Forwarded from اتچ بات
━•··•✦❁☀️❁✦•··•━
🌞 #طلوع در #شاهنامه
🔅🔅🔅🔅🔅🔆🔅🔅🔅🔅🔅
چو خورشید تابنده بگشاد راز
به هر جای بنمود چهر از فراز
#فردوسی
🎤: #مریم_رضوی
🎼: رخس باد
بداهه نوازى تنبور #سهراب_پور_ناظری
دودک : #روبیک_آروتزیان
🔅🔅🔅🔅🔅🔆🔅🔅🔅🔅🔅
@sobhosher
🌞 #طلوع در #شاهنامه
🔅🔅🔅🔅🔅🔆🔅🔅🔅🔅🔅
چو خورشید تابنده بگشاد راز
به هر جای بنمود چهر از فراز
#فردوسی
🎤: #مریم_رضوی
🎼: رخس باد
بداهه نوازى تنبور #سهراب_پور_ناظری
دودک : #روبیک_آروتزیان
🔅🔅🔅🔅🔅🔆🔅🔅🔅🔅🔅
@sobhosher
Telegram
attach 📎
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
*خداوند بهترین یاور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#شاهنامه
━•··•✦❁✳️❁✦•··•━
بفرمود تا نوذر آمدش پیش؛
ورا پندها داد از اندازه بیش
که این تخت شاهی فسون است و باد
بر او جاودان دل نباید نهاد.
مرا بر صدو بیست شد سالیان؛
به رنج و به سختی ببستم میان.
بسی شادی و کامِ دل راندم؛
به رزم اندرون، دشمنان ماندم.
به فرٌ فریدون ببستم میان؛
به پندش ،مرا سود شد هر زیان.
بجستم زِ سلم و زِ تور سِتُرگ،
همان کینِ ایرج نیای بزرگ.
جهان ویژه کردم زِ پتیاره ها؛
بسی شهر کردم، بسی باره ها.
چنانم که گویی ندیدم جهان؛
شمارِ گذشته شد اندر نِهان.
نیرزد همی زندگانی به مرگ؛
درختی که زهر آورد بار و برگ.
از آن پس که بردم بسی درد و رنج؛
سپردم تو را تخت شاهیٌ و گنج
✍🏻: #فردوسی
اندرز (وصیت) کردن منوچهر نوذر را
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
✋🏼
درود و ادب، #امروز فرخ روز #اَمُرداد امشاسپند،
بی مرگی و جاودانگی سهم شادمانگیهاتان💐🙏🏻🌸
روز #امرداد مژده دان بدان
که جهان شدبه طبع باز جوان
#مسعودسعد
🌀
#گل چَمبک(زنبق ) #نماد امرداد است.
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
@sobhosher
*خداوند بهترین یاور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#شاهنامه
━•··•✦❁✳️❁✦•··•━
بفرمود تا نوذر آمدش پیش؛
ورا پندها داد از اندازه بیش
که این تخت شاهی فسون است و باد
بر او جاودان دل نباید نهاد.
مرا بر صدو بیست شد سالیان؛
به رنج و به سختی ببستم میان.
بسی شادی و کامِ دل راندم؛
به رزم اندرون، دشمنان ماندم.
به فرٌ فریدون ببستم میان؛
به پندش ،مرا سود شد هر زیان.
بجستم زِ سلم و زِ تور سِتُرگ،
همان کینِ ایرج نیای بزرگ.
جهان ویژه کردم زِ پتیاره ها؛
بسی شهر کردم، بسی باره ها.
چنانم که گویی ندیدم جهان؛
شمارِ گذشته شد اندر نِهان.
نیرزد همی زندگانی به مرگ؛
درختی که زهر آورد بار و برگ.
