━•··•✦❁💟❁✦•··•━
*خداوند بهترین یاور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#مشاهير
━•··•✦❁✳️❁✦•··•━
من سپیده صبح همیشه بیدارم!
تلاش می کنم و دست بر نمی دارم
اگر چه خسته و دلمرده گشته پندارم
مرا چه غم اگر از خفتگان خبر نرسد
که من سپیده ی صبح همیشه بیدارم
چو خار را به صفای ثبات ما بستند
گمان مبر که چو خارا، ز تیشه بیزارم
من آن نیم که ز نیمه، ز راه برگردم
چنان روم که غزلخوان شوی به دیدارم
مجیز شیخ نگفتیم و عکس خود نشدم
چرا که از خط تمکین شیخ بیزارم
اگر هزار شویم وهزار پاره شود
حدیث ناله ی عشق و نفیر بیمارم
سکوت چرخ زمان را به دل نمی گیرم
که میوه داد سکوت از سکوت پُربارم
به نور خاک فروغ و به تربت حافظ
قسم، که در وطن ام خفته آخر کارم!
مرا به یاد بیاور اگر ندیدی باز
که من کلام نحیفی ز باغ گفتارم
ولی صلابت ایران تمام عشق من است
و بر صلابت ایران، تنیده گلزارم
اگر ز دیده جدا شد، ز دل جدا نشود
کجا شود وطنی کو دل است و دلدارم
خوشا به حال رفیقان که خفته در وطن اند
که خاک تربت شان می وزد به کردارم
✍🏻: #فریدون_فرخزاد فراخور گرامی زادروزش 💐
او از نوجوانی به سرودن شعر علاقه داشت و در سال ۱۹۶۴ نخستین مجموعه شعرش را با عنوان «فصل دیگر» انتشار داد که تحسین بعضی منتقدان معروف را برانگیخت. شاعر معروف آلمان «یوهانس بوبروفسکی» نیز پیشگفتاری برای «فصل دیگر» نوشت و جایزه ادبی شعر برلین را گرفت.
آثار او در ردیف ده شاعر و نویسنده سال چاپ شد. «فصل دیگر» در ردیف آثار گوته و شیللر قرار گرفت. شعر وی که درباره برلین بود نیز جایزه ادبیات برلین را گرفت.
او که چند سالی عضو آکادمی ادبیات جوانان مونیخ بود، درسال ۱۹۶۶ به رادیوتلویزیون این شهر نیز راه پیدا کرده. در رادیو سلسله برنامههایی همراه با طنز و توأم با موسیقی خاورمیانه از جمله ایران تهیه میکرد و در تلویزیون مجموعه فیلم رنگی خیابانهای آلپ را ساخت.
او در ۱۹۶۷ روی موزیک محلی (فولکلور) ایران، موزیک مدرن ساخت و با این موزیک به فستیوال موزیک اینسبورگ اتریش راه یافت که جایزه اول را هم دریافت کرد. در همان سال امتحان دانشگاه را هم داد و در رشته حقوق سیاسی با درجه دکترا (Ph.D) فارغالتحصیل شد. وی به زبانهای آلمانی، انگلیسی و فرانسوی هم سخن میگفت.
او در بازگشت به ایران با ابتکار چندین برنامه تلویزیونی، از جمله برنامه موفق «میخک نقرهای» تعداد زیادی از هنرمندان را به مردم معرفی کرد.
پس از انقلاب در اروپا کنسرتهای زیادی در شهرهای گوناگون برگزار کرد و همچنین به مدت چهارسال، برنامههای رادیویی «سلام همسایهها» را که برای ایران پخش میشد، تهیه میکرد. آخرین کتاب شعر فرخزاد به نام «من از مردن خستهام» بود.
━•··•✦❁💟❁✦•··•—
@sobhosher
*خداوند بهترین یاور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#مشاهير
━•··•✦❁✳️❁✦•··•━
من سپیده صبح همیشه بیدارم!
تلاش می کنم و دست بر نمی دارم
اگر چه خسته و دلمرده گشته پندارم
مرا چه غم اگر از خفتگان خبر نرسد
که من سپیده ی صبح همیشه بیدارم
چو خار را به صفای ثبات ما بستند
گمان مبر که چو خارا، ز تیشه بیزارم
من آن نیم که ز نیمه، ز راه برگردم
چنان روم که غزلخوان شوی به دیدارم
مجیز شیخ نگفتیم و عکس خود نشدم
چرا که از خط تمکین شیخ بیزارم
اگر هزار شویم وهزار پاره شود
حدیث ناله ی عشق و نفیر بیمارم
سکوت چرخ زمان را به دل نمی گیرم
که میوه داد سکوت از سکوت پُربارم
به نور خاک فروغ و به تربت حافظ
قسم، که در وطن ام خفته آخر کارم!
