Forwarded from اتچ بات
#دكلمه_ها 🎼🎶🎵🍂🍁
چه می گذرد در دلم
که عطر آهن تفته از کلماتم ریخته است
چه می گذرد در خیالم
که قلقل نور از رگهایم به گوش می رسد
چه می گذرد در سرم
که جر جر طوفان بند شده در گلویم می لرزد
سراسر نامها را گشته ام
و نام تو را پنهان کرده ام
می دانم شبی تاریک در پی است
و من به چراغ نامت محتاجم
طوفانهایی سر چهارراه ایستاده اند و
انتظار مرا می کشند
و من به زورق نامت محتاجم
آفتاب را سمت خانه تو گیج کرده ام
گل آفتاب گردان ونگوگ
حضور تو چون شمعی ته دره کافی است
که مثل پلنگی به دامن زندگی در افتم
قرص ماه حل شده در آسمان
چه می گذرد در کتابم
که درختان بریده بر می خیزند
کاغذ می شوند
تا از تو سخن بگویم
چه می گذرد در سرم
که در نوک پا قدم بر می دارند ، ببر و خدا
در خیالم
شعر و آوا: #شمس_لنگرودی فراخور گرامى زادروزش💐
@sobhosher
چه می گذرد در دلم
که عطر آهن تفته از کلماتم ریخته است
چه می گذرد در خیالم
که قلقل نور از رگهایم به گوش می رسد
چه می گذرد در سرم
که جر جر طوفان بند شده در گلویم می لرزد
سراسر نامها را گشته ام
و نام تو را پنهان کرده ام
می دانم شبی تاریک در پی است
و من به چراغ نامت محتاجم
طوفانهایی سر چهارراه ایستاده اند و
انتظار مرا می کشند
و من به زورق نامت محتاجم
آفتاب را سمت خانه تو گیج کرده ام
گل آفتاب گردان ونگوگ
حضور تو چون شمعی ته دره کافی است
که مثل پلنگی به دامن زندگی در افتم
قرص ماه حل شده در آسمان
چه می گذرد در کتابم
که درختان بریده بر می خیزند
کاغذ می شوند
تا از تو سخن بگویم
چه می گذرد در سرم
که در نوک پا قدم بر می دارند ، ببر و خدا
در خیالم
شعر و آوا: #شمس_لنگرودی فراخور گرامى زادروزش💐
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
#داستان_شب 😴
📖 هزار و یک شب مجموعهایست از داستانهای افسانهای قدیمی عربی، ایرانی و هندی به نقل از شهریار پادشاه ایرانی، که راوی آن شهرزاد دختر وزیر است و اکثر ماجراهای آن در بغداد و ایران میگذرد.
#هزار_و_یک_شب
🔸 #شب_بيست_و_هفتم
حكايت شمس الدين و نورالدين
داستانگو: #ليلا_پراشيده
@sobhosher
📖 هزار و یک شب مجموعهایست از داستانهای افسانهای قدیمی عربی، ایرانی و هندی به نقل از شهریار پادشاه ایرانی، که راوی آن شهرزاد دختر وزیر است و اکثر ماجراهای آن در بغداد و ایران میگذرد.
#هزار_و_یک_شب
🔸 #شب_بيست_و_هفتم
حكايت شمس الدين و نورالدين
داستانگو: #ليلا_پراشيده
@sobhosher
Telegram
attach 📎
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
*خداوند بهترین یاور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#شعرجهان
━•··•✦❁✳️❁✦•··•—
بين عينيك وبيني
حينما أُغرقُ في عينيكِ عيني,
ألمح الفجر العميقا
وأرى الأمس العتيقا
وأرى ما لست أدري,
وأحسّ الكون يجري
بين عينيكِ وبيني.
*میان من و چشمهایت*
آن هنگام که غرق میکنم
چشمانام را
در
چشمهایت؛
میبینم سپیدهی ژرف وُ
گذشتهی کهن را.
و آنچه را که نمیدانم؛ میبینم
و احساس میکنم «هستی»
جریان دارد میان من وُ چشمهایت.
