صبح و شعر
648 subscribers
2.14K photos
281 videos
331 files
3.24K links
ادبیات هست چون جهان برای جان‌های عاصی کافی نیست.🥰😍 🎼🎧📖📚
Download Telegram
Forwarded from صبح و شعر
#پند_از_شاهنامه

نگهدار تن باش و آن خرد
‎که جان را به دانش خرد پرورد

#فردوسی

@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
‍ ‍ #توضیحات_تلفظ اشعار #شاهنامه

همیشه شاهنامه را با تلفظِ فارسیِ معیار شنیده‌ایم؛ چیزی نزدیک به گویشِ فارسی در تهران. اما در این‌جا تلفظ‌هایی می‌شنویم که دور از این گویشِ رسمی‌ست. این‌ تلفظ‌ها نه حاصلِ ذوق و خوش‌آمدِ پیرایشگر بوده –آن‌طور که مجریانِ رادیووتلویزیون یک‌شبه تصمیم می‌گیرند که "کارکَرد" را کارکِرد" تلفظ کنند- که اثرِ پژوهش‌ها و واکاوی‌هایِ سالیان است. نشانه‌هایی از درونِ خودِ شاهنامه و نشانه‌هایی از بیرونِ آن در این‌ راه چراغ بوده‌اند. بعضی از این‌ نشانه‌ها بسیار روشن خودنمایی می‌کرده‌اند و بعضی‌بیشتر، کورسویی بوده‌اند؛ حدسی، که دراثرِ پیگیری و مداقه‌ی بسیار به یقین رسیده‌. و البته که پُر روشن است ما هیچ‌گاه به گویشِ خودِ فردوسی نخواهیم رسید. چون صدای ضبط‌شده‌ای از آن‌ دوران وجود ندارد و خطِ فارسی هم به‌دلیلِ ویژگی‌هایش، ازجمله نداشتنِ نشانه برای مصوت‌های کوتاه (زیر و زبر و پیش)، کمکی در این‌ راه نیست و اصلاً خود سرچشمه‌ی اختلافِ خوانش بوده است. اما نمی‌توان به‌این‌بهانه راه را بر جست‌وجو بست؛ و باید از هر روزنِ کوچکی در این تاریکنا نوری جُست. همان‌طور که پژوهش‌ها درموردِ خوانش دست‌کم نکاتِ زیر را به‌روشنی آشکار کرده‌:

فاصله‌ی زمانیِ پایانِ زبانِ فارسیِ میانه تا دوره‌ی سرایشِ شاهنامه بسیار اندک است. و مأخذِ مهمِ شاهنامه‌ی منثورِ ابومنصوری که مرجعِ سرودنِ شاهنامه‌ی فردوسی بوده، یکی از دستنویس‌های خداینامه به پارسیِ میانه بود و زبانِ آن شاهنامه به پارسیِ میانه بسیار نزدیک بود. براین‌اساس، فارسیِ میانه بهترین معیار برای تلفظِ واژه‌هاست. با این‌ معیار باید "اَژدها" خواند و"هَنگام" و "گُمان" و "نِشیب".
همچنین باوجودِ تغییراتِ تدریجی در زبان، در زمانِ شاهنامه برخی قالب‌های دستوریِ فارسیِ میانه هنوز جاری بوده و مثلاً در جلوی واژه‌هایی که با مصوت شروع می‌شده‌اند، استفاده از حرفِ‌اضافه‌ی "به" هنوز رایج نشده بوده و همان حروفِ‌اضافه‌ی "بَذ" و "بَد" استفاده می‌شده. مثلا "به مازندران" داشته‌ایم اما "به این" هنوز رایج نشده بوده و به‌جای آن، گفته می‌شده "بَدین"، و "به او" را "بَدو" می‌گفته‌اند، و "به‌این‌سان" را "بَدین‌سان".

