صبح و شعر
658 subscribers
2.13K photos
278 videos
331 files
3.21K links
ادبیات هست چون جهان برای جان‌های عاصی کافی نیست.🥰😍 🎼🎧📖📚
Download Telegram
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

#شعرامروز

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 

این ساکت صبور که چون شمع
سر کرده در کنار غم خویش

با این شب دراز و درنگش
جانش همه فغان و دریغ است

فریادهاست در دل تنگش
در خلوت غم آور مرجان

پی های‌های گریه شبی نیست
اما خروش وحشی دریا

گم می‌کند در این ظب طوفان
فریادهای خسته او را

بس در حصار این شب دلگیر
ماندم نگاه بسته به روزن

همچون گیاه رسته بن چاه
یک یک ستاره‌ها به سر من

چون اشک پر شدند و چکیدند
نایی نرست آخر از این چاه

تا ناله‌های من بتواند
روزی به گوش رهگذری گفت

وز خون تلخ من گل سرخی
در این کویر سوخته نشکفت

بس آرزو که در دل من مرد
چون عشق‌های دور جوانی

اما امید همره من ماند
تنها گریستیم نهانی

مرغ قفس اگر چه اسیر است
باز آرزوی پر زدنش هست

اینک ستم! که مرغ هوا را
ز یاد رفته است دریغا

رویای آشیانه در ابر
شب ها در انتظار سپیده

با آتشی که در دل من بود
چون شمع قطره قطره چکیدم

افسوس! بردریچه باد است
فانوس نیمه جان امیدم

بس دیر ماندی ای نفس صبح
کاین تشنه کام چشمه خورشید

در آرزوی لعل شدن مرد
و امروز زیر ریزش ایام

خود سنگواره‌ای‌ست ز امید…


✍🏻: ##هوشنگ_ابتهاج فراخور گرامی زادروزش💐 مانا نام و یادش☘️🙏🏻

━•··‏​‏​​‏•✦❁💠❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁❄️❁✦•‏​‏··•​​‏━

⭕️ #تك_خطى_خاص⭕️

به آرزو نرسیدیم و دیر دانستیم
که راه دورتر از عمرِ آرزومندست

✍🏻: #هوشنگ_ابتهاج
خط خوش: بختیاری‌

━•··‏​‏​​‏•✦❁❄️❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁❄️❁✦•‏​‏··•​​‏━

⭕️ #تك_خطى_خاص⭕️

به جز دام سر زلفت که آرام دل سایه‌ست
به بندی تن نخواهد داد هرگز جان آزادم...

✍🏻: #هوشنگ_ابتهاج

━•··‏​‏​​‏•✦❁❄️❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁❄️❁✦•‏​‏··•​​‏━

⭕️ #تك_خطى_خاص⭕️

گر مرد رهی غم مخور از دوری و دیری
دانی که رسیدن هنر گام زمان است

✍🏻: #هوشنگ_ابتهاج
خط خوش: بختیاری‌

━•··‏​‏​​‏•✦❁❄️❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍
#داستان_شب 😴

📖 هزار و یک شب  مجموعه‌ایست از حکایت‌ها و افسانه‌های قدیمی ایرانی، عربی و هندی به نقل از شهریار ایرانی، که راوی آن شهرزاد دختر وزیر است
بیشتر ماجراهای آن در بغداد و ایران می‌گذرد.

  #هزار_و_یک_شب
🔸   #شب_پانسد_هفتاد_نهم
قصه‌گو: #ليلا_پراشيده

@sobhosher
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
يك #حبه_شعرپارسى با #چاى_انگليسى
☕️
✍🏻: #مولانا
موضوع مشترک

@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━
#نثر_فارسی
━•··‏​‏​​‏•✦❁✳️❁✦•‏​‏··•​​‏━

آن‌ها در خیابان‌ها می‌روند مردی با ته‌ریش، شتابزده می‌گذرد؛ به تنه‌ای كه ندانسته می‌زند می‌ماند و می‌پرسد شما ایرانی هستید؟
من پی واجب‌القتلی به اسم هدایت می‌گردم؛ صادق هدایت!
هدایت می‌گوید: نه، من هادی صداقتم. مرد نفس‌زنان می‌گوید: حكم خونش را دارم ولی به صورت نمی‌شناسمش.
لعنت به چاپارخانه وطنی! مدت‌هاست از تهران فرستاده شده و هنوز در راه است.
این ملعون چه شكلی است؟
هدایت می‌گوید: او تصویری ندارد؛ مدت‌ها است شبیه هیچ كس نیست؛ نه هم‌وطنانش، نه مردم این‌جا.
مرد شتابزده می‌رود،
و هدایت به سایه‌هایش می‌گوید: این یكی از آن‌ها است.
چندی است دنبالش هستند.
پس از دست به دست شدن نسخه فی بلادالافرنجیه، حكم قتلش را دادند.
آن‌ها از حاجی‌آقا دستور می‌گیرند. سایه‌ها، نوشته را می‌شناسند؛ داستان چند قشری كه می‌آیند فرنگ را اصلاح كنند و خودشان آلوده فسق و فجور فرنگ می‌شوند.

✍🏻: #بهرام_بیضایی
📚 : صادق هدایت: روز آخر
📎لینک متن کامل را در صبح و شعر بیابید👇🏻👇🏻

━··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁🌸❁✦•‏​‏··•​​‏━

#برگ_گل_گلستان_سعدی 🍃🌺

پارسایی را دیدم به محبت شخصی گرفتار نه طاقت صبر و نه یارای گفتار. چندان که ملامت دیدی و غرامت کشیدی ترک تصابی نگفتی و گفتی:

کوته نکنم ز دامنت دست
ور خود بزنی به تیغ تیزم

بعد از تو ملاذ و ملجائی نیست
هم در تو گریزم ار گریزم

باری ملامتش کردم و گفتم: عقل نفیست را چه شد تا نفس خسیس غالب آمد؟ زمانی به فکرت فرو رفت و گفت:

هر کجا سلطان عشق آمد نماند
قوّت بازوی تقوی را محل

پاکدامن چون زید بیچاره‌ای
اوفتاده تا گریبان در وحل

✍🏻: #سعــــدی

📚 باب پنجم (در عشق و جوانی)
🎤: مريم رضوى
🎼 :حميد آقايى

یارای گفتار: توانایی و جرأت سخن گفتن
ملامت دیده: سرزنش شده
باری:خلاصه
نفیس: گرانمایه
خسیس: پست
غرامت کشیدن : مشقت و سختی کشیدن
تصابی: عشق ورزیدن
ملاذ: پناه
ملجا: پناهگاه، مأمن
وحل: گل و لای،لجن

🍃 عشق در هر کجا پای بگذارد عقل آنجا را ترک می‌کند  (ضرب‌المثل تازی)🍃

@sobhosher
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍
#داستان_شب 😴

📖 هزار و یک شب  مجموعه‌ایست از حکایت‌ها و افسانه‌های قدیمی ایرانی، عربی و هندی به نقل از شهریار ایرانی، که راوی آن شهرزاد دختر وزیر است
بیشتر ماجراهای آن در بغداد و ایران می‌گذرد.

  #هزار_و_یک_شب
🔸   #شب_پانسد_هشتادم
قصه‌گو: #ليلا_پراشيده

@sobhosher
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

#شعردیروز

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 

بگذر ز علم رسمی، که تمام قیل و قال است
من و درس عشق ای دل! که تمام وجد و حال است

ز مراحم الهی، نتوان برید امید
مشنو حدیث زاهد، که شنیدنش وبال است

طمع وصال گفتی که به کیش ما حرام است
تو بگو که خون عاشق، به کدام دین حلال است؟

به جواب دردمندان، بگشا لب ای شکرخا!
به کرشمه کن حواله، که جواب صد سوال است

غم هجر را بهائی، به تو ای بت ستمگر
به زبان حال گوید که زبان قال لال است


✍🏻#شیخ_بهایی فراخور گرامی زادروزش💐 مانا یاد و نامش☘️🙏🏻
━•··‏​‏​​‏•✦❁💠❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
━•··‏​‏​​‏•✦❁❄️❁✦•‏​‏··•​​‏━

