صبح و شعر
648 subscribers
2.14K photos
281 videos
331 files
3.23K links
ادبیات هست چون جهان برای جان‌های عاصی کافی نیست.🥰😍 🎼🎧📖📚
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
يك #حبه_شعرپارسى با #چاى_انگليسى
☕️
برگردان: وحيد بيداريان

@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

*خداوند بهترین یاور ماست*

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 

*۱ شنبه ها : #شعرامروز

━•··‏​‏​​‏•✦❁💠❁✦•‏​‏··•​​‏━

خون است دلم برای ایران
جان و تن من فدای ایران!

بهتر ز هزار گونه آوای
در گوش دلم نوای ایران

خوشتر ز صفای باغ ایران
من را به نظر صفای ایران

همچون دم عیسیِ مسیحا
جان‌بخش بود هوای ایران

افسوس ز ظلم روس منکوس
تشدید شده عزای ایران!

وان دشمن وحشی ستمکار
برده‌ست همه غذای ایران

وین تفرقه و نفاق اشرار
خسته دل با صفای ایران

گشته‌ست کنون بسی غم افزای
آن ساحت غم‌زدای ایران

اینک که وطن شده‌ست بیمار
دانی چه دهد شفای ایران؟

یکرنگی ملت است و دولت
داروی شفای‌زای ایران

ایران عزیز را خدایی‌ست
امّید کند خدای ایران

از چشم بد شریر حفظش!
تا بیش شود بهای ایران

تا مسکن اجنبی‌ست کشور
حاصل نشود رضای ایران

زیبد که ستوده‌وار گویی
خون است دلم برای ایران

#منوچهرستوده

بندر انزلی، ششم اسفند ۱۳۲۱
زاده ٢٨تير ١٢٩٢-٢٠فروردين١٣٩٥
گرامى يادش🍃

━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━
✋🏼
درود و ادب و ارادت🥰
🌀

يكرنگى و انصاف، دواى درد ملت ماست كه هيچ قدرتى تحريمش نميكند مگر خود ما!
حال دلتون خوب💐

━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

🔹 یکشنبه
🔹 ۲۲ فروردین ۱۴۰۰ ش
🔹 ۲۸ شعبان ۱۴۴۲ ق
🔹 ۱۱ آوریل ۲۰۲۱م

━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

@sobhosher
صبح و شعر
‍ #سوزنی_به_خویشتن از #جمشید تا #ضحاک! دیدگاهی دیگر گون به #شاهنامه فراز ١ 🔹پیش تر، این دریافت از شاهنامه را واکافتیم که شاهان بخش آغازین شاهنامه (پیشدادیان)، «استعاره» و «جاندارپنداشته» ای از یک «روزگار» هستند! كاویدیم که «جمشید = همزاد تابندگی» نماد…
.
#سوزنی_به_خویشتن

از
#جمشید تا #ضحاک!
دیدگاهی دیگر گون به
#شاهنامه

فراز ٢- مایه‌خوری و رکود

🔹
در فراز پیشین، گفته آمد که داستانهای شاهنامه برآمده از یک #هسته_کوچک_راستین_تاریخی است که هزاران سال سینه به سینه بازگو و با انبوهی از پیرایه‌ها که در این رهگذر پذیرفته؛ در ناخودآگاه گروهی نیاکان نهادینه شده و با همین انبوه پیرایه‌ها در خدای‌نامه و پس آنگه در شاهنامه بازتاب یافته!

🔸یکی از پذیرفته‌های ناخودآگاه گروهی مردم، رواییِ تاراجگری و سپاهیگری پادشاهان بود!
آغاز پادشاهی جمشید با سپاهیگری و تاراج برایِ نهادن گنج، نمودِآشکارِ این پندار و این پیرایه داستان است!

