Forwarded from اتچ بات
🍁🍂مژده وصل تو کو کز سر جان برخیزم🍁🍂
سروده:#حافظ
آواى: استاد #علی_گلزاده
🍂🍁
#غزل در حدود سال ۷۸۶ و قبل از وفات شاه شجاع است و حافظ در این سال نزدیک به هفتاد سالگی است و این است که به پیری خود اشاره می نماید و می فرماید :
*گر چه پیرم تو شبی تنگ در آغوشم کش
*تا سحــــــرگه ز کنار تـــو جوان برخیزم
🤴🏽شاه شجاع که برای تصرف آذربایجان رفته بود و بعد از تصرف تبریز سپاهیان خود را برای تصرف ارمنستان می فرستد ولی به او خبر می رسد که شاه یحیی قصد تصرف شیراز را دارد و از این نظر پیروزی خود را ناتمام گذاشته و به شیراز باز می گردد و در بازگشت است که بیماری نقرس او شدت می گیرد و گفته ایم که دلیل آن افراط در نوشیدن شراب بود و این باعث می شود که پزشکان او را از سوار بر اسب شدن منع نمایند و شاه مجبور است به صورت خوابیده حرکت نماید و این باعث کندی حرکت شاه می شود و برای همین هم حافظ می فرماید :
*خیز و بالا بنما ای بت شیرین حـرکات
*کز سر جـان و جهان دست فشان برخیزم
غزل به نظر می رسد که نوعی دلداری است که حافظ به شاه می دهد و این نشان گر آن است که طبیبان دست از معالجه ی شاه برداشته و دیگر امیدی به زنده ماندن او ندارند و این است که حافظ در بیت مقطع صریحا می فرماید :
*روز مرگم نفسی مهلت دیــــدار بده
*تا چــو حافظ ز سر جان و جهان برخیزم
یعنی آرزو دارد قبل از مرگش او را ببیند . در ظاهر چنان به نظر می رسد که حافظ مرگ خود را می گوید ولی با کمی دقت متوجه می شویم که منظور مرگ شاه است و حافظ در واقع مرگ شاه را پیش بینی می نماید و مدتی نه چندان دور در همان سال یعنی ۷۸۶ در شیراز فوت می نماید .
منبع:شرح سرخى چاپ ١٣٩٥📖
این غزل به خط خوش نستعلیق بر روی #سنگ_مزار_حافظ که از مرمر است حک شده است .
🍁🍂
@sobhosher
سروده:#حافظ
آواى: استاد #علی_گلزاده
🍂🍁
#غزل در حدود سال ۷۸۶ و قبل از وفات شاه شجاع است و حافظ در این سال نزدیک به هفتاد سالگی است و این است که به پیری خود اشاره می نماید و می فرماید :
*گر چه پیرم تو شبی تنگ در آغوشم کش
*تا سحــــــرگه ز کنار تـــو جوان برخیزم
🤴🏽شاه شجاع که برای تصرف آذربایجان رفته بود و بعد از تصرف تبریز سپاهیان خود را برای تصرف ارمنستان می فرستد ولی به او خبر می رسد که شاه یحیی قصد تصرف شیراز را دارد و از این نظر پیروزی خود را ناتمام گذاشته و به شیراز باز می گردد و در بازگشت است که بیماری نقرس او شدت می گیرد و گفته ایم که دلیل آن افراط در نوشیدن شراب بود و این باعث می شود که پزشکان او را از سوار بر اسب شدن منع نمایند و شاه مجبور است به صورت خوابیده حرکت نماید و این باعث کندی حرکت شاه می شود و برای همین هم حافظ می فرماید :
*خیز و بالا بنما ای بت شیرین حـرکات
*کز سر جـان و جهان دست فشان برخیزم
غزل به نظر می رسد که نوعی دلداری است که حافظ به شاه می دهد و این نشان گر آن است که طبیبان دست از معالجه ی شاه برداشته و دیگر امیدی به زنده ماندن او ندارند و این است که حافظ در بیت مقطع صریحا می فرماید :
*روز مرگم نفسی مهلت دیــــدار بده
*تا چــو حافظ ز سر جان و جهان برخیزم
یعنی آرزو دارد قبل از مرگش او را ببیند . در ظاهر چنان به نظر می رسد که حافظ مرگ خود را می گوید ولی با کمی دقت متوجه می شویم که منظور مرگ شاه است و حافظ در واقع مرگ شاه را پیش بینی می نماید و مدتی نه چندان دور در همان سال یعنی ۷۸۶ در شیراز فوت می نماید .
منبع:شرح سرخى چاپ ١٣٩٥📖
این غزل به خط خوش نستعلیق بر روی #سنگ_مزار_حافظ که از مرمر است حک شده است .
🍁🍂
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from صبح و شعر
Forwarded from اتچ بات
#شعر_خوب_بخوانيم
#موسيقى_خوب_بشنويم 🎧🎼🎵🎶🍂🍁
دیشب به سیل اشک ره خواب میزدم
نقشی به یاد خط تو بر آب میزدم
ابروی یار در نظر و خرقه سوخته
جامی به یاد گوشه محراب میزدم
هر مرغ فکر کز سر شاخ سخن بجست
بازش ز طره تو به مضراب میزدم
روی نگار در نظرم جلوه مینمود
وز دور بوسه بر رخ مهتاب میزدم
چشمم به روی ساقی و گوشم به قول چنگ
فالی به چشم و گوش در این باب میزدم
نقش خیال روی تو تا وقت صبحدم
بر کارگاه دیده بیخواب میزدم
ساقی به صوت این غزلم کاسه میگرفت
میگفتم این سرود و می ناب میزدم
خوش بود وقت حافظ و فال مراد و کام
بر نام عمر و دولت احباب میزدم
صدای : استاد #غلامحسین_بنان
شاعر: حضرت #حافظ
آهنگ ساز، تنظیم کننده، رهبر ارکستر: استاد #روح_الله_خالقی
اجرای ارکستر گل ها / سال ۱۳۴۰
بخشی از گل های رنگارنگ شماره ی ۲۶۷
بیات اصفهان، همایون، چهارگاه
🍂🍁
وقت تان خوش، به كام و مراد دل🥰💐
@sobhosher
#موسيقى_خوب_بشنويم 🎧🎼🎵🎶🍂🍁
دیشب به سیل اشک ره خواب میزدم
نقشی به یاد خط تو بر آب میزدم
ابروی یار در نظر و خرقه سوخته
جامی به یاد گوشه محراب میزدم
هر مرغ فکر کز سر شاخ سخن بجست
بازش ز طره تو به مضراب میزدم
روی نگار در نظرم جلوه مینمود
وز دور بوسه بر رخ مهتاب میزدم
چشمم به روی ساقی و گوشم به قول چنگ
فالی به چشم و گوش در این باب میزدم
نقش خیال روی تو تا وقت صبحدم
بر کارگاه دیده بیخواب میزدم
ساقی به صوت این غزلم کاسه میگرفت
میگفتم این سرود و می ناب میزدم
خوش بود وقت حافظ و فال مراد و کام
بر نام عمر و دولت احباب میزدم
صدای : استاد #غلامحسین_بنان
شاعر: حضرت #حافظ
آهنگ ساز، تنظیم کننده، رهبر ارکستر: استاد #روح_الله_خالقی
اجرای ارکستر گل ها / سال ۱۳۴۰
بخشی از گل های رنگارنگ شماره ی ۲۶۷
بیات اصفهان، همایون، چهارگاه
🍂🍁
وقت تان خوش، به كام و مراد دل🥰💐
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
غزل: حضرت #حافظ
آواى: استاد #علی_گلزاده
💐
زلف بر باد مده تا ندهی بر بادم
ناز بنیاد مکن تا نکنی بنیادم
می مخور با همه کس تا نخورم خون جگر
سر مکش تا نکشد سر به فلک فریادم
زلف را حلقه مکن تا نکنی در بندم
طره را تاب مده تا ندهی بر بادم
یار بیگانه مشو تا نبری از خویشم
غم اغیار مخور تا نکنی ناشادم
رخ برافروز که فارغ کنی از برگ گلم
قد برافراز که از سرو کنی آزادم
شمع هر جمع مشو ور نه بسوزی ما را
یاد هر قوم مکن تا نروی از یادم
شهره شهر مشو تا ننهم سر در کوه
شور شیرین منما تا نکنی فرهادم
رحم کن بر من مسکین و به فریادم رس
تا به خاک در آصف نرسد فریادم
حافظ از جور تو حاشا که بگرداند روی
من از آن روز که دربند توام آزادم
#حافظ به استقبال غزل زیر ( از #سعدی ) رفته است
غزل ۳۷۱
من از آن روز که دربند توام آزادم
پادشاهم که به دست تو اسیر افتادم
