صبح و شعر
649 subscribers
2.14K photos
281 videos
331 files
3.24K links
ادبیات هست چون جهان برای جان‌های عاصی کافی نیست.🥰😍 🎼🎧📖📚
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
يك #حبه_شعرپارسى با #چاى_انگليسى
☕️
✍🏻: #فردوسی
برگردان: وحيد بيداريان

به امید سروری خردپیشگان نیک‌نهاد و خواری دروغ‌گویان

☘️🕊
@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

*خداوند بهترین یاور ماست*

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 

#شاهنامه

━•··‏​‏​​‏•✦❁✳️❁✦•‏​‏··•​​‏━
مگر پند من سربه سر بشنوی
به گفتار هشیار من بگروی

نخستین کسی کو پی افگند کین
به خون ریختن برنوشت آستین

به خون سیاووش یازید دست
جهانی به بیداد بر کرد پست

به سان سگانش از آن انجمن
ببندی فرستی به نزدیک من

بدان تا فرستم به نزدیک شاه
چه شان سر ستاند چه بخشد کلاه

تو نشنیدی آن داستان بزرگ
که شیر ژیان آورد پیش گرگ

که هر کو به خون کیان دست آخت
زمانه به جز خاک جایش نساخت

دگر هرچ از گنج نزدیک تست
همه دشمن جان تاریک تست

ز اسپان پرمایه و گوهران
ز دیبا و دینار وز افسران

ز ترگ و ز شمشیر و برگستوان
ز خفتان، و از خنجر هندوان

همه آلت لشکر و سیم و زر
فرستی به نزدیک ما سربه سر

به بیداد کز مردمان بستدی
فراز آوریدی ز دست بدی

بدان باز خری مگر جان خویش
از این در کنی زود درمان خویش

چه اندر خور شهریارست از آن
فرستم به نزدیک شاه جهان

ببخشیم دیگر همه بر سپاه
به جای مکافات کرده گناه

✍🏻: #فردوسی


━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
#پند_از_شاهنامه

تو نشنیدی آن داستان بزرگ
که شیر ژیان آورد پیش گرگ

که هر کو به خون #کیان دست آخت
زمانه به جز خاک جایش نساخت

#فردوسی
🖤🌈🕊
@sobhosher
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
باز بوی گل مرا دیوانه کرد

باز عقلم را صبا بیگانه کرد


بازم از سر تازه شد مستی عشق
بس که بلبل ناله مستانه کرد



امیر خسرو دهلوی


درود صبحتون زیبا

@sobhosher
يك #حبه_شعرپارسى با #چاى_انگليسى
☕️
✍🏻: #حمیدرضا_اکبری (#شروه)
برگردان‌: آلا‌ شریفیان

@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

*خداوند بهترین ياور ماست*

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 
#شعرامروز
━•··‏​‏​​‏•✦❁💠❁✦•‏​‏··•​​‏━

پاییز می‌شتابد…

بر شاخه‌های دست‌خوشِ غارت
    تختِ کلاغ‌ها را آماده می‌کنند.
    این‌گونه شهر، طعمۀ پاییز می‌شود
    شهری که زردروییِ دیدارش را
    با سیبِ سرخ و آبیِ آبی‌ها
     با دخترانِ نورَس
     خم‌گشته روی نردۀ مهتابی‌ها
     تعدیل می‌کند.
     شهری که در تلاطمِ دودِ رقیق
     در شست‌وشوی باد
     نمایان است.

     پاییز می‌شتابد

     در راه‌های دیرینش
     زُلفانِ زردِ تاک، می‌آشوبد
    ‌پیشانیِ منازلِ معمارساز را
     بیماروار
     شاخۀ پوسیدۀ انار
     سرمی‌نهد به شانۀ دیوار
   و شاخه‌های دودیِ خرمالو
   غم‌گین‌ترین درخت حیاط است.....

✍🏻: #محمد_علی_سپانلو فراخور گرامی زادروز شاعر تهران پایتخت پیر
مانا یاد و‌نامش💐
سپانلو شهر تهران را چون زنی زیبا و پُرشکیب دیده‌است که هر چه بر سرش می‌آورند باز هم طاقت می‌آورد..


«کاش امروز می‌دید که این زن زیبا همنوا با دیگر خواهران و برادرانش نغمهٔ آزادی سرداده‌است تا شاعرانش دل‌خوش به فردای بهتر، سرودن بتوانند ».

━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁🌸❁✦•‏​‏··•​​‏━

⭕️ #تك_خطى_خاص⭕️

.
چنان که ابر،
گره خورده با گریستنش،
چنان که گل،
همه عمرش مسخّرِ شادی است،
چنان که هستیِ آتش،
اسیر سوختن است،
تمام پویه‌ی انسان
به سوی آزادی است

✍🏻: #محمدرضا_شفیعی_کدکنی

@sobhosher
@Hamdeli_30na

━•··‏​‏​​‏•✦❁🌸❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁🌸❁✦•‏​‏··•​​‏━

⭕️ #تك_خطى_خاص⭕️

عمري ز پی خيال بيهوده شديم
سودی نگرفته زود فرسوده شديم
از جام حيات لب نيالوده هنوز
از تهمت زندگانی آلوده شديم

✍🏻: #رشیدیاسمی فراخور گرامی زادروزش مانا یاد ونامش💐

━•··‏​‏​​‏•✦❁🌸❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁🌸❁✦•‏​‏··•​​‏━

⭕️ #تك_خطى_خاص⭕️


نه غمی می رود و نی هوسی می آید
عجب ای دل که هنوزت نفسی می آید

#شهریار

━•··‏​‏​​‏•✦❁🌸❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ #داستان_شب 😴

📖 هزار و یک شب مجموعه‌ایست از داستان‌های افسانه‌ای قدیمی عربی، ایرانی و هندی به نقل از شهریار پادشاه ایرانی، که راوی آن شهرزاد دختر وزیر است و اکثر ماجراهای آن در بغداد و ایران می‌گذرد.

#هزار_و_یک_شب
🔸 #شب_سی‌سد_بیست_دوم
داستانگو: #ليلا_پراشيده

@sobhosher
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
يك #حبه_شعرپارسى با #چاى_انگليسى
☕️
✍🏻: منسوب به #مولانا (در آثارش نیافتم اگرچه اشتراک مضمون دارد با حکایت پیل در تاریکی دفتر سوم مثنوی).
برگردان: بهروز صفرزاده

@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

*خداوند بهترین یاور ماست*

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 
#نثر_فارسی
━•··‏​‏​​‏•✦❁✳️❁✦•‏​‏··•​​‏━

ابوایوب مرزبانی وزیر منصور خلیفه عباسی بود، خلیفه هرگاه ابوایوب را به نزد خویش می‌خواند حال وزیر دگرگون شده و رنگ از رخسارش می‌پرید و چون از نزد خلیفه بیرون می‌آمد، حالش نیکو می‌شد و رنگ به چهره‌اش باز می‌گشت.

روزی جمعی از نزدیکان به او گفتند: تو که به خلیفه از همه‌ی ما نزدیک‌تر هستی، علت چیست که وقتی به حضورش می‌رسی این چنین تو را ترس و وحشت فرا می‌گیرد!

ابو ایوب گفت: حکایت شما و من همانند داستان خروس و باز است بگذارید برایتان نقل کنم.

«روزی بازی دست آموز رو به خروسی می کند و می‌گوید: تو به راستی موجود بی وفایی هستی آدمیان تو را از کودکی بزرگ می‌کنند و به تو با دست خویش غذا می‌دهند، اما چون بزرگ شدی هر گاه که فرصت کنی از دیوار خانه ی صاحبت بیرون می‌پری و دیگر باز نمی‌گردی، اما مرا که در بزرگسالی از صحرا می‌گیرند و به سختی تربیت می کنند، در هنگام شکار بعد از صید باز به نزدشان باز می‌گردم.

خروس که تا حال با صبر به این سخنان گوش می‌داد گفت: ای رفیق شفیق، اگر تو هم روزی، بازی کباب شده را بر سفره‌ی آدمیان ببینی دیگر به نزدشان باز نمی گشتی، من بسیار خروس بریان دیده‌ام از این رو از ایشان می‌گریزم. »
چون حکایت به اینجا رسید، ابوایوب گفت :من نیز برخلاف شما چون به خلیفه نزدیک هستم می‌دانم وقتی خلیفه عصبانی شود دیگر دوست و دشمن نمی‌شناسد، از این رو در نزد او این چنین با ترس و وحشت حاضر می‌شوم.

