صبح و شعر
649 subscribers
2.14K photos
281 videos
331 files
3.24K links
ادبیات هست چون جهان برای جان‌های عاصی کافی نیست.🥰😍 🎼🎧📖📚
Download Telegram
#پندپارسى
گوهرى از گنجينه ى ادب ايران زمين
#ژاله_اصفهانى
@sobhosher
📚آنچه بزرگترین نویسندگان و شاعران دنیا روزانه انجام می‌دادند.

🔺#ویکتورهوگو
نویسنده رمان #بینوایان به‌عنوان یکی از برجسته‌ترین نویسنده‌های فرانسوی شناخته می‌شود و در کنار رمان فراموش‌نشدنی بینوایان آثار بزرگ دیگری مانند #گوژ‌پشت_نتردام و #مردی_که_می‌خندد را در کارنامه خود دارد.
🔻ویکتور هوگو نگاهی منتقدانه به جامعه فرانسه داشت و این انتقادها را به خوبی در کتاب بینوایان مطرح کرد.
این نویسنده شهیر فرانسوی صبح‌ها از خوب بر می‌خواست و پس از دم کردن قهوه نامه‌ای که از معشوقه‌اش دریافت کرده بود را می‌خواند و تعداد زیادی تخم‌مرغ را برای صبحانه آماده می‌کرد و پس از خوردن صبحانه‌ای مفصل خود را در اتاقش محبوس می‌کرد و مشغول به نوشتن می‌شد.
🔺ویکتور هوگو همانند بسیاری دیگر از نویسندگان موفق عادت‌های خاصی را برای انتخاب اتاق داشت و حتماً باید پشت یک میز کوچک که جلوی آینه قرار گرفته بود می‌نشست و تا ساعت ۱۱ صبح به هیچ دلیلی دست از نوشتن بر نمی‌داشت.
ادامه دارد...

@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
#موسيقى_خوب_بشنويم 🎧🎼🎵🎶🌺🍃
#شعر_خوب_بخوانيم
لالايى امشب 🥰

July Morning
«صبح جولای »

There I was on a July morning
Looking for love
With the strength
Of a new day dawning
And the beautiful sun

صبح جولای بود
که پی عشق می‌گشتم
با صلابت سرزدن یه روز تازه
و آفتاب زیبا

At the sound
Of the first bird singing
I was leaving for home
With the storm
And the night behind me
And a road of my own

با آواز اولین پرنده
از خونه بیرون زدم
با توفان و شب پشت سرم
و با راه خودم

With the day came the resolution
I'll be looking for you
La la la la

عزم سفر با روز اومده بود
پی تو می‌گردم
لالالالا - لالالالا - لالالا

I was looking for love
In the strangest places
Wasn't a stone
That I left unturned
Must have tried more
Than a thousand faces
But not one was aware
Of the fire that burned

دنبال عشق می‌گردم
توی جاهای عجیب و غریب
سنگی نبود که زیر و روش نکرده باشم
باید بیشتر از هزار جور سعی می‌کردم
اما کسی از آتیشی که می‌سوخت آگاه نبود‌

In my heart, in my mind, in my soul
La la la la

توی قلبم، توی ذهنم، توی روحم
لالالالا - لالالالا - لالالا


Songwriters: David Garrick / Ken Hensley سروده: #ديويدگريك/ #كن_هنس_لى
گروه موسيقى: Uriah Heep #یوریاهیپ
برگردان: #محمد_سرو

تنور دلتون گرم🥰💐

@sobhosher
يك #حبه_شعرپارسى با #چاى_انگليسى
☕️
برگردان: وحيد بيداريان

@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ 🍃🌺 #شاهنامه_خوانی
شاهنامه حماسهٔ ملی ایران
سروده:حکیم #ابوالقاسم_فردوسی

فرستادن مهران ستاد را براى ديدار دختر خاقان
آوای: استاد #شهریار_قاسمى
                                               
💐
@sobhosher
#پندپارسى
گوهرى از گنجينه ى ادب ايران زمين
#فردوسى
@sobhosher
📚آنچه بزرگترین نویسندگان و شاعران دنیا روزانه انجام می‌دادند.

🔺#چارلزديكنز
خالق آثار بزرگی مانند #دیویدکاپرفیلد، #آرزوهای_بزرگ و #الیورتویست به‌عنوان یکی از سرشناس‌ترین نویسنده‌های انگلیسی شناخته می‌شود و رمان‌های وی برای خواننده‌های ایرانی نیز کاملاً آشنا هستند.
🔻دیکنز زندگی حرفه‌ای خود را با روزنامه‌نگاری شروع کرد و بعدها به نویسنده‌ای تمام وقت تبدیل شد. چارلز دیکنز ۱۰ فرزند داشت و تا آخر عمر دست از کتاب‌خوانی و نگارش برنداشت و در حالی که مشغول آخرین کارش بود بر اثر سکته قلبی از دنیا رفت.
همان‌گونه که اشاره شد چارلز دیکنز ۱۰ فرزند داشت اما از آن دسته نویسندگانی بود که باید حتماً در سکوت و آرامش می‌نوشت، در نتیجه برای اتاق خودش دو درِ محکم نصب کرده بود تا سر و صدای محیط بیرون تمرکز او را بر هم نزنند.
🔺دیکنز میز کارش را جلوی پنجره قرار داده بود و تمام لوازم مورد نیاز یک نویسنده در روی این میز قرار گرفته بود. وی برای نگارش از پَر پرندگان و جوهر آبی استفاده می‌کرد و روی میزش گل‌های تازه و معطر و چند مجسمه از طلا و برنز قرار می‌داد..
ادامه دارد...

@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
📗 آرزوهای بزرگ
✍️🏻 #چارلز_دیکنز
@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
#موسيقى_خوب_بشنويم 🎧🎼🎶🎵🌺🍃
#موسیقی_بیکلام

پروانه
اعجاز شكوه و آرامش با رقص انگشتان بر كلاويه هاى سياه و سفيد پيانو: #امانوئل_ملیک_اصلانیان موسیقی‌دان، آهنگساز، نظریه‌پرداز موسیقی کلاسیک، نوازنده شهیر پیانو و ارمنی‌تبار اهل ایران
گرامى ياد و مانا نامش💐

اين اثر به مناسبت هزارهٔ ابن سینا و در #چهارگاه ساخته شده است.

شبتان آرام و رام💐🥰
@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ 🍃🌺 #شاهنامه_خوانی
شاهنامه حماسهٔ ملی ایران
سروده:حکیم #ابوالقاسم_فردوسی

فرستادن دختر خاقان همراه مهران ستاد نزد انوشيروان
آوای: استاد #شهریار_قاسمى
                                               
💐
@sobhosher
#پندپارسى
گوهرى از گنجينه ى ادب ايران زمين
#مولوى
@sobhosher
📚آنچه بزرگترین نویسندگان و شاعران دنیا روزانه انجام می‌دادند.

🔺#هاروكى_موراكامى
این نویسنده ژاپنی که در ایران با کتاب‌های #کافکادرکرانه و #سوکوروتازاکی و #بی‌رنگ و #سال‌های_زیارتش شناخته می‌شود از همان ابتدای نویسندگی تاکنون همیشه نامش در محافل ادبی سر زبان‌ها بوده است و به‌رغم اینکه شصت و نه سال سن دارد اما باز هم همچنان پرتلاش است و به نوشتن ادامه می‌دهد.

🔻موراکامی یکی دیگر از نویسندگان سحرخیزی است که ساعت ۴ صبح را برای نوشتن انتخاب می‌کند و پس از بیدار شدن از رختخواب از ساعت ۴ صبح به‌بعد چیزی حدود ۵ تا ۶ ساعت مدام مشغول نوشتن می‌شود.
🔺موراکامی به خوبی با ضرب‌المثل عقل سالم در تن سالم است آشنایی دارد و برای حفظ سلامتی چشم و روح خود بعد از ظهرها ۱۰ کیلومتر می‌دود و ۱۵۰۰ متر شنا می‌کند.
🔻شب‌های موراکامی نیز با گوش فرادادن به موسیقی و صرف شام سپری می‌شود و در نهایت راس ساعت ۹ شب به بستر می‌رود تا روز آینده سرحال و قبراق به نوشتن ادامه دهد.
جالب است بدانید این زمان‌بندی در زندگی موراکامی به‌هیچ وجه تغییر نمی‌کند و به روشی همیشگی و روتین تبدیل شده است.


@sobhosher
kafka dar karane.pdf
8.2 MB
#کافکادرکرانه
#هاروکی_موراکامی
ترجمه مهدی غبرائی

این کتاب، سرنوشت دو شخصیت داستانی استثنایی را پی‌می‌گیرد؛ کافکا تامورا، نوجوانی که به دنبال پیشگویی شوم و ادیپ گونه‌ی پدرش، در پانزده سالگی از خانه می‌گریزد؛ و ناکاتای پیر، که کارش پیدا کردن گربه‌های گم شده است و هرگز از چنگ حادثه‌ی مرموزی که در کودکی برایش اتفاق افتاده، رها نشده است. اما ناگهان پی‌می‌برد که زندگی ساده و بی‌دردسرش زیر و رو شده است...(😊خودتان بخوانيد )

@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
#موسيقى_خوب_بشنويم 🎧🎼🎶🎵🌺🍃
#شعر_خوب_بخوانيم

کاش اینجا بودی»

So, so you think you can tell
Heaven from hell?
Blue skies from pain?
Can you tell a green field
From a cold steel rail?
A smile from a veil?
Do you think you can tell?
Did they get you to trade
Your heroes for ghosts?
Hot ashes for trees?
Hot air for a cool breeze?
Cold comfort for change?
Did you exchange
A walk on part in the war
For a lead role in a cage?
How I wish, how I wish you were here
We're just two lost souls
Swimming in a fish bowl
Year after year
Running over the same old ground
What have we found?
The same old fears
Wish you were here

ترانه او از آلبومى به همين نام ساخته ى : #پینک_فلوید که در سال ۱۹۷۵ منتشر شد. این ترانه بر موضوع گوشه گيرى
#سید_برت (راجر كيت برت)رهبر و بنیانگذار گروه پینک‌فلوید اشاره دارد.

شبتان مملو از آرامش🥰💐
@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ 🍃🌺 #شاهنامه_خوانی
شاهنامه حماسهٔ ملی ایران
سروده:حکیم #ابوالقاسم_فردوسی

بازگشتن خاقان ولشكركشى انوشيروان سوى تيسفون
آوای: استاد #شهریار_قاسمى
                                               
💐
@sobhosher
#پندپارسى
گوهرى از گنجينه ى ادب ايران زمين
#باباطاهر
@sobhosher
صبح و شعر
📚آنچه بزرگترین نویسندگان و شاعران دنیا روزانه انجام می‌دادند. 🔺#چارلزديكنز خالق آثار بزرگی مانند #دیویدکاپرفیلد، #آرزوهای_بزرگ و #الیورتویست به‌عنوان یکی از سرشناس‌ترین نویسنده‌های انگلیسی شناخته می‌شود و رمان‌های وی برای خواننده‌های ایرانی نیز کاملاً آشنا…
📚آنچه بزرگترین نویسندگان و شاعران دنیا روزانه انجام می‌دادند.

🔺#ژوزه_ساراماگو
من در نوشتن خيلي منضبط هستم، البته خودم را مجبور نمي‌كنم چند ساعت معين در روز كار كنم ولي بايد روزانه مقدار معيني بنويسم كه معمولا معادل ٢ صفحه است. امروز صبح ٢صفحه از رمان جديدي را نوشتم و فردا ٢ صفحه‌ ديگر خواهم نوشت. شايد به نظر شما روزي ٢ صفحه آنقدرها هم زياد نباشد، ولي كارهاي ديگري هم هست؛ نوشتن چيزهاي ديگر و جواب دادن به نامه‌ها خيلي وقت مي‌گيرد (روي هم مي‌شود سالي ٨٠٠صفحه). اما در نهايت كاملا عادي هستم. عادت‌هاي عجيب‌وغريب ندارم. مسائل را بزرگ نمي‌كنم.

🔺از همه مهم‌تر، كار نوشتن را بزرگ جلوه نمي‌دهم. اصلا از اين‌كه بگويم دارم شق‌القمر مى‌كنم بدم مي‌آيد. ضمنا از كاغذ سفيد هم واهمه ندارم. مي‌دانيد مقصودم چيست؟
خب خيلي از نويسنده‌ها وقتي با كاغذ سفيد مواجه مي‌شوند و مي‌خواهند كاري را شروع كنند، برآشفته مي‌شوند، چون احساس مي‌كنند اول كار خيلي براي‌شان سخت است و نمي‌دانند چه چيزي مى‌خواهند بنويسند ولي من از اينجور مشكل‌ها ندارم.
 🔻فقط براي اين‌كه بعد از نوشتن كارم دچار تغييرات اساسي نشود، اول داستان حواسم هست چه كار مي‌خواهم بكنم. از اين‌كه از كجا مي‌خواهم شروع كنم و به كدام نقطه مي‌خواهم برسم، تصور روشني دارم ولي هيچ برنامه‌ خشك و انعطاف‌پذيري در كار نيست. در نهايت، همان چيزي را مي‌گويم كه مي‌خواهم بگويم. براي توضيح منظورم غالبا از اين مثال قديمي استفاده مي‌كنم: ببينيد! من مي‌دانم كه مي‌خواهم از نقطه‌ «آ» به «ب» بروم؛ مثلا از «ليسبون» بروم «پورتو» ولي نمي‌دانم كه مسير اين سفر مستقيم خواهد بود يا نه. حتی ممكن است اين وسط از يك شهر ديگر هم عبور كنم. منظورم اين است كه در سفر از مكاني به مكان ديگر، مسيرم هميشه پرپيچ و خم است، چون بايد با تكامل داستان همراه باشد كه شايد اين‌جا يا آن‌جا چيزي را ايجاب كند كه قبلا لازم نبوده. به عبارت ديگر هيچ چيز از قبل كاملا مشخص نيست و ممكن است در طول مسير اتفاقاتي براي‌تان بيفتد.

🔺اگر داستاني از قبل معين شده باشد (منظورم اين است كه تا ريزترين جزیيات آن در ذهن طرف مشخص شده باشد) به نظرم در عمل كاملا ناموفق خواهد بود. چنين كتابي ناگزير است پيش از آن‌كه به وجود بيايد، وجود داشته باشد! ولي واقعيت اين است كه كتاب به‌تدريج به وجود مي‌آيد. اگر قرار باشد كاري كنم كه كتابي به اجبار، پيش از آن‌كه خودش به وجود بيايد، وجود داشته باشد، آن وقت كارم با ماهيت شكل‌گيري داستاني كه روايت مي‌شود در تضاد است. مثلا در مورد ايده‌ اوليه‌ رمان #كورى» بايد به شما بگويم كه در رستوراني منتظر بودم ناهارم را بياورند. ناگهان كاملا بي‌مقدمه به اين فكر افتادم كه چه مي‌شد اگر همه‌ ما كور بوديم؟ بعد، انگار در جواب سوال خودم، فكر كردم ولي ما واقعا كور هستيم. اين نقطه‌ شروع رمان بود. بعد از آن، فقط بايد رويدادهاي اوليه را طراحي مي‌كردم و مي‌گذاشتم عواقب آنها شكل بگيرد. «كورى» اين‌طور شروع شد.

فايل pdf دو اثر از اين نويسنده و فايل صوتى #كورى را در كانال صبح و شعر ببينيد😊👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻
ادامه دارد...
@sobhosher
کوری از ژوزه ساراماگو.pdf
1.9 MB
كورى: #ژوزه_ساراماگو

🔺#ساراماگو مي‌گويد:« اين كوري واقعی نيست ، تمثيلی است.
كور شدن عقل و فهم انسان است. ما انسانها عقل داريم و عاقلانه رفتار نمی‌كنيم....»

📖در این رمان، هاله‌ای سفیدرنگ بعد از کور شدن افراد مقابل چشمانشان ظاهر می‌شود.
🔻ساراماگو در این رمان از تلمیح استفاده کرده و با اشاره به نوشته‌های قدیمی، اثرش را زیباتر و تأثیرگذارتر کرده‌است.
🔺ساراماگو در رمان کوری برای شخصیت‌ها اسم انتخاب نکرده‌است. باوجوداین، پیچیدگی در رمان ایجاد نشده و خواننده به‌راحتی می‌تواند با شخصیت‌های رمان ارتباط ذهنی برقرار کند.
🔻ویژگی دیگر این رمان در بازگشت‌های زمانی به گذشته و آینده در خیال شخصیت‌های رمان است که به زیبایی و جذابیت آن افزوده‌است.

@sobhosher