صبح و شعر
659 subscribers
2.13K photos
278 videos
331 files
3.21K links
ادبیات هست چون جهان برای جان‌های عاصی کافی نیست.🥰😍 🎼🎧📖📚
Download Telegram
.
჻ᭂ 🍃🌸 #شعرجهان🌸🍃‍჻ᭂ

چشم را خیره می‌کند تیغ آفتاب
پژواک پریان پرده آسمان را می‌درد
بوق تاکسی‌ها در خیابان منعکس می‌شود
بوق خراب ماشین‌ها صدای بزغاله می‌دهد

آسمان با کلمه‌ها پوشیده شده‌ست
روز با کلمه‌ها پوشیده شده‌ست
شب با کلمه‌ها پوشیده شده‌ست
خدا با کلمه‌ها پوشیده شده‌ست

آگاهی با کلمه‌ها پوشیده شده‌ست
ذهن با کلمه‌ها پوشیده شده‌ست
مرگ و زندگی با کلمه‌ها پوشیده‌ست
کلمه‌ها با کلمه‌ها پوشیده‌اند

عشاق با کلمه‌ها پوشیده شده‌اند
قتل‌ها با کلمه‌ها پوشیده شده‌اند
دولت‌ها با کلمه‌ها پوشیده شده‌اند‌
«اخبار» جهان با کلمه‌ها پوشیده شده‌ست

جنگ‌ها با کلمه‌ها پوشیده شده‌اند
استخوان مادران با کلمه‌ها پوشیده شده‌اند
اسکلت کودکان با کلمه‌ها پوشیده شده‌اند‌
ارتش‌ها با کلمه‌ها پوشیده شده‌اند

پول با کلمه‌ها پوشیده شده‌ست
جمعیت پرفریاد با کلمه‌ها پوشیده شده‌ست
رادیوهای غول آسا با کلمه‌ها پوشیده شده‌اند
دوزخ تلویزیونی با کلمه‌ها پوشیده شده‌ست.

✍🏻: #آلن_گینزبرگ
برگردان: حسین مکی‌زاده

━··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
.
჻ᭂ 🍃🌸 #شعرجهان🌸🍃‍჻ᭂ

شاعرانمان را می‌بینم
سال‌ها چون کرم‌های ابریشم
پیله می‌تنند در سیه روزی

سال‌ها خورشید تاریکی تابید!
خون به جای باران بارید.
و گل‌و‌لای تا به دهانمان رسید.

آنگاه در میان توت‌های تازه‌ی امید
چشمی تیزبین توانست
جنبشی بس خفیف را
در شاخه‌ها تمیز دهد.

در توتستان‌های پربرگ
در پیله‌های عشق
واژه‌هاشان را با نخ‌های ابریشمین
کلامی خاموش
رشتند.

پس برهنه نمی‌مانیم
هنگامی که پایدار شویم
در روشنای واقعیت

✍🏻: #آنتونین_بارتوشک
چک
برگردان؛ محمد مختاری


━··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
.
჻ᭂ 🍃🌸 #شعرجهان🌸🍃‍჻ᭂ

أيها المارون

أيها المّارون بين الكلمات العابرة
اجمعوا أسماءكم وانصرفوا
و خذوا ما شئتم من صور، كي تعرفوا
أنكم لن تعرفوا
كيف يبني حجر من أرضنا سقف السماء

أيها المّارون بين الكلمات العابرة
اجمعوا أسماءكم وانصرفوا

أيها المّارون بين الكلمات العابرة
منكم السيف ومنا دمنا
منكم النار ومنا لحمنا
وعلينا ، نحن ، أن نحرس ورد الشهداء
و علينا ، نحن، أن نحيا كما نحن نشاء
آن أن تنصرفوا


ای گذرندگان
ای گذرندگان از میان واژگانِ گذرا
نام‌هایتان را گرد آورید و بروید
و هر چه می‌خواهید، عکس بگیرید؛
تا دریابید که در نخواهید یافت
چگونه سنگی از سرزمینمان،
بامِ آسمان را می‌سازد؟

ای گذرندگان از میان واژگانِ گذرا
از شما شمشیر و از ما خونمان
از شما آتش و از ما گوشتمان
بر ماست تا از گُل شهیدان نگهداری کنیم.
بر ماست تا آن‌گونه که می‌خواهیم
زندگی کنیم
زمان آن است كه بروید.


✍🏻: #محمود_درویش

━··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
.
჻ᭂ 🍃🌸 #شعرجهان🌸🍃‍჻ᭂ

«پرنده‌ی اسیر»

پرنده‌ی آزاد
می‌وزد
          بر گُرده‌ی باد
شناور بر معبر رود
                           تا سرمنزل همواره‌اش
موج می‌خورد بال‌هایش در تُرنجه‌ی آفتاب و
بی‌هراس
            آسمان را از‌آن خود می‌داند. ــ

پرنده‌ی دیگر اما
قفسیِ حصر تنگ وُ تارش
هیچ نمی‌بیند جز مات میله‌ها
بال‌هایش را چیده‌
بسته پاهایش را‌‌
از این است که گلویش می‌گشاید به آواز.

می‌خواند
پرنده‌ی اسیر
آوازش هراسان، از آن‌چه نشناخته.
همه آرزوست اما
می‌شود آواز دورش را
از روی آن ماهور شنید
زیرا که او
              آزادی را به آواز می‌خواند. ــ

پرنده‌ی آزاد در اندیشه‌ی نسیمی دیگر است
در اندیشه‌ی بادهای شرطه‌ که از راه آهِ درختان می‌وزند
و کرم‌های چلّه که در روشنای مرغزارانِ سپیده منتظرند
آسمان را
            به نام خود می‌خواند او. ــ

پرنده‌ی اسیر اما بر مزار آرزو‌ها می‌ماند
سایه‌اش نعره‌ی کابوس‌ را فریاد می‌کند
بال‌هایش را چیده‌،
بسته پاهایش را‌‌
از این است که حنجره‌ می‌گشاید به آواز.

می‌خواند
پرنده‌ی اسیر
آوازش هراسان، از آن‌چه نشناخته.
همه آرزوست اما
می‌شود آواز دورش را
از روی آن ماهور شنید
زیرا که او
              به آواز می‌خواند
                                      آزادی


✍🏻: #مایا_آنجلو
برگردان: آزاد عندلیبی


━··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher