صبح و شعر
640 subscribers
2.11K photos
266 videos
324 files
3.15K links
ادبیات هست چون جهان برای جان‌های عاصی کافی نیست.🥰😍 🎼🎧📖📚
ارتباط با ادمین @anahitagirl
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

*خداوند بهترین یاور ماست*

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 
#نثر_فارسی
━•··‏​‏​​‏•✦❁✳️❁✦•‏​‏··•​​‏━

در افسانه‌ها آمده است که ققنوس مرغی است خوش رنگ و خوش آواز، که منقار او سیصد سوراخ دارد و بر کوه بلندی در مقابل باد نشیند، صداهای عجیب از منقار او بر آید.
گفته‌اند که هزار سال عمر کند و چون سال هزارم به سر آید و عمرش به آخر رسد،
هیزم فراوانی گرد آورد و بر بالای آن نشیمن گیرد و سرودن آغاز کند و مست گردد و بال بر هم زند،
بدان گونه که آتشی از بال او بجهد و در هیزم افتد و او در آتش خود بسوزد و از خاکسترش تخمی پدید آید که از آن ققنوس دیگر زاده شود.گفته اند که او را جفت نیست و موسیقی را از آواز او دریافته اند.
بین افسانه ققنوس و سرگذشت ایران تشابهی می‌توان دید.
ایران نیز چون آن مرغ شگفت بی‌همتا، بارها در آتش خود سوخته است و باز از خاکستر خویش زاییده شده.
در این سالها،
من همواره این احساس را داشته ام که ایران بار دیگر یکی از دورانهای زایندگی در مرگ را می گذراند و در میان درد می شکفد.

✍🏻: #محمدعلی_اسلامی_ندوشن

━··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

@sobhosher
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
━•··‏​‏​​‏•✦❁🌸❁✦•‏​‏··•​​‏━

#برگ_گل_گلستان_سعدی 🍃🌺

مردم آزاری را حکایت کنند که سنگی بر سر صالحی زد!
درویش را *مجال انتقام نبود،
سنگ را نگاه همی‌داشت تا زمانی که ملک را بر آن لشکری خشم آمد و در چاه کرد!
درویش اندر آمد و سنگ در سرش کوفت!
گفتا: «تو کیستی و مرا این سنگ چرا زدی؟»
گفت: «من فلانم و این همان سنگست که در فلان تاریخ بر سر من زدی!»
گفت: «*چندین روزگار کجا بودی؟»
گفت: «از *جاهت *اندیشه همی‌کردم، اکنون که در چاهت دیدم فرصت غنیمت دانستم!»

ناسزایی را که بینی بخت یار
عاقلان تسلیم کردند اختیار

چون نداری ناخن درنده تیز
با ددان آن به که کم گیری ستیز

هر که با پولاد بازو پنجه کرد
ساعد مسکین خود را رنجه کرد

باش تا دستش ببندد روزگار
پس به کام دوستان *مغزش بر آر

✍🏻: #سعدی
📚: باب اول: در سیرت پادشاهان
ساز و سخن: #حمیدآقائی
@hamidaghaei

* مجال: توان، فرصت
*چندین روزگار: این‌همه مدت، تا حالا
* جاهت . مقامت.
*اندیشه‌کردن: ترسیدن، احتیاط کردن
*مغزش بر آر: نابودش کن

🍃 در انتقامجویی از ستم‌کار قدرتمند عجله نکن
روزگار او‌را ضعیف می‌کند و فرصت انتقام را به تو می‌دهد 🍃

@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ #داستان_شب 😴

📖 هزار و یک شب مجموعه‌ایست از داستان‌های افسانه‌ای قدیمی عربی، ایرانی و هندی به نقل از شهریار پادشاه ایرانی، که راوی آن شهرزاد دختر وزیر است و اکثر ماجراهای آن در بغداد و ایران می‌گذرد.

#هزار_و_یک_شب
🔸 #شب_دويست_نود_هفتم
داستانگو: #ليلا_پراشيده

@sobhosher
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

*خداوند بهترین ياور ماست*

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 
#شعردیروز

━•··‏​‏​​‏•✦❁💠❁✦•‏​‏··•​​‏━

گر که تأمین شود از دست غم آزادی ما
می رود تا به فلک هلهله شادی ما

ما از آن خانه خرابیم که معمار دو دل
نیست یک لحظه در اندیشه آبادی ما

بسکه جان را به ره عشق تو شیرین دادیم
تیشه خون می خورد از حسرت فرهادی ما

داد از دست جفای تو که با خیره سری
کرد پامال ستم مدفن اجدادی ما

آنچنان شهره به شاگردی عشق تو شدیم
که جنون سر خط زر داد به استادی ما

فرخی داد سخندانی از آن داد که کرد
در غزل بندگی طبع خدادادی ما

✍🏻: #فرخى_يزدى

━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁🌸❁✦•‏​‏··•​​‏━

⭕️ #تك_خطى_خاص⭕️


صفای دل نتوان خواست از محبت دنیا...
که در شمردن زر، دستِ زرشمار سیاه است

#بیدل

━•··‏​‏​​‏•✦❁🌸❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ #داستان_شب 😴

📖 هزار و یک شب مجموعه‌ایست از داستان‌های افسانه‌ای قدیمی عربی، ایرانی و هندی به نقل از شهریار پادشاه ایرانی، که راوی آن شهرزاد دختر وزیر است و اکثر ماجراهای آن در بغداد و ایران می‌گذرد.

#هزار_و_یک_شب
🔸 #شب_دويست_نود_هشتم
داستانگو: #ليلا_پراشيده

@sobhosher
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

*خداوند بهترین یاور ماست*

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 

#يك_برگ_كتاب

━•··‏​‏​​‏•✦❁✳️❁✦•‏​‏··•━

وﻗﺘﯽ ﻣﺼﯿﺒﺘﯽ ﺑﺮای دﯾﮕﺮان ﭘﯿﺶ ﻣﯽآﯾﺪ، ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﺣﺎدﺛﻪی ﮐﻮﭼﮑﯽ ﻣﯽرﺳﺪ ﮐﻪ ﺑﻪ آﺳﺎﻧﯽ ﻣﯽﺗﻮان دفع‌اش ﮐﺮد و ﺑﺮ آن ﭼﯿﺮه ﺷﺪ؛
اﻣﺎ وﻗﺘﯽ ﺑﺮای ﺧﻮدﻣﺎن ﭘﯿﺶ ﻣﯽآﯾﺪ، ﺧﻮد را ﺑﻪ ﺗﻤﺎﻣﯽ تنها اﺣﺴﺎس ﻣﯽﮐﻨﯿﻢ،
ﺗﺠﺮﺑﻪای ﺳﺮﮔﯿﺠﻪآور اﺳﺖ ﮐﻪ از عهده‌ی هیچ ﺗﺨﯿﻠﯽ ﺑﺮﻧﻤﯽآﯾﺪ.

زیرکانه‌ترین راه برای تسلط بر هر جامعه‌ایی تحقیر و محدود کردن زنان آن جامعه است زیرا زنان اسیر هرگز قادر نخواهند بود انسان‌هایی آگاه و آزادی‌خواه پرورش دهند .

✍🏻 #سیمون_دوبووار
📚: بانوی در هم شکسته

📎فایل pdf کتاب را در صبح و شعر بخوانید👇🏻👇🏻
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

✋🏼درود و ادب ، #اردی_بهشت امشاسپند «اَشا‌وَهیشتا»،
بهترین راستی
پاک و سامان یافته
شیوه‌ی برگزیده ایرانیان
هرچیز و هرکسی در جای درست و شایسته خود
#هنجارهستی #ترازو_و_همسنگی

🥀گل #مرزنگوش ،نماد اردیبهشت ایزد است.

━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ #داستان_شب 😴

📖 هزار و یک شب مجموعه‌ایست از داستان‌های افسانه‌ای قدیمی عربی، ایرانی و هندی به نقل از شهریار پادشاه ایرانی، که راوی آن شهرزاد دختر وزیر است و اکثر ماجراهای آن در بغداد و ایران می‌گذرد.

#هزار_و_یک_شب
🔸 #شب_دويست_نود_نهم
داستانگو: #ليلا_پراشيده

@sobhosher
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
برآ، اے آفتاب
      اے توشه‌ے امید!

برآ، اے خوشه‌ے خورشید!
تو جوشان چشمه‌ای
                من تشنه‌‌اے بے تاب،

برآ، سر ریز ڪن،
                تا جان شود سیراب...

سياوش_كسرایی

درودیاران پگاهتان به نیکی


🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀


@sobhosher
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
〰️🔅🔅〰️
🔍 #راز_واژه

درود
🔅#دروغ ، #دروج در اوستا، همان است كه در فارسی امروزين به دروغ تبديل شده است و مانند كليدواژگان بنيادينِ ديگرِ دوران مهمِ ميان زرتشت تا داريوش از ديرپاترين واژگانِ باقيمانده در زبان فارسی نيز هست. اين واژه به همراه كلماتی مانند بوم، شادی، مردم و مينو، از كهن‌ترين واژگانی هستند كه با دلالتی كمابيش پايدار در طول سه هزاره به بقای خود ادامه داده­‌اند و بنابراين، در كل زبان‌های انسانی، استثنايی محسوب می‌شوند.
#دروج، واژه­ايست اوستايی كه به همين شكل در ساير زبان‌های ايرانی شرقی نيز رواج داشته است. ريشه­ی اصلی آن در زبانِ پيش‌هندواروپايی، dhrougho بوده كه از آن اسمِ dhrugh به معنای آسيب، زيان و «پيامدِ زيان‌بارِ رفتاری ارادی» ساخته شده است.

اين بنِ اوليه در زبان‌های آريايی به اشكالی كمابيش يكسان دگرديسی يافته است. در اوستايی، اسم دروج و درَگوئَه agOard (draoga) را داشته‌ايم كه در متون گاهانی به خوبی حفظ شده است. همين واژه در پارسی باستان كه به اوستايی بسيار نزديک است، دوروج/ دوروغ (duruj) و دْرَئوگَه (drauga) تبديل شده و اسم «دروخش» از آن ساخته می‌شده است. در هر دوی اين زبان‌ها، دروغ به معنايی شبيه به امروز با سخن و كلام پيوند داشته و حرفِ نادرست و گمراه‌كننده را نشان می‌داده است.و به معنای آسيبِ ناشی از بدخواهی و نيتِ بد نيز وجود داشته است.

در زبان‌های اروپايی شمالی نيز بقايای اين واژه با دلالتی ايرانی باقی مانده است. چنانكه حتی امروز نيز در آلمانی، فعل trugen به معنای فريب‌دادن را داريم.

ادامه دارد…

✍🏻: #شروین_وکیلی
📚: دروغ در ایران باستان

در واپسين روز هفته برای كشف راز واژگان همراه ما باشيد 💐

@sobhosher
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
يك #حبه_شعرپارسى با #چاى_انگليسى
☕️
✍🏻: #فردوسی
برگردان: وحيد بيداريان

@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

*خداوند بهترین یاور ماست*

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 

#شاهنامه

━•··‏​‏​​‏•✦❁✳️❁✦•‏​‏··•​​‏━

چنان بد که ضحاک را روز و شب
به نام فریدون گشادی دو لب

بدان برزبالا ز بیم نشیب
شد از آفریدون دلش پرنهیب

چنان بد که یک روز بر تخت عاج
نهاده به سربر ز پیروزه تاج

ز هر کشوری مهتران را بخواست
که در پادشایی کند پشت راست

از آن پس چنین گفت با موبدان
که ای پرهنر ناموربخردان

مرا در نهانی یکی دشمن ست
که بر بخردان این سخن روشن ست

ندارم همی دشمن خود خوار
بترسم همی از بد روزگار

همی زین فزون بایدم لشگری
هم از مردم و هم ز دیو و پری
 
 بباید برین بود هم داستان
که من ناشکیبم بدین داستان
 
 یکی محضر اکنون بباید نبشت
که جز تخم نیکی سپهبد نکشت
 
 نگوید سخن جز همه راستی
نخواهد بداد اندرون کاستی
 
ز بیم سپهبد همه راستان
بدان کار گشتند همداستان
 
دران محضر اژدها ناگزیر
گواهی نوشتند برنا و پیر
 
 
هم آنگه یکایک ز درگاه شاه
برآمد خروشیدن دادخواه

✍🏻: #فردوسی

پ.نوشت: تاريخ تكرار نمى‌شود اما سرنگونی بيدادگران مکرر است.
 
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

@sobhosher