صبح و شعر
663 subscribers
2.13K photos
275 videos
325 files
3.19K links
ادبیات هست چون جهان برای جان‌های عاصی کافی نیست.🥰😍 🎼🎧📖📚
ارتباط با ادمین @anahitagirl
Download Telegram
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

#مشاهير

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━

⚪️جم، محبوب ترين شخصيت اساطيری ايران، شخصيت محبوب سعدی است و گذشته ها را در خرد جمشيدی و آبادی روزگار او می‌يابد. تربيت سعدی و تربيت ايرانی او به حدی استوار و ريشه‌دار است که هر نظری را که به گذشته می‌کند، با دستی پر از عبرت و تجربه و آگاهی و بينايی باز می گردد و به عنوان يک معلم هميشه خردمند برای جامعه ادای وظيفه می‌کند و با شاگردانش به ابديت می‌پيوندد.
سعدی اسطوره و تاريخ را به هم می‌پيوندد و در اين ارتباط حقايق جاودانه را کشف می‌کند.
سخن سعدی در ارتباط با فرهنگ و گذشته و اساطير به دو بخش گوناگون تقسيم می‌شود.
او از اساطير دينی، اسلامی و ملی استفاده می‌کند، اما آنجا که به فرهنگ ايرانی می‌رسد که تلفيقی بسيار سازگار در ميان آنها برقرار می‌کند، آنجا که می‌گويد: اگر خزائن قارون و ملک جم داری نيرزد آنکه وجودی ز خود بيازاری بنابراين با وجود اينکه قارون و جم از يک فرهنگ نيستند، اما هر دو اين شخصيت‌ها به موجودات زنده، پويا و معنی‌دار در فرهنگ جامعه تبديل می‌شود.
شخصيت‌های شاهنامه‌ای در داستان های سعدی جای فراوانی دارد و با چشم عبرت به آنها می‌نگرد.
روح حماسی شاهنامه در سعدی بازسازی می‌شود، به خوانندگانش جلوه می‌دهد، بنابراين کلام او از اين جهت جالب است که هميشه وطن خود را دوست می‌دارد و شيراز برای سعدی به يک اسطوره ماندگار تبديل می‌شود و در اين شهر به عنوان مادر بوم سعدی همه انديشه‌های ايرانی و اسلامی مدار براي او ديده می‌شود. به همين دليل رجوع او به گذشته، رجوع به زندگي و تاريخ هميشه ماندگار ايران است.

📚: فردوسی و شاعران دیگر (مجموعهٔ مقالات)،
✍🏻: #منصور_رستگار_فسایی فراخور گرامی زادروزش💐 پژوهشگر، نویسنده، ایران‌شناس، شاعر، مصحح و شاهنامه‌پژوه ایرانی، چهرهٔ ماندگار عرصهٔ ادبیات فارسی و استاد بازنشستهٔ دانشگاه شیراز

━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏—

@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

#مشاهير

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━

.
بند آغازین #داستان گیله مرد

باران هنگامه کرده بود. باد چنگ می‌انداخت و می‌خواست زمین را از جا بکند. درختان کهن به جان ‏یکدیگر افتاده بودند. از جنگل صدای شیون زنی که زجرمی‌کشید،‌ می‌آمد. غرش باد آوازهای ‏خاموشی را افسار گسیخته کرده بود. رشته‌های باران آسمان تیره را به زمین گل‌آلود می‌دوخت. نهرها ‏طغیان کرده و آبها از هر طرف جاری بود.‏..
دو مامور تفنگ به دست، گیله مرد را به فومن می‌بردند. او پتوی خاکستری رنگی به گردنش پیچیده و ‏بسته‌ای که از پشتش آویزان بود، در دست داشت. بی‌اعتنا به باد و بوران و مامور و جنگل و درختان ‏تهدید کننده و تفنگ و مرگ، پاهای لختش را به آب می‌زد و قدمهای آهسته و کوتاه برمی‌داشت. ‏بازوی چپش آویزان بود، گویی سنگینی می‌کرد زیر چشمی به ماموری که کنار او راه می‌رفت و ‏سرنیزه‌ای که به اندازه‌ی یک کف دست از آرنج بازوی راست او فاصله داشت و از آن چکه چکه ‏آب می‌آمد، تماشا میکرد...



📚: گیله مرد، گیله‌مرد یک مجموعه شامل هشت داستان کوتاه است. بنا به دیدگاه جمال میرصادقی، گیله‌مرد «از موفق‌ترین داستان‌های کوتاه فارسی است، که از ویژگی‌های فنی و غنی نیرومندی برخوردار است؛ داستانی دولایه، هم واقع‌گرا و هم نمادین. نویسنده تعهد و رسالت انسانی خود را در قبال آن‌ها ادا کرده‌است. به‌عبارت دیگر، صرف انتخاب درون‌مایه یا مضمون و عصیان کردن علیه ظلم و بر بی‌عدالتی سر برداشتن، نمایش‌گر اعتراض و خشم نویسنده علیه ناروایی‌های اجتماعی نیز هست.»

✍🏻: #بزرگ_علوی فراخور گرامی زادروزش💐مانا یاد نامش☘️
او را مبدع و بنیان‌گذار ادبیات مدرن داستانی زندان در زبان فارسی دانسته‌اند. گرایش علوی به اثر آفرینی اجتماعی او را برجسته کرد.

📎 فایل pdf کتاب را در @sobhosher بخوانید👇🏻👇🏻👇🏻
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏—

@sobhosher
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

#مشاهير

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━

بروز آشفتگی در هیچ خانه‌یی ناگهانی نیست بین شکاف چوب‌ها تای ملافه‌ها درز دریچه‌ها و چین پرده‌ها غبار نرمی می‌نشیند به انتظار بادی که از دری گشوده به خانه راه بیابد و اجزاء پراکندگی را از کمینگاه آزاد کند.
در خانه ادریسیها زندگی به روال همیشه بود ساعت دیواری با قاب کنده‌ کاری و تارک پوشیده از نقش پرنده‌ها و گلها کار خراطهای بخارا، ده ضربه نواخت. لقا نگاه به ساعت مچی خود کرد آن را جلو کشید و از سر میز صبحانه برخاست خرده‌های نان را برای ماهی‌ها برد.
وهاب پسر خانواده آخرین جرعه چای را از فنجان لاجوردی «سور» نوشید، خمیازه را فرو خورد رو کرد به خانم ادریسی: «حال او امروز بهتر است.»


✍🏻: ##غزاله_علیزاده فراخور گرامی زادروزش مانا یاد و نامش☘️💐

📚: خانهٔ ادریسی‌ها
ویژگی نثر علیزاده جزعی نگری‌هایی است که هر چند ضرباهنگ داستان را کند می‌کند ، صحنه‌های آن را به پرده‌های نقاشی شبیه می‌سازد .او کششی به سوی زیبایی، عشق و مرگ دارد و حسی قوی برای زیبا نوشتن و حرمت نهادن به کلمه.

📎 فایل pdf كتاب را در @sobhosher بخوانيد🤩

خانهٔ دلتان آبادان به عشق 🥰❤️

━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏—

@sobhosher