Forwarded from اتچ بات
#زروان در #شاهنامه
🔸در کهن ترین نوشته ایرانی؛ #گاهان دو عنصر خیر و شر در برابر یکدیگر قرار گرفته و در همه ویژگی ها با هم ناسازگار بوده اند. روشنی و تاریکی دو نماد برجسته اندیشه خیر و شر است. اگرچه تاریکی و روشنی هر دو آفریده #اهورامزدا هستند با دگرگونی ای که در جایگاه اهورامزدا صورت می گیرد، او از یگانگی خود پایین آمده و در جایگاه سپندمینو، نقطه مقابل انگره مینو(اهریمن) قرار می گیرد.
🔹بنابراین اندیشه یگانه باوری گاهانی به اندیشه دوگانه باوری دگرگون می شود. آموزه های دوگانه باوری به کردارهای دوگانه آفرینی می انجامد؛ یعنی اهورامزدا تنها آفریننده نور به شمار می رود و در برابر آن، آفرینش تاریکی از اهریمن سرچشمه می گیرد
🔸اندیشه دوگانه باوری هرچند عقلانی باشد، باز هم نیاز اعتقادی انسان برای یافتن سرچشمه ای یگانه برای دو بن خیر و شر را برآورده نمی کند، اما زروانی گری پاسخی برای برآورده کردن این نیاز انسان است.
⏰ #زروان یا زمان در آیین ایرانی تاریخی مبهم و طولانی دارد.
🔹در لوحههای بابِلی مربوط به سدهٔ پانزدهم پیش از میلاد از ایزدی به نام «زُروان» سخن رفتهاست.
🔸در اوستا نیز بهاختصار از این ایزد یاد شده و در متون پهلوی هم دربارهٔ آن سخن رفتهاست.
▪️زروان دراصل فرشتهٔ زمان است و با صفت اَکرانه (#بیکرانه) از او یاد شدهاست.
🔻از صفات زروان چنین پیداست که برای زمان، آغاز و انجامی تصور نشده و آن را همیشه پایدار و قدیم و جاودانی دانستهاند.
🔺از این زمان بیکرانه است که زمان کرانمند آفریده شد و ادامهٔ خلقت از طریق توالد و تناسل میسر گردید.
🔹در آیین مهرپرستی نیز زمانِ بیکرانه در رأس قرار دارد و زروان معمولاً بهصورت موجودی با سر شیر و جسمی که ماری دورِ آن پیچیده،
تجسم یافتهاست.
ادامه دارد..
@sobhosher
🔸در کهن ترین نوشته ایرانی؛ #گاهان دو عنصر خیر و شر در برابر یکدیگر قرار گرفته و در همه ویژگی ها با هم ناسازگار بوده اند. روشنی و تاریکی دو نماد برجسته اندیشه خیر و شر است. اگرچه تاریکی و روشنی هر دو آفریده #اهورامزدا هستند با دگرگونی ای که در جایگاه اهورامزدا صورت می گیرد، او از یگانگی خود پایین آمده و در جایگاه سپندمینو، نقطه مقابل انگره مینو(اهریمن) قرار می گیرد.
🔹بنابراین اندیشه یگانه باوری گاهانی به اندیشه دوگانه باوری دگرگون می شود. آموزه های دوگانه باوری به کردارهای دوگانه آفرینی می انجامد؛ یعنی اهورامزدا تنها آفریننده نور به شمار می رود و در برابر آن، آفرینش تاریکی از اهریمن سرچشمه می گیرد
🔸اندیشه دوگانه باوری هرچند عقلانی باشد، باز هم نیاز اعتقادی انسان برای یافتن سرچشمه ای یگانه برای دو بن خیر و شر را برآورده نمی کند، اما زروانی گری پاسخی برای برآورده کردن این نیاز انسان است.
⏰ #زروان یا زمان در آیین ایرانی تاریخی مبهم و طولانی دارد.
🔹در لوحههای بابِلی مربوط به سدهٔ پانزدهم پیش از میلاد از ایزدی به نام «زُروان» سخن رفتهاست.
🔸در اوستا نیز بهاختصار از این ایزد یاد شده و در متون پهلوی هم دربارهٔ آن سخن رفتهاست.
▪️زروان دراصل فرشتهٔ زمان است و با صفت اَکرانه (#بیکرانه) از او یاد شدهاست.
🔻از صفات زروان چنین پیداست که برای زمان، آغاز و انجامی تصور نشده و آن را همیشه پایدار و قدیم و جاودانی دانستهاند.
🔺از این زمان بیکرانه است که زمان کرانمند آفریده شد و ادامهٔ خلقت از طریق توالد و تناسل میسر گردید.
🔹در آیین مهرپرستی نیز زمانِ بیکرانه در رأس قرار دارد و زروان معمولاً بهصورت موجودی با سر شیر و جسمی که ماری دورِ آن پیچیده،
تجسم یافتهاست.
ادامه دارد..
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
#زروان در #شاهنامه
🔸در روایت اساطیری #زروان آمده است که زروان هزار سال قربانی کرد و در « #انتظار» پسری آفریننده ماند اما زمان دراز قربانی و انتظار طولانی، او را در باب تأثیر آیین قربانی « #گمانمند» ساخت. درست در همان لحظه گمانمندی، دو موجود متقابل در بطن او جان گرفت. #هرمزد به پاس #قربانی کردن و #انتظار و #اهریمن به سزای #گمانمندی و #ناشکیبایی اش.
🔹زروان این دو موجود را در خود بازشناخت و سوگند یاد کرد که هر یک از توأمان او زودتر پای به هستی گذارد و در پیش او بایستد،
🤴🏼فرمانروایی جهان را بدو خواهد بخشید البته او چون در دل خواهان هرمزد بود و در آغاز او را به نیاز و با قربانی کردن، خواسته بود، می پنداشت، این زاده او پیش از آن دیگری از زهدان او بیرون خواهد آمد.
🔸#هرمزد که حاصل #روشندلی و انتظار زروان و بنابراین از جنس او بود، این سوگند را از ضمیر پدر خواند و چون خود، راست کار و پاک اندیش بود آن را با برادر ناپاک سرشت خود در میان نهاد. #اهریمن که زشت خوی، بدنهاد، فریبکار و آزمند بود برای سلطه بر جهان به ترفندی دست زد و زهدان پدر را شکافت و پیش از برادر، بیرون آمد و در پیش پدر ایستاد.
