________
به کردار ابری ببار اگر می باری
که سرود باران در منقار مرغی سرگردان است
سراسیمه سلام
اگر آنچه بر یال اسب می جنبد، سپیده دمان است.
#شعر_ديگر
#هوشنگ_چالنگی
كه بدرود نگفتى..
و در آبان ترانه شدى ماندگار 🖤
تسليت آراممان نميكند بگو باران ببارد 😭
@sobhosher
به کردار ابری ببار اگر می باری
که سرود باران در منقار مرغی سرگردان است
سراسیمه سلام
اگر آنچه بر یال اسب می جنبد، سپیده دمان است.
#شعر_ديگر
#هوشنگ_چالنگی
كه بدرود نگفتى..
و در آبان ترانه شدى ماندگار 🖤
تسليت آراممان نميكند بگو باران ببارد 😭
@sobhosher
✴️ هرشب يك پرسش
.
كدام شاعر به داستانسرايى شهرت دارد؟ @sobhosher
.
كدام شاعر به داستانسرايى شهرت دارد؟ @sobhosher
Anonymous Quiz
75%
نظامى
8%
سيمين بهبهانى
9%
صائب تبريزى
7%
رهى معيرى
Forwarded from اتچ بات
#دكلمه_ها🎼🎶🎵🍁🍂
#زنگوله_تنبل
خواب من و او
چشم هامان را به خوابی روشن بگذار
که به رود تاریک بیدار میشویم
بر خزه ها میهمانان را می بینیم
و به خویش می نگریم
ستاره ها به جامه هامان اندوهگینند
و من آن جایم عریان و دوست دارنده
و می گریم که رود تو را به ستاره ها برده ست
من آن جایم به حومه ها که اسبها
به شهر روشن می ریزند
آن جا که صبحگاه کلمات روییده ست
چون کشتی ای که غرق می شود
با مسافران و سوت زنان به ابرها
درختان چرا خاکستر های ما را به تن می کنند
در مه چرا دور می شوند
و اکنون که مرداب ها می رسیم
بر برجهامان چگونه می بینند ؟
✍🏻 : #هوشنگ_چالنگی گرامى ياد و مانا نامش🍀
شاعر نمی میرد یا می میرد تا بماند.
شبتان آرام و رام🥰🙏🏻
@sobhosher
#زنگوله_تنبل
خواب من و او
چشم هامان را به خوابی روشن بگذار
که به رود تاریک بیدار میشویم
بر خزه ها میهمانان را می بینیم
و به خویش می نگریم
ستاره ها به جامه هامان اندوهگینند
و من آن جایم عریان و دوست دارنده
و می گریم که رود تو را به ستاره ها برده ست
من آن جایم به حومه ها که اسبها
به شهر روشن می ریزند
آن جا که صبحگاه کلمات روییده ست
چون کشتی ای که غرق می شود
با مسافران و سوت زنان به ابرها
درختان چرا خاکستر های ما را به تن می کنند
در مه چرا دور می شوند
و اکنون که مرداب ها می رسیم
بر برجهامان چگونه می بینند ؟
✍🏻 : #هوشنگ_چالنگی گرامى ياد و مانا نامش🍀
شاعر نمی میرد یا می میرد تا بماند.
شبتان آرام و رام🥰🙏🏻
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
#داستان_شب 😴
📖 هزار و یک شب مجموعهایست از داستانهای افسانهای قدیمی عربی، ایرانی و هندی به نقل از شهریار پادشاه ایرانی، که راوی آن شهرزاد دختر وزیر است و اکثر ماجراهای آن در بغداد و ایران میگذرد.
#هزار_و_یک_شب
🔸 ادامه #شب_نهم
حكايت كنجكاو شدن ملِك از ماهيان
داستانگو: #ليلا_پراشيده
@sobhosher
📖 هزار و یک شب مجموعهایست از داستانهای افسانهای قدیمی عربی، ایرانی و هندی به نقل از شهریار پادشاه ایرانی، که راوی آن شهرزاد دختر وزیر است و اکثر ماجراهای آن در بغداد و ایران میگذرد.
#هزار_و_یک_شب
🔸 ادامه #شب_نهم
حكايت كنجكاو شدن ملِك از ماهيان
داستانگو: #ليلا_پراشيده
@sobhosher
Telegram
attach 📎
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
*خداوند بهترین یاور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#نثر_فارسى
━•··•✦❁✳️❁✦•··•━
موسی از راه خود رفت، لاجرم چون گفت : " بنمای تا ببینم "
گفتند : " ای موسی از راه خود آمدی، نبینی ما را " این حدیث به کسی ندهند که از در خود در آید، بدان دهند که از خود به در آید.
