━•··•✦❁💟❁✦•··•━
*خداوند بهترین یاور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#شعرديروز
━•··•✦❁✳️❁✦•··•━
این چه خاک است کزو رایحه جان آمد
خس و خارش به نظر سنبل و ریحان آمد
همچو مرغی که پس از هجر به گلزار رسد
دلم از شادی او سخت به افغان آمد
شوره خاکی است کزو سر نزده شاخ گیاه
نکهتش رشک ده روضه رضوان آمد
خواندمش مشک خطا لیک خطا می گویم
گفت دل عنبر سارا و پشیمان آمد
این همان خاک کزین پیش زمانی به قدیم
تا به سحر نیم شبی منزل جانان آمد
آن زمان کآهوی مشکین شکار اندازش
بود مدهوش می خواب هراسان آمد
نیمه خوابش اثر نشئه می، می بخشید
چهره اش رشک ده شمع شبستان آمد
خالد آن عشرت جانبخش در آن شب که گذشت
وه چه خوش بود، ولی زود به پایان آمد
✍🏻: #خالدنقشبندى
سده دوازدهم
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
✋🏼درود و ادب، روزتان دلكش و ناب 🙏🏻💐
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
@sobhosher
*خداوند بهترین یاور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#شعرديروز
━•··•✦❁✳️❁✦•··•━
این چه خاک است کزو رایحه جان آمد
خس و خارش به نظر سنبل و ریحان آمد
همچو مرغی که پس از هجر به گلزار رسد
دلم از شادی او سخت به افغان آمد
شوره خاکی است کزو سر نزده شاخ گیاه
نکهتش رشک ده روضه رضوان آمد
خواندمش مشک خطا لیک خطا می گویم
گفت دل عنبر سارا و پشیمان آمد
این همان خاک کزین پیش زمانی به قدیم
تا به سحر نیم شبی منزل جانان آمد
آن زمان کآهوی مشکین شکار اندازش
بود مدهوش می خواب هراسان آمد
نیمه خوابش اثر نشئه می، می بخشید
چهره اش رشک ده شمع شبستان آمد
خالد آن عشرت جانبخش در آن شب که گذشت
وه چه خوش بود، ولی زود به پایان آمد
✍🏻: #خالدنقشبندى
سده دوازدهم
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
✋🏼درود و ادب، روزتان دلكش و ناب 🙏🏻💐
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
#داستان_شب 😴
📖 هزار و یک شب مجموعهایست از داستانهای افسانهای قدیمی عربی، ایرانی و هندی به نقل از شهریار پادشاه ایرانی، که راوی آن شهرزاد دختر وزیر است و اکثر ماجراهای آن در بغداد و ایران میگذرد.
#هزار_و_یک_شب
🔸 #شب_صد_سوم
ادامه حكايت
داستانگو: #ليلا_پراشيده
@sobhosher
📖 هزار و یک شب مجموعهایست از داستانهای افسانهای قدیمی عربی، ایرانی و هندی به نقل از شهریار پادشاه ایرانی، که راوی آن شهرزاد دختر وزیر است و اکثر ماجراهای آن در بغداد و ایران میگذرد.
#هزار_و_یک_شب
🔸 #شب_صد_سوم
ادامه حكايت
داستانگو: #ليلا_پراشيده
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from Nahid parpinchi
صبح و سحر بر کامتان
مرغ سعادت بامتان
از بادهی لبخند و عشق
ريزد خدا در جامتان
خواهم که ای يارانِ من
در روزگار و زندگی
اسب چموش سرنوشت
پيوسته باشد رامتان
درود، روزتان به شادی
مرغ سعادت بامتان
از بادهی لبخند و عشق
ريزد خدا در جامتان
خواهم که ای يارانِ من
در روزگار و زندگی
اسب چموش سرنوشت
پيوسته باشد رامتان
درود، روزتان به شادی
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
*خداوند بهترین یاور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
يك برگ كتاب
━•··•✦❁✳️❁✦•··•━
🟡بی جهت نبایدخاطره ای راکه منجمدشده وادار به ذوب شدن کرد،در آن صورت این تکههای یخ تبدیل به آب کثیف ولزجی میشود و میچکد.
هیچ چیز را نباید زنده کرد،از ذهن نرم و نازک شده ی آدم بالغ نباید خواست که شدت و حدت احساسات کودکانه را دوباره احیا کند و به تجربه دربیاورد.
هیچ خوب نیست که آدم فرمولها را از قید انجماد آزاد کند، رازها را در قالب کلمات بریزد.
تبدیل خاطره به عاطفه و احساس کار مفیدی نیست، عاطفه نمیتواندچیزهای به این خوبی و کمیابی مثل عشق و نفرت را نابود کند.
✍🏻: #هاينريش_بل
📚: #بيليارددرساعت_نه_و_نيم
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
✋🏼درود و ادب، لحظه هاتان لذتبخش 🙏🏻💐
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
@sobhosher
*خداوند بهترین یاور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
يك برگ كتاب
━•··•✦❁✳️❁✦•··•━
🟡بی جهت نبایدخاطره ای راکه منجمدشده وادار به ذوب شدن کرد،در آن صورت این تکههای یخ تبدیل به آب کثیف ولزجی میشود و میچکد.
هیچ چیز را نباید زنده کرد،از ذهن نرم و نازک شده ی آدم بالغ نباید خواست که شدت و حدت احساسات کودکانه را دوباره احیا کند و به تجربه دربیاورد.
هیچ خوب نیست که آدم فرمولها را از قید انجماد آزاد کند، رازها را در قالب کلمات بریزد.
تبدیل خاطره به عاطفه و احساس کار مفیدی نیست، عاطفه نمیتواندچیزهای به این خوبی و کمیابی مثل عشق و نفرت را نابود کند.
✍🏻: #هاينريش_بل
📚: #بيليارددرساعت_نه_و_نيم
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
✋🏼درود و ادب، لحظه هاتان لذتبخش 🙏🏻💐
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
@sobhosher
Telegram
صبح و شعر
ادبیات هست چون جهان برای جانهای عاصی کافی نیست.🥰😍 🎼🎧📖📚
#عادات_عجیب_نویسندگان
#تی_اس_الیوت شاعر معروف آمریکایی_ بریتانیایی و برنده ی جایزه نوبل اغلب به صورتش یک پودر سبز رنگ می زد، هنوز مشخص نیست چرا آقای الیوت این کار را انجام می داد اما برخی از دوستانش گفته اند که این کار به او احساس جالب تر و مدرن تر بودن می داد، تا بیشتر شبیه به شاعر نظر برسد و نه مثلا یک کارمند بانک.
📚: #گاردین
@sobhosher
#تی_اس_الیوت شاعر معروف آمریکایی_ بریتانیایی و برنده ی جایزه نوبل اغلب به صورتش یک پودر سبز رنگ می زد، هنوز مشخص نیست چرا آقای الیوت این کار را انجام می داد اما برخی از دوستانش گفته اند که این کار به او احساس جالب تر و مدرن تر بودن می داد، تا بیشتر شبیه به شاعر نظر برسد و نه مثلا یک کارمند بانک.
📚: #گاردین
@sobhosher
✴️ هرشب يك پرسش
كدام جمله درست نيست؟
@sobhosher
كدام جمله درست نيست؟
@sobhosher
Anonymous Quiz
17%
کتابها بر زمين ريخت
14%
خانم آموزگار آمدند
10%
پنجره ها شكست
59%
پرنده ها مهاجرت كرد
Forwarded from اتچ بات
#موسيقى_خوب_بشنويم🎼🎶🎵⛄️🌨❄️
#موسیقی_بیکلام
تکنوازان برنامه شماره : 723
🎼:
همایون خرم (ویولن)
#مجید_نجاحی (سنتور) فراخور گرامى زادروزش مانا ياد و نامش💐
رضا صیرفی (تمبک)
دستگاه/مایه : چهارگاه
@sobhosher
#موسیقی_بیکلام
تکنوازان برنامه شماره : 723
🎼:
همایون خرم (ویولن)
#مجید_نجاحی (سنتور) فراخور گرامى زادروزش مانا ياد و نامش💐
رضا صیرفی (تمبک)
دستگاه/مایه : چهارگاه
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
#داستان_شب 😴
📖 هزار و یک شب مجموعهایست از داستانهای افسانهای قدیمی عربی، ایرانی و هندی به نقل از شهریار پادشاه ایرانی، که راوی آن شهرزاد دختر وزیر است و اکثر ماجراهای آن در بغداد و ایران میگذرد.