🔹زروان از آن روی که اهریمن، زشت، تیره و بدبوی بود، او را به به فرزندی نشناخت و گفت پسر من زیبا، نورانی و خوش بوی است، نه بدین سان ظلمانی و عفن. در این میانه هرمزد با پیکری نورانی و با بوی خوش از بطن زروان برون آمد و خود را به پدر نمود. زروان دانست که این هرمزد است، همان که برای تولدش قربانی کرده بود.
🔻پس دسته ای برسم به وی داده و گفت تا کنون من برایت قربانی داده ام از این پس نوبت تو است که برای من قربانی کنی
ادامه دارد..
@sobhosher
🔸در روایت اساطیری #زروان آمده است که زروان هزار سال قربانی کرد و در « #انتظار» پسری آفریننده ماند اما زمان دراز قربانی و انتظار طولانی، او را در باب تأثیر آیین قربانی « #گمانمند» ساخت. درست در همان لحظه گمانمندی، دو موجود متقابل در بطن او جان گرفت. #هرمزد به پاس #قربانی کردن و #انتظار و #اهریمن به سزای #گمانمندی و #ناشکیبایی اش.
🔹زروان این دو موجود را در خود بازشناخت و سوگند یاد کرد که هر یک از توأمان او زودتر پای به هستی گذارد و در پیش او بایستد،
🤴🏼فرمانروایی جهان را بدو خواهد بخشید البته او چون در دل خواهان هرمزد بود و در آغاز او را به نیاز و با قربانی کردن، خواسته بود، می پنداشت، این زاده او پیش از آن دیگری از زهدان او بیرون خواهد آمد.
🔸#هرمزد که حاصل #روشندلی و انتظار زروان و بنابراین از جنس او بود، این سوگند را از ضمیر پدر خواند و چون خود، راست کار و پاک اندیش بود آن را با برادر ناپاک سرشت خود در میان نهاد. #اهریمن که زشت خوی، بدنهاد، فریبکار و آزمند بود برای سلطه بر جهان به ترفندی دست زد و زهدان پدر را شکافت و پیش از برادر، بیرون آمد و در پیش پدر ایستاد.
🔹زروان از آن روی که اهریمن، زشت، تیره و بدبوی بود، او را به به فرزندی نشناخت و گفت پسر من زیبا، نورانی و خوش بوی است، نه بدین سان ظلمانی و عفن. در این میانه هرمزد با پیکری نورانی و با بوی خوش از بطن زروان برون آمد و خود را به پدر نمود. زروان دانست که این هرمزد است، همان که برای تولدش قربانی کرده بود.
🔻پس دسته ای برسم به وی داده و گفت تا کنون من برایت قربانی داده ام از این پس نوبت تو است که برای من قربانی کنی
ادامه دارد..
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
#زروان در #شاهنامه
⏰زروان که پیمان کرده بود پادشاهی جهان را به فرزندی دهد که زودتر به دنیا بیاید، برای نگهداری پیمان خود،
🔺پادشاهی جهان را برای مدت نُه هزار سال به اهریمن که زودتر به دنیا آمده بود، بخشید.
🔻سپس هرمزد را بر او پادشاه کرد تا پس از نُه هزار سال پادشاهی به هرمزد برسد و او به دلخواه خود رفتار کند. پس از آن هرمزد و اهریمن شروع به آفریدن کردند، هرچه که هرمزد می آفرید، نیکویی و راستی و هرچه اهریمن می آفرید، بدی و کژی بود.
🔸از مجموعه مطالب زروانی چنین برمی آید که زروان در اصل خدا-پدری بوده که همه خدایان، دیوان، نیروهای خوب و بد و همه جهان از او پدید آمده است.زروان را خاستگاه همه چیز می دانسته و باور داشته اند که همه چیز از او آغاز می شود. در حالی که خود، خاستگاه و آغازی ندارد. می پنداشته اند او زاده نشده است بلکه دو موجود از او زاده می شوند که خوب و بد در تمامت خود از آن دو به وجود می آید.
هستی او را مطلق، بی علت و بی قید و شرط می دانسته و علت همه چیز تصور می کرده اند. در نظر اینان زروان، سرچشمه آفرینش، قادر، آگاه بی کرانه و فساد ناپذیر است. او خدای زمان است و بنابراین ازلی و شرط مقدم همه هستی یافتگان است و همه چیز در او جریان می یابد.
🔹برای انسان نخستین یافتن بنیادی برای روشنایی و تاریکی، افزودن و کاستن ماه در آسمان، آمدن بهار و خزان و در پایان مرگ انسان و یکسان شدن با خاک پرسشی همیشگی و بسیار مهم بود.
▪️انسان نخستین با تفکر کودکانه ای که از ناخودآگاه ناب او سرچشمه گرفته بود به پرسش های خود پاسخ می داد.
▫️این پاسخ کودکانه را در سخنان #زال، کودکی که به دور از مردم متمدن و دانش آنان و در دل طبیعت بزرگ شده نیز می بینیم:
🔺🔻🔺
وگر آز برزیم و پیــچان شویم
پدید آید آنگه که بی جـان شویم
گر ایوان ما سر به کیوان بَرَست
ازین بهـره ی ما یکی چادَرست
که بر روی پوشند وبر سرش خاک
همه جای بیم ست و تیمار و باک
بیابان و آن مرد با تیــــزداس
کجا خشک وتر زو دل اندر هراس
تر و خشک یکسان همی¬بدرود
وگر لابه سازی سَخُن نشــنود
دروگر زمان ست و ما چون گیـا
همانش نبیــــره،همانش نیــا
به پیـر و جوان یک بیک ننگرد
شکاری که پیش آیدش بشکرد
جهان را چنین ست ساز و نهاد
که جـز مرگ را کس ز مادر نزاد
ازین در درآیــد بدان بگــذرد
زمــانه بــرو دم همی بشــمرد
(شاهنامه: ۱/ ۲۵۲-۲۵۳/ ۱۲۶۷-۱۲۷۵)
🔻🔺🔻
ادامه دارد..
@sobhosher
⏰زروان که پیمان کرده بود پادشاهی جهان را به فرزندی دهد که زودتر به دنیا بیاید، برای نگهداری پیمان خود،
🔺پادشاهی جهان را برای مدت نُه هزار سال به اهریمن که زودتر به دنیا آمده بود، بخشید.