از آن پس که بردم بسی درد و رنج؛
سپردم تو را تخت شاهیٌ و گنج
✍🏻: #فردوسی
اندرز (وصیت) کردن منوچهر نوذر را
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
✋🏼
درود و ادب، #امروز فرخ روز #اَمُرداد امشاسپند،
بی مرگی و جاودانگی سهم شادمانگیهاتان💐🙏🏻🌸
روز #امرداد مژده دان بدان
که جهان شدبه طبع باز جوان
#مسعودسعد
🌀
#گل چَمبک(زنبق ) #نماد امرداد است.
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
#داستان_شب 😴
📖 هزار و یک شب مجموعهایست از داستانهای افسانهای قدیمی عربی، ایرانی و هندی به نقل از شهریار پادشاه ایرانی، که راوی آن شهرزاد دختر وزیر است و اکثر ماجراهای آن در بغداد و ایران میگذرد.
#هزار_و_یک_شب
🔸 #شب_دویست_بیست_پنجم
داستانگو: #ليلا_پراشيده
@sobhosher
📖 هزار و یک شب مجموعهایست از داستانهای افسانهای قدیمی عربی، ایرانی و هندی به نقل از شهریار پادشاه ایرانی، که راوی آن شهرزاد دختر وزیر است و اکثر ماجراهای آن در بغداد و ایران میگذرد.
#هزار_و_یک_شب
🔸 #شب_دویست_بیست_پنجم
داستانگو: #ليلا_پراشيده
@sobhosher
Telegram
attach 📎
#دكلمه_هام
وقتی با آیینه گفت و گو میکنم
اقلیم نازک پردهها تاریک میشود
و بوی غلیظ نارنج
از آخرین پنجرهی خانه عزم سفر میکند
وقتی با آیینه گفت و گو میکنم
سرزمین کوچک گلدانها
اشتیاق به احوال بیابان دارد
و ابرهای آبستن از عبور خورشید
سوی ملیح بادها را فراموش میکنند
محبوب من!
وقتی از اندوه شبانه با آیینه میگویم
آرامِ جهان به آشوب میرسد
انگار اساس آفرینش بر طراوت قلب توست
✍🏻: #محمدصالح_هاشمیان
🎤: #مریم_رضوی
@Ranjeroshan
@sobhosher
وقتی با آیینه گفت و گو میکنم
اقلیم نازک پردهها تاریک میشود
و بوی غلیظ نارنج
از آخرین پنجرهی خانه عزم سفر میکند
وقتی با آیینه گفت و گو میکنم
سرزمین کوچک گلدانها
اشتیاق به احوال بیابان دارد
و ابرهای آبستن از عبور خورشید
سوی ملیح بادها را فراموش میکنند
محبوب من!
وقتی از اندوه شبانه با آیینه میگویم
آرامِ جهان به آشوب میرسد
انگار اساس آفرینش بر طراوت قلب توست
✍🏻: #محمدصالح_هاشمیان
🎤: #مریم_رضوی
@Ranjeroshan
@sobhosher
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
*خداوند بهترین ياور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#شعرامروز
━•··•✦❁💠❁✦•··•━
می خواهم به آسمان تو برگردم
آن جا که شاعران
هیچ نسبتی با ما ندارند
حتی همین عاشق کلاغ زده
که فکر می کند
غول کوچکی است
که باید برای خودش بیابان بسازد
شعر شعر شعر شعر
شاعر هم که باشی
چیزی به دنیا اضافه نمیشود
سر از این جمهوری بردار
از دست افلاطون کاری ساخته نیست
با همین حرف ها زمین را فرسودهایم
یکی دو جین اشراق فرستادم
برای شاعری
که از دهانش حباب میآید
این دیوارها دیگر نفس نمیکشند
باز هم بگو
از صفری که به قلاب من افتاده
چه فرق میکند
کودکان شعر مرده میمیرند
باد هم
سایه های سوخته را با خود نمیبرند.