این پیرایه را پنداری بازدارنده دانستیم که بخشی از داستان و بخشی از تاریخ شناخته شد!(ن.ک. فراز١)

روزگار همزاد و همراه درخشش پیشرفت(جمشید)، همراه با اقتصاد نهادگرا و مایه آفرینش(خلاقیت) بود و نهادهای چهارگانه هستی یافتند،

از این هر یَکی را یکی پایگاه،
سَزاوار بگزید و بنمود راه!
که تا هرکس اندازه خویش را،
ببینند و دانند کم بیش را!

🔅این نهادگرایی و شناخت اندازه‌ها(حدود، قانون)، زمینه ساز پیشرفت‌های درخشان مردمان در «رشتن و بافتن» و «جامه دوختن» و « شستن و پلشت بری» و «کار گل» و «کامجویی» و «کاربری بوی خوش» و «پزشکی و درمان» و «دریانوردی» و «شادخواری» و «خنیاگری» و... گردید!
همه این پیشرفتها با «جاندار انگاریِ» روزگاری که «جمشید=همزاد درخشش» نامیده و انگاشته شد، همراه بود!

🔹این «شاه» نیز همچون فرمانروایان دیگر در برابر کشش درون به رنج کمتر و بهره بیشتر، تاب نیاورد و فزون‌خواهی پیشه کرد و جهان (کنایه از دهش‌های ایزدی) را همه از آن خویش خواست!
🔺این همان چیزی است که در اقتصاد(و نیز سیاست) امروز «انحصار» خوانده می شود!
🔻فزون‌خواهی و انحصار، انگیزه‌ها را خفه می سازد، اقتصاد را از آفرینش و پیشرفت باز می دارد، تولید را می‌کاهد، و «افزونی تولید بر مصرف» را که خمیرمایه «رشد اقتصادی» است، از میان می‌برد و به زبان امروز، «رکود» می‌آفریند! این «رکود» است که گرسنگی و نارضایتی مردم را در پی دارد و جامعه‌ای که در چنبره رکود و نومیدی گروهی مردم گرفتار شد، انجامی جز فروپاشی ندارد!

و.....
▫️جمشید فرو پاشید!

🔺
آنچه که پیامدهای این فروپاشی را پابرجا ساخت،
نبود ساختارهای اجتماعی و سازوکارهای مردمی بود در کنار ساختار سیاسی و باور همگانی به «اصلاحات از بالا»!!

🔻برآیند چنین باوری این بود که «باید کسی(شاهی) دیگر بیاید و کشور را درست کند»!!!
سازوكارهازمانی که نیروی مردم را باور ندارد و به جای ارزش‌افزایی(value adding) به اقتصاد «منابع محور» و «مصرف گرا» می‌گراید، باوری جز این ندارد که:

شهر خالی است ز عشاق، بود کز طرفی،
دستی از غیب برون آید و کاری بکند!!
«حافظ»

🔺
گرایش همیشگی به حذف #خودکامه (نه #خودکامگی!) و این باور که به گفته حافظ،
«طلب از سایۀ میمون همایی بکنیم»،
جز راهجویی از چاله به چاه نبوده و نیست!! این همان راهی است که روزگار جمشید را به ضحاک راه برد!

سخن دنبال خواهد شد! به یاری یزدان.

نگارنده: #سیروس_حامی
یاری‌نامه : جامعه شناسی خودکامگی - علی رضاقلی
@ShahnamehToosi

@sobhosher
مَثَل‌های #کرونایی

🔅اگه نزده‌یم واکسنِ گرون، دیده‌یم دستِ دیگرون.

🔅با یه دوز واکسیناسیون نمی‌شه.

🔅دوزِ واکسنِ پیش‌کشی‌و نمی‌شمارن.

🔅کرونا آخرش خوشه.

🔅کرونای انگلیسی به کرونای آفریقایی می‌گه روت سیاه.

🔅واکسنی که عوارض داره گِله نداره.

🔅واکسیناسیون که دیر شد، چه یه ماه چه صد ماه.

🔅هرکی واکسن می‌زنه، پای عوارضش هم می‌شینه.

🔅یه دوز واکسن چه‌قدر عوارض داره.

🔅یه فایزر به خودت بزن، یه اسپوتنیک به دیگران.