مرا به یاد بیاور اگر ندیدی باز
که من کلام نحیفی ز باغ گفتارم
ولی صلابت ایران تمام عشق من است
و بر صلابت ایران، تنیده گلزارم
اگر ز دیده جدا شد، ز دل جدا نشود
کجا شود وطنی کو دل است و دلدارم
خوشا به حال رفیقان که خفته در وطن اند
که خاک تربت شان می وزد به کردارم
✍🏻: #فریدون_فرخزاد فراخور گرامی زادروزش 💐
او از نوجوانی به سرودن شعر علاقه داشت و در سال ۱۹۶۴ نخستین مجموعه شعرش را با عنوان «فصل دیگر» انتشار داد که تحسین بعضی منتقدان معروف را برانگیخت. شاعر معروف آلمان «یوهانس بوبروفسکی» نیز پیشگفتاری برای «فصل دیگر» نوشت و جایزه ادبی شعر برلین را گرفت.
آثار او در ردیف ده شاعر و نویسنده سال چاپ شد. «فصل دیگر» در ردیف آثار گوته و شیللر قرار گرفت. شعر وی که درباره برلین بود نیز جایزه ادبیات برلین را گرفت.
او که چند سالی عضو آکادمی ادبیات جوانان مونیخ بود، درسال ۱۹۶۶ به رادیوتلویزیون این شهر نیز راه پیدا کرده. در رادیو سلسله برنامههایی همراه با طنز و توأم با موسیقی خاورمیانه از جمله ایران تهیه میکرد و در تلویزیون مجموعه فیلم رنگی خیابانهای آلپ را ساخت.
او در ۱۹۶۷ روی موزیک محلی (فولکلور) ایران، موزیک مدرن ساخت و با این موزیک به فستیوال موزیک اینسبورگ اتریش راه یافت که جایزه اول را هم دریافت کرد. در همان سال امتحان دانشگاه را هم داد و در رشته حقوق سیاسی با درجه دکترا (Ph.D) فارغالتحصیل شد. وی به زبانهای آلمانی، انگلیسی و فرانسوی هم سخن میگفت.
او در بازگشت به ایران با ابتکار چندین برنامه تلویزیونی، از جمله برنامه موفق «میخک نقرهای» تعداد زیادی از هنرمندان را به مردم معرفی کرد.
پس از انقلاب در اروپا کنسرتهای زیادی در شهرهای گوناگون برگزار کرد و همچنین به مدت چهارسال، برنامههای رادیویی «سلام همسایهها» را که برای ایران پخش میشد، تهیه میکرد. آخرین کتاب شعر فرخزاد به نام «من از مردن خستهام» بود.
━•··•✦❁💟❁✦•··•—
@sobhosher
يك #حبه_شعرپارسى با #چاى_انگليسى
☕️
✍🏻: #فردوسی
برگردان: وحيد بيداريان
جشن مهرگان خجسته و فرخنده ✨💫💥
@sobhosher
☕️
✍🏻: #فردوسی
برگردان: وحيد بيداريان
جشن مهرگان خجسته و فرخنده ✨💫💥
@sobhosher
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
*خداوند بهترین یاور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#شاهنامه
━•··•✦❁✳️❁✦•··•━
فریدون چو شد بر جهان کامگار،
ندانست جز خویشتن شهریار!
زمانه بیاندوه گشت از بدی،
گرفتند هرکس، ره بخردی؛
دل از داوریها بپرداختند،
بدآیین، یکی جشن نو ساختند،
پرستیدن مهرگان دین اوست،
تنآسانی و خوردن آیین اوست!
«شادی» و «پرهیز ار رنج تن»، در آیین مهر جایگاهی بنیادین دارد.