شاعر: #آدونیس - سوریه، ۱۹۳۰
برگردان: #صالح_بوعذار
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
✋🏼درود و ادب، روزتان دلكش و ناب 🙏🏻💐
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
@sobhosher
*خداوند بهترین یاور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#شعرجهان
━•··•✦❁✳️❁✦•··•—
بين عينيك وبيني
حينما أُغرقُ في عينيكِ عيني,
ألمح الفجر العميقا
وأرى الأمس العتيقا
وأرى ما لست أدري,
وأحسّ الكون يجري
بين عينيكِ وبيني.
*میان من و چشمهایت*
آن هنگام که غرق میکنم
چشمانام را
در
چشمهایت؛
میبینم سپیدهی ژرف وُ
گذشتهی کهن را.
و آنچه را که نمیدانم؛ میبینم
و احساس میکنم «هستی»
جریان دارد میان من وُ چشمهایت.
شاعر: #آدونیس - سوریه، ۱۹۳۰
برگردان: #صالح_بوعذار
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
✋🏼درود و ادب، روزتان دلكش و ناب 🙏🏻💐
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
@sobhosher
😉#پنجشنبه ها و #طنازى_ادبى
#شهریار در مراسمى بعد از خواندن یک غزل وقتی که از صحنه پایین می آمد؛ خانمی به او گفت: «حقا که شهریار غزلی!»
بلافاصله بر وزن و قافیه غزلی که سروده بود ادامه داد:
شهریار غزلم خواند غزالی مهوش
خوب شد به غزلی صید غزالی کردم!🥰
@sobhosher
#شهریار در مراسمى بعد از خواندن یک غزل وقتی که از صحنه پایین می آمد؛ خانمی به او گفت: «حقا که شهریار غزلی!»
بلافاصله بر وزن و قافیه غزلی که سروده بود ادامه داد:
شهریار غزلم خواند غزالی مهوش
خوب شد به غزلی صید غزالی کردم!🥰
@sobhosher
✴️ هر شب يك پرسش
.
_در كدام گزينه پسوند "__ک " تفاوت دارد❓ . @sobhosher
.
_در كدام گزينه پسوند "__ک " تفاوت دارد❓ . @sobhosher
Anonymous Quiz
18%
پيامک
57%
پشمک
7%
دخترک
18%
اناقک
Forwarded from اتچ بات
#موسیقی_خوب_بشنویم 🎼🎵🎶🍁🍂
#شعر_خوب_بخوانیم
شاخه گل برنامه شماره : ۱۷۸
اگر دوباره قلب من گذشته را رها كند
اگر زسرزمین كین گریزدو صفا كند
اگر درستی و صفا تفاوت از ریا كند
اگر شرار مهر او دمی دگر بقا كند
اگر شرار مهر او دمی دگر بقا كند
اگر نسیم یاد او گذر به آشنا كند
اگر رغیب فتنه جو كنار وی رها كند
اگر كه دیو و بخت من اطاعت از خدا كند
زدست خود نمی دهم مگر به مرگ دامنش
زدست خود نمی دهم مگر به مرگ دامنش
(تَرجیعبَند)
گر ساغر چشمان مرا بادهٔ ناز است
كی می شكنم پای تمنای وصالت
مگذار تهی ساغر مِهرِ ازلی را
زان خاك كه با اشكِ من و پای تو آمیخت
یك قطره نشد فاش زدریای وجودت
دانم كه مرا خواهی و خواهی كه ندانم
چون نقش جدا می شوی از مردمك اما
آوای دل من همه فریاد نیاز است
هر چند كه امید كم و راه دراز است
تا میكدهٔ خاطرِ من روی تو باز است
مشتی به من آور كه مرا دیده نواز است
دریای وجودت همه آغشته به راز است
زین راز كه در سینهٔ تو ولوله ساز است
با پیكرِ پندارِ تواَش راز و نیاز است
(غزل)
✍🏻: : #طاهره_صفارزاده فراخور گرامى زادروزش💐 مانا نام و يادش
گوینده : روشنک
شور_دشتی
🎤: #سیمابینا
تصنیف : دل مي خواست يار ببينم(محلی)