یک‌شنبه ۱۴۰۰/۱/۲۲
از گزين گويه ها
@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
#موسيقى_خوب_بشنويم🎧🎼🎶🎵🌸🍃
#شعر_خوب_بخوانيم
 
«گورنبشته»

دیواری که پیامبران بر آن نگاشتند
دارد از درزهایش می‌شکافد
آفتاب بر آلات مرگ به روشنی می‌درخشد
آن‌گاه که هر آدمی به دو نیم می‌شود با کابوس‌ها و با رویاها
هیچکس تاج افتخار نخواهد گذاشت
آنگاه که سکوت فریادها را به قعر می‌کشد
 
سردرگمی گورنبشته من خواهد بود
همچنان که در راهی پر خار و خس سینه خیز خود را می‌کشم
اگر به مقصد برسیم  همگی می‌توانیم بنشینیم و بخندیم
اما می‌هراسم که فردا گریان باشم
 هراسم همه از فرداست که گریان باشم

میان دروازه‌های پولادین ازل و ابد
بذر زمان پاشیده شد
و آبیاری شد با کردار آنان
همانان که آگاهند و آنان که تشخیص می‌دهند
آگاهی دوستی مرگبار است
آنگاه که کسی قانونی وضع نمی‌کند
دریافتم که سرنوشت تمام انسانها
در دستان احمق‌هاست

"Epitaph"
 
The wall on which the prophets wrote
Is cracking at the seams
Upon the instruments of death
The sunlight brightly gleams
When every man is torn apart
With nightmares and with dreams
Will no one lay the laurel wreath
When silence drowns the screams
 
Confusion will be my epitaph
As I crawl a cracked and broken path
If we make it we can all sit back
And laugh
But I fear tomorrow I'll be crying
Yes I fear tomorrow I'll be crying
 
Between the iron gates of fate
The seeds of time were sown
And watered by the deeds of those
Who know and who are known
Knowledge is a deadly friend
When no one sets the rules
The fate of all mankind I see
Is in the hands of fools

برگردان:
#میثم_مظاهری | #محمد_سرو | #مانی_مظاهری
موسيقى: King Crimson
Epitaph
(1969)

گردش روزگار به كامتان🥰💐

@Sobhosher
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
يك #حبه_شعرپارسى با #چاى_انگليسى
☕️
برگردان: وحيد بيداريان

@sobhosher
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

*خداوند بهترین یاور ماست*

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 

*٢شنبه ها : #نثر_فارسى
━•··‏​‏​​‏•✦❁💠❁✦•‏​‏··•​​‏━

آورده اند که زاهدی از جهت قربان گوسپندی خرید، در راه قومی بدیدند، طمع کردند و با یکدیگر قرار دادند که او را بفریبند و گوسپند بِبَرند.
پس یک تن از پیش درآمد و گفت:‌ای شیخ این سگ از کجا می‌آری؟
دیگری بدو بگذشت و گفت: شیخ مگر عزم شکار دارد؟
سیّم بدو پیوست و گفت: این مرد در کسوه‌ی اهل صلاح است، امّا زاهد نمی‌نماید، که زاهد را با سگ صحبت نباشد و دست و جامه‌ی خویش را از او صیانت واجب دارد.
از این نسق هر کس چیزی گفت: تاشکّی در دل او افتاد و خود را متهم گردانید و گفت:
"شاید بود که فروشنده‌ی این جادو بوده است و چشم بندی کرده"
در حال گوسپند بگذاشت و برفت
و آن جماعت بِبُردند.