⭕️ #تك_خطى_خاص⭕️
.
تو مگو همه بِجَنگند و زِ صُلْح من چه آید؟
تو یکی نه‌‌یی هزاری تو چراغِ خود بَراَفْروز
که یکی چراغِ روشن زِ هزار مُرده بهتر
که بِهْ است یک قَدِ خوش زِ هزار قامَتِ کوز

✍🏻#مولوی
خط
خوش: مصطفی جعفری

https://www.instagram.com/invites/contact/?i=umb0x93t2cdx&utm_content=1209wqm
━•··‏​‏​​‏•✦❁❄️❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁❄️❁✦•‏​‏··•​​‏━

⭕️ #تك_خطى_خاص⭕️

از در کلبه‌ی ما دوش ندانسته گذشت
لیک دانسته نپرسید که ویرانه‌ی کیست

✍🏻#ملا_زمانی_یزدی
سده۱۰
━•··‏​‏​​‏•✦❁❄️❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁❄️❁✦•‏​‏··•​​‏━

⭕️ #تك_خطى_خاص⭕️
.

به هم بر مکن تا توانی دلی
که آهی جهانی به هم برکند


✍🏻#سعدی
خط خوش: علی شکاکی
@khoshnevisydrshkkaki
━•··‏​‏​​‏•✦❁❄️❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
#رشت
#برف_زمستونی اسفند۴۰۲

زیبا و شیرین اما دلش سرد
یخ در بهشته
این برف و شیره

قدیما مادر بزرگا می‌گفتن؛ اگر کسی برف شیره بخوره تا سال دیگه سرما نمی‌خوره!
حواسشونم به این‌ بوده که  برف اول و دوم را نبایست خورد و برف سوم مناسب‌تره، هم برای این‌که می‌خواستن بچه‌ها با رفتن به میون برف و سرما ، سینه پهلو نکنن و هم می‌دونسن که برف اول آلودگی‌ها و گرد و خاک هوا را با خودش روی زمین میاره.
برف رو از روی خاک برنمی‌داشتن. برفای تخت‌های چوبی حیاط، بام‌های سفالی و هر جای دور از دسترس  پاک‌تر بود. بعضی وقت‌ها هم  یه جای خلوتی سفره پارچه‌ای پهن می‌کردن مثل مهمونی که قراره برسه.
ازونطرف انگور‌ایی رو که تو  تابستون چیده بودن و شیره سیاهرنگ و شیرینش را گرفته بودن را روی برف می‌ریختن .
مادر‌ا و مادربزرگا همین برف و شیره‌خوردن رو به مراسمی برای دورهمیاشون تبدیل می‌کردن. شاید هم در سنتای باستانی ایران نشونه‌ای از پاک‌شدن یا کسب سلامتی باشه.
انگار که برف پلیدیا را می‌شست و می‌برد.
یا سعی می‌کردن برف سرد  را به شکل خوراکی خوشایندی در بیارن و از این راه سختی سرما را شکست بدن .
شاید هم یک سرگرمی ساده و شادی کوچکی بود که در زندگی روزانه به اون احتیاج داشتند.


📹: سهیلا کاویانی
🎼 رد پا  از  مسعود درویش
@My_BeautifulIran
━•··‏​‏​​‏•✦❁❄️❁✦•‏​‏··•​​‏━

⭕️ #تك_خطى_خاص⭕️


همای گو مفکن سایه شرف هرگز
در ان سرای که طوطی کم از زغن باشد
✍🏻#حافظ
خط خوش: بختیاری‌

━•··‏​‏​​‏•✦❁❄️❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher