━•··•✦❁💟❁✦•··•━
*خداوند بهترین ياور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#شعرجهان
━•··•✦❁💠❁✦•··•━
اناری شکستهام
نهری که آرام از شب جاریست
رفتنم را اگر بخواهی
میروم
اگر بخواهی میمانم
رفتنم را اگر میخواهی
می روم
اما این بار نه من
و نه پرنده های پاییزی
هیچ کدام باز نمی آییم
شاخه های گیلاس با خود می برم
تمام روزهای خوب و بد را
که با تو سپری شد
به جا می گذارم
درد همان درد و آسمان
همان آسمان ست
چیزی عوض نخواهد شد
می روم با باران ها یکی شوم
ترانهای نسروده و بی شاعرم
شاید هم کمی زرد
چنان عکس های قدیمی
و شاید هم در زبان کودکی
زمزمه خواهم شد
عمق بودنها کوتاه
و تمام کلمات
موقتی اند
به غیر از مرگ
هیچ چیز عوض نخواهد شد
درد همان درد و آسمان
همان آسمان ست
✍🏻: #بهجت_آیسان /ترکیه
ترجمه: سیامک تقی زاده
برای #روشنایی برای #شادی برای #آزادی
شب چلهای دلکش و ناب داشته باشید🍉🍁🍂❤️🙏🏻
━•··•✦❁💠❁✦•··•━
@sobhosher
*خداوند بهترین ياور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#شعرجهان
━•··•✦❁💠❁✦•··•━
اناری شکستهام
نهری که آرام از شب جاریست
رفتنم را اگر بخواهی
میروم
اگر بخواهی میمانم
رفتنم را اگر میخواهی
می روم
اما این بار نه من
و نه پرنده های پاییزی
هیچ کدام باز نمی آییم
شاخه های گیلاس با خود می برم
تمام روزهای خوب و بد را
که با تو سپری شد
به جا می گذارم
درد همان درد و آسمان
همان آسمان ست
چیزی عوض نخواهد شد
می روم با باران ها یکی شوم
ترانهای نسروده و بی شاعرم
شاید هم کمی زرد
چنان عکس های قدیمی
و شاید هم در زبان کودکی
زمزمه خواهم شد
عمق بودنها کوتاه
و تمام کلمات
موقتی اند
به غیر از مرگ
هیچ چیز عوض نخواهد شد
درد همان درد و آسمان
همان آسمان ست
✍🏻: #بهجت_آیسان /ترکیه
ترجمه: سیامک تقی زاده
برای #روشنایی برای #شادی برای #آزادی
شب چلهای دلکش و ناب داشته باشید🍉🍁🍂❤️🙏🏻
━•··•✦❁💠❁✦•··•━
@sobhosher
━•··•✦❁🍂🍉🍂❁✦•··•━
چند این شب و خاموشی؟
وقت است که برخیزم..!
وین آتش خندان را با صبح برانگیزم....
گر سوختنم باید...
افروختنم باید..!
ای عشق بزن در من کز شعله نپرهیزم...
صد دشت شقایق چشم...
در خون دلم دارد...
تا خود بهکجا آخر با خاک درآمیزم...!
چون کوه نشستم من...
با تاب و تب پنهان...
صد زلزله برخیزد آنگاه که برخیزم..!
برخیزم و بگشایم...
بند از دل پر آتش...
وین سیل گدازان را از سینه فرو ریزم...
چون گریه گلو گیرد...
از ابر فرو بارم...
چون خشم رخ افروزد در صاعقه آویزم..!
ای سایه...!
سحرخیزان ...
دلواپس خورشیدند....
زندان شب یلدا بگشایم و بگریزم
✍🏻: #ابتهاج
خط خوش: بختیاری
یلدایتان دلچسب ❤️🙏🏻
━•··•✦❁🍁🍉🍁❁✦•··•━
@sobhosher
چند این شب و خاموشی؟
وقت است که برخیزم..!
وین آتش خندان را با صبح برانگیزم....
گر سوختنم باید...
افروختنم باید..!
ای عشق بزن در من کز شعله نپرهیزم...
صد دشت شقایق چشم...
در خون دلم دارد...
تا خود بهکجا آخر با خاک درآمیزم...!
چون کوه نشستم من...
با تاب و تب پنهان...
صد زلزله برخیزد آنگاه که برخیزم..!
برخیزم و بگشایم...
بند از دل پر آتش...
وین سیل گدازان را از سینه فرو ریزم...
چون گریه گلو گیرد...
از ابر فرو بارم...
چون خشم رخ افروزد در صاعقه آویزم..!
ای سایه...!
سحرخیزان ...
دلواپس خورشیدند....
زندان شب یلدا بگشایم و بگریزم
✍🏻: #ابتهاج
خط خوش: بختیاری
یلدایتان دلچسب ❤️🙏🏻
━•··•✦❁🍁🍉🍁❁✦•··•━
@sobhosher
شب چله.pdf
433.6 KB
پیشنهاد #مطالعه #مقاله
عنوان: درباره #شب_چله
۲ص
پیشینهٔ شب چله تا ۶۰۰۰سال پیش
🍁🍉🍂شب چله به شادی
🍁🍉🍂
@sobhosher
عنوان: درباره #شب_چله
۲ص
پیشینهٔ شب چله تا ۶۰۰۰سال پیش
🍁🍉🍂شب چله به شادی
🍁🍉🍂
@sobhosher
😉#پنجشنبه ها و #طنازى_ادبى
🍉🍂مقایسه یلدای قدیم و یلدای جدید
🍉یلدای قدیم:
همه در زیرِ کرسی مینشستیم
به غیر از تخمه، فندق میشکستیم
سماور بود و ایضاً چای تازه
کنارش قند با خرمای تازه
پدر میخواند با لپهای قرمز
«مرا عهدی ست با جانانِ» حافظ
غذا هم قیمه بود و آشِ شلغم
کنارش بود کوکا یا که زمزم
یکی از بهرِ همسر شال میبافت
برای سردی آن سال میبافت!
تمام خوردنیها مشتری داشت
انارِ ساوه طعم دیگری داشت
من و «یلدا» حسابی شاد بودیم
ز بند غصهها آزاد بودیم
وَ تا بعد از سحر بیدار بودیم
نه فکر درس و کار و بار بودیم…
🍉یلدای مدرن
پیامی داد بابا در تلگرام
که «امشب هست اینجا سفره و شام
ولیکن شاممان باشد رژیمی!
گذشت آن حال و احوال قدیمی!
اگر که مایلید امشب بیایید
وگرنه شاد باشید هرکجایید!»
و ما رفتیم و یک گوشه نشستیم
کمی در لاکِ خود تخمه شکستیم
نه کرسی بود و نه یک چای تازه
نه حتی یک عدد خرمای تازه
سپس آورد مادر چای لیپتون
که طعمش بود مثل طعم ناخن
برادر آمد اما آخر شب
سر و وضعش کثیف و نامرتب
سرش پیوسته بودش توی گوشی
درون گوش او هم بود گوشی!
و خواهر بود پای ماهواره
که گیرد با پیامک گوشواره!
زنم در گوشهای سرگرم لپتاپ
و آهنگ مسیجش بود «هاپهاپ»
و «یلدا» خواب، چون کنکور دارد
دلش از ترس رتبه شور دارد
نه حافظ بود و نه اشعار تازه
همه بی روح، مانندِجنازه
برادر شاکی از یک باجناغو …
وَ خواهر نیز درگیر طلاق و …
بدم آمد از این اوضاع خانه
همینطور از انار و هندوانه
نمیخواهد که خیلی شیک باشیم
فقط یلدا به هم نزدیک باشیم
✍🏻: #امیرحسین_خوشحال
@sobhosher
🍉🍂مقایسه یلدای قدیم و یلدای جدید
🍉یلدای قدیم:
همه در زیرِ کرسی مینشستیم
به غیر از تخمه، فندق میشکستیم
سماور بود و ایضاً چای تازه
کنارش قند با خرمای تازه
پدر میخواند با لپهای قرمز
«مرا عهدی ست با جانانِ» حافظ
غذا هم قیمه بود و آشِ شلغم
کنارش بود کوکا یا که زمزم
یکی از بهرِ همسر شال میبافت
برای سردی آن سال میبافت!
تمام خوردنیها مشتری داشت
انارِ ساوه طعم دیگری داشت
من و «یلدا» حسابی شاد بودیم
ز بند غصهها آزاد بودیم
وَ تا بعد از سحر بیدار بودیم
نه فکر درس و کار و بار بودیم…
🍉یلدای مدرن
پیامی داد بابا در تلگرام
که «امشب هست اینجا سفره و شام
ولیکن شاممان باشد رژیمی!
گذشت آن حال و احوال قدیمی!
اگر که مایلید امشب بیایید
وگرنه شاد باشید هرکجایید!»
و ما رفتیم و یک گوشه نشستیم
کمی در لاکِ خود تخمه شکستیم
نه کرسی بود و نه یک چای تازه
نه حتی یک عدد خرمای تازه
سپس آورد مادر چای لیپتون
که طعمش بود مثل طعم ناخن
برادر آمد اما آخر شب
سر و وضعش کثیف و نامرتب
سرش پیوسته بودش توی گوشی
درون گوش او هم بود گوشی!
و خواهر بود پای ماهواره
که گیرد با پیامک گوشواره!
زنم در گوشهای سرگرم لپتاپ
و آهنگ مسیجش بود «هاپهاپ»
و «یلدا» خواب، چون کنکور دارد
دلش از ترس رتبه شور دارد
نه حافظ بود و نه اشعار تازه
همه بی روح، مانندِجنازه
برادر شاکی از یک باجناغو …
وَ خواهر نیز درگیر طلاق و …
بدم آمد از این اوضاع خانه
همینطور از انار و هندوانه
نمیخواهد که خیلی شیک باشیم
فقط یلدا به هم نزدیک باشیم
✍🏻: #امیرحسین_خوشحال
@sobhosher
Forwarded from Nahid parpinchi
🍊واژه یلدا به معنای
🍉ولادت است
🍊منظوراز تولد
🍉ولادت خورشید☀️
🍊مهر میترا است
🍉ایرانیان باستان براین
🍊باورکه فرداى
🍉شب یلدا روزها بلندتر
🍊میشوند این شب را
🍉جشن میگرفتند
خوبان یلداتان مبارک
🍉ولادت است
🍊منظوراز تولد
🍉ولادت خورشید☀️
🍊مهر میترا است
🍉ایرانیان باستان براین
🍊باورکه فرداى
🍉شب یلدا روزها بلندتر
🍊میشوند این شب را
🍉جشن میگرفتند
خوبان یلداتان مبارک
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
*خداوند بهترین یاور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#مشاهير
━•··•✦❁✳️❁✦•··•━
زمستون
بهار سرماشه انگار داره میلرزه هراسونه
میخواد پیدا بشه امّا نمیتونه نمیتونه
بهار افسرده، تابستون خفه، پاییز پژمرده
در این جا سال یک فصله زمستونه زمستونه
خزون جارو زده دشت و در و صحرا و جنگل را
اگه سبزی جا مونده از بهاران توی گلدونه
به هر جا هر طرف نرده قرق قانون شبگرده
اگه فانوس پیدا نیس توی خونه به زندونه
صدایی جز صدای قارقاری از کلاغی نیس
هوا سرده، خیابون یخ زده، تاریک و لغزونه
عبوری نیس در کوران و جیغ بوف کوری نیس
سگ ولگرد تنها عابر توی خیابونه
سه قطره خون به روی برف در بنبست ماسیده
که تنها یادگار داش آکل اون مرد میدونه
صدای تخمه خوردن نیس زیر کرسی یلدا
صدایی گر شنیدی تق تق سرما و دندونه
صداها در سکوت وهم انگیز سحرگاهان
صفیر گولهها از جوخههای تیربارونه
من و چشم انتظاری تا همیشه سرنوشت این بود
شبم انگار بی پایانه این شب بی خروسخونه
✍🏻: #محمد_مستقیمی – #راهی
شاعر و منتقد، (متولد ١٣٣٠، نایین. ) فراخور گرامى زادروزش💐
وی از نوادگان #یغمای_جندقی شاعر و مرثیهسرای سده سیزدهم هجری است. او از سی سالگی بهطور جدی پا به عرصه ادبیات گذاشت و به عنوان یکی از شاعران پیشکسوت شعر نو و موج سپید در اصفهان شناخته میشود.از مجموعه شعرهای منتشرشده او :
«آن آویشن غریب»، «عاشقان ایستاده میمیرند» و...است.
او در كتاب آيينه پردازان به این موضوع اشاره میکند كه: القای اندیشه باید از شعر حذف شود؛ زیرا شعر باید اندیشیدن را در پی داشته باشد. وی همین موضوع را
دلیل جهانی نشدن شعر فارسی میداند و به باور او تنها شعر خیام از میان شاعران فارسیسرا جهانی شده است.
━•··•✦❁💟❁✦•··•—
@sobhosher
*خداوند بهترین یاور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#مشاهير
━•··•✦❁✳️❁✦•··•━
زمستون
بهار سرماشه انگار داره میلرزه هراسونه
میخواد پیدا بشه امّا نمیتونه نمیتونه
بهار افسرده، تابستون خفه، پاییز پژمرده
در این جا سال یک فصله زمستونه زمستونه
خزون جارو زده دشت و در و صحرا و جنگل را
اگه سبزی جا مونده از بهاران توی گلدونه
به هر جا هر طرف نرده قرق قانون شبگرده
اگه فانوس پیدا نیس توی خونه به زندونه
صدایی جز صدای قارقاری از کلاغی نیس
هوا سرده، خیابون یخ زده، تاریک و لغزونه
عبوری نیس در کوران و جیغ بوف کوری نیس
سگ ولگرد تنها عابر توی خیابونه
سه قطره خون به روی برف در بنبست ماسیده
که تنها یادگار داش آکل اون مرد میدونه
صدای تخمه خوردن نیس زیر کرسی یلدا
صدایی گر شنیدی تق تق سرما و دندونه
صداها در سکوت وهم انگیز سحرگاهان
صفیر گولهها از جوخههای تیربارونه
من و چشم انتظاری تا همیشه سرنوشت این بود
شبم انگار بی پایانه این شب بی خروسخونه
✍🏻: #محمد_مستقیمی – #راهی
شاعر و منتقد، (متولد ١٣٣٠، نایین. ) فراخور گرامى زادروزش💐
وی از نوادگان #یغمای_جندقی شاعر و مرثیهسرای سده سیزدهم هجری است. او از سی سالگی بهطور جدی پا به عرصه ادبیات گذاشت و به عنوان یکی از شاعران پیشکسوت شعر نو و موج سپید در اصفهان شناخته میشود.از مجموعه شعرهای منتشرشده او :
«آن آویشن غریب»، «عاشقان ایستاده میمیرند» و...است.
او در كتاب آيينه پردازان به این موضوع اشاره میکند كه: القای اندیشه باید از شعر حذف شود؛ زیرا شعر باید اندیشیدن را در پی داشته باشد. وی همین موضوع را
دلیل جهانی نشدن شعر فارسی میداند و به باور او تنها شعر خیام از میان شاعران فارسیسرا جهانی شده است.
━•··•✦❁💟❁✦•··•—
@sobhosher
〰️🔅✅🔅〰️
🔍 #راز_واژه
درود
✨ « #آژیر»، واژهای فارسی است، نه فرانسوی.
#آژیر air (1) . نوعی #صوت ممتد با طنین مخصوص برای هشدار دادن یا آگاه کردن از خبری آژیر آتش نشانی آژیر پلیس آژیر حمله هوایی آژیر خطر آژیر سفید .
آژیر آمبولانس ها از دور شنیده میشود محمود (۲) ۳۷ ۲ دستگاه یا وسیله ای که صدای آژیر (م. (۱) تولید میکند (ص .) (قد)
#پرهیز کننده
برحذر ز بدخواه روز و شب آژیر بود / .... فردوسی (۱۱۷۲۳) ۴ (قد) #هشیار و آماده
شیر دهدشان به پای مادر آژیر
کودک دیدی کجا به پای خورد .شیر (منوچهری (۱۶۴) ۰
سپه را بیارای و آژیر باش
شب و روز با ترکش و تیر باش. (فردوسی ۱۱۴۲۳).
واژۀ آژیر، البته به معنایی متفاوت و در عینِ حال مرتبط با معنای امروزیاش، از قرنها قبل در فارسی به کار رفتهاست، از جمله در شاهنامه.
📚: فرهنگ بزرگ سخن
در واپسين روز هفته برای كشف راز واژگان همراه ما باشيد 💐
@sobhosher
🔍 #راز_واژه
درود
✨ « #آژیر»، واژهای فارسی است، نه فرانسوی.
#آژیر air (1) . نوعی #صوت ممتد با طنین مخصوص برای هشدار دادن یا آگاه کردن از خبری آژیر آتش نشانی آژیر پلیس آژیر حمله هوایی آژیر خطر آژیر سفید .
آژیر آمبولانس ها از دور شنیده میشود محمود (۲) ۳۷ ۲ دستگاه یا وسیله ای که صدای آژیر (م. (۱) تولید میکند (ص .) (قد)
#پرهیز کننده
برحذر ز بدخواه روز و شب آژیر بود / .... فردوسی (۱۱۷۲۳) ۴ (قد) #هشیار و آماده
شیر دهدشان به پای مادر آژیر
کودک دیدی کجا به پای خورد .شیر (منوچهری (۱۶۴) ۰
سپه را بیارای و آژیر باش
شب و روز با ترکش و تیر باش. (فردوسی ۱۱۴۲۳).
واژۀ آژیر، البته به معنایی متفاوت و در عینِ حال مرتبط با معنای امروزیاش، از قرنها قبل در فارسی به کار رفتهاست، از جمله در شاهنامه.
📚: فرهنگ بزرگ سخن
در واپسين روز هفته برای كشف راز واژگان همراه ما باشيد 💐
@sobhosher
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
*خداوند بهترین یاور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#شاهنامه
━•··•✦❁✳️❁✦•··•━
بزرگ آن کسی کو به گفتار راست
زبان را بیاراست و کژی نخواست
چو بخشایش آرد به خشم اندرون
سر راستان خواندش رهنمون
نهد تخت خشنودی اندر جهان
بیابد به داد آفرین مهان
دل خویش را دور دارد ز کین
مهان و کهانش کنند آفرین
هر آن گه که شد پادشا کژ گوی
ز کژی شود شاه پیکارجوی
سخن را بباید شنید از نخست
چو دانا شود پاسخ آید درست
چو داننده مردم بود آزوِر
همی دانش او نیاید به بر
هر آن گه که دانا بود پرشتاب
چه دانش مر او را چه در سر شراب
#فردوسی
پادشاهی قباد
❁💟❁✦•··•━
@sobhosher
*خداوند بهترین یاور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#شاهنامه
━•··•✦❁✳️❁✦•··•━
بزرگ آن کسی کو به گفتار راست
زبان را بیاراست و کژی نخواست
چو بخشایش آرد به خشم اندرون
سر راستان خواندش رهنمون
نهد تخت خشنودی اندر جهان
بیابد به داد آفرین مهان
دل خویش را دور دارد ز کین
مهان و کهانش کنند آفرین
هر آن گه که شد پادشا کژ گوی
ز کژی شود شاه پیکارجوی
سخن را بباید شنید از نخست
چو دانا شود پاسخ آید درست
چو داننده مردم بود آزوِر
همی دانش او نیاید به بر
هر آن گه که دانا بود پرشتاب
چه دانش مر او را چه در سر شراب
#فردوسی
پادشاهی قباد
❁💟❁✦•··•━
@sobhosher
📝 #شنبههاباداستانهای_شاهنامه
#داستان_شب
🔹بخش دوم
تاجی بی شاه
○ پس از مرگ یزدگرد بزه گر ، کشور بی شاه ماند، در حالی که بهرام گور وارث و ولیعهد او بود اما ایرانیان مخالف شاهی بهرام بودند...
✍#یونس_پیرزاده
🎤#الهام_رضازاده
@sobhosher
#داستان_شب
🔹بخش دوم
تاجی بی شاه
○ پس از مرگ یزدگرد بزه گر ، کشور بی شاه ماند، در حالی که بهرام گور وارث و ولیعهد او بود اما ایرانیان مخالف شاهی بهرام بودند...
✍#یونس_پیرزاده
🎤#الهام_رضازاده
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from ایران زیبايم (Mary R)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#تهران
#ارتفاعات_لواسان
ببینمت
تو کجایی
که چهرهات باغیست،
که از هزار پنجره
نور میوزد هر صبح...
#رضابراهنی
🎥: محسن نوری
@My_BeautifulIran
@sobhosher
#ارتفاعات_لواسان
ببینمت
تو کجایی
که چهرهات باغیست،
که از هزار پنجره
نور میوزد هر صبح...
#رضابراهنی
🎥: محسن نوری
@My_BeautifulIran
@sobhosher
❄️🍁
صبح آمد به غزلخوانی چشمان شما
باد هم میگذرد از سر زلفان شما
نرم نرمڪ بگشا پلڪ ڪه خورشید تویی
روز روشن شود از چهرهی تابان شما
✍🏻: #ناشناس
🎤: #ناهیدپرپینچی
درود صبحتون زیبا🍂❄️
@sobhosher
صبح آمد به غزلخوانی چشمان شما
باد هم میگذرد از سر زلفان شما
نرم نرمڪ بگشا پلڪ ڪه خورشید تویی
روز روشن شود از چهرهی تابان شما
✍🏻: #ناشناس
🎤: #ناهیدپرپینچی
درود صبحتون زیبا🍂❄️
@sobhosher