Forwarded from اتچ بات
🌏 #جام_جهاننما 💫
بهردوم⚡️
🔹٤-در #شاهنامه #جام_گيتينمايِ #كيخسرو ساغر باده گساري است،
اما در منابعِ سپسين اين
#جام و #جام_جم از جنسِ ياقوت سرخ و شيشه زرگرفته، لعل، زر، و مينا معرفي شده است.
🔸٥- در چند روايت، جامِ جهاننما با #آب و دريا رابطه دارد.
🔻بدينصورت كه يا از جـنسِ #لعل_دريايي ساخته ميشود يا مدتي در آب ميافتد و دوباره از ژرفايِ دريا يافته ميشود يـا سرانجام در آب/ دريا افكنده و ناپديد ميشود. احتمالاً تكرارِ اين موضوع به دليلِ تقـدس و
#پاكيِ عنصرِ »آب« در معتقدات گذشتگان بوده است.
◽️٦- براي فرجامِ جامِ كيخسرو پساز اين پادشـاه چنـد روايـت سـاخته شـده اسـت. در كهنترينِ آنها جام در آرامگاه رستم نگهداري ميشود و بنابر وصـيت او بـه بهمـن، پسـر اسفنديار، ميرسد.
🔺در روايتي ديگر اين جام در دژ سرير است و طبقِ گزارشهايي ديگر در آبِ درياچه آتشكده شيز يا چاهي ژرف انداخته ميشود.
🔻 در سنت شفاهي ـ عاميانه جـام در آب ميافتد و ناپيدا ميشود يا فرشته اي آن را از كيخسرو ميگيرد و به آسمان ميبرد.
٧-. ويژگيِ شگفت جهاننماييِ هر دو جامِ )جمشيد و كيخسرو( سبب شده كـه از نگـاه عقلاني و محسوس يا منظرِ عرفاني و نمادگذارانه، توضيحات، تفاسير، و تأويلهاي متنوعي در چيستيِ آنها به وجود بيايد و در مآخذ مختلف از متونِ كهن تا پـژوهشهـاي معاصـر
🔺آنها را اسطرلاب، جام آب، آينه، قطبنما، كره جغرافيايي، فانوسِ خيـال، نمـاد دل، عقـل، نفْسِ دانا، شيخ، مرشد، انسان كامل، درون و ضميرِ خود كيخسرو، وجود پيامبر اسـلام و فرّ دانسته اند.
📚 #مقاله چند نكته، سند، و آگاهي جديد درباره جام جمشيد و كيخسرو
نوشته #سجاد_آيدنلو
@sobhosher
بهردوم⚡️
🔹٤-در #شاهنامه #جام_گيتينمايِ #كيخسرو ساغر باده گساري است،
اما در منابعِ سپسين اين
#جام و #جام_جم از جنسِ ياقوت سرخ و شيشه زرگرفته، لعل، زر، و مينا معرفي شده است.
🔸٥- در چند روايت، جامِ جهاننما با #آب و دريا رابطه دارد.
🔻بدينصورت كه يا از جـنسِ #لعل_دريايي ساخته ميشود يا مدتي در آب ميافتد و دوباره از ژرفايِ دريا يافته ميشود يـا سرانجام در آب/ دريا افكنده و ناپديد ميشود. احتمالاً تكرارِ اين موضوع به دليلِ تقـدس و
#پاكيِ عنصرِ »آب« در معتقدات گذشتگان بوده است.
◽️٦- براي فرجامِ جامِ كيخسرو پساز اين پادشـاه چنـد روايـت سـاخته شـده اسـت. در كهنترينِ آنها جام در آرامگاه رستم نگهداري ميشود و بنابر وصـيت او بـه بهمـن، پسـر اسفنديار، ميرسد.
🔺در روايتي ديگر اين جام در دژ سرير است و طبقِ گزارشهايي ديگر در آبِ درياچه آتشكده شيز يا چاهي ژرف انداخته ميشود.
🔻 در سنت شفاهي ـ عاميانه جـام در آب ميافتد و ناپيدا ميشود يا فرشته اي آن را از كيخسرو ميگيرد و به آسمان ميبرد.