📚: کشکول
✍🏻: #شیخ_بهائی

حکومت‌ها به هر نام و اعتبار ازین قربانیان(خروس‌ها) بسیار داشته‌اند مانا نام آن‌کسی که با مردم باشد نه بر مردم .

━··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁🌸❁✦•‏​‏··•​​‏━

#برگ_گل_گلستان_سعدی 🍃🌺


یکی از جمله صالحان به خواب دید پادشاهی را در بهشت و پارسایی در دوزخ.
پرسید که موجب درجات این چیست و سبب *درکات آن که مردم به خلاف این معتقد بودند؟
ندا آمد که این پادشه به ارادت درویشان به بهشت اندر است و این پارسا به تقرب پادشاهان در دوزخ.

*دلقت به چه کار آید و *مسحی و *مرقع
خود را ز عمل‌های نکوهیده بری دار

حاجت به کلاه *برکی داشتنت نیست
درویش صفت باش و کلاه *تتری دار!

✍🏻: #سعــــدی
📚 باب دوم (در اخلاق درویشان)

درکات: طبقه‌های پایین، نشیب‌ها
دلق: لباس پشمینه که درویشان پوشند
مسحی: نوعی از پاپوش که صلحا در پا کنند.
مرقع: پاره پاره
کلاه برکی: کلاهی دراز که زهاد بر سر گیرند از جنس پشم شتر.
کلاه تتری:منسوب به ولایت تتار است از ترکستان که ساکنان آنجا در سابق کافر بودند.

🍃 رفتارو‌کردار نیک با ظاهر کافران بر بدمنشی زاهدان ریایی برتری دارد.🍃

@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ #داستان_شب 😴

📖 هزار و یک شب مجموعه‌ایست از داستان‌های افسانه‌ای قدیمی عربی، ایرانی و هندی به نقل از شهریار پادشاه ایرانی، که راوی آن شهرزاد دختر وزیر است و اکثر ماجراهای آن در بغداد و ایران می‌گذرد.

#هزار_و_یک_شب
🔸 #شب_سی‌سد_بیست_سوم
داستانگو: #ليلا_پراشيده

@sobhosher
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from Nahid parpinchi
دلت به وصل گل ای بلبل صبا خوش باد
که در چمن همه گلبانگ عاشقانه توست
علاج ضعف دل ما به لب حوالت کن
که این مفرح یاقوت در خزانه توست

#حافظ

درود، روزتان به شادی


@sobhosher
يك #حبه_شعرپارسى با #چاى_انگليسى
☕️
✍🏻: #حافظ

برای مهاباد، برای بوکان، برای جوانرود، برای…
برای ایران

@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

*خداوند بهترین ياور ماست*

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 
#شعردیروز

━•··‏​‏​​‏•✦❁💠❁✦•‏​‏··•​​‏━

دل آزاده از طول امل بسیار می پیچد
که مصحف بر خود از شیرازه زنار می‌پیچد

کدامین بی ادب زد حلقه بر در این گلستان را؟
که هر شاخ گلی بر خویشتن چون مار می‌پیچد

حجاب آب و گل گردیده سنگ راه یکتایی
وگرنه رشته تسبیح بر زتار می‌پیچد

به این بی ناخنی چون می خراشم سینه خود را
صدای تیشه فرهاد در کهسار می‌پیچد

نمی دانم چه می ریزد زکلک نامه پردازم
که هر سطری به خود از درد چون طومار می پیچد

ازین بستانسرا با دست خالی می رود بیرون
سبکدستی که بر هر دامنی چون خار می پیچد

به دور چشم او انگشت زنهاری است هرمژگان
که از بیمار بدخو روز و شب غمخوار می پیچد

مخور صائب فریب فضل از عمامه زاهد
که در گنبد ز بی مغزی صدا بسیار می پیچد

✍🏻: #صائب_تبریزی

━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

@sobhosher