━•··•✦❁🌸❁✦•··•━
#برگ_گل_گلستان_سعدی 🍃🌺
✨ در *عقد *بيع *سرايی *متردد بودم جهودی گفت آخر من از *كدخدايان اين *محلتم وصف اين خانه چنانكه هست از من پرس بخر كه هيچ عيبی ندارد.
گفتم : بهجز آنكه تو همسايه منی
خانهای را كه چون تو همسايه است
ده *درم سيم *بد عيار ارزد
لكن اميدوار بايد بود
كه پس از مرگ تو هزار ارزد
✍🏻: #سعــــدی
📚 باب چهارم (در فواید خاموشی)
عقد: بستن، قرارداد
بیع: خریدن
سرایی: خانهای
متردد : مردد بودن، تردید داشتن
کدخدایان: بزرگان
محلتم: محلهام
درم: درهم
سیم: پول
بد عیار: تقلبی
🍃 اول در مورد همسایهها پرس و جو کنید، بعد خانه را بخرید (ضربالمثل یهودی) 🍃
@sobhosher
در خوانش این حکایت #امیدوار به اشتباه #امیدوارم تلفظ شد
اما امیدوارم نخست حضرت سعدی و پس از آن، شما دوستان و مخاطبان عزیز و گرامی کانال این اشتباه مرا ببخشند😊 🙏🏻
━•··•✦❁🌸❁✦•··•━
#برگ_گل_گلستان_سعدی 🍃🌺
✨ در *عقد *بيع *سرايی *متردد بودم جهودی گفت آخر من از *كدخدايان اين *محلتم وصف اين خانه چنانكه هست از من پرس بخر كه هيچ عيبی ندارد.
گفتم : بهجز آنكه تو همسايه منی
خانهای را كه چون تو همسايه است
ده *درم سيم *بد عيار ارزد
لكن اميدوار بايد بود
كه پس از مرگ تو هزار ارزد
✍🏻: #سعــــدی
📚 باب چهارم (در فواید خاموشی)
عقد: بستن، قرارداد
بیع: خریدن
سرایی: خانهای
متردد : مردد بودن، تردید داشتن
کدخدایان: بزرگان
محلتم: محلهام
درم: درهم
سیم: پول
بد عیار: تقلبی
🍃 اول در مورد همسایهها پرس و جو کنید، بعد خانه را بخرید (ضربالمثل یهودی) 🍃
@sobhosher
در خوانش این حکایت #امیدوار به اشتباه #امیدوارم تلفظ شد
اما امیدوارم نخست حضرت سعدی و پس از آن، شما دوستان و مخاطبان عزیز و گرامی کانال این اشتباه مرا ببخشند😊 🙏🏻
━•··•✦❁🌸❁✦•··•━
━•··•✦❁🌸❁✦•··•━
#برگ_گل_گلستان_سعدی 🍃🌺
یکی پرسید از آن گم کرده فرزند
که ای روشن گهر پیر خردمند
ز مصرش بوی پیراهن شنیدی
چرا در چاه کنعانش ندیدی؟
بگفت احوال ما برق جهان* است
دمی پیدا و دیگر دم نهان است
گهی بر طارم اعلی* نشینم
گهی بر پشت پای خود نبینم
اگر درویش در حالی* بماندی
سر دست از دو عالم برفشاندی*
✍🏻: #سعــــدی
📚 باب دوم (در اخلاق درویشان)
*برق جهان: برق جهنده، آذرخش،صاعقه
*طارم اعلی: گنید برین، آسمان ، فلک
*حال: حالتی که بیاختیار در ضمیر سالک پدیدار و در مدت کوتاهی ناپدید میشود اما اثری نافذ و ماندگار از خود برجای میگذارد.
*دست برفشاندن. حرکت دادن دست به اطراف. رقص کردن کنایه از جدا شدن و ترک گفتن.
🍃 تا حال منت خبر نباشد.
در کار منت نظر نباشد. #سعدی🍃
@sobhosher
#برگ_گل_گلستان_سعدی 🍃🌺
یکی پرسید از آن گم کرده فرزند
که ای روشن گهر پیر خردمند
ز مصرش بوی پیراهن شنیدی
چرا در چاه کنعانش ندیدی؟
بگفت احوال ما برق جهان* است
دمی پیدا و دیگر دم نهان است
گهی بر طارم اعلی* نشینم
گهی بر پشت پای خود نبینم
اگر درویش در حالی* بماندی
سر دست از دو عالم برفشاندی*
✍🏻: #سعــــدی
📚 باب دوم (در اخلاق درویشان)
*برق جهان: برق جهنده، آذرخش،صاعقه
*طارم اعلی: گنید برین، آسمان ، فلک
*حال: حالتی که بیاختیار در ضمیر سالک پدیدار و در مدت کوتاهی ناپدید میشود اما اثری نافذ و ماندگار از خود برجای میگذارد.
*دست برفشاندن. حرکت دادن دست به اطراف. رقص کردن کنایه از جدا شدن و ترک گفتن.