اما قافیه‌های خودِ شاهنامه نشان می‌دهد که تلفظِ واژه‌ها همیشه هم تلفظِ فارسیِ میانه نبوده. فرضاً در فارسیِ میانه "موبِد" داریم اما در شاهنامه قافیه‌ شدنِ این‌کلمه با "بخرَد"، خوانشِ آن را به‌صورتِ "موبَد" مقید می‌کند. همین‌طور درموردِ "سپهبَد".
قافیه یکی از مهم‌ترین‌ نشانه‌های درون‌متنی‌ست در کمک به فهمیدنِ تلفظِ درستِ کلمات. فرضاً چون واژه‌ی "سَخُن" با واژه‌های "بُن" و "کُن" هم‌قافیه شده، اما هیچ‌گاه با "مَن"، "تَن" و "انجمَن" هم‌قافیه نشده، این‌واژه قطعاً "سَخُن" خوانده می‌شده و نه "سُخَن".
همین‌طور درمورد واژه‌ی "کَهُن". همین‌طور، هم‌قافیه‌شدنِ کلمه‌ی "نَو" با کلمه‌هایی چون "گَو" و "پَهلَو"، نشانگرِ آن است که واجِ مرکب "اَو" (au) -و محتمل‌ترست که (aw)- در زمانِ شاعر هنوز به خوانشِ امروزه‌ی آن "اُو" (ou) تبدیل نشده بوده و این‌ کلمه را باید "نَو" خواند و نه "نُو". و شبیهِ این‌ها "خسرَو" خواهیم داشت و "شَو". و به‌همین‌قیاس، درست است که "فردَوس" بخوانیم و "سَوگند" و "نَوروز".

به‌همین‌ترتیب، در زمانِ فردوسی واجِ مرکب "اَی" (ay) هم هنوز به خوانشِ امروزی آن "اِی" (ei) تبدیل نشده بوده؛ بنابراین "پَی" داریم و "کَی" و "نَی" و "مَی" و...

نکته‌ی دیگر این که گویشِ فارسی در طوس، شهرِ فردوسی، هم لزوماً منطبق بر فارسیِ معیار آن روزگار نبوده؛ که این شهر هم قطعاً برای خود گویشی داشته. باتوجه به نشانه‌های درون‌شاهنامه‌ای و بیرونِ آن، بعضی مواردِ اختلاف را می‌توان دریافت. مثلاً تلفظِ شناسه‌های "اُم" و "اِش" به‌جای "اَم" و "اَش". فردوسی به‌جای "بفشاردَم" گفته است: "بفشاردُم" و به‌جای "لشکَرَش" گفته است: "لشکَرِش".

ما امروزه در ساختنِ حاصل‌مصدر، هنگامِ افزودنِ پسوندِ "ای" به کلماتِ منتهی به مصوتِ بلندِ "او"، یک واجِ میانجیِ "ی٘" استفاده می‌کنیم. فرضاً نیکو--->نیکویی. اما در زمانِ شاهنامه این واجِ میانجی "وْ" بوده. بنابراین برای زمانِ شاهنامه "نیکُوْی" و "جادُوْی" درست است و نه "نیکویی" و "جادویی". و همین‌طور درموردِ واژه‌های منتهی به واجِ مرکب "اَو" (au): "نَوّی" درست است و نه "نُویی" (برخی نام‌خانوادگی‌های امروزی را به یاد بیاورید: خُسروَی، مینَوی).

منبع: شاهنامه بخوانیم

@sobhosher
مطلب زير که به مناسبت پايان يافتن بناي آرامگاه فردوسي در دهم ارديبهشت سال۱۳۴۷،براي انتشار در روزنامه "شهر آراي"مشهد نوشته شد،پيشکش حضور شما دوستان فرهيخته باد

#دهم_ارديبهشت ماه سالروز پايان يافتن وافتتاح آرامگاه با شکوه فعلي حکيم توس، ابوالقاسم فردوسي،پس از۴ سال باز سازي، در سال ۱۳۴۷ خورشيدي است.
بناي اوليه که ظاهر ونماي بيروني آن دقيقا شبيه بناي کنوني بود ، در زمان پهلوي اول وبه همت انجمن آثار ملي طي چند سال تلاش براي طراحي ان،آخر الامر بر اساس طرح پيشنهادي مهندس آذر بايجاني الاصل و تحصيل کرده آلمان، مهندس کريم طاهر زاده بهزاد(که ساختمانهاي زيباي بيمارستان امام رضا ي مشهد هم طراحي وبنا کرده ي اوست ) در سال ۱۳۱۳ خورشيدي، به عللي توسط معماري به نام لر زاده شتابزده !ساخته شده بود .
به همين سبب کمي پس از احداث بنا پايه هاي ان شروع به نشست کرد، تا اينکه ۳۰ سال بعد بايد تخريب وباز سازي مي شد. که از سال ۱۳۴۳ تخريب آن آغاز ومجددا بناي حاضر،با تالاري وسيع در کف ، به همان صورت قبلي ساخته ، ودر دهم ارديبهشت ماه ۱۳۴۷ #افتتاح شد.

(مهدي سيدى، فردوسي شناس ومدير پيشين آرامگاه فردوسى)
@sobhosher
Dance Me To The End Of Love (1984)
Leonard Cohen
به مناسبت ٢٩ آوريل روز جهانى رقص
Dance Me to the End of Love
تا انتهای عشق با من برقص
#Leonard_Cohen
در آلبوم
Various Positions

پيشكش به #كادردرمانى كه اين روزها با مرگ ميرقصند تا به زندگى معنايى تازه بخشند💐

@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
#موسيقى_خوب_بشنويم 🎧🎼🎵🎶🌸🌺
#شعرخوب_بخوانيم

آتشین روی و سیمین تنی چون می آتشین روشنی
مهر و مه همنشین با من است تا تو ای نازنین با منی
نوشین از لب تو لب من روشن از رخ تو شب من
رویت بهار زندگانی وصلت چو باده ی جوانی
مستم از نگاه تو هستم در پناه تو
دهمت گر جان خواهی که به ملک دل شاهی
قبله ی دل ها کویت مایه ی شادی رویت
دیده ی خوبان سویت
شبست و شاه است می است و مینا
به پای ساقی ز آسمان ها ستاره گوهر افشان است
به ناله مطرب به خنده ساغر
جمال جانان فروغ دلبر به زهره و پروین ماند
بت من به تو پابندم به جهان به تو خرسندم
که به از دو جهانم باشی
همه شب به تو دمسازم دل و جان به تو پردازم
که به از دل و جانم باشی
شاه خوبانی مه من مه من صبح خندانی شه من شه من

شعر: #رهى_معيرى فراخور گرامى زادروزش، گرامى ياد و نامش💐
آواى : بانو مرضيه
آهنگساز: على تجويدى
دستگاه: همايون

شامگاهتان به كام صبح خندانتان منتظر💐🥰
@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ 🌸🌺 #شاهنامه_خوانی
شاهنامه حماسهٔ ملی ایران
سروده:حکیم #ابوالقاسم_فردوسی

رفتن بهرام به هند
آوای: استاد #شهریار_قاسمى
                                  
@sobhosher
Forwarded from صبح و شعر
#پند_از_شاهنامه

ترا پاک یزدان نگه‌دار باد
دلت شادمان بخت بیدار باد
#فردوسی

@sobhosher
صبح و شعر
‍ ‍ ‍ #توضیحات_تلفظ اشعار #شاهنامه همیشه شاهنامه را با تلفظِ فارسیِ معیار شنیده‌ایم؛ چیزی نزدیک به گویشِ فارسی در تهران. اما در این‌جا تلفظ‌هایی می‌شنویم که دور از این گویشِ رسمی‌ست. این‌ تلفظ‌ها نه حاصلِ ذوق و خوش‌آمدِ پیرایشگر بوده –آن‌طور که مجریانِ…
توضيحات #تلفظ_اشعارشاهنامه
#ى_مجهول

کار نیکان را قیاس از خود مگیر
گرچه باشد در نوشتن شیر شیر

آن یکی شیر است اندر بادیه
آن دگر شیر است اندربادیه

آن یکی شیراست کآدم می‌خورد
وآن دگر شیر است کآدم می‌خورد


سخنی پیرامون [«ی» مجهول] و [«ی»
معروف] در سخن #استادتوس!

١- در پارسی میانه و پارسی نوین واکه(مصوت) ویژه ای داریم که میانه ای از «ای ee» و «اِ» است! این واکه را دستور نویسان «ی» مجهول نامیده اند! در برابر «ی» معروف که همان گویش روان امروز است!
با جایگزینی دبیره امروزی به جای دبیره های پیشین فارسی، چون نشانه جداگانه ای برای این دو واکه نبود، اندک اندک «ی» مجهول هم به سان «ی» معروف خوانده شد، سپس در میان بخشی از فارسی زبانان(که در جغرافیای سیاسی ایران مرکزیت داشت!) و نیز در «زبان معیار» امروزین به سان «ی» معروف جا افتاد و روان شد! (بازگشت به فرسته آوایی پیوست)

🔺نمونه، واژه «شیر» است که –در سخن فردوسی- اگر جانور درنده باشد، با «ی» مجهول (همانگونه که واژه «شعر» در گویش روزانه، بدون فشار بر «ع» واگفت می شود!) و اگر نوشیدنی باشد، با «ی» معروف گفته می شده (و در میان بیشتر فارسی زبانان همچنان گفته می شود!) همچنین است واژه «سیر» که اگر مانای «اشباع» از آن برآید با «ی» مجهول و اگر گیاه پیازسان بدبو باشد با «ی» معروف گفته می شده (و می شود!)

🔻نمونه واژه های با «ی» معروف: شیر(خوراکی)، سیر(گیاه)، پیر، پذیر، گیر، حریر، دبیر، تیر...

🔺نمونه واژه های با «ی» مجهول: شیر(جانور)، سیر(اشباع)، دلیر، زیر، دیر، ایران، شمشیر...

بر این پایه، در سخن فردوسی -و دیگر سرایندگان هم روزگار- واکه میانی دو واژه «شیر»(جانور) و «شیر»(نوشیدنی) یکسان نیست و این دو «جناس تام» نمی سازند. جناس ناقص حرکتی می سازند!
٢- نکته برجسته و روشن در سخن فردوسی اینکه فردوسی با چیرگی بر زبان فارسی روزگار خویش، هرگز «ی» مجهول را با «ی» معروف» پساوند( قافیه) نکرده است! این نکته برای بازشناخت سخن راستین و ناب فردوسی از سخن افزوده یا دگرگون شده، از جایگاه والایی برخوردار است!

🔻برای نمونه، هرگز «شیر» نوشیدنی با «دلیر یا زیر یا دیر ...» پساوند نمی شود! با «پذیر و حریر و گیر و...) پساوند می شود!

پدر وارش از مادر اندر پذیر،
اُزین گاوِ نغزش یپرور به شیر!
(به دنیا آمدن فریدون)
یا
یکی کودکی دوختند از حریر،
به بالای آن شیرِ ناخورده شیر!
(رستمزاد)

🔺در این بیت، در سخن فردوسی، «حریر» با «ی» معروف خوانده می شود و تنها می تواند با واژه «شیر» به مانای «لبن» که آن نیز با «ی» معروف خوانده می شود، پساوند باشد!! نه به «شیر» درنده که با «ی» مجهول است!! (از دیدگاه فردوسی!) از این رو «شیرناخورده شیر» نمی تواند از خامه فردوسی تراویده باشد و سخن استاد توس «شیرِ ناخورده شیر» است!!

🔻همچنین فردوسی فرزانه هرگز «شیر» درنده را با واژه های دارای «ی» معروف پساوند نساخته است!

بگویش که سالارِ اِیران توی
اگرچی دل و چنگِ شِیران توی!

در بیت :
یکی داستان زد بر این شیرِ پیر،
کجا کرده بد یچه را سیرِ شیر!
(به دنیا آمدن زال)

🔸استاد توس، بسیار هنرمندانه از پساوند دوگانه بهره برده که پساوند نخست با «ی» مجهول (شِیر و سِیر) و دو دیگر با «ی» معرف (پیر و شیر)!! جابجا خواندن واژه ها، همانند (با«ی» معروف) خواندن چهار واژه ، کنار گذاشتن آیین سخنسرایی فردوسی و یکسان خواندن «ی» معروف و مجهول (به شیوه زبان معیار جغرافیای سیاسی ایران امروز) به راستی درنیافتن بخشی از زیباییهای سخن فردوسی بزرگ و ستم به شاهنامه است!!
#سيروس_حامى

🔹منبع متن و فرسته آوايى
👇🏻👇🏻👇🏻
https://t.me/c/1327499933/47762

@sonhosher
Forwarded from اتچ بات
#موسيقى_خوب_بشنويم 🎧🎼🎶🎵🌺🌸
#شعرخوب_بخوانيم

"چشمان آبی که در باران گریه می کنند"
In the twilight glow I see them
Blue eyes cryin' in the rain
When we kissed goodbye and parted
I knew we'd never meet again
Love is like a dyin' ember
Only memories remain
Through the ages I'll remember
Blue eyes cryin' in the rain
Some day when we meet up yonder
We'll stroll hand in hand again
In a land that knows no partin'
Blue eyes cryin' in the rain
Now my hair has turned to silver
All my life I've loved in vain
I can see her star in heaven
Blue eyes crying in the rain
🔻🔺🔻

در درخشش گرگ و میش او را می بینم
چشمان آبی در باران گریه می کنند
وقتی خداحافظی کردیم و از هم جدا شدیم
می دانستم که دیگر هرگز ملاقات نخواهیم کرد

عشق مثل یک عنبر امین(خاكسترى در حال خاموشى) است
فقط خاطرات باقی می مانند
در طی سنینی که به یاد خواهم آورد
چشمان آبی در باران گریه می کنند

روزی که غروب ملاقات کنیم
دوباره با هم قدم می زنیم
در سرزمینی که هیچ بخشی را نمی شناسد
چشمان آبی در باران گریه می کنند

ترانه سرا: #فرد_رز
خواننده: #ویلی_نلسون از مشاهير موسيقى كانترى
فراخور زادروزش💐


شبتان آرام و رام 💐🥰
@sobhosher
يك حبه شعر #پارسى با چاى #انگليسى☕️
برگردان: سعيد عزيزى
@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ 🌸🌺 #شاهنامه_خوانی
شاهنامه حماسهٔ ملی ایران
سروده:حکیم #ابوالقاسم_فردوسی