✍🏻: #فردوسی
#مهرگان، که بعد از نوروز دومین جشن مهم ایرانیان بود، هر ساله در ابتدای پاییز برگزار میشد. در واقع، در تقویم اوستایی، سال به دو فصل تابستان بزرگ و زمستان بزرگ تقسیم میشد؛ که نوروز جشن آغاز فصل تابستان بزرگ و شروع گرما و مهرگان، جشن آغاز زمستان بزرگ و شروع سرما، به شمار میرفته است. مهرگان به دو جشن تقسیم میشد؛ مهرگان کوچک که در ۱۶ مهر برگزار میشد و متعلق به خواص بود و مهرگان بزرگ که در ۲۱ مهر برای عوام برگزار میشد.
عدهای واقع شدن روز مهر در ماه همنامش را دلیل جشن گرفتن آن دانستهاند. دلیل دیگری که به این جشن مهرگان میگویند و بیشتر معتبر است، قیام کاوه آهنگر و پیروزی بر ضحاک و به پادشاهی نشستن فریدون است.
اشعار شاعران دیگر💫
#رودکی
ملكا جشن مهرگان آمد
جشن شاهان و خسروان آمد
#منوچهری
مهرگان آمد، در باز گشاییدش
اندر آرید و تواضع بنماییدش
تا وقت مهرگان همه گیتی چو زر بود
از آب تیر ماهی و از باد مهرگان
#خاقانی
من سپهرم کز بهار باغ، شب گم کردهام
روز نور آیین، ترنج مهرگان آوردهام
#فرخی سیستانی
به گشاد مهرگان در اقبال بر جهان
ذفرخنده باد بر ملک شرق مهرگان
مهرگان آمد و سیمرغ بجنبید از جای
تا کجا پر زند امسال و کجا دارد رأی
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
@sobhosher
*خداوند بهترین یاور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#شاهنامه
━•··•✦❁✳️❁✦•··•━
فریدون چو شد بر جهان کامگار،
ندانست جز خویشتن شهریار!
زمانه بیاندوه گشت از بدی،
گرفتند هرکس، ره بخردی؛
دل از داوریها بپرداختند،
بدآیین، یکی جشن نو ساختند،
پرستیدن مهرگان دین اوست،
تنآسانی و خوردن آیین اوست!
«شادی» و «پرهیز ار رنج تن»، در آیین مهر جایگاهی بنیادین دارد.
✍🏻: #فردوسی
#مهرگان، که بعد از نوروز دومین جشن مهم ایرانیان بود، هر ساله در ابتدای پاییز برگزار میشد. در واقع، در تقویم اوستایی، سال به دو فصل تابستان بزرگ و زمستان بزرگ تقسیم میشد؛ که نوروز جشن آغاز فصل تابستان بزرگ و شروع گرما و مهرگان، جشن آغاز زمستان بزرگ و شروع سرما، به شمار میرفته است. مهرگان به دو جشن تقسیم میشد؛ مهرگان کوچک که در ۱۶ مهر برگزار میشد و متعلق به خواص بود و مهرگان بزرگ که در ۲۱ مهر برای عوام برگزار میشد.
عدهای واقع شدن روز مهر در ماه همنامش را دلیل جشن گرفتن آن دانستهاند. دلیل دیگری که به این جشن مهرگان میگویند و بیشتر معتبر است، قیام کاوه آهنگر و پیروزی بر ضحاک و به پادشاهی نشستن فریدون است.
اشعار شاعران دیگر💫
#رودکی
ملكا جشن مهرگان آمد
جشن شاهان و خسروان آمد
#منوچهری
مهرگان آمد، در باز گشاییدش
اندر آرید و تواضع بنماییدش
تا وقت مهرگان همه گیتی چو زر بود
از آب تیر ماهی و از باد مهرگان
#خاقانی
من سپهرم کز بهار باغ، شب گم کردهام
روز نور آیین، ترنج مهرگان آوردهام
#فرخی سیستانی
به گشاد مهرگان در اقبال بر جهان
ذفرخنده باد بر ملک شرق مهرگان
مهرگان آمد و سیمرغ بجنبید از جای
تا کجا پر زند امسال و کجا دارد رأی
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
@sobhosher
Forwarded from Nahid parpinchi
سیصد گل سرخ، یک گل نصرانی
ما را ز سرِ بریده میترسانی
ما گر ز سرِ بریده میترسیدیم
در محفل عاشقان نمیرقصیدیم
؟؟؟
درود روزتان به نیکی
@sobhosher
ما را ز سرِ بریده میترسانی
ما گر ز سرِ بریده میترسیدیم
در محفل عاشقان نمیرقصیدیم
؟؟؟
درود روزتان به نیکی
@sobhosher
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
*خداوند بهترین ياور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#شعرامروز
━•··•✦❁💠❁✦•··•━
تو مپندار که در فکر تنم
نگران سرطان وطنم
او که بیمار شود ما همه نیز
من که بیمار شوم ، یک بدنم
وطنم از تن من خسته تر است
درک کن درد مرا از سُخنم
به تو سوگند که از غُصّه خویش
لحظه ای پیش تو من دم نزنم
من از آن یوسف گمگشته خویش
مالک بوی خوش پیرهنم
کی برون آید از این چاه وطن؟
کاش روزی که در او زنده منم !