٧-. ويژگيِ شگفت جهاننماييِ هر دو جامِ )جمشيد و كيخسرو( سبب شده كـه از نگـاه عقلاني و محسوس يا منظرِ عرفاني و نمادگذارانه، توضيحات، تفاسير، و تأويلهاي متنوعي در چيستيِ آنها به وجود بيايد و در مآخذ مختلف از متونِ كهن تا پـژوهشهـاي معاصـر
🔺آنها را اسطرلاب، جام آب، آينه، قطبنما، كره جغرافيايي، فانوسِ خيـال، نمـاد دل، عقـل، نفْسِ دانا، شيخ، مرشد، انسان كامل، درون و ضميرِ خود كيخسرو، وجود پيامبر اسـلام و فرّ دانسته اند.
📚 #مقاله چند نكته، سند، و آگاهي جديد درباره جام جمشيد و كيخسرو
نوشته #سجاد_آيدنلو
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
#حافظ_خوانى
#غزل: حضرت #حافظ✨
آواى: استاد #على_گلزاده💫
🔻🔺🔻
دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
واندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند
بیخود از شعشعه پرتو ذاتم کردند
باده از جام تجلی صفاتم دادند....
🔸#حافظ در شروع این غزل می فرماید:
#دوش ، #وقت_سحر، و در این دوکلمه وقت سحر ، اسراری نهفته است .
♦️در نزد صوفیه وقت حالی است که در سر سالک پدیدآید و اوبه آن مشغول و در رامش خیال مستغرق گرددو سَحَر ، زمان تلالؤِ انوار حقّ است و حافظ در چند مورد به وقت سحر اشاره می کند:
سحرم دولت بیدار به بالین آمد-
سحر باباد می گفتم حدیث آرزومندی - سحر به بوی گلستان دمی شدم در باغ - سحر بلبل حکایت با صبا کرد -
✨سحر چون خسرو خاور .....-
🌟سحر زهاتف غیبم......-
💫سحر سرشک روانم سر.... –
⚡️سحر کرشمه چشمت....-
⭐️سحر گاهان که مخمور شبانه ....-
✨سحر گه رهروی در... –
💫سحرگهم چه خوش آمد....-
⚡️سحرم هاتف میخانه به دولتخواهی
💥از طرفی شاعر از سحر شبی یاد می کند که آن شب شبِ قدر بوده است و شاعر در بیت سومِ غزل یک بیت رابرای توضیح دادن به این مطلب اختصاص می دهد .
🔹
٢-حافظ بلافاصله پس از گفتن جمله : دوش وقت سحر، می فرماید از غصّه نجاتم دادند.
💥کدام غصّه منظور نظر حافظ است ؟
🔻شکی نیست که به قول شادروان دکتر حسینعلی هروی این حافظ شناس خوش سلیقه از این غصه که ✨*اسرار الهی برمن مجهول است نجاتم دادند*
و قتى #حافظ را با #شمس_تبریزی مقایسه کنيم متوجه ميشويم هر دو در یک جهت فکرى بوده اند.
شمس تبریزی در کتاب مقالات شمس می گوید :
🔺گفتم مرا چه جای خوردن و گفتن! تا آن خدا که مرا همچنین آفریدبا من سخن نگوید بی هیچ واسطه یی ، ومن از او چیزها نپرسم و نگوید، مراچه جای خفتن و خوردن ؟
چون چنین شود ومن بااو بگویم و بشنوم،آنگه بخورم و بِخُسبم ، بدانم که چگونه آمده ام و کجا می روم و عواقب من چیست.
( مقالات شمس ص١٣٠)
@sobhosher
#غزل: حضرت #حافظ✨
آواى: استاد #على_گلزاده💫
🔻🔺🔻
دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
واندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند
بیخود از شعشعه پرتو ذاتم کردند
باده از جام تجلی صفاتم دادند....
🔸#حافظ در شروع این غزل می فرماید:
#دوش ، #وقت_سحر، و در این دوکلمه وقت سحر ، اسراری نهفته است .