✍🏻: #سریاداودی_حموله
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
✋🏼درود و ادب ،فرخنده روز #دی_به_آذر با آرامش و نیایش 💐🌸☘️
روز دی است خیز و بیار ای نگار مِی
ای ترک، مِی بیار كه تركی گرفت دی
#مسعودسعد
گل #بادرنگ_بویه #نماد دی به آذر است.
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
@sobhosher
*خداوند بهترین ياور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#شعرامروز
━•··•✦❁💠❁✦•··•━
می خواهم به آسمان تو برگردم
آن جا که شاعران
هیچ نسبتی با ما ندارند
حتی همین عاشق کلاغ زده
که فکر می کند
غول کوچکی است
که باید برای خودش بیابان بسازد
شعر شعر شعر شعر
شاعر هم که باشی
چیزی به دنیا اضافه نمیشود
سر از این جمهوری بردار
از دست افلاطون کاری ساخته نیست
با همین حرف ها زمین را فرسودهایم
یکی دو جین اشراق فرستادم
برای شاعری
که از دهانش حباب میآید
این دیوارها دیگر نفس نمیکشند
باز هم بگو
از صفری که به قلاب من افتاده
چه فرق میکند
کودکان شعر مرده میمیرند
باد هم
سایه های سوخته را با خود نمیبرند.
✍🏻: #سریاداودی_حموله
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
✋🏼درود و ادب ،فرخنده روز #دی_به_آذر با آرامش و نیایش 💐🌸☘️
روز دی است خیز و بیار ای نگار مِی
ای ترک، مِی بیار كه تركی گرفت دی
#مسعودسعد
گل #بادرنگ_بویه #نماد دی به آذر است.
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
@sobhosher
━•··•✦❁🌸❁✦•··•━
⭕️ #تك_خطى_خاص⭕️
دوستت دارم ای خیال لطیف
دوستت دارم ای امید محال
#فروغ_فرخزاد
━•··•✦❁🌸❁✦•··•━
@sobhosher
⭕️ #تك_خطى_خاص⭕️
دوستت دارم ای خیال لطیف
دوستت دارم ای امید محال
#فروغ_فرخزاد
━•··•✦❁🌸❁✦•··•━
@sobhosher
━•··•✦❁🌸❁✦•··•━
⭕️ #تك_خطى_خاص⭕️
پنجه درپنجه های دیوِ شب،بیا
از دستِ خالی و،سرِ بی خودمان نترس
#شهریارقاسمی
━•··•✦❁🌸❁✦•··•━
@sobhosher
⭕️ #تك_خطى_خاص⭕️
پنجه درپنجه های دیوِ شب،بیا
از دستِ خالی و،سرِ بی خودمان نترس
#شهریارقاسمی
━•··•✦❁🌸❁✦•··•━
@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
#داستان_شب 😴
📖 هزار و یک شب مجموعهایست از داستانهای افسانهای قدیمی عربی، ایرانی و هندی به نقل از شهریار پادشاه ایرانی، که راوی آن شهرزاد دختر وزیر است و اکثر ماجراهای آن در بغداد و ایران میگذرد.
#هزار_و_یک_شب
🔸 #شب_دویست_بیست_ششم
داستانگو: #ليلا_پراشيده
@sobhosher
📖 هزار و یک شب مجموعهایست از داستانهای افسانهای قدیمی عربی، ایرانی و هندی به نقل از شهریار پادشاه ایرانی، که راوی آن شهرزاد دختر وزیر است و اکثر ماجراهای آن در بغداد و ایران میگذرد.
