صبح و شعر
652 subscribers
2.13K photos
279 videos
331 files
3.22K links
ادبیات هست چون جهان برای جان‌های عاصی کافی نیست.🥰😍 🎼🎧📖📚
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
يك حبه شعر #پارسى با چاى #انگليسى☕️
برگردان: سعيد عزيزى
@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

*خداوند بهترین یاور ماست*

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 

#يك_برگ_كتاب

━•··‏​‏​​‏•✦❁✳️❁✦•‏​‏··•━

با شکیبایی و به ترتیب بر محدودیتهایتان فایق آیید.
تغییر سطح آگاهی به شکل ناگهانی نباید صورت گیرد.
آنچه دیدگانت به تو می گویند باور نکن؛ چشمهایت تنها محدودیت را به تو نشان می دهند، با ادراک خود بنگر.
آنچه می دانی؛ دریاب. آنگاه راه پرواز و آزادی را خواهی یافت. تنها همان که هستی باقی بمان : آرام ؛ شفاف ؛ درخشان.

ما وجود نداریم که جهان را تحت تأثیر خودمان قرار دهیم . ما وجود داریم که زندگیمان را به شیوه ای بگذرانیم که ما را شادمان سازد...


📚 #معجزه_گر_خاموش
✍🏻: #سیدرضا_حیات_الغیب

━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

✋🏼درود و ادب، روزتون زيبا 🙏🏻💐

━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
♻️ #شغل_مشهورترین_نویسندگان_جهان برای گذران زندگی
بخش ٧

▫️#هرمن_ملویل اولین شغلش را در سال ۱۹۳۲ به عنوان #کارمندبانکی در آلبانی پذیرفت.
او سپس به عنوان #معلم در ماساچوست مشغول به کار شد. در ماه ژوئن ۱۸۳۹ به عنوان خدمه یک کشتی تجاری ثبت نام کرد و از نیویورک به لیورپول رفت و اکتبر سال بعد به وطنش برگشت.
نویسنده «#موبی_دیک» در پنج سال بعدی عمرش با کشتی‌های مختلف دیگر به سفرهای دور و درازی در اقیانوس آرام رفت و تجربیات عجیب و متنوعی را پشت سر گذاشت. او درگیر یک گروه شورشی شد و به زندان افتاد، مدتی را با یک قبیله آدمخوار در جزایر مارکساس زندگی کرد و به دستفروشی در سواحل تاهیتی پرداخت.
ملویل در سال ۱۸۴۴ به نیویورک بازگشت و کتابی شرح‌حال‌گونه را درباره سفرهای دریایی‌اش به چاپ رساند.
@sobhosher
✴️ هرشب يك پرسش

ضرب المثل "خانه ای را که دو کدبانوست خاک تا زانوست " به كدام موضوع اشاره ندارد ‏@sobhosher
Anonymous Quiz
45%
مسئوليت را گردن ديگرى انداختن
19%
نقد چند همسرى
31%
تقسيم نشدن وظايف
6%
حسادت
Forwarded from اتچ بات
#موسيقى_خوب_بشنويم 🎼🎵🎶🍂🍁
#موسيقى_بيكلام

کنسرتینو برای تار و ارکستر

براساس چهارمضراب #ماهور
🎼:استاد #حسین_علیزاده
تنظیم برای ارکستر #هوشنگ_کامکار


@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
#داستان_شب 😴

📖 هزار و یک شب مجموعه‌ایست از داستان‌های افسانه‌ای قدیمی عربی، ایرانی و هندی به نقل از شهریار پادشاه ایرانی، که راوی آن شهرزاد دختر وزیر است و اکثر ماجراهای آن در بغداد و ایران می‌گذرد.