#کلیله_ودمنه
باب البوم و الغراب
(حکایت زاهد و گوسفند و طراران)
#نصرالله_منشى سده ششم

━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━
✋🏼
درود و ادب و ارادت🥰
🌀

روزتان زيبا و دلپذير

━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

🔹 دوشنبه
🔹 ۲٣ فروردین ۱۴۰۰ ش
🔹 ۲٩ شعبان ۱۴۴۲ ق
🔹 ۱٢ آوریل ۲۰۲۱م

━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

@sobhosher
صبح و شعر
. ‍ #سوزنی_به_خویشتن از #جمشید تا #ضحاک! دیدگاهی دیگر گون به #شاهنامه فراز ٢- مایه‌خوری و رکود 🔹در فراز پیشین، گفته آمد که داستانهای شاهنامه برآمده از یک #هسته_کوچک_راستین_تاریخی است که هزاران سال سینه به سینه بازگو و با انبوهی از پیرایه‌ها که در این…
.
#سوزنی_به_خویشتن

از #جمشید تا #ضحاک!
دیدگاهی دیگر گون به #شاهنامه

فراز ۳ - «نفرین منابع»

🔹گفته آمد که داستانها(استوره‌ها)یِ شاهنامه، بازتاب رویدادهای تاریخی یا پدیده‌های زاستاری(طبیعی) در ذهن مردم روزگار است که هزاران سال سینه به سینه باز گفته شده و در این رهگذر با انبوهی پیرایه درآمیخته تا به نوشته شدن در خدای‌نامه رسیده و هرآینه از هنایش (تاثير)باورها و پندارهای نویسندگان خدای‌نامه نیز دور نمانده اند!

🔸همچنین گفتیم که امروزه -با یارمندی دانش روز- بسیار از آن رویدادهای تاریخی که هسته نهادین داستان‌های شاهنامه اند بازشناخته می شوند! یکی از این رویدادها چیرگی هزارساله ساستار تازیان(ضحاک) بر سرزمین ما و شکنجه و کشتار و سوختار و تاراج گسترده یاوه‌باوران تازی آن روزگار است! در این پیرامون سخنها رفته و می رود!

🔹از سوی دیگر بازشناسی پیرایه‌ها ،که همانگونه که گفتیم از باورها و پندارها و آرمانها و آرزوها و رویاهای مردم روزگاران برآمده و ریخت یافته اند! خود ارزش و جایگاهی ویژه دارد و می‌تواند ما را به فرهنگ و دگرگونیهای آن در گذر روزگاران راه بَرَد که زمینه ساز بسیار دگرگونی‌های تاریخی بوده و خود می‌تواند آموزه‌ها داشته باشد!

🔸نخستین نکته پیرامونی که از داستان جمشید برداشتیم،
🔺گرایش پیشوایان هازمان(جامعه) در روزگار جمشید به خودکامگی و تاراج در نبود اهرمهای بازدارنده مردمی بود!

🔻سویه ای دیگر از باورهای مردم آن روزگار را در غاز انگاری «مرغ همسایه» می بینیم! این انگاره از بیتهای آغازین داستان «مِرداس» بر می آید:

یَکی مرد بود اندر آن روزگار،
ز دشت سُواران نیزه گزار؛
گرانمایه هم شاه و هم نیک‌مرد،
ز ترس جهاندار با بادِ سرد؛
که مِرداس نام گرانمایه بود،
به داد و دِهِش برترین پایه بود؛
مر او را ز دوشیدنی چارپای،
ز هر یک هَزار آمدندی به جای؛
همان گاو دوشا به فرمان‌بری،
همان تازی اسب و هیون مری!
بز و شیرور میش بُد همچنین،
به دوشندگان داده بد پاکدین!
به شیر آن کسی را که بودی نیاز،
بدان خواسته دست بردی فراز!

▫️این بیتها، بازتاب آرمانها و رویاهای مردم روزگار جمشید تا نویسندگان خدای‌نامه از یک فرمانروایی خوب (Good Government) است:

١- فرمانروا ی خوب جنگاور است(نیزه گزار)!
٢- فرمانروای خوب خداترس است!
٣- فرمانروای خوب نیکمرد است!
٤- فرمانروای خوب هزاران چارپای دوشیدنی (منابع ثروت) دارد!
٥- مردم به رایگان و هراندازه بخواهند، از چارپایان می دوشند!