#هزار_و_یک_شب
🔸 #شب_دویست_بیست_ششم
داستانگو: #ليلا_پراشيده
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from Nahid parpinchi
صبح از پس کوه روی بنمود ای دوست
خوش باش و بدان که بودنی بود ای دوست
هر سیم که داری به زیان آر که عمر
چون درگذرد نداردت سود ای دوست
#عطار
درود روزتان به شادی
@sobhosher
خوش باش و بدان که بودنی بود ای دوست
هر سیم که داری به زیان آر که عمر
چون درگذرد نداردت سود ای دوست
#عطار
درود روزتان به شادی
@sobhosher
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
*خداوند بهترین یاور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#نثر_فارسى
━•··•✦❁✳️❁✦•··•━
باد آمد و بوی عنبر آورد
بادام شکوفه بر سر آورد
نامه نامی که نافه مشک تر و نسخه خط دلبر بود، در بهترین وقتی و خوش ترین وجهی رسید و ساحت خاطر را رشک باغ بهشت و موسم اردی بهشت ساخت. مهجور مشتاق را حالتی غریب پدید آمد که جان در گلشن عشرت داشت و دل در آتش حسرت. گاه از دیدن خط مکتوب منتعش؛ و گاه از ندیدن روی مطلوب مشتعل.
یارب این آتش که در جان من است
سرد کن آن سان که کردی بر خلیل
بلی، رسیدن این قاصد و رساندن این کاغذ، بعد از عهد بعید و قطع امید فرجی بعد از شدت و فرحی بعد از محنت بود، وخاطر پریشان را با همه آشفتگی چندان شاد و شکفتگی داد که نعوذ الله اگر شمه از این معنی بآسمان رسد و فکر انتقام کند خدا میداند از آن عهد و زمان که دست جفای آسمان بقطع رشته وصل پرداخته و ما را از یک دیگر جدا ساخته، یکدم از عمر خود شمارم و نفسی بکام دل برآرم. هرگز ندیده بودم مگر امروز که نگاشته کلک سامی رسید و سر الکتابات نصف الملاقات ظاهر شد.
باده خاک آلودمان مجنون کند
صاف اگر باشد ندانم چون کند
جائی که دیدن چند سطر و خواندن چند حرف بدینسان مایة حیات و پیرایه نشاط شود، نمیدانم دیدن یار مهربان و بوسیدن آن دست و بنان چه خواهد کرد؟
وصلت صنما بهشت دلکش باشد
هجران تو دوزخی پر آتش باشد
ما در خور دوزخیم یارب هر کو
در خورد بهشت است بر او خوش باشد
حاشا و کلا، استغفرالله ربی و اتوب الیه. هرگز خوش نباشد و تا قیامت دلکش نباشد، مگر من نه آن بودم که بر مرغ جان و تخم چشم خود رشک ها داشتم که چرا آن بر لب دیوار است و این محروم دیدار. حالا از کجا این قدر حوصله و طاقت بهم رساندم که: میخورند حریفان و من نظاره کنم.
بخدا بعد از این این طور تاب و توانائی ندارم و این قدر صبر وشکیبائی در قدرت من نیست.
تا قوت صبر بود کردم
اکنون چکنم اگر نباشد
این جا قبول حیرت است، بل که هنگام رشک و غیرت. سایه خود را در کوی یار رخصت بار نتواند داد، اکنون همه را در میان میبینم و خود را در کنار.
مپندار که باز ملتزم صبر و قرار باشم لا والله.
تا چشم من از روی تو مهجور بود
روزم همه همچون شب دیجور بود
اکنون که من از روی تو یارب دورم
هر کس که برویت نگرد کور بود
والسلام
…
📚: #منشآت
✍🏻: #قائم_مقام_فراهانی
━··•✦❁💟❁✦•··•━
✋🏼درود و ادب، فرخنده روز #ایزدآذر فروزان با آتش خرد🔥
ای خرامنده سرو تابان ماه
روز آذر می چو آذر خواه
شادمان كن مرا به مِی كه جهان
شادمان شد به فر دولت شاه
#مسعودسعد
گل #آفتاب_گردان🌻 #نماد آذر ایزد است
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
@sobhosher
*خداوند بهترین یاور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#نثر_فارسى
━•··•✦❁✳️❁✦•··•━
باد آمد و بوی عنبر آورد
بادام شکوفه بر سر آورد
نامه نامی که نافه مشک تر و نسخه خط دلبر بود، در بهترین وقتی و خوش ترین وجهی رسید و ساحت خاطر را رشک باغ بهشت و موسم اردی بهشت ساخت. مهجور مشتاق را حالتی غریب پدید آمد که جان در گلشن عشرت داشت و دل در آتش حسرت. گاه از دیدن خط مکتوب منتعش؛ و گاه از ندیدن روی مطلوب مشتعل.
