يك حبه شعر #پارسى با چاى #انگليسى☕️
برگردان: سعيد عزيزى 🍁🍂

@sobhosher

‍ #موسيقى_خوب_بشنويم 🎧🎼🎵🎶🍁🍂
All the things you are... to me
Songwriters: AL DUBIN, HARRY
WARREN
Secret Garden
سال انتشار: 2007


If I held in my hand
Every grain of sand
Since time first began to be
Still, I could never count
Measure the amount
Of all the things you are to me

If I could paint the sky
Hang it out to dry
I would want the sky to be
Oh, such a grand design
An everlasting sign
Of all the things you are to me

You are the sun
That comes on summer winds
You are the falling year
That autumn brings
You are the wonder and the mystery
In everything I see
The things you are to me

Sometimes I wake at night
And suddenly take fright
You might be just fantasy
But then you reach for me
And once again I see
All the things you are to me

You are the sun
That comes on summer winds
You are the falling year
That autumn brings
You are the wonder and the mystery
In everything I see
The things you are to me

All the things you are... To me
🍂🍁
شمار لحظه هاتان سرشار شادمانى🥰💐

@sobhosher

‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ 🍂🍁#شاهنامه_خوانی
شاهنامه حماسهٔ ملی ایران
سروده:حکیم #ابوالقاسم_فردوسی

بازگشتن رستم به ايوان
آوای: استاد #شهریار_قاسمى

دلت شاد و بى گزند
🙏🏻💐
‏@sobhosher

يك حبه شعر #پارسى با چاى #انگليسى☕️
روز زيباى پاييزيتون بخير🍁🍂

@sobhosher

‍ #موسيقى_خوب_بشنويم 🎧🎼🎶🎵🍂🍁
بیا بیا &
تو ساحل تو دریا

آواى : #پوران & #ایرج
موزیک متن فیلم نعره طوفان فیلمی به کارگردانی ساموئل خاچیکیان و نویسندگی منوچهر کی مرام محصول سال ۱۳۴۸ است

زاد روز #ساموئل_خاچیکیان هيچكاك سينماى ايران
خجسته💐
يادش گرامى

كامتان به يادآورى خاطره هاى خوش شيرين، شبتان خوش🥰💐

@sobhosher

‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ 🍂🍁#شاهنامه_خوانی
شاهنامه حماسهٔ ملی ایران
سروده:حکیم #ابوالقاسم_فردوسی

پند زال رستم را
آوای: استاد #شهریار_قاسمى

خرد ورز و در امن و آرام زى
🙏🏻💐
‏@sobhosher

يك حبه شعر #پارسى با چاى #انگليسى☕️
برگردان: سعيد عزيزى🍁🍂

@sobhosher

‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ #شعر_خوب_بخوانيم
#موسيقى_خوب_بشنويم 🎧🎼🎶🎵
🍁🍂
#ترانه_خانه١٢
سفری با #شاعر و #هنرمند نام‌آشنا #شهیار_قنبری در هنرآباد جهان؛
سفری برای کشف دوباره‌ی زیبایی‌آفرینان 💐

اين بخش:
‎ضيافت سينمايى دهه ٦٠🔸

‎فدريكو فلينى 〰️
‎جوليتا
‎ژان لوك گودار ➿
‎آلفاويل
...
‎دكتر مارتين لوتر كينگ جونيور 🔹
I have a dream
‎من رويايى دارم
...

All my loving 🔺
‎گروه بيتلز (قرار است نشان كاخ ملكه انگليس بگيرند)
🔻Help
‎ به خوانندگى جان لنون از گروه بيتلز

‎#شهريارقنبرى به فتح جزيره ى باشكوه #ترانه مى انديشد و #شاعر ميشود 😊
***
‎كمك
‎به كسى محتاجم
‎كمك
‎نه به هركسى!
‎كمك
‎ميدانى كه به كسى محتاجم
‎كمك
‎وقتى جوانتر بودم
‎بسيار جوانتر از امروز
‎هرگز به هيچ روى
‎محتاج كمك كسى نبودم
‎اينك اما ...

***
‎🔻سيتار عاليجناب
‎راوی شانکار آهنگ‌ساز و نوازنده هندی

🔺form us to you

If there's anything that you want
If there's anything we can do
Just call on us and We'll send it along
With love, from us to you…

‎شبتان با ترانه باران شادمانه💐🥰

@sobhosher

‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ 🍂🍁#شاهنامه_خوانی
شاهنامه حماسهٔ ملی ایران
سروده:حکیم #ابوالقاسم_فردوسی

رزم رستم و اسفنديار
آوای: استاد #شهریار_قاسمى

خردمند باشى وروشن روان
🙏🏻💐
‏@sobhosher

يك حبه شعر #پارسى با چاى #انگليسى☕️🍁🍂

@sobhosher

‍ ‍ #موسيقى_خوب_بشنويم 🎼🎶🎵🍁🍂

تصنيف دايني هفتمين قطعه از آلبوم زيباى مندير(انتظار):

نه ترم (ووي) بنگت كنم (ووي) نه خوت ايايي دايني
بي وفايي (ووي) تي تونه (ووي) تي مو نيايي دايني
آخي دايني دايني واي دايني واي دردم يكي دو تا ني
كُه دلانه ووي بكنم خاكسه ببيزم دايني
آخي مشك و عنبرس (اي) كنم سي زلف عزيزم دايني
🔺🔻🔺
دايني
نه مي تونم صدات كنم نه خودت مياي
بي وفايي نزد توئه پيش من نمياي دايني
آخه دايني دايني واي دايني واي دردم يكي دو تا نيست
كوه دلا (١) رو بكنم خاكش رو الك كنم دايني
آخه مشك و عنبرش كنم (خاك كوه رو) براي زلف دايني عزيزم

١- نام كوهي در شمال مسجد سليمان.