#هزار_و_یک_شب
🔸 #شب_صد_چهارم
ادامه حكايت
داستانگو: #ليلا_پراشيده
@sobhosher
📖 هزار و یک شب مجموعهایست از داستانهای افسانهای قدیمی عربی، ایرانی و هندی به نقل از شهریار پادشاه ایرانی، که راوی آن شهرزاد دختر وزیر است و اکثر ماجراهای آن در بغداد و ایران میگذرد.
#هزار_و_یک_شب
🔸 #شب_صد_چهارم
ادامه حكايت
داستانگو: #ليلا_پراشيده
@sobhosher
Telegram
attach 📎
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
*خداوند بهترین یاور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#شعرجهان
━•··•✦❁✳️❁✦•··•—
حقیقت به من نزدیک بود روزی زمزمهکنان؛
وسوسهبرانگیز
– همچون زنی سرشار از عشق –
با عطوفت و مهربانی در آغوشام کشید
مژگانام را نوازش کرد
گونههایش را دوبار بوسیدم
به من گفت: نزدیک شو و در قلبام سکونت گزین!
نزدیکمان نگهبانی بود
که پنهانی، کوچکترین گناه را ثبت میکرد
گفتمش: دوری کن از من
بر حذر باش از من
چرا که نگران توام
و از پروردگارم میترسم...
بدون خداحافظی با من ترکام کرد و رفت
و گفت: میبینمت؛
هر زمان که دیگر از چیزی نترسی!
******
وتبدو الحقيقةُ يومًا بقُربي
توشوشُ، تهمسُ،
تخطبُ حُبّي
كأنثى تُعانقني، تحتويني،
برِفقٍ ولُطفٍ
تُداعِبُ هُدْبي
طبَعْتُ على خَدِّها قُبلَتَينِ
فقالت: تعالَ استَقرَّ بقلبي!
وكانَ على القُرْبِ مِنّا رقيبٌ
يُسجّلُ في سِرِّهِ كلَّ ذَنبِ
فقُلتُ: حذارِ حذارِ فإنّي
أخافُ عَليكِ،
أخافُ ورَبّي!
فوَلَّتْ بغيرِ وَداعٍ وقالت:
أراكَ متى صِرتَ مِن غيرِ رُعبِ!
✍🏻: #جورج_جریس_فرح [ فلسطین، ۱۹۳۹ ]
برگردان: الهام صالحی
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
✋🏼درود و ادب، تنور دلتان گرم🙏🏻💐
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
@sobhosher
*خداوند بهترین یاور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#شعرجهان
━•··•✦❁✳️❁✦•··•—
حقیقت به من نزدیک بود روزی زمزمهکنان؛
وسوسهبرانگیز
– همچون زنی سرشار از عشق –
با عطوفت و مهربانی در آغوشام کشید
مژگانام را نوازش کرد
گونههایش را دوبار بوسیدم
به من گفت: نزدیک شو و در قلبام سکونت گزین!
نزدیکمان نگهبانی بود
که پنهانی، کوچکترین گناه را ثبت میکرد
گفتمش: دوری کن از من
بر حذر باش از من
چرا که نگران توام
و از پروردگارم میترسم...
بدون خداحافظی با من ترکام کرد و رفت
و گفت: میبینمت؛
هر زمان که دیگر از چیزی نترسی!
******
وتبدو الحقيقةُ يومًا بقُربي
توشوشُ، تهمسُ،
تخطبُ حُبّي
كأنثى تُعانقني، تحتويني،
برِفقٍ ولُطفٍ
تُداعِبُ هُدْبي
طبَعْتُ على خَدِّها قُبلَتَينِ
فقالت: تعالَ استَقرَّ بقلبي!
وكانَ على القُرْبِ مِنّا رقيبٌ
يُسجّلُ في سِرِّهِ كلَّ ذَنبِ
فقُلتُ: حذارِ حذارِ فإنّي
أخافُ عَليكِ،
أخافُ ورَبّي!
فوَلَّتْ بغيرِ وَداعٍ وقالت:
أراكَ متى صِرتَ مِن غيرِ رُعبِ!
✍🏻: #جورج_جریس_فرح [ فلسطین، ۱۹۳۹ ]
برگردان: الهام صالحی
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
✋🏼درود و ادب، تنور دلتان گرم🙏🏻💐
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
@sobhosher
Telegram
صبح و شعر
ادبیات هست چون جهان برای جانهای عاصی کافی نیست.🥰😍 🎼🎧📖📚
😉#پنجشنبه ها و #طنازى_ادبى
🔹امير شاهى سبزوارى كه نام او آقملک بن ملک جمال الدين است، و تربيت کرده ميرزا بايسنقر بن ميرزا شاهرخ است.
روزي در مجلس ميرزا بايسنقر بزرگزاده اي ناقابل بر او مقدم نشست.
ميرزا آن تقديم از او ناخوش آمد،
روي به اميرشاهى کرد و گفت در باب تقدم اين ناقابل و تاخر خود بديهه اي بگوي !
شاهي في الحال اين قطعه بگفت:
شاها مدار چرخ فلک در هزار سال
چون من يگانه اي ننمايد به صد هنر
گر زير دست هرکس و ناکس نشسته ام
اينجا لطيفه اي است بدانم من اينقدر
بحرست مجلس تو و در بحر بي خلاف
گوهر به زير باشد و خاشاک بر زبر
(ص٢٥٥)
📚لطائف الطوائف
✍🏻: #فخرالدين_على_صفى
@sobhosher
🔹امير شاهى سبزوارى كه نام او آقملک بن ملک جمال الدين است، و تربيت کرده ميرزا بايسنقر بن ميرزا شاهرخ است.
روزي در مجلس ميرزا بايسنقر بزرگزاده اي ناقابل بر او مقدم نشست.
ميرزا آن تقديم از او ناخوش آمد،
روي به اميرشاهى کرد و گفت در باب تقدم اين ناقابل و تاخر خود بديهه اي بگوي !
شاهي في الحال اين قطعه بگفت:
شاها مدار چرخ فلک در هزار سال
چون من يگانه اي ننمايد به صد هنر
گر زير دست هرکس و ناکس نشسته ام
اينجا لطيفه اي است بدانم من اينقدر
بحرست مجلس تو و در بحر بي خلاف
گوهر به زير باشد و خاشاک بر زبر
(ص٢٥٥)
📚لطائف الطوائف
✍🏻: #فخرالدين_على_صفى
@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
#داستان_شب 😴
📖 هزار و یک شب مجموعهایست از داستانهای افسانهای قدیمی عربی، ایرانی و هندی به نقل از شهریار پادشاه ایرانی، که راوی آن شهرزاد دختر وزیر است و اکثر ماجراهای آن در بغداد و ایران میگذرد.
#هزار_و_یک_شب
🔸 #شب_صد_پنجم
ادامه حكايت
داستانگو: #ليلا_پراشيده
@sobhosher
📖 هزار و یک شب مجموعهایست از داستانهای افسانهای قدیمی عربی، ایرانی و هندی به نقل از شهریار پادشاه ایرانی، که راوی آن شهرزاد دختر وزیر است و اکثر ماجراهای آن در بغداد و ایران میگذرد.
#هزار_و_یک_شب
🔸 #شب_صد_پنجم
ادامه حكايت
داستانگو: #ليلا_پراشيده
@sobhosher
Telegram
attach 📎
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
*خداوند بهترین یاور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#مشاهير
━•··•✦❁✳️❁✦•··•━
قصیده "دیشیّه فی صناعه هجوم الفرهنجیه!"
