Forwarded from اتچ بات
#موسيقى_خوب_بشنويم 🎧🎼🎶🎵🌸🍃
#موسيقى_بيكلام
کنسرتینو برای تار و ارکستر
بر اساس چهارمضراب ماهور
اثر: استاد #هوشنگ_کامکار
تار: استاد #حسین_علیزاده فراخور گرامى زادروزش💐
شبتان شاد🥰💐
@sobhosher
#موسيقى_بيكلام
کنسرتینو برای تار و ارکستر
بر اساس چهارمضراب ماهور
اثر: استاد #هوشنگ_کامکار
تار: استاد #حسین_علیزاده فراخور گرامى زادروزش💐
شبتان شاد🥰💐
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
🍃🌺 #شاهنامه_خوانی
شاهنامه حماسهٔ ملی ایران
سروده:حکیم #ابوالقاسم_فردوسی
عهد نوشتن نوشين روان پسر خود هرمزد را
آوای: استاد #شهریار_قاسمى
💐
@sobhosher
شاهنامه حماسهٔ ملی ایران
سروده:حکیم #ابوالقاسم_فردوسی
عهد نوشتن نوشين روان پسر خود هرمزد را
آوای: استاد #شهریار_قاسمى
💐
@sobhosher
Telegram
attach 📎
صبح و شعر
🔹کتاب راز نوشتن، اثری نوشته ی #استيون_ادوين_كينگ هم خودزندگی نامه است و هم کلاسی ارزشمند برای یادگیری #قواعد_نوشتن از یکی از پرفروش ترین نویسندگان تمامی اعصار، 🔺هنر نویسندگی را به شکلی موشکافانه و کاربردی مورد تحلیل و بررسی قرار می دهد و اطلاعات پایه ای…
💐درود دوستانم
اين مطلب ربطى به #استيون_ادوين_كينگ ندارد (از فردا مطالب كتاب راز نوشتن را ادامه ميدهم )
چون رسم كانال صبح و شعر تبليغات نيست اما معرفى منابع و كانال هاى خوب را وظيفه ميدانم
به همين بهانه. اين 👇🏻👇🏻متن از جناب فهيم عطار در باب نوشتن را انتخاب كردم
اميدوارم شما هم مثل من از خواندن نوشته هاشون لذت ببريد🙏🏻
🔺🔻🔺
همین آخر هفته یک دورهمی راه انداخته بودم در باب #نوشتن و لذت نگارش و چرا بنویسیم و الخ. کلی آدم را فریب دادم و مجبور کردم تا سه ساعت بشینند پای حرفهایم. راس ساعت مثل قزافی نشستم روی صندلی و میکروفون را چهارچنگولی چسبیدم. کلا تریبون و منبر سکرآور است و وقتی آدم بهش دست پیدا کند، آن را ول نمیکند. اعتیادآور است. یک جایی حرفمان رسید به ارزش نوشتن و گفتم که پربهاترین چیزهای جهان، مجانی هستند. جهت اثبات، عشق را مثال زدم که مجانی است اما پربها. یا حیات و جان را مثال زدم که مجانی میدهند دستمان و از همان ثانیه اول میشود قیمتیترین مایملکمان. بعد آمدم آمپر بحث را بچسبانم به سقف و مثال سوم را زدم و گفتم مثل آزادی. که خب کاش نمیزدم. مثال اشتباهی بود. همهی مثالهای دیگرم را هم برد زیر سوال. آزادی در تئوری مجانی است. اما در عمل هر چقدر که شترمرغ توان پرواز داشته باشد، انسان هم آزادی دارد. در واقع باید بهای زیادی بابت آزادی داد.
بابت همین خواستم اینجا اقرار به اشتباه کنم. مثال من اشتباه بود. آزادی مجانی نیست و هزینه دارد لاکردار. در واقع بابت چیزی که در بدو تولدمان قولش را به آدم میدهند و حقمان است، باید بهای سنگینی بدهیم. حتی شاید مجبور شویم آن چیزهای گرانی که داریم را هم بابت آن خرج کنیم. جان. عشق. هنر. لامصب بزرگترین کلاهی که سر آدمیزاد گذاشتهاند همین ترکیب چرند «انسان آزاد» است. همان دروغ بزرگی که به جوجه شترمرغها میگویند که شما پرندهاید اما نباید بپرید.
خلاصه اینکه ببخشید. من مثال اشتباهی زدم. آزادی ارزشمند و گران است و هیچ مشابهتی با جان و عشق و هنر ندارد. آزادی یک سر و گردن از همه چیز بالاتر است. آزادی مدینهی فاضله است. شهری که شترمرغها در آن مثل پرستو پرواز میکنند.