آهنگ محلی با تنظیم جوادمعروفی
نوازندگان :ارکستر گلها و #جوادمعروفی
شبتان از شادى سرشار🥰🙏🏻
@sobhosher
#شعر_خوب_بخوانیم
شاخه گل برنامه شماره : ۱۷۸
اگر دوباره قلب من گذشته را رها كند
اگر زسرزمین كین گریزدو صفا كند
اگر درستی و صفا تفاوت از ریا كند
اگر شرار مهر او دمی دگر بقا كند
اگر شرار مهر او دمی دگر بقا كند
اگر نسیم یاد او گذر به آشنا كند
اگر رغیب فتنه جو كنار وی رها كند
اگر كه دیو و بخت من اطاعت از خدا كند
زدست خود نمی دهم مگر به مرگ دامنش
زدست خود نمی دهم مگر به مرگ دامنش
(تَرجیعبَند)
گر ساغر چشمان مرا بادهٔ ناز است
كی می شكنم پای تمنای وصالت
مگذار تهی ساغر مِهرِ ازلی را
زان خاك كه با اشكِ من و پای تو آمیخت
یك قطره نشد فاش زدریای وجودت
دانم كه مرا خواهی و خواهی كه ندانم
چون نقش جدا می شوی از مردمك اما
آوای دل من همه فریاد نیاز است
هر چند كه امید كم و راه دراز است
تا میكدهٔ خاطرِ من روی تو باز است
مشتی به من آور كه مرا دیده نواز است
دریای وجودت همه آغشته به راز است
زین راز كه در سینهٔ تو ولوله ساز است
با پیكرِ پندارِ تواَش راز و نیاز است
(غزل)
✍🏻: : #طاهره_صفارزاده فراخور گرامى زادروزش💐 مانا نام و يادش
گوینده : روشنک
شور_دشتی
🎤: #سیمابینا
تصنیف : دل مي خواست يار ببينم(محلی)
آهنگ محلی با تنظیم جوادمعروفی
نوازندگان :ارکستر گلها و #جوادمعروفی
شبتان از شادى سرشار🥰🙏🏻
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
#داستان_شب 😴
📖 هزار و یک شب مجموعهایست از داستانهای افسانهای قدیمی عربی، ایرانی و هندی به نقل از شهریار پادشاه ایرانی، که راوی آن شهرزاد دختر وزیر است و اکثر ماجراهای آن در بغداد و ایران میگذرد.
#هزار_و_یک_شب
🔸 #شب_بيست_و_هشتم
ادامه حكايت شمس الدين و نورالدين
داستانگو: #ليلا_پراشيده
@sobhosher
📖 هزار و یک شب مجموعهایست از داستانهای افسانهای قدیمی عربی، ایرانی و هندی به نقل از شهریار پادشاه ایرانی، که راوی آن شهرزاد دختر وزیر است و اکثر ماجراهای آن در بغداد و ایران میگذرد.
#هزار_و_یک_شب
🔸 #شب_بيست_و_هشتم
ادامه حكايت شمس الدين و نورالدين
داستانگو: #ليلا_پراشيده
@sobhosher
Telegram
attach 📎
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
*خداوند بهترین یاور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#مشاهیر
━•··•✦❁💠❁✦•··•━
قطعهاي به نام «خانه سقراط»
خانهاى ميساخت سقراط حكيم
گرد وى از خلق غوغايى بخاست
هر كسى از خانهاش عيبى گرفت
اين زخردى و كجى و آن كم و كاست
آن يكى مىگفت اينسان كلبهاى
از براي چون تو مردي كى سزاست
وان دگر مىگفت اينسان كلبهاى
كى سزا و در خور استاد ماست
جملگى همراه گفتند اي حكيم
اين چنين خانه نه در خورد شماست
زانكه از تنگى و خردى اندر آن
كس نمىداند شدن از چپ براست
فيلسوف از اين سخن خنديد و گفت
دوستان اين خرده گيريها خطاست
كاشكى اين كلبه ناچيز من
پر توانستى شد از ياران راست
✍🏻: #غلامرضارشید_یاسمی مشهور به #رشید_یاسمی در ٢٩ آبان ۱۲۷۵ خورشیدی در شهر کرمانشاه زاده 💐شد.