🔻سپس هرمزد را بر او پادشاه کرد تا پس از نُه هزار سال پادشاهی به هرمزد برسد و او به دلخواه خود رفتار کند. پس از آن هرمزد و اهریمن شروع به آفریدن کردند، هرچه که هرمزد می آفرید، نیکویی و راستی و هرچه اهریمن می آفرید، بدی و کژی بود.
🔸از مجموعه مطالب زروانی چنین برمی آید که زروان در اصل خدا-پدری بوده که همه خدایان، دیوان، نیروهای خوب و بد و همه جهان از او پدید آمده است.زروان را خاستگاه همه چیز می دانسته و باور داشته اند که همه چیز از او آغاز می شود. در حالی که خود، خاستگاه و آغازی ندارد. می پنداشته اند او زاده نشده است بلکه دو موجود از او زاده می شوند که خوب و بد در تمامت خود از آن دو به وجود می آید.
هستی او را مطلق، بی علت و بی قید و شرط می دانسته و علت همه چیز تصور می کرده اند. در نظر اینان زروان، سرچشمه آفرینش، قادر، آگاه بی کرانه و فساد ناپذیر است. او خدای زمان است و بنابراین ازلی و شرط مقدم همه هستی یافتگان است و همه چیز در او جریان می یابد.
🔹برای انسان نخستین یافتن بنیادی برای روشنایی و تاریکی، افزودن و کاستن ماه در آسمان، آمدن بهار و خزان و در پایان مرگ انسان و یکسان شدن با خاک پرسشی همیشگی و بسیار مهم بود.
▪️انسان نخستین با تفکر کودکانه ای که از ناخودآگاه ناب او سرچشمه گرفته بود به پرسش های خود پاسخ می داد.
▫️این پاسخ کودکانه را در سخنان #زال، کودکی که به دور از مردم متمدن و دانش آنان و در دل طبیعت بزرگ شده نیز می بینیم:
🔺🔻🔺
وگر آز برزیم و پیــچان شویم
پدید آید آنگه که بی جـان شویم
گر ایوان ما سر به کیوان بَرَست
ازین بهـره ی ما یکی چادَرست
که بر روی پوشند وبر سرش خاک
همه جای بیم ست و تیمار و باک
بیابان و آن مرد با تیــــزداس
کجا خشک وتر زو دل اندر هراس
تر و خشک یکسان همی¬بدرود
وگر لابه سازی سَخُن نشــنود
دروگر زمان ست و ما چون گیـا
همانش نبیــــره،همانش نیــا
به پیـر و جوان یک بیک ننگرد
شکاری که پیش آیدش بشکرد
جهان را چنین ست ساز و نهاد
که جـز مرگ را کس ز مادر نزاد
ازین در درآیــد بدان بگــذرد
زمــانه بــرو دم همی بشــمرد
(شاهنامه: ۱/ ۲۵۲-۲۵۳/ ۱۲۶۷-۱۲۷۵)
🔻🔺🔻
ادامه دارد..
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
#زروان در #شاهنامه
🔹در گذر زمان انسان در نگاهی ژرفتر به یک ساختار دین شناسی برای پاسخ خود نیاز داشت.
🔺اندیشه ای که بر پایه آن #زمان و یا #مکان را موجود نخستین و سرچشمه #خیر و #شر، #روشنایی و #تاریکی، دوستی و دشمنی و پدر خوبی و بدی بشناسد.
🔸نتیجه کاوش و جستجوی انسان، گذر از ناخودآگاه کودکانه به خودآگاه خردمندانه و فلسفی بود:
اگر با تو گردون نشیـــند به راز
هم از گردش او نیـــابی جواز
همو تاج و تخت و بلــندی دهد
همو تیــرگی و نژنـــدی دهد
به دشمن همی ماند وهم به دوست
گهی مغز یابی ازو گاه پوست
سرت گر بســـاید به ابر سیاه
سرانجام خاکست ازو جایگــاه
(شاهنامه: ۱/ ۳۰۶-۳۰۷/ ۳۲۴-۳۲۷)
🔻🔺🔻
🔹این ابیات به خوبی یادآور کهن ترین گزارش درباره سرچشمه دو بن هستی است. بنابر این گزارش یوحنای دمشقی(Damascius)(453-¬¬۵۳۳ م.) به نقل از ادوموس رودسی(Eudemos of Rhodes) می گوید که برخی از ایرانیان «زمان» و برخی دیگر «مکان» را سرچشمه دو بن هستی، هرمزد و اهریمن، روشنی و تاریکی و دو گروه موجودات خیر و شر می دانند.
🔸پیوند تنگاتنگ #انسان_نخستین با #زمین و #آسمان مردم را بر آن داشته تا گروهی #مکان و گروهی دیگر #زمان را بن همه چیز بدانند.
🔻روابط مادر فرزندی انسان و زمین، چهره ای یک سویه و مهربان به زمین بخشیده و ناملایمات آن ازجمله خشک سالی، سرما، یخبندان و سیل و تندر را به آسمان نسبت داده¬است.
🔺روابط پدر فرزندی انسان با آسمان نیز باعث شده تا نیروی خدایی آسمان بر نیروی زمین برتری یافته و آن را دربرگیرد. در پایان زمان بر همه چیز برتری می یابد و همه چیز را در کام خود می کشد.
ادامه دارد..
@sobhosher
🔹در گذر زمان انسان در نگاهی ژرفتر به یک ساختار دین شناسی برای پاسخ خود نیاز داشت.
🔺اندیشه ای که بر پایه آن #زمان و یا #مکان را موجود نخستین و سرچشمه #خیر و #شر، #روشنایی و #تاریکی، دوستی و دشمنی و پدر خوبی و بدی بشناسد.
