━•··•✦❁💟❁✦•··•━
*خداوند بهترین یاور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#يك_برگ_كتاب
━•··•✦❁✳️❁✦•··•——
گفتم« هی هوریتس، تا حالا از دم دریاچهی سنترال پارک رد شدی؟»
«از دم چی؟»
«دریاچه. دریاچه کوچیکه. اون جایی که اردکا هستن.»
«آره چطور؟»
«اون اردکا رو دیدی که توش شنا میکنن، تو فصل بهار؟میدونی زمسونا کجا میرن؟»
«کیا کجا میرن؟»
«اردکا دیگه، میدونی؟منظورم اینه که کسی با کامیونی چیزی میآد میبردشون یا خودشون پرواز میکنن میرن، مثلا به جنوبی جایی؟»
هوروتیس برگشت و یه نگاهی به من انداخت. از اون آدمای بیصبر و طاقت بود. ولی بد آدمی نبود. « گفت من از کجا بدونم؟ جواب یه همچین سوال رو از کجا باید بدونم؟ »
گفتم «خوب حالا عصبانی نشو.» خیلی عصبانی بود.
« کی عصبانیه؟ کسی عصبانی نیس.»
دیگه باهاش حرفی نزدم.
ص۸۳
📚: #ناتور_دشت
✍🏻: #جی_دی_سلینجر
برگردان: #محمد_نجفی
فايل كامل pdf كتاب را در صبح و شعر ببينيد @sobhosher
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
✋🏼درود و ادب، روزتون دلپذير 🙏🏻💐
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
@sobhosher
*خداوند بهترین یاور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#يك_برگ_كتاب
━•··•✦❁✳️❁✦•··•——
گفتم« هی هوریتس، تا حالا از دم دریاچهی سنترال پارک رد شدی؟»
«از دم چی؟»
«دریاچه. دریاچه کوچیکه. اون جایی که اردکا هستن.»
«آره چطور؟»
«اون اردکا رو دیدی که توش شنا میکنن، تو فصل بهار؟میدونی زمسونا کجا میرن؟»
«کیا کجا میرن؟»
«اردکا دیگه، میدونی؟منظورم اینه که کسی با کامیونی چیزی میآد میبردشون یا خودشون پرواز میکنن میرن، مثلا به جنوبی جایی؟»
هوروتیس برگشت و یه نگاهی به من انداخت. از اون آدمای بیصبر و طاقت بود. ولی بد آدمی نبود. « گفت من از کجا بدونم؟ جواب یه همچین سوال رو از کجا باید بدونم؟ »
گفتم «خوب حالا عصبانی نشو.» خیلی عصبانی بود.
« کی عصبانیه؟ کسی عصبانی نیس.»
دیگه باهاش حرفی نزدم.
ص۸۳
📚: #ناتور_دشت
✍🏻: #جی_دی_سلینجر
برگردان: #محمد_نجفی
فايل كامل pdf كتاب را در صبح و شعر ببينيد @sobhosher
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
✋🏼درود و ادب، روزتون دلپذير 🙏🏻💐
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
@sobhosher
Forwarded from ربات حذف ✂️
Nator Dasht(@Sherestan).pdf
5.3 MB
♻️ #شغل_مشهورترین_نویسندگان_جهان برای گذران زندگی
بخش ٢
▫️#جک_لندن نویسنده رمانهای معروفی چون «آوای وحش» و «#سپید_دندان» مدتی را در نوجوانی از راه سرقت روزگار میگذراند.
او در نوجوانی از محل پرورش صدفهای خوراکی میدزدید و آنها را در بازار به شکل قاچاق میفروخت.
بعدها زمانی که قایقش صدمه دید و دیگر قابل تعمیر نبود، در یک مرکز نگهداری آبزیان مشغول شد و سپس به خدمه قایق شکار شیردریایی در دریای آرام پیوست.
او پیش از بازگشت به دبیرستان در سال ١٨٩۶ در یک کارخانه کنفریسی هم کار کرد. جک لندن، رمان « #آوای_وحش» را در ١٧سالگی با تأثیر از همین خاطرات نوشت.