#هزار_و_یک_شب

🔸 #شب_چهل_ششم
ادامه حكايت طبيب يهودى
داستانگو: #ليلا_پراشيده

@sobhosher
❤️❤️:❤️❤️
🙏🏻شبتون آرام
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
يك #حبه_شعرپارسى با #چاى_انگليسى
☕️
برگردان : وحيد بيداريان

@sobhosher
😉#پنجشنبه ها و #طنازى_ادبى

کتابچی مینویسد:
🤴🏼یکی از روزهای عید نوروز🌸 #فتحعلیشاه قاجار به عمارت نگارستان رفت. درختان تازه شکوفه کرده بودند، و قطرات شبنم بر روی گلها نشسته بود، و زیر نور خورشید می درخشید. ففتحعلیشاه با دیدن این منظره زیبا طبع شعرش گل کرد، و گفت:
«روز عید است و به هَر ساخته نَمی باران است»
ولی هرچه کوشید نتوانست مصرع دوم را بگوید،
یکی از ملازمین که دوستی نزدیکی با فتحعلیشاه صبا، شاعر دربار که به زندان اُفتاده بود، داشت، موقع را غنیمت شمرد و گفت:
اگر اجازه فرمایند، #فتحعلیخان_صبا را که در زندان به سر می برد، و در بدیهه گویی استاد است، به حضور بطلبند، تا مصرع دوم را بگوید؛
 فتحعلیشاه اجازه داد، و شاعر را آوردند.
همین که چشم فتحعلیشاه به وی افتاد، گفت: «روز عید است و به هر شاخه نمی باران است.»
 
🙂#شاعر زندانی هم بلافاصله گفت: «روز بخشیدن تقصیر گنهکاران است.»

و به این ترتیب یک بیت را تکمیل کرد، و خود را هم از زندان نجات داد.

@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

*خداوند بهترین یاور ماست*

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 

#شعرجهان

━•··‏​‏​​‏•✦❁✳️❁✦•‏​‏··•​​—

ای زنبق وحشی
که در کوهستانی به نام «انتظار» روییده‌ای،
آیا تو نیز کسی را در این پاییز
وعده‌ی دیدار داده‌ای؟

✍🏻: #اونونو_کوماچی | ژاپن |
برگردان: عباس صفاری
 
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

✋🏼درود و ادب، لحظه هاتان دلچسب 🙏🏻💐

━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
زمان خوشدلی دَریاب و دُریاب
.
که دائم در صدف گوهر نباشد" . كدام آرايه ادبى در بيت وجود ندارد ‏@sobhosher
Anonymous Quiz
40%
جناس
20%
واج آرايى
18%
مراعات نظير
22%
تلميح
Forwarded from اتچ بات
#موسيقى_خوب_بشنويم 🎼🎵🎶🍂🍁
#شعر_خوب_بخوانیم

تكيه گاه
ای همه آرامشم از تو پریشانت نبینم
چون شب خاکستری سر در گریبانت نبینم
ای تو در چشمان من یک پنجره لبخند شادی
همچو ابر سوگوار این گونه گریانت نبینم
ای پر از شوق رهایی رفته تا اوج ستاره
در میان کوچه ها افتان و خیزانت نبینم
مرغک عاشق کجا شد شور آواز قشنگت
در قفس چون قلب خود هر لحظه نالانت نبینم
تکیه کن بر شانه ام ای شاخه نیلوفری رنگ
تا غم بی تکیه گاهی را به چشمانت…

🎤: #ستار
✍🏻: هومن ذکایی
🎼: تورج شعبانخانی گرامى ياد و نامش☘️

@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
#داستان_شب 😴

📖 هزار و یک شب مجموعه‌ایست از داستان‌های افسانه‌ای قدیمی عربی، ایرانی و هندی به نقل از شهریار پادشاه ایرانی، که راوی آن شهرزاد دختر وزیر است و اکثر ماجراهای آن در بغداد و ایران می‌گذرد.

#هزار_و_یک_شب

🔸ادامه #شب_چهل_ششم
حكايت مرد خياط
داستانگو: #ليلا_پراشيده

@sobhosher
❤️❤️:❤️❤️
شبتان بى دغدغه 🙏🏻
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