اما خواجه را چون از راه حضرت بردند از " قاب قوسین " در گذرانیدند و به مقام " او ادنی " رسانیدند. و هرچه لباس هستی محمدی بود از سر وجود او بر کشیدند و خلعت صفت رحمت در او پوشانیدند. و آن صورت رحمت را به خلق فرستادندچون می رفت محمد بود و چون می آمد رحمت بود.
#مرصاد_العباد
نجم الدین رازی
* آیه ۹ سوره نجم، بیانگر اوج نزدیکی و نهایت قرب بنده به خداوند است که در سفر معراج برای رسول خدا ص اتفاق افتاد
فايل pdf كتاب را در صبح و شعر بخوانيد.
━··•✦❁💟❁✦•··•━
✋🏼درود و ادب، روزتان دلپذير 🙏🏻💐
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
@sobhosher
*خداوند بهترین یاور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#نثر_فارسى
━•··•✦❁✳️❁✦•··•━
موسی از راه خود رفت، لاجرم چون گفت : " بنمای تا ببینم "
گفتند : " ای موسی از راه خود آمدی، نبینی ما را " این حدیث به کسی ندهند که از در خود در آید، بدان دهند که از خود به در آید.
اما خواجه را چون از راه حضرت بردند از " قاب قوسین " در گذرانیدند و به مقام " او ادنی " رسانیدند. و هرچه لباس هستی محمدی بود از سر وجود او بر کشیدند و خلعت صفت رحمت در او پوشانیدند. و آن صورت رحمت را به خلق فرستادندچون می رفت محمد بود و چون می آمد رحمت بود.
#مرصاد_العباد
نجم الدین رازی
* آیه ۹ سوره نجم، بیانگر اوج نزدیکی و نهایت قرب بنده به خداوند است که در سفر معراج برای رسول خدا ص اتفاق افتاد
فايل pdf كتاب را در صبح و شعر بخوانيد.
━··•✦❁💟❁✦•··•━
✋🏼درود و ادب، روزتان دلپذير 🙏🏻💐
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
@sobhosher
Forwarded from Deleted Account
نجم_الدین_رازی،_مرصاد_العباد_تصحیح_شمس_.pdf
8.3 MB
✴️ هرشب يك پرسش
كدام يك طنزپرداز نيست؟
@sobhosher
كدام يك طنزپرداز نيست؟
@sobhosher
Anonymous Quiz
21%
ابوالفضل زرویی
13%
منوچهر احترامی
29%
ابوالقاسم حالت
37%
حسين پژمان بختيارى
Forwarded from اتچ بات
#موسیقی_خوب_بشنویم 🎼🎶🎵🍂🍁
#موسيقى_بيكلام
روشنا
دونوازى تار و تمبك
تار: #بهاره_فياضى فراخور گرامى زادروزش 💐
تمبك: #گهرنازمسائلى
شبتان شاد 🙏🏻🥰
@sobhosher
#موسيقى_بيكلام
روشنا
دونوازى تار و تمبك
تار: #بهاره_فياضى فراخور گرامى زادروزش 💐
تمبك: #گهرنازمسائلى
شبتان شاد 🙏🏻🥰
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
#داستان_شب 😴
📖 هزار و یک شب مجموعهایست از داستانهای افسانهای قدیمی عربی، ایرانی و هندی به نقل از شهریار پادشاه ایرانی، که راوی آن شهرزاد دختر وزیر است و اکثر ماجراهای آن در بغداد و ایران میگذرد.
#هزار_و_یک_شب
🔸 ادامه #شب_دهم
حكايت ملِك سنگ شده
داستانگو: #ليلا_پراشيده
@sobhosher
📖 هزار و یک شب مجموعهایست از داستانهای افسانهای قدیمی عربی، ایرانی و هندی به نقل از شهریار پادشاه ایرانی، که راوی آن شهرزاد دختر وزیر است و اکثر ماجراهای آن در بغداد و ایران میگذرد.
#هزار_و_یک_شب
🔸 ادامه #شب_دهم
حكايت ملِك سنگ شده
داستانگو: #ليلا_پراشيده
@sobhosher
Telegram
attach 📎
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
*خداوند بهترین یاور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#شعرديروز
━•··•✦❁✳️❁✦•··•━
آب آتش میبرد خورشید شبپوش شما
میرود آب حیات از چشمهٔ نوش شما
شام را تا سایبان روز روشن دیدهام
تیره شد شام من از صبح سحرپوش شما
در شب تاریک خورشیدم در آغوش آمدی
همچو زلف ار بودمی یک شب در آغوش شما
از چه رو هندوی مه پوش شما در تاب شد
گر به مستی دوشم آمد دوش بر دوش شما
ای ز روبه بازی آهوی شما در عین خواب
شیر گیران گشته مست از خواب خرگوش شما
مردم چشم عقیق افشان لؤلؤ بار من
گشته در پاش از لب در پوش خاموش شما
حلقهٔ گوش شما را تا بود مه مشتری
مشتری باشد غلام حلقه در گوش شما
عیب نبود چون بخوان وصل نبود دسترس
گر به درویشی رسد بوئی ز سر جوش شما
آب حیوانست یا گفتار خواجو یا شکر
ماه تابانست یا گل یا بناگوش شما
✍🏻: #خواجوى_كرمانى
سده هفتم هجرى
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
✋🏼درود و ادب، روزگار گردان به مرادتان🙏🏻💐
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
@sobhosher
*خداوند بهترین یاور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#شعرديروز
━•··•✦❁✳️❁✦•··•━
آب آتش میبرد خورشید شبپوش شما
میرود آب حیات از چشمهٔ نوش شما
شام را تا سایبان روز روشن دیدهام
تیره شد شام من از صبح سحرپوش شما
در شب تاریک خورشیدم در آغوش آمدی
همچو زلف ار بودمی یک شب در آغوش شما
از چه رو هندوی مه پوش شما در تاب شد
گر به مستی دوشم آمد دوش بر دوش شما
ای ز روبه بازی آهوی شما در عین خواب
شیر گیران گشته مست از خواب خرگوش شما
مردم چشم عقیق افشان لؤلؤ بار من
گشته در پاش از لب در پوش خاموش شما
حلقهٔ گوش شما را تا بود مه مشتری
مشتری باشد غلام حلقه در گوش شما
عیب نبود چون بخوان وصل نبود دسترس
گر به درویشی رسد بوئی ز سر جوش شما
آب حیوانست یا گفتار خواجو یا شکر
ماه تابانست یا گل یا بناگوش شما
✍🏻: #خواجوى_كرمانى
سده هفتم هجرى
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
✋🏼درود و ادب، روزگار گردان به مرادتان🙏🏻💐
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
@sobhosher
✴️ هرشب يك پرسش
.
كدام داستان عاشقانه، سروده فردوسى است ؟ . @sobhosher
.
كدام داستان عاشقانه، سروده فردوسى است ؟ . @sobhosher
Anonymous Quiz
19%
ويس و رامين
7%
خسرو و شيرين
4%
ليلى و مجنون
70%
بيژن و منيژه
Forwarded from اتچ بات
#دكلمه_هام 🎼🎶🎵🍂🍁
صبح است و ژاله میچکد از ابر بهمنی
برگ صبوح ساز و بده جام یک منی
در بحر مایی و منی افتادهام بیار
می تا خلاص بخشدم از مایی و منی
خون پیاله خور که حلال است خون او
در کار یار باش که کاریست کردنی
ساقی به دست باش که غم در کمین ماست
مطرب نگاه دار همین ره که میزنی
می ده که سر به گوش من آورد چنگ و گفت
خوش بگذران و بشنو از این پیر منحنی
ساقی به بینیازی رندان که می بده
تا بشنوی ز صوت مغنی هوالغنی
صبح است و...
سروده: #حافظ
اجرا: #مریم_رضوی
موسيقي: آلبوم "آستان جانان"
سنتور ؛پرویز مشکاتیان
تنبک ؛ #ناصرفرهنگ_فر فراخور گرامى زادروزش💐
@sobhosher
صبح است و ژاله میچکد از ابر بهمنی
برگ صبوح ساز و بده جام یک منی
در بحر مایی و منی افتادهام بیار
می تا خلاص بخشدم از مایی و منی
خون پیاله خور که حلال است خون او
در کار یار باش که کاریست کردنی
ساقی به دست باش که غم در کمین ماست
مطرب نگاه دار همین ره که میزنی
می ده که سر به گوش من آورد چنگ و گفت
خوش بگذران و بشنو از این پیر منحنی
ساقی به بینیازی رندان که می بده
تا بشنوی ز صوت مغنی هوالغنی
صبح است و...
سروده: #حافظ
اجرا: #مریم_رضوی
موسيقي: آلبوم "آستان جانان"
سنتور ؛پرویز مشکاتیان
تنبک ؛ #ناصرفرهنگ_فر فراخور گرامى زادروزش💐
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
#موسیقی_خوب_بشنویم 🎼🎶🎵🍂🍁
#موسيقى_بيكلام
ضربی صلح
اثر : #علی_اکبرخان_شهنازی
تار : #داریوش_طلایی
تنبک : #ناصر_فرهنگ_فر فراخور گرامى زادروزش💐
لحظه هاتان دلچسب🥰🙏🏻
@sobhosher
#موسيقى_بيكلام
ضربی صلح
اثر : #علی_اکبرخان_شهنازی
تار : #داریوش_طلایی
تنبک : #ناصر_فرهنگ_فر فراخور گرامى زادروزش💐
لحظه هاتان دلچسب🥰🙏🏻
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
#داستان_شب 😴
📖 هزار و یک شب مجموعهایست از داستانهای افسانهای قدیمی عربی، ایرانی و هندی به نقل از شهریار پادشاه ایرانی، که راوی آن شهرزاد دختر وزیر است و اکثر ماجراهای آن در بغداد و ایران میگذرد.
#هزار_و_یک_شب
🔸 #شب_يازدهم
ادامه حكايت ملِك سنگ شده
داستانگو: #ليلا_پراشيده
@sobhosher
📖 هزار و یک شب مجموعهایست از داستانهای افسانهای قدیمی عربی، ایرانی و هندی به نقل از شهریار پادشاه ایرانی، که راوی آن شهرزاد دختر وزیر است و اکثر ماجراهای آن در بغداد و ایران میگذرد.
#هزار_و_یک_شب
🔸 #شب_يازدهم
ادامه حكايت ملِك سنگ شده
داستانگو: #ليلا_پراشيده
@sobhosher
Telegram
attach 📎
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
*خداوند بهترین یاور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#يك_برگ_كتاب
━•··•✦❁✳️❁✦•··•——
گفتم« هی هوریتس، تا حالا از دم دریاچهی سنترال پارک رد شدی؟»
«از دم چی؟»
«دریاچه. دریاچه کوچیکه. اون جایی که اردکا هستن.»
«آره چطور؟»
«اون اردکا رو دیدی که توش شنا میکنن، تو فصل بهار؟میدونی زمسونا کجا میرن؟»
«کیا کجا میرن؟»
«اردکا دیگه، میدونی؟منظورم اینه که کسی با کامیونی چیزی میآد میبردشون یا خودشون پرواز میکنن میرن، مثلا به جنوبی جایی؟»
هوروتیس برگشت و یه نگاهی به من انداخت. از اون آدمای بیصبر و طاقت بود. ولی بد آدمی نبود. « گفت من از کجا بدونم؟ جواب یه همچین سوال رو از کجا باید بدونم؟ »
گفتم «خوب حالا عصبانی نشو.» خیلی عصبانی بود.
« کی عصبانیه؟ کسی عصبانی نیس.»
دیگه باهاش حرفی نزدم.
ص۸۳
📚: #ناتور_دشت
✍🏻: #جی_دی_سلینجر
برگردان: #محمد_نجفی
فايل كامل pdf كتاب را در صبح و شعر ببينيد @sobhosher
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
✋🏼درود و ادب، روزتون دلپذير 🙏🏻💐
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
@sobhosher
*خداوند بهترین یاور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#يك_برگ_كتاب
━•··•✦❁✳️❁✦•··•——
گفتم« هی هوریتس، تا حالا از دم دریاچهی سنترال پارک رد شدی؟»
«از دم چی؟»
«دریاچه. دریاچه کوچیکه. اون جایی که اردکا هستن.»
«آره چطور؟»
«اون اردکا رو دیدی که توش شنا میکنن، تو فصل بهار؟میدونی زمسونا کجا میرن؟»
«کیا کجا میرن؟»
«اردکا دیگه، میدونی؟منظورم اینه که کسی با کامیونی چیزی میآد میبردشون یا خودشون پرواز میکنن میرن، مثلا به جنوبی جایی؟»
هوروتیس برگشت و یه نگاهی به من انداخت. از اون آدمای بیصبر و طاقت بود. ولی بد آدمی نبود. « گفت من از کجا بدونم؟ جواب یه همچین سوال رو از کجا باید بدونم؟ »
گفتم «خوب حالا عصبانی نشو.» خیلی عصبانی بود.
« کی عصبانیه؟ کسی عصبانی نیس.»
دیگه باهاش حرفی نزدم.
ص۸۳
📚: #ناتور_دشت
✍🏻: #جی_دی_سلینجر
برگردان: #محمد_نجفی
فايل كامل pdf كتاب را در صبح و شعر ببينيد @sobhosher
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
✋🏼درود و ادب، روزتون دلپذير 🙏🏻💐
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
@sobhosher