صبح و شعر
658 subscribers
2.13K photos
278 videos
331 files
3.21K links
ادبیات هست چون جهان برای جان‌های عاصی کافی نیست.🥰😍 🎼🎧📖📚
Download Telegram
Forwarded from اتچ بات
‍ ‍ #حافظ_خوانى
📖غزل: حضرت #حافظ
🎤آواى: استاد #علی_گلزاده

گل در بر و می در کف و معشوق به کام است
سلطان جهانم به چنین روز غلام است

گو شمع میارید در این جمع که امشب
در مجلس ما ماه رخ دوست تمام است

در مذهب ما باده حلال است ولیکن
بی روی تو ای سرو گل اندام حرام است

گوشم همه بر قول نی و نغمه چنگ است
چشمم همه بر لعل لب و گردش جام است

در مجلس ما عطر میامیز که ما را
هر لحظه ز گیسوی تو خوش بوی مشام است

از چاشنی قند مگو هیچ و ز شکر
زان رو که مرا از لب شیرین تو کام است

تا گنج غمت در دل ویرانه مقیم است
همواره مرا کوی خرابات مقام است

از ننگ چه گویی که مرا نام ز ننگ است
وز نام چه پرسی که مرا ننگ ز نام است

میخواره و سرگشته و رندیم و نظرباز
وان کس که چو ما نیست در این شهر کدام است

با محتسبم عیب مگویید که او نیز
پیوسته چو ما در طلب عیش مدام است

حافظ منشین بی می و معشوق زمانی
کایام گل و یاسمن و عید صیام است

 🔻🔺🔻
در تاملى بر مقاله استاد #شفيعى_كدكنى

🔸اين غزل از نوع #طنز خوش‏باشانه‏یی‏ست که نه صرفا و لزوما از مضمون و نکته‏ی طنزآمیز ساخته می‏شود و به اصطلاح مرکز ثقل در نکته‏یی نیست،بلکه از #فضاسازی خوش‏دلانه و شنگولانه و بی‏خیالانه است،مثل کمدینی که نقش خنده‏ آور خود را با ظاهری بس‏ خونسرد و بی‏خیال،بلکه جدی بازی می‏کند و این حالت/فضا،خود طنز افزاست.
🔹یکی از ویژگی‏های‏ این طنز یعنی«طنز موقعیت»و فضاساز این است که غالبا از ٢-٣ بیت گرفته تا کل یک غزل را با آن‏که غزل حافظ«پاشان»است و استقلال ابیات دارد،دربرمی‏گیرد.
#بهاءالدين_خرمشاهى

@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
#حافظ_خوانى
#غزل : حضرت #حافظ  
آواى: استاد #على_گلزاده
🔆❄️

بلبلی برگ گلی خوش رنگ در منقار داشت, واندر آن برگ و نوا خوش ناله‌های زار داشت

گفتمش در عین وصل این ناله و فریاد چیست؟
گفت ما را جلوه معشوق در این کار داشت

یار اگر ننشست با ما نیست جای اعتراض
پادشاهی کامران بود از گدایی عار داشت

در نمی‌گیرد نیاز و ناز ما با حسن دوست
خرم آن کز نازنینان بخت برخوردار داشت

خیز تا بر کلک آن نقاش جان افشان کنیم
کاین همه نقش عجب در گردش پرگار داشت

گر مرید راه عشقی فکر بدنامی مکن
شیخ صنعان خرقه رهن خانه خمار داشت

وقت آن شیرین قلندر خوش که در اطوار سیر
ذکر تسبیح ملک در حلقه زنار داشت

چشم حافظ زیر بام قصر آن حوری سرشت
شیوه جنات تجری تحتها الانهار داشت
🔺🔻🔺
 

اين غزل را حافظ احتمالاً بين سنين ۵۵ و ۶۰ سالگي يعني پس از بازگشت از تبعيد به شيراز سروده است.

🔺مفاد چهار بيت اول اين غزل در واقع بازگو كننده حالت خود شاعر در زمان سرودن غزل است. چنين به نظر مي‌رسد كه حافظ پس از مراجعت از تعبيد در مجالس بزرگان قوم حاضر مي‌شده ليكن به مانند سابق از تعارفات و عنايات شاه شجاع برخوردار نبوده است. 

🔻در بيت چهارم اشاره به اين دارد كه هركار مي‌كنم چه قهر و چه لطف، موفق به نرم كرن دل شاه‌شجاع نمي‌شوم و در ابيات بعدي غزل شاعر كيفيات عقيدتي خود را به زيباترين وجه منعكس مي‌كند.
🔺در بيت پنجم همه چيز را از جانب خدا و سرنوشت محتوم ازلي مي‌داند و در ابيات ششم و هفتم شجاعت و شهامت شيخ صنعان را كه در راه عشق پريساي ترسايي متحمل شده و در نتيجه پشت پا به آبرو و حيثيت خود زده است مي‌ستايد و به خود و ديگران اين شيوه (#ملامتي) را توصيه مي‌كند.
@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
💫🌟❄️
#حافظ_خوانى
غزل : حضرت #حافظ
آواى : استاد #على_گلزاده
🔺🔻🔺
طفیل هستی عشقند آدمی و پری
ارادتی بنما تا سعادتی ببری

بکوش خواجه و از عشق بی‌نصیب مباش
که بنده را نخرد کس به عیب بی‌هنری
....
🔹اين #غزل در اوايل سلطنت شاه شجاع و به هنگام صدارت صاحب عيار سروده شده است. توضيح اينكه، شاعر نخست يك غزل ده بيتي عارفانه را بدون هيچ گونه ايهام و صرفاً به منظور بازگو كردن عقايد عارفانه خويش سروده و در موقعيتي كه وزير وقت، صاحب عيار دستخوش نگراني و احتمالاً گرفتاري بوده است با اضافه كردن چهار بيت به آن، به وزير وقت تقديم داشته است


🔸برخى از مضامين اين غزل را #حافظ از #نظامى گرفته است. به عنوان مثال 🔻مضمون مطلع غزل را نظامي در مخزن الاسرار چنين چنين به طور ساده سروده است:
هر كه نصيبش به ارادت كشد
خاتم كارش به سعادت كشد

🔺و مضمون بيت چهارم:
كه در برابر چشمي و غايب از نظري
را #نظامى در خسرو شيرين به طور كامل بيان مي كند … شيرين در چشمه آبي به آب تني مشغول و خسرو دزدانه او را نظاره مي كند و چون شيرين متوجه موضوع مي شود از شرم بدن خود را با گيسوان بلند خود مي پوشاند. و خسرو نيز روي برگردانيده و شيرين بر اسب پريده و فرار مي كند. دگر بار چون خسرو روي خود را به سوي چشمه بر مي‌گرداند شيرين چابك سوار شيرين كار را نمي‌بيند و مي‌گويد:
برون آمد پري رخ چون پري تيز
قبا پوشيد و شد بر پشت شبديز
***
به اين سبب است كه #حافظ مي فرمايد:
تو خود چه لعبتي اي شهسوار شيرين كار
كه در برابر چشمي و غايب از نظري
***
🔻همچنين مضمون بيت دوازدهم را نظامي در هفت پيكر چنين سروده است:
خيز تا مي خوريم و غم نخوريم
و انده روز نامده نبريم

📚شرح جلالی بر حافظ – دکتر عبدالحسین جلالی

@sobhosher