*خداوند بهترین یاور ماست*

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 

#مشاهير

━•··‏​‏​​‏•✦❁✳️❁✦•‏​‏··•​​‏━
"
‏« به دلیل این که پوست سر کسی که به خدا ایمان ندارد کنده خواهد شد. و تو آدم ‏بی‌ایمانی هستی. درد تو درد بی ایمانی است.
ولی من فکر نمی‌کنم درد من درد بی‌ایمانی باشد. ...درد من درد یک جور فاصله ‏است. برای من وضع خاصی از بین رفته، ولی وضع خاصی جای آنرا نگرفته. من در ‏فاصله آنچه از بین رفته و آنچه هنوز نیامده، زندگی می‌کنم...من سفر درازی را در ‏زندگی طی کرده‌ام، و آمده‌ام، رسیده‌ام به اینجا. احساس می‌کنم هنوز قسمت مشکل ‏سفر در جلو است. سفر من سفری بوده از شادان به تهمینه، از فساد روحی شادان به ‏پاکی روحی تهمینه. وقتی که تهمینه را پیدا کنم راحت خواهم مرد. می‌دانم که مرگم ‏آسان است. ولی من تهمینه را می‌خواهم، و هیچ آدم دیگری را به اندازه او ‏نمی‌خواهم.

درد من درد حقارت نیست که اگر به خودم اعتقاد پیدا کردم، از بین برود. درد من از نوع ‏درد زنی است که در جوانیم دیدمش و به محض این که دیدمش مرد.» (ص٦٥٥)‏

✍🏻: #رضابراهنی شاعر و منتقد ونویسنده فراخور گرامى زادروزش💐
📚: راز های سرزمين من
این اثر به لحاظ فرم و سبک روایت، اثری قابل توجه است و عمدتاً با نقدهای متناقضی روبرو بوده است. دستمایۀ پویش داستانی این اثر، متمرکز بر روابط حاکم بر یک خانواده است، تا کندوکاوی بر ساختار سیاسی و اجتماعی منجر به انقلاب اسلامی داشته باشد. فضای داستانی این رمان، گستره‌ای بیست و پنج ساله را از سال١٣٣٢ تا سال ١٣٥٨ دربرمی‌گیرد و در فضای رئالیسم جادویی سیر می‌کند.
خط اصلی «رازهای سرزمین من» (با توجه راوی‌های مختلف و شخصیت‌های بسیار) دربرگیرندۀ روایتی از زندگی فردی است که شاهد ترور یک افسر آمریکایی بوده و تا پیروزی انقلاب در زندان به‌سرمی‌برد. وی بعد از پیروزی انقلابۀ به دنبال کشف یک راز، در جستجوی زنی است تا سردرگمی خود را برطرف کند؛ زنی که ارتباطی مهم با مرگ افسر آمریکایی دارد.

✍🏻: #رضابراهنی (متولد ٢١آذر ١٣١٤) نويسنده ، شاعر و منتقد معاصر فراخور گرامى زادروزش💐
📚: راز های سرزمین من

📎 فايل pdf رمان را در صبح و شعر بخوانيد⬅️ @sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

✋🏼درود و ادب ، روزتان زيبا💐

━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

@sobhosher
〰️🔅🔅〰️
🔍 #راز_واژه

درود
🔅#الكل
واژۀ «الکل» از فرانسوی واردِ فارسی شده‌است. املای فرانسوی‌اش alcool و املای انگلیسی‌اش alcohol است. 
خودِ زبان‌های اروپایی آن را از واژه‌ای عربی گرفته‌اند:
✔️الکُحل (ال- + کُحل).
 «کُحل» در عربی یعنی سرمه، که در قدیم آن را از آنتیموان (نوعی فلزِ نقره‌ای) تهیه می‌کردند. خودِ عرب‌ها به الکل می‌گویند «کُحول»، که وقتی «ال-» بگیرد، می‌شود «الکُحول»: المشروبات الکُحولیة.
***
چو کُحلِ بینشِ ما خاکِ آستانِ شماست/
کـجا رویم بـفرما از این جـناب کـجا؟(حافظ)
***
به سِرِ جـــامِ جم آن‌گه نظر توانــی کرد/
که خاکِ می‌کده کُحلِ بصر توانی کرد(حافظ)

✍🏻: بهروز صفرزاده
در واپسين روز هفته به كشف راز واژگان ميپردازيم.
با ما همراه باشيد 💐

@sobhosher
✴️ هرشب يك پرسش
.
. . شعر "اسماعيل" از كيست ‏@sobhosher
Anonymous Quiz
22%
محتشم كاشانى
52%
رضا براهنى
5%
نيما
21%
كليم كاشانى
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پنجاه سال سینمای ایران،
بیست هنرپيشه، بیست سرگذشت

@sobhosher