━•··•✦❁💟❁✦•··•━
*خداوند بهترین ياور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#شعرامروز
━•··•✦❁💠❁✦•··•━
اعتراض از یک سو
انقراض از سمتی دیگر
آتش افروختهایم در کشتی آنان که
باد شرطه یارشان نیست دیگر
ترس از ارتفاع دارند و سقوط از قلهی کوه
این، اینان
دزدیدند جسدهامان را
و کاشتند ما را در شورستانها
جوانه زدیم و قد کشیدیم و
همچنان و چنین و چنانترها
خندهمان گرفته از چارچشمانی که
به تعجب و ترس شاخ درآوردهاند
از سوزاندن روسریهامان همزمان در آزادی و
تا آزادی
دیدن دارد اکنون خیابانهایی که راه افتادهاند
و ما گرفتهایم به دهان و به دندانها
کلمات و جملههای برافروخته را
و فعلیت در زانوهای ماست!
من برخاستم و تو
برخاستیم ما
بله، برخاستیم و متوقف نمیشویم
بله و دقیقا بله!
✍🏻: #علی_باباچاهی
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
@sobhosher
*خداوند بهترین ياور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#شعرامروز
━•··•✦❁💠❁✦•··•━
اعتراض از یک سو
انقراض از سمتی دیگر
آتش افروختهایم در کشتی آنان که
باد شرطه یارشان نیست دیگر
ترس از ارتفاع دارند و سقوط از قلهی کوه
این، اینان
دزدیدند جسدهامان را
و کاشتند ما را در شورستانها
جوانه زدیم و قد کشیدیم و
همچنان و چنین و چنانترها
خندهمان گرفته از چارچشمانی که
به تعجب و ترس شاخ درآوردهاند
از سوزاندن روسریهامان همزمان در آزادی و
تا آزادی
دیدن دارد اکنون خیابانهایی که راه افتادهاند
و ما گرفتهایم به دهان و به دندانها
کلمات و جملههای برافروخته را
و فعلیت در زانوهای ماست!
من برخاستم و تو
برخاستیم ما
بله، برخاستیم و متوقف نمیشویم
بله و دقیقا بله!
✍🏻: #علی_باباچاهی
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
@sobhosher
━•··•✦❁🌸❁✦•··•━
⭕️ #تك_خطى_خاص⭕️
خودت را دستکم نگیر!
اینطور که تو از درهای بسته میآیی
خدا هم نمیآید.
#رضاکاظمی
━•··•✦❁🌸❁✦•··•━
@sobhosher
⭕️ #تك_خطى_خاص⭕️
خودت را دستکم نگیر!
اینطور که تو از درهای بسته میآیی
خدا هم نمیآید.
#رضاکاظمی
━•··•✦❁🌸❁✦•··•━
@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
#داستان_شب 😴
📖 هزار و یک شب مجموعهایست از داستانهای افسانهای قدیمی عربی، ایرانی و هندی به نقل از شهریار پادشاه ایرانی، که راوی آن شهرزاد دختر وزیر است و اکثر ماجراهای آن در بغداد و ایران میگذرد.
#هزار_و_یک_شب
🔸 #شب_سیسد_چهل_پنجم
داستانگو: #ليلا_پراشيده
@sobhosher
📖 هزار و یک شب مجموعهایست از داستانهای افسانهای قدیمی عربی، ایرانی و هندی به نقل از شهریار پادشاه ایرانی، که راوی آن شهرزاد دختر وزیر است و اکثر ماجراهای آن در بغداد و ایران میگذرد.
#هزار_و_یک_شب
🔸 #شب_سیسد_چهل_پنجم
داستانگو: #ليلا_پراشيده
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from Nahid parpinchi
برخیز که هنگام پگاه آمده است
خورشید ز ابتدای راه آمده است
لبخند بزن سلام کن دست افشان
یک عمر دوباره ات ز راه آمده است
#محمدزارعی_کوکو
سلام👋👋👋
صبح بخیر💗💗
@sobhosher
خورشید ز ابتدای راه آمده است
لبخند بزن سلام کن دست افشان
یک عمر دوباره ات ز راه آمده است
#محمدزارعی_کوکو
سلام👋👋👋
صبح بخیر💗💗
@sobhosher
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
*خداوند بهترین یاور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#نثر_فارسی
━•··•✦❁✳️❁✦•··•━
مرد بزّازی بود که برای فروش پارچه به دهات اطراف میرفت و آنها را میفروخت. یک روز بزّازِ ، داشت از یک ده به ده دیگر میرفت، وقتی از آبادی خارج شد و به راه بیابانی رسید، سواری را دید که آهسته آهسته میرفت.
مرد بزّاز که بستهی پارچه ها را به دوش داشت، بسیار خسته بود پس به سوار گفت: "آقا، حالا که ما هر دو از یک راه میرویم، اگر این بسته را روی اسب خودت بگذاری از جوانمردی تو سپاسگزار خواهم بود ."
سوار جواب داد:"حق با تو است که کمک کردن ، کار پسندیده ای است امّا از این متأسّفم که اسب من دیشب، کاه و جو نخورده و تاب و توان راه رفتن ندارد."
مرد بزّاز گفت: "بله، حق با شماست." و چند قدم دیگر پیش رفتند که ناگهان از کنار جاده، خرگوشی بیرون دوید و پا به فرار گذاشت. اسب سوار وقتی خرگوش را دید، شروع کرد دنبال خرگوش تاختند.
مرد بزّاز وقتی دویدن اسب را دید به فکر فرو رفت و با خود گفت:"چه خوب شد که سوار،کوله بار مرا نگرفت وگرنه ممکن بود به فکر بدی بیفتد و پارچه های مرا بِبرد و دیگر دستم به او نرسد".
اسب سوار هم پس از اینکه مقداری رفته بود به همین فکر افتاد و با خود گفت:"اسبی به این خوبی دارم که هیچ سواری هم نمیتواند به او برسد، خوب بود بستهی بار بزّاز را میگرفتم و میزدم به بیابان و میرفتم".
سپس سوار، اسب را برگردانید و آرام آرام برگشت تا به بزاز رسید و به او گفت: "راستی هنوز تا آبادی خیلی راه داریم، خدا را خوش نمیآید که تو پیاده و خسته باشی و من هم اسب داشته باشم و به تو کمک نکنم، حالا بستهی پارچه را بده تا برایت بیاورم."
مرد بزّاز گفت : "برو ، آنچه که تو به آن اندیشیده ای ، من هم از آن غافل نبودهام.
📚 : مرزبان نامه
✍🏻: #مرزبان_بن_رستم
━··•✦❁💟❁✦•··•━
@sobhosher
*خداوند بهترین یاور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#نثر_فارسی
━•··•✦❁✳️❁✦•··•━
مرد بزّازی بود که برای فروش پارچه به دهات اطراف میرفت و آنها را میفروخت. یک روز بزّازِ ، داشت از یک ده به ده دیگر میرفت، وقتی از آبادی خارج شد و به راه بیابانی رسید، سواری را دید که آهسته آهسته میرفت.
مرد بزّاز که بستهی پارچه ها را به دوش داشت، بسیار خسته بود پس به سوار گفت: "آقا، حالا که ما هر دو از یک راه میرویم، اگر این بسته را روی اسب خودت بگذاری از جوانمردی تو سپاسگزار خواهم بود ."
سوار جواب داد:"حق با تو است که کمک کردن ، کار پسندیده ای است امّا از این متأسّفم که اسب من دیشب، کاه و جو نخورده و تاب و توان راه رفتن ندارد."
مرد بزّاز گفت: "بله، حق با شماست." و چند قدم دیگر پیش رفتند که ناگهان از کنار جاده، خرگوشی بیرون دوید و پا به فرار گذاشت. اسب سوار وقتی خرگوش را دید، شروع کرد دنبال خرگوش تاختند.
مرد بزّاز وقتی دویدن اسب را دید به فکر فرو رفت و با خود گفت:"چه خوب شد که سوار،کوله بار مرا نگرفت وگرنه ممکن بود به فکر بدی بیفتد و پارچه های مرا بِبرد و دیگر دستم به او نرسد".
اسب سوار هم پس از اینکه مقداری رفته بود به همین فکر افتاد و با خود گفت:"اسبی به این خوبی دارم که هیچ سواری هم نمیتواند به او برسد، خوب بود بستهی بار بزّاز را میگرفتم و میزدم به بیابان و میرفتم".
سپس سوار، اسب را برگردانید و آرام آرام برگشت تا به بزاز رسید و به او گفت: "راستی هنوز تا آبادی خیلی راه داریم، خدا را خوش نمیآید که تو پیاده و خسته باشی و من هم اسب داشته باشم و به تو کمک نکنم، حالا بستهی پارچه را بده تا برایت بیاورم."
مرد بزّاز گفت : "برو ، آنچه که تو به آن اندیشیده ای ، من هم از آن غافل نبودهام.
📚 : مرزبان نامه
✍🏻: #مرزبان_بن_رستم
━··•✦❁💟❁✦•··•━
@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
#داستان_شب 😴
📖 هزار و یک شب مجموعهایست از داستانهای افسانهای قدیمی عربی، ایرانی و هندی به نقل از شهریار پادشاه ایرانی، که راوی آن شهرزاد دختر وزیر است و اکثر ماجراهای آن در بغداد و ایران میگذرد.
#هزار_و_یک_شب
🔸 #شب_سیسد_چهل_ششم
داستانگو: #ليلا_پراشيده
@sobhosher
📖 هزار و یک شب مجموعهایست از داستانهای افسانهای قدیمی عربی، ایرانی و هندی به نقل از شهریار پادشاه ایرانی، که راوی آن شهرزاد دختر وزیر است و اکثر ماجراهای آن در بغداد و ایران میگذرد.
#هزار_و_یک_شب
🔸 #شب_سیسد_چهل_ششم
داستانگو: #ليلا_پراشيده
@sobhosher
Telegram
attach 📎
يك #حبه_شعرپارسى با #چاى_انگليسى
☕️
✍🏻: #مولوی
#نه_به_اعدام
روزهای سیاه وسرد زمستان میگذرد و روسیاهی…
@sobhosher
☕️
✍🏻: #مولوی
#نه_به_اعدام
روزهای سیاه وسرد زمستان میگذرد و روسیاهی…
@sobhosher
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
*خداوند بهترین ياور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#شعردیروز
━•··•✦❁💠❁✦•··•━
الا ای جهاندار فرخنده خوی
دمی گوش بگشا به فرخنده گوی
نخستین نکو گیر راه سلوک
که خلقی گراید به دین ملوک
خردپروران را خریدار باش
تن تیرهٔ سفله گو خوار باش
بپرور تن عقل مشکل گشای
به دانش پژوهان باهوش و رای
به تدبیر سنجیدگان کار کن
نه مغز خرد سر گران بار کن
سبکسر نیاید به کار ای پسر
که طبل تهی، به ز بی مغز سر
چو دعوی گران را شماری نهی
کند از تو داننده، پهلو تهی
به جایی که باشد رواج خزف
چرا گوهر آید برون از صدف؟
به دعوی، میسّر بدی گر هنر
فلاطون شدی، لافیِ خیره سر
حذر زین دغل سیرتان دغا
وزین جو فروشان گندم نما
یکی پند سنجیدگان را بسنج
مده دل ز دنیا به شادی و رنج
رگ و ریشهٔ قسوت از دل بکن
که سنگ درشت است، نشتر شکن
به پیش دم ناصحان خاک باش
پذیرای حق از دل پاک باش
چو تنگی کند آستین عدم
نگردد یکی دست زآنها علم
تو را تا نبسته ست دست، آسمان
غنیمت شمر فرصت ای خرده دان
مجو راحت از برگ و ساز طرب
تن آسایی خلق یزدان طلب
نبندی چو ظالم به خمِّ کمند
بباید دل از ملک و اقبال کند
چه رونق بماند در آن مرز و بوم
که بازو گشاید تبهکار شوم؟
مکن پرورش سفله را زینهار
درختی که خار است بارش، مکار
پذیرفتن از تو، ز ما گفتن است
دنی پروری، کشور آشفتن است
اگر رفعت پایه، داری هوس
به داد دل ناتوانان برس
به دیوان شاهنشه بی همال
ز بیداد ظالم پژولیده حال
بنالد که سلطان سزا می دهد
تو چون داد نَدْهی خدا می دهد
به ملک تو هر جا که بیداد رفت
بود از تو، چون از میان داد رفت
دل عاجزان برنتابد خراش
ز آه ضعیفان حذرناک باش
مترس از غریو هژبران جنگ
حذرکن ز افغان دلهای تنگ
مشو سخرهٔ دشمن دوست روی
که بیخت کند آن نکوهیده خوی
شبانی که نازد به چنگال گرگ
زبون است سودش، زبانش سترگ
نپیچی به لذّات نفس دژم
چه لذّت فزونتر ز عدل و کرم؟
رود مرد و ماند بجا نام نیک
خُنک آنکه جوید سرانجام نیک
✍🏻: #حزین_لاهیجی
*حاکمی که آیین ملکداری نخوانده بد نبود لااقل چند بیت شعر فارسی میخواند🙁.
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
@sobhosher
*خداوند بهترین ياور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#شعردیروز
━•··•✦❁💠❁✦•··•━
الا ای جهاندار فرخنده خوی
دمی گوش بگشا به فرخنده گوی
نخستین نکو گیر راه سلوک
که خلقی گراید به دین ملوک
خردپروران را خریدار باش
تن تیرهٔ سفله گو خوار باش
بپرور تن عقل مشکل گشای
به دانش پژوهان باهوش و رای
به تدبیر سنجیدگان کار کن
نه مغز خرد سر گران بار کن
سبکسر نیاید به کار ای پسر
که طبل تهی، به ز بی مغز سر
چو دعوی گران را شماری نهی
کند از تو داننده، پهلو تهی
به جایی که باشد رواج خزف
چرا گوهر آید برون از صدف؟
به دعوی، میسّر بدی گر هنر
فلاطون شدی، لافیِ خیره سر
حذر زین دغل سیرتان دغا
وزین جو فروشان گندم نما
یکی پند سنجیدگان را بسنج
مده دل ز دنیا به شادی و رنج
رگ و ریشهٔ قسوت از دل بکن
که سنگ درشت است، نشتر شکن
به پیش دم ناصحان خاک باش
پذیرای حق از دل پاک باش
چو تنگی کند آستین عدم
نگردد یکی دست زآنها علم
تو را تا نبسته ست دست، آسمان
غنیمت شمر فرصت ای خرده دان
مجو راحت از برگ و ساز طرب
تن آسایی خلق یزدان طلب
نبندی چو ظالم به خمِّ کمند
بباید دل از ملک و اقبال کند
چه رونق بماند در آن مرز و بوم
که بازو گشاید تبهکار شوم؟
مکن پرورش سفله را زینهار
درختی که خار است بارش، مکار
پذیرفتن از تو، ز ما گفتن است
دنی پروری، کشور آشفتن است
اگر رفعت پایه، داری هوس
به داد دل ناتوانان برس
به دیوان شاهنشه بی همال
ز بیداد ظالم پژولیده حال
بنالد که سلطان سزا می دهد
تو چون داد نَدْهی خدا می دهد
به ملک تو هر جا که بیداد رفت
بود از تو، چون از میان داد رفت
دل عاجزان برنتابد خراش
ز آه ضعیفان حذرناک باش
مترس از غریو هژبران جنگ
حذرکن ز افغان دلهای تنگ
مشو سخرهٔ دشمن دوست روی
که بیخت کند آن نکوهیده خوی
شبانی که نازد به چنگال گرگ
زبون است سودش، زبانش سترگ
نپیچی به لذّات نفس دژم
چه لذّت فزونتر ز عدل و کرم؟
رود مرد و ماند بجا نام نیک
خُنک آنکه جوید سرانجام نیک
✍🏻: #حزین_لاهیجی
*حاکمی که آیین ملکداری نخوانده بد نبود لااقل چند بیت شعر فارسی میخواند🙁.
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
@sobhosher
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
━•··•✦❁🌸❁✦•··•━
⭕️ #تك_خطى_خاص⭕️
بگذار تا مقابل روی تو بگذریم
دزدیده در شمایل خوب تو بنگریم
از دشمنان برند شکایت به دوستان
چون دوست دشمن است شکایت کجا بریم
✍🏻: #حافظ
خوشنویس: #بختیاری
🎼: #شجریان
━•··•✦❁🌸❁✦•··•━
@sobhosher
⭕️ #تك_خطى_خاص⭕️
بگذار تا مقابل روی تو بگذریم
دزدیده در شمایل خوب تو بنگریم
از دشمنان برند شکایت به دوستان
چون دوست دشمن است شکایت کجا بریم
✍🏻: #حافظ
خوشنویس: #بختیاری
🎼: #شجریان
━•··•✦❁🌸❁✦•··•━
@sobhosher
━•··•✦❁🌸❁✦•··•━
⭕️ #تك_خطى_خاص⭕️
نیست درمان مردمِ کج بحث را جز خامشی
ماهیِ لب بسته خون در دل کند، قلّاب را !
✍🏻: #صائب_تبریزی
━•··•✦❁🌸❁✦•··•━
@sobhosher
⭕️ #تك_خطى_خاص⭕️
نیست درمان مردمِ کج بحث را جز خامشی
ماهیِ لب بسته خون در دل کند، قلّاب را !
✍🏻: #صائب_تبریزی
━•··•✦❁🌸❁✦•··•━
@sobhosher
━•··•✦❁🌸❁✦•··•━
⭕️ #تك_خطى_خاص⭕️
هُمای گو مَفِکَن سایهٔ شرف هرگز
در آن دیار که طوطی کم از زَغَن باشد
✍🏻: #حافظ
━•··•✦❁🌸❁✦•··•━
@sobhosher
⭕️ #تك_خطى_خاص⭕️
هُمای گو مَفِکَن سایهٔ شرف هرگز
در آن دیار که طوطی کم از زَغَن باشد
✍🏻: #حافظ
━•··•✦❁🌸❁✦•··•━
@sobhosher
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
*خداوند بهترین یاور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#يك_برگ_كتاب
━•··•✦❁✳️❁✦•··•━
یکی از چیزهایی که در اسطوره پیش میآید آن است که در تاریکترین لحظه، نور فرا میرسد.
اسطورهها به شما کمک میکنند که پیامها را بخوانید.
بهشت و جهنم و همهی خدایان در درون ما هستند. این دریافتِ بزرگ اوپانیشادهای هندی در قرن نهم قبل از میلاد است.
مرد جز از طریق زن وارد عرصهی زندگی نمیشود، لذا این زنان هستند که ما را به این دنیای تقابل دوگانه و رنج میآورند.
غیرقابل نامیدن، برتر از همهی نامها[است].
خدا نهایتاً متعالتر از هرچیزی به نام «خدا» است.
اسطورهشناسی نوعی تصعید انگارهی مادر است.
در حماسهها هنگامی که قهرمان به دنیا میآید، غالباً پدرش مرده، یا در جایی دیگر است، و قهرمان باید به جستجوی او برآید.
یافتن پدر درواقع پیداکردن منش و سرنوشت خویش است.
هندیها عقیده دارند منشاء زندگی و انرژی همهی چیزها زمین است.
در هندوستان و اغلب نقاط جهان، رمز رابطهی جنسی، رمزی مقدس است.
خصوصیت بارز مردمانی که گرایشهای امپریالیستی دارند آن است که سعی میکنند خدای محلی خود را به فرزند بزرگ کل کائنات تبدیل نمایند.
[هیچ یک از قدیسان زن نمیتوانست به مقام پاپی برسد.]
پاپ شدن درواقع مقام مهمی نیست. نوعی موقعیت حرفهای است. هیچ یک از پاپها هرگز نتوانستهاند مادر عیسی مسیح شوند.
کبوتر، در حال پرواز، تقریباً نماد جهانی روح، و در مسیحیت نماد روحالقدس است.
مرگ و رستاخیز خدایان در همهجا با ماه ارتباط دارد.
هیچکس تاریخ واقعی ولادت عیسی مسیح را نمیداند، اما گفته میشود که هنگام تحویل زمستان (شب یلدا) بوده. این زمان دقیقاً زمان ولادت خدای نور ایرانی، یعنی میترا، یا خورشید است.
نام هندیِ همهی هستی بودن، برهمن است که اسمی خنثی، و غیرمذکر و غیرمؤنث است.
میتوان گفت مادر، طبیعت خود را متولد میکند و پدر خصلت اجتماعی خود را.
لذا بازگشت به طبیعت قطعاً بار دیگر اصل مادر را مطرح خواهد کرد.
تروبادورها به روانشناسی عشق علاقهی فراوان داشتند. در غرب، آنها نخستین کسانی بودند که عشق را بدانگونه که ما امروز میشناسیم مورد توجه قرار دادند -یعنی عشق همچون رابطهای چهره به چهره.
آگاهی دوستداشتن همسایه به اندازهی خویش است - عشق معنوی است. فرقی نمیکند که همسایه چه کسی باشد.
تروبادورها دلدادگیرا به مثابه عالیترین تجربهی معنوی درک میکردند.
گفته میشود که هنر، تبدیل به احسنکردن چیزها است.
[در قرونوسطی چطور شد که زنان دست بالا را پیدا کردند؟]
چون اگر بخواهید با زنی عشقبازی کنید، او از آغاز نسبت به شما در موضع بهتری قرار دارد. اصطلاح فنی برای آنکه زنی خود را واگذار کند «مرسی» بود. زن «مرحمت» خود را واگذار میکند. دیگر به او بستگی دارد که اجازه دهد فقط سالی یکبار پشت گردنش بوسیده شود، یا خود را به طور کامل تسلیم نماید. این موضوع به ارزیابی او از منش طرف مقابل بستگی دارد.
یونگ میگفت - روح نمیتواند در صلح باشد، مگر آنکه دیگرِ خود را پیدا کند.
لوتر نیز بهعنوان یک تروبادور مسیحی بود. او در مورد کشیش بودن اندیشهی خاص خود را داشت، و این اندیشه، درواقع کلیسای قرونوسطا را از هم پاشاند. کلیسا دیگر هیچگاه کمر راست نکرد.[تروبادور با تحول در اندیشهٔ عشق نظام پیشین را تخریب میکند].
✍🏻 #جوزف_کمبل
📚: #قدرت_اسطوره
جشن پیروزی نور بر تاریکی پیشاپیش خجسته💐☘️
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
@sobhosher
*خداوند بهترین یاور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#يك_برگ_كتاب
━•··•✦❁✳️❁✦•··•━
یکی از چیزهایی که در اسطوره پیش میآید آن است که در تاریکترین لحظه، نور فرا میرسد.
اسطورهها به شما کمک میکنند که پیامها را بخوانید.
بهشت و جهنم و همهی خدایان در درون ما هستند. این دریافتِ بزرگ اوپانیشادهای هندی در قرن نهم قبل از میلاد است.
مرد جز از طریق زن وارد عرصهی زندگی نمیشود، لذا این زنان هستند که ما را به این دنیای تقابل دوگانه و رنج میآورند.
غیرقابل نامیدن، برتر از همهی نامها[است].
خدا نهایتاً متعالتر از هرچیزی به نام «خدا» است.
اسطورهشناسی نوعی تصعید انگارهی مادر است.
در حماسهها هنگامی که قهرمان به دنیا میآید، غالباً پدرش مرده، یا در جایی دیگر است، و قهرمان باید به جستجوی او برآید.
یافتن پدر درواقع پیداکردن منش و سرنوشت خویش است.
هندیها عقیده دارند منشاء زندگی و انرژی همهی چیزها زمین است.
در هندوستان و اغلب نقاط جهان، رمز رابطهی جنسی، رمزی مقدس است.
خصوصیت بارز مردمانی که گرایشهای امپریالیستی دارند آن است که سعی میکنند خدای محلی خود را به فرزند بزرگ کل کائنات تبدیل نمایند.
[هیچ یک از قدیسان زن نمیتوانست به مقام پاپی برسد.]
پاپ شدن درواقع مقام مهمی نیست. نوعی موقعیت حرفهای است. هیچ یک از پاپها هرگز نتوانستهاند مادر عیسی مسیح شوند.
کبوتر، در حال پرواز، تقریباً نماد جهانی روح، و در مسیحیت نماد روحالقدس است.
مرگ و رستاخیز خدایان در همهجا با ماه ارتباط دارد.
هیچکس تاریخ واقعی ولادت عیسی مسیح را نمیداند، اما گفته میشود که هنگام تحویل زمستان (شب یلدا) بوده. این زمان دقیقاً زمان ولادت خدای نور ایرانی، یعنی میترا، یا خورشید است.
نام هندیِ همهی هستی بودن، برهمن است که اسمی خنثی، و غیرمذکر و غیرمؤنث است.
میتوان گفت مادر، طبیعت خود را متولد میکند و پدر خصلت اجتماعی خود را.
لذا بازگشت به طبیعت قطعاً بار دیگر اصل مادر را مطرح خواهد کرد.
تروبادورها به روانشناسی عشق علاقهی فراوان داشتند. در غرب، آنها نخستین کسانی بودند که عشق را بدانگونه که ما امروز میشناسیم مورد توجه قرار دادند -یعنی عشق همچون رابطهای چهره به چهره.
آگاهی دوستداشتن همسایه به اندازهی خویش است - عشق معنوی است. فرقی نمیکند که همسایه چه کسی باشد.
تروبادورها دلدادگیرا به مثابه عالیترین تجربهی معنوی درک میکردند.
گفته میشود که هنر، تبدیل به احسنکردن چیزها است.
[در قرونوسطی چطور شد که زنان دست بالا را پیدا کردند؟]
چون اگر بخواهید با زنی عشقبازی کنید، او از آغاز نسبت به شما در موضع بهتری قرار دارد. اصطلاح فنی برای آنکه زنی خود را واگذار کند «مرسی» بود. زن «مرحمت» خود را واگذار میکند. دیگر به او بستگی دارد که اجازه دهد فقط سالی یکبار پشت گردنش بوسیده شود، یا خود را به طور کامل تسلیم نماید. این موضوع به ارزیابی او از منش طرف مقابل بستگی دارد.
یونگ میگفت - روح نمیتواند در صلح باشد، مگر آنکه دیگرِ خود را پیدا کند.
لوتر نیز بهعنوان یک تروبادور مسیحی بود. او در مورد کشیش بودن اندیشهی خاص خود را داشت، و این اندیشه، درواقع کلیسای قرونوسطا را از هم پاشاند. کلیسا دیگر هیچگاه کمر راست نکرد.[تروبادور با تحول در اندیشهٔ عشق نظام پیشین را تخریب میکند].
✍🏻 #جوزف_کمبل
📚: #قدرت_اسطوره
جشن پیروزی نور بر تاریکی پیشاپیش خجسته💐☘️
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
@sobhosher
Forwarded from Nahid parpinchi
🪷🪷🪷
پس از یلدا، سحرگاهت همایون
طلوع روشن راهت همایون
رسید اسب زمستان، یالش از برف
نخستین روز دی ماهت همایون...
صبح اولین روز زمستونیتون بخیر
پس از یلدا، سحرگاهت همایون
طلوع روشن راهت همایون
رسید اسب زمستان، یالش از برف
نخستین روز دی ماهت همایون...
صبح اولین روز زمستونیتون بخیر