🔸نتیجه کاوش و جستجوی انسان، گذر از ناخودآگاه کودکانه به خودآگاه خردمندانه و فلسفی بود:
اگر با تو گردون نشیـــند به راز
هم از گردش او نیـــابی جواز
همو تاج و تخت و بلــندی دهد
همو تیــرگی و نژنـــدی دهد
به دشمن همی ماند وهم به دوست
گهی مغز یابی ازو گاه پوست
سرت گر بســـاید به ابر سیاه
سرانجام خاکست ازو جایگــاه
(شاهنامه: ۱/ ۳۰۶-۳۰۷/ ۳۲۴-۳۲۷)
🔻🔺🔻
🔹این ابیات به خوبی یادآور کهن ترین گزارش درباره سرچشمه دو بن هستی است. بنابر این گزارش یوحنای دمشقی(Damascius)(453-¬¬۵۳۳ م.) به نقل از ادوموس رودسی(Eudemos of Rhodes) می گوید که برخی از ایرانیان «زمان» و برخی دیگر «مکان» را سرچشمه دو بن هستی، هرمزد و اهریمن، روشنی و تاریکی و دو گروه موجودات خیر و شر می دانند.
🔸پیوند تنگاتنگ #انسان_نخستین با #زمین و #آسمان مردم را بر آن داشته تا گروهی #مکان و گروهی دیگر #زمان را بن همه چیز بدانند.
🔻روابط مادر فرزندی انسان و زمین، چهره ای یک سویه و مهربان به زمین بخشیده و ناملایمات آن ازجمله خشک سالی، سرما، یخبندان و سیل و تندر را به آسمان نسبت داده¬است.
🔺روابط پدر فرزندی انسان با آسمان نیز باعث شده تا نیروی خدایی آسمان بر نیروی زمین برتری یافته و آن را دربرگیرد. در پایان زمان بر همه چیز برتری می یابد و همه چیز را در کام خود می کشد.
ادامه دارد..
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
#زروان در #شاهنامه
...
🔹 رابطه پدر فرزندی انسان نخستین با طبیعت همانند رابطه کودک با پدر بوده که گاهی از او خشم و گاهی مهر می دیده است.
🔺این ساده اندیشی درباره طبیعت باعث شده تا زروان سخت مورد ستایش و نیایش توده مردم قرار گیرد.
🔻او به عنوان خدای زمان دارای ذات جاودانه است و به عنوان خدای مکان که همه آفرینش در اوست، بیکرانه است. جز او ذاتی بیکرانه وجود ندارد و او سرچشمه هستی است.
🔸البته #زمان بر #مکان برتری دارد، بر آن سایه افکنده و آن را دربر می گیرد. تئودور بارکونای(Theodore bar Kônai) در گزارش خود درباره آیین زروان می گوید:
🔺در آغاز هیچ چیز جز تاریکی وجود نداشت این گزارش چیرگی نیروی تاریکی و شر بر نیروی روشنایی و خیر را می رساند. سخن او پیوند بین زمان، تاریکی و نیروهای شر را استوارتر میکند.
🔻به هرحال ذات بیکرانه #زروان که پدر هرمزد و اهریمن است، به تاریکی و نیروهای شر گرایش دارد. در پیکره های نمادین زروان این برتری نیروی شر بر خیر به خوبی به نمایش گذاشته شده تا آنجا که برخی از پژوهشگران این پیکره¬ها را به اهریمن نسبت داده اند.
🔹پیکره زروان/ اهريمن
#زروان در پیکر انسان با سر شیری خشمگین و سهمگین و بالهای بزرگ در حالیکه بر روی کره ای ایستاده و ماری به دور پیکر او پیچیده، تصویر شده است. دُم این مار بر روی کره و سرش بر سر شیر قرار گرفته است. زروان عصا و کلیدی که نماد شهریاری او بر زمین و آسمان است، در دست دارد. همراهی زروان با #نمادهایی همچون #شیر و #مار، چیرگی و برتری او و نیروهای اهریمنی را بر کره زمین می رساند؛ زمینی که در زیر پای زروان قرار دارد، به گونه ای که او بر زمین سایه افکنده و آن را دربر گرفته است.
البته توصیفات مانوی از اهریمن همسانی هایی با این پیکره دارد. اهریمن در توصیفات مانوی زشت و ترسان، سوزاننده و نابودگر است. او دارای سری مانند #شیر و دندان های همانند #خنجر است. بدنی چون بدن #اژدها دارد، چشمه های زهرآگین و مِه های دودی از او بیرون می دمد و چون موجودی از تاریکی می خزد. بالی چون بال پرندگان دارد و به شیوه موجودی هوایی پرواز می کند. دُمی همانند دم ماهی دارد و مانند موجودی آبزی با پرک شنا می کند و همانند چهارپایان چهارپا دارد.
ادامه دارد..
@sobhosher
...
🔹 رابطه پدر فرزندی انسان نخستین با طبیعت همانند رابطه کودک با پدر بوده که گاهی از او خشم و گاهی مهر می دیده است.
🔺این ساده اندیشی درباره طبیعت باعث شده تا زروان سخت مورد ستایش و نیایش توده مردم قرار گیرد.
🔻او به عنوان خدای زمان دارای ذات جاودانه است و به عنوان خدای مکان که همه آفرینش در اوست، بیکرانه است. جز او ذاتی بیکرانه وجود ندارد و او سرچشمه هستی است.
🔸البته #زمان بر #مکان برتری دارد، بر آن سایه افکنده و آن را دربر می گیرد. تئودور بارکونای(Theodore bar Kônai) در گزارش خود درباره آیین زروان می گوید:
🔺در آغاز هیچ چیز جز تاریکی وجود نداشت این گزارش چیرگی نیروی تاریکی و شر بر نیروی روشنایی و خیر را می رساند. سخن او پیوند بین زمان، تاریکی و نیروهای شر را استوارتر میکند.
🔻به هرحال ذات بیکرانه #زروان که پدر هرمزد و اهریمن است، به تاریکی و نیروهای شر گرایش دارد. در پیکره های نمادین زروان این برتری نیروی شر بر خیر به خوبی به نمایش گذاشته شده تا آنجا که برخی از پژوهشگران این پیکره¬ها را به اهریمن نسبت داده اند.
🔹پیکره زروان/ اهريمن
#زروان در پیکر انسان با سر شیری خشمگین و سهمگین و بالهای بزرگ در حالیکه بر روی کره ای ایستاده و ماری به دور پیکر او پیچیده، تصویر شده است. دُم این مار بر روی کره و سرش بر سر شیر قرار گرفته است. زروان عصا و کلیدی که نماد شهریاری او بر زمین و آسمان است، در دست دارد. همراهی زروان با #نمادهایی همچون #شیر و #مار، چیرگی و برتری او و نیروهای اهریمنی را بر کره زمین می رساند؛ زمینی که در زیر پای زروان قرار دارد، به گونه ای که او بر زمین سایه افکنده و آن را دربر گرفته است.