♦️در نزد صوفیه وقت حالی است که در سر سالک پدیدآید و اوبه آن مشغول و در رامش خیال مستغرق گرددو سَحَر ، زمان تلالؤِ انوار حقّ است و حافظ در چند مورد به وقت سحر اشاره می کند:
سحرم دولت بیدار به بالین آمد-
سحر باباد می گفتم حدیث آرزومندی - سحر به بوی گلستان دمی شدم در باغ - سحر بلبل حکایت با صبا کرد -
✨سحر چون خسرو خاور .....-
🌟سحر زهاتف غیبم......-
💫سحر سرشک روانم سر.... –
⚡️سحر کرشمه چشمت....-
⭐️سحر گاهان که مخمور شبانه ....-
✨سحر گه رهروی در... –
💫سحرگهم چه خوش آمد....-
⚡️سحرم هاتف میخانه به دولتخواهی
💥از طرفی شاعر از سحر شبی یاد می کند که آن شب شبِ قدر بوده است و شاعر در بیت سومِ غزل یک بیت رابرای توضیح دادن به این مطلب اختصاص می دهد .
🔹
٢-حافظ بلافاصله پس از گفتن جمله : دوش وقت سحر، می فرماید از غصّه نجاتم دادند.
💥کدام غصّه منظور نظر حافظ است ؟
🔻شکی نیست که به قول شادروان دکتر حسینعلی هروی این حافظ شناس خوش سلیقه از این غصه که ✨*اسرار الهی برمن مجهول است نجاتم دادند*
و قتى #حافظ را با #شمس_تبریزی مقایسه کنيم متوجه ميشويم هر دو در یک جهت فکرى بوده اند.
شمس تبریزی در کتاب مقالات شمس می گوید :
🔺گفتم مرا چه جای خوردن و گفتن! تا آن خدا که مرا همچنین آفریدبا من سخن نگوید بی هیچ واسطه یی ، ومن از او چیزها نپرسم و نگوید، مراچه جای خفتن و خوردن ؟
چون چنین شود ومن بااو بگویم و بشنوم،آنگه بخورم و بِخُسبم ، بدانم که چگونه آمده ام و کجا می روم و عواقب من چیست.
( مقالات شمس ص١٣٠)
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from صبح و شعر
🍂🍁
سرود مجلست اکنون فلک به رقص آرد
که شعر #حافظ شیرین سخن ترانه توست
از آخرين شنبه پاييز با حافظ خوانى استاد #على_گلزاده به پيشواز بهار ميرويم 🌸🌸
همراه مان باشيد 💐
هر #شنبه غزل زيبايى از #حافظ_شيرازى
عكس از : #عليرضاايرانمهر
@sobhosher
سرود مجلست اکنون فلک به رقص آرد
که شعر #حافظ شیرین سخن ترانه توست
از آخرين شنبه پاييز با حافظ خوانى استاد #على_گلزاده به پيشواز بهار ميرويم 🌸🌸
همراه مان باشيد 💐
هر #شنبه غزل زيبايى از #حافظ_شيرازى
عكس از : #عليرضاايرانمهر
@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
#شاهنامه_خوانی
شاهنامه حماسهٔ ملی ایران
سروده:حکیم #ابوالقاسم_فردوسی توسی
آگاهى بيژن از رستم
آوای: استاد #شهریار_قاسمی
درود
دلخوشيها كم نيست
مهربانى دم دست است خدا ميداند
🙏🏻💐
@sobhosher
شاهنامه حماسهٔ ملی ایران
سروده:حکیم #ابوالقاسم_فردوسی توسی
آگاهى بيژن از رستم
آوای: استاد #شهریار_قاسمی
درود
دلخوشيها كم نيست
مهربانى دم دست است خدا ميداند
🙏🏻💐
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
#پهلوانان_شاهنامه 💪
💪💪۱- #نریمان
بهر نخست
🔸🤴#جمشید به هنگام گريختن از #ضحاك مار دوش با لباس مبدل، پس از رنج فراوان، به شهري خوش و خرم در زابلستان ميرسد. در آنجا با 👸دختر #كورنگ شاه به طور پنهانى ازدواج ميكند.
🔻#كورنگ شاه نخست بر آن ميشود كه راز جمشيد را برملا كند. اما شاهزاده خانم كه از جمشيد باردار است، 👶پسري به دنيا ميآورد و نام او را #تور مينهند. كورنگ شاه را بر زاري شاهزاده خانم دل سوخته و از تصميم خود منصرف ميگردد؛ اما سرانجام جمشيد زن و فرزند را گذاشته از زابلستان به هندوستان رفته و پس از چندي اقامت در آن سرزمين، رهسپار چين ميگردد. در آنجا گماشتگان ضحاك ماردوش، او را با اره به دو نيم ميكنند.