@sobhosher
بخش ٢
▫️#جک_لندن نویسنده رمانهای معروفی چون «آوای وحش» و «#سپید_دندان» مدتی را در نوجوانی از راه سرقت روزگار میگذراند.
او در نوجوانی از محل پرورش صدفهای خوراکی میدزدید و آنها را در بازار به شکل قاچاق میفروخت.
بعدها زمانی که قایقش صدمه دید و دیگر قابل تعمیر نبود، در یک مرکز نگهداری آبزیان مشغول شد و سپس به خدمه قایق شکار شیردریایی در دریای آرام پیوست.
او پیش از بازگشت به دبیرستان در سال ١٨٩۶ در یک کارخانه کنفریسی هم کار کرد. جک لندن، رمان « #آوای_وحش» را در ١٧سالگی با تأثیر از همین خاطرات نوشت.
@sobhosher
✴️ هرشب يك پرسش
كدام واژهها شبيه هستند و جای یکدیگر به کار میروند؟
@sobhosher
كدام واژهها شبيه هستند و جای یکدیگر به کار میروند؟
@sobhosher
Anonymous Quiz
20%
تراز-طراز
65%
هوشيار -هشيار
9%
خاستن _خواستن
6%
خورد-خُرد
Forwarded from اتچ بات
#موسیقی_خوب_بشنویم 🎼🎶🎵🍁🍂
#شعر_خوب_بخوانیم
سرخوش آمد ز در و می زد و سرمست برفت
فرصتی بود ولی حیف که از دست برفت
لحظه ای چند نشست و سخنی چند بگفت
تا بگفتم که مرا هم سخنی هست، برفت
آن همه گرد کدورت که زدل خواسته بود
آن گل تازه ی شاداب چو بنشست، برفت
گفته بودی چه شد آن حوصله و صبر و قرار
ظرف اینها همه دل بود، چو بشکست، برفت
✍🏻: #پژمان_بختیاری
🎤: #مرضیه
ویلن #پرویز_یاحقی
ضرب #امیرناصر_افتتاح
ساز و آواز در #سهگاه
شبتان از شادى سرشار🥰🙏🏻
@sobhosher
#شعر_خوب_بخوانیم
سرخوش آمد ز در و می زد و سرمست برفت
فرصتی بود ولی حیف که از دست برفت
لحظه ای چند نشست و سخنی چند بگفت
تا بگفتم که مرا هم سخنی هست، برفت
آن همه گرد کدورت که زدل خواسته بود
آن گل تازه ی شاداب چو بنشست، برفت
گفته بودی چه شد آن حوصله و صبر و قرار
ظرف اینها همه دل بود، چو بشکست، برفت
✍🏻: #پژمان_بختیاری
🎤: #مرضیه
ویلن #پرویز_یاحقی
ضرب #امیرناصر_افتتاح
ساز و آواز در #سهگاه
شبتان از شادى سرشار🥰🙏🏻
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
#داستان_شب 😴
📖 هزار و یک شب مجموعهایست از داستانهای افسانهای قدیمی عربی، ایرانی و هندی به نقل از شهریار پادشاه ایرانی، که راوی آن شهرزاد دختر وزیر است و اکثر ماجراهای آن در بغداد و ایران میگذرد.
#هزار_و_یک_شب
🔸 #شب_دوازدهم
ادامه حكايت ملِك سنگ شده
داستانگو: #ليلا_پراشيده
@sobhosher
📖 هزار و یک شب مجموعهایست از داستانهای افسانهای قدیمی عربی، ایرانی و هندی به نقل از شهریار پادشاه ایرانی، که راوی آن شهرزاد دختر وزیر است و اکثر ماجراهای آن در بغداد و ایران میگذرد.