غرب در راحت و من در صددِ
آب در هاون خود کوفتنم
من شفا می طلبم بهر وطن
نه شفای بدن خویشتنم
هرکجا جان مرا یار گزید
جسمم اما بِگُزیند وطنم
وپس از من بگذارید کمی
خاک ایران به میان کفن ام
گرچه بی شعله و بی دود رَوم
عشق تایید کند سوختنم
شعلۀ شهر فرو خفت ولی
من پی شعله بر افروختنم.
✍🏻: #مجتبی_کاشانی
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
@sobhosher
*خداوند بهترین ياور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#شعرامروز
━•··•✦❁💠❁✦•··•━
تو مپندار که در فکر تنم
نگران سرطان وطنم
او که بیمار شود ما همه نیز
من که بیمار شوم ، یک بدنم
وطنم از تن من خسته تر است
درک کن درد مرا از سُخنم
به تو سوگند که از غُصّه خویش
لحظه ای پیش تو من دم نزنم
من از آن یوسف گمگشته خویش
مالک بوی خوش پیرهنم
کی برون آید از این چاه وطن؟
کاش روزی که در او زنده منم !
غرب در راحت و من در صددِ
آب در هاون خود کوفتنم
من شفا می طلبم بهر وطن
نه شفای بدن خویشتنم
هرکجا جان مرا یار گزید
جسمم اما بِگُزیند وطنم
وپس از من بگذارید کمی
خاک ایران به میان کفن ام
گرچه بی شعله و بی دود رَوم
عشق تایید کند سوختنم
شعلۀ شهر فرو خفت ولی
من پی شعله بر افروختنم.
✍🏻: #مجتبی_کاشانی
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
@sobhosher
━•··•✦❁🌸❁✦•··•━
⭕️ #تك_خطى_خاص⭕️
من از سلاله درختانم
تنفس هوای مانده
ملولم میکند.
#فردغ_فرخزاد
━•··•✦❁🌸❁✦•··•━
@sobhosher
⭕️ #تك_خطى_خاص⭕️
من از سلاله درختانم
تنفس هوای مانده
ملولم میکند.
#فردغ_فرخزاد
━•··•✦❁🌸❁✦•··•━
@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
#داستان_شب 😴
📖 هزار و یک شب مجموعهایست از داستانهای افسانهای قدیمی عربی، ایرانی و هندی به نقل از شهریار پادشاه ایرانی، که راوی آن شهرزاد دختر وزیر است و اکثر ماجراهای آن در بغداد و ایران میگذرد.
#هزار_و_یک_شب
🔸 #شب_دويست_نود_یک
داستانگو: #ليلا_پراشيده
@sobhosher
📖 هزار و یک شب مجموعهایست از داستانهای افسانهای قدیمی عربی، ایرانی و هندی به نقل از شهریار پادشاه ایرانی، که راوی آن شهرزاد دختر وزیر است و اکثر ماجراهای آن در بغداد و ایران میگذرد.
#هزار_و_یک_شب
🔸 #شب_دويست_نود_یک
داستانگو: #ليلا_پراشيده
@sobhosher
Telegram
attach 📎
از گل فروش، لاله رُخی، لاله میخرید
میگفت: بی تبسمِ گل، خانه بیصفاست
گفتم: صفای خانه، کفایت نمیکند
باید صفای روح یابی، که کیمیاست
خوب است، ای کسی که به گلزارِ زندگی
روی تو همچو لاله، صفابخش و دلرباست
روح تو نیز چون رخِ تو با صفا بُوَد
تا بنگری که خانهی تو خانهی خداست
؟
درود، روزتان به نیکی
@sobhosher
میگفت: بی تبسمِ گل، خانه بیصفاست
گفتم: صفای خانه، کفایت نمیکند
باید صفای روح یابی، که کیمیاست
خوب است، ای کسی که به گلزارِ زندگی
روی تو همچو لاله، صفابخش و دلرباست
روح تو نیز چون رخِ تو با صفا بُوَد
تا بنگری که خانهی تو خانهی خداست
؟
درود، روزتان به نیکی
@sobhosher
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
*خداوند بهترین یاور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#نثر_فارسی
━•··•✦❁✳️❁✦•··•━
در حايی خوانده بود که تمام اتفاقات عالم به هم مربوط است خواسته بود در این باره اظهار فضل کند اما بهش مجال حرف زدن نداده بودند.