#فهیم_عطار
@fahimattar
@sobhosher
اين مطلب ربطى به #استيون_ادوين_كينگ ندارد (از فردا مطالب كتاب راز نوشتن را ادامه ميدهم )
چون رسم كانال صبح و شعر تبليغات نيست اما معرفى منابع و كانال هاى خوب را وظيفه ميدانم
به همين بهانه. اين 👇🏻👇🏻متن از جناب فهيم عطار در باب نوشتن را انتخاب كردم
اميدوارم شما هم مثل من از خواندن نوشته هاشون لذت ببريد🙏🏻
🔺🔻🔺
همین آخر هفته یک دورهمی راه انداخته بودم در باب #نوشتن و لذت نگارش و چرا بنویسیم و الخ. کلی آدم را فریب دادم و مجبور کردم تا سه ساعت بشینند پای حرفهایم. راس ساعت مثل قزافی نشستم روی صندلی و میکروفون را چهارچنگولی چسبیدم. کلا تریبون و منبر سکرآور است و وقتی آدم بهش دست پیدا کند، آن را ول نمیکند. اعتیادآور است. یک جایی حرفمان رسید به ارزش نوشتن و گفتم که پربهاترین چیزهای جهان، مجانی هستند. جهت اثبات، عشق را مثال زدم که مجانی است اما پربها. یا حیات و جان را مثال زدم که مجانی میدهند دستمان و از همان ثانیه اول میشود قیمتیترین مایملکمان. بعد آمدم آمپر بحث را بچسبانم به سقف و مثال سوم را زدم و گفتم مثل آزادی. که خب کاش نمیزدم. مثال اشتباهی بود. همهی مثالهای دیگرم را هم برد زیر سوال. آزادی در تئوری مجانی است. اما در عمل هر چقدر که شترمرغ توان پرواز داشته باشد، انسان هم آزادی دارد. در واقع باید بهای زیادی بابت آزادی داد.
بابت همین خواستم اینجا اقرار به اشتباه کنم. مثال من اشتباه بود. آزادی مجانی نیست و هزینه دارد لاکردار. در واقع بابت چیزی که در بدو تولدمان قولش را به آدم میدهند و حقمان است، باید بهای سنگینی بدهیم. حتی شاید مجبور شویم آن چیزهای گرانی که داریم را هم بابت آن خرج کنیم. جان. عشق. هنر. لامصب بزرگترین کلاهی که سر آدمیزاد گذاشتهاند همین ترکیب چرند «انسان آزاد» است. همان دروغ بزرگی که به جوجه شترمرغها میگویند که شما پرندهاید اما نباید بپرید.
خلاصه اینکه ببخشید. من مثال اشتباهی زدم. آزادی ارزشمند و گران است و هیچ مشابهتی با جان و عشق و هنر ندارد. آزادی یک سر و گردن از همه چیز بالاتر است. آزادی مدینهی فاضله است. شهری که شترمرغها در آن مثل پرستو پرواز میکنند.
#فهیم_عطار
@fahimattar
@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
🍃🌺 #شاهنامه_خوانی
شاهنامه حماسهٔ ملی ایران
سروده:حکیم #ابوالقاسم_فردوسی
پادشاهى هرمزد
آوای: استاد #شهریار_قاسمى
💐
@sobhosher
شاهنامه حماسهٔ ملی ایران
سروده:حکیم #ابوالقاسم_فردوسی
پادشاهى هرمزد
آوای: استاد #شهریار_قاسمى
💐
@sobhosher
Telegram
attach 📎
صبح و شعر
💐درود دوستانم اين مطلب ربطى به #استيون_ادوين_كينگ ندارد (از فردا مطالب كتاب راز نوشتن را ادامه ميدهم ) چون رسم كانال صبح و شعر تبليغات نيست اما معرفى منابع و كانال هاى خوب را وظيفه ميدانم به همين بهانه. اين 👇🏻👇🏻متن از جناب فهيم عطار در باب نوشتن را…
🔹کتاب راز نوشتن، اثری نوشته ی
#استيون_ادوين_كينگ هم خودزندگی نامه است و هم کلاسی ارزشمند برای یادگیری #قواعد_نوشتن از یکی از پرفروش ترین نویسندگان تمامی اعصار،
🔻این کتاب با سه مقدمه از کینگ همراه است. وی در یکی از این مقدمهها درباره انگیزه خود از نوشتن این کتاب عنوان کرده است: مدتها بود ایده نوشتن کتاب کوچکی در مورد نویسندگی ذهنم را به خود مشغول کرده بود، ولی شروع نمیکردم، چون بابت انگیزه خودم مطمئن نبودم- چرا میخواستم در مورد نویسندگی بنویسم. چرا فکر میکردم حرفی دارم که ارزش تکرار را دارد؟
🔻🔻پاسخ ساده این است که وقتی کسی به اندازه من کتاب داستان فروخته لابد مطلب به دردبخوری دارد که در اینباره بگوید؛ ولی جواب ساده همیشه بهترین جواب نیست...
اگر میخواستم اینقدر جاهطلبی به خرج دهم و به آدمها بگویم ژطور داستان بنویسند، پس حداقل باید دلیل جز شهرت مردمی خود را بهانه میکردم. به زبان دیگر، نمیخواستم کتابی هرچقدر کوتاه بنویسم که بعدا حس کنم به خاطر آن یک عوضی ادبی یا چرندگوی برتر هستم. از این مدل کتابها و نویسندهها به اندازه کافی در بازار وجود دارد، پس نه، ممنون.
📖کینگ درسگفتارهای خود در این کتاب را تعریف چیستی نویسندگی شروع کرده و در ادامه از جعبه ابزاری سخن گفته که به گفته وی برای نوشتن باید در اختیار هر نویسندهای باشد.
📖بخشی دیگری از این کتاب نیز شامل چهار گفتار مجزا درباره چگونگی نوشتن متن داستانی است.
ادامه دارد ....
@sobhosher
#استيون_ادوين_كينگ هم خودزندگی نامه است و هم کلاسی ارزشمند برای یادگیری #قواعد_نوشتن از یکی از پرفروش ترین نویسندگان تمامی اعصار،
🔻این کتاب با سه مقدمه از کینگ همراه است. وی در یکی از این مقدمهها درباره انگیزه خود از نوشتن این کتاب عنوان کرده است: مدتها بود ایده نوشتن کتاب کوچکی در مورد نویسندگی ذهنم را به خود مشغول کرده بود، ولی شروع نمیکردم، چون بابت انگیزه خودم مطمئن نبودم- چرا میخواستم در مورد نویسندگی بنویسم. چرا فکر میکردم حرفی دارم که ارزش تکرار را دارد؟
🔻🔻پاسخ ساده این است که وقتی کسی به اندازه من کتاب داستان فروخته لابد مطلب به دردبخوری دارد که در اینباره بگوید؛ ولی جواب ساده همیشه بهترین جواب نیست...
اگر میخواستم اینقدر جاهطلبی به خرج دهم و به آدمها بگویم ژطور داستان بنویسند، پس حداقل باید دلیل جز شهرت مردمی خود را بهانه میکردم. به زبان دیگر، نمیخواستم کتابی هرچقدر کوتاه بنویسم که بعدا حس کنم به خاطر آن یک عوضی ادبی یا چرندگوی برتر هستم. از این مدل کتابها و نویسندهها به اندازه کافی در بازار وجود دارد، پس نه، ممنون.
📖کینگ درسگفتارهای خود در این کتاب را تعریف چیستی نویسندگی شروع کرده و در ادامه از جعبه ابزاری سخن گفته که به گفته وی برای نوشتن باید در اختیار هر نویسندهای باشد.
📖بخشی دیگری از این کتاب نیز شامل چهار گفتار مجزا درباره چگونگی نوشتن متن داستانی است.
ادامه دارد ....
@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
#موسيقى_خوب_بشنويم 🎧🎼🎶🎵🌸🍃
#موسیقی_بیکلام
موسیقی شما را به ابعاد دیگری می برد
که بقیه از درک آن عاجزند.
"باب مارلی"
بى ستاره
از آلبوم بوى ديروز ٣
پيانو : #فريبرزلاچينى فراخور گرامى زادروزش 💐
شبتان سرشار از شادمانى🙏🏻🥰
@sobhosher
#موسیقی_بیکلام
موسیقی شما را به ابعاد دیگری می برد
که بقیه از درک آن عاجزند.
"باب مارلی"
بى ستاره
از آلبوم بوى ديروز ٣
پيانو : #فريبرزلاچينى فراخور گرامى زادروزش 💐
شبتان سرشار از شادمانى🙏🏻🥰
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
🍃🌺 #شاهنامه_خوانی
شاهنامه حماسهٔ ملی ایران
سروده:حکیم #ابوالقاسم_فردوسی
بر تخت نشستن هرمزد
آوای: استاد #شهریار_قاسمى
💐
@sobhosher
شاهنامه حماسهٔ ملی ایران
سروده:حکیم #ابوالقاسم_فردوسی
بر تخت نشستن هرمزد
آوای: استاد #شهریار_قاسمى
💐
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
و شهریورت باد پیروزگر
به نام و بزرگی و فرّ و هنر!
#شاهنامه_فردوسی
ء#جشن_شهریورگان یا آذرجشن خجسته و فرخنده باد
🍃🌾 #شهریورگان یکی از جشنهای بسیار کهنِ ده روزِ نخستِ شهریور از دستهی جشنهای دوازدگانهی سال در ایران باستان بود که پس از پیدایش کیش زرتشتی ریخت دینی یافت. این جشن در گاهشمار کهن ایرانی برابر با روز چهارم شهریور(شهریور روز از شهریور ماه) برگزار میشد.
واژهی شهریور برگرفته از واژهی اوستایی «خشَترَه وَئیریَه»(کشور یا شهریاری + آرزو) به چمار(معنی) شهر و شهریاری شایسته، آرزو شده و نیرومند و همچنین آرمانشهر داری است. این واژه در پارسی پهلوی «خشتریور» بود.
🍃🌾شهریور نام یکی از فرشتگان است که در جهان مینوی نمایندهی شهریاری نیرومند و باشکوه خدا بود که بخت و دارایی به مردم ارزانی میداشت و در جهان گیتایی یا زمین نگاهبان توپالها(فلزات) و جنگابزارها بود و سیم و زر را چنان در میان آدمیان بخش (تقسیم) میکرد که دیو فتنه و آشوب نتواند بر زمین رخنه کند. در افسانهها او خواهان فرّ و بزرگی و نیرومندی برای مردمان و دستگیری از نیازمندان است.
شهریور میان ایزدان که با پیدایش کیش زرتشتی امشاسپند یا فرشته نامیده شدند پس از بهمن جایگاه دوم را دارد. او نمود توانایی و شکوه خدا است.
