This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چرا #شاهنامه_فردوسى براى ما مهم است؟
پاسخ استاد #مجتبى_مينوى را در
بخشى از مستند فردوسى و مردم، ( #حسين_ترابى) ببينيد.💐
@sobhosher
پاسخ استاد #مجتبى_مينوى را در
بخشى از مستند فردوسى و مردم، ( #حسين_ترابى) ببينيد.💐
@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
#شاهنامه_خوانی
شاهنامه حماسهٔ ملی ایران
سروده:حکیم #ابوالقاسم_فردوسی توسی
فريب گرگين بيژن را
آوای: استاد #شهریار_قاسمی
درود
ترا مهر يزدان هماره پناه
💐🙏
@sobhosher
شاهنامه حماسهٔ ملی ایران
سروده:حکیم #ابوالقاسم_فردوسی توسی
فريب گرگين بيژن را
آوای: استاد #شهریار_قاسمی
درود
ترا مهر يزدان هماره پناه
💐🙏
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
💞💓💕
درباره عاشقانه ى #بيژن_منيژه👩❤️💋👩
🔹در #شاهنامه بیپرده با همه وجوه زندگی انسانی روبهرو میشویم. با بخل و کینه، حسد، برتریجویی و جنگخواهی، عشق و نفرت، وطنپرستی و خیانت، نخوت و غرور و... همه و همه بخشی از این کتاب بزرگ و جاودان را بهخود اختصاص داده است.
🔸زندگی تا حدی در این کتاب جاری است که نه میتوان آن را داستان شاهان دانست و نه یک روایت ساده که با زبان حماسی بیان میشود. اگر کمی دقت کنیم، میبینیم میشود #شاهنامه را #کتاب_زندگی دانست. کتابی که همه اتفاقات زندگی را به شکلی در خود جای داده است.
🔹در میان همه جدالهای پرفراز و نشیب این کتاب، یک موضوع انسانی دیگر هم وجود دارد که در سایه توصیفات و داستانپردازیهای بینظیر #فردوسی دارای لطافتی ژرف است. عاشقانههای شاهنامه هر چند طولانی نیست و فضای چندان زیادی از این کتاب را به خود اختصاص نداده است، اما به یادماندنی بوده و در ذهن همه ما نام عشاق بزرگی را ثبت کردهاند.
#محمدعلی_اسلامی_ندوشن، پژوهشگر برجسته ادبیات در این باره و در کتابهای مجموعه داستانهای شاهنامه خود نوشته است: شاهنامه کتابی است که از زندگی در تمام ابعادش حرف میزند، بنابراین هرچه در زندگی وجود دارد، این کتاب هم قابل بررسی است و نمود دارد؛ از جمله #عشق. اگرچه کلمه عشق در شاهنامه به معنایی که در غزل فارسی مرسوم است و ادبیات تغزلی ما را شکل میدهد، دیده نمیشود و به جای آن «مهر» و «دلبستگی» و مترادفهای آن به کار رفته است.❤️
او عشقهای موجود در شاهنامه را #روشن و #طبیعی دانسته و صفتهایی همچون بدون #تکلف و با #مشارکت_جسم و #جان را برمیشمرد که در آن غریزه ذاتی انسان تلطیف شده و با تمدن آراسته شده است. نمونههای آن از همه برجستهتر در دوره باستانی، دلدادگی #زال و #رودابه، #بیژن و #منیژه، #تهمینه و #رستم و #کتایون و #گشتاسب است.
ادامه دارد...
@sobhosher
درباره عاشقانه ى #بيژن_منيژه👩❤️💋👩
🔹در #شاهنامه بیپرده با همه وجوه زندگی انسانی روبهرو میشویم. با بخل و کینه، حسد، برتریجویی و جنگخواهی، عشق و نفرت، وطنپرستی و خیانت، نخوت و غرور و... همه و همه بخشی از این کتاب بزرگ و جاودان را بهخود اختصاص داده است.
🔸زندگی تا حدی در این کتاب جاری است که نه میتوان آن را داستان شاهان دانست و نه یک روایت ساده که با زبان حماسی بیان میشود. اگر کمی دقت کنیم، میبینیم میشود #شاهنامه را #کتاب_زندگی دانست. کتابی که همه اتفاقات زندگی را به شکلی در خود جای داده است.
🔹در میان همه جدالهای پرفراز و نشیب این کتاب، یک موضوع انسانی دیگر هم وجود دارد که در سایه توصیفات و داستانپردازیهای بینظیر #فردوسی دارای لطافتی ژرف است. عاشقانههای شاهنامه هر چند طولانی نیست و فضای چندان زیادی از این کتاب را به خود اختصاص نداده است، اما به یادماندنی بوده و در ذهن همه ما نام عشاق بزرگی را ثبت کردهاند.
#محمدعلی_اسلامی_ندوشن، پژوهشگر برجسته ادبیات در این باره و در کتابهای مجموعه داستانهای شاهنامه خود نوشته است: شاهنامه کتابی است که از زندگی در تمام ابعادش حرف میزند، بنابراین هرچه در زندگی وجود دارد، این کتاب هم قابل بررسی است و نمود دارد؛ از جمله #عشق. اگرچه کلمه عشق در شاهنامه به معنایی که در غزل فارسی مرسوم است و ادبیات تغزلی ما را شکل میدهد، دیده نمیشود و به جای آن «مهر» و «دلبستگی» و مترادفهای آن به کار رفته است.❤️
او عشقهای موجود در شاهنامه را #روشن و #طبیعی دانسته و صفتهایی همچون بدون #تکلف و با #مشارکت_جسم و #جان را برمیشمرد که در آن غریزه ذاتی انسان تلطیف شده و با تمدن آراسته شده است. نمونههای آن از همه برجستهتر در دوره باستانی، دلدادگی #زال و #رودابه، #بیژن و #منیژه، #تهمینه و #رستم و #کتایون و #گشتاسب است.
ادامه دارد...
@sobhosher
Telegram
attach 📎
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌷نَمِه سِتِه آترَش مَزداو اهورَهه هوداو مَزيشتَه يَزَه تَه🌷
🔥 درود بر تو ای آتش، ای آفریده ی نیکِ مزدا اهورا 🔥
#جشن_سده را با خانواده برگزار کنیم.
آتشی بیفروزیم، نیایش آتش بخوانیم،
خوراکی و آجیل و خشکبار آماده کنیم،
موسیقی بنوازیم،
پایکوبی و رقص و شادمانی،
همه ی این ها در کنار آتش سده، بر گرمای عشق خانواده نیز می افزاید....
شاد و تندرست زندگی کنید🌹🌸
@sobhosher
🔥 درود بر تو ای آتش، ای آفریده ی نیکِ مزدا اهورا 🔥
#جشن_سده را با خانواده برگزار کنیم.
آتشی بیفروزیم، نیایش آتش بخوانیم،
خوراکی و آجیل و خشکبار آماده کنیم،
موسیقی بنوازیم،
پایکوبی و رقص و شادمانی،
همه ی این ها در کنار آتش سده، بر گرمای عشق خانواده نیز می افزاید....
شاد و تندرست زندگی کنید🌹🌸
@sobhosher
🔥
#جشن_سده فرخ و خجسته باد
🔥 به گزارش برخى از نسخه هاى شاهنامه
روزگاری شاهنشاه #هوشنگ پیشدادی با سوارانش از کوهی گذر می کرد. بر فراز سنگی، ماری سیاه و ترسناک را دید. سنگی برداشت و به سمت مار پرتاب کرد تا او را از آنجا دور سازد. سنگ به مار نخورد اما به سنگی دیگر در کنار بوته های خار برخورد کرد و جرقه ای شکل گرفت و آتشی برپا شد. هوشنگ شاه با دیدن پرتوهای آتش، پروردگار را سپاسگزاری کرد و دستور داد در شامگاه، جشنی برپا کردند و آتش ها افروختند و شراب نوشیدند. از آن شامگاه، ایرانیان در سالروز کشف آتش به دست هوشنگ شاه پیشدادی، آتش می افروزند و جشن می گیرند و پایکوبی می کنند.
ز هوشنگ ماند این سده یادگار
بسی باد چون او دگر شهریار
🔥💥
@sobhosher
#جشن_سده فرخ و خجسته باد
🔥 به گزارش برخى از نسخه هاى شاهنامه
روزگاری شاهنشاه #هوشنگ پیشدادی با سوارانش از کوهی گذر می کرد. بر فراز سنگی، ماری سیاه و ترسناک را دید. سنگی برداشت و به سمت مار پرتاب کرد تا او را از آنجا دور سازد. سنگ به مار نخورد اما به سنگی دیگر در کنار بوته های خار برخورد کرد و جرقه ای شکل گرفت و آتشی برپا شد. هوشنگ شاه با دیدن پرتوهای آتش، پروردگار را سپاسگزاری کرد و دستور داد در شامگاه، جشنی برپا کردند و آتش ها افروختند و شراب نوشیدند. از آن شامگاه، ایرانیان در سالروز کشف آتش به دست هوشنگ شاه پیشدادی، آتش می افروزند و جشن می گیرند و پایکوبی می کنند.
ز هوشنگ ماند این سده یادگار
بسی باد چون او دگر شهریار
🔥💥
@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
#شاهنامه_خوانی
شاهنامه حماسهٔ ملی ایران
سروده:حکیم #ابوالقاسم_فردوسی توسی
رفتن بيژن پيش منيژه
آوای: استاد #شهریار_قاسمی
درود
ستوده سرت، زدانش، باخرد
💐🙏
@sobhosher
شاهنامه حماسهٔ ملی ایران
سروده:حکیم #ابوالقاسم_فردوسی توسی
رفتن بيژن پيش منيژه
آوای: استاد #شهریار_قاسمی
درود
ستوده سرت، زدانش، باخرد
💐🙏
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
💞💓💕
درباره عاشقانه ى #بيژن_منيژه👩❤️💋👩
🔹از نظر دکتر حسن ذوالفقاری، مدرس دانشگاه ، عشقهای شاهنامه را میتوان به چند دسته زير تقسیم کرد.
١- دسته اول از جمله داستانهایی است که در زمره منظومههای اصلی ادبیات کشورمان محسوب میشود. داستانهایی مانند «زال و رودابه» به تنهایی توانایی این را دارند که یک داستان مستقل باشند.
این داستانها خودشان به تنهایی انطباق کامل و دوسویه با بنمایههای داستانهای عاشقانه را دارند و میتوان آنها را قالب منظومههایی مستقل نگاه و بررسی کرد.
٢-دسته دوم، عشقهای شکارگاهی است.
🔺این عشق گاهى در حین شکار رخ میدهد و محیط وقوع آنها شکارگاههاست؛ مانند عشق رستم و تهمینه که نتیجه آن تولد سهراب است.
٣- دسته سوم عشقهای ممنوعه است.
🔻 عشق بدفرجام سودابه به سیاوش در این دسته قرار میگیرد.
سیاوش نمیخواهد به عشق نامیمون و خائنانه سودابه تن دهد و همین موضوع اتفاقات زیادی را دامن میزند.
٤- دسته چهارم، عشقهای تاریخی است
🔺داستان عشق خسرو و شیرین در زمره آن قرار میگیرد. این داستان که فردوسی در شاهنامه مختصری به آن دامن میزند، بعدها با برداشتهای دیگری از سوی شاعران و نویسندگان فارسی روبهرو میشود و نمونه اعلای آن خسرو و شیرین نظامی گنجوی است.
🔸ماهیت عشق در شاهنامه با دیگر کتابها تفاوتهای اساسی دارد، چون داستانها در بافت حماسی رخ میدهد و اغلب یک نتیجهگیری خاص دارد و آن تولد فرزند یا قهرمان بعدی است.
🔻شاهنامه یک اثر حماسی است و باید قهرمانان زنده بمانند تا فرزندی قهرمان از آنها بر جای بماند. اگر قهرمان بمیرد حماسه هم میمیرد. پس لازمه ادامه حماسه وجود قهرمانان و 💞وصال عشاق است.
🔺زال و رودابه ازدواج میکنند و #رستم متولد میشود. تهمینه و رستم ازدواج میکنند تا #سهراب به دنیا بیاید. سیاوش و فرنگیس ازدواج میکنند تا #کیخسرو متولد شود و...
💕در این کتاب خبری از هجران نیست، دلدادگان به وصال یکدیگر میرسند. این موضوع در دیگر آثار ادبیات کلاسیک کشورمان رنگ و بوی دیگری دارد و با هجر پایان میگیرد. ذوالفقاری در این باره میگوید: در شاهنامه ما با حماسه روبهرو هستیم و خبری از جنبههای تراژیک موجود در دیگر داستانهای عاشقانه نیست.
💔
ادامه دارد...
@sobhosher
درباره عاشقانه ى #بيژن_منيژه👩❤️💋👩
🔹از نظر دکتر حسن ذوالفقاری، مدرس دانشگاه ، عشقهای شاهنامه را میتوان به چند دسته زير تقسیم کرد.
١- دسته اول از جمله داستانهایی است که در زمره منظومههای اصلی ادبیات کشورمان محسوب میشود. داستانهایی مانند «زال و رودابه» به تنهایی توانایی این را دارند که یک داستان مستقل باشند.
این داستانها خودشان به تنهایی انطباق کامل و دوسویه با بنمایههای داستانهای عاشقانه را دارند و میتوان آنها را قالب منظومههایی مستقل نگاه و بررسی کرد.
٢-دسته دوم، عشقهای شکارگاهی است.
🔺این عشق گاهى در حین شکار رخ میدهد و محیط وقوع آنها شکارگاههاست؛ مانند عشق رستم و تهمینه که نتیجه آن تولد سهراب است.
٣- دسته سوم عشقهای ممنوعه است.
🔻 عشق بدفرجام سودابه به سیاوش در این دسته قرار میگیرد.
سیاوش نمیخواهد به عشق نامیمون و خائنانه سودابه تن دهد و همین موضوع اتفاقات زیادی را دامن میزند.
٤- دسته چهارم، عشقهای تاریخی است
🔺داستان عشق خسرو و شیرین در زمره آن قرار میگیرد. این داستان که فردوسی در شاهنامه مختصری به آن دامن میزند، بعدها با برداشتهای دیگری از سوی شاعران و نویسندگان فارسی روبهرو میشود و نمونه اعلای آن خسرو و شیرین نظامی گنجوی است.
🔸ماهیت عشق در شاهنامه با دیگر کتابها تفاوتهای اساسی دارد، چون داستانها در بافت حماسی رخ میدهد و اغلب یک نتیجهگیری خاص دارد و آن تولد فرزند یا قهرمان بعدی است.
🔻شاهنامه یک اثر حماسی است و باید قهرمانان زنده بمانند تا فرزندی قهرمان از آنها بر جای بماند. اگر قهرمان بمیرد حماسه هم میمیرد. پس لازمه ادامه حماسه وجود قهرمانان و 💞وصال عشاق است.
🔺زال و رودابه ازدواج میکنند و #رستم متولد میشود. تهمینه و رستم ازدواج میکنند تا #سهراب به دنیا بیاید. سیاوش و فرنگیس ازدواج میکنند تا #کیخسرو متولد شود و...
💕در این کتاب خبری از هجران نیست، دلدادگان به وصال یکدیگر میرسند. این موضوع در دیگر آثار ادبیات کلاسیک کشورمان رنگ و بوی دیگری دارد و با هجر پایان میگیرد. ذوالفقاری در این باره میگوید: در شاهنامه ما با حماسه روبهرو هستیم و خبری از جنبههای تراژیک موجود در دیگر داستانهای عاشقانه نیست.
💔
ادامه دارد...
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
#شاهنامه_خوانی
شاهنامه حماسهٔ ملی ایران
سروده:حکیم #ابوالقاسم_فردوسی توسی
آمدن بيژن به خيمه منيژه
آوای: استاد #شهریار_قاسمی
درود
دلت خوش باشد از خوبى و نيكى
💐🙏
@sobhosher
شاهنامه حماسهٔ ملی ایران
سروده:حکیم #ابوالقاسم_فردوسی توسی
آمدن بيژن به خيمه منيژه
آوای: استاد #شهریار_قاسمی
درود
دلت خوش باشد از خوبى و نيكى
💐🙏
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
💞💓💕
درباره عاشقانه ى #بيژن_منيژه👩❤️💋👩
💔در #شاهنامه خبری از #هجران نیست، دلدادگان به وصال یکدیگر میرسند. این موضوع در دیگر آثار ادبیات کلاسیک کشورمان رنگ و بوی دیگری دارد و با هجر پایان میگیرد.در #شاهنامه ما با حماسه روبهرو هستیم و خبری از جنبههای تراژیک موجود در دیگر داستانهای عاشقانه نیست.
🔹#رزم و #حماسه بخش عمده شاهنامه را به خود اختصاص داده است و بر خلاف اغلب داستانهای #عاشقانه که #بزمی هستند #حماسی است. به همین دلیل فضایی متفاوت با روایات صرفا بزمی دارد. ما در داستانهای عاشقانه بزمی میبینیم که معشوق واکنش چندانی ندارد و عاشق بار همه چیز را بر دوش میکشد، اما در شاهنامه عاشق و معشوق رودررو و پا به پای هم پیش میروند و معشوق #منفعل نیست.
💑 عاشق و معشوق هر دو در صحنه عشق فعال هستند و این نگاه #فردوسی بعدها در قالب افسانههای پهلوانی ادامه حیات داده و شاید بیش از صد اثر به نظم و نثر داریم که عاشقانههایی را در دل یک داستان عیاری و پهلوانی روایت میکنند؛ از جمله امیر ارسلان نامدار و نوشآفریننامه ملک جمشید و... .
🔸یکی از نکات جالب توجه در باب عشقهای شاهنامه این است که فردوسی در هیچ جای شاهنامه از مسیر عفاف خارج نشده و در توصیف عشق با آن متعالی و انسانی رفتار کرده است. او وقتی از شکلگیری یک عشق میان دو دلداده حرف میزند، هرگز آن را به بیحیایی نمیآلاید و هر چند در اصل هدفش روایت حماسه است، اما شخصیت پهلوانان بزرگ را هم بهگونهای پیش میبرد که جایی دلشان بلرزد و عشق را تجربه کنند.
🔹از دیگر نکات جالب در شاهنامه این است که زنان به مردان ابراز علاقه میکنند و همه این ابراز علاقهها نیز با شرم و حیا و به نرمی انجام شده و به ازدواج میانجامد. گویی بر خلاف اغلب آثار ادبیات گذشتگان کشورمان قرار نیست همیشه فراق باشد و دوری، بلکه در این کتاب همه هجرانها به وصل بدل میشود و طعم شیرین وصال، چاشنی داستانهاست.
🙍🏻♀️زنها در شاهنامه معشوقهایی منفعل نیستند و پا به پای مردها حرکت میکنند.
🔻هر دو، هم عاشق هستند و هم معشوق. عاشقانههای شاهنامه لطیف و باشکوه است و داستانهای زال و رودابه، رستم و تهمینه و بیژن و منیژه از زیباترین عاشقانههای جهان محسوب میشود.
زنان شاهنامه عاشقانی دلیر، خردمند و سنتشکن هستند. عشق در شاهنامه مرزهای زبانی، نژادی، طبقاتی و ملی را در هم میشکند.
🧝♀️بیشتر زنان عاشق شاهنامه که عاشق پهلوانان ایرانی هستند از سرزمین بیگانه، از روم و کابل و توران هستند. این داستانها شکوه عشقهای زمینی و انسانی را با مشهورترین داستانهای دوران رنسانس و پس از آن در اروپا برابر و گاه بالاتر مینهد.
ادامه دارد...
@sobhosher
درباره عاشقانه ى #بيژن_منيژه👩❤️💋👩
💔در #شاهنامه خبری از #هجران نیست، دلدادگان به وصال یکدیگر میرسند. این موضوع در دیگر آثار ادبیات کلاسیک کشورمان رنگ و بوی دیگری دارد و با هجر پایان میگیرد.در #شاهنامه ما با حماسه روبهرو هستیم و خبری از جنبههای تراژیک موجود در دیگر داستانهای عاشقانه نیست.
🔹#رزم و #حماسه بخش عمده شاهنامه را به خود اختصاص داده است و بر خلاف اغلب داستانهای #عاشقانه که #بزمی هستند #حماسی است. به همین دلیل فضایی متفاوت با روایات صرفا بزمی دارد. ما در داستانهای عاشقانه بزمی میبینیم که معشوق واکنش چندانی ندارد و عاشق بار همه چیز را بر دوش میکشد، اما در شاهنامه عاشق و معشوق رودررو و پا به پای هم پیش میروند و معشوق #منفعل نیست.
💑 عاشق و معشوق هر دو در صحنه عشق فعال هستند و این نگاه #فردوسی بعدها در قالب افسانههای پهلوانی ادامه حیات داده و شاید بیش از صد اثر به نظم و نثر داریم که عاشقانههایی را در دل یک داستان عیاری و پهلوانی روایت میکنند؛ از جمله امیر ارسلان نامدار و نوشآفریننامه ملک جمشید و... .
🔸یکی از نکات جالب توجه در باب عشقهای شاهنامه این است که فردوسی در هیچ جای شاهنامه از مسیر عفاف خارج نشده و در توصیف عشق با آن متعالی و انسانی رفتار کرده است. او وقتی از شکلگیری یک عشق میان دو دلداده حرف میزند، هرگز آن را به بیحیایی نمیآلاید و هر چند در اصل هدفش روایت حماسه است، اما شخصیت پهلوانان بزرگ را هم بهگونهای پیش میبرد که جایی دلشان بلرزد و عشق را تجربه کنند.
🔹از دیگر نکات جالب در شاهنامه این است که زنان به مردان ابراز علاقه میکنند و همه این ابراز علاقهها نیز با شرم و حیا و به نرمی انجام شده و به ازدواج میانجامد. گویی بر خلاف اغلب آثار ادبیات گذشتگان کشورمان قرار نیست همیشه فراق باشد و دوری، بلکه در این کتاب همه هجرانها به وصل بدل میشود و طعم شیرین وصال، چاشنی داستانهاست.
🙍🏻♀️زنها در شاهنامه معشوقهایی منفعل نیستند و پا به پای مردها حرکت میکنند.
🔻هر دو، هم عاشق هستند و هم معشوق. عاشقانههای شاهنامه لطیف و باشکوه است و داستانهای زال و رودابه، رستم و تهمینه و بیژن و منیژه از زیباترین عاشقانههای جهان محسوب میشود.
زنان شاهنامه عاشقانی دلیر، خردمند و سنتشکن هستند. عشق در شاهنامه مرزهای زبانی، نژادی، طبقاتی و ملی را در هم میشکند.
🧝♀️بیشتر زنان عاشق شاهنامه که عاشق پهلوانان ایرانی هستند از سرزمین بیگانه، از روم و کابل و توران هستند. این داستانها شکوه عشقهای زمینی و انسانی را با مشهورترین داستانهای دوران رنسانس و پس از آن در اروپا برابر و گاه بالاتر مینهد.
ادامه دارد...
@sobhosher
Telegram
attach 📎
#پند_از_شاهنامه
مبر خود به مهر زمانه گمان
نه نیکو بود راستی در کمان
چو دشمنش گیری نمایدت مهر
و گر دوست خوانی نبینیش چهر
#فردوسی
@sobhosher
مبر خود به مهر زمانه گمان
نه نیکو بود راستی در کمان
چو دشمنش گیری نمایدت مهر
و گر دوست خوانی نبینیش چهر
#فردوسی
@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
#حافظ_خوانى
📖غزل: حضرت #حافظ
🎤آواى: استاد #علی_گلزاده
گل در بر و می در کف و معشوق به کام است
سلطان جهانم به چنین روز غلام است
گو شمع میارید در این جمع که امشب
در مجلس ما ماه رخ دوست تمام است
در مذهب ما باده حلال است ولیکن
بی روی تو ای سرو گل اندام حرام است
گوشم همه بر قول نی و نغمه چنگ است
چشمم همه بر لعل لب و گردش جام است
در مجلس ما عطر میامیز که ما را
هر لحظه ز گیسوی تو خوش بوی مشام است
از چاشنی قند مگو هیچ و ز شکر
زان رو که مرا از لب شیرین تو کام است
تا گنج غمت در دل ویرانه مقیم است
همواره مرا کوی خرابات مقام است
از ننگ چه گویی که مرا نام ز ننگ است
وز نام چه پرسی که مرا ننگ ز نام است
میخواره و سرگشته و رندیم و نظرباز
وان کس که چو ما نیست در این شهر کدام است
با محتسبم عیب مگویید که او نیز
پیوسته چو ما در طلب عیش مدام است
حافظ منشین بی می و معشوق زمانی
کایام گل و یاسمن و عید صیام است
🔻🔺🔻
در تاملى بر مقاله استاد #شفيعى_كدكنى
🔸اين غزل از نوع #طنز خوشباشانهییست که نه صرفا و لزوما از مضمون و نکتهی طنزآمیز ساخته میشود و به اصطلاح مرکز ثقل در نکتهیی نیست،بلکه از #فضاسازی خوشدلانه و شنگولانه و بیخیالانه است،مثل کمدینی که نقش خنده آور خود را با ظاهری بس خونسرد و بیخیال،بلکه جدی بازی میکند و این حالت/فضا،خود طنز افزاست.
🔹یکی از ویژگیهای این طنز یعنی«طنز موقعیت»و فضاساز این است که غالبا از ٢-٣ بیت گرفته تا کل یک غزل را با آنکه غزل حافظ«پاشان»است و استقلال ابیات دارد،دربرمیگیرد.