البته توصیفات مانوی از اهریمن همسانی هایی با این پیکره دارد. اهریمن در توصیفات مانوی زشت و ترسان، سوزاننده و نابودگر است. او دارای سری مانند #شیر و دندان های همانند #خنجر است. بدنی چون بدن #اژدها دارد، چشمه های زهرآگین و مِه های دودی از او بیرون می دمد و چون موجودی از تاریکی می خزد. بالی چون بال پرندگان دارد و به شیوه موجودی هوایی پرواز می کند. دُمی همانند دم ماهی دارد و مانند موجودی آبزی با پرک شنا می کند و همانند چهارپایان چهارپا دارد.
ادامه دارد..
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
#زروان در #شاهنامه
...
🔹 اسطوره #زروان، بیانگر شکل گیری مسأله فلسفی تقابلهای دوگانه به ویژه ایجاد آنها از یک مبدأی واحد، بوده است.
در نگاه انسان نخستین، طبیعت به دو دسته تقسیم می¬شده¬است: به¬هم¬ریزنده زندگی و دهنده نعمت و آسایش. او برای هریک از این عناصر طبیعت خدایی قایل بوده است. این خدایان سه وظیفه اصلی بر عهده داشته¬اند:
🔺«- دربند کردن و آرام نمودن قوای طبیعت
🔻– برقراری دوستی و خوش بینی میان انسان و زندگی
🔺– جبران محرومیت ها و ممنوعیت های حاصل از تمدن».
🔸از آنجا که انسان نخستین از راه نهاد و فطرت خود عمل می کرده، برای هر دو گروه از خدایان آیین #نیایش و #قربانی داشته است.
🔹او برای نیروهای ویرانگر از روی ترس قربانی می کرده تا #خشم آنان را به #مهر دگرگون کند. همچنین برای نیروهای آبادگر طبیعت از روی خوشایندی قربانی میكرده تا مراتب سپاس و قدردانی خود را ثابت کند.
🔸#ترس بیش از اندازه از نیروهای ویرانگر باعث شده تا انسان نخستین نیروهای آبادگر را به حال خود رها کرده و ذهن و روان خود را به ویرانگران مشغول کند. او از این نیروها و ویرانگری هایشان به شدت می ترسیده و قدرت به کنترل درآوردن آنها را در خود نمی دیده است، بنابراین از سر ناچاری به پرستش آنها روی آورده و برایشان مراسم قربانی انجام می داده است.
🔹اندیشه دوگانه باوری ایرانی نیز این ظرفیت را در خود داشته است، اما زردشت ستایش و نیایش را تنها شایسته اهورامزدا و نیروهای نیک می داند. با ستایش و قربانی برای نیروهای نیک، اهریمن و نیروهای ویرانگر شکست خورده، جهان رو به آبادانی و انسان رو به جاودانگی نهد.
ادامه دارد..
@sobhosher
...
🔹 اسطوره #زروان، بیانگر شکل گیری مسأله فلسفی تقابلهای دوگانه به ویژه ایجاد آنها از یک مبدأی واحد، بوده است.
در نگاه انسان نخستین، طبیعت به دو دسته تقسیم می¬شده¬است: به¬هم¬ریزنده زندگی و دهنده نعمت و آسایش. او برای هریک از این عناصر طبیعت خدایی قایل بوده است. این خدایان سه وظیفه اصلی بر عهده داشته¬اند:
🔺«- دربند کردن و آرام نمودن قوای طبیعت
🔻– برقراری دوستی و خوش بینی میان انسان و زندگی
🔺– جبران محرومیت ها و ممنوعیت های حاصل از تمدن».
🔸از آنجا که انسان نخستین از راه نهاد و فطرت خود عمل می کرده، برای هر دو گروه از خدایان آیین #نیایش و #قربانی داشته است.
🔹او برای نیروهای ویرانگر از روی ترس قربانی می کرده تا #خشم آنان را به #مهر دگرگون کند. همچنین برای نیروهای آبادگر طبیعت از روی خوشایندی قربانی میكرده تا مراتب سپاس و قدردانی خود را ثابت کند.
🔸#ترس بیش از اندازه از نیروهای ویرانگر باعث شده تا انسان نخستین نیروهای آبادگر را به حال خود رها کرده و ذهن و روان خود را به ویرانگران مشغول کند. او از این نیروها و ویرانگری هایشان به شدت می ترسیده و قدرت به کنترل درآوردن آنها را در خود نمی دیده است، بنابراین از سر ناچاری به پرستش آنها روی آورده و برایشان مراسم قربانی انجام می داده است.
🔹اندیشه دوگانه باوری ایرانی نیز این ظرفیت را در خود داشته است، اما زردشت ستایش و نیایش را تنها شایسته اهورامزدا و نیروهای نیک می داند. با ستایش و قربانی برای نیروهای نیک، اهریمن و نیروهای ویرانگر شکست خورده، جهان رو به آبادانی و انسان رو به جاودانگی نهد.
ادامه دارد..
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
#زروان_در_شاهنامه
بهر٧
برترى #اهريمن
🔹تقابل هرمزد و اهریمن به مثابه توامانی از یک بطن، بن مایه اصلی آن خواهد بود البته تمام داستانهای کوچک و بزرگی که بر روی هم شاهنامه از آنها پدید می آید، این بن #مایه را در خود دارند و اساس حرکت شان بر رویارویی این تقابل نهاده شده است.
به هر روی اگر از صورتها بگذریم و به معانی توجه داشته باشیم روایت #زروان و #شاهنامه، هر دو، داستان سختکوشی قومی را نشان می دهند که برای تثبیت موقعیت خویش در نهایت رشادت و جوانمردی با دشمنان مقابله کرده و برای بهره مندی از طبیعت و دستاوردهای انسانی، کوشیده است.
🔸در روایت اساطیری زروان اهریمن که همزاد هرمزد نیز هست به وی یورش می آورد. در شاهنامه نیز همواره از دیو سخن رفته است و دیوان قدیمترین دشمن ایرانیان اند.
🔺هم چنان که نخستین انسان و شاه شاهنامه، «کیومرث» با حمله دیو رویاروی گشته و فرزندش «سیامک» در این نبرد کشته می شود. «هوشنگ»، پسر سیامک از دیوان انتقام می گیرد اما خود نیز کشته می شود.