🍃🌾 «بیرونی» شهریورگان را که روز دستگیری از تهیدستان بود روز دوستی و آرزو نامید و آن را آذرجشن یا جشن آتش خواند. جشنهای آذرگان، سده و سوری دیگر جشنهای آتش هستند، هرچند که آتشافروزی آیین بیشتر جشنها در ایران بود.
بیرونی از زبان «زادویه»(موبد زرتشتی که آگاهی بسیاری از آیینهای ایرانی به بیرونی داده) نوشته که شهریورگان جشنی خانگی است. این جشن در گذشته آغازگر زمستان و سرما بود که آتشهای بزرگ در خانهها میافروختند و خدا را میستودند و برای خوردن خوراک و برپایی جشن و شادمانی گرد هم میآمدند. آنها باور داشتند این آتش سرمای زمستان و چیزهایی را که برای گیاهان زیانآور است از میان میبرد.
🍃🌾در شاهنامه دو جا از شهریور نام برده شده؛ یکی آنجا که رستم نزد کیخسرو میرود و آغاز به بزرگداشت و ارجمند شمردن شاه میکند.
دیگری داستان رفتن بهرام گور به شکارگاه و کشتن شیران است که بر پایهی شاهنامه روزی بود که «ابر شهریور» برآمد و همهجا پر از سیاهی شد.
🍃🌾شهریور شهریاری آرمانیِ خرد، رها و آزاد از روش و کیش است.
در گاتها پس از ستایش شهریور از شهریاری مینویی، ویژگیهای اینگونه شهریاری و کشورداری سخن رفته است:
«مرتو(انسان) از میان آن دو همچون راستکردار و پیشرفتدهنده و افزاینده منش پاک را برای خود برمیگزیند. ای مزدا پس هیچگاه پاسبان و رهبر دروغین و فریبکار با خودنمایی و مردم فریبی به پاکی از برای نام نیک و یاد نیک بهرهمند نگردد.»
🌾🍃در بُندَهش آمده که گیاه شاهسپرغم یا #شاهسپرم(ریحان) گیاه ویژهی شهریور و آرامشبخش روان اندوهناک آدمی است. بوی شادیآفرین آن اندوه روان را میپالاید و چونان بوی پادشاهی است.
ابوالقاسم آخته نوشته است که شهریورگان جشن کشاورزان بود. در پایان تابستان و هنگام برداشت فراوردههای کشاورزی، کشاورزان دسترنج خود را میدیدند و شاد میشدند. از سویی برای کشت پاییزه آماده میشدند که با نیایش و آیینهای شاد همراه بود.
🍃🌾شهریور فرشتهی نرینه بهشمار میرفت و امروز زرتشتیان روز شهریورگان را به شوند(دلیل) نماد شهریاری بر درون، خرد و رفتار، #روزپدر نامیدهاند.
به قلم: #پریسا_امام_وردیلو
________
📚 بنمایهها:
۱- جشنها و آیینهای ایرانی #منصوره_میرفتاح
۲- گاهشماری و جشن های ایران باستان #هاشم_رضی
۳- جشنها و آیینهای شادمانی در ایران #ابوالقاسم_آخته
@sobhosher
به نام و بزرگی و فرّ و هنر!
#شاهنامه_فردوسی
ء#جشن_شهریورگان یا آذرجشن خجسته و فرخنده باد
🍃🌾 #شهریورگان یکی از جشنهای بسیار کهنِ ده روزِ نخستِ شهریور از دستهی جشنهای دوازدگانهی سال در ایران باستان بود که پس از پیدایش کیش زرتشتی ریخت دینی یافت. این جشن در گاهشمار کهن ایرانی برابر با روز چهارم شهریور(شهریور روز از شهریور ماه) برگزار میشد.
واژهی شهریور برگرفته از واژهی اوستایی «خشَترَه وَئیریَه»(کشور یا شهریاری + آرزو) به چمار(معنی) شهر و شهریاری شایسته، آرزو شده و نیرومند و همچنین آرمانشهر داری است. این واژه در پارسی پهلوی «خشتریور» بود.
🍃🌾شهریور نام یکی از فرشتگان است که در جهان مینوی نمایندهی شهریاری نیرومند و باشکوه خدا بود که بخت و دارایی به مردم ارزانی میداشت و در جهان گیتایی یا زمین نگاهبان توپالها(فلزات) و جنگابزارها بود و سیم و زر را چنان در میان آدمیان بخش (تقسیم) میکرد که دیو فتنه و آشوب نتواند بر زمین رخنه کند. در افسانهها او خواهان فرّ و بزرگی و نیرومندی برای مردمان و دستگیری از نیازمندان است.
شهریور میان ایزدان که با پیدایش کیش زرتشتی امشاسپند یا فرشته نامیده شدند پس از بهمن جایگاه دوم را دارد. او نمود توانایی و شکوه خدا است.
🍃🌾 «بیرونی» شهریورگان را که روز دستگیری از تهیدستان بود روز دوستی و آرزو نامید و آن را آذرجشن یا جشن آتش خواند. جشنهای آذرگان، سده و سوری دیگر جشنهای آتش هستند، هرچند که آتشافروزی آیین بیشتر جشنها در ایران بود.
بیرونی از زبان «زادویه»(موبد زرتشتی که آگاهی بسیاری از آیینهای ایرانی به بیرونی داده) نوشته که شهریورگان جشنی خانگی است. این جشن در گذشته آغازگر زمستان و سرما بود که آتشهای بزرگ در خانهها میافروختند و خدا را میستودند و برای خوردن خوراک و برپایی جشن و شادمانی گرد هم میآمدند. آنها باور داشتند این آتش سرمای زمستان و چیزهایی را که برای گیاهان زیانآور است از میان میبرد.
🍃🌾در شاهنامه دو جا از شهریور نام برده شده؛ یکی آنجا که رستم نزد کیخسرو میرود و آغاز به بزرگداشت و ارجمند شمردن شاه میکند.
دیگری داستان رفتن بهرام گور به شکارگاه و کشتن شیران است که بر پایهی شاهنامه روزی بود که «ابر شهریور» برآمد و همهجا پر از سیاهی شد.
🍃🌾شهریور شهریاری آرمانیِ خرد، رها و آزاد از روش و کیش است.
در گاتها پس از ستایش شهریور از شهریاری مینویی، ویژگیهای اینگونه شهریاری و کشورداری سخن رفته است:
«مرتو(انسان) از میان آن دو همچون راستکردار و پیشرفتدهنده و افزاینده منش پاک را برای خود برمیگزیند. ای مزدا پس هیچگاه پاسبان و رهبر دروغین و فریبکار با خودنمایی و مردم فریبی به پاکی از برای نام نیک و یاد نیک بهرهمند نگردد.»
🌾🍃در بُندَهش آمده که گیاه شاهسپرغم یا #شاهسپرم(ریحان) گیاه ویژهی شهریور و آرامشبخش روان اندوهناک آدمی است. بوی شادیآفرین آن اندوه روان را میپالاید و چونان بوی پادشاهی است.
ابوالقاسم آخته نوشته است که شهریورگان جشن کشاورزان بود. در پایان تابستان و هنگام برداشت فراوردههای کشاورزی، کشاورزان دسترنج خود را میدیدند و شاد میشدند. از سویی برای کشت پاییزه آماده میشدند که با نیایش و آیینهای شاد همراه بود.
🍃🌾شهریور فرشتهی نرینه بهشمار میرفت و امروز زرتشتیان روز شهریورگان را به شوند(دلیل) نماد شهریاری بر درون، خرد و رفتار، #روزپدر نامیدهاند.
به قلم: #پریسا_امام_وردیلو
________
📚 بنمایهها:
۱- جشنها و آیینهای ایرانی #منصوره_میرفتاح
۲- گاهشماری و جشن های ایران باستان #هاشم_رضی
۳- جشنها و آیینهای شادمانی در ایران #ابوالقاسم_آخته
@sobhosher
Telegram
attach 📎
صبح و شعر
🔹کتاب راز نوشتن، اثری نوشته ی #استيون_ادوين_كينگ هم خودزندگی نامه است و هم کلاسی ارزشمند برای یادگیری #قواعد_نوشتن از یکی از پرفروش ترین نویسندگان تمامی اعصار، 🔻این کتاب با سه مقدمه از کینگ همراه است. وی در یکی از این مقدمهها درباره انگیزه خود از نوشتن…
🔹کتاب راز نوشتن، اثری نوشته ی
#استيون_ادوين_كينگ هم خودزندگی نامه است و هم کلاسی ارزشمند برای یادگیری #قواعد_نوشتن از یکی از پرفروش ترین نویسندگان تمامی اعصار،
🔺وقتی یادنامۀ ماری کار را که باشگاه دروغگویان نام دارد خواندم، تعجب کردم.
نه فقط به خاطر قدرت، زیبایی، و زبان محلی جالبی که به کار برده بود، بلکه از کل مجموعۀ آن. او زنی است که تمام جزییات سالهای جوانیاش را به خوبی به یاد میآورد.
🔻مورد من متفاوت است. من کودکی ناآرامی داشتم. مادرم دائم جا عوض میکرد. دست تنها بود و چون از عهدۀ بزرگ کردن من و برادرم دیوید بر نمیآمد، ما را دست یکی از خواهرانش سپرد. من دو سالم بود و دیوید چهار سالش. پدرمان هم به دلیل فقر و بدهکاریهای زیاد غیبش زده بود و مادرم هرگز موفق نشد او را پیدا کند. تصور میکنم مادرم نلی روث پیلزبری کینگ یکی از اولین زنان آزادۀ آمریکایی بود، البته نه به انتخاب خودش.
طفولیت ماری کار، دورنمایی گسترده و روشن است. کودکی من دورنمایی مبهم دارد، مانند درختان دوردست، با خاطراتی نه چندان روشن که انگار دوست دارند تو را به چنگ آورند و ببلعند.
🔺آنچه مینویسم، بخشی از همین خاطرات است، به اضافۀ تصاویر زودگذر گوناگونی از دوران بلوغ و نوجوانیام.
- این شرح حال شخصی من نیست، نوعی تاریخچۀ زندگیام است،
- اینکه چطور نویسندهای شکل میگیرد، نه اینکه چطور ساخته میشود؛
- فکر نمیکنم شرایط یا خواست شخصی، نویسنده را بسازد (پیشتر به این موضوع اعتقاد داشتم).
🔻وسیلۀ کار، یعنی توشۀ اولیه. فکر میکنم بسیاری استعداد نویسندگی و داستانگویی دارند و این استعداد میتواند به کمک توشهای که از خاطرات و تجربیات همراه داریم، مستحکم و پُربار شود. اگر به این موضوع باور نداشتم، این کتاب را نمینوشتم، چون اتلاف وقت بود.
برای من، #روال_زندگی، #خواست، #شانس و کمی#استعداد، نقش مؤثری داشت. اینها هم چندان عمیق و پرمفهوم و چیز خاصی نبودند.
ادامه دارد ....
@sobhosher
#استيون_ادوين_كينگ هم خودزندگی نامه است و هم کلاسی ارزشمند برای یادگیری #قواعد_نوشتن از یکی از پرفروش ترین نویسندگان تمامی اعصار،
🔺وقتی یادنامۀ ماری کار را که باشگاه دروغگویان نام دارد خواندم، تعجب کردم.
نه فقط به خاطر قدرت، زیبایی، و زبان محلی جالبی که به کار برده بود، بلکه از کل مجموعۀ آن. او زنی است که تمام جزییات سالهای جوانیاش را به خوبی به یاد میآورد.
🔻مورد من متفاوت است. من کودکی ناآرامی داشتم. مادرم دائم جا عوض میکرد. دست تنها بود و چون از عهدۀ بزرگ کردن من و برادرم دیوید بر نمیآمد، ما را دست یکی از خواهرانش سپرد. من دو سالم بود و دیوید چهار سالش. پدرمان هم به دلیل فقر و بدهکاریهای زیاد غیبش زده بود و مادرم هرگز موفق نشد او را پیدا کند. تصور میکنم مادرم نلی روث پیلزبری کینگ یکی از اولین زنان آزادۀ آمریکایی بود، البته نه به انتخاب خودش.
طفولیت ماری کار، دورنمایی گسترده و روشن است. کودکی من دورنمایی مبهم دارد، مانند درختان دوردست، با خاطراتی نه چندان روشن که انگار دوست دارند تو را به چنگ آورند و ببلعند.
🔺آنچه مینویسم، بخشی از همین خاطرات است، به اضافۀ تصاویر زودگذر گوناگونی از دوران بلوغ و نوجوانیام.
- این شرح حال شخصی من نیست، نوعی تاریخچۀ زندگیام است،
- اینکه چطور نویسندهای شکل میگیرد، نه اینکه چطور ساخته میشود؛
- فکر نمیکنم شرایط یا خواست شخصی، نویسنده را بسازد (پیشتر به این موضوع اعتقاد داشتم).
🔻وسیلۀ کار، یعنی توشۀ اولیه. فکر میکنم بسیاری استعداد نویسندگی و داستانگویی دارند و این استعداد میتواند به کمک توشهای که از خاطرات و تجربیات همراه داریم، مستحکم و پُربار شود. اگر به این موضوع باور نداشتم، این کتاب را نمینوشتم، چون اتلاف وقت بود.
برای من، #روال_زندگی، #خواست، #شانس و کمی#استعداد، نقش مؤثری داشت. اینها هم چندان عمیق و پرمفهوم و چیز خاصی نبودند.
ادامه دارد ....
@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
#موسيقى_خوب_بشنويم 🎧🎼🎶🌸🎵🍃
#شعرخوب_بخوانيم
"پيغام"
چون درختي در صميم سرد و بي ابر زمستاني
هر چه برگم بود و بارم بود
هر چه از فر بلوغ گرم تابستان و ميراث بهارم بود
هر چه ياد و يادگارم بود
ريخته ست
چون درختي در زمستانم
بي كه پندارد بهاري بود و خواهد بود
ديگر اكنون هيچ مرغ پير يا كوري
در چنين عرياني انبوهم آيا لانه خواهد بست
ديگر آيا زخمه هاي هيچ پيرايش
با اميد روزهاي سبز آينده
خواهدم اين سوي و آن سو خست ؟
چون درختي اندر اقصاي زمستانم
ريخته ديري ست
هر چه بودم ياد و بودم برگ
ياد با نرمك نسيمي چون نماز شعله ي بيمار لرزيدن
برگ چونان صخره ي كري نلرزيدن
ياد رنج از دستهاي منتظر بردن
برگ از اشك و نگاه و ناله آزردن
اي بهار همچنان تا جاودان در راه
همچنان جاودان بر شهرها و روستاهاي دگربگذر
هرگز و هرگز
بربيابان غريب من
منگر و منگر
سايه ي نمناك و سبزت هر چه از من دورتر، خوشتر
بيم دارم كز نسيم ساحر ابريشمين تو
تكمه ي سبزي برويد باز، بر پيراهن خشك و كبود من
همچنان بگذار
تا درود دردناك اندهان ماند سرود من...!
شعر و آواى: #مهدی_اخوان_ثالث گرامى ياد و نامش💐🙏🏻
تنور دلتون گرم به شعله هاى مهربانى 💐🥰
@sobhosher
#شعرخوب_بخوانيم
"پيغام"
چون درختي در صميم سرد و بي ابر زمستاني
هر چه برگم بود و بارم بود
هر چه از فر بلوغ گرم تابستان و ميراث بهارم بود
هر چه ياد و يادگارم بود
ريخته ست
چون درختي در زمستانم
بي كه پندارد بهاري بود و خواهد بود
ديگر اكنون هيچ مرغ پير يا كوري
در چنين عرياني انبوهم آيا لانه خواهد بست
ديگر آيا زخمه هاي هيچ پيرايش
با اميد روزهاي سبز آينده
خواهدم اين سوي و آن سو خست ؟
چون درختي اندر اقصاي زمستانم
ريخته ديري ست
هر چه بودم ياد و بودم برگ
ياد با نرمك نسيمي چون نماز شعله ي بيمار لرزيدن
برگ چونان صخره ي كري نلرزيدن
ياد رنج از دستهاي منتظر بردن
برگ از اشك و نگاه و ناله آزردن
اي بهار همچنان تا جاودان در راه
همچنان جاودان بر شهرها و روستاهاي دگربگذر
هرگز و هرگز
بربيابان غريب من
منگر و منگر
سايه ي نمناك و سبزت هر چه از من دورتر، خوشتر
بيم دارم كز نسيم ساحر ابريشمين تو
تكمه ي سبزي برويد باز، بر پيراهن خشك و كبود من
همچنان بگذار
تا درود دردناك اندهان ماند سرود من...!
شعر و آواى: #مهدی_اخوان_ثالث گرامى ياد و نامش💐🙏🏻
تنور دلتون گرم به شعله هاى مهربانى 💐🥰
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
🍃🌺 #شاهنامه_خوانی
شاهنامه حماسهٔ ملی ایران
سروده:حکیم #ابوالقاسم_فردوسی
كشتن هرمزد *ايزدگشسب را
آوای: استاد #شهریار_قاسمى
*پهلوان ايرانى كه در بعضى نسخه ها از او به آذر گشسپ هم ياد كرده اند.
💐
@sobhosher
شاهنامه حماسهٔ ملی ایران
سروده:حکیم #ابوالقاسم_فردوسی
كشتن هرمزد *ايزدگشسب را
آوای: استاد #شهریار_قاسمى
*پهلوان ايرانى كه در بعضى نسخه ها از او به آذر گشسپ هم ياد كرده اند.
💐
@sobhosher
Telegram
attach 📎
20120326161320-4024-247.pdf
124.7 KB
پيشنهاد مطالعه
#مقاله
آذرگشسپ (1) (بحث پیرامون شاهنامه ی فردوسی)
نویسنده: #منصوررستگار
متاسفانه فراخور قدر و منزلت ايزدگشسپ پژوهشى نيافتم...
كه اگر در برابر هرمزد پيروز ميشد شايد سرنوشت ايرانيان جز اين بود كه اكنون است.
@sobhosher
#مقاله
آذرگشسپ (1) (بحث پیرامون شاهنامه ی فردوسی)
نویسنده: #منصوررستگار
متاسفانه فراخور قدر و منزلت ايزدگشسپ پژوهشى نيافتم...
كه اگر در برابر هرمزد پيروز ميشد شايد سرنوشت ايرانيان جز اين بود كه اكنون است.
@sobhosher
https://www.radiofarda.com/amp/iran-culture-ebrahim-golestan/30802962.html
پيشكش به دوستان دوستدار داستان
نگاهى به جهان داستانى #ابراهيم_گلستان
@sobhosher
پيشكش به دوستان دوستدار داستان
نگاهى به جهان داستانى #ابراهيم_گلستان
@sobhosher
صبح و شعر
🔹کتاب راز نوشتن، اثری نوشته ی #استيون_ادوين_كينگ هم خودزندگی نامه است و هم کلاسی ارزشمند برای یادگیری #قواعد_نوشتن از یکی از پرفروش ترین نویسندگان تمامی اعصار، 🔺وقتی یادنامۀ ماری کار را که باشگاه دروغگویان نام دارد خواندم، تعجب کردم. نه فقط به خاطر قدرت،…
🔹کتاب راز نوشتن، اثری نوشته ی
#استيون_ادوين_كينگ هم خودزندگی نامه است و هم کلاسی ارزشمند برای یادگیری #قواعد_نوشتن از یکی از پرفروش ترین نویسندگان تمامی اعصار،
🔻 به جای تلویزیون نگاه کردن، هر چه میتوانید مطالعه کنید.
اگر نویسندگی را تازه شروع کردهاید، ❌تلویزیون باید اولین چیزی باشد که کنار میگذارید. به گفتهی کینگ تلویزیون «#سم_خلاقیت است».
🔺نویسنده باید به درون خود و به دنیای تخیلاتش نگاه کند. برای این که بهتر بتوانید این کار را انجام بدهید باید تا میتوانید کتاب بخوانید. کینگ هر جا میرود یک کتاب همراهش هست و حتی موقع غذا خوردن هم کتاب میخواند.
