جهان گیتیک به این امشاسپند واگذار میشود. از این رو زرتشتیان در جشن بهمنگان یا بهمنجه که در روز بهمن از ماه بهمن است از ❌کشتار جانوران سودمند و خوردن گوشت آنان خودداری مینمایند و برخی از زرتشتیان پرهیز از خوردن و کشتار را در همه ی روزهای بهمن انجام میدهند.
«بهمن» برترین امشاسپند دین زرتشتی است. این واژه با «اندیشه نیک»، «منش نیک» و «خرد سپندینه» برابر نهاده شدهاست.
در گاتها آمده است که اشوزرتشت به یاری مهین «بهمن» به پیامآوری برگزیده شد. چگونگی برگزیده شدن اشوزرتشت به پیامآوری، با همراهی بهمن امشاسپند، از شگفتیهای این کتاب ورجاوند ست.
بهمن در جهان مینوی نماد منش نیک اهورامزدا ست. و با خواست اوست که بهمن به اشوزرتشت رو میآورد و او را با گفتار و خواست اهورایی پیوند میدهد و اشوزرتشت میتواند با دلداده اش به گفتگو بنشیند. بهمن به اشوزرتشت راه مینمایاند تا نخست به داد و هنجار هستی - «اشا» - پی برد و این همراهی تا بدان گاه میرسد که اشوزرتشت سرچشمه یکتای هستی را مییابد و آنچنان به او دل میبندد و برای مردم سخنانی میسراید که تا آن زمان کسی نسروده است.
در اوستا بهشت، خانه بهمن خوانده شدهاست...و نیکوکاران در سرای بهمن (بهشت) به پاداش ایزدی میرسند. در نوشتههای پهلوی چون دینکرد وبندهش بهمن نخستین آفریده دادار است. اگر بخواهیم آموزشهای اشوزرتشت را به درستی دریابیم، نخست باید بهمن را بشناسیم. آیا بهمن همان خرد سپندینهاست، آیا همان منش پاک است، آیا اندیشه نیک است، آیا به منشی ست؟ آیا او را نجوییم، چرا که هرچه بیشتر بجوییم، کمتر خواهیم یافتش؟ به سرای دل برویم یا به ژرفای اندیشه، کجا در پی او باشیم؟ بار دیگر راه اشوزرتشت را پی گیریم، تا شاید راز «بهمن» را دریابیم: او نخست میپرسد و میجوید. همه جا و همه چیز را میکاود تا راز آفرینش و پدیدار شدن هستی را دریابد. کوششی خستگی ناپذیری دارد از برای جستن «چرایی بودن» و گشایش «رمز هستی» و «چگونه بودن» و چگونه «به بودن» و «به زیستن». پس گام نخست اندیشیدن است و پرسیدن و جستجو کردن. نور و تابش اهورا داده در اندیشه اش میدرخشد، چرا که خواست او «دانستن» است.
۱
@khashatra
@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
#جشن_تيرگان
🏹💦💧
🔺ايرانيان باستان هر روز را با نامي از ايزدان ميخواندند. روز #سيزدهم باستاني، برابر با #تير (تيشتر) روز بود. در آيينهاي كهن ايراني هرگاه نام روز با نام ماه برابر ميشد، جشني برپاي ميگرديد. بدين روي، روز #سيزدهم_تير ماه باستاني، جشن تيرگان است.
🔻اين جشن به دليل مبنا قرار گرفتنِ گاهشماري خيامي كه نيمه نخست سال در آن، سنجش و شمارش سي و يك روزه است، برابر با دهم تير ماه امروزي گرديد. بر بنياد نوشته كهن « تيشتر يشت» ميان تيشتر ايزد «باران» كه نام ستارهاي در آسمان است، با «اپوش» ديو خشكي و خشكسالي نبردهايي سهمگين درميگيرد و هر بار «تيشتر» در شكلي ظاهر ميشود، يكبار در شكل جواني زيبا و پانزده ساله، يكبار در شكل گاوي زرّين و بالاخره در شكل اسپي سفيد. سرانجام تيشتر پيروز ميشود و ايزد «باد» به او كمك ميكند.