#هزار_و_یک_شب
🔸 #شب_دوازدهم
ادامه حكايت ملِك سنگ شده
داستانگو: #ليلا_پراشيده
@sobhosher
Telegram
attach 📎
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
*خداوند بهترین یاور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#شعرجهان
━•··•✦❁✳️❁✦•··•━
O ME! O LIFE!🔹
O ME ! O life! of the questions of these recurring,
Of the endless trains of the faithless, of cities fill'd with the foolish,
Of myself forever reproaching myself, (for who more foolish than I, and who more faithless?)
Of eyes that vainly crave the light, of the objects mean, of the struggle ever renew'd,
Of the poor results of all, of the plodding and sordid crowds I see around me,
Of the empty and useless years of the rest, with the rest me inter twined,
The question,
O me ! so sad, rccurring - What good amid these, O me, O life?
Answer.
That you are here - that life exists and identity,
That the powerful play goes on, and you may contribute a verse.
🔆ای من، ای زندگی!
در میانِ پرسشهای مداوم
و زنجیرهی بیپایانِ بیایمانان
و شهرهای آکنده از دیوانگان
و منی که
پیوسته در سرزنشِ خویش است
(که کیست دیوانهتر از من؟
و کیست بیایمانتر از من؟)
در میانِ چشمهایی که
بیهوده روشنی میجویند
و اشیاء مضحک
و کشمکشی که
هر دم از سر گرفته میشود
و انبوهِ دروغینِ خلقی که
سنگین گام برمیدارد
و تتمهی سالیانی پوچ و بیحاصل،
سالیانی که با مناش درهمتنیده
این پرسش، ای من، بس غمانگیز،
این پرسشِ مداوم
به چه باید دل خوش کرد؟
ای من، ای زندگی!
پاسخ:
که اینسان تو اینجایی،
که زندگی هست و یگانگی
که نمایشِ عظیم،
همچنان بر صحنه است،
تا تو نیز کلامی بدان بیفزایی.
✍🏻: #والت_ویتمن
برگردان: آرمین دارابی
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
✋🏼درود و ادب، روزتان خوش🙏🏻💐
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
@sobhosher
*خداوند بهترین یاور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#شعرجهان
━•··•✦❁✳️❁✦•··•━
O ME! O LIFE!🔹
O ME ! O life! of the questions of these recurring,
Of the endless trains of the faithless, of cities fill'd with the foolish,
Of myself forever reproaching myself, (for who more foolish than I, and who more faithless?)
Of eyes that vainly crave the light, of the objects mean, of the struggle ever renew'd,
Of the poor results of all, of the plodding and sordid crowds I see around me,
Of the empty and useless years of the rest, with the rest me inter twined,
The question,
O me ! so sad, rccurring - What good amid these, O me, O life?
Answer.
That you are here - that life exists and identity,
That the powerful play goes on, and you may contribute a verse.
🔆ای من، ای زندگی!
در میانِ پرسشهای مداوم
و زنجیرهی بیپایانِ بیایمانان
و شهرهای آکنده از دیوانگان
و منی که
پیوسته در سرزنشِ خویش است
(که کیست دیوانهتر از من؟
و کیست بیایمانتر از من؟)
در میانِ چشمهایی که
بیهوده روشنی میجویند
و اشیاء مضحک
و کشمکشی که
هر دم از سر گرفته میشود
و انبوهِ دروغینِ خلقی که
سنگین گام برمیدارد
و تتمهی سالیانی پوچ و بیحاصل،
سالیانی که با مناش درهمتنیده
این پرسش، ای من، بس غمانگیز،
این پرسشِ مداوم
به چه باید دل خوش کرد؟
ای من، ای زندگی!
پاسخ:
که اینسان تو اینجایی،
که زندگی هست و یگانگی
که نمایشِ عظیم،
همچنان بر صحنه است،
تا تو نیز کلامی بدان بیفزایی.
✍🏻: #والت_ویتمن
برگردان: آرمین دارابی
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
✋🏼درود و ادب، روزتان خوش🙏🏻💐
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
@sobhosher
😉#پنجشنبه ها و #طنازى_ادبى
🔸نور گیتی فروز چشمهٔ هور
زشت باشد به چشم #موشک کور
#سعدى -قرنِ هفتم هجرى
باب چهارم در فواید خاموشی حكايت شماره١
* موشك كور : خفاش
🍂ما ایرانیها؛ نه به شكل امروزى اما موشك هم داشته ايم.😉
@sobhosher
🔸نور گیتی فروز چشمهٔ هور
زشت باشد به چشم #موشک کور
#سعدى -قرنِ هفتم هجرى
باب چهارم در فواید خاموشی حكايت شماره١
* موشك كور : خفاش
🍂ما ایرانیها؛ نه به شكل امروزى اما موشك هم داشته ايم.😉
@sobhosher
✴️ هرشب يك پرسش
كدام اثر جزء ادبيات تعليمى محسوب نمى شود؟
@sobhosher
كدام اثر جزء ادبيات تعليمى محسوب نمى شود؟
@sobhosher
Anonymous Quiz
57%
غزليات شمس(ديوان كبير)
6%
گلستان
9%
مثنوى معنوى
28%
كليله و دمنه
Forwarded from اتچ بات
#موسیقی_خوب_بشنویم 🎼🎶🎵🍁🍂
#شعر_خوب_بخوانیم
جانِ منی جانِ منی جانِ من
آنِ منی آنِ منی آنِ من
شاهِ منی لایقِ سودای من
قند منی لایقِ دندان من
ای رسن زلفِ تو پابند من
چاهِ زنخدان تو زندانِ من
دست فشان مست کجا میروی
پیشه منا ای گُلِ خندان من
نور منی باش در این چشمِ من
چشمِ من و چشمه ی حیوانِ من
گُل چو تو را دید به سوسن بگفت
سروِ من آمد به گلستانِ من
جانِ منی جانِ منی جانِ من
آنِ منی آنِ منی آنِ من
شاهِ منی لایقِ سودای من
قند منی لایقِ دندان من…
🎼: #سينا_سرلك فراخور گرامى زادروزش💐
✍🏻: #مولانا
@sobhosher
#شعر_خوب_بخوانیم
جانِ منی جانِ منی جانِ من
آنِ منی آنِ منی آنِ من
شاهِ منی لایقِ سودای من
قند منی لایقِ دندان من
ای رسن زلفِ تو پابند من
چاهِ زنخدان تو زندانِ من
دست فشان مست کجا میروی
پیشه منا ای گُلِ خندان من
نور منی باش در این چشمِ من
چشمِ من و چشمه ی حیوانِ من
گُل چو تو را دید به سوسن بگفت
سروِ من آمد به گلستانِ من
جانِ منی جانِ منی جانِ من
آنِ منی آنِ منی آنِ من
شاهِ منی لایقِ سودای من
قند منی لایقِ دندان من…
🎼: #سينا_سرلك فراخور گرامى زادروزش💐
✍🏻: #مولانا
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
#داستان_شب 😴
📖 هزار و یک شب مجموعهایست از داستانهای افسانهای قدیمی عربی، ایرانی و هندی به نقل از شهریار پادشاه ایرانی، که راوی آن شهرزاد دختر وزیر است و اکثر ماجراهای آن در بغداد و ایران میگذرد.
#هزار_و_یک_شب
🔸 ادامه #شب_دوازدهم
حكايت حمال و دختران
داستانگو: #ليلا_پراشيده
@sobhosher
📖 هزار و یک شب مجموعهایست از داستانهای افسانهای قدیمی عربی، ایرانی و هندی به نقل از شهریار پادشاه ایرانی، که راوی آن شهرزاد دختر وزیر است و اکثر ماجراهای آن در بغداد و ایران میگذرد.
#هزار_و_یک_شب
🔸 ادامه #شب_دوازدهم
حكايت حمال و دختران
داستانگو: #ليلا_پراشيده
@sobhosher
Telegram
attach 📎
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
*خداوند بهترین یاور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#مشاهير
━•··•✦❁✳️❁✦•··•━
بخشهايى از #اندرزهای پایانی #کوروش
🔹به یاد نمیآورم که در رسیدن به چیزی که از بهرش کوشیده بودم، یا آرزویش را داشتم ناکام مانده باشم. فزون تر این که دوستان را با گنج و خواسته که بخشیده ام شاد کرده، دشمنان را فکنده و کوفته ام. این سرزمین نیاکانی که زمانی در آسیا به هیچ نمیآمد، اکنون در چکاد نیرومندی از بهر شما باز مینهم، و اگر در نگر (نظر) آوریم چه پیروزیهای کلان بر من آغوش گشوده اند، خواهیم دانست که مرا شکستی نبوده است.
(گزنفون، دفتر ٨، بخش ٧، بندهای ۶ و ٧ و ٨).
🔸– راه دل ربودن و دل بسته کردن مردمان نه با درشتی و تند خوییست که با تیمار و اندوه خواریهای مهرورزانه است.
(ن.ک: گزنفون، دفتر ٨، بخش ٧، بند ۱۳، برگردان ابوالحسن تهامی). (وصیت نامه کوروش)
🔻– مهر بورزید دوستان را، و این مهرورزی شما را نیرویی خواهد داد که با آن دشمنانتان را بر اندازید.
(گزنفون، دفتر ٨، بخش ٧، بند ۲۸).
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
✋🏼فراخور فرخنده روز جهانى #كوروش_بزرگ 💐💐💐
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
@sobhosher
*خداوند بهترین یاور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#مشاهير
━•··•✦❁✳️❁✦•··•━
بخشهايى از #اندرزهای پایانی #کوروش
🔹به یاد نمیآورم که در رسیدن به چیزی که از بهرش کوشیده بودم، یا آرزویش را داشتم ناکام مانده باشم. فزون تر این که دوستان را با گنج و خواسته که بخشیده ام شاد کرده، دشمنان را فکنده و کوفته ام. این سرزمین نیاکانی که زمانی در آسیا به هیچ نمیآمد، اکنون در چکاد نیرومندی از بهر شما باز مینهم، و اگر در نگر (نظر) آوریم چه پیروزیهای کلان بر من آغوش گشوده اند، خواهیم دانست که مرا شکستی نبوده است.
(گزنفون، دفتر ٨، بخش ٧، بندهای ۶ و ٧ و ٨).
🔸– راه دل ربودن و دل بسته کردن مردمان نه با درشتی و تند خوییست که با تیمار و اندوه خواریهای مهرورزانه است.
(ن.ک: گزنفون، دفتر ٨، بخش ٧، بند ۱۳، برگردان ابوالحسن تهامی). (وصیت نامه کوروش)
🔻– مهر بورزید دوستان را، و این مهرورزی شما را نیرویی خواهد داد که با آن دشمنانتان را بر اندازید.
(گزنفون، دفتر ٨، بخش ٧، بند ۲۸).
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
✋🏼فراخور فرخنده روز جهانى #كوروش_بزرگ 💐💐💐
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
@sobhosher
〰️🔅✅🔅〰️
🔍 #راز_واژه
درود😊
🔸#شاه🤴🏼
واژهای کهن است که در دیگر زبانهای ایرانی نیز به همین گونه گفته و نوشته میشود. این واژه در زبان کهنتر
پارسی باستان و اوستايى به گونه xšathra بودهاست که با گذشت زمان به ریخت سادهتر #شاه در زبان پارسی کنونی درآمدهاست.
👑 واژه پادشاه نیز از فارسى پهلوى
#پاتخشای یا پاتخشاه آمدهاست که در
فارسی باستان به ریخت پتی خشای ثیه یا #پتی_خشایَ به معنی؛ کسی که با توانایی فرمان راند، بودهاست.
در برهان قاطع درباره واژه پادشاه آمدهاست: «نامی است فارسی باستانی مرکب از پاد و شاه و پاد به معنی پاس و پاسبان و نگهبان و پائیدن و دارندگی تخت و اورنگ باشد و شاه به معنی اصل و خداوند و داماد و هر چیز که آن به سیرت و صورت از امثال و اقران بهتر و بزرگتر باشد».
روز جهانى كوروش بزرگ خجسته💐
در واپسين روز هفته به كشف راز واژگان ميپردازيم.
با ما همراه باشيد 💐
@sobhosher
🔍 #راز_واژه
درود😊
🔸#شاه🤴🏼
واژهای کهن است که در دیگر زبانهای ایرانی نیز به همین گونه گفته و نوشته میشود. این واژه در زبان کهنتر
پارسی باستان و اوستايى به گونه xšathra بودهاست که با گذشت زمان به ریخت سادهتر #شاه در زبان پارسی کنونی درآمدهاست.
👑 واژه پادشاه نیز از فارسى پهلوى
#پاتخشای یا پاتخشاه آمدهاست که در
فارسی باستان به ریخت پتی خشای ثیه یا #پتی_خشایَ به معنی؛ کسی که با توانایی فرمان راند، بودهاست.
در برهان قاطع درباره واژه پادشاه آمدهاست: «نامی است فارسی باستانی مرکب از پاد و شاه و پاد به معنی پاس و پاسبان و نگهبان و پائیدن و دارندگی تخت و اورنگ باشد و شاه به معنی اصل و خداوند و داماد و هر چیز که آن به سیرت و صورت از امثال و اقران بهتر و بزرگتر باشد».
روز جهانى كوروش بزرگ خجسته💐
در واپسين روز هفته به كشف راز واژگان ميپردازيم.
با ما همراه باشيد 💐
@sobhosher
✴️ هرشب يك پرسش
-نگارش شندرغاز، چندرغاز و چندرقاز.؛ كدام درست است؟ @sobhosher
-نگارش شندرغاز، چندرغاز و چندرقاز.؛ كدام درست است؟ @sobhosher
Anonymous Quiz
39%
چندرغاز
11%
چندرقاز
33%
شندرغاز،
16%
همه موارد
Forwarded from اتچ بات
#موسیقی_خوب_بشنویم🎼🎶🎵🍁🍂
#شعر_خوب_بخوانیم
کهن دیارا
کهن دیارا ، دیار یارا دل از تو کندم ولی ندانم ، که گر گریزم کجا گریزم وگر بمانم کجا بمانم
نه پای رفتن نه تاب ماندن چگونه گویم درخت خشکم ، عجب نباشد اگر تبرزن طمع ببندد در استخوانم
در این جهنم گل بهشتی چگونه روید چگـونـه بـوید ، من ای بهاران ز ابر نیسان چه بهره گیرم که خود خزانم
کهن دیارا دیار یارا دل از تو کندم ولی ندانم ، که گر گریزم کجا گریزم وگر بمانم کجا بمانم
صدای حق را سکوت باطل در آن دل شب چنان فرو کشت که تا قیامت در این مصیبت گلو فشارد غم نهانم
کبوتران را به گاه رفتن سر نشستن به بام من نیست که تا پیامی به خط جانان ز پای آنان فروستانم
کهن دیارا دیار یارا دل از تو کندم ولی ندانم که گر گریزم کجا گریزم وگر بمانم کجا بمانم
آه ای دیار دور ای سرزمین کودکی من خورشید سرد مغرب بر من حرام باد تا آفتاب توست بر آفاق باورم
من نقش خوش را همه جا در تو دیده ام تا چشم بر تو دارم در خویش ننگرم
ای ملک بی غروب ای مرز و بوم پیر جوانبختی ای آشیان کهنه سیمرغ یک روز ناگهان
چون چشم من ز پنجره افتد به آسمان مبینم آفتاب تو در برابرم
سفینه دل نشسته در گل چراغ ساحل نمیدرخشد در این سیاهی سپیده ای کو
که چشم حسرت در او نشانم الا خدایا گره گشایا به چاره جویی مرا مدد کن الا خدایا
بود که بر خود دری گشایم غم درون را برون کشانم کبوتران را به گاه رفتن سر نشستن به بام من نیست
که تا پیامی به خط جانان ز پای آنان فروستانم