ای دیش تو بر بام و تو از دیش به تشویش
تشویش رها کن که مصونی تو ز تفتیش
پنهان چه کنی دیش دو متری به سر بام ؟
یک سوی بنه پوشش و از دیش میندیش
از تاری تصویر مباش این همه دلگیر
از بابت برفک منمای این همه تشویش
مرغوب نبوده است مگر نوع “ال ان بی”ت؟
کاینسان به تو تصویر دهد محو و قاراشمیش؟
شب تا به سحر بر سر بامی پی تنظیم
از بام فرود آی و خجالت بکش از خویش
دی بر سر هر بام یکی دیش عیان بود
امروز چو نیکو نگری بیش تر از پیش
گر چشم خرد باز کنی موقع دیدن
بر بام کسان دیش ببینی ز یکی بیش
این سوی”عرب ست”بود،آن سوی “سی.ان.ان”
این جانب ری می نگرد،آن سوس تجریش
این،زیر بلیتش بود از کیش الی قشم
آن،تحت تیولش بود از قشم الی کیش
“شرقی” طلبی، دست بر این فیش فشاری
“غربی” خواهی، شست نهی بر سر آن فیش
تو دیش به بر داری و همسایه ندارد
تو باغ دلت خرم و همسایه دلش ریش
برخیز و یکی” کابل” به همسایه عطا کن
ای نان تو در سفره بده لقمه به درویش
فریاد از این دیش که چون گاو زراعت
در مزرع افکار من و تو بزند خیش
این دیش چو مار است که هر سو بکشد سر
یا عقرب جراره که هر جا بزند نیش
لو فرض،اگر دیش شود میش ،یقیناً
جز برّه ادبار نمی زاید از این میش
بس نکته که در دیش نهان است و لیکن
چون قافیه تنگ است نگردم پی باقیش
✍🏻: #منوچهر_احترامی طنزپرداز معاصر وی طنزنویسی را بهطور جدی از سال ۱۳۳۷ با مجله توفیق آغاز کرد و با مطبوعات دیگر و نیز رادیو و تلویزیون هم همکاری داشت. امضاهای مستعاری همچون «م. پسرخاله» و «الف ـ اینکاره» از امضاهای اوست.
احترامى از قدیمیترین نویسندگان ادبیات کودک و نوجوان بود، که مجموعهٔ کارهای «حسنی نگو یه دستهگل» او از دههٔ ۶۰ تا امروز، با مجموع تیراژ چندمیلیونی همچنان یکی از محبوبترین کتابهای کودکان بهشمار میرود.
📎فايل صوتى #داستان خيلى كوتاه "مارها و قورباغهها "را از صبح وشعر بشنويد.
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
✋🏼درود و ادب ، روزتان دلكش و ناب💐
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
@sobhosher
*خداوند بهترین یاور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#مشاهير
━•··•✦❁✳️❁✦•··•━
قصیده "دیشیّه فی صناعه هجوم الفرهنجیه!"
ای دیش تو بر بام و تو از دیش به تشویش
تشویش رها کن که مصونی تو ز تفتیش
پنهان چه کنی دیش دو متری به سر بام ؟
یک سوی بنه پوشش و از دیش میندیش
از تاری تصویر مباش این همه دلگیر
از بابت برفک منمای این همه تشویش
مرغوب نبوده است مگر نوع “ال ان بی”ت؟
کاینسان به تو تصویر دهد محو و قاراشمیش؟
شب تا به سحر بر سر بامی پی تنظیم
از بام فرود آی و خجالت بکش از خویش
دی بر سر هر بام یکی دیش عیان بود
امروز چو نیکو نگری بیش تر از پیش
گر چشم خرد باز کنی موقع دیدن
بر بام کسان دیش ببینی ز یکی بیش
این سوی”عرب ست”بود،آن سوی “سی.ان.ان”
این جانب ری می نگرد،آن سوس تجریش
این،زیر بلیتش بود از کیش الی قشم
آن،تحت تیولش بود از قشم الی کیش
“شرقی” طلبی، دست بر این فیش فشاری
“غربی” خواهی، شست نهی بر سر آن فیش
تو دیش به بر داری و همسایه ندارد
تو باغ دلت خرم و همسایه دلش ریش
برخیز و یکی” کابل” به همسایه عطا کن
ای نان تو در سفره بده لقمه به درویش
فریاد از این دیش که چون گاو زراعت
در مزرع افکار من و تو بزند خیش
این دیش چو مار است که هر سو بکشد سر
یا عقرب جراره که هر جا بزند نیش
لو فرض،اگر دیش شود میش ،یقیناً
جز برّه ادبار نمی زاید از این میش
بس نکته که در دیش نهان است و لیکن
چون قافیه تنگ است نگردم پی باقیش
✍🏻: #منوچهر_احترامی طنزپرداز معاصر وی طنزنویسی را بهطور جدی از سال ۱۳۳۷ با مجله توفیق آغاز کرد و با مطبوعات دیگر و نیز رادیو و تلویزیون هم همکاری داشت. امضاهای مستعاری همچون «م. پسرخاله» و «الف ـ اینکاره» از امضاهای اوست.