🔸این رؤیا که فرمانروا، «بز» و «شیرورمیش» و «گاو دوشا» و «هیون مری(=شیرده)» فراوان دارد و به فرمان مردم می‌دهد!
همان باوری است که امروزه «#اقتصاد_منابع_محور» گفته می‌شود! رویگردانی هازمان(جامعه) از تلاش برای تولید ثروت و ارزش افزایی، سرانجامی دارد که در دانش اقتصاد امروز «#نفرین_منابع Resource Curse» خوانده است! مردمی که شیفته مایه‌خواری و مست درآمدهای سرشارِ برآمده از خام‌فروشی هستند، همیشه تاریخ تنها و تنها به «نفرین منابع» و فلاکت دست یافته اند!

🔹آیا انگاره «مِرداس» نه همان است که هزاران سال دیرتر در جامه‌یِ «رویای پرداخت روزانه پول نفت درِ خانه ها» و «آب وبرق رایگان» خود می‌نماید!!؟ مردمی با این آرمان، هزاران سال دیرتر در همان دشت سواران نیزه گزار (جنوب غرب فلات ایران) و پیرامون آن، گاو دوشای دیگری به نام #نفت می یابند و اقتصادشان را برآن استوار می‌سازند!
باز همین رویا، همیشه چشم هازمانی را به راه یک رهاننده می دارد و اندیشه خامِ
دستی که از غیب برون آید و کاری بکند!!

سخن دنباله دارد؛ همراه باشید!

نگارنده: #سیروس_حامی

@ShahnamehToosi
@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
#موسيقى_خوب_بشنويم🎧🎼🎵🎶🍃🌸
#موسيقى_بيكلام

Experience

آهنگ تجربه از دانیل هوپ و لودویکو اناودی؛ پیانیست ایتالیایی فضای عجیبی دارد.
درگردیسی که از شروع  تا پایان موسیقی میشنویم گويى یك داستانُ روایت میکند، این داستان میتواند
يك زندگی باشد با تمام اوج و فرودش ، داستان یك عشق یا حتی یك رابطه معمولى.

شما اما گوش بدهيد و داستان خودتان را همراه موسیقی برای خود روایت کنید..‌.
در کمال تعجب خواهید دید که انگار این موسیقی به صورت کاملاً سفارشی برای داستان شما ساخته شده. به نظرم برای همین است آهنگساز ، اسمش را "تجربه" گذاشته، تجربه ای که به ازای یکان یکان شما منحصر بفرد خواهد بود.


Ludovico Einaudi, Daniel Hope,
I Virtuosi Italiani

و

آن روزهای خوش، کِی از راه خواهند رسید؟

شبتان آرام و رام 🥰🙏🏻
@sobhosher
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
يك #حبه_شعرپارسى با #چاى_انگليسى
☕️
برگردان: وحيد بيداريان

@sobhosher
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

*خداوند بهترین یاور ماست*

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 

*٣شنبه ها : #شعرجهان

━•··‏​‏​​‏•✦❁💠❁✦•‏​‏··•​​‏━

كجا مى‌روى زندانبان زیبا
با این كلید آغشته به خون؟

- مى‌روم آن را كه دوست مى‌دارم آزاد كنم
اگر هنوز فرصتى به جاى مانده باشد
آن را كه به بند كشیده‌ام
از سر مهر، ستمگرانه
در نهانى‌ترین هوسم
در شنیع‌ترین شكنجه‌ام
در دروغ‌هاى آینده
در بلاهت پیمان‌ها

مى‌خواهم رهایی‌اش بخشم
مى‌خواهم آزاد باشد
و حتی از یادم ببرد
و حتی برود
و حتی بازگردد و دیگر بار دوستم بدارد
یا دیگرى را دوست بدارد
اگر دیگرى را خوش داشت

و اگر تنها بمانم و او رفته
با خود نگه خواهم داشت
همیشه در گودى كف دستانم
تا پایان عمر
لطف پستان‌های الگو گرفته از عشقش را

شعر : #ژاک_پره‌ور
Jacques Prévert
4 February 1900 – 11 April 1977
شاعر و نمایش‌نامه‌نویس فرانسوی
برگردان: احمد شاملو

━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━
✋🏼
درود و ادب و ارادت🥰
تنور دلتان گرم؛شادمانى، نان دلچسب امروزتان 🙏🏻

━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

🔹 سه شنبه
🔹 ۲٤ فروردین ۱۴۰۰ ش
🔹 ٣٠ شعبان ۱۴۴۲ ق
🔹 ۱٣ آوریل ۲۰۲۱م

━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

@sobhosher
صبح و شعر
. ‍ #سوزنی_به_خویشتن از #جمشید تا #ضحاک! دیدگاهی دیگر گون به #شاهنامه فراز ۳ - «نفرین منابع» 🔹گفته آمد که داستانها(استوره‌ها)یِ شاهنامه، بازتاب رویدادهای تاریخی یا پدیده‌های زاستاری(طبیعی) در ذهن مردم روزگار است که هزاران سال سینه به سینه باز گفته شده…
.
#سوزنی_به_خویشتن

از #جمشید تا #ضحاک!
دیدگاهی دیگر گون به #شاهنامه

فراز ٤ – بهسازی از بالا

🔹باور به #بایستگیِ_فرمانرواییِ_بى_چون (#حاکمیت_مطلقه) و باور به #بهسازیِ( اصلاحات) از #بالا دیرپاست! این بیتهای شاهنامه گواه است:

سرِ نیکوی‌ها و دستِ بدی
در دانش و کوشش و بخردی
همه پاک در گردنِ پادشاست!
اُ زو ویژه پیدا شود کژّ و راست!
🔻🔺🔻
🔸باز آن که، به راستی این سراسرِ هازمان(جامعه) و باهَماد(جمعیت) است که فرمانروا را بر می‌کشد و می‌پرورد و نگاه می‌دارد یا فرو می‌پاشد!
در نبود ساختارهای مردمیِ کشورداری، راهبری، به یک‌کاسگی(تمرکز) و ویژه خواهی (انحصار) و تباهی(فساد) می‌گراید و سرانجام می‌پوسد و فرو می‌پاشد!

🔹بر بنیاد انگاشته (تلقی ذهنی) نیاکان که در شاهنامه و دیگر گفتارهای ایرانی(بویژه اوستا) بازتاب یافته، در روزگارِ (سیزده هزارساله‌ی) جمشید، این فرایند پیموده شد! #جمشید «شاه‌انگاشته»ای نشان داده شده که پیکار با بدی و راهبری روانها به سوی روشنی را یک تنه می‌پذیرد و می‌داود:

بدان را ز بد دست کوته کنم!
روان را سوی روشنی ره کنم!
🔺🔻🔺
🔸در آغاز این دوران، با چنین باوری، ، هازمان راهِ پیشرفت را می پوید، همه‌چیز از بالا سامان می‌یابد، فرمانروا، جایگاهِ «پادشاهی» و «موبدی (=اندیشمندی)» را همزمان از آن خود می سازد و نهادهای اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی، زیر فرمان پادشاه سامان می یابند و استوار می شوند!

🔹این فرگرد، ناگزیر از پروردن #نوکیسگی و تازه به دوران رسیدگی است و ره به #فزون‌خواهی و #بهره کشی، می‌برد! آفرینش(خلاقیت)ها می‌پژمرد، ویژه خواهی(انحصار) و #تباهی(فساد) می‌گسترد، سرانجام شکوه پیشرفتهای آغازین، به بازایستی (رکود) می انجامد و مردمان روی می گردانند، مردمی که پادشاهی را جز به پشتوانه نیرویی فرا باهَماد(گروه،نژاد)، استوار نمی‌دانند و آن را نیز برآمده از فرِّ یزدان (پشتیبانی آسمان) می یابند، چنین می‌انگارند:

به جمشید بر تیره گون گشت روز،
همی کاست آن فرِّ گیتی‌فروز!
🔻🔺🔻
🔸و چون هازمان درگیر هرج و مرج و بی‌سامانی می‌شود، پس در پی نیروی فراباهَماد دیگر، به بیگانه روی می‌نهند و سر بر آستان «پادشاهی پر از هَول و اژدها پیکر» می‌سایند و آن را بر خویش چیره می‌سازند:

سواران ایران همه شاه جوی،
نهادند یَکسر به ضحاک روی!
به شاهی بر او آفرین خواندند،
وُرا شاهِ ایران‌زمین خواندند!