🔻در برخي منابع چنين آمده كه تيراندازي آرش كمانگير از البرزكوه تا كنار «جيهون: جيحون» در تيرگان يعني «تير روز» از «تير ماه» بوده است.از آيينهاي جشن تيرگان كه دستِكم تا پنجاه سال گذشته در يزد و كرمان برگزار ميشده و گاه در روزگار ما هم نشاني از آن در جايي بايد باشد، اين بود كه يك روز پيش از جشن تيرگان، دختركي كوزهاي پر آب ميكند و دور مجلس ميچرخاند و هر كس چيزي در آن مياندازد. بعد اين كوزه را به خانهاي ميبرند كه درخت «مورد» داشته باشد پارچه سبزي روي كوزه مياندازند و آيينهاي روبهروي آن، زير درخت قرار ميدهند آنگاه در تيرگان هر كسي نيتى ميكند و بيت شعرى ميخواند. دخترك چيزي از كوزه بيرون ميآورد و آن را با نيت و شعري كه خوانده شده تطبيق ميدهد. از آنجا كه شعرهاي آنان بيشتر نويدبخش است، بيشتر اين فالها هم نيك است. يكي از اين شعرها را كه از پيرزني بهدين شنيدم چنين بود:
رخ زيبا، قد رعنا چش شهلا داري/
آنچه خوبان همه دارند تو تنها داري
هنگام نبردهاي « #تيشتر» با « #اپوش»، ايزد باد به او كمك ميكند و باد ابرها را در جهان ميپراكند و باران به همه جا ميريزد و نهرها و رودخانهها و درياها به وجود ميآيد و جهان را به هفت كشور تقسيم ميكند. #سعدى نتيجه اين مبارزه را با مشاطهگري باد صبا اينطور بيان ميكند كه:
بر عروسان چمن بست صبا، هر گوهري/ كه به غواصي ابر، از دل دريا برخاست.
با اميد بازگشت به روش نياكان در گراميداشت دادههاى خداوند چون «باران» و «آب» و «زمين» و «محيطزيست» و...🙏🏻
#فريدون_جنيدی
جشن تيرگان بر ايرانيان خجسته باد.
@sobhosher
🏹💦💧
🔺ايرانيان باستان هر روز را با نامي از ايزدان ميخواندند. روز #سيزدهم باستاني، برابر با #تير (تيشتر) روز بود. در آيينهاي كهن ايراني هرگاه نام روز با نام ماه برابر ميشد، جشني برپاي ميگرديد. بدين روي، روز #سيزدهم_تير ماه باستاني، جشن تيرگان است.
🔻اين جشن به دليل مبنا قرار گرفتنِ گاهشماري خيامي كه نيمه نخست سال در آن، سنجش و شمارش سي و يك روزه است، برابر با دهم تير ماه امروزي گرديد. بر بنياد نوشته كهن « تيشتر يشت» ميان تيشتر ايزد «باران» كه نام ستارهاي در آسمان است، با «اپوش» ديو خشكي و خشكسالي نبردهايي سهمگين درميگيرد و هر بار «تيشتر» در شكلي ظاهر ميشود، يكبار در شكل جواني زيبا و پانزده ساله، يكبار در شكل گاوي زرّين و بالاخره در شكل اسپي سفيد. سرانجام تيشتر پيروز ميشود و ايزد «باد» به او كمك ميكند.
🔻در برخي منابع چنين آمده كه تيراندازي آرش كمانگير از البرزكوه تا كنار «جيهون: جيحون» در تيرگان يعني «تير روز» از «تير ماه» بوده است.از آيينهاي جشن تيرگان كه دستِكم تا پنجاه سال گذشته در يزد و كرمان برگزار ميشده و گاه در روزگار ما هم نشاني از آن در جايي بايد باشد، اين بود كه يك روز پيش از جشن تيرگان، دختركي كوزهاي پر آب ميكند و دور مجلس ميچرخاند و هر كس چيزي در آن مياندازد. بعد اين كوزه را به خانهاي ميبرند كه درخت «مورد» داشته باشد پارچه سبزي روي كوزه مياندازند و آيينهاي روبهروي آن، زير درخت قرار ميدهند آنگاه در تيرگان هر كسي نيتى ميكند و بيت شعرى ميخواند. دخترك چيزي از كوزه بيرون ميآورد و آن را با نيت و شعري كه خوانده شده تطبيق ميدهد. از آنجا كه شعرهاي آنان بيشتر نويدبخش است، بيشتر اين فالها هم نيك است. يكي از اين شعرها را كه از پيرزني بهدين شنيدم چنين بود:
رخ زيبا، قد رعنا چش شهلا داري/
آنچه خوبان همه دارند تو تنها داري
هنگام نبردهاي « #تيشتر» با « #اپوش»، ايزد باد به او كمك ميكند و باد ابرها را در جهان ميپراكند و باران به همه جا ميريزد و نهرها و رودخانهها و درياها به وجود ميآيد و جهان را به هفت كشور تقسيم ميكند. #سعدى نتيجه اين مبارزه را با مشاطهگري باد صبا اينطور بيان ميكند كه:
بر عروسان چمن بست صبا، هر گوهري/ كه به غواصي ابر، از دل دريا برخاست.