کهن دیارا دیار یارا دل از تو کندم ولی ندانم که گر گریزم کجا گریزم وگر بمانم کجا بمانم
کهن دیارا دیار یارا به عزم رفتن دل از تو کندم ولی جز اینجا وطن گزیدن نمیتوانم
✍🏻: #نادر_نادرپور
🎼: محمد زمانی
🎤: #داریوش
تا همیشه ماندگار ایران🥰🙏
@sobhosher
#شعر_خوب_بخوانیم
کهن دیارا
کهن دیارا ، دیار یارا دل از تو کندم ولی ندانم ، که گر گریزم کجا گریزم وگر بمانم کجا بمانم
نه پای رفتن نه تاب ماندن چگونه گویم درخت خشکم ، عجب نباشد اگر تبرزن طمع ببندد در استخوانم
در این جهنم گل بهشتی چگونه روید چگـونـه بـوید ، من ای بهاران ز ابر نیسان چه بهره گیرم که خود خزانم
کهن دیارا دیار یارا دل از تو کندم ولی ندانم ، که گر گریزم کجا گریزم وگر بمانم کجا بمانم
صدای حق را سکوت باطل در آن دل شب چنان فرو کشت که تا قیامت در این مصیبت گلو فشارد غم نهانم
کبوتران را به گاه رفتن سر نشستن به بام من نیست که تا پیامی به خط جانان ز پای آنان فروستانم
کهن دیارا دیار یارا دل از تو کندم ولی ندانم که گر گریزم کجا گریزم وگر بمانم کجا بمانم
آه ای دیار دور ای سرزمین کودکی من خورشید سرد مغرب بر من حرام باد تا آفتاب توست بر آفاق باورم
من نقش خوش را همه جا در تو دیده ام تا چشم بر تو دارم در خویش ننگرم
ای ملک بی غروب ای مرز و بوم پیر جوانبختی ای آشیان کهنه سیمرغ یک روز ناگهان
چون چشم من ز پنجره افتد به آسمان مبینم آفتاب تو در برابرم
سفینه دل نشسته در گل چراغ ساحل نمیدرخشد در این سیاهی سپیده ای کو
که چشم حسرت در او نشانم الا خدایا گره گشایا به چاره جویی مرا مدد کن الا خدایا
بود که بر خود دری گشایم غم درون را برون کشانم کبوتران را به گاه رفتن سر نشستن به بام من نیست
که تا پیامی به خط جانان ز پای آنان فروستانم
کهن دیارا دیار یارا دل از تو کندم ولی ندانم که گر گریزم کجا گریزم وگر بمانم کجا بمانم
کهن دیارا دیار یارا به عزم رفتن دل از تو کندم ولی جز اینجا وطن گزیدن نمیتوانم
✍🏻: #نادر_نادرپور
🎼: محمد زمانی
🎤: #داریوش
تا همیشه ماندگار ایران🥰🙏
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
#داستان_شب 😴
📖 هزار و یک شب مجموعهایست از داستانهای افسانهای قدیمی عربی، ایرانی و هندی به نقل از شهریار پادشاه ایرانی، که راوی آن شهرزاد دختر وزیر است و اکثر ماجراهای آن در بغداد و ایران میگذرد.
#هزار_و_یک_شب
🔸 #شب_سيزدهم
ادامه حكايت حمال و دختران
داستانگو: #ليلا_پراشيده
@sobhosher
📖 هزار و یک شب مجموعهایست از داستانهای افسانهای قدیمی عربی، ایرانی و هندی به نقل از شهریار پادشاه ایرانی، که راوی آن شهرزاد دختر وزیر است و اکثر ماجراهای آن در بغداد و ایران میگذرد.
#هزار_و_یک_شب
🔸 #شب_سيزدهم
ادامه حكايت حمال و دختران
داستانگو: #ليلا_پراشيده
@sobhosher
Telegram
attach 📎