صبح و شعر
623 subscribers
2.11K photos
263 videos
324 files
3.14K links
ادبیات هست چون جهان برای جان‌های عاصی کافی نیست.🥰😍 🎼🎧📖📚
ارتباط با ادمین @anahitagirl
Download Telegram
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

*خداوند بهترین یاور ماست*

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 

#مشاهير

━•··‏​‏​​‏•✦❁✳️❁✦•‏​‏··•​​‏━

زمستون
 
بهار سرماشه انگار داره می‌لرزه هراسونه
میخواد پیدا بشه امّا نمی‌تونه نمی‌تونه

بهار افسرده، تابستون خفه، پاییز پژمرده
در این جا سال یک فصله زمستونه زمستونه

خزون جارو زده دشت و در و صحرا و جنگل را
اگه سبزی جا مونده از بهاران توی گلدونه

به هر جا هر طرف نرده قرق قانون شب‌گرده
اگه فانوس پیدا نیس توی خونه به زندونه

صدایی جز صدای قارقاری از کلاغی نیس
هوا سرده، خیابون یخ زده، تاریک و لغزونه

عبوری نیس در کوران و جیغ بوف کوری نیس
سگ ولگرد تنها عابر توی خیابونه

سه قطره خون به روی برف در بن‌بست ماسیده
که تنها یادگار داش آکل اون مرد میدونه

صدای تخمه خوردن نیس زیر کرسی یلدا
صدایی گر شنیدی تق تق سرما و دندونه

صداها در سکوت وهم انگیز سحرگاهان
صفیر گوله‌ها از جوخه‌های تیربارونه

من و چشم انتظاری تا همیشه سرنوشت این بود
شبم انگار بی پایانه این شب بی خروس‌خونه

✍🏻: #محمد_مستقیمی#راهی
شاعر و منتقد، (متولد ١٣٣٠، نایین. ) فراخور گرامى زادروزش💐

وی از نوادگان #یغمای_جندقی شاعر و مرثیه‌سرای سده سیزدهم هجری است. او از سی سالگی به‌طور جدی پا به عرصه ادبیات گذاشت و به عنوان یکی از شاعران پیشکسوت شعر نو و موج سپید در اصفهان شناخته می‌شود.از مجموعه شعرهای منتشر‌شده او : 
«آن آویشن غریب»، «عاشقان ایستاده می‌میرند» و...است.
او در كتاب آيينه پردازان به این موضوع اشاره می‌کند كه: القای اندیشه باید از شعر حذف شود؛ زیرا شعر باید اندیشیدن را در پی داشته باشد. وی همین موضوع را
دلیل جهانی نشدن شعر فارسی می‌داند و به باور او تنها شعر خیام از میان شاعران فارسی‌سرا جهانی شده است.

━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏—

@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

*خداوند بهترین یاور ماست*

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 

#مشاهير

━•··‏​‏​​‏•✦❁✳️❁✦•‏​‏··•​​‏━

به آفتاب سلامی دوباره خواهم داد

به آفتاب
سلامی دوباره خواهم کرد
به جویبار که در من جاری بود
به ابرها که فکرهای طویلم بودند
به رشد دردناک سپیدارهای باغ که با من
از فصل‌های خشک گذر می‌کردند
به دسته‌های کلاغان
که عطر مزرعه‌های شبانه را
برای من به هدیه می‌آوردند
به مادرم که در آیینه زندگی می‌کرد
و شکل پیری من بود
و به زمین، که شهوت تکرار من، درون ملتهبش را
از تخمه‌های سبز می‌انباشت – سلامی، دوباره خواهم کرد

می‌آیم، می‌آیم، می‌آیم
با گیسویم: ادامۀ بوهای زیر خاک
با چشم‌هام: تجربه‌های غلیظ تاریکی
با بوته‌ها که چیده‌ام از بیشه‌های آن‌سوی دیوار
می‌آیم، می‌آیم، می‌آیم
و آستانه پر از عشق می‌شود
و من در آستانه به آنها که دوست می‌دارند
و دختری که هنوز آنجا،
در آستانۀ پرعشق ایستاده،
سلامی دوباره خواهم داد.


✍🏻: #فروغ_فرخزاد فراخور هشتم دی، (۱۳۱۳_۱۳۴۵) گرامی ‌زادروزش💐
او زنی بود که گستاخانه و آشکارا به بیان حرف‏های ضد سنّت خود ادامه داد و جز بر محور «من» که خاص خود اوست نگشت. همان «منی»که در همه آثار او تجلّی داشت. تا آنجا که می‏توان گفت فروغ از همان آغاز، یک شاعر «من»سرا بود و شعرهایش جز در جهت تبیین و تعریف این «من» به پیش نمی‏رفت. «من» فردی و شخصی و ایرانی که بعدها در دوره دوم شاعری او توسّع یافت و به «من» اجتماعی و عمومی وجهانی او مبدل گردید.  


━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏—

@sobhosher