#بهاءالدين_خرمشاهى
@sobhosher
📖غزل: حضرت #حافظ
🎤آواى: استاد #علی_گلزاده
گل در بر و می در کف و معشوق به کام است
سلطان جهانم به چنین روز غلام است
گو شمع میارید در این جمع که امشب
در مجلس ما ماه رخ دوست تمام است
در مذهب ما باده حلال است ولیکن
بی روی تو ای سرو گل اندام حرام است
گوشم همه بر قول نی و نغمه چنگ است
چشمم همه بر لعل لب و گردش جام است
در مجلس ما عطر میامیز که ما را
هر لحظه ز گیسوی تو خوش بوی مشام است
از چاشنی قند مگو هیچ و ز شکر
زان رو که مرا از لب شیرین تو کام است
تا گنج غمت در دل ویرانه مقیم است
همواره مرا کوی خرابات مقام است
از ننگ چه گویی که مرا نام ز ننگ است
وز نام چه پرسی که مرا ننگ ز نام است
میخواره و سرگشته و رندیم و نظرباز
وان کس که چو ما نیست در این شهر کدام است
با محتسبم عیب مگویید که او نیز
پیوسته چو ما در طلب عیش مدام است
حافظ منشین بی می و معشوق زمانی
کایام گل و یاسمن و عید صیام است
🔻🔺🔻
در تاملى بر مقاله استاد #شفيعى_كدكنى
🔸اين غزل از نوع #طنز خوشباشانهییست که نه صرفا و لزوما از مضمون و نکتهی طنزآمیز ساخته میشود و به اصطلاح مرکز ثقل در نکتهیی نیست،بلکه از #فضاسازی خوشدلانه و شنگولانه و بیخیالانه است،مثل کمدینی که نقش خنده آور خود را با ظاهری بس خونسرد و بیخیال،بلکه جدی بازی میکند و این حالت/فضا،خود طنز افزاست.
🔹یکی از ویژگیهای این طنز یعنی«طنز موقعیت»و فضاساز این است که غالبا از ٢-٣ بیت گرفته تا کل یک غزل را با آنکه غزل حافظ«پاشان»است و استقلال ابیات دارد،دربرمیگیرد.
#بهاءالدين_خرمشاهى
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from صبح و شعر
🍂🍁
سرود مجلست اکنون فلک به رقص آرد
که شعر #حافظ شیرین سخن ترانه توست
از آخرين شنبه پاييز با حافظ خوانى استاد #على_گلزاده به پيشواز بهار ميرويم 🌸🌸
همراه مان باشيد 💐
هر #شنبه غزل زيبايى از #حافظ_شيرازى
عكس از : #عليرضاايرانمهر
@sobhosher
سرود مجلست اکنون فلک به رقص آرد
که شعر #حافظ شیرین سخن ترانه توست
از آخرين شنبه پاييز با حافظ خوانى استاد #على_گلزاده به پيشواز بهار ميرويم 🌸🌸
همراه مان باشيد 💐
هر #شنبه غزل زيبايى از #حافظ_شيرازى
عكس از : #عليرضاايرانمهر
@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
#شاهنامه_خوانی
شاهنامه حماسهٔ ملی ایران
سروده:حکیم #ابوالقاسم_فردوسی توسی
بردن گرسيوز بيژن را پيش افراسياب
آوای: استاد #شهریار_قاسمی
درود
به دانش شوى سر هر انجمن
💐🙏
@sobhosher
شاهنامه حماسهٔ ملی ایران
سروده:حکیم #ابوالقاسم_فردوسی توسی
بردن گرسيوز بيژن را پيش افراسياب
آوای: استاد #شهریار_قاسمی
درود
به دانش شوى سر هر انجمن
💐🙏
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
💞💓💕
درباره عاشقانه ى #بيژن_منيژه👩❤️💋👩
👱♀️👧🏼👩🏻🦱
🔸اكثر #زنان شاهنامه، نمونه بارز زن تمام عيار هستند: درعين برخوردارى از فرزانگى، بزرگمنشى و حتى دليرى، از جوهر وقار، طراوت و دل انگيزي زنانه به گونه اي سرشار نيز بهره مندند. زنانى چون »سيندخت«، »رودابه«، »تهمينه«، »فرنگيس«، »جريره«، »منيژه«، »گردآفريد«، »كتايون«، »گرديه« و »شيرين«، هم عشق برمى انگيزند هم احترام، هم زيبايى بيرونى دارند هم زيبايى درونى.
🔺برخلاف مردان، همه زنان بيگانه اى نيز كه با ايرانيان پيوند مىكنند، از صفات عالى انسانى برخوردارند. به غير از »سودابه«، اينان چون به ايران مى پيوندند، يكباره از كشور خود مىبرند، از دل و جان #ايرانى مى شوند
و جانب نيكى را كه جانب ايران است، مىگيرند. (اسلامى ندوشن، )
💞 در میان همه عشقهایی که حکیم توس روایت میکند، یک عشق نامیمون وجود دارد که منتهی به ازدواج نیز نمیشود. #عشق_ممنوع سودابه، همسر کیکاووس به سیاوش، پسر کیکاووس؛ این تنها عشقی است که مسیری متفاوت با دیگر دلدادگیها دارد.
🥰اغلب زنان شاهنامه وفادار به پیوند زناشویی و همسران خود هستند و تنها کسی که پیمان میشکند و فکر خیانت دارد، سودابه است.
وفای به عهد و #ماندن_برسر_پیمان از جمله اتفاقاتی است که در شاهنامه بسیار بر آن تاکید شده است و برخی بر این عقیدهاند 💗وقتی مردان شاهنامه همسر دوم یا سوم خود را برمیگزینند، این پیوندها حادثهای را در دل خود میکشاند و روزی نتیجهای تلخ خواهد داشت.
⛔️برای نمونه، پیوند زال با کنیزکی تولد « شغاد» و در نهایت کشتهشدن « رستم» را در پیدارد. پیوند کیکاووس با سودابه، مرگ دردناک «سیاوش» را سبب میشود. پیوند فریدون با «ارنواز» و «شهرناز» کشتهشدن «ایرج» را به عنوان پیامد دارد. گویا فردوسی میخواهد ارزش نگاهداشت هر پیمانى را به شکلی و در لفافه بیان کند
ادامه دارد...