با اميد بازگشت به روش نياكان در گراميداشت دادههاى خداوند چون «باران» و «آب» و «زمين» و «محيطزيست» و...🙏🏻
#فريدون_جنيدی
جشن تيرگان بر ايرانيان خجسته باد.
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
و شهریورت باد پیروزگر
به نام و بزرگی و فرّ و هنر!
#شاهنامه_فردوسی
ء#جشن_شهریورگان یا آذرجشن خجسته و فرخنده باد
🍃🌾 #شهریورگان یکی از جشنهای بسیار کهنِ ده روزِ نخستِ شهریور از دستهی جشنهای دوازدگانهی سال در ایران باستان بود که پس از پیدایش کیش زرتشتی ریخت دینی یافت. این جشن در گاهشمار کهن ایرانی برابر با روز چهارم شهریور(شهریور روز از شهریور ماه) برگزار میشد.
واژهی شهریور برگرفته از واژهی اوستایی «خشَترَه وَئیریَه»(کشور یا شهریاری + آرزو) به چمار(معنی) شهر و شهریاری شایسته، آرزو شده و نیرومند و همچنین آرمانشهر داری است. این واژه در پارسی پهلوی «خشتریور» بود.
🍃🌾شهریور نام یکی از فرشتگان است که در جهان مینوی نمایندهی شهریاری نیرومند و باشکوه خدا بود که بخت و دارایی به مردم ارزانی میداشت و در جهان گیتایی یا زمین نگاهبان توپالها(فلزات) و جنگابزارها بود و سیم و زر را چنان در میان آدمیان بخش (تقسیم) میکرد که دیو فتنه و آشوب نتواند بر زمین رخنه کند. در افسانهها او خواهان فرّ و بزرگی و نیرومندی برای مردمان و دستگیری از نیازمندان است.
شهریور میان ایزدان که با پیدایش کیش زرتشتی امشاسپند یا فرشته نامیده شدند پس از بهمن جایگاه دوم را دارد. او نمود توانایی و شکوه خدا است.
🍃🌾 «بیرونی» شهریورگان را که روز دستگیری از تهیدستان بود روز دوستی و آرزو نامید و آن را آذرجشن یا جشن آتش خواند. جشنهای آذرگان، سده و سوری دیگر جشنهای آتش هستند، هرچند که آتشافروزی آیین بیشتر جشنها در ایران بود.
بیرونی از زبان «زادویه»(موبد زرتشتی که آگاهی بسیاری از آیینهای ایرانی به بیرونی داده) نوشته که شهریورگان جشنی خانگی است. این جشن در گذشته آغازگر زمستان و سرما بود که آتشهای بزرگ در خانهها میافروختند و خدا را میستودند و برای خوردن خوراک و برپایی جشن و شادمانی گرد هم میآمدند. آنها باور داشتند این آتش سرمای زمستان و چیزهایی را که برای گیاهان زیانآور است از میان میبرد.
🍃🌾در شاهنامه دو جا از شهریور نام برده شده؛ یکی آنجا که رستم نزد کیخسرو میرود و آغاز به بزرگداشت و ارجمند شمردن شاه میکند.
دیگری داستان رفتن بهرام گور به شکارگاه و کشتن شیران است که بر پایهی شاهنامه روزی بود که «ابر شهریور» برآمد و همهجا پر از سیاهی شد.
🍃🌾شهریور شهریاری آرمانیِ خرد، رها و آزاد از روش و کیش است.
