صبح و شعر
651 subscribers
2.14K photos
281 videos
331 files
3.23K links
ادبیات هست چون جهان برای جان‌های عاصی کافی نیست.🥰😍 🎼🎧📖📚
Download Telegram
Forwarded from اتچ بات
#موسیقی_خوب_بشنویم 🎼🎶🎵🍂🍁
#موسیقی_بیکلام


«موسیقی، تندنویسی احساسات است.»

#لئو_تولستوی

"بوسه در زمستان"
#بیژن_مرتضوی ویولنیست، خواننده و ترانه‌سرای ایرانی فراخور گرامى زادروزش💐
سبک موسیقی او در آثار بی‌کلامش ترکیبی از موسیقی سنتی ایرانی و موسیقی پاپ است.
آهنگ ماندگار #بوسه_زمستان در سال١٣٧٧ در آلبوم بی کلام آتش روی یخ منتشر شد.

لحظه هاتان دلچسب🥰🙏🏻

@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
#داستان_شب 😴

📖 هزار و یک شب مجموعه‌ایست از داستان‌های افسانه‌ای قدیمی عربی، ایرانی و هندی به نقل از شهریار پادشاه ایرانی، که راوی آن شهرزاد دختر وزیر است و اکثر ماجراهای آن در بغداد و ایران می‌گذرد.

#هزار_و_یک_شب

🔸 #شب_بيست_و_ششم
ادامه حكايت خليفه و جعفر
داستانگو: #ليلا_پراشيده

@sobhosher
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

*خداوند بهترین یاور ماست*

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 

#يك_برگ_كتاب

━•··‏​‏​​‏•✦❁✳️❁✦•‏​‏··•——

ماسون:با چشم جان به انسان درون خویش بنگر و از خود بپرس که آیا پیش وجدان خویش سربلندی؟ با سپردن زمام خویش به دست عقل به کجا رسیدی؟ تو چیستی؟
شما جوانید آقاجان، ثروتمندید، باهوشید، درس خوانده اید... با این نعمتهایی که به شما داده شده است چه کرده اید؟ آیا از خود و زندگیتان خشنودید؟
پی یر چین بر جبین انداخت و گفت: نه، من از زندگیم بیزارم!

۔ اگر بیزاری اصلاحش کن. خود را بيالا، و هر قدر خود را بیشتر بالایی بیشتر به بصیرت دست می یابی، به زندگی خود نگاه کنید آقاجان، آن را چگونه گذراندید؟ به خوشباشی و توشخواری! از جامعه همه چیز گرفتید و در عوض هيچ ندادید. ثروت به دستتان افتاد، آن را به چه راه به کار بردید؟ برای همنوعان خود چه کردید؟ تا به حال به دهها هزار بندۀ خود اندیشیده اید؟ آیا به جسم و جان آنها کمکی کرده اید؟ نه! از توان کار آنها برای گذران پرگناه خود بهره بردید.

📚#جنگ_و_صلح
✍🏻: #لئو‌تولستوی
برگردان : سروش حبیبی
ص۴۵۱

━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

✋🏼درود و ادب، روزتون زيبا 🙏🏻💐

━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
♻️ #شغل_مشهورترین_نویسندگان_جهان برای گذران زندگی
بخش ٥

▫️#فرانتس_کافکا كارمند حقوقى ً او دکترای حقوقش را سال ۱۹۰۶ از دانشگاه پراگ گرفت. پس از یک سال کار اجباری بی‌مزد و مواجب، در نوامبر ۱۹۰۷ در یک شرکت بیمه مشغول به کار شد، اما ۹ ماه بعد به علت ساعت‌های طولانی کار از ۸ صبح تا ۶ بعدازظهر که وقتی برای نوشتن برایش باقی نمی‌گذاشت، آن را ترک کرد.
نویسنده « #مسخ» سپس به عنوان ارزیاب غرامت در یک موسسه خسارت صنعتی شروع به فعالیت کرد و در سال ۱۹۱۱ یکی از بنیان‌گذاران کارخانه پنبه‌ نسوز شد.
گرچه کافکا همواره از شغل‌های روزانه‌اش متنفر بود، همیشه کارمندی شایسته بود و بارها ترفیع گرفته بود.
@sobhosher
✴️ هر شب يك پرسش
_ كدام اثر از سعدى نيست؟
. @sobhosher
Anonymous Quiz
16%
گلستان
71%
بهارستان
0%
بوستان
13%
رسائل نثر
Forwarded from اتچ بات
#دكلمه_ها 🎼🎶🎵🍂🍁

چه می گذرد در دلم
که عطر آهن تفته از کلماتم ریخته است
چه می گذرد در خیالم
که قلقل نور از رگهایم به گوش می رسد
چه می گذرد در سرم
که جر جر طوفان بند شده در گلویم می لرزد

سراسر نامها را گشته ام
و نام تو را پنهان کرده ام
می دانم شبی تاریک در پی است
و من به چراغ نامت محتاجم
طوفانهایی سر چهارراه ایستاده اند و
انتظار مرا می کشند
و من به زورق نامت محتاجم
آفتاب را سمت خانه تو گیج کرده ام
گل آفتاب گردان ونگوگ
حضور تو چون شمعی ته دره کافی است
که مثل پلنگی به دامن زندگی در افتم
قرص ماه حل شده در آسمان

چه می گذرد در کتابم
که درختان بریده بر می خیزند
کاغذ می شوند
تا از تو سخن بگویم

چه می گذرد در سرم
که در نوک پا قدم بر می دارند ، ببر و خدا
در خیالم

شعر و آوا: #شمس_لنگرودی فراخور گرامى زادروزش💐

@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
#داستان_شب 😴

📖 هزار و یک شب مجموعه‌ایست از داستان‌های افسانه‌ای قدیمی عربی، ایرانی و هندی به نقل از شهریار پادشاه ایرانی، که راوی آن شهرزاد دختر وزیر است و اکثر ماجراهای آن در بغداد و ایران می‌گذرد.

#هزار_و_یک_شب

🔸 #شب_بيست_و_هفتم
حكايت شمس الدين و نورالدين
داستانگو: #ليلا_پراشيده

@sobhosher
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
يك #حبه_شعرپارسى با #چاى_انگليسى
☕️
برگردان: بهروز صفرزاده

@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

*خداوند بهترین یاور ماست*

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 

#شعرجهان

━•··‏​‏​​‏•✦❁✳️❁✦•‏​‏··•​​—

بين عينيك وبيني

حينما أُغرقُ في عينيكِ عيني,
ألمح الفجر العميقا
وأرى الأمس العتيقا
وأرى ما لست أدري,
وأحسّ الكون يجري
بين عينيكِ وبيني.

*میان من و چشم‌هایت*

آن هنگام که غرق می‌کنم
چشمان‌ام را
در
چشم‌هایت؛
می‌بینم سپیده‌ی ژرف وُ
گذشته‌ی کهن را.
و آن‌چه را که نمی‌دانم؛ می‌بینم
و احساس می‌کنم «هستی»
جریان دارد میان من وُ چشم‌هایت.


شاعر: #آدونیس - سوریه، ۱۹۳۰
برگردان: #صالح_بوعذار
 
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

✋🏼درود و ادب، روزتان دلكش و ناب 🙏🏻💐

━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
😉#پنجشنبه ها و #طنازى_ادبى

#شهریار در مراسمى بعد از خواندن یک غزل وقتی که از صحنه پایین می ­آمد؛ خانمی به او گفت: «حقا که شهریار غزلی!»
بلافاصله بر وزن و قافیه غزلی که سروده بود ادامه داد:

شهریار غزلم خواند غزالی مهوش
خوب شد به غزلی صید غزالی کردم!🥰

@sobhosher
✴️ هر شب يك پرسش
.
_در كدام گزينه پسوند "__ک " تفاوت دارد . @sobhosher
Anonymous Quiz
18%
پيامک
57%
پشمک
7%
دخترک
18%
اناقک
Forwarded from اتچ بات
#موسیقی_خوب_بشنویم 🎼🎵🎶🍁🍂
#شعر_خوب_بخوانیم

شاخه گل برنامه شماره : ۱۷۸

اگر دوباره قلب من گذشته را رها كند 
اگر زسرزمین كین گریزدو صفا كند  
اگر درستی و صفا تفاوت از ریا كند   
اگر شرار مهر او دمی دگر بقا كند 
اگر شرار مهر او دمی دگر بقا كند 
اگر نسیم یاد او گذر به آشنا كند
اگر رغیب فتنه جو كنار وی رها كند
اگر كه دیو و بخت من اطاعت از خدا كند
زدست خود نمی دهم مگر به مرگ دامنش
زدست خود نمی دهم مگر به مرگ دامنش
 
(تَرجیع‌بَند)


گر ساغر چشمان مرا بادهٔ ناز است   
كی می شكنم پای تمنای وصالت   
مگذار تهی ساغر مِهرِ ازلی را 
زان خاك كه با اشكِ من و پای تو آمیخت 
یك قطره نشد فاش زدریای وجودت
دانم كه مرا خواهی و خواهی كه ندانم  
چون نقش جدا می شوی از مردمك اما  
آوای دل من همه فریاد نیاز است
هر چند كه امید كم و راه دراز است
تا میكدهٔ خاطرِ من روی تو باز است
مشتی به من آور كه مرا دیده نواز است
دریای وجودت همه آغشته به راز است
زین راز كه در سینهٔ تو ولوله ساز است
با پیكرِ پندارِ تواَش راز و نیاز است
 
 (غزل)
✍🏻: : #طاهره_صفارزاده فراخور گرامى زادروزش💐 مانا نام و يادش
گوینده : روشنک

شور_دشتی
🎤: #سیمابینا
تصنیف : دل مي خواست يار ببينم(محلی)
آهنگ محلی با تنظیم جوادمعروفی
نوازندگان :ارکستر گلها و #جوادمعروفی

شبتان از شادى سرشار🥰🙏🏻

@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
#داستان_شب 😴

📖 هزار و یک شب مجموعه‌ایست از داستان‌های افسانه‌ای قدیمی عربی، ایرانی و هندی به نقل از شهریار پادشاه ایرانی، که راوی آن شهرزاد دختر وزیر است و اکثر ماجراهای آن در بغداد و ایران می‌گذرد.

#هزار_و_یک_شب

🔸 #شب_بيست_و_هشتم
ادامه حكايت شمس الدين و نورالدين
داستانگو: #ليلا_پراشيده

@sobhosher
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

*خداوند بهترین یاور ماست*

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 

#مشاهیر

━•··‏​‏​​‏•✦❁💠❁✦•‏​‏··•​​‏━

قطعه‌اي به نام «خانه سقراط»

خانه‌اى مي‌ساخت سقراط حكيم
گرد وى از خلق غوغايى بخاست
هر كسى از خانه‌اش عيبى گرفت
اين زخردى و كجى و آن كم و كاست
آن يكى مى‌گفت اينسان كلبه‌اى
از براي چون تو مردي كى سزاست
وان دگر مى‌گفت اينسان كلبه‌اى
كى سزا و در خور استاد ماست
جملگى همراه گفتند اي حكيم
اين چنين خانه نه در خورد شماست
زانكه از تنگى و خردى اندر آن
كس نمى‌داند شدن از چپ براست
فيلسوف از اين سخن خنديد و گفت
دوستان اين خرده گيريها خطاست
كاشكى اين كلبه ناچيز من
پر توانستى شد از ياران راست

✍🏻: #غلامرضارشید_یاسمی مشهور به #رشید_یاسمی در ٢٩ آبان ۱۲۷۵ خورشیدی در شهر کرمانشاه زاده 💐شد.
او از سال ۱۳۰۰ به انتشار مقالات خود در روزنامهٔ شفق سرخ به سردبیری علی دشتی پرداخت و همین مقالات موجب شهرت ادبی او گردید.

🔺ديوان وی از لحاظ كمّي نسبتاً كم حجم است و شامل قالبهاي كلاسيك شعر فارسي، بخش اول ديوان با عنوان «منقطعات» در حقيقت تفنّن‌هاي شاعر است در حوزه صورت و فرم شعر فارسى است
دكتر محمدامين رياحى در باب این بخش از دیوان رشید می گوید : «منقطعات رشيد را مي‌توان نوع چهارمى از ترجيع‌بند دانست ...
اين قسمت از اشعار رشيد...اصيل‌ترين و جاندارترين اشعار اوست.

━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━
✋🏼
درود و ادب ، لحظه هاتان دلچسب و خواستنى 💐🙏🏻

━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

@sobhosher
صبح و شعر
〰️🔅🔅〰️ 🔍 #راز_واژه درود😊 بخش ١ 🔸#فریاد در زبان پهلوی «فرَیات» frayāt یا «فرَدات» fradāt است. فرَ fra پیشوندی است که حرکت به جلو را نشان میدهد، و «دات» dāt یعنی دیوار؛ الان در کهکیلویه و نیشابور به دیوار میگویند «دای». فر + ياد( داى)= ”حرکت به سوی دیوار…
〰️🔅🔅〰️
🔍 #راز_واژه

درود😊
بخش ٢
🔸#فرياد
سعدی میگوید:

شنیدم که سالی به زندان بماند
نه شِکوَت نوشت و نه «فریاد» خواند
(یعنی از کسی کمک نخواست)

▪️حرف د قابل تبدیل به ی است، مثل پدر و پیَر. در زبان #خراسانی «دای» یعنی «دیوار». در واژه دیوار اگر نیک بنگریم، بخش نخست (دی) همان «دای» است، و بخش دوم (وار) از وَر اوستایی، به معنی پوشاندن و پناه دادن. پس دیوار، دادی است که خانه یا زمینی را در پناه خویش گرفته است.
«وَر» برای سرزمین یا بخشی از کشور هم به کار رفت، و نرم نرم بجای دیوار هم به کار رفت، مانند باره و بارو، که دیوار شهر است و شهر را در پناه خود دارد.

اُ زان پس، جهان یکسر آباد کرد
همه روی گیتی پر از داد کرد

🔸در واژه « #آباد»، چون آوای «آب» در آغاز دارد، گمان شنونده را به سوی آب و آبیاری میکشاند. اما چنین نیست.
این واژه در پهلوی به گونه آپات āpāt و در فارسی باستان «اَپَ دانَ» apadāna و در اوستا «پایتی» pāiti آمده است. این واژه از ریشه «پا» اوستایی به معنی #نگاهبانی_کردن است (امروز میگويیم «پاييدن»)، و «پاتَر» در اوستا برابر است با نگهبان. واژة «پا» یا «پَئيتی» با پیشوند تقویت کننده آ به گونه «آپات» پهلوی در آمد که در فارسی «آباد» خوانده میشود، و اَپَ دانَ apadāna در فارسی باستان برابر است با جایگاه نگهبانی شده. با این گفتار روشن میشود که با ساختن دیوارها، از همه جا نگهبانی شد.

⬅️ پس، معنای بیت آن میشود که با ساختن دیوار و تعیین مرز هر کس، اندک اندک داد و دادگری و قانون پدید آمد که با نگاهبانی همراه بود.

منبع: «داستان ایران، دفتر اول، از آغاز تا خاموشی دماوند»، فریدون جنیدی

در واپسين روز هفته به كشف راز واژگان ميپردازيم.
با ما همراه باشيد 💐

@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
#موسیقی_خوب_بشنویم 🎼🎵🎶🍁🍂
#موسیقی_بیکلام

قطعه ژان = “درد”

«این نوا، مویه کردستان است؛ سرزمینی که زیر و بم موسیقی با لبخندها و رنج های مردمانش آمیخته است، با فراز و فرودشان، با تار و پودشان... و این زخمه ها پیشکشی است به سپیدارانی که به درازای تاریخ، در برابر تندبادها ایستادند، اما نشکستند و کمر خم نکردند... کردستان غمگینم تسلیت. به یاد همه جان باختگان زلزله کرمانشاه »

يادشان تا هميشه گرامى🍀

دونوازى :
كمانچه:#اردشیرکامکار فراخور گرامى زادروزش💐
كوبه اى: #زکریایوسفی

@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
#داستان_شب 😴

📖 هزار و یک شب مجموعه‌ایست از داستان‌های افسانه‌ای قدیمی عربی، ایرانی و هندی به نقل از شهریار پادشاه ایرانی، که راوی آن شهرزاد دختر وزیر است و اکثر ماجراهای آن در بغداد و ایران می‌گذرد.

#هزار_و_یک_شب

🔸 #شب_بيست_و_نهم
ادامه حكايت نورالدين
داستانگو: #ليلا_پراشيده

@sobhosher