🔺شاهزاده خانم پس از شنيدن خبر مرگ جمشيد، خود را با زهر ميكشد. از #تور، فرزند جمشيد، پس از رسيدن به سن كمال، پسري موسوم به #شيدسب و از او نيز پسري به نام #طورك به وجود ميآيد.
از طورك پسري به اسم #شم و از شم نيز پسري به نام #اثريت يا اثرطزاده ميشود. و از اثرط هم #گرشاسب (كريستن سن، 1377: 419 تا 422؛ پور داوود، 1356/1: 196 تا 197) پا به عرصه وجود نهاد.
📚در آثار حماسي همچون #شاهنامه و #گرشاسبنامه، نياي رستم، #گرشاسب بوده و #اثرط، پدر گرشاسب است. حتي گاه ميبينيم كه در شاهنامه درست مانند اوستا و آثار پهلوي، سام همان گرشاسب دانسته شده است كه نَسَب از #جم ميبرد؛ مثلاً در داستان رزم رستم و اسفنديار، رستم در مفاخره، نژاد خود را به سام ميرساند كه از پشت جم است كه چون او نبرده به گيتي كم است(شاهنامه،1389).
***
چو گودرز و چون رستم و گستهم
چو برزين و گرشاسپ از تخمِ جم
***
🔹ممكن است ظاهراً اسامي اجداد رستم در شاهنامه، با اسامي نياكان گرشاسب پهلوان ادبيات ايران باستان يكسان باشد و سلسلهاي شاهي، هم احتمالاً با همين نام و نسب در زابلستان وجود داشته باشد؛ اما به قول نولد كه ساختن و پرداختن چنين نَسَبي براي رستم جعلي(نولد كه) است.
ميان #گرشاسب_شاهنامه و #گرشاسب_قهرمان_ديني اوستا از نظر شخصيت و كردارها تفاوتهاي فاحشي را ميبينيم. گرشاسب شاهنامه بنا بر آنچه از ابیات شاهنامه بر ميآيد،
هر چند نام او همراه قارن، از پهلوانان عصر #فريدون و منوچهر پيشدادی آمده است، اما در مقايسه با گرشاسب اوستا و حتي در قياس با ساير پهلوانان شاهنامه، شخصيت او خنثي و بسيار كمرنگ بوده، نقش عمدهای نيز نداشته و اعمال برجستهای هم، بدو منسوب نيست و فقط نامی از او در شاهنامه، ذكر شده است.
@sobhosher
💪💪۱- #نریمان
بهر نخست
🔸🤴#جمشید به هنگام گريختن از #ضحاك مار دوش با لباس مبدل، پس از رنج فراوان، به شهري خوش و خرم در زابلستان ميرسد. در آنجا با 👸دختر #كورنگ شاه به طور پنهانى ازدواج ميكند.
🔻#كورنگ شاه نخست بر آن ميشود كه راز جمشيد را برملا كند. اما شاهزاده خانم كه از جمشيد باردار است، 👶پسري به دنيا ميآورد و نام او را #تور مينهند. كورنگ شاه را بر زاري شاهزاده خانم دل سوخته و از تصميم خود منصرف ميگردد؛ اما سرانجام جمشيد زن و فرزند را گذاشته از زابلستان به هندوستان رفته و پس از چندي اقامت در آن سرزمين، رهسپار چين ميگردد. در آنجا گماشتگان ضحاك ماردوش، او را با اره به دو نيم ميكنند.
🔺شاهزاده خانم پس از شنيدن خبر مرگ جمشيد، خود را با زهر ميكشد. از #تور، فرزند جمشيد، پس از رسيدن به سن كمال، پسري موسوم به #شيدسب و از او نيز پسري به نام #طورك به وجود ميآيد.
از طورك پسري به اسم #شم و از شم نيز پسري به نام #اثريت يا اثرطزاده ميشود. و از اثرط هم #گرشاسب (كريستن سن، 1377: 419 تا 422؛ پور داوود، 1356/1: 196 تا 197) پا به عرصه وجود نهاد.