@sobhosher
درباره عاشقانه ى #بيژن_منيژه👩❤️💋👩
👱♀️👧🏼👩🏻🦱
🔸اكثر #زنان شاهنامه، نمونه بارز زن تمام عيار هستند: درعين برخوردارى از فرزانگى، بزرگمنشى و حتى دليرى، از جوهر وقار، طراوت و دل انگيزي زنانه به گونه اي سرشار نيز بهره مندند. زنانى چون »سيندخت«، »رودابه«، »تهمينه«، »فرنگيس«، »جريره«، »منيژه«، »گردآفريد«، »كتايون«، »گرديه« و »شيرين«، هم عشق برمى انگيزند هم احترام، هم زيبايى بيرونى دارند هم زيبايى درونى.
🔺برخلاف مردان، همه زنان بيگانه اى نيز كه با ايرانيان پيوند مىكنند، از صفات عالى انسانى برخوردارند. به غير از »سودابه«، اينان چون به ايران مى پيوندند، يكباره از كشور خود مىبرند، از دل و جان #ايرانى مى شوند
و جانب نيكى را كه جانب ايران است، مىگيرند. (اسلامى ندوشن، )
💞 در میان همه عشقهایی که حکیم توس روایت میکند، یک عشق نامیمون وجود دارد که منتهی به ازدواج نیز نمیشود. #عشق_ممنوع سودابه، همسر کیکاووس به سیاوش، پسر کیکاووس؛ این تنها عشقی است که مسیری متفاوت با دیگر دلدادگیها دارد.
🥰اغلب زنان شاهنامه وفادار به پیوند زناشویی و همسران خود هستند و تنها کسی که پیمان میشکند و فکر خیانت دارد، سودابه است.
وفای به عهد و #ماندن_برسر_پیمان از جمله اتفاقاتی است که در شاهنامه بسیار بر آن تاکید شده است و برخی بر این عقیدهاند 💗وقتی مردان شاهنامه همسر دوم یا سوم خود را برمیگزینند، این پیوندها حادثهای را در دل خود میکشاند و روزی نتیجهای تلخ خواهد داشت.
⛔️برای نمونه، پیوند زال با کنیزکی تولد « شغاد» و در نهایت کشتهشدن « رستم» را در پیدارد. پیوند کیکاووس با سودابه، مرگ دردناک «سیاوش» را سبب میشود. پیوند فریدون با «ارنواز» و «شهرناز» کشتهشدن «ایرج» را به عنوان پیامد دارد. گویا فردوسی میخواهد ارزش نگاهداشت هر پیمانى را به شکلی و در لفافه بیان کند
ادامه دارد...
@sobhosher
Telegram
attach 📎
#پند_از_شاهنامه
که دشمن که دانا بود به ز دوست
ابا دشمن و دوست دانش نکوست
براندیشد آنکس که دانا بود
به کاری که بر وی توانا بود
#فردوسی
@sobhosher
که دشمن که دانا بود به ز دوست
ابا دشمن و دوست دانش نکوست
براندیشد آنکس که دانا بود
به کاری که بر وی توانا بود
#فردوسی
@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
#شاهنامه_خوانی
شاهنامه حماسهٔ ملی ایران
سروده:حکیم #ابوالقاسم_فردوسی توسی
جان بيژن خواستن پيران
آوای: استاد #شهریار_قاسمی
درود
به خوشى و شادى بگذران روزگار
💐🙏
@sobhosher
شاهنامه حماسهٔ ملی ایران
سروده:حکیم #ابوالقاسم_فردوسی توسی
جان بيژن خواستن پيران
آوای: استاد #شهریار_قاسمی
درود
به خوشى و شادى بگذران روزگار
💐🙏
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
💞💓💕
درباره عاشقانه ى #بيژن_منيژه👩❤️💋👩
🔸تحلیل ساختار نمادین داستان بیژن و منیژه
هر داستانی دارای ساختاری منسجم است که در تناسب کامل با محتوای آن شکل میگیرد؛ پس در یک داستان سمبلیک نیز باید به دنبال کشف ساختار و طرحی نمادین بود.