در فراز پسین سازوکار فراباهَمادِ برتخت نشستن را بر خواهیم رسید!
همراه باشید!

نگارنده: #سیروس_حامی

@ShahnamehToosi

@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
#موسيقى_خوب_بشنويم🎧🎼🎵🎶🍃🌸
#شعر_خوب_بخوانيم

• غافلی ز کارم •

غافلی ز کارم، چرا چرا چرا خدایا؟
جز تو کس ندارم، رها مکن مرا خدایا
نه انتظار و آرزو، نه عشق و آشنایی
وجود من گرفته خو، به محنت جدایی
نگاه حسرتم زبان به گفتگو گشوده
که جز بلا از این جهان، نصیب من چه بوده
غافلی ز کارم، چرا چرا چرا خدایا؟
جز تو کس ندارم، رها مکن مرا خدایا
در سکوت شب‌ها، بی‌نصیب و تنها، به دامن صحرا
نشستم و گذشته را بهانه کردم
سرشک غم ز دیدگان روانه کردم
فراموشم مکن دگر، که همچو می در جوشم
مکن نظر، به ظاهر خاموشم
چه بی‌سامان، در این بلا به دست موج و طوفان
شدم رها، غمم ندارد پایان
نه انتظار و آرزو، نه عشق و آشنایی
وجود من گرفته خو، به محنت جدایی
نگاه حسرتم زبان به گفتگو گشوده
که جز بلا از این جهان، نصیب من چه بوده
غافلی ز کارم، چرا چرا چرا خدایا؟
جز تو کس ندارم، رها مکن مرا خدایا

آوا و آهنگسازى: #حبیب‌الله_بدیعی
ترانه‌سرا: #سیمین_بهبهانی


سكوت شب بهاريتون دلچسب🥰🙏🏻
@sobhosher
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
يك #حبه_شعرپارسى با #چاى_انگليسى
☕️
اشتراك مضمون

@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

*خداوند بهترین یاور ماست*

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 

*٤شنبه ها : #يك_برگ_کتاب

━•··‏​‏​​‏•✦❁💠❁✦•‏​‏··•​​‏━

همبستگیِ اجتماعی که امروزه لازمه‌ی هر نوع حیات ملی است و نبود آن یک جامعه را تا سرحد انقراض جلو می‌برد، مستلزم وجود یک اجاق فکری است که همه بر گرد آن جمع شوند؛ و این زمانی میسر می‌شود که مردم احساسِ مردم‌بودن بکنند؛ یعنی احساس بکنند که در قید نیستند.
فی‌المثل وقتی کار می‌کنند، نه تنها برای آن باشد که مزدی بگیرند و ادامه‌ی معاش بدهند که این می‌شود مزدوری- بلکه هدف بالاتری نیز در آن جسته شود و آن این باور است که نتیجه‌ی کار عاید کشورش می‌گردد که باید آباد و سر بلند بماند و فردای فرزندانشان را اطمینان بخش سازد.
این فکر در سطح وسیع عموم باید جریان یابد که:
بکاشتند و بخوردیم و کاشتیم و خورند
چو بنگری همه برزیگران یکدگریم (سعدی)
 
از کتاب: ایران و تنهایی‌اش
 به قلم: دکتر #محمد‌علی_اسلامی‌ندوشن
فايل pdf كتاب در @sobhosher

━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━
✋🏼
درود و ادب و ارادت🥰
هوايى كه تنفس ميكنيد پر از عطر مهربانى 🙏🏻

━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

🔹 چهار شنبه
🔹 ۲٥ فروردین ۱۴۰۰ ش
🔹 ١ رمضان ۱۴۴۲ ق
🔹 ۱٤ آوریل ۲۰۲۱م

━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

@sobhosher