🔻او میگوید :«اگر میخواهید نویسنده شوید، دو کار هست که باید بیشتر از همه انجام بدهید: #زیادبخوانید و #زیادبنویسید.» در مورد هر موضوعی کتاب بخوانید و همینطور که پیش میروید، نوشتههای خودتان را هم تصحیح و بازنویسی کنید.
ادامه دارد ....
@sobhosher
#استيون_ادوين_كينگ هم خودزندگی نامه است و هم کلاسی ارزشمند برای یادگیری #قواعد_نوشتن از یکی از پرفروش ترین نویسندگان تمامی اعصار،
🔻 به جای تلویزیون نگاه کردن، هر چه میتوانید مطالعه کنید.
اگر نویسندگی را تازه شروع کردهاید، ❌تلویزیون باید اولین چیزی باشد که کنار میگذارید. به گفتهی کینگ تلویزیون «#سم_خلاقیت است».
🔺نویسنده باید به درون خود و به دنیای تخیلاتش نگاه کند. برای این که بهتر بتوانید این کار را انجام بدهید باید تا میتوانید کتاب بخوانید. کینگ هر جا میرود یک کتاب همراهش هست و حتی موقع غذا خوردن هم کتاب میخواند.
🔻او میگوید :«اگر میخواهید نویسنده شوید، دو کار هست که باید بیشتر از همه انجام بدهید: #زیادبخوانید و #زیادبنویسید.» در مورد هر موضوعی کتاب بخوانید و همینطور که پیش میروید، نوشتههای خودتان را هم تصحیح و بازنویسی کنید.
ادامه دارد ....
@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
#موسيقى_خوب_بشنويم 🎧🎼🎶🎵🌾🍃
#شعرخوب_بخوانيم
«او»
شاید او
چهرهای باشد که نمیتوانم فراموشش کنم
رد و نشانی از حسرت یا که لذت
شاید او
گنج من باشد یا که بهایی که باید بدهم
شاید او
نغمهای باشد که تابستان سر میدهد
شاید سوزی باشد که پائیز میوزاند
شاید در طول یک روز
هزارن اتفاق گوناگون باشد
شاید دیو باشد یا که شاید دلبر
شاید عیش و نوش باشد یا که شاید قحطزار
شاید هر روزی را به بهشت بدل کند یا که جهنم
شاید او
بازتاب آرزوهایم باشد
انعکاس یک لبخند بر جویبار
شاید او
چیزی نباشد
که در ظاهر مینمایاند
او کسی ست که همیشه در انبوه آدمها سرکیف به نظر میرسد
چشمانش میتواند غران و خاص باشد
احدی اجازه ندارد آنها را وقت گریه ببیند
شاید او
معشوقهای باشد که نمیتوان به پایانش دلخوش بود
شاید از تیرگیِ گذشتههایی کنارم آمده
که تا روز مرگم فراموش نخواهم کرد
شاید انگیزهٔ بودنم باشد
چرا و دلیل زنده بودنم
تنها کسی در گذر از سالهای سخت
دلواپسش خواهم بود
اشکها و لبخندهایش را برمیدارم
و از آنها یادگاریهایم را میسازم
چرا که جایی که او رهسپارش است
من نیز باید آنجا باشم
معنای زندگانیام
اوست، او، او
برگردان: #مانی_مظاهری
خواننده و ترانهسرا: Elvis Costello
دلخوشيهاتون فراوان🙏🏻🥰
@sobhosher
#شعرخوب_بخوانيم
«او»
شاید او
چهرهای باشد که نمیتوانم فراموشش کنم
رد و نشانی از حسرت یا که لذت
شاید او
گنج من باشد یا که بهایی که باید بدهم
شاید او
نغمهای باشد که تابستان سر میدهد
شاید سوزی باشد که پائیز میوزاند
شاید در طول یک روز
هزارن اتفاق گوناگون باشد
شاید دیو باشد یا که شاید دلبر
شاید عیش و نوش باشد یا که شاید قحطزار
شاید هر روزی را به بهشت بدل کند یا که جهنم
شاید او
بازتاب آرزوهایم باشد
انعکاس یک لبخند بر جویبار
شاید او
چیزی نباشد
که در ظاهر مینمایاند
او کسی ست که همیشه در انبوه آدمها سرکیف به نظر میرسد
چشمانش میتواند غران و خاص باشد
احدی اجازه ندارد آنها را وقت گریه ببیند
شاید او
معشوقهای باشد که نمیتوان به پایانش دلخوش بود
شاید از تیرگیِ گذشتههایی کنارم آمده
که تا روز مرگم فراموش نخواهم کرد
شاید انگیزهٔ بودنم باشد
چرا و دلیل زنده بودنم
تنها کسی در گذر از سالهای سخت
دلواپسش خواهم بود
اشکها و لبخندهایش را برمیدارم
و از آنها یادگاریهایم را میسازم
چرا که جایی که او رهسپارش است
من نیز باید آنجا باشم
معنای زندگانیام
اوست، او، او
برگردان: #مانی_مظاهری
خواننده و ترانهسرا: Elvis Costello
دلخوشيهاتون فراوان🙏🏻🥰
@sobhosher
Telegram
attach 📎