🔻پس از هوشنگ نوبت به «تهمورث» دیوبند و سلطه اش بر دیوان می رسد اما این بار دیو قحطی به سرزمین او یورش می آورد اما اندیشه اهورایی تهمورث سبب می آید که برای نجات مردم، حکم کند: «اغنیا غذای روز خود را به فقرا دهند و هر دو طبقه شبانه روزی یک بار غذا بخورند.»
🔺در اساطیر ایرانی اژی دهاک، اژدهای سه پوزه سه سر شش چشم و دیو بسیار نیرومند دروج، توسط اهریمن برای تباه کردن جهان آفریده شده است(یشت: ۱۵٫ ۲۴). او وحشتناک ترین آفریده اهریمنی و نیز دیو خشک سالی و دشمن طبیعت نیک است که در شاهنامه به نام ضحاک شناخته شده است. در روزگار پادشاهی او هر شب برای فرونشاندن خشم مارهای برآمده از شانه هایش دو جوان را سر بریده و مغز آنان را به مارها می دهند(یادآور قربانی شبانه برای اهریمن). با این کار طبیعت شر و خونریز ضحاک آرام شده و دست از کشتار برمی دارد:
چنان بد که هرشب دو مرد جوان
چه کهتــر، چه از تخمه ی پهلوان
خورشــگر ببــردی به ایوان اوی
همی ساخـتی راه درمــان اوی
بکـشتی و مغزش بپــــرداختی
مران اَژدَهـا را خورش ساختی
(شاهنامه: ۱/ ۵۵-۵۶/ ۱۲-۱۴)
🔻می توان چنین پنداشت که این از داستان برترانگاشتن اهريمن باقى مانده و انجام قربانی شبانه برای رام نمودن اهریمن و فرونشاندن خشم او و همچنین در امان ماندن از نیروهای ویرانگرش بوده است.
ادامه دارد...
@sobhosher
بهر٧
برترى #اهريمن
🔹تقابل هرمزد و اهریمن به مثابه توامانی از یک بطن، بن مایه اصلی آن خواهد بود البته تمام داستانهای کوچک و بزرگی که بر روی هم شاهنامه از آنها پدید می آید، این بن #مایه را در خود دارند و اساس حرکت شان بر رویارویی این تقابل نهاده شده است.
به هر روی اگر از صورتها بگذریم و به معانی توجه داشته باشیم روایت #زروان و #شاهنامه، هر دو، داستان سختکوشی قومی را نشان می دهند که برای تثبیت موقعیت خویش در نهایت رشادت و جوانمردی با دشمنان مقابله کرده و برای بهره مندی از طبیعت و دستاوردهای انسانی، کوشیده است.
🔸در روایت اساطیری زروان اهریمن که همزاد هرمزد نیز هست به وی یورش می آورد. در شاهنامه نیز همواره از دیو سخن رفته است و دیوان قدیمترین دشمن ایرانیان اند.
🔺هم چنان که نخستین انسان و شاه شاهنامه، «کیومرث» با حمله دیو رویاروی گشته و فرزندش «سیامک» در این نبرد کشته می شود. «هوشنگ»، پسر سیامک از دیوان انتقام می گیرد اما خود نیز کشته می شود.
🔻پس از هوشنگ نوبت به «تهمورث» دیوبند و سلطه اش بر دیوان می رسد اما این بار دیو قحطی به سرزمین او یورش می آورد اما اندیشه اهورایی تهمورث سبب می آید که برای نجات مردم، حکم کند: «اغنیا غذای روز خود را به فقرا دهند و هر دو طبقه شبانه روزی یک بار غذا بخورند.»
🔺در اساطیر ایرانی اژی دهاک، اژدهای سه پوزه سه سر شش چشم و دیو بسیار نیرومند دروج، توسط اهریمن برای تباه کردن جهان آفریده شده است(یشت: ۱۵٫ ۲۴). او وحشتناک ترین آفریده اهریمنی و نیز دیو خشک سالی و دشمن طبیعت نیک است که در شاهنامه به نام ضحاک شناخته شده است. در روزگار پادشاهی او هر شب برای فرونشاندن خشم مارهای برآمده از شانه هایش دو جوان را سر بریده و مغز آنان را به مارها می دهند(یادآور قربانی شبانه برای اهریمن). با این کار طبیعت شر و خونریز ضحاک آرام شده و دست از کشتار برمی دارد:
چنان بد که هرشب دو مرد جوان
چه کهتــر، چه از تخمه ی پهلوان
خورشــگر ببــردی به ایوان اوی
همی ساخـتی راه درمــان اوی
بکـشتی و مغزش بپــــرداختی
مران اَژدَهـا را خورش ساختی
(شاهنامه: ۱/ ۵۵-۵۶/ ۱۲-۱۴)
🔻می توان چنین پنداشت که این از داستان برترانگاشتن اهريمن باقى مانده و انجام قربانی شبانه برای رام نمودن اهریمن و فرونشاندن خشم او و همچنین در امان ماندن از نیروهای ویرانگرش بوده است.
ادامه دارد...
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
#زروان_در_شاهنامه
بهر٨
🔹اگر به ریشه دشمنانگی ایران و توران نظر بیافکنیم، خواهیم دید که در اینها نیز فریدون که می توان او را به جای زروان نهاد، قملرو خویش را میان فرزندان اش ایرج از سویی و سلم و تور از سوی دیگر، پخش می کند و دو ساحت روشنایی و تاریکی را پدید می آورد. بدین ترتیب شاید بتوان زمان را کرانه مند را در روایت اسطوره ای زروان با مرزهای جغرافیایی ایران و توران سنجید.
🔸در اسطوره زروان که اندیشه جدایی کامل نور از ظلمت را بیان می کند، این در هم آمیزی، اگر چه وجود دارد، مشهود نیست اما در شاهنامه این امر در چند مورد، آشکارا دیده می شود.
🔺سیاوش پسر کی کاووس با فرنگیس دختر افراسیاب به مثابه نمایندگان روشنایی و تاریکی در هم می آمیزند.
🔻از این گونه است آمیزش بیژن و منیژه حتی گاه این آمیزش در افرادی که در حاشیه روشنایی و تاریکی زندگی می کنند و در متن اصلی تقابل قرار ندارند، دیده می شود. آمیزش زال و رودابه از این گونه است.