او از سال ۱۳۰۰ به انتشار مقالات خود در روزنامهٔ شفق سرخ به سردبیری علی دشتی پرداخت و همین مقالات موجب شهرت ادبی او گردید.
🔺ديوان وی از لحاظ كمّي نسبتاً كم حجم است و شامل قالبهاي كلاسيك شعر فارسي، بخش اول ديوان با عنوان «منقطعات» در حقيقت تفنّنهاي شاعر است در حوزه صورت و فرم شعر فارسى است
دكتر محمدامين رياحى در باب این بخش از دیوان رشید می گوید : «منقطعات رشيد را ميتوان نوع چهارمى از ترجيعبند دانست ...
اين قسمت از اشعار رشيد...اصيلترين و جاندارترين اشعار اوست.
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
✋🏼
درود و ادب ، لحظه هاتان دلچسب و خواستنى 💐🙏🏻
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
@sobhosher
*خداوند بهترین یاور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#مشاهیر
━•··•✦❁💠❁✦•··•━
قطعهاي به نام «خانه سقراط»
خانهاى ميساخت سقراط حكيم
گرد وى از خلق غوغايى بخاست
هر كسى از خانهاش عيبى گرفت
اين زخردى و كجى و آن كم و كاست
آن يكى مىگفت اينسان كلبهاى
از براي چون تو مردي كى سزاست
وان دگر مىگفت اينسان كلبهاى
كى سزا و در خور استاد ماست
جملگى همراه گفتند اي حكيم
اين چنين خانه نه در خورد شماست
زانكه از تنگى و خردى اندر آن
كس نمىداند شدن از چپ براست
فيلسوف از اين سخن خنديد و گفت
دوستان اين خرده گيريها خطاست
كاشكى اين كلبه ناچيز من
پر توانستى شد از ياران راست
✍🏻: #غلامرضارشید_یاسمی مشهور به #رشید_یاسمی در ٢٩ آبان ۱۲۷۵ خورشیدی در شهر کرمانشاه زاده 💐شد.
او از سال ۱۳۰۰ به انتشار مقالات خود در روزنامهٔ شفق سرخ به سردبیری علی دشتی پرداخت و همین مقالات موجب شهرت ادبی او گردید.
🔺ديوان وی از لحاظ كمّي نسبتاً كم حجم است و شامل قالبهاي كلاسيك شعر فارسي، بخش اول ديوان با عنوان «منقطعات» در حقيقت تفنّنهاي شاعر است در حوزه صورت و فرم شعر فارسى است
دكتر محمدامين رياحى در باب این بخش از دیوان رشید می گوید : «منقطعات رشيد را ميتوان نوع چهارمى از ترجيعبند دانست ...
اين قسمت از اشعار رشيد...اصيلترين و جاندارترين اشعار اوست.
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
✋🏼
درود و ادب ، لحظه هاتان دلچسب و خواستنى 💐🙏🏻
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
@sobhosher
صبح و شعر
〰️🔅✅🔅〰️ 🔍 #راز_واژه درود😊 بخش ١ 🔸#فریاد در زبان پهلوی «فرَیات» frayāt یا «فرَدات» fradāt است. فرَ fra پیشوندی است که حرکت به جلو را نشان میدهد، و «دات» dāt یعنی دیوار؛ الان در کهکیلویه و نیشابور به دیوار میگویند «دای». فر + ياد( داى)= ”حرکت به سوی دیوار…
〰️🔅✅🔅〰️
🔍 #راز_واژه
درود😊
بخش ٢
🔸#فرياد
سعدی میگوید:
شنیدم که سالی به زندان بماند
نه شِکوَت نوشت و نه «فریاد» خواند
(یعنی از کسی کمک نخواست)
▪️حرف د قابل تبدیل به ی است، مثل پدر و پیَر. در زبان #خراسانی «دای» یعنی «دیوار». در واژه دیوار اگر نیک بنگریم، بخش نخست (دی) همان «دای» است، و بخش دوم (وار) از وَر اوستایی، به معنی پوشاندن و پناه دادن. پس دیوار، دادی است که خانه یا زمینی را در پناه خویش گرفته است.
«وَر» برای سرزمین یا بخشی از کشور هم به کار رفت، و نرم نرم بجای دیوار هم به کار رفت، مانند باره و بارو، که دیوار شهر است و شهر را در پناه خود دارد.
اُ زان پس، جهان یکسر آباد کرد
همه روی گیتی پر از داد کرد
🔸در واژه « #آباد»، چون آوای «آب» در آغاز دارد، گمان شنونده را به سوی آب و آبیاری میکشاند. اما چنین نیست.
این واژه در پهلوی به گونه آپات āpāt و در فارسی باستان «اَپَ دانَ» apadāna و در اوستا «پایتی» pāiti آمده است. این واژه از ریشه «پا» اوستایی به معنی #نگاهبانی_کردن است (امروز میگويیم «پاييدن»)، و «پاتَر» در اوستا برابر است با نگهبان. واژة «پا» یا «پَئيتی» با پیشوند تقویت کننده آ به گونه «آپات» پهلوی در آمد که در فارسی «آباد» خوانده میشود، و اَپَ دانَ apadāna در فارسی باستان برابر است با جایگاه نگهبانی شده. با این گفتار روشن میشود که با ساختن دیوارها، از همه جا نگهبانی شد.
⬅️ پس، معنای بیت آن میشود که با ساختن دیوار و تعیین مرز هر کس، اندک اندک داد و دادگری و قانون پدید آمد که با نگاهبانی همراه بود.
منبع: «داستان ایران، دفتر اول، از آغاز تا خاموشی دماوند»، فریدون جنیدی
در واپسين روز هفته به كشف راز واژگان ميپردازيم.
با ما همراه باشيد 💐
@sobhosher
🔍 #راز_واژه
درود😊
بخش ٢
🔸#فرياد
سعدی میگوید:
شنیدم که سالی به زندان بماند
نه شِکوَت نوشت و نه «فریاد» خواند
(یعنی از کسی کمک نخواست)
▪️حرف د قابل تبدیل به ی است، مثل پدر و پیَر. در زبان #خراسانی «دای» یعنی «دیوار». در واژه دیوار اگر نیک بنگریم، بخش نخست (دی) همان «دای» است، و بخش دوم (وار) از وَر اوستایی، به معنی پوشاندن و پناه دادن. پس دیوار، دادی است که خانه یا زمینی را در پناه خویش گرفته است.
«وَر» برای سرزمین یا بخشی از کشور هم به کار رفت، و نرم نرم بجای دیوار هم به کار رفت، مانند باره و بارو، که دیوار شهر است و شهر را در پناه خود دارد.
اُ زان پس، جهان یکسر آباد کرد
همه روی گیتی پر از داد کرد
🔸در واژه « #آباد»، چون آوای «آب» در آغاز دارد، گمان شنونده را به سوی آب و آبیاری میکشاند. اما چنین نیست.
این واژه در پهلوی به گونه آپات āpāt و در فارسی باستان «اَپَ دانَ» apadāna و در اوستا «پایتی» pāiti آمده است. این واژه از ریشه «پا» اوستایی به معنی #نگاهبانی_کردن است (امروز میگويیم «پاييدن»)، و «پاتَر» در اوستا برابر است با نگهبان. واژة «پا» یا «پَئيتی» با پیشوند تقویت کننده آ به گونه «آپات» پهلوی در آمد که در فارسی «آباد» خوانده میشود، و اَپَ دانَ apadāna در فارسی باستان برابر است با جایگاه نگهبانی شده. با این گفتار روشن میشود که با ساختن دیوارها، از همه جا نگهبانی شد.