احترامى از قدیمیترین نویسندگان ادبیات کودک و نوجوان بود، که مجموعهٔ کارهای «حسنی نگو یه دستهگل» او از دههٔ ۶۰ تا امروز، با مجموع تیراژ چندمیلیونی همچنان یکی از محبوبترین کتابهای کودکان بهشمار میرود.
📎فايل صوتى #داستان خيلى كوتاه "مارها و قورباغهها "را از صبح وشعر بشنويد.
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
✋🏼درود و ادب ، روزتان دلكش و ناب💐
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
@sobhosher
Telegram
صبح و شعر
ادبیات هست چون جهان برای جانهای عاصی کافی نیست.🥰😍 🎼🎧📖📚
〰️🔅✅🔅〰️
🔍 #راز_واژه
درود
🔅واژهی « #ورد» بهمعنای «#گل» است. واژههای «وَرد» و «گُل» دراصل، دو واژ از یک ریشهاند؛ بدین معنی که هردو از ریشهی vard گرفته شدهاند، ولی در طی زمان به دو صورتِ تلفظی درآمدهاند. «وَرد» که به صورتهای *vṛda در ایرانی باستان، w’r[wār] در پارتی، wrδ در سُغدی، vala در سَکایی و cδwr در خوارزمی دیده میشود، در فارسیِ میانه بهصورتهای vard و gul، و در فارسیِ نو بهصورتِ «گُل» به کار رفته است. (حسندوست، ۱۳۹۳: ۲۴۲۶)
ریشهی vard اساساً بهمعنای «بالیدن» است. این ریشه خود از لفظ هندواروپاییِ *ṷеrdh گرفته شده است و در زبانهای سنسکریت و اوستایی بهترتیب بهصورتهای vṛdh (várdhati) و varǝd در معناهای «بالیدن» و «بالاندن» و نیز در فارسی میانه و فارسی میانهی تُرفانی بهترتیب به صورتهای wālīdan و w’r [vār] در معناهای «بالیدن» و «شادیکردن» به چشم میخورَد. (همان: ۳۹۳)
📚:فرهنگِ ریشهشناختیِ زبانِ فارسی، محمدِ حسندوست)
در واپسين روز هفته به كشف راز واژگان ميپردازيم.
با ما همراه باشيد 💐
@sobhosher
🔍 #راز_واژه
درود
🔅واژهی « #ورد» بهمعنای «#گل» است. واژههای «وَرد» و «گُل» دراصل، دو واژ از یک ریشهاند؛ بدین معنی که هردو از ریشهی vard گرفته شدهاند، ولی در طی زمان به دو صورتِ تلفظی درآمدهاند. «وَرد» که به صورتهای *vṛda در ایرانی باستان، w’r[wār] در پارتی، wrδ در سُغدی، vala در سَکایی و cδwr در خوارزمی دیده میشود، در فارسیِ میانه بهصورتهای vard و gul، و در فارسیِ نو بهصورتِ «گُل» به کار رفته است. (حسندوست، ۱۳۹۳: ۲۴۲۶)
ریشهی vard اساساً بهمعنای «بالیدن» است. این ریشه خود از لفظ هندواروپاییِ *ṷеrdh گرفته شده است و در زبانهای سنسکریت و اوستایی بهترتیب بهصورتهای vṛdh (várdhati) و varǝd در معناهای «بالیدن» و «بالاندن» و نیز در فارسی میانه و فارسی میانهی تُرفانی بهترتیب به صورتهای wālīdan و w’r [vār] در معناهای «بالیدن» و «شادیکردن» به چشم میخورَد. (همان: ۳۹۳)
📚:فرهنگِ ریشهشناختیِ زبانِ فارسی، محمدِ حسندوست)
در واپسين روز هفته به كشف راز واژگان ميپردازيم.
با ما همراه باشيد 💐
@sobhosher
Telegram
صبح و شعر
ادبیات هست چون جهان برای جانهای عاصی کافی نیست.🥰😍 🎼🎧📖📚