Forwarded from Nahid parpinchi
حافظا چون غم و
شادیِ جهان در گذر است
بهتر آن است که
من خاطرِ خود خوش دارم
سلام صبح بهاری تون بخیر
@sobhosher
شادیِ جهان در گذر است
بهتر آن است که
من خاطرِ خود خوش دارم
سلام صبح بهاری تون بخیر
@sobhosher
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
*خداوند بهترین ياور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#شعرجهان
━•··•✦❁💠❁✦•··•━
«هرآنچه بود گذشت»
سال ها پیش بود
همان وقت ها که تاریکی
خیلی زود بر زمین می نشست
همان روز ها که باران
نم نم می بارید
همان وقت های
بازگشت از مدرسه، از کار
که در خانه ها چراغ روشن می شد
سال ها پیش بود
همان لبخندهایی
که در سر راه به اطرافیان مان می زدیم
فصل ها
حرف کسی را
گوش نمی کردند
روزهایی که
همانند کودکان از معنای زمان بی خبر بودیم
سال ها پیش بود
همان وقت های دوستی
که بازی های کودکانه مان
هنوز به پایان نرسیده بود
همان روزها که
پای هیچ توهینی در میان نبود
و ما هنوز
خیانتی نکرده بودیم
سال ها پیش بود
همان روزها که ترانه ها
اینقدر دردناک نبودند
روزهایی که از جوانی مان
مست و سرخوش بودیم
هنوز با همگان آشتی بودیم
هنوز کسی نمرده بود
سال ها پیش بود
کنون ماه آرام و ستاره ها
کهنه شده اند
و خاطرات
دیگر همانند آسمان
از بالای سرمان گذر نمی کنند
هر آنچه بود، گذشت
قلب من، شب را خاموش کن
شب ها هم چنان جوانی ام
کهنه و قدیمی شده اند
اکنون دیگر ، وقت بیداری ست...
✍🏻: #مورات_هان_مونگان
نویسنده و شاعر ترک
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
✋🏼درود و ادب ، بهاری روزتان زیبا🌸☘️
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
@sobhosher
*خداوند بهترین ياور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#شعرجهان
━•··•✦❁💠❁✦•··•━
«هرآنچه بود گذشت»
سال ها پیش بود
همان وقت ها که تاریکی
خیلی زود بر زمین می نشست
همان روز ها که باران
نم نم می بارید
همان وقت های
بازگشت از مدرسه، از کار
که در خانه ها چراغ روشن می شد
سال ها پیش بود
همان لبخندهایی
که در سر راه به اطرافیان مان می زدیم
فصل ها
حرف کسی را
گوش نمی کردند
روزهایی که
همانند کودکان از معنای زمان بی خبر بودیم
سال ها پیش بود
همان وقت های دوستی
که بازی های کودکانه مان
هنوز به پایان نرسیده بود
همان روزها که
پای هیچ توهینی در میان نبود
و ما هنوز
خیانتی نکرده بودیم
سال ها پیش بود
همان روزها که ترانه ها
اینقدر دردناک نبودند
روزهایی که از جوانی مان
مست و سرخوش بودیم
هنوز با همگان آشتی بودیم
هنوز کسی نمرده بود
سال ها پیش بود
کنون ماه آرام و ستاره ها
کهنه شده اند
و خاطرات
دیگر همانند آسمان
از بالای سرمان گذر نمی کنند
هر آنچه بود، گذشت
قلب من، شب را خاموش کن
شب ها هم چنان جوانی ام
کهنه و قدیمی شده اند
اکنون دیگر ، وقت بیداری ست...
✍🏻: #مورات_هان_مونگان
نویسنده و شاعر ترک
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
✋🏼درود و ادب ، بهاری روزتان زیبا🌸☘️
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
@sobhosher
😉#پنجشنبه ها و #طنازى_ادبى
🔹زاهدی در مجلسی میگفت: آیا ماه رمضان از ما خشنود رفت یا نه؟
ظریفی گفت: بلی خُشنود رفت.
زاهد گفت: از کجا میگویی؟
گفت: از آنجا که اگر ناخشنود روَد سال دیگر باز نیاید.
📚: لطائف الطوایف
✍🏻: #فخرالدين_على_صفى
@sobhosher
🔹زاهدی در مجلسی میگفت: آیا ماه رمضان از ما خشنود رفت یا نه؟
ظریفی گفت: بلی خُشنود رفت.
زاهد گفت: از کجا میگویی؟
گفت: از آنجا که اگر ناخشنود روَد سال دیگر باز نیاید.
📚: لطائف الطوایف
✍🏻: #فخرالدين_على_صفى
@sobhosher
✴️ هر شب يك پرسش❓
املای کدام کلمه غلط است؟ @sobhosher
املای کدام کلمه غلط است؟ @sobhosher
Anonymous Quiz
9%
خشنود
45%
دمغ
34%
لشگر
13%
آییننامه
Forwarded from اتچ بات
#موسيقى_خوب_بشنويم🎼🎶🎵🌸☘️
#شعر_خوب_بخوانیم
فلک از من چه میخواهی؟ جوانم!
اگر یار مرا دیدی به خلوت
بگو ای بیوفای بیمروت
گریبانی که از دست تو چاک است
نخواهم دوخت تا روز قیامت
جلالالدین وفا نبود فلک را
غنیمت میشمارم این دمک را
اجل آخر نخواهد داد مهلت
پری و آدمی، جن و ملک را
خدایا داد از این دل داد از این دل
که مو یک دم نگشتم شاد از این دل
به سازم خنجری نیشش ز پولاد
زنم بر دیده تا دل گردد آزاد
فلک از من چه میخواهی؟ جوانم!
زدی زنجیر در پای روانم
زدی زنجیر و رحم تو نیامد
در ایام جوانی سوخته جانم
نوازندگی دوتار و آواى : استاد #عثمان_محمدپرست بزرگمردی بیمثال
روحش شاد و یاد و نامش تا ابد جاوید🙏🏻☘️
بزن #عثمان که غمها بی شماره
به انگشتان تو دل چاره داره
بزن عثمان که جان را در نوردی
به تارت تار و پودم را دوباره
#ه_حکیمان
@sobhosher
#شعر_خوب_بخوانیم
فلک از من چه میخواهی؟ جوانم!
اگر یار مرا دیدی به خلوت
بگو ای بیوفای بیمروت
گریبانی که از دست تو چاک است
نخواهم دوخت تا روز قیامت
جلالالدین وفا نبود فلک را
غنیمت میشمارم این دمک را
اجل آخر نخواهد داد مهلت
پری و آدمی، جن و ملک را
خدایا داد از این دل داد از این دل
که مو یک دم نگشتم شاد از این دل
به سازم خنجری نیشش ز پولاد
زنم بر دیده تا دل گردد آزاد
فلک از من چه میخواهی؟ جوانم!
زدی زنجیر در پای روانم
زدی زنجیر و رحم تو نیامد
در ایام جوانی سوخته جانم
نوازندگی دوتار و آواى : استاد #عثمان_محمدپرست بزرگمردی بیمثال
روحش شاد و یاد و نامش تا ابد جاوید🙏🏻☘️
بزن #عثمان که غمها بی شماره
به انگشتان تو دل چاره داره
بزن عثمان که جان را در نوردی
به تارت تار و پودم را دوباره
#ه_حکیمان
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
#داستان_شب 😴
📖 هزار و یک شب مجموعهایست از داستانهای افسانهای قدیمی عربی، ایرانی و هندی به نقل از شهریار پادشاه ایرانی، که راوی آن شهرزاد دختر وزیر است و اکثر ماجراهای آن در بغداد و ایران میگذرد.
#هزار_و_یک_شب
🔸 #شب_صد_نود_یک
داستانگو: #ليلا_پراشيده
@sobhosher
📖 هزار و یک شب مجموعهایست از داستانهای افسانهای قدیمی عربی، ایرانی و هندی به نقل از شهریار پادشاه ایرانی، که راوی آن شهرزاد دختر وزیر است و اکثر ماجراهای آن در بغداد و ایران میگذرد.
#هزار_و_یک_شب
🔸 #شب_صد_نود_یک
داستانگو: #ليلا_پراشيده
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from Nahid parpinchi
ای دل اثر صبح گه شام که دید
یک عاشق صادق نکونام که دید
فریاد همی زنی که من سوختهام
فریاد مکن سوختهای خام که دید
مولانا🌹
درود روزتان به شادی
@sobhosher
یک عاشق صادق نکونام که دید
فریاد همی زنی که من سوختهام
فریاد مکن سوختهای خام که دید
مولانا🌹
درود روزتان به شادی
@sobhosher
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
*خداوند بهترین یاور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#مشاهير
━•··•✦❁✳️❁✦•··•━
خاندان من از البسهی سیاه وحشت داشتند
بر طناب رخت ما همیشه البسهی سفید
آویخته بود
اما تو را هنگامی که با لباس سياه به خانهی ما آمدی پذیرفتند
مادرم حتی به تو گیلاسهای سرخ تعارف کرد
گفته بودی: بگذار کبوتران بخرامند
گیلاسهای سرخ پیر شوند
اسبان سیاه در آفتاب پاییزی
سفید شوند
که خاندان من تو را بپذیرند
کبوتران سفید به خانهی ما آمدند
گیلاسهای سفید، پیر شدند
سفید شدند
اسبان سیاه سفید شدند
خاندان من یکی پس از دیگری مردند
در آستانهی در
چمدانهای فرسوده را که انبوه از
لباسهای سیاه بود
به من سپردی و
گفتی: من مسافرم
✍🏻: #احمدرضا_احمدی شاعر و نقاش فراخور گرامی زادروزش💐
بنیانگذار سبک موج نو در دهه ۱۳۴۰، در شعر معاصر ایران است که در نیمهٔ دوم این دهه، موج نو تبدیل به یک حرکت مدرنیستی در فرهنگ ایرانی شد و در داستان، نمایشنامه، تئاتر، سینما و نقاشی تأثیر کرد.
او در سال ۱۳۷۸ برندهٔ جایزه شعر خبرنگاران، تندیس مداد پرنده و در سال ۱۳۸۵ به عنوان شاعر برگزیده، پنجمین دوره اهدای جایزه شعر بیژن جلالی انتخاب شد و در سال ۱۳۸۸ نامزد دریافت جایزه هانس کریستین اندرسن شد.
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
✋🏼درود و ادب ، روزتان دلكش و ناب💐
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
@sobhosher
*خداوند بهترین یاور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#مشاهير
━•··•✦❁✳️❁✦•··•━
خاندان من از البسهی سیاه وحشت داشتند
بر طناب رخت ما همیشه البسهی سفید
آویخته بود
اما تو را هنگامی که با لباس سياه به خانهی ما آمدی پذیرفتند
مادرم حتی به تو گیلاسهای سرخ تعارف کرد
گفته بودی: بگذار کبوتران بخرامند
گیلاسهای سرخ پیر شوند
اسبان سیاه در آفتاب پاییزی
سفید شوند
که خاندان من تو را بپذیرند
کبوتران سفید به خانهی ما آمدند
گیلاسهای سفید، پیر شدند
سفید شدند
اسبان سیاه سفید شدند
خاندان من یکی پس از دیگری مردند
در آستانهی در
چمدانهای فرسوده را که انبوه از
لباسهای سیاه بود
به من سپردی و
گفتی: من مسافرم
✍🏻: #احمدرضا_احمدی شاعر و نقاش فراخور گرامی زادروزش💐
بنیانگذار سبک موج نو در دهه ۱۳۴۰، در شعر معاصر ایران است که در نیمهٔ دوم این دهه، موج نو تبدیل به یک حرکت مدرنیستی در فرهنگ ایرانی شد و در داستان، نمایشنامه، تئاتر، سینما و نقاشی تأثیر کرد.
او در سال ۱۳۷۸ برندهٔ جایزه شعر خبرنگاران، تندیس مداد پرنده و در سال ۱۳۸۵ به عنوان شاعر برگزیده، پنجمین دوره اهدای جایزه شعر بیژن جلالی انتخاب شد و در سال ۱۳۸۸ نامزد دریافت جایزه هانس کریستین اندرسن شد.
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
✋🏼درود و ادب ، روزتان دلكش و ناب💐
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
@sobhosher
〰️🔅✅🔅〰️
🔍 #راز_واژه
درود
🔅واژۀ « #داوطلب» از دو جزء تشکیل شدهاست:
داو (نوبتِ بازی)
طلب (از طلبیدن)
در بازیِ تختهنرد، هریک از دو حریف به نوبت بازی میکنند. این نوبتِ بازی را در قدیم «داو» مینامیدند.
وقتی کسی داو میخواست/ میطلبید، از حریفِ خود میخواست به او اجازه بدهد از نوبتش استفاده کند.
چنین کسی «داوطلب» بود.
بعدها «داوطلب» به معنیِ کسی شد که به میل و ارادۀ خود کاری انجام میدهد.
✍🏻: بهروز صفرزاده
در واپسين روز هفته برای كشف رازِ واژهها همراه ما باشيد 💐
@sobhosher
🔍 #راز_واژه
درود
🔅واژۀ « #داوطلب» از دو جزء تشکیل شدهاست:
داو (نوبتِ بازی)
طلب (از طلبیدن)
در بازیِ تختهنرد، هریک از دو حریف به نوبت بازی میکنند. این نوبتِ بازی را در قدیم «داو» مینامیدند.
وقتی کسی داو میخواست/ میطلبید، از حریفِ خود میخواست به او اجازه بدهد از نوبتش استفاده کند.
چنین کسی «داوطلب» بود.
بعدها «داوطلب» به معنیِ کسی شد که به میل و ارادۀ خود کاری انجام میدهد.
✍🏻: بهروز صفرزاده
در واپسين روز هفته برای كشف رازِ واژهها همراه ما باشيد 💐
@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
#داستان_شب 😴
📖 هزار و یک شب مجموعهایست از داستانهای افسانهای قدیمی عربی، ایرانی و هندی به نقل از شهریار پادشاه ایرانی، که راوی آن شهرزاد دختر وزیر است و اکثر ماجراهای آن در بغداد و ایران میگذرد.
#هزار_و_یک_شب
🔸 #شب_صد_نود_دو
داستانگو: #ليلا_پراشيده
@sobhosher
📖 هزار و یک شب مجموعهایست از داستانهای افسانهای قدیمی عربی، ایرانی و هندی به نقل از شهریار پادشاه ایرانی، که راوی آن شهرزاد دختر وزیر است و اکثر ماجراهای آن در بغداد و ایران میگذرد.
#هزار_و_یک_شب
🔸 #شب_صد_نود_دو
داستانگو: #ليلا_پراشيده
@sobhosher
Telegram
attach 📎
طلوع در شاهنامه
@sobhosher
━•··•✦❁☀️❁✦•··•━
🌞 #طلوع در #شاهنامه
🔅🔅🔅🔅🔅🔆🔅🔅🔅🔅🔅
🎤: #مریم_رضوی
🎼: رخس باد
بداهه نوازى تنبور #سهراب_پور_ناظری
دودک : #روبیک_آروتزیان
🔅🔅🔅🔅🔅🔆🔅🔅🔅🔅🔅
صبحتان شادمانه
━•··•✦❁☀️❁✦•··•━
@sobhosher
🌞 #طلوع در #شاهنامه
🔅🔅🔅🔅🔅🔆🔅🔅🔅🔅🔅
🎤: #مریم_رضوی
🎼: رخس باد
بداهه نوازى تنبور #سهراب_پور_ناظری
دودک : #روبیک_آروتزیان
🔅🔅🔅🔅🔅🔆🔅🔅🔅🔅🔅
صبحتان شادمانه
━•··•✦❁☀️❁✦•··•━
@sobhosher
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
*خداوند بهترین یاور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#شاهنامه
━•··•✦❁✳️❁✦•··•━
بدار و بپوش و بیارای مهر
نگه کن بدین گردگردان سپهر
ازو شادمانی و زو در نهیب
زمانی فرازست و روزی نشیب
سخن هرچ گفتم به مادر بگوی
نبیند همانا مرانیز روی
درودش ده ازما و بسیار پند
بدان تا نباشد به گیتی نژند
گراز من بد آگاهی آرد کسی
مباش اندرین کار غمگین بسی
چنان دان که اندر سرای سپنج
کسی کو نهد گنج با دست رنج
چوگاه آیدش زین جهان بگذرد
از آن رنج او دیگری برخورد
همیشه به یزدان پرستان گرای
بپرداز دل زین سپنجی سرای
که آمد به تنگ اندرون روزگار
نبیند مرا زین سپس شهریار
تو با هر که از دودهٔ ما بود
اگر پیر اگر مرد برنا بود
همه پیش یزدان نیایش کنید
شب تیره او را ستایش کنید
بکوشید و بخشنده باشید نیز
ز خوردن به فردا ممانید چیز
✍🏻: #فردوسی
پادشاهی یزدگرد
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
✋🏼
درود و ادب، روزتان زیبا🙏🏻💐
🌀
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
@sobhosher
*خداوند بهترین یاور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#شاهنامه
━•··•✦❁✳️❁✦•··•━
بدار و بپوش و بیارای مهر
نگه کن بدین گردگردان سپهر
ازو شادمانی و زو در نهیب
زمانی فرازست و روزی نشیب
سخن هرچ گفتم به مادر بگوی
نبیند همانا مرانیز روی
درودش ده ازما و بسیار پند
بدان تا نباشد به گیتی نژند
گراز من بد آگاهی آرد کسی
مباش اندرین کار غمگین بسی
چنان دان که اندر سرای سپنج
کسی کو نهد گنج با دست رنج
چوگاه آیدش زین جهان بگذرد
از آن رنج او دیگری برخورد
همیشه به یزدان پرستان گرای
بپرداز دل زین سپنجی سرای
که آمد به تنگ اندرون روزگار
نبیند مرا زین سپس شهریار
تو با هر که از دودهٔ ما بود
اگر پیر اگر مرد برنا بود
همه پیش یزدان نیایش کنید
شب تیره او را ستایش کنید
بکوشید و بخشنده باشید نیز
ز خوردن به فردا ممانید چیز
✍🏻: #فردوسی
پادشاهی یزدگرد
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
✋🏼
درود و ادب، روزتان زیبا🙏🏻💐
🌀
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
@sobhosher
✴️ هر شب يك پرسش❓
املاى كدام كلمه غلط است؟
@sobhosher
املاى كدام كلمه غلط است؟
@sobhosher
Anonymous Quiz
19%
ضیق وقت
4%
هول شدن
5%
هل دادن
72%
انظباط
Forwarded from اتچ بات
#موسيقى_خوب_بشنويم🎼🎶🎵🌸☘️
#شعر_خوب_بخوانیم
"سرنوشت "
سرنوشت را باید از سر نوشت
شاید اینبار کمی بهتر نوشت
عاشقی را غرق در باور نوشت
غصه هارا قصه ای دیگر نوشت
از کجا این باور آمد که گفت
گر رود سر بر نگردد سرنوشت
گل بکاریم از دل گِل گُل برآریم
در زمستان در بهاران زیر باران
گل بکاریم گر بخواهیم گر نخواهیم
از کجا این باور آمد که گفت
گر رود سر بر نگردد سرنوشت
گر تو روزی راز این بازی بدانی
نکته رمزش بخوانی
لحظه های زندگی چون موج دریاست
گرچه سرد و سخت زیباست
موج این دریا از سر گذشتن
بال خود را باز تر کن
همچو حافظ و پاکوبان
لشکر غم را بسوزان
در فلک سقفی نمانده
این زمانه پر بزن تا بیکرانه
🎤: #همایون_شجریان فراخور گرامی زادروزش💐
🎼: #انوشیروان_روحانی
تنظیم: #رضا_روحانی
#بیات_اصفهان
@sobhosher
#شعر_خوب_بخوانیم
"سرنوشت "
سرنوشت را باید از سر نوشت
شاید اینبار کمی بهتر نوشت
عاشقی را غرق در باور نوشت
غصه هارا قصه ای دیگر نوشت
از کجا این باور آمد که گفت
گر رود سر بر نگردد سرنوشت
گل بکاریم از دل گِل گُل برآریم
در زمستان در بهاران زیر باران
گل بکاریم گر بخواهیم گر نخواهیم
از کجا این باور آمد که گفت
گر رود سر بر نگردد سرنوشت
گر تو روزی راز این بازی بدانی
نکته رمزش بخوانی
لحظه های زندگی چون موج دریاست
گرچه سرد و سخت زیباست
موج این دریا از سر گذشتن
بال خود را باز تر کن
همچو حافظ و پاکوبان
لشکر غم را بسوزان
در فلک سقفی نمانده
این زمانه پر بزن تا بیکرانه
🎤: #همایون_شجریان فراخور گرامی زادروزش💐
🎼: #انوشیروان_روحانی
تنظیم: #رضا_روحانی
#بیات_اصفهان
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
#داستان_شب 😴
📖 هزار و یک شب مجموعهایست از داستانهای افسانهای قدیمی عربی، ایرانی و هندی به نقل از شهریار پادشاه ایرانی، که راوی آن شهرزاد دختر وزیر است و اکثر ماجراهای آن در بغداد و ایران میگذرد.
#هزار_و_یک_شب
🔸 #شب_صد_نود_سه
داستانگو: #ليلا_پراشيده
@sobhosher
📖 هزار و یک شب مجموعهایست از داستانهای افسانهای قدیمی عربی، ایرانی و هندی به نقل از شهریار پادشاه ایرانی، که راوی آن شهرزاد دختر وزیر است و اکثر ماجراهای آن در بغداد و ایران میگذرد.
#هزار_و_یک_شب
🔸 #شب_صد_نود_سه
داستانگو: #ليلا_پراشيده
@sobhosher
Telegram
attach 📎