آواى : #ملک_محمدمسعودی
آهنگساز: #محمدعلی_کیانی‌نژاد زادروزش خجسته و مبارك💐

شب زيباى پاييزتون به شيوه ى باران پر طراوت
@sobhosher

‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ 🍂🍁#شاهنامه_خوانی
شاهنامه حماسهٔ ملی ایران
سروده:حکیم #ابوالقاسم_فردوسی

كشته شدن پسران اسفنديار
آوای: استاد #شهریار_قاسمى

ز شادى دلت خانه نور باد
🙏🏻💐
‏@sobhosher

يك حبه شعر #پارسى با چاى #انگليسى☕️
برگردان: ادوارد رهاتسك

@sobhosher

‍ ‍ #شعر_خوب_بخوانيم
#موسيقى_خوب_بشنويم 🎼🎵🎶🍁🍂
In any tongue
David Gilmour
September 18, 2015

خونه و تمام ، (اما) این تازه سرآغازه
قلبش بسیار له شده ، بیشتری ازچيزى كه قبلا شده بود.

او چه کار کرده؟ خدایا پسرم را کمک کن!
هی ، مدتی بایست ، من خواهم ایستاد
هیچ شکری برای شیرین کردن فنجان او کافی نیست
من غم و اندوه رو میشناسم ، به هر زبانی طعمی یکسان داره
چطور من درکش کنم(؟)
وقتی تفنگ توی دست من بود
و من به مدت طولانی صبر کردم
چطور میتونم نور ستاره ها رو ببینم
توی صحرا با آفتابی خیره کننده
(اما) فقط یک چفت چکمه (را) روی زمین (میبینم)
روی صفحه ("تلوزیون") مرد جوانی کشته شد
(یک) بچه روی خرابه های جایی که زندگی میکردند گریه میکرد
او چه کار کرده؟ خدایا پسرم را کمک کن
هی ، مدتی بایست ، من خواهم ایستاد
حجمی که به بالا پمپ میشه ، برای بیرون آوردنش کافی نیست
من شنیدم "ماما" ، صداش (" کلمه ماما") توی هر زبانی یکسانه
چطوری توروببینم
وقتی ایمان من سد راه من قرار گرفته
و (این) ندبه بسیار بلند است
من چطوری تورو بشناسم
با کنترلی که در دست من قرار داره
وقتی فراخوان برای سربازان رسیده است

🍂🍁
شب تولدم است و به رسم چنين لحظه هايى چشمهايم رو ميبندم و آرزو ميكنم
جهانمان خالى از جنگ و خونريزى باشد و هيچ مردى به هيچ بهانه اى به ميدان جنگ نرود
شبتان آرام 🙏🏻🥰💐

@sobhosher

‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ 🍂🍁#شاهنامه_خوانی
شاهنامه حماسهٔ ملی ایران
سروده:حکیم #ابوالقاسم_فردوسی

گريختن رستم
آوای: استاد #شهریار_قاسمى

خرد بهتر از هرچه ایزدت داد
🙏🏻💐
‏@sobhosher

يك حبه شعر #پارسى با چاى #انگليسى☕️
برگردان: سعيد عزيزى

@sobhosher

‍ ‍ #شعر_خوب_بخوانيم 🎼🎶🎵🍂🍁

از این دشت خشک تشنه روزی کوچ خواهی کرد
و اشک من ترا بدرود خواهد گفت.
نگاهت تلخ و افسرده است.
دلت را خارخار نا امیدی سخت آزرده است.
غم این نابسامانی همه توش و توانت را زتن برده است.

تو با خون و عرق این جنگل پژمرده را رنگ و رمق دادی.
تو با دست تهی با آن همه طوفان بنیان‌کن در افتادی.
تو را کوچیدن از این خاک، دل بر کندن از جان است.
تو را با برگ‌برگ این چمن پیوند پنهان است.
تو را این ابر ظلمت گستر بی‌رحم بی باران
تو را این خشکسالی های پی در پی
تو را از نیمه ره بر گشتن یاران
تو را تزویر غمخواران ز پا افکند
تو را هنگامه شوم شغالان
بانگ بی تعطیل زاغان
در ستوه آورد.
تو با پیشانی پاک نجیب خویش
که از آن سوی گندمزار
طلوع با شکوهش خوشتر از صد تاج خورشید است
تو با آن گونه‌های سوخته از آفتاب دشت
تو با آن چهره افروخته از آتش غیرت
که در چشمان من والاتر از صد جام جمشید است
تو با چشمان غمباری
که روزی چشمه جوشان شادی بود
و اینک حسرت و افسوس بر آن سایه افکنده‌ست
خواهی رفت.
و اشک من ترا بدرورد خواهد گفت

من اینجا ریشه در خاکم
من اینجا عاشق این خاک اگر آلوده یا پاکم
من اینجا تا نفس باقیست می‌مانم
من از اینجا چه می‌خواهم، نمی‌دانم
امید روشنائی گر چه در این تیره‌گی‌ها نیست
من اینجا باز در این دشت خشک تشنه می‌رانم
من اینجا روزی آخر از دل این خاک با دست تهی
گل بر می‌افشانم
من اینجا روزی آخر از ستیغ کوه چون خورشید
سرود فتح می‌خوانم
و می‌دانم
تو روزی باز خواهی گشت

شعر و آواى: #فريدون_مشيرى
يادش گرامى💐🙏🏻
@sobhosher