یارب این آتش که در جان من است
سرد کن آن سان که کردی بر خلیل
بلی، رسیدن این قاصد و رساندن این کاغذ، بعد از عهد بعید و قطع امید فرجی بعد از شدت و فرحی بعد از محنت بود، وخاطر پریشان را با همه آشفتگی چندان شاد و شکفتگی داد که نعوذ الله اگر شمه از این معنی بآسمان رسد و فکر انتقام کند خدا میداند از آن عهد و زمان که دست جفای آسمان بقطع رشته وصل پرداخته و ما را از یک دیگر جدا ساخته، یکدم از عمر خود شمارم و نفسی بکام دل برآرم. هرگز ندیده بودم مگر امروز که نگاشته کلک سامی رسید و سر الکتابات نصف الملاقات ظاهر شد.
باده خاک آلودمان مجنون کند
صاف اگر باشد ندانم چون کند
جائی که دیدن چند سطر و خواندن چند حرف بدینسان مایة حیات و پیرایه نشاط شود، نمیدانم دیدن یار مهربان و بوسیدن آن دست و بنان چه خواهد کرد؟
وصلت صنما بهشت دلکش باشد
هجران تو دوزخی پر آتش باشد
ما در خور دوزخیم یارب هر کو
در خورد بهشت است بر او خوش باشد
حاشا و کلا، استغفرالله ربی و اتوب الیه. هرگز خوش نباشد و تا قیامت دلکش نباشد، مگر من نه آن بودم که بر مرغ جان و تخم چشم خود رشک ها داشتم که چرا آن بر لب دیوار است و این محروم دیدار. حالا از کجا این قدر حوصله و طاقت بهم رساندم که: میخورند حریفان و من نظاره کنم.
بخدا بعد از این این طور تاب و توانائی ندارم و این قدر صبر وشکیبائی در قدرت من نیست.
تا قوت صبر بود کردم
اکنون چکنم اگر نباشد
این جا قبول حیرت است، بل که هنگام رشک و غیرت. سایه خود را در کوی یار رخصت بار نتواند داد، اکنون همه را در میان میبینم و خود را در کنار.
مپندار که باز ملتزم صبر و قرار باشم لا والله.
تا چشم من از روی تو مهجور بود
روزم همه همچون شب دیجور بود
اکنون که من از روی تو یارب دورم
هر کس که برویت نگرد کور بود
والسلام
…
📚: #منشآت
✍🏻: #قائم_مقام_فراهانی
━··•✦❁💟❁✦•··•━
✋🏼درود و ادب، فرخنده روز #ایزدآذر فروزان با آتش خرد🔥
ای خرامنده سرو تابان ماه
روز آذر می چو آذر خواه
شادمان كن مرا به مِی كه جهان
شادمان شد به فر دولت شاه
#مسعودسعد
گل #آفتاب_گردان🌻 #نماد آذر ایزد است
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
@sobhosher
━•··•✦❁🌸❁✦•··•━
#برگ_گل_گلستان_سعدی 🍃🌺
مَلِک زادهای گنج فراوان از پدر میراث یافت دست کرم بر گشاد و داد سخاوت بداد و نعمت بی دریغ بر سپاه و رعیت بریخت.
نیاساید مشام از طبله* عود
بر آتش نه که چون عنبر ببوید
بزرگی بایدت بخشندگی کن
که دانه تا نیفشانی نروید
یکی از جُلسای* بی تدبیر نصیحتش آغاز کرد که ملوک پیشین مر این نعمت را به سعی اندوختهاند و برای مصلحتی نهاده دست از این حرکت کوتاه کن که واقعهها در پیش است و دشمنان از پس، نباید که وقت حاجت فرو مانی.
اگر گنجی کنی بر عامیان بخش
رسد هر کدخدایی را برنجی
چرا نستانی از هر یک جوی سیم
که گرد آید تو را هر وقت گنجی
مَلِک روی از این سخن به هم آورد و مر او را زجر فرمود و گفت مرا خداوند تعالی مالک این مملکت گردانیده است تا بخورم و ببخشم نه پاسبان که نگاه دارم.
قارون هلاک شد که چهل خانه گنج داشت
نوشیروان نمرد که نام نکو گذاشت.
✍🏻: #سعدی
📚: باب اول (در سیرت پادشاهان)
*طبله:صندوقچه
*جلسا: جمع جليس، همنشینان
🍃 بخشندگی برتر از ثروتاندوزی است🍃
@sobhosher
#برگ_گل_گلستان_سعدی 🍃🌺
مَلِک زادهای گنج فراوان از پدر میراث یافت دست کرم بر گشاد و داد سخاوت بداد و نعمت بی دریغ بر سپاه و رعیت بریخت.
نیاساید مشام از طبله* عود
بر آتش نه که چون عنبر ببوید
بزرگی بایدت بخشندگی کن
که دانه تا نیفشانی نروید
یکی از جُلسای* بی تدبیر نصیحتش آغاز کرد که ملوک پیشین مر این نعمت را به سعی اندوختهاند و برای مصلحتی نهاده دست از این حرکت کوتاه کن که واقعهها در پیش است و دشمنان از پس، نباید که وقت حاجت فرو مانی.
اگر گنجی کنی بر عامیان بخش
رسد هر کدخدایی را برنجی
چرا نستانی از هر یک جوی سیم
که گرد آید تو را هر وقت گنجی
مَلِک روی از این سخن به هم آورد و مر او را زجر فرمود و گفت مرا خداوند تعالی مالک این مملکت گردانیده است تا بخورم و ببخشم نه پاسبان که نگاه دارم.
قارون هلاک شد که چهل خانه گنج داشت
نوشیروان نمرد که نام نکو گذاشت.
✍🏻: #سعدی
📚: باب اول (در سیرت پادشاهان)
*طبله:صندوقچه
*جلسا: جمع جليس، همنشینان
🍃 بخشندگی برتر از ثروتاندوزی است🍃
@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
#داستان_شب 😴
📖 هزار و یک شب مجموعهایست از داستانهای افسانهای قدیمی عربی، ایرانی و هندی به نقل از شهریار پادشاه ایرانی، که راوی آن شهرزاد دختر وزیر است و اکثر ماجراهای آن در بغداد و ایران میگذرد.
#هزار_و_یک_شب
🔸 #شب_دویست_بیست_هفتم
داستانگو: #ليلا_پراشيده
@sobhosher
📖 هزار و یک شب مجموعهایست از داستانهای افسانهای قدیمی عربی، ایرانی و هندی به نقل از شهریار پادشاه ایرانی، که راوی آن شهرزاد دختر وزیر است و اکثر ماجراهای آن در بغداد و ایران میگذرد.
#هزار_و_یک_شب
🔸 #شب_دویست_بیست_هفتم
داستانگو: #ليلا_پراشيده
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from Nahid parpinchi
آن صبح سعادتها چون نورفشان آید
آن گاه خروس جان در بانگ و فغان آید
مسکین دل آواره آن گمشده یک باره
چون بشنود این چاره خوش رقص کنان آید
مولانا
درود صبحتون زیبا
@sobhosher
آن گاه خروس جان در بانگ و فغان آید
مسکین دل آواره آن گمشده یک باره
چون بشنود این چاره خوش رقص کنان آید
مولانا
درود صبحتون زیبا
@sobhosher