در گاتها پس از ستایش شهریور از شهریاری مینویی، ویژگیهای اینگونه شهریاری و کشورداری سخن رفته است:
«مرتو(انسان) از میان آن دو همچون راستکردار و پیشرفتدهنده و افزاینده منش پاک را برای خود برمیگزیند. ای مزدا پس هیچگاه پاسبان و رهبر دروغین و فریبکار با خودنمایی و مردم فریبی به پاکی از برای نام نیک و یاد نیک بهرهمند نگردد.»
🌾🍃در بُندَهش آمده که گیاه شاهسپرغم یا #شاهسپرم(ریحان) گیاه ویژهی شهریور و آرامشبخش روان اندوهناک آدمی است. بوی شادیآفرین آن اندوه روان را میپالاید و چونان بوی پادشاهی است.
ابوالقاسم آخته نوشته است که شهریورگان جشن کشاورزان بود. در پایان تابستان و هنگام برداشت فراوردههای کشاورزی، کشاورزان دسترنج خود را میدیدند و شاد میشدند. از سویی برای کشت پاییزه آماده میشدند که با نیایش و آیینهای شاد همراه بود.
🍃🌾شهریور فرشتهی نرینه بهشمار میرفت و امروز زرتشتیان روز شهریورگان را به شوند(دلیل) نماد شهریاری بر درون، خرد و رفتار، #روزپدر نامیدهاند.
به قلم: #پریسا_امام_وردیلو
________
📚 بنمایهها:
۱- جشنها و آیینهای ایرانی #منصوره_میرفتاح
۲- گاهشماری و جشن های ایران باستان #هاشم_رضی
۳- جشنها و آیینهای شادمانی در ایران #ابوالقاسم_آخته
@sobhosher
به نام و بزرگی و فرّ و هنر!
#شاهنامه_فردوسی
ء#جشن_شهریورگان یا آذرجشن خجسته و فرخنده باد
🍃🌾 #شهریورگان یکی از جشنهای بسیار کهنِ ده روزِ نخستِ شهریور از دستهی جشنهای دوازدگانهی سال در ایران باستان بود که پس از پیدایش کیش زرتشتی ریخت دینی یافت. این جشن در گاهشمار کهن ایرانی برابر با روز چهارم شهریور(شهریور روز از شهریور ماه) برگزار میشد.
واژهی شهریور برگرفته از واژهی اوستایی «خشَترَه وَئیریَه»(کشور یا شهریاری + آرزو) به چمار(معنی) شهر و شهریاری شایسته، آرزو شده و نیرومند و همچنین آرمانشهر داری است. این واژه در پارسی پهلوی «خشتریور» بود.
🍃🌾شهریور نام یکی از فرشتگان است که در جهان مینوی نمایندهی شهریاری نیرومند و باشکوه خدا بود که بخت و دارایی به مردم ارزانی میداشت و در جهان گیتایی یا زمین نگاهبان توپالها(فلزات) و جنگابزارها بود و سیم و زر را چنان در میان آدمیان بخش (تقسیم) میکرد که دیو فتنه و آشوب نتواند بر زمین رخنه کند. در افسانهها او خواهان فرّ و بزرگی و نیرومندی برای مردمان و دستگیری از نیازمندان است.
شهریور میان ایزدان که با پیدایش کیش زرتشتی امشاسپند یا فرشته نامیده شدند پس از بهمن جایگاه دوم را دارد. او نمود توانایی و شکوه خدا است.
🍃🌾 «بیرونی» شهریورگان را که روز دستگیری از تهیدستان بود روز دوستی و آرزو نامید و آن را آذرجشن یا جشن آتش خواند. جشنهای آذرگان، سده و سوری دیگر جشنهای آتش هستند، هرچند که آتشافروزی آیین بیشتر جشنها در ایران بود.
بیرونی از زبان «زادویه»(موبد زرتشتی که آگاهی بسیاری از آیینهای ایرانی به بیرونی داده) نوشته که شهریورگان جشنی خانگی است. این جشن در گذشته آغازگر زمستان و سرما بود که آتشهای بزرگ در خانهها میافروختند و خدا را میستودند و برای خوردن خوراک و برپایی جشن و شادمانی گرد هم میآمدند. آنها باور داشتند این آتش سرمای زمستان و چیزهایی را که برای گیاهان زیانآور است از میان میبرد.
🍃🌾در شاهنامه دو جا از شهریور نام برده شده؛ یکی آنجا که رستم نزد کیخسرو میرود و آغاز به بزرگداشت و ارجمند شمردن شاه میکند.
دیگری داستان رفتن بهرام گور به شکارگاه و کشتن شیران است که بر پایهی شاهنامه روزی بود که «ابر شهریور» برآمد و همهجا پر از سیاهی شد.
🍃🌾شهریور شهریاری آرمانیِ خرد، رها و آزاد از روش و کیش است.
در گاتها پس از ستایش شهریور از شهریاری مینویی، ویژگیهای اینگونه شهریاری و کشورداری سخن رفته است:
«مرتو(انسان) از میان آن دو همچون راستکردار و پیشرفتدهنده و افزاینده منش پاک را برای خود برمیگزیند. ای مزدا پس هیچگاه پاسبان و رهبر دروغین و فریبکار با خودنمایی و مردم فریبی به پاکی از برای نام نیک و یاد نیک بهرهمند نگردد.»
🌾🍃در بُندَهش آمده که گیاه شاهسپرغم یا #شاهسپرم(ریحان) گیاه ویژهی شهریور و آرامشبخش روان اندوهناک آدمی است. بوی شادیآفرین آن اندوه روان را میپالاید و چونان بوی پادشاهی است.
ابوالقاسم آخته نوشته است که شهریورگان جشن کشاورزان بود. در پایان تابستان و هنگام برداشت فراوردههای کشاورزی، کشاورزان دسترنج خود را میدیدند و شاد میشدند. از سویی برای کشت پاییزه آماده میشدند که با نیایش و آیینهای شاد همراه بود.
🍃🌾شهریور فرشتهی نرینه بهشمار میرفت و امروز زرتشتیان روز شهریورگان را به شوند(دلیل) نماد شهریاری بر درون، خرد و رفتار، #روزپدر نامیدهاند.
به قلم: #پریسا_امام_وردیلو
________
📚 بنمایهها:
۱- جشنها و آیینهای ایرانی #منصوره_میرفتاح
۲- گاهشماری و جشن های ایران باستان #هاشم_رضی
۳- جشنها و آیینهای شادمانی در ایران #ابوالقاسم_آخته
@sobhosher
Telegram
attach 📎
صبح و شعر
آذرگان خجسته🍁🍂 اي ماه رسيده ماه آذر برخيز و بده مي چو آذر آذر بفروز و خانه خوش کن ز آذر صنما به ماه آذر #مسعودسعدسلمان 🍂🍁 @sobhosher
آذر در اوستا «آتَر/ آتَرش» و در پهلوی «آتُر / آتَخش» و در فارسی امروز «آذر / آتش» است. آذر، ایزد نگاهبان آتش و فروزه اهورامزداست برای همین گاه او را در شمار امشاسپندان آوردهاند. در فرهنگ ایران، آتش یکی از پدیدههای طبیعی ستودنی است چون گرمای زندگی را در کالبد دیگر پدیدههای هستی جاری میسازد و با نور خود که نشانی از آذر اهورایی است جان و دل یاران اهورامزدا را روشنایی میبخشد پس «سوی پرستش» اهورا مزداست و آتش پرستاران در آتشکده از آن پرستاری میکنند. #جشن_آذرگان از جشنهای ویژه آتش در فرهنگ ایران است که در ستایش آذر اهورایی و به فرخندگی هم نامی روز و ماه به نام ایزد آذر و بزرگداشت جایگاه آن دراندیشه ایرانیان برگزار ميشود.
https://t.me/sobhosher/3174
https://t.me/sobhosher/3174
Telegram
صبح و شعر
آذرگان خجسته🍁🍂
اي ماه رسيده ماه آذر
برخيز و بده مي چو آذر
آذر بفروز و خانه خوش کن
ز آذر صنما به ماه آذر
#مسعودسعدسلمان
🍂🍁
@sobhosher
اي ماه رسيده ماه آذر
برخيز و بده مي چو آذر
آذر بفروز و خانه خوش کن
ز آذر صنما به ماه آذر
#مسعودسعدسلمان
🍂🍁
@sobhosher
#جشن_سده
در #دهمین_روز یا #آبان_روز از #بهمن ماه با افروختن هیزمی که مردمان، از پگاه بر بام خانه خود یا بر بلندی کوهستان گرد آوردهاند، جشن سده آغاز میشود. در اشارات تاریخی این جشن همیشه به شکل دست جمعی و با گردهمایی همه مردمان شهر و محله و روستا در یکجا و با برپایی یک آتش بزرگ برگزار میشده است.
١- بعضی دانشمندان نام سده را گرفته شده از صد میدانند. ابوریحان بیرونی مینویسد: «سده گویند یعنی صد و آن یادگار اردشیر بابکان است و در علت و سبب این جشن گفتهاند که هرگاه روزها و شبها را جداگانه بشمارند، میان آن و آخر سال عدد صد بدست میآید.
٢-برخی گویند علت این است که در این روز زادگان کیومرث - پدر نخستین - درست صدتن شدند و یکی از خود را بر همه پادشاه گردانیدند و برخی برآنند که در این روز فرزندان مشی و مشیانه به صد رسیدند و نیز آمده: “شمار فرزندان آدم ابوالبشر در این روز به صد رسید. ”»
٣- نظر دیگر اینکه سده معروف، صدمین روز زمستان است. از ابتدای زمستان (اول آبان ماه) تا ۱۰ بهمن که جشن سده است صد روز، و از ۱۰ بهمن تا نوروز و اول بهار ۵۰ روز و ۵۰ شب بودهاست. و به علت اینکه از این روز به بعد انسان به آتش دست پیدا کردهاست شب هم مانند روز روشن و گرم و زندهاست شبها هم شمرده میشوند.
٤-یکی دیگر از دلایل گرامیداشت این شب این است که ایرانیان دو ماه میانی زمستان را، همان دی و بهمن را، بسیار سخت و هنگام نیرومند گشتن اهریمن میدانستند و برای پایان یافتن این دوماه نیایشهای ویژهای برگزار میکردند.
از شب چله که چله بزرگ نیز نامیده میشد و در آن مهر برای مبارزه با اهریمن دوباره زاده شده بود تا شب دهم بهمن ماه که جشن سده و چله کوچک نامیده میشد برابر ۴۰ روز است.
٥- به سبب اینکه آتش (مظهر گرما و نور و زندگی) در روز سده کشف شده بود و وسیله دیگری برای مبارزه با اهریمن و بنا بر آیین باعث روشنایی شب مانند روز شد از شب چله کوچک تا اول اسفند ۲۰ روز و ۲۰ شب (جمعاً چهل شب و روز) است.
٦- برخی گفتهاند که این تسمیه به مناسبت صد روز پیش از به دست آمدن محصول و ارتفاع غلات است.
٧- مهرداد بهار در کتاب «پژوهشی در فرهنگ ایران» و رضا مرادی غیاثآبادی در کتاب «نوروزنامه»، بر این باورند که سَدَه در زبان اوستایی به معنای برآمدن و طلوع کردن است و ارتباطی با عدد ۱۰۰ ندارد. عدد «سد» به شکل «صد» معرب شدهاست در حالیکه واژه «سده» به شکل «سذق» معرب شدهاست.
@sobhosher
در #دهمین_روز یا #آبان_روز از #بهمن ماه با افروختن هیزمی که مردمان، از پگاه بر بام خانه خود یا بر بلندی کوهستان گرد آوردهاند، جشن سده آغاز میشود. در اشارات تاریخی این جشن همیشه به شکل دست جمعی و با گردهمایی همه مردمان شهر و محله و روستا در یکجا و با برپایی یک آتش بزرگ برگزار میشده است.
١- بعضی دانشمندان نام سده را گرفته شده از صد میدانند. ابوریحان بیرونی مینویسد: «سده گویند یعنی صد و آن یادگار اردشیر بابکان است و در علت و سبب این جشن گفتهاند که هرگاه روزها و شبها را جداگانه بشمارند، میان آن و آخر سال عدد صد بدست میآید.
٢-برخی گویند علت این است که در این روز زادگان کیومرث - پدر نخستین - درست صدتن شدند و یکی از خود را بر همه پادشاه گردانیدند و برخی برآنند که در این روز فرزندان مشی و مشیانه به صد رسیدند و نیز آمده: “شمار فرزندان آدم ابوالبشر در این روز به صد رسید. ”»
٣- نظر دیگر اینکه سده معروف، صدمین روز زمستان است. از ابتدای زمستان (اول آبان ماه) تا ۱۰ بهمن که جشن سده است صد روز، و از ۱۰ بهمن تا نوروز و اول بهار ۵۰ روز و ۵۰ شب بودهاست. و به علت اینکه از این روز به بعد انسان به آتش دست پیدا کردهاست شب هم مانند روز روشن و گرم و زندهاست شبها هم شمرده میشوند.
٤-یکی دیگر از دلایل گرامیداشت این شب این است که ایرانیان دو ماه میانی زمستان را، همان دی و بهمن را، بسیار سخت و هنگام نیرومند گشتن اهریمن میدانستند و برای پایان یافتن این دوماه نیایشهای ویژهای برگزار میکردند.
از شب چله که چله بزرگ نیز نامیده میشد و در آن مهر برای مبارزه با اهریمن دوباره زاده شده بود تا شب دهم بهمن ماه که جشن سده و چله کوچک نامیده میشد برابر ۴۰ روز است.
٥- به سبب اینکه آتش (مظهر گرما و نور و زندگی) در روز سده کشف شده بود و وسیله دیگری برای مبارزه با اهریمن و بنا بر آیین باعث روشنایی شب مانند روز شد از شب چله کوچک تا اول اسفند ۲۰ روز و ۲۰ شب (جمعاً چهل شب و روز) است.
٦- برخی گفتهاند که این تسمیه به مناسبت صد روز پیش از به دست آمدن محصول و ارتفاع غلات است.
٧- مهرداد بهار در کتاب «پژوهشی در فرهنگ ایران» و رضا مرادی غیاثآبادی در کتاب «نوروزنامه»، بر این باورند که سَدَه در زبان اوستایی به معنای برآمدن و طلوع کردن است و ارتباطی با عدد ۱۰۰ ندارد. عدد «سد» به شکل «صد» معرب شدهاست در حالیکه واژه «سده» به شکل «سذق» معرب شدهاست.
@sobhosher
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#کوروش_نیکنام:
#جشن_سده از #جشنهای_ملی_ایرانیان است 💥🔥
جشن سده خجسته و فرخنده💐
جشن سده، یکی از جشنهای ملی ایرانیان است و برگزاری آن مربوط به زرتشتیان ایران نیست چنانکه جشن نوروز وبزرگداشت شب چله را همهً ایرانیان پاس میدارند شایسته است تا دیگر جشنهای ایران باستان نیز که جنبهً دینی زرتشتی ندارد و برگرفته از پدیدههای تاریخی، طبیعی و حماسی نیاکان ما در ایران است نیز همگانی شود و ایرانیان به برپایی آن افتخار کنند. جشن سده (مهار شدن آتش)، جشن مهرگان (آیین پیمان و دوستی)، جشن تیرگان (حماسه آرش کمانگیر) جشن اسفندگان (بزرگداشت جایگاه زنان) از جمله جشنهای ملی ایرانیان است.
@sobhosher
Www.shahnamehpajohan.ir
#جشن_سده از #جشنهای_ملی_ایرانیان است 💥🔥
جشن سده خجسته و فرخنده💐
جشن سده، یکی از جشنهای ملی ایرانیان است و برگزاری آن مربوط به زرتشتیان ایران نیست چنانکه جشن نوروز وبزرگداشت شب چله را همهً ایرانیان پاس میدارند شایسته است تا دیگر جشنهای ایران باستان نیز که جنبهً دینی زرتشتی ندارد و برگرفته از پدیدههای تاریخی، طبیعی و حماسی نیاکان ما در ایران است نیز همگانی شود و ایرانیان به برپایی آن افتخار کنند. جشن سده (مهار شدن آتش)، جشن مهرگان (آیین پیمان و دوستی)، جشن تیرگان (حماسه آرش کمانگیر) جشن اسفندگان (بزرگداشت جایگاه زنان) از جمله جشنهای ملی ایرانیان است.
@sobhosher
Www.shahnamehpajohan.ir
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سخنرانى دکتر بتول فخراسلام
#جشن_سپندارمزگان
رو زن بر تمام زنان سرزمينم فرخنده باد🥰💐
@bonyadeferdowsitous
@sobhosher
#جشن_سپندارمزگان
رو زن بر تمام زنان سرزمينم فرخنده باد🥰💐
@bonyadeferdowsitous
@sobhosher