🔺حاصل این آمیزه ها در داستان سیاوش و فرنگیس، کی خسرو و در داستان زال و رودابه، رستم است و می بینیم که این سنتزها به نفی نهادها و برابر نهادهای خود برمی خیزند تا تقابل تازه ای را رقم بزنند.
🔻 سرانجام کی خسرو به رغم خواست تاریکی (افراسیاب) زنده می ماند تا نقش تاریخی خویش؛ یعنی حذف دو سوی تقابل را، ایفا نماید؛ زیرا تقابل پیشین زمانی دراز به طول انجامیده و به اندازه کافی کهنه شده و خاطرات تخلی در ذهن هواداران هر دو جبهه روشنایی و تاریکی بر جای نهاده است و ناگزیر باید تطور یابد.
بنابراین کی خسرو با کشتن افراسیاب و حذف کی کاووس از سلطنت، تقابل را به مرحله ی تازه ای می کشاند. مرحله ای که با کناره گیری او از قدرت، تحقق
می پذیرد .
ادامه دارد...
@sobhosher
بهر٨
🔹اگر به ریشه دشمنانگی ایران و توران نظر بیافکنیم، خواهیم دید که در اینها نیز فریدون که می توان او را به جای زروان نهاد، قملرو خویش را میان فرزندان اش ایرج از سویی و سلم و تور از سوی دیگر، پخش می کند و دو ساحت روشنایی و تاریکی را پدید می آورد. بدین ترتیب شاید بتوان زمان را کرانه مند را در روایت اسطوره ای زروان با مرزهای جغرافیایی ایران و توران سنجید.
🔸در اسطوره زروان که اندیشه جدایی کامل نور از ظلمت را بیان می کند، این در هم آمیزی، اگر چه وجود دارد، مشهود نیست اما در شاهنامه این امر در چند مورد، آشکارا دیده می شود.
🔺سیاوش پسر کی کاووس با فرنگیس دختر افراسیاب به مثابه نمایندگان روشنایی و تاریکی در هم می آمیزند.
🔻از این گونه است آمیزش بیژن و منیژه حتی گاه این آمیزش در افرادی که در حاشیه روشنایی و تاریکی زندگی می کنند و در متن اصلی تقابل قرار ندارند، دیده می شود. آمیزش زال و رودابه از این گونه است.
🔺حاصل این آمیزه ها در داستان سیاوش و فرنگیس، کی خسرو و در داستان زال و رودابه، رستم است و می بینیم که این سنتزها به نفی نهادها و برابر نهادهای خود برمی خیزند تا تقابل تازه ای را رقم بزنند.
🔻 سرانجام کی خسرو به رغم خواست تاریکی (افراسیاب) زنده می ماند تا نقش تاریخی خویش؛ یعنی حذف دو سوی تقابل را، ایفا نماید؛ زیرا تقابل پیشین زمانی دراز به طول انجامیده و به اندازه کافی کهنه شده و خاطرات تخلی در ذهن هواداران هر دو جبهه روشنایی و تاریکی بر جای نهاده است و ناگزیر باید تطور یابد.
بنابراین کی خسرو با کشتن افراسیاب و حذف کی کاووس از سلطنت، تقابل را به مرحله ی تازه ای می کشاند. مرحله ای که با کناره گیری او از قدرت، تحقق
می پذیرد .
ادامه دارد...
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
#زروان_در_شاهنامه
بهر٩
🔸یکی از نیازهای انسان یافتن سرچشمه ای یگانه برای #خیر و #شر است و پدیدآمدن آیین #زروانی پاسخی برای برآورده کردن این نیاز بوده است.
🔺در این آیین، زروان پدر اورمزد و #اهریمن است. زروان به #عنوان خدای زمان و مکان، سرچشمه هستی و دارای جاودانگی و بیکرانگی است. البته برتری زمان بر مکان، چیرگی نیروهای آسمانی و سرنوشت بر انسان و درماندگی انسان در برابر آنها، پیوند زروان با نیروهای ویرانگر را استوارتر کرده است.
🔹این برتری نیروهای شر بر خیر در پیکره های زروان به خوبی نمایان است. توصیف اهریمن در متون پارتی مانوی و الفهرست ابن الندیم، انتساب پیکره های زروان را به اهریمن تأیید میکند.
🔻#برتری_اهریمن و نیروهای شر بر اورمزد و نیروهای نیکی در آیین زروانی، زمینه تفکرات آیینی با محوریت اهریمن و نیز اهریمن پرستی در این کیش را فراهم کرده، هرچند که در آیین مهر نیز نوشته هایی در ستایش اهریمن ایزد برجای مانده است.
🔸پلوتارخ به نمونه ای از پرستش و قربانی پنهانی ایرانیان برای اهریمن اشاره کرده که بنا بر متون مزدیسنا، زردشت با این پرستش های شبانه و پنهانی دیوپرستان مبارزه کرده است.
🔺نمونه دیگر گزارش ازنیک کلبی در ستایش از دانایی و توانایی آفرینش نیک از سوی اهریمن؛ آفرینش یکی از زیباترین پرندگان(#طاووس) است. پیوند بین اهریمن و طاووس در گزارش ازنیک کلبی، دلیل قراردادن طاووس را به عنوان نمادِ اهریمن در فرقه یزیدیه رمزگشایی می کند.
🔻ترس از اهریمن انسان را وادار می کند تا برای او قربانی کند. می توان چنین پنداشت که سربریدن دو جوان در هرشب برای ضحاک، نمونه ای بازمانده و دگرگون شده از قربانی انسانی برای اهریمن باشد.
ادامه دارد..
@sobhosher
بهر٩
🔸یکی از نیازهای انسان یافتن سرچشمه ای یگانه برای #خیر و #شر است و پدیدآمدن آیین #زروانی پاسخی برای برآورده کردن این نیاز بوده است.
🔺در این آیین، زروان پدر اورمزد و #اهریمن است. زروان به #عنوان خدای زمان و مکان، سرچشمه هستی و دارای جاودانگی و بیکرانگی است. البته برتری زمان بر مکان، چیرگی نیروهای آسمانی و سرنوشت بر انسان و درماندگی انسان در برابر آنها، پیوند زروان با نیروهای ویرانگر را استوارتر کرده است.
🔹این برتری نیروهای شر بر خیر در پیکره های زروان به خوبی نمایان است. توصیف اهریمن در متون پارتی مانوی و الفهرست ابن الندیم، انتساب پیکره های زروان را به اهریمن تأیید میکند.
🔻#برتری_اهریمن و نیروهای شر بر اورمزد و نیروهای نیکی در آیین زروانی، زمینه تفکرات آیینی با محوریت اهریمن و نیز اهریمن پرستی در این کیش را فراهم کرده، هرچند که در آیین مهر نیز نوشته هایی در ستایش اهریمن ایزد برجای مانده است.
🔸پلوتارخ به نمونه ای از پرستش و قربانی پنهانی ایرانیان برای اهریمن اشاره کرده که بنا بر متون مزدیسنا، زردشت با این پرستش های شبانه و پنهانی دیوپرستان مبارزه کرده است.
🔺نمونه دیگر گزارش ازنیک کلبی در ستایش از دانایی و توانایی آفرینش نیک از سوی اهریمن؛ آفرینش یکی از زیباترین پرندگان(#طاووس) است. پیوند بین اهریمن و طاووس در گزارش ازنیک کلبی، دلیل قراردادن طاووس را به عنوان نمادِ اهریمن در فرقه یزیدیه رمزگشایی می کند.
🔻ترس از اهریمن انسان را وادار می کند تا برای او قربانی کند. می توان چنین پنداشت که سربریدن دو جوان در هرشب برای ضحاک، نمونه ای بازمانده و دگرگون شده از قربانی انسانی برای اهریمن باشد.
ادامه دارد..
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
#زروان_در_شاهنامه
بهر پايانى
🔹زمان در ایران باستان، هم چنان که از اسطوره زروان، برمی آید، دو بعد دارد: «زروان بی کران و کرانمند. زمان کرانه مند یک دوره #دوازده_هزار ساله است که خود به چهار دوره سه هزار ساله تقسیم می شود.
🔺در سه هزاره اول، #آفرینش صورت می پذیرد و اهورا و اهریمن به مثابه دو برادر متقابل در بطن زروان شکل می گیرند و زاده می شوند. نبرد این دو که خاستگاه واحدی دارند، آغاز می شود.»
زروان گفته بود که: «#اهورا سرانجام بر اهریمن #غلبه می یابد و رستاخیز ابدی از آن او خواهد بود.»
پس اهورا، اهریمن را به صلح و آشتی فراخواند اما اهریمن خواهان جنگ بود؛ چون اهورا برای پیروزی «زمان» می خواست، سرود سحرآمیز «اَهُووَر» را خواند.
🔻این سرود فضای میدان نبرد را پوشاند و اهریمن برای سه هزار سال قبل به قعر تاریکی فرورفت و بی هوش در آن جا ماند. اهورا با استفاده از این«زمان» به دست آمده به یاری
دستیاران اش، فرشتگان، امشاسپندان و ایزدان، آفرینش مینویی را به مرتبه گیتییانه، تنزل داد.
🔺در هزاره سوم یعنی عصر آمیختگی، اهورا با حمله اهریمن مواجه می شود اما این باور که سرانجام در واپسین دوره، اهورا بر 🔻اهریمن پیروز می شود به مثابه باوری مقدس در ذهن ایرانیان باقی ماند.
ایرانیان با این سلوک دراز و به سربردن در انتظاری ابدی باز هم به زمان بی کرانه، باز می گردند و آن را به دایره ای بسته تبدیل می کنند تا بتوانند از هر کجا بخواهند دوران مینوی را بیآغازند.
در آیین های زروانی و مهری اهریمن و تمام نیروهایش در پایان جهان از بین رفته و نابود می شوند.
📚منابع
اسطوره زروان و بازتاب آن در شاهنامه ی فردوسی
نویسنده: دکتر تورج عقدایی
اهریمن پرستی زروانی و نمونه های بازمانده از آن / نويسنده: آرش اکبری مفاخر
@sobhosher
بهر پايانى
🔹زمان در ایران باستان، هم چنان که از اسطوره زروان، برمی آید، دو بعد دارد: «زروان بی کران و کرانمند. زمان کرانه مند یک دوره #دوازده_هزار ساله است که خود به چهار دوره سه هزار ساله تقسیم می شود.
🔺در سه هزاره اول، #آفرینش صورت می پذیرد و اهورا و اهریمن به مثابه دو برادر متقابل در بطن زروان شکل می گیرند و زاده می شوند. نبرد این دو که خاستگاه واحدی دارند، آغاز می شود.»
زروان گفته بود که: «#اهورا سرانجام بر اهریمن #غلبه می یابد و رستاخیز ابدی از آن او خواهد بود.»
پس اهورا، اهریمن را به صلح و آشتی فراخواند اما اهریمن خواهان جنگ بود؛ چون اهورا برای پیروزی «زمان» می خواست، سرود سحرآمیز «اَهُووَر» را خواند.
🔻این سرود فضای میدان نبرد را پوشاند و اهریمن برای سه هزار سال قبل به قعر تاریکی فرورفت و بی هوش در آن جا ماند. اهورا با استفاده از این«زمان» به دست آمده به یاری
دستیاران اش، فرشتگان، امشاسپندان و ایزدان، آفرینش مینویی را به مرتبه گیتییانه، تنزل داد.
🔺در هزاره سوم یعنی عصر آمیختگی، اهورا با حمله اهریمن مواجه می شود اما این باور که سرانجام در واپسین دوره، اهورا بر 🔻اهریمن پیروز می شود به مثابه باوری مقدس در ذهن ایرانیان باقی ماند.
ایرانیان با این سلوک دراز و به سربردن در انتظاری ابدی باز هم به زمان بی کرانه، باز می گردند و آن را به دایره ای بسته تبدیل می کنند تا بتوانند از هر کجا بخواهند دوران مینوی را بیآغازند.
در آیین های زروانی و مهری اهریمن و تمام نیروهایش در پایان جهان از بین رفته و نابود می شوند.
📚منابع
اسطوره زروان و بازتاب آن در شاهنامه ی فردوسی
نویسنده: دکتر تورج عقدایی
اهریمن پرستی زروانی و نمونه های بازمانده از آن / نويسنده: آرش اکبری مفاخر
@sobhosher
Telegram
attach 📎