Forwarded from اتچ بات
#داستان_شب 😴
📖 هزار و یک شب مجموعهایست از داستانهای افسانهای قدیمی عربی، ایرانی و هندی به نقل از شهریار پادشاه ایرانی، که راوی آن شهرزاد دختر وزیر است و اکثر ماجراهای آن در بغداد و ایران میگذرد.
#هزار_و_یک_شب
🔸 #شب_صد_سی_پنجم
ادامه حکایت عزیز
داستانگو: #ليلا_پراشيده
@sobhosher
📖 هزار و یک شب مجموعهایست از داستانهای افسانهای قدیمی عربی، ایرانی و هندی به نقل از شهریار پادشاه ایرانی، که راوی آن شهرزاد دختر وزیر است و اکثر ماجراهای آن در بغداد و ایران میگذرد.
#هزار_و_یک_شب
🔸 #شب_صد_سی_پنجم
ادامه حکایت عزیز
داستانگو: #ليلا_پراشيده
@sobhosher
Telegram
attach 📎
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
*خداوند بهترین یاور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#نثر_فارسى
━•··•✦❁✳️❁✦•··•━
🔅 یکی از حضار گفت: «بسیار خوب قبول کردیم در باب مدرسه توضیح بدهید.»
🔺گفتم: «یک قسمت از مدرسه به واسطهی برافتادن خط، ممکن است از میان برود یعنی تعلیم ابتدائی بیموضوع شود؛ اما قسمت دیگر که در هر حال باقی و جزء اهم و اعظم زندگانی مدرسهایست.
🔻فکر میکنم بعد از آن که تلفون [تلفن] بیسیم کامل و سهل و ارزان شد، چنانکه همه کس بتواند داشته باشد و یقیناً چنین خواهد شد، آن وقت لزوم نخواهد داشت متعلمین برای استماع درس معلمین در جای مخصوص که مدرسه یا محل کنفرانس نامیده میشود جمع شوند و برای این مقصود از شهری به شهر و دیاری به دیار [دیگر] روند.
در خانهی خود میمانند و در موقع معین با تلفون، بیان معلم را می شنوند.
🔺به این طریق اولاً توفیر وقت و صرفهی مال بسیار از رفت و آمد معلمین و متعلمین به خانه و مدرسه و تهیهی لوازم مدارس از عمارت و میز و نیمکت و غیرها حاصل میشود؛ ثانیاً صحت و سلامت مزاج متعلمین بهتر خواهد بود.
چه عدهی بسیار در یک عمارت جمع نشده و هوای کثیف استنشاق ننموده و امراض 😷به یکدیگر سرایت نمیدهند و از بسی مفاسد دیگر مادی و معنوی و مزاجی و اخلاقی مصون میمانند؛
و تا باز اعتراض نفرمودهاید پیشدستی کرده عرض میکنم از عکس تلگرافی یعنی انتقال صور اشکال به وسیلهی قوهی تلگراف بیسیم که الان اختراع شده و مشغول تکمیل آن میباشند نیز غافل نباید بود که در آن صورت معلم نه تنها با تلفون بیانات خود را به متعلمین میشنواند بلکه حرکات و اشارات خود و تصاویر و اشکال را که باید ببینند میتواند به ایشان بنماید؛
🔻و نیز متوجه باید بود که روز به روز وسایل دیگر برای تعلیم و تعلم پیدا میشوند مانند سینماتوگراف که هماکنون یکی از اسباب نشر معلومات میان عامه است و عنقریب همین سینما را به وسیلهی قوهی تلگراف بیسیم خواهند توانست به خانهها برسانند و بنمایند.
باری اجتماع جوانان در مدارس لااقل به طور دائم و از صبح تا شام غیر لازم خواهد شد و با این همه اقرار میکنم که قوهی تخیل من وافی نیست که درست ترتیب تعلیم و تدریس آینده را پیشبینی کنم و ممکن است بسی کاملتر و بهتر از اینکه به خیال من رسیده است بشود.»
📚: #رساله_اندیشه_دورودراز
✍🏻: #محمدعلی_فروغی ملقب به ذکاءالملك/
١٢٥٤ تا ١٣٢١ هجری شمسی
پ. نوشت: پیشبینی آموزش غیر مجازى و لزوم رعایت فاصله اجتماعی 🤔
━··•✦❁💟❁✦•··•━
✋🏼درود و ادب، روزتان دلپذیر🙏🏻💐
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
@sobhosher
*خداوند بهترین یاور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#نثر_فارسى
━•··•✦❁✳️❁✦•··•━
🔅 یکی از حضار گفت: «بسیار خوب قبول کردیم در باب مدرسه توضیح بدهید.»
🔺گفتم: «یک قسمت از مدرسه به واسطهی برافتادن خط، ممکن است از میان برود یعنی تعلیم ابتدائی بیموضوع شود؛ اما قسمت دیگر که در هر حال باقی و جزء اهم و اعظم زندگانی مدرسهایست.
🔻فکر میکنم بعد از آن که تلفون [تلفن] بیسیم کامل و سهل و ارزان شد، چنانکه همه کس بتواند داشته باشد و یقیناً چنین خواهد شد، آن وقت لزوم نخواهد داشت متعلمین برای استماع درس معلمین در جای مخصوص که مدرسه یا محل کنفرانس نامیده میشود جمع شوند و برای این مقصود از شهری به شهر و دیاری به دیار [دیگر] روند.
در خانهی خود میمانند و در موقع معین با تلفون، بیان معلم را می شنوند.
🔺به این طریق اولاً توفیر وقت و صرفهی مال بسیار از رفت و آمد معلمین و متعلمین به خانه و مدرسه و تهیهی لوازم مدارس از عمارت و میز و نیمکت و غیرها حاصل میشود؛ ثانیاً صحت و سلامت مزاج متعلمین بهتر خواهد بود.
چه عدهی بسیار در یک عمارت جمع نشده و هوای کثیف استنشاق ننموده و امراض 😷به یکدیگر سرایت نمیدهند و از بسی مفاسد دیگر مادی و معنوی و مزاجی و اخلاقی مصون میمانند؛
و تا باز اعتراض نفرمودهاید پیشدستی کرده عرض میکنم از عکس تلگرافی یعنی انتقال صور اشکال به وسیلهی قوهی تلگراف بیسیم که الان اختراع شده و مشغول تکمیل آن میباشند نیز غافل نباید بود که در آن صورت معلم نه تنها با تلفون بیانات خود را به متعلمین میشنواند بلکه حرکات و اشارات خود و تصاویر و اشکال را که باید ببینند میتواند به ایشان بنماید؛
🔻و نیز متوجه باید بود که روز به روز وسایل دیگر برای تعلیم و تعلم پیدا میشوند مانند سینماتوگراف که هماکنون یکی از اسباب نشر معلومات میان عامه است و عنقریب همین سینما را به وسیلهی قوهی تلگراف بیسیم خواهند توانست به خانهها برسانند و بنمایند.
باری اجتماع جوانان در مدارس لااقل به طور دائم و از صبح تا شام غیر لازم خواهد شد و با این همه اقرار میکنم که قوهی تخیل من وافی نیست که درست ترتیب تعلیم و تدریس آینده را پیشبینی کنم و ممکن است بسی کاملتر و بهتر از اینکه به خیال من رسیده است بشود.»