⬅️ پس، معنای بیت آن میشود که با ساختن دیوار و تعیین مرز هر کس، اندک اندک داد و دادگری و قانون پدید آمد که با نگاهبانی همراه بود.
منبع: «داستان ایران، دفتر اول، از آغاز تا خاموشی دماوند»، فریدون جنیدی
در واپسين روز هفته به كشف راز واژگان ميپردازيم.
با ما همراه باشيد 💐
@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
#موسیقی_خوب_بشنویم 🎼🎵🎶🍁🍂
#موسیقی_بیکلام
قطعه ژان = “درد”
«این نوا، مویه کردستان است؛ سرزمینی که زیر و بم موسیقی با لبخندها و رنج های مردمانش آمیخته است، با فراز و فرودشان، با تار و پودشان... و این زخمه ها پیشکشی است به سپیدارانی که به درازای تاریخ، در برابر تندبادها ایستادند، اما نشکستند و کمر خم نکردند... کردستان غمگینم تسلیت. به یاد همه جان باختگان زلزله کرمانشاه »
يادشان تا هميشه گرامى🍀
دونوازى :
كمانچه:#اردشیرکامکار فراخور گرامى زادروزش💐
كوبه اى: #زکریایوسفی
@sobhosher
#موسیقی_بیکلام
قطعه ژان = “درد”
«این نوا، مویه کردستان است؛ سرزمینی که زیر و بم موسیقی با لبخندها و رنج های مردمانش آمیخته است، با فراز و فرودشان، با تار و پودشان... و این زخمه ها پیشکشی است به سپیدارانی که به درازای تاریخ، در برابر تندبادها ایستادند، اما نشکستند و کمر خم نکردند... کردستان غمگینم تسلیت. به یاد همه جان باختگان زلزله کرمانشاه »
يادشان تا هميشه گرامى🍀
دونوازى :
كمانچه:#اردشیرکامکار فراخور گرامى زادروزش💐
كوبه اى: #زکریایوسفی
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
#داستان_شب 😴
📖 هزار و یک شب مجموعهایست از داستانهای افسانهای قدیمی عربی، ایرانی و هندی به نقل از شهریار پادشاه ایرانی، که راوی آن شهرزاد دختر وزیر است و اکثر ماجراهای آن در بغداد و ایران میگذرد.
#هزار_و_یک_شب
🔸 #شب_بيست_و_نهم
ادامه حكايت نورالدين
داستانگو: #ليلا_پراشيده
@sobhosher
📖 هزار و یک شب مجموعهایست از داستانهای افسانهای قدیمی عربی، ایرانی و هندی به نقل از شهریار پادشاه ایرانی، که راوی آن شهرزاد دختر وزیر است و اکثر ماجراهای آن در بغداد و ایران میگذرد.
#هزار_و_یک_شب
🔸 #شب_بيست_و_نهم
ادامه حكايت نورالدين
داستانگو: #ليلا_پراشيده
@sobhosher
Telegram
attach 📎
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
*خداوند بهترین یاور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#شاهنامه
━•··•✦❁✳️❁✦•··•━
آغاز كتاب
داستان ابو منصور
جوان بود و از گوهر پهلوان
خردمند و بیدار و روشن روان
خداوند رای و خداوند شرم
سخن گفتن خوب و آوای نرم
به چشمش همان خاک و هم سیم وزر
بزرگی بدو یافته زیب و فر
سراسر جهان پیش او خوار بود
جوانمرد بود و وفادار بود
✍🏻: #فردوسى
در تكريم دوست و حامى خود
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
✋🏼درود و ادب، روزتان دلپذير 💐🙏🏻
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
@sobhosher
*خداوند بهترین یاور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#شاهنامه
━•··•✦❁✳️❁✦•··•━
آغاز كتاب
داستان ابو منصور
جوان بود و از گوهر پهلوان
خردمند و بیدار و روشن روان
خداوند رای و خداوند شرم
سخن گفتن خوب و آوای نرم
به چشمش همان خاک و هم سیم وزر
بزرگی بدو یافته زیب و فر
سراسر جهان پیش او خوار بود
جوانمرد بود و وفادار بود
✍🏻: #فردوسى
در تكريم دوست و حامى خود
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
✋🏼درود و ادب، روزتان دلپذير 💐🙏🏻
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
@sobhosher
✴️ هر شب يك پرسش
.
_ عبارت مار پوست خود بگذارد اما خوی خود نگذارد كنايه از چيست❓ - . @sobhosher
.
_ عبارت مار پوست خود بگذارد اما خوی خود نگذارد كنايه از چيست❓ - . @sobhosher
Anonymous Quiz
9%
تفيير دليل رشد است.
83%
اخلاق و رفتار افراد عوض نمیشود.
1%
از خودگذشتگى
7%
تظاهر و رياكارى
Forwarded from اتچ بات
#دكلمه_ها 🎼🎵🎶🍂🍁
مبارک باد.
سفرهایی که رؤیای مرا شط ّ پری کردند
٬
کنار چشمه هنگامی که اسبم را رها کردم
کمانم را به نوک شاخهای بستم
کتاب و خامهام را تکیه دادم بر درخت سرو...
کنار چشمه،هنگامی که جام داستانم را تهی کردم
که از نو آب بردارم
( از آن باریکهی روشن که نهر دوردستی بود)
گمان بردم که آنجا زندگان دیگری هستند غیر از ما
که در آئینه تصویرند- دور از انعکاس دیگران
اصلند، نه تکرار
پس از غوصی که در شط ّ پری کردم
پی بیگانگان آب، نظم عکسهایش را برآشفتم
همین که موجها آرام شد
دریافتم در چشمه چیزی نیست
جز رنگین کمان و سرو
و دیدم پنچهای در جام روئیدهست
٬
سیامستم
از انگشت پریهایی
که با شعر اشارت
داستانهای مرا انگشتری کردند.
شعر و آوا: #محمدعلی_سپانلو فراخور گرامى زادروز شاعر تهران💐 مانا نام و يادش🙏🏻
@sobhosher
مبارک باد.
سفرهایی که رؤیای مرا شط ّ پری کردند
٬
کنار چشمه هنگامی که اسبم را رها کردم
کمانم را به نوک شاخهای بستم
کتاب و خامهام را تکیه دادم بر درخت سرو...
کنار چشمه،هنگامی که جام داستانم را تهی کردم
که از نو آب بردارم
( از آن باریکهی روشن که نهر دوردستی بود)
گمان بردم که آنجا زندگان دیگری هستند غیر از ما
که در آئینه تصویرند- دور از انعکاس دیگران
اصلند، نه تکرار
پس از غوصی که در شط ّ پری کردم
پی بیگانگان آب، نظم عکسهایش را برآشفتم
همین که موجها آرام شد
دریافتم در چشمه چیزی نیست
جز رنگین کمان و سرو
و دیدم پنچهای در جام روئیدهست
٬
سیامستم
از انگشت پریهایی
که با شعر اشارت
داستانهای مرا انگشتری کردند.
شعر و آوا: #محمدعلی_سپانلو فراخور گرامى زادروز شاعر تهران💐 مانا نام و يادش🙏🏻
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
#داستان_شب 😴
📖 هزار و یک شب مجموعهایست از داستانهای افسانهای قدیمی عربی، ایرانی و هندی به نقل از شهریار پادشاه ایرانی، که راوی آن شهرزاد دختر وزیر است و اکثر ماجراهای آن در بغداد و ایران میگذرد.
#هزار_و_یک_شب
🔸 #شب_سى_ام
ادامه حكايت نورالدين
داستانگو: #ليلا_پراشيده
@sobhosher
📖 هزار و یک شب مجموعهایست از داستانهای افسانهای قدیمی عربی، ایرانی و هندی به نقل از شهریار پادشاه ایرانی، که راوی آن شهرزاد دختر وزیر است و اکثر ماجراهای آن در بغداد و ایران میگذرد.
#هزار_و_یک_شب
🔸 #شب_سى_ام
ادامه حكايت نورالدين
داستانگو: #ليلا_پراشيده
@sobhosher
Telegram
attach 📎