💏در داستان بیژن و منیژه که درونمایه نمادین آن دستیابی به #کمال و فردیت است، طرح و ساختار قصه نیز در تناسب کامل با این درونمایه ترسیم شده و گسترش طرح و حرکت قهرمانان و اشخاص داستانی، نگاره نمادین #دایره را مینمایاند؛
🔹بدین ترتیب که حرکت از ایرانزمین که نماینده ساحت #خودآگاهی روان قصه است، آغاز میشود و قهرمان پس از تجربه فردیت و کمال در سرزمین #ناخودآگاهی (تورانزمین)، در نهایت به خودآگاهی (ایران) باز میگردد و نقطه پایان ⭕️دایره فردیت خود را به آغاز آن پیوند میزند. به موجب نمادشناسی اشکال، «دایره، علامت وحدانیت اصیل و علامت آسمان است و بدین گونه نشانگر فعالیت و حرکات دورانی است. این نگاره، مشخصه جهت ممتد است؛ در نتیجه علامت هماهنگی است. از عهد باستان، دایره، نشانة تمامیت و کمال بوده و زمان در آن گنجانده میشده است؛ تا بهتر اندازه گیری شود. دایرهای متمرکز، بدون انتها و ابتدا، کامل، علامت مطلقیت است»
🔸این داستان، شرح به فردیت رسیدن #کیخسرو به عنوان #پادشاه ایرانزمین است که بنابر رویکردی کهنالگویی وی را میتوان تجسّم بُعد بالفعل کهنالگوی #خود دانست. بنابر همین نگرش تأویلی، بیژن که کهنالگوی #قهرمان را مینمایاند، بخشی از نیروهای روانی کیخسرو و از همین روی فردیت یافتن او درواقع فردیت یافتن #کیخسرو است. بیژن به دنبال بر هم خوردن تعادل در اثر حمله نیروهای اهریمنی #سایه، قهرمانانه پای در مسیر فردیت مینهد و با خدعه #پیردانای اهریمنی قصه، گرفتار مخمصهای دشوار میشود. پایان این قصه نمادین، رهایی بیژن از چاهی است که حبس در آن، متناسب با درونمایه کهنالگویی قصّه، موتیف بازگشت به #رحم_مادری و رهایی از آن #تولّد دوباره را نمادین میکند. تحوّل برجسته دیگری که در این قصّه وجود دارد، تحوّلی است که متناسب با تحوّل قهرمان برای #منیژه اتفاق میافتد؛ بدین ترتیب که وی که در آغاز قصّه، عنصری اهریمنی و بوالهوس و وابسته به نیروهای #سایه (افراسیاب) است، در پی رانده شدنش از دربار افراسیاب، از بُعد منفی خود فاصله میگیرد و وجههای مثبت مییابد که همین امر او را لایق آمدن به ساحت #خودآگاهی (ایران) و پیوستنش به نیروهای خیر میکند. در مجموع باید گفت که متناسب با درونمایه کهنالگویی داستان، تمامی شخصیتها، مکانها و دیگر عناصر قصه نیز بُعدی نمادین و کهنالگویی دارند و این امر سبب پیوند بینامتنیتی داستان بیژن و منیژه با دیگر آثار همگونه خود میشود.
@sobhosher
درباره عاشقانه ى #بيژن_منيژه👩❤️💋👩
🔸تحلیل ساختار نمادین داستان بیژن و منیژه
هر داستانی دارای ساختاری منسجم است که در تناسب کامل با محتوای آن شکل میگیرد؛ پس در یک داستان سمبلیک نیز باید به دنبال کشف ساختار و طرحی نمادین بود.
💏در داستان بیژن و منیژه که درونمایه نمادین آن دستیابی به #کمال و فردیت است، طرح و ساختار قصه نیز در تناسب کامل با این درونمایه ترسیم شده و گسترش طرح و حرکت قهرمانان و اشخاص داستانی، نگاره نمادین #دایره را مینمایاند؛
🔹بدین ترتیب که حرکت از ایرانزمین که نماینده ساحت #خودآگاهی روان قصه است، آغاز میشود و قهرمان پس از تجربه فردیت و کمال در سرزمین #ناخودآگاهی (تورانزمین)، در نهایت به خودآگاهی (ایران) باز میگردد و نقطه پایان ⭕️دایره فردیت خود را به آغاز آن پیوند میزند. به موجب نمادشناسی اشکال، «دایره، علامت وحدانیت اصیل و علامت آسمان است و بدین گونه نشانگر فعالیت و حرکات دورانی است. این نگاره، مشخصه جهت ممتد است؛ در نتیجه علامت هماهنگی است. از عهد باستان، دایره، نشانة تمامیت و کمال بوده و زمان در آن گنجانده میشده است؛ تا بهتر اندازه گیری شود. دایرهای متمرکز، بدون انتها و ابتدا، کامل، علامت مطلقیت است»
🔸این داستان، شرح به فردیت رسیدن #کیخسرو به عنوان #پادشاه ایرانزمین است که بنابر رویکردی کهنالگویی وی را میتوان تجسّم بُعد بالفعل کهنالگوی #خود دانست. بنابر همین نگرش تأویلی، بیژن که کهنالگوی #قهرمان را مینمایاند، بخشی از نیروهای روانی کیخسرو و از همین روی فردیت یافتن او درواقع فردیت یافتن #کیخسرو است. بیژن به دنبال بر هم خوردن تعادل در اثر حمله نیروهای اهریمنی #سایه، قهرمانانه پای در مسیر فردیت مینهد و با خدعه #پیردانای اهریمنی قصه، گرفتار مخمصهای دشوار میشود. پایان این قصه نمادین، رهایی بیژن از چاهی است که حبس در آن، متناسب با درونمایه کهنالگویی قصّه، موتیف بازگشت به #رحم_مادری و رهایی از آن #تولّد دوباره را نمادین میکند. تحوّل برجسته دیگری که در این قصّه وجود دارد، تحوّلی است که متناسب با تحوّل قهرمان برای #منیژه اتفاق میافتد؛ بدین ترتیب که وی که در آغاز قصّه، عنصری اهریمنی و بوالهوس و وابسته به نیروهای #سایه (افراسیاب) است، در پی رانده شدنش از دربار افراسیاب، از بُعد منفی خود فاصله میگیرد و وجههای مثبت مییابد که همین امر او را لایق آمدن به ساحت #خودآگاهی (ایران) و پیوستنش به نیروهای خیر میکند. در مجموع باید گفت که متناسب با درونمایه کهنالگویی داستان، تمامی شخصیتها، مکانها و دیگر عناصر قصه نیز بُعدی نمادین و کهنالگویی دارند و این امر سبب پیوند بینامتنیتی داستان بیژن و منیژه با دیگر آثار همگونه خود میشود.
@sobhosher
Telegram
attach 📎