ولیکن، برای یک بار در زندگی حرفش درست بود و آنها که سر میز شام گرمِ خوردن بودند نفهمیدند که چه نخهای نازکی از هر کلمه، از هر خوردنیِ آنی ، از هر حادثهی جزئی، آویزان است وچهگونه این رشتهها مثل الیاف رنگین فرشی کیهانی در هم تنبدهاند.
✍🏻: #گلی_ترفی فراخور گرامی زادروزش💐
📚 جایی دیگر
━··•✦❁💟❁✦•··•━
✋🏼درود و ادب ، پیروز و فرخ روز
#دین_ایزد؛ بینش درونی و وژدان🌺🍃
به صلحِ بشر ، هر کسی رنج بُرد
سِرشک از گلِ چشمِ گیتی سِتُرد
نریزد نه اشک و نه خون ، بر زمین
به فرمانِ دین و به آیینِ کین
🖌#داتیس_مهرابیان
💐 گل #سدبرگ نماد دین ایزد است.
━··•✦❁💟❁✦•··•━
@sobhosher
*خداوند بهترین یاور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#نثر_فارسی
━•··•✦❁✳️❁✦•··•━
در حايی خوانده بود که تمام اتفاقات عالم به هم مربوط است خواسته بود در این باره اظهار فضل کند اما بهش مجال حرف زدن نداده بودند.
ولیکن، برای یک بار در زندگی حرفش درست بود و آنها که سر میز شام گرمِ خوردن بودند نفهمیدند که چه نخهای نازکی از هر کلمه، از هر خوردنیِ آنی ، از هر حادثهی جزئی، آویزان است وچهگونه این رشتهها مثل الیاف رنگین فرشی کیهانی در هم تنبدهاند.
✍🏻: #گلی_ترفی فراخور گرامی زادروزش💐
📚 جایی دیگر
━··•✦❁💟❁✦•··•━
✋🏼درود و ادب ، پیروز و فرخ روز
#دین_ایزد؛ بینش درونی و وژدان🌺🍃
به صلحِ بشر ، هر کسی رنج بُرد
سِرشک از گلِ چشمِ گیتی سِتُرد
نریزد نه اشک و نه خون ، بر زمین
به فرمانِ دین و به آیینِ کین
🖌#داتیس_مهرابیان
💐 گل #سدبرگ نماد دین ایزد است.
━··•✦❁💟❁✦•··•━
@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
#داستان_شب 😴
📖 هزار و یک شب مجموعهایست از داستانهای افسانهای قدیمی عربی، ایرانی و هندی به نقل از شهریار پادشاه ایرانی، که راوی آن شهرزاد دختر وزیر است و اکثر ماجراهای آن در بغداد و ایران میگذرد.
#هزار_و_یک_شب
🔸 #شب_دويست_نود_دو
داستانگو: #ليلا_پراشيده
@sobhosher
📖 هزار و یک شب مجموعهایست از داستانهای افسانهای قدیمی عربی، ایرانی و هندی به نقل از شهریار پادشاه ایرانی، که راوی آن شهرزاد دختر وزیر است و اکثر ماجراهای آن در بغداد و ایران میگذرد.
#هزار_و_یک_شب
🔸 #شب_دويست_نود_دو
داستانگو: #ليلا_پراشيده
@sobhosher
Telegram
attach 📎
🍃
گر بوزد باد صبح
از طرف کوی دوست
جان بنَهَم در رهش
عطر گُلست عطر اوست
_راحم_تبریزی
درود صبحتون زیبا
@sobhosher
گر بوزد باد صبح
از طرف کوی دوست
جان بنَهَم در رهش
عطر گُلست عطر اوست
_راحم_تبریزی
درود صبحتون زیبا
@sobhosher