📚: #رساله_اندیشه_دورودراز
✍🏻: #محمدعلی_فروغی ملقب به ذکاءالملك/
١٢٥٤ تا ١٣٢١ هجری شمسی
پ. نوشت: پیشبینی آموزش غیر مجازى و لزوم رعایت فاصله اجتماعی 🤔
━··•✦❁💟❁✦•··•━
✋🏼درود و ادب، روزتان دلپذیر🙏🏻💐
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
@sobhosher
✴️ هر شب يك پرسش❓
کدام مفهوم کنایی درست نیست؟ @sobhosher
کدام مفهوم کنایی درست نیست؟ @sobhosher
Anonymous Quiz
18%
خرکربم را نعل کردن= رشوه دادن
71%
چشم به دست و دهان دیگری بودن= حسود
5%
چند مرده حلاج بودن= میزان توانایی
5%
نان به نرخ روز خوردن= منفعت طلب
Forwarded from اتچ بات
#موسيقى_خوب_بشنويم🎼🎶🎵⛄️🌨❄️
#شعر_خوب_بخوانیم
الهى الهى
تو مث طلوع خورشید گاهی سرخی گاهی زردی
تو مث دوا میمونی که واسه شفای دردی
تو مث هوا میمونی تو خود زندگی هستی
به شراب سرخ نابی که به من داده ای مستی
واسه مهربونی تو الهی که من بمیرم
توی لحظه های آخر دستای تو رو بگیرم…
✍🏻: #سعيدمهناويان
🎤: #جواديسارى فراخور زادروزش💐
@sobhosher
#شعر_خوب_بخوانیم
الهى الهى
تو مث طلوع خورشید گاهی سرخی گاهی زردی
تو مث دوا میمونی که واسه شفای دردی
تو مث هوا میمونی تو خود زندگی هستی
به شراب سرخ نابی که به من داده ای مستی
واسه مهربونی تو الهی که من بمیرم
توی لحظه های آخر دستای تو رو بگیرم…
✍🏻: #سعيدمهناويان
🎤: #جواديسارى فراخور زادروزش💐
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
#داستان_شب 😴
📖 هزار و یک شب مجموعهایست از داستانهای افسانهای قدیمی عربی، ایرانی و هندی به نقل از شهریار پادشاه ایرانی، که راوی آن شهرزاد دختر وزیر است و اکثر ماجراهای آن در بغداد و ایران میگذرد.
#هزار_و_یک_شب
🔸 #شب_صد_سی_ششم
ادامه حکایت عزیز
داستانگو: #ليلا_پراشيده
@sobhosher
📖 هزار و یک شب مجموعهایست از داستانهای افسانهای قدیمی عربی، ایرانی و هندی به نقل از شهریار پادشاه ایرانی، که راوی آن شهرزاد دختر وزیر است و اکثر ماجراهای آن در بغداد و ایران میگذرد.
#هزار_و_یک_شب
🔸 #شب_صد_سی_ششم
ادامه حکایت عزیز
داستانگو: #ليلا_پراشيده
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from Nahid parpinchi
به آفتاب سلامی دوباره دادم
سلام میکنم به باد
به بادبادک و بوسه
به سکوت و سوال
و به گلدانی
که خواب ِگل ِهمیشه بهار میبیند
سلام میکنم به چراغ
به چراهای کودکی
به چالهای مهربان گونهی تو
باورکن من به یک پاسخ کوتاه
به یک سلام سرسری راضیم
#یغما_گلرویی
درود، روزتان به شادی
@sobhosher
سلام میکنم به باد
به بادبادک و بوسه
به سکوت و سوال
و به گلدانی
که خواب ِگل ِهمیشه بهار میبیند
سلام میکنم به چراغ
به چراهای کودکی
به چالهای مهربان گونهی تو
باورکن من به یک پاسخ کوتاه
به یک سلام سرسری راضیم
#یغما_گلرویی
درود، روزتان به شادی
@sobhosher
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
*خداوند بهترین یاور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#شعرديروز
━•··•✦❁✳️❁✦•··•━
ترجیعات
دیری ست که ما معتکف دیر مغانیم
رندیم و خراباتی و فارغ ز جهانیم...
چون کاسه شکستیم نه پر ماند و نه خالی
بیکیسهی بازار چه سود و چه زیانیم...
شیریم سر از منت ساطور کشیده
قصابِ غرض را نه سگ پای دکانیم
پروانهای از شعله ما داغ ندارد
هر چند که چون شمع سراپای زبانیم
هشیار شود هر که در این میکده مست است
اما دگرانند چنین ، ما نه چنانیم
ما گوشه نشینان خرابات الستیم
تا بوی میای هست در این میکده مستیم
✍🏻: #وحشی_بافقی
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
✋🏼درود و ادب، در #انارم روز زرتشتی فروغ و روشنایی جاویدان با شما
شادباش چهارشنبهسوری🔥
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
@sobhosher
*خداوند بهترین یاور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#شعرديروز
━•··•✦❁✳️❁✦•··•━
ترجیعات
دیری ست که ما معتکف دیر مغانیم
رندیم و خراباتی و فارغ ز جهانیم...