🍃 تا حال منت خبر نباشد.
در کار منت نظر نباشد. #سعدی🍃
@sobhosher
━•··•✦❁🌸❁✦•··•━
#برگ_گل_گلستان_سعدی 🍃🌺
✨ توانگری بخيل را پسری رنجور بود. نيکخواهان گفتندش مصلحت آن است كه ختم قرآنی كنی از بهر وی يا *بذل قربانی.
لختی به انديشه فرو رفت و گفت *مصحف مهجور *اوليتر است كه گله دور.
صاحب دلی بشنید و گفت *ختمش به علت آن اختیار آمد که قرآن بر سر زبانست و زر در *میان جان
دريغا *گردن طاعت نهادن
گرش همراه بودى *دست دادن
به دينارى چو خر در گل بمانند
ور *الحمدى بخواهی صد بخوانند
✍🏻: #سعــــدی
📚 باب ششم (در ضعف و پیری)
*بذل قربانی : گوشت قربانی نذرکردن و بخشیدن
*مصحف مهجور: قرآن (که در اینجا قرآنیاست که مدتها خوانده و تورّق نشده است)
اولیتر: سزاوارتر
* ختمش: ختم قرآن کردنش
*اختیار آمد:انتخاب کرد
*درمیان جان : علاقهٔ شدید
*گردن نهادن: تسلیم شدن
*دست دادن: بخشش کردن
* الحمد: تلاوت قرآن،دعا
🍃حافظا می خور و رندی کن و خوش باش
دام تزویر مکن چون دگران قر آن را🍃
@sobhosher
#برگ_گل_گلستان_سعدی 🍃🌺
✨ توانگری بخيل را پسری رنجور بود. نيکخواهان گفتندش مصلحت آن است كه ختم قرآنی كنی از بهر وی يا *بذل قربانی.
لختی به انديشه فرو رفت و گفت *مصحف مهجور *اوليتر است كه گله دور.
صاحب دلی بشنید و گفت *ختمش به علت آن اختیار آمد که قرآن بر سر زبانست و زر در *میان جان
دريغا *گردن طاعت نهادن
گرش همراه بودى *دست دادن
به دينارى چو خر در گل بمانند
ور *الحمدى بخواهی صد بخوانند
✍🏻: #سعــــدی
📚 باب ششم (در ضعف و پیری)
*بذل قربانی : گوشت قربانی نذرکردن و بخشیدن
*مصحف مهجور: قرآن (که در اینجا قرآنیاست که مدتها خوانده و تورّق نشده است)
اولیتر: سزاوارتر
* ختمش: ختم قرآن کردنش
*اختیار آمد:انتخاب کرد
*درمیان جان : علاقهٔ شدید
*گردن نهادن: تسلیم شدن
*دست دادن: بخشش کردن
* الحمد: تلاوت قرآن،دعا
🍃حافظا می خور و رندی کن و خوش باش
دام تزویر مکن چون دگران قر آن را🍃
@sobhosher
━•··•✦❁🌸❁✦•··•━
#برگ_گل_گلستان_سعدی 🍃🌺
هرگز از دور زمان ننالیده بودم و روی از گردش آسمان درهم نکشیده مگر وقتی که پایم برهنه مانده بود و استطاعت پای پوشی نداشتم به جامع کوفه در آمدم دلتنگ.
یکی را دیدم که پای نداشت سپاس نعمت حق به جای آوردم و بر بیکفشی صبر کردم
مرغ بريان به چشم مردم سير
كمتر از برگ تره بر خوان است
وان که را دستگاه و قوَت نیست
شلغم پخته مرغ بریان است
✍🏻: #سعــــدی
📚 باب سوم (در فضیلت قناعت)
استطاعت: توانایی (در ابنجا توانایی خرید پایپوش)
*پایپوش: کفش
*جامع کوفه؛ مسجد جامع کوفه
*تره: سبزى
*خوان: سفره
*دستگاه: ثروت
🍃 قدر عافیت کسی داند که به مصیبتی گرفتار آید🍃
@sobhosher
#برگ_گل_گلستان_سعدی 🍃🌺
هرگز از دور زمان ننالیده بودم و روی از گردش آسمان درهم نکشیده مگر وقتی که پایم برهنه مانده بود و استطاعت پای پوشی نداشتم به جامع کوفه در آمدم دلتنگ.
یکی را دیدم که پای نداشت سپاس نعمت حق به جای آوردم و بر بیکفشی صبر کردم
مرغ بريان به چشم مردم سير
كمتر از برگ تره بر خوان است
وان که را دستگاه و قوَت نیست
شلغم پخته مرغ بریان است
✍🏻: #سعــــدی
📚 باب سوم (در فضیلت قناعت)
استطاعت: توانایی (در ابنجا توانایی خرید پایپوش)
*پایپوش: کفش
*جامع کوفه؛ مسجد جامع کوفه
*تره: سبزى
*خوان: سفره
*دستگاه: ثروت
🍃 قدر عافیت کسی داند که به مصیبتی گرفتار آید🍃
@sobhosher