Forwarded from اتچ بات
🌸🌺 #شاهنامه_خوانی
شاهنامه حماسهٔ ملی ایران
سروده:حکیم #ابوالقاسم_فردوسی
داستان نوشزاد و زن ترسا
آوای: استاد #شهریار_قاسمى
💐
@sobhosher
شاهنامه حماسهٔ ملی ایران
سروده:حکیم #ابوالقاسم_فردوسی
داستان نوشزاد و زن ترسا
آوای: استاد #شهریار_قاسمى
💐
@sobhosher
Telegram
attach 📎
🔹سياستمدارنى كه #نوشتن را تجربه كرده اند٣
« #جفری_آرچر» سیاستمدار و از اعضای سابق پارلمان بریتانیا، روند نویسندگی را زمانی که عضوی از پارلمان بود و با انتشار رمان «نه یک پنی بیشتر و نه یک پنی کمتر» در سال ۱۹۷۴ آغاز کرد.
با اینکه رمان «نه یک پنی بیشتر و نه یک پنی کمتر» این سیاستمدار فروش قابل توجهی داشت، در حقیقت این رمان «کین و ایبل/ هابیل و قابیل» او بود که به موفقیتی جهانی بدل شد و به صدر فهرست پرفروشهای نشریه نیویورکتایمز راه یافت و در مجموع ۳۷ میلیون نسخه از آن به فروش رسید.
با به پایان رسیدن حرفه «آرچر» به عنوان یک سیاستمدار در سال ۱۹۹۹، او فقط بر نویسندگی تمرکز کرد و آثار پرفروش دیگری از جمله چند مجموعه داستان کوتاه، کتاب خاطراتی از دوران محکومیتش در زندان و مجموعه رمانهای «سرگذشت کلیفتون» را روانه بازار کرد.
ادامه دارد...
@sobhosher
« #جفری_آرچر» سیاستمدار و از اعضای سابق پارلمان بریتانیا، روند نویسندگی را زمانی که عضوی از پارلمان بود و با انتشار رمان «نه یک پنی بیشتر و نه یک پنی کمتر» در سال ۱۹۷۴ آغاز کرد.
با اینکه رمان «نه یک پنی بیشتر و نه یک پنی کمتر» این سیاستمدار فروش قابل توجهی داشت، در حقیقت این رمان «کین و ایبل/ هابیل و قابیل» او بود که به موفقیتی جهانی بدل شد و به صدر فهرست پرفروشهای نشریه نیویورکتایمز راه یافت و در مجموع ۳۷ میلیون نسخه از آن به فروش رسید.
با به پایان رسیدن حرفه «آرچر» به عنوان یک سیاستمدار در سال ۱۹۹۹، او فقط بر نویسندگی تمرکز کرد و آثار پرفروش دیگری از جمله چند مجموعه داستان کوتاه، کتاب خاطراتی از دوران محکومیتش در زندان و مجموعه رمانهای «سرگذشت کلیفتون» را روانه بازار کرد.
ادامه دارد...
@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
#موسيقى_خوب_بشنويم🎧🎼🎵🎶🌸
#شعر_خوب_بخوانيم
ای بیتو من، خراب!
ای بیتو من، خراب!
شب بیتو خسته است.
ای بیتو من سراب
دیگر شتاب، توان را شکسته است.
در من، منی بهپاست،
اما نرفته دلشدهای در عمیق خواب.
جدایی، چه خیمهای
در شهر بسته است
اما . . . نرفته دلشدهای در عمیق خواب.
ای دیدهات شراب!
جرعه نگاهی.
ای بیتو دل خراب، تباهی.
در کُنه من غم تو در این پُر ستوه شب
پرواز میکُند.
در این شکسته شب چه سیاهی گرفته لرد.
ای بیتو من، خراب!
دستان باد
دیوارهای جدایی کشیدهاند
در روی خاک.
این ظلم نیست؟
ای بیتو من، خراب؟
ای بیتو من، خراب!
شب، بیتو خسته است؛
من، بیتو خستهام،
و جدایان
درهم شکستهاند.
ای بیتو،
ای سراب!
سروده و صدا: #نصرت_رحمانی گرامى يادو نامش💐
از مجموعه شعر « معیاد در لجن»
موسیقی: #مجیدانتظامی
@sobhosher
#شعر_خوب_بخوانيم
ای بیتو من، خراب!
ای بیتو من، خراب!
شب بیتو خسته است.
ای بیتو من سراب
دیگر شتاب، توان را شکسته است.
در من، منی بهپاست،
اما نرفته دلشدهای در عمیق خواب.
جدایی، چه خیمهای
در شهر بسته است
اما . . . نرفته دلشدهای در عمیق خواب.
ای دیدهات شراب!
جرعه نگاهی.
ای بیتو دل خراب، تباهی.
در کُنه من غم تو در این پُر ستوه شب
پرواز میکُند.
در این شکسته شب چه سیاهی گرفته لرد.
ای بیتو من، خراب!
دستان باد
دیوارهای جدایی کشیدهاند
در روی خاک.
این ظلم نیست؟
ای بیتو من، خراب؟
ای بیتو من، خراب!
شب، بیتو خسته است؛
من، بیتو خستهام،
و جدایان
درهم شکستهاند.
ای بیتو،
ای سراب!
سروده و صدا: #نصرت_رحمانی گرامى يادو نامش💐
از مجموعه شعر « معیاد در لجن»
موسیقی: #مجیدانتظامی
@sobhosher
Telegram
attach 📎
درباره #نوشتن
ما کجای داستان هستیم؟
#حسین_ابراهیمی
نقطهٔ شروع داستان کجاست؟ پیرنگ؟ شخصیت؟ حادثه؟ گره؟ هیچ فکر کردهاید ما در بطن داستان زاده شدیم، زندگی میکنیم و میمیریم... .
📚همهٔ ما داستاننویسان قدری هستیم که خودمان نمیدانیم. وقتی داریم کالایی را انتخاب میکنیم که از بازار بخریم، وقتی میخواهیم مسیری یا جایی را برای تفریح انتخاب کنیم... وقتی برنامه میریزیم تا برویم خانهٔ اقوام و بعد داستان شکل میگیرد، هر کسی هر جوری که بخواهد...
ما در بطن داستان زندگی میکنیم.
حتی باقی نوشتهها هم خود یک نوع داستان هستند. پژوهش داستان حل یک مسئله در عالم علوم انسانی است. حل یک پروژهٔ مهندسی هم همین طور. محاسبات یک کارمند بانک... شعرهای یک شاعر... طراحیهای یک آرشیتکت... و خود رماننویس. اما از بین اینان عدهای دست به نوشتن میزنند و بعضی موفق میشوند و تعدادی مشهور...
کمی اگر نیک بنگریم این چیزها را خواهیم فهمید...
@sobhosher
ما کجای داستان هستیم؟
#حسین_ابراهیمی
نقطهٔ شروع داستان کجاست؟ پیرنگ؟ شخصیت؟ حادثه؟ گره؟ هیچ فکر کردهاید ما در بطن داستان زاده شدیم، زندگی میکنیم و میمیریم... .
📚همهٔ ما داستاننویسان قدری هستیم که خودمان نمیدانیم. وقتی داریم کالایی را انتخاب میکنیم که از بازار بخریم، وقتی میخواهیم مسیری یا جایی را برای تفریح انتخاب کنیم... وقتی برنامه میریزیم تا برویم خانهٔ اقوام و بعد داستان شکل میگیرد، هر کسی هر جوری که بخواهد...
ما در بطن داستان زندگی میکنیم.
حتی باقی نوشتهها هم خود یک نوع داستان هستند. پژوهش داستان حل یک مسئله در عالم علوم انسانی است. حل یک پروژهٔ مهندسی هم همین طور. محاسبات یک کارمند بانک... شعرهای یک شاعر... طراحیهای یک آرشیتکت... و خود رماننویس. اما از بین اینان عدهای دست به نوشتن میزنند و بعضی موفق میشوند و تعدادی مشهور...
کمی اگر نیک بنگریم این چیزها را خواهیم فهمید...
@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
#موسيقى_خوب_بشنويم 🎧🎼🎵🎶🌸
#شعر_خوب_بخوانيم
#جادهها، مستند کوتاهی از #عباس_کیارستمی است که براساس عکس شکل گرفته است؛ خلاصهای از بیش از هزار عکس او در طول٢٥ سال از جادهها و راهها و پیچدرپیچهای مختلف که مبنای فیلم سیاهوسفیدی حدوداً٣٢ دقیقهای شده است.
جاده، جاده، جاده؛ عکس، عکس، عکس؛ اما فیلم آنجا تکامل مییابد که صدای اندیشه و تعبیر کیارستمی را از میان اشعار و موسیقیها در بیان نسبت جاده با آدمی میشنویم:
«راه بیان رفتن آدمی است در پی توشه و زاد؛ و راه تحرک جان است که آرام ندارد و جسم مرکب جان است تا از منزلی به منزلی سفر کند و هر که از مرکب خود غافل شئذ، سفر او به پایان نخواهد رسید و سفر آدمی را پایانی نیست و راههای ما، چون ماست: گاه سنگلاخ، گاه آباد، گاه پیچواپیچ، گاه راست و راههایی که بر زمین میکشیم، خراشی است بر زمین و ما راههایی دیگر در خود داریم؛ راهی از اندوه، راهی از شادمانی، راهی از دوست داشتن، راهی از اندیشیدن، راهی از رستن و گاهی راهی که انزجار ماست؛ راهی که شکست آدمی است؛ راهی که به هیچ جا نمیرود. راه بیفرجام؛ چنان رودی به مرداب. راه، زندگی است. راه، خود آدمی است و آدمی راهی است هرچند کوچک، روان بر صفحه بیکران هستی؛ گاه بیفرجام، گاه نیکفرجام.»
فراخور گرامى زادروز #عباس_كيارستمى عكاس و يكى از برترين كارگردانهاى جهان گرامى ياد و نامش💐
نخستين شب آخرين تابستان اين قرن گرم و خاطره انگيز از مهربانى و اميد 💐🥰
@sobhosher
#شعر_خوب_بخوانيم
#جادهها، مستند کوتاهی از #عباس_کیارستمی است که براساس عکس شکل گرفته است؛ خلاصهای از بیش از هزار عکس او در طول٢٥ سال از جادهها و راهها و پیچدرپیچهای مختلف که مبنای فیلم سیاهوسفیدی حدوداً٣٢ دقیقهای شده است.
جاده، جاده، جاده؛ عکس، عکس، عکس؛ اما فیلم آنجا تکامل مییابد که صدای اندیشه و تعبیر کیارستمی را از میان اشعار و موسیقیها در بیان نسبت جاده با آدمی میشنویم:
«راه بیان رفتن آدمی است در پی توشه و زاد؛ و راه تحرک جان است که آرام ندارد و جسم مرکب جان است تا از منزلی به منزلی سفر کند و هر که از مرکب خود غافل شئذ، سفر او به پایان نخواهد رسید و سفر آدمی را پایانی نیست و راههای ما، چون ماست: گاه سنگلاخ، گاه آباد، گاه پیچواپیچ، گاه راست و راههایی که بر زمین میکشیم، خراشی است بر زمین و ما راههایی دیگر در خود داریم؛ راهی از اندوه، راهی از شادمانی، راهی از دوست داشتن، راهی از اندیشیدن، راهی از رستن و گاهی راهی که انزجار ماست؛ راهی که شکست آدمی است؛ راهی که به هیچ جا نمیرود. راه بیفرجام؛ چنان رودی به مرداب. راه، زندگی است. راه، خود آدمی است و آدمی راهی است هرچند کوچک، روان بر صفحه بیکران هستی؛ گاه بیفرجام، گاه نیکفرجام.»
فراخور گرامى زادروز #عباس_كيارستمى عكاس و يكى از برترين كارگردانهاى جهان گرامى ياد و نامش💐
نخستين شب آخرين تابستان اين قرن گرم و خاطره انگيز از مهربانى و اميد 💐🥰
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
🌺🍃 #شاهنامه_خوانی
شاهنامه حماسهٔ ملی ایران
سروده:حکیم #ابوالقاسم_فردوسی
بيمار شدن نوشيروان و فتنه انگيزى نوشزاد
آوای: استاد #شهریار_قاسمى
💐
@sobhosher
شاهنامه حماسهٔ ملی ایران
سروده:حکیم #ابوالقاسم_فردوسی
بيمار شدن نوشيروان و فتنه انگيزى نوشزاد
آوای: استاد #شهریار_قاسمى
💐
@sobhosher
Telegram
attach 📎
🔹سياستمدرانى كه #نوشتن را تجربه كرده اند٤.
🔻« #بیل_کلینتون»، رئیسجمهور سابق ایالات متحده و « #جیمزپترسون»، نویسنده مشهور آمریکایی برای نگارش رمان «دختر رئیسجمهور» همكارى كردند.
همکاری مجدد «بیل کلینتون» و «جیمز پترسون» برای نگارش رمان جدیدی با عنوان «دختر رئیس جمهور» درحالی منتشر شده که این دو در سال ۲۰۱۸ رمان «رئیسجمهور گم شده است» را روانه بازار کردند.
رمان «دختر رئیسجمهور» ژوئن سال ۲۰۲۱ منتشر خواهد شد. انتظار میرود این اثر نیز همچون رمان «رئیسجمهور گم شده است» با استقبال مواجه شود، اگر چه ورود سیاستمداران به دنیای رمان لزوما با موفقیت همراه نبوده است.
🔺« #مایکل_دابز»
شاید موفقیت مجموعه رمانهای «#خانه_پوشالی» و تبدیل شدن آن به یکی از سریالهای نتفلیکس سبب شد تا مردم فراموش کنند «مایکل دابز» یک سیاستمدار سابق حزب محافظهکار بریتانیا بوده است.
@sobhosher
ً
🔻« #بیل_کلینتون»، رئیسجمهور سابق ایالات متحده و « #جیمزپترسون»، نویسنده مشهور آمریکایی برای نگارش رمان «دختر رئیسجمهور» همكارى كردند.
همکاری مجدد «بیل کلینتون» و «جیمز پترسون» برای نگارش رمان جدیدی با عنوان «دختر رئیس جمهور» درحالی منتشر شده که این دو در سال ۲۰۱۸ رمان «رئیسجمهور گم شده است» را روانه بازار کردند.
رمان «دختر رئیسجمهور» ژوئن سال ۲۰۲۱ منتشر خواهد شد. انتظار میرود این اثر نیز همچون رمان «رئیسجمهور گم شده است» با استقبال مواجه شود، اگر چه ورود سیاستمداران به دنیای رمان لزوما با موفقیت همراه نبوده است.
🔺« #مایکل_دابز»
شاید موفقیت مجموعه رمانهای «#خانه_پوشالی» و تبدیل شدن آن به یکی از سریالهای نتفلیکس سبب شد تا مردم فراموش کنند «مایکل دابز» یک سیاستمدار سابق حزب محافظهکار بریتانیا بوده است.
@sobhosher
ً
Forwarded from اتچ بات
#موسيقى_خوب_بشنويم 🎧🎼🎵🎶🌸
#شعر_خوب_بخوانيم
رودخونه ها رودخونه ها منم میخوام راهی بشم
برم به دریا برسم . ماهی بشم . ماهی بشم
دلم میخواد اونجا برم که همه دنیا آب باشه
تا نرسه دستی به من
دلم میخواد دور و برم هزار تا گردآب باشه . هزار تا گردآب باشه
رودخونه ها رودخونه ها منم میخوام راهی بشم
برم به دریا برسم . ماهی بشم . ماهی بشم
من دیگه سرنوشتمو به دست فردا نمیدم
لحظه به لحظه دلمو به آرزوها نمیدم
میخوام غبار تنمو پاک کنم . پاک کنم
خاطره های خاکیمو خاک کنم . خاک کنم
قصه دل کندنمو موجای دریا میدونن . موجای دریا میدونن
شکستن بغض منو فقط حبابا میدونن . فقط حبابا میدونن
رودخونه ها رودخونه ها منم میخوام راهی بشم
برم به دریا برسم . ماهی بشم . ماهی بشم
رودخونه ها رودخونه ها منم میخوام راهی بشم
برم به دریا برسم . ماهی بشم . ماهی بشم
شعر: #محمدعلی_بهمنی
آهنگ: #صادق_نجوکی
آواى: #رامش
داستان این ترانه برداشتی از داستان ماهى سياه كوچولوى #صمد_بهرنگی فراخور گرامى زادروزش مانا نام و يادش💐
شبتان آرام و رام 🥰💐
@sobhosher
#شعر_خوب_بخوانيم
رودخونه ها رودخونه ها منم میخوام راهی بشم
برم به دریا برسم . ماهی بشم . ماهی بشم
دلم میخواد اونجا برم که همه دنیا آب باشه
تا نرسه دستی به من
دلم میخواد دور و برم هزار تا گردآب باشه . هزار تا گردآب باشه
رودخونه ها رودخونه ها منم میخوام راهی بشم
برم به دریا برسم . ماهی بشم . ماهی بشم
من دیگه سرنوشتمو به دست فردا نمیدم
لحظه به لحظه دلمو به آرزوها نمیدم
میخوام غبار تنمو پاک کنم . پاک کنم
خاطره های خاکیمو خاک کنم . خاک کنم
قصه دل کندنمو موجای دریا میدونن . موجای دریا میدونن
شکستن بغض منو فقط حبابا میدونن . فقط حبابا میدونن
رودخونه ها رودخونه ها منم میخوام راهی بشم
برم به دریا برسم . ماهی بشم . ماهی بشم
رودخونه ها رودخونه ها منم میخوام راهی بشم
برم به دریا برسم . ماهی بشم . ماهی بشم
شعر: #محمدعلی_بهمنی
آهنگ: #صادق_نجوکی
آواى: #رامش
داستان این ترانه برداشتی از داستان ماهى سياه كوچولوى #صمد_بهرنگی فراخور گرامى زادروزش مانا نام و يادش💐
شبتان آرام و رام 🥰💐
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
پادكست #قصه_شب
قصه ی آدی و بودی – کتاب تلخون – نوشته #صمد_بهرنگی
فراخور گرامى زادروزش 💐
@dashtpodcast
@sobhosher
پادكست #قصه_شب
قصه ی آدی و بودی – کتاب تلخون – نوشته #صمد_بهرنگی
فراخور گرامى زادروزش 💐
@dashtpodcast
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
🍃🌺 #شاهنامه_خوانی
شاهنامه حماسهٔ ملی ایران
سروده:حکیم #ابوالقاسم_فردوسی
جنگ رام برزين با نوشزاد
آوای: استاد #شهریار_قاسمى
💐
@sobhosher
شاهنامه حماسهٔ ملی ایران
سروده:حکیم #ابوالقاسم_فردوسی
جنگ رام برزين با نوشزاد
آوای: استاد #شهریار_قاسمى
💐
@sobhosher
Telegram
attach 📎
🔹درباره آنانكه #نوشتن را زيسته اند يا زيستن را نوشته اند 📚
فراز و فرودهای زندگی چهرههای مطرح همواره جذاب بوده و زندگانی اهالی قلم همیشه کمتر از دیگر مشاهیر در معرض عموم بوده است؛ چهرههای شاخص ادبیات هم مثل باقی آدمها در زندگی ماجراهایی را از سر گذراندهاند که موجب شکلگیری شخصیت خودشان و گاه شخصیتهای آثارشان شده است.
🔺#ارنست_همینگوی (۱۸۹۹ – ۱۹۶۱) از نویسندگانی است که علاوه بر آثارش، شخصیت پیچیده، زندگی پرماجرا و رفتار گاه عجیبش همواره مورد توجه بوده؛ در این نوشتار به موارد کمتر شنیده شده ای از زندگی او میپردازیم
.
🔻همینگوی از هجدهسالگی به عنوان گزارشگر نشریهی کانزاسسیتی استار وارد عالم روزنامهنگاری شد و در نوزدهسالگی داوطلب حضور در جبههی جنگ جهانی اول شد اما به علت ضعف بینایی رد شد. با این حال، به عنوان راننده آمبولانس صلیب سرخ به خدمت گرفته شد. او طی جنگ از آتش خمپاره زخمی شد و مدت زیادی در بیمارستان بستری شد؛ همانجا عاشق پرستارش شد ولی چند ماه بعد که جنگ تمام شد به آمریکا برگشت و در بیستودوسالگی با زن دیگری ازدواج کرد.
با این حال او عشق اولش را فراموش نکرد و در رمان مشهور «وداع با اسلحه» که حاصل تجربهی حضور در جنگ جهانی اول بود، شخصیت کاترین بارکلی را با نگاه به همان دختر پرستار نوشت.
ادامه دارد...
@sobhosher
فراز و فرودهای زندگی چهرههای مطرح همواره جذاب بوده و زندگانی اهالی قلم همیشه کمتر از دیگر مشاهیر در معرض عموم بوده است؛ چهرههای شاخص ادبیات هم مثل باقی آدمها در زندگی ماجراهایی را از سر گذراندهاند که موجب شکلگیری شخصیت خودشان و گاه شخصیتهای آثارشان شده است.
🔺#ارنست_همینگوی (۱۸۹۹ – ۱۹۶۱) از نویسندگانی است که علاوه بر آثارش، شخصیت پیچیده، زندگی پرماجرا و رفتار گاه عجیبش همواره مورد توجه بوده؛ در این نوشتار به موارد کمتر شنیده شده ای از زندگی او میپردازیم
.
🔻همینگوی از هجدهسالگی به عنوان گزارشگر نشریهی کانزاسسیتی استار وارد عالم روزنامهنگاری شد و در نوزدهسالگی داوطلب حضور در جبههی جنگ جهانی اول شد اما به علت ضعف بینایی رد شد. با این حال، به عنوان راننده آمبولانس صلیب سرخ به خدمت گرفته شد. او طی جنگ از آتش خمپاره زخمی شد و مدت زیادی در بیمارستان بستری شد؛ همانجا عاشق پرستارش شد ولی چند ماه بعد که جنگ تمام شد به آمریکا برگشت و در بیستودوسالگی با زن دیگری ازدواج کرد.
با این حال او عشق اولش را فراموش نکرد و در رمان مشهور «وداع با اسلحه» که حاصل تجربهی حضور در جنگ جهانی اول بود، شخصیت کاترین بارکلی را با نگاه به همان دختر پرستار نوشت.
ادامه دارد...
@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
#موسيقى_خوب_بشنويم 🎧🎼🎶🎵🍃🌺
#شعر_خوب_بخوانيم
مينوشم برای خانهی ويران
برای زندگی قهرآلود خود
برای تنهايی
در حين با هم بودن
و برای تو مینوشم
براي دروغ لبهای خيانتگرت به من
برای سرمای بيجان چشمانت
برای آن که دنيا زمخت و بیرحم بود
و برای آن که خدا هم نجاتمان نداد
شعر: #آناآخماتووا فرا خور زادروز شاعر و نویسنده روسی و از بنیانگذاران مکتب اوجگرایی
موسیقی: Awaken From The Dark Slumber (Spring) Lyrics:
#wintersun
اجرا: #مریم_رضوی
شبتان از شادی سرشار🥰💐
@sobhosher
#شعر_خوب_بخوانيم
مينوشم برای خانهی ويران
برای زندگی قهرآلود خود
برای تنهايی
در حين با هم بودن
و برای تو مینوشم
براي دروغ لبهای خيانتگرت به من
برای سرمای بيجان چشمانت
برای آن که دنيا زمخت و بیرحم بود
و برای آن که خدا هم نجاتمان نداد
شعر: #آناآخماتووا فرا خور زادروز شاعر و نویسنده روسی و از بنیانگذاران مکتب اوجگرایی
موسیقی: Awaken From The Dark Slumber (Spring) Lyrics:
#wintersun
اجرا: #مریم_رضوی
شبتان از شادی سرشار🥰💐
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
🍃🌺 #شاهنامه_خوانی
شاهنامه حماسهٔ ملی ایران
سروده:حکیم #ابوالقاسم_فردوسی
كشته شدن نوشزاد
آوای: استاد #شهریار_قاسمى
💐
@sobhosher
شاهنامه حماسهٔ ملی ایران
سروده:حکیم #ابوالقاسم_فردوسی
كشته شدن نوشزاد
آوای: استاد #شهریار_قاسمى
💐
@sobhosher
Telegram
attach 📎
صبح و شعر
🔹درباره آنانكه #نوشتن را زيسته اند يا زيستن را نوشته اند 📚 فراز و فرودهای زندگی چهرههای مطرح همواره جذاب بوده و زندگانی اهالی قلم همیشه کمتر از دیگر مشاهیر در معرض عموم بوده است؛ چهرههای شاخص ادبیات هم مثل باقی آدمها در زندگی ماجراهایی را از سر گذراندهاند…
درباره آنانكه #نوشتن را زيسته اند و يا زيستن را نوشته اند📚
٢-
🔺اسکات فیتزجرالد، نامهای دهصفحهای به #همینگوی نوشت و به او توصیه کرد «وداع با اسلحه» را با این پاراگراف تمام کند:
«جهان همه را میشکند و بعد، همه از جایی که شکسته بودند مقاومتر میشوند. اما کسانی را که شکست نمیخورند میکشد. آدمهای خیلی خوب، خیلی متین، خیلی شجاع و منصف را؛ اگر تو هیچکدام از اینها نیستی، مطمئن باش تو را هم میکشد؛ اما هیچ عجلهای در کار نخواهد بود».
#همینگوی در سه کلمه جوابش را داد: «گورتو گم کن».
و
🔻پايان رمان وداع با اسلحه را اينگونه نوشت . (بعد از مرگ كاترين)
"پس از آن كه آنها را بيرون كردم و در را بستم چراغ را روشن كردم ديدم فايده اى ندارد. مثل اين بود كه با مجسمه اى خدا حافظى كنم . كمى بعد بيرون رفتم و بيمارستان را ترك كردم و زير باران به هتل برگشتم."
ادامه دارد....
@sobhosher
٢-
🔺اسکات فیتزجرالد، نامهای دهصفحهای به #همینگوی نوشت و به او توصیه کرد «وداع با اسلحه» را با این پاراگراف تمام کند:
«جهان همه را میشکند و بعد، همه از جایی که شکسته بودند مقاومتر میشوند. اما کسانی را که شکست نمیخورند میکشد. آدمهای خیلی خوب، خیلی متین، خیلی شجاع و منصف را؛ اگر تو هیچکدام از اینها نیستی، مطمئن باش تو را هم میکشد؛ اما هیچ عجلهای در کار نخواهد بود».
#همینگوی در سه کلمه جوابش را داد: «گورتو گم کن».
و
🔻پايان رمان وداع با اسلحه را اينگونه نوشت . (بعد از مرگ كاترين)
"پس از آن كه آنها را بيرون كردم و در را بستم چراغ را روشن كردم ديدم فايده اى ندارد. مثل اين بود كه با مجسمه اى خدا حافظى كنم . كمى بعد بيرون رفتم و بيمارستان را ترك كردم و زير باران به هتل برگشتم."
ادامه دارد....
@sobhosher