📚در آثار حماسي همچون #شاهنامه و #گرشاسبنامه، نياي رستم، #گرشاسب بوده و #اثرط، پدر گرشاسب است. حتي گاه ميبينيم كه در شاهنامه درست مانند اوستا و آثار پهلوي، سام همان گرشاسب دانسته شده است كه نَسَب از #جم ميبرد؛ مثلاً در داستان رزم رستم و اسفنديار، رستم در مفاخره، نژاد خود را به سام ميرساند كه از پشت جم است كه چون او نبرده به گيتي كم است(شاهنامه،1389).
***
چو گودرز و چون رستم و گستهم
چو برزين و گرشاسپ از تخمِ جم
***
🔹ممكن است ظاهراً اسامي اجداد رستم در شاهنامه، با اسامي نياكان گرشاسب پهلوان ادبيات ايران باستان يكسان باشد و سلسلهاي شاهي، هم احتمالاً با همين نام و نسب در زابلستان وجود داشته باشد؛ اما به قول نولد كه ساختن و پرداختن چنين نَسَبي براي رستم جعلي(نولد كه) است.
ميان #گرشاسب_شاهنامه و #گرشاسب_قهرمان_ديني اوستا از نظر شخصيت و كردارها تفاوتهاي فاحشي را ميبينيم. گرشاسب شاهنامه بنا بر آنچه از ابیات شاهنامه بر ميآيد،
هر چند نام او همراه قارن، از پهلوانان عصر #فريدون و منوچهر پيشدادی آمده است، اما در مقايسه با گرشاسب اوستا و حتي در قياس با ساير پهلوانان شاهنامه، شخصيت او خنثي و بسيار كمرنگ بوده، نقش عمدهای نيز نداشته و اعمال برجستهای هم، بدو منسوب نيست و فقط نامی از او در شاهنامه، ذكر شده است.
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
#شاهنامه_خوانی
شاهنامه حماسهٔ ملی ایران
سروده:حکیم #ابوالقاسم_فردوسی توسی
برآوردن رستم بيژن را از چاه
آوای: استاد #شهریار_قاسمی
درود
سزاوار تو بهترين لحظه ها
🙏🏻💐
@sobhosher
شاهنامه حماسهٔ ملی ایران
سروده:حکیم #ابوالقاسم_فردوسی توسی
برآوردن رستم بيژن را از چاه
آوای: استاد #شهریار_قاسمی
درود
سزاوار تو بهترين لحظه ها
🙏🏻💐
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
#پهلوانان_شاهنامه 💪
💪💪۱- #نریمان
بهر دوم
🔸#نیرم، در اوستا صفت جهانپهلوان است و این اسطوره همان نریمان پدر سام و جد رستم است. نام نریمان از صفت «نئیرمنو»، یعنی نیرومند و نرینه پیدا شده که بعدها او را به صورت پهلوانی درآوردهاند. صفت نئیرمنو را در اوستا به گرشاسپ دادند و همین نام است که در شاهنامه گاهی به صورت نیرم یا #نریمان مشاهده میشود.
🔹قوم نریمان در سرزمین زابل سکونت داشت و نریمان یکی از پهلوانان متقدم زابل است. #منوچهر هنگام مرگ نصایحی به فرزندش نوذر نمود که در مواقع تهدید و خطر دشمنان، فقط از #سام فرزند نریمان کمک بجوید. شاهنامه سوای کشور زابل از #نیران هم در جوار ایران یاد میکند و از این یادآوری معلوم میشود که دو کشور ایران و نیران مجاور هم بودند. «سامنریمان» بسیار مورد اعتماد منوچهر بود:
🔻🔺🔻
که تا شاه مژگان به هم برنهاد
ز سامنریمان بسی کرد یاد
چو نامه بر سامنیرم رسید
یکی باد سرد از جگر بر کشید
🔻🔺🔻
نریمان در زمان فریدون در صحنهٔ سیاسی نظامی ایران پدیدار شد، زال حادثه مرگ نریمان را هنگامی که رستم برای اوّلین بار به جنگ دشمنان میرفت، به او باز گفت. در جنگی بزرگ نریمان و فریدون همراه سپاهیان به محاصرهٔ دژ سپند سرگرم بودند که ناگهان سنگی از بالای دیوار قلعه بر سر نریمان فرود آمد و او را بکشت.
@sobhosher
💪💪۱- #نریمان
بهر دوم
🔸#نیرم، در اوستا صفت جهانپهلوان است و این اسطوره همان نریمان پدر سام و جد رستم است. نام نریمان از صفت «نئیرمنو»، یعنی نیرومند و نرینه پیدا شده که بعدها او را به صورت پهلوانی درآوردهاند. صفت نئیرمنو را در اوستا به گرشاسپ دادند و همین نام است که در شاهنامه گاهی به صورت نیرم یا #نریمان مشاهده میشود.
🔹قوم نریمان در سرزمین زابل سکونت داشت و نریمان یکی از پهلوانان متقدم زابل است. #منوچهر هنگام مرگ نصایحی به فرزندش نوذر نمود که در مواقع تهدید و خطر دشمنان، فقط از #سام فرزند نریمان کمک بجوید. شاهنامه سوای کشور زابل از #نیران هم در جوار ایران یاد میکند و از این یادآوری معلوم میشود که دو کشور ایران و نیران مجاور هم بودند. «سامنریمان» بسیار مورد اعتماد منوچهر بود:
🔻🔺🔻
که تا شاه مژگان به هم برنهاد
ز سامنریمان بسی کرد یاد
چو نامه بر سامنیرم رسید
یکی باد سرد از جگر بر کشید
🔻🔺🔻
نریمان در زمان فریدون در صحنهٔ سیاسی نظامی ایران پدیدار شد، زال حادثه مرگ نریمان را هنگامی که رستم برای اوّلین بار به جنگ دشمنان میرفت، به او باز گفت. در جنگی بزرگ نریمان و فریدون همراه سپاهیان به محاصرهٔ دژ سپند سرگرم بودند که ناگهان سنگی از بالای دیوار قلعه بر سر نریمان فرود آمد و او را بکشت.
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
#شاهنامه_خوانی
شاهنامه حماسهٔ ملی ایران
سروده:حکیم #ابوالقاسم_فردوسی توسی
شبيخون رستم به افراسياب
آوای: استاد #شهریار_قاسمی
درود
زشادى كنى غم از دل برون
🙏🏻💐
@sobhosher
شاهنامه حماسهٔ ملی ایران
سروده:حکیم #ابوالقاسم_فردوسی توسی
شبيخون رستم به افراسياب
آوای: استاد #شهریار_قاسمی
درود
زشادى كنى غم از دل برون
🙏🏻💐
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
#پهلوانان_شاهنامه 💪
💪💪۱- #سام
بهر نخست
🔹#سام، در شاهنامه نامِ پدر #زال و نياي رستم است؛ امّا واژه سام در ادبيات اوستايى #و پهلوي در اصل نام خاندان و قبيلهاي است كه #گرشاسب پهلوان بزرگ اوستايي بدان تعلق داشته است.
گاه اين گرشاسب پهلوان در متون اوستا و پهلوي، مجازاً سام خوانده شده است.
🔺سام در شاهنامه، پدر زال و جدّ رستم نيز داراي كردار شگفتى همچون اژدها كشي است با اينحال، او فقط يكي از بندگان شاه است و نبايد او را با گرشاسب اساطيري اوستا و ادبيات پهلوي كه از شاهان به شمار ميآيد، اشتباه گرفت.
🔸شكستگي، عامل تحول شخصيت گرشاسب اساطيري
🔻آنچه كه سبب تحول و تغيير شخصيت گرشاسب اساطيرى به گرشاسب شاهنامه روي داده است، «شكستگى» يا پراكندگي اين شخصيت بوده است.
شكستگى، يكي از عوامل تغيير و تحول در اسطورههاي ايرانى(بهار، 1385: 50 و 53) است.
🔺شكستگي عبارت از آن است كه بدنه يك افسانه كهن بر اثر گذر زمان فراموش ميشود اما اجزاي آن به صورتهاي پراكنده، آشكار ميشود. يكي از همين قطعات شكسته شخصيت گرشاسب اوستا، سام شاهنامه است.
@sobhosher
💪💪۱- #سام
بهر نخست
🔹#سام، در شاهنامه نامِ پدر #زال و نياي رستم است؛ امّا واژه سام در ادبيات اوستايى #و پهلوي در اصل نام خاندان و قبيلهاي است كه #گرشاسب پهلوان بزرگ اوستايي بدان تعلق داشته است.
گاه اين گرشاسب پهلوان در متون اوستا و پهلوي، مجازاً سام خوانده شده است.