چون کاسه شکستیم نه پر ماند و نه خالی
بیکیسهی بازار چه سود و چه زیانیم...
شیریم سر از منت ساطور کشیده
قصابِ غرض را نه سگ پای دکانیم
پروانهای از شعله ما داغ ندارد
هر چند که چون شمع سراپای زبانیم
هشیار شود هر که در این میکده مست است
اما دگرانند چنین ، ما نه چنانیم
ما گوشه نشینان خرابات الستیم
تا بوی میای هست در این میکده مستیم
✍🏻: #وحشی_بافقی
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
✋🏼درود و ادب، در #انارم روز زرتشتی فروغ و روشنایی جاویدان با شما
شادباش چهارشنبهسوری🔥
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
@sobhosher
✴️ هر شب يك پرسش❓
کدام رمان، روایت فروپاشی نظام شاهی و اثری از هوشنگ گلشیری است؟ @sobhosher
کدام رمان، روایت فروپاشی نظام شاهی و اثری از هوشنگ گلشیری است؟ @sobhosher
Anonymous Quiz
13%
چشمهایش
25%
دايى جان ناپلئون
16%
سمفونی مردگان
45%
شازده احتجاب
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔥💥چهارشنبهسوری مبارک
فستیوالهای آتشبازی هم به این عظمت نیست 😍
امیدوارم ساختمان فروشگاه بیمه باشد و تلفات جانی نداشته باشد 🙏🏻
فستیوالهای آتشبازی هم به این عظمت نیست 😍
امیدوارم ساختمان فروشگاه بیمه باشد و تلفات جانی نداشته باشد 🙏🏻
━•··•✦❁😍❁✦•··•━
⭕️ #تك_خطى_خاص ⭕️
لاله ی صبح بهارم که درین دامن صحرا
آتش داغ گلی شعله کشد از دم سردم
#شفیعی_کدکنی
━•··•✦❁🔆❁✦•··•━
@sobhosher
⭕️ #تك_خطى_خاص ⭕️
لاله ی صبح بهارم که درین دامن صحرا
آتش داغ گلی شعله کشد از دم سردم
#شفیعی_کدکنی
━•··•✦❁🔆❁✦•··•━
@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
#موسيقى_خوب_بشنويم🎼🎶🎵💥🔥
#شعر_خوب_بخوانیم
قطعهٔ دوم:حمومک
از مجموعهٔ پریا
امشب تو شهر چراغونه
خونهی دیوا داغونه
مردمِ ده مهمونِ مان
با دامب و دومب به شهر میان
داریه و دمبک میزنن
میرقصن و میرقصونن
غنچهی خندون میریزن
نُقلِ بیابون میریزن
های میکشن
هوی میکشن:
«ــ شهر جای ما شد!
عیدِ مردماس، دیب گله داره
دنیا مالِ ماس، دیب گله داره
سفیدی پادشاس، دیب گله داره
سیاهی رو سیاس، دیب گله داره»...
پریا!
دیگه توکِ روز شیکسّه
دَرایِ قلعه بسّه
اگه تا زوده بُلَن شین
سوار اسبِ من شین
میرسیم به شهرِ مردم، ببینین: صداش میاد
جینگ و جینگِ ریختنِ زنجیرِ بردههاش میاد.
آره! زنجیرای گرون، حلقه به حلقه، لا به لا
میریزن ز دست و پا.
پوسیدهن، پاره میشن،
دیبا بیچاره میشن:
سر به جنگل بذارن، جنگلو خارزار میبینن
سر به صحرا بذارن، کویرو نمکزار میبینن
عوضش تو شهرِ ما... [آخ! نمیدونین پریا!]
دَرِ بُرجا وا میشن؛ بردهدارا رسوا میشن
غلوما آزاد میشن، ویرونهها آباد میشن
هر کی که غُصه داره
غمِشو زمین میذاره.
قالی میشن حصیرا
آزاد میشن اسیرا
اسیرا کینه دارن
داسِشونو ورمیدارن
سیل میشن: شُرشُرشُر!
آتیش میشن: گُرگُرگُر!
تو قلبِ شب که بدگِله
آتیشبازی چه خوشگِله!
آتیش! آتیش! ــ چه خوبه!
حالام تنگِ غروبه
چیزی به شب نمونده
به سوزِ تب نمونده
به جستن و واجِستن
تو حوضِ نقره جِستن...
✍🏻: #احمدشاملو
🎼:#اسفندیارمنفردزاده فراخور گرامی زادروزش💐
🎤:#سالار
@sobhosher
#شعر_خوب_بخوانیم
قطعهٔ دوم:حمومک
از مجموعهٔ پریا
امشب تو شهر چراغونه
خونهی دیوا داغونه
مردمِ ده مهمونِ مان
با دامب و دومب به شهر میان
داریه و دمبک میزنن
میرقصن و میرقصونن
غنچهی خندون میریزن
نُقلِ بیابون میریزن
های میکشن
هوی میکشن:
«ــ شهر جای ما شد!
عیدِ مردماس، دیب گله داره
دنیا مالِ ماس، دیب گله داره
سفیدی پادشاس، دیب گله داره
سیاهی رو سیاس، دیب گله داره»...
پریا!
دیگه توکِ روز شیکسّه
دَرایِ قلعه بسّه
اگه تا زوده بُلَن شین
سوار اسبِ من شین
میرسیم به شهرِ مردم، ببینین: صداش میاد
جینگ و جینگِ ریختنِ زنجیرِ بردههاش میاد.
آره! زنجیرای گرون، حلقه به حلقه، لا به لا
میریزن ز دست و پا.
پوسیدهن، پاره میشن،
دیبا بیچاره میشن:
سر به جنگل بذارن، جنگلو خارزار میبینن
سر به صحرا بذارن، کویرو نمکزار میبینن
عوضش تو شهرِ ما... [آخ! نمیدونین پریا!]
دَرِ بُرجا وا میشن؛ بردهدارا رسوا میشن
غلوما آزاد میشن، ویرونهها آباد میشن
هر کی که غُصه داره
غمِشو زمین میذاره.
قالی میشن حصیرا
آزاد میشن اسیرا
اسیرا کینه دارن
داسِشونو ورمیدارن
سیل میشن: شُرشُرشُر!
آتیش میشن: گُرگُرگُر!
تو قلبِ شب که بدگِله
آتیشبازی چه خوشگِله!
آتیش! آتیش! ــ چه خوبه!
حالام تنگِ غروبه
چیزی به شب نمونده
به سوزِ تب نمونده
به جستن و واجِستن
تو حوضِ نقره جِستن...
✍🏻: #احمدشاملو
🎼:#اسفندیارمنفردزاده فراخور گرامی زادروزش💐
🎤:#سالار
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
#داستان_شب 😴
📖 هزار و یک شب مجموعهایست از داستانهای افسانهای قدیمی عربی، ایرانی و هندی به نقل از شهریار پادشاه ایرانی، که راوی آن شهرزاد دختر وزیر است و اکثر ماجراهای آن در بغداد و ایران میگذرد.
#هزار_و_یک_شب
🔸 #شب_صد_سی_هفتم
ادامه حکایت عزیز
داستانگو: #ليلا_پراشيده
@sobhosher
📖 هزار و یک شب مجموعهایست از داستانهای افسانهای قدیمی عربی، ایرانی و هندی به نقل از شهریار پادشاه ایرانی، که راوی آن شهرزاد دختر وزیر است و اکثر ماجراهای آن در بغداد و ایران میگذرد.
#هزار_و_یک_شب
🔸 #شب_صد_سی_هفتم
ادامه حکایت عزیز
داستانگو: #ليلا_پراشيده
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from Nahid parpinchi