پاسخ دادن شنگل نامه بهرام را
آوای: استاد #شهریار_قاسمى

                                               

@sobhosher
Forwarded from صبح و شعر
#پند_از_شاهنامه

نگیرد ترا دست جز نیکوی
گر از پیر دانا سخن بشنوی
#فردوسی

@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
توضيحات #تلفظ_اشعارشاهنامه

🔹 #واومعدوله واوی‌ست در نوشتار فارسی که نوشته می‌شود ولی خوانده نمی‌شود. مثلاً واو در کلمهٔ «خواندن» واو معدوله‌است؛ یعنی «خواندن» نوشته می‌شود ولی «خاندن» خوانده می‌شود. واوِ «خود» و «خویش» هم واو معدوله‌ است. این واو را به این دلیل معدوله می‌خوانند که از خواندنِ آن عدول می‌شود.
خو» به‌صورت ترکیبی از «خ» و «و» [xʷ] تلفظ می‌شده‌است. این واج دیگر در فارسیِ معیار از میان رفته‌است، ولی هنوز در بعضی گویش‌های ایرانی باقی مانده‌است.
🔸از همان آغاز تکوین زبان فارسی دری، میان واو معدوله و واو عادی تفاوت می‌گذاشتند
در فارسیِ امروز، اگر پس از واو معدوله، «الف» یا «ی» نباشد، حرکت «خ» ضمه است، چنان‌که «خودپرست» به‌صورت «خُدْپَرَست» خوانده می‌شود. ولی در بسیاری از لهجه‌ها حرکت «خ» فتحه‌ است و در شعر هم فتحه باید خوانده شود.

🔻میازار موری که دانه‌کش است
که جان دارد و جان شیرین‌ خوش است

«دانه‌کش» با «خوش» قافیه(پساوند)هستند، و ازآنجایی‌که «دانه‌کش» در زبان پارسی،دانه‌کَش خوانده می‌شده، حرکت «خ» فتحه باید باشد.
🔹در ادامه توجه شما را به گفتار جناب #سيروس_حامى در پاسخِ پرسش يكى از دوستان گروه جلب ميكنم.👇🏻👇🏻
👇🏻👇🏻
@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
#موسيقى_خوب_بشنويم 🎧🎼🎶🎵
🌸🌺
به مناسبت اول ماه می روز جهانی کارگر

نفرين به رنج و بردگى
نفرين به جور بيشمار

....
تمام زندگی‌ام بر این باور بوده‌ام
که دروغ نگویم
دل هیچ انسانی را نشکنم
و این را پذیرفته‌ام که از بین رفتن قسمتی از زندگی است
اما با این وجود
از مرگ خودم می‌ترسم
می‌ترسم بعد از مرگ هم کارگر باشم

#سابیرهاکا

شبتان شاد💐🥰
@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
#شعرخوب_بخوانيم🌸🌺

به مناسبت گراميداشت روز و هفته معلم

حق استاد
گفت استاد مبر درس از یاد
یاد باد آنچه به من گفت استاد
یاد باد آنکه مرا یاد آموخت
آدمی نان خورد از دولت یاد
هیچ یادم نرود این معنی
که مرا مادر من نادان زاد
پدرم نیز چو استادم دید
گشت از تربیت من آزاد
بس مرا منت  استاد بود
که به تعلیم من اِستاد استاد
هر چه میدانست آموخت مرا
غیر یک اصل که ناگفته نهاد
قدر استاد نکو دانستن
حیف! استاد به من یاد نداد
گر بمردست، روانش پر نور
ور بود زنده، خدا یارش باد

سروده: #ايرج‌ميرزا
دكلمه: #اعظم_پورعباس

@sobhosher
يك حبه شعر #پارسى با چاى #انگليسى☕️


@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ 🌸🌺 #شاهنامه_خوانی
شاهنامه حماسهٔ ملی ایران
سروده:حکیم #ابوالقاسم_فردوسی
كشتى گرفتن بهرام در بارگاه شنگل و هنر نمودن
آوای: استاد #شهریار_قاسمى

*هنر در شاهنامه: اغلب هرچه را به رزم و جنگ آورى مربوط است در برميگيرد
                                               
🙏🏻💐
@sobhosher
Forwarded from صبح و شعر
#پند_از_شاهنامه

‎هنرها و دانش ز اندازه بیش
‎خرد را پرستار دارد به پیش
#فردوسی

@sobhosher