🔺سام در شاهنامه، پدر زال و جدّ رستم نيز داراي كردار شگفتى همچون اژدها كشي است با اينحال، او فقط يكي از بندگان شاه است و نبايد او را با گرشاسب اساطيري اوستا و ادبيات پهلوي كه از شاهان به شمار ميآيد، اشتباه گرفت.
🔸شكستگي، عامل تحول شخصيت گرشاسب اساطيري
🔻آنچه كه سبب تحول و تغيير شخصيت گرشاسب اساطيرى به گرشاسب شاهنامه روي داده است، «شكستگى» يا پراكندگي اين شخصيت بوده است.
شكستگى، يكي از عوامل تغيير و تحول در اسطورههاي ايرانى(بهار، 1385: 50 و 53) است.
🔺شكستگي عبارت از آن است كه بدنه يك افسانه كهن بر اثر گذر زمان فراموش ميشود اما اجزاي آن به صورتهاي پراكنده، آشكار ميشود. يكي از همين قطعات شكسته شخصيت گرشاسب اوستا، سام شاهنامه است.
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
#شاهنامه_خوانی
شاهنامه حماسهٔ ملی ایران
سروده:حکیم #ابوالقاسم_فردوسی توسی
آمدن افراسياب به جنگ...
آوای: استاد #شهریار_قاسمی
درود
سرودت خرد ورزى و دانش اندوزى
🙏🏻💐
@sobhosher
شاهنامه حماسهٔ ملی ایران
سروده:حکیم #ابوالقاسم_فردوسی توسی
آمدن افراسياب به جنگ...
آوای: استاد #شهریار_قاسمی
درود
سرودت خرد ورزى و دانش اندوزى
🙏🏻💐
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
#پهلوانان_شاهنامه 💪
💪💪٢- #سام
بهر دوم
🔹 سام در #شاهنامه
🔻سام در اوستا، نام خانداني بوده است و گرشاسب قهرمان ادبيات ديني ايران باستان منسوب به همين خاندان سام در متون اوستايي و پهلوي بوده است.
🔺در #شاهنامه امّا، سام در قالب شخصيت مهمترين پهلوان عصر فريدون و در بار منوچهر پيشدادي ظاهر گرديده و تبديل به پدر زال و نياي رستم شده است. سام، نخست در داستان فريدون و منوچهر به عنوان يكي از پهلوانان لشكر است كه فريدون در پاسخ به سلم و تور ـ كه براي پدر پيغام داده و از كشتن برادر و كرده خويش ابراز پشيماني نموده و از فريدون خواستهاند سر از كين آنان پاك كند و منوچهر را به نزد آنان بفرستد ـ ميگويد كه آنان منوچهر را نخواهند ديد مگر با سپاه و گرز و همراهي نامداراني چون سام:
🔺🔻🔺
ابا نامداران لشـــكر به هم
چو سام نريمان و گرشاسب جم
شاهنامه، دفتر يكم، ب692)
🔸در جنگ سلم و تور با فريدون و منوچهر، نيز سام به عنوان يكي از دليرترين مبارزان در ميمنه سپاه ايشان بوده است و سرانجام در درباره منوچهر پيشدادي سام، عنوان جهان پهلوان دارد:
🔻🔺🔻
جهان پهلــــوان سام برپاي خاست
چنين گفت كاي خسرو داد و راست...
مرا پهلـــــواني نياي تــــــو داد
دلم را خرد هوش و راي تو داد
(شاهنامه، همانجاابيات 30 و 39)
@sobhosher
💪💪٢- #سام
بهر دوم
🔹 سام در #شاهنامه
🔻سام در اوستا، نام خانداني بوده است و گرشاسب قهرمان ادبيات ديني ايران باستان منسوب به همين خاندان سام در متون اوستايي و پهلوي بوده است.
🔺در #شاهنامه امّا، سام در قالب شخصيت مهمترين پهلوان عصر فريدون و در بار منوچهر پيشدادي ظاهر گرديده و تبديل به پدر زال و نياي رستم شده است. سام، نخست در داستان فريدون و منوچهر به عنوان يكي از پهلوانان لشكر است كه فريدون در پاسخ به سلم و تور ـ كه براي پدر پيغام داده و از كشتن برادر و كرده خويش ابراز پشيماني نموده و از فريدون خواستهاند سر از كين آنان پاك كند و منوچهر را به نزد آنان بفرستد ـ ميگويد كه آنان منوچهر را نخواهند ديد مگر با سپاه و گرز و همراهي نامداراني چون سام:
🔺🔻🔺
ابا نامداران لشـــكر به هم
چو سام نريمان و گرشاسب جم
شاهنامه، دفتر يكم، ب692)
🔸در جنگ سلم و تور با فريدون و منوچهر، نيز سام به عنوان يكي از دليرترين مبارزان در ميمنه سپاه ايشان بوده است و سرانجام در درباره منوچهر پيشدادي سام، عنوان جهان پهلوان دارد:
🔻🔺🔻
جهان پهلــــوان سام برپاي خاست
چنين گفت كاي خسرو داد و راست...
مرا پهلـــــواني نياي تــــــو داد
دلم را خرد هوش و راي تو داد
(شاهنامه، همانجاابيات 30 و 39)
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
#شاهنامه_خوانی
شاهنامه حماسهٔ ملی ایران
سروده:حکیم #ابوالقاسم_فردوسی توسی
آمدن رستم نزد كيخسرو
آوای: استاد #شهریار_قاسمی
درودجهان آفرين بر تو باد
خم چرخ گردان زمين توباد
🙏🏻💐
@sobhosher
شاهنامه حماسهٔ ملی ایران
سروده:حکیم #ابوالقاسم_فردوسی توسی
آمدن رستم نزد كيخسرو
آوای: استاد #شهریار_قاسمی
درودجهان آفرين بر تو باد
خم چرخ گردان زمين توباد
🙏🏻💐
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
#پهلوانان_شاهنامه 💪
💪💪٢- #سام
بهر سوم
🔹 شخصيت سام،در حماسه ايران و شاهنامه، داستانهايي را به خود اختصاص داده است.
♦️ اژدها كشي سامِ شاهنامه
بنا بر شاهنامه، سام، پهلوان عصر منوچهر پيشدادي و نياي رستم، نيز كردار مردانهاي همچون كشتن اژدهاي كَشَف رود را كه بالاي او همچون كوه بود و نهنگ خشمگين را از آب به كام خود بر ميكشيد و حرارت دهانش چنان بود كه همه پرندگان در هوا ميسوختند و درندگان توان ايستادن در برابر او را نداشتند به انجام ميرساند. سام نريمان، نخست با افكندن سه تير پياپي، آن اژدها را نيمه جان ساخته و سرانجام به يك زخمِ گرز، او را از پاي ميافكند:
🔺🔻🔺
زدم بر سرش گرزه گاو چهر
بر او كوه باريد همچون سپر
شكستم سرش چون سر زنده پيل
فرو ريخت زو زهر چون آب نيل
به زخمي چنان شد كه ديگر نخاست
زمغزش زمين گشت با كوه راست...
مرا سام يك زخم از آن خواندند
جهان زرّ و گوهر برافشاندند
(شاهنامه،دفتر يكم:ابيات1024 تا1029).
@sobhosher
💪💪٢- #سام
بهر سوم
🔹 شخصيت سام،در حماسه ايران و شاهنامه، داستانهايي را به خود اختصاص داده است.
♦️ اژدها كشي سامِ شاهنامه
بنا بر شاهنامه، سام، پهلوان عصر منوچهر پيشدادي و نياي رستم، نيز كردار مردانهاي همچون كشتن اژدهاي كَشَف رود را كه بالاي او همچون كوه بود و نهنگ خشمگين را از آب به كام خود بر ميكشيد و حرارت دهانش چنان بود كه همه پرندگان در هوا ميسوختند و درندگان توان ايستادن در برابر او را نداشتند به انجام ميرساند. سام نريمان، نخست با افكندن سه تير پياپي، آن اژدها را نيمه جان ساخته و سرانجام به يك زخمِ گرز، او را از پاي ميافكند:
🔺🔻🔺
زدم بر سرش گرزه گاو چهر
بر او كوه باريد همچون سپر
شكستم سرش چون سر زنده پيل
فرو ريخت زو زهر چون آب نيل
به زخمي چنان شد كه ديگر نخاست
زمغزش زمين گشت با كوه راست...
مرا سام يك زخم از آن خواندند
جهان زرّ و گوهر برافشاندند
(شاهنامه،دفتر يكم:ابيات1024 تا1029).
@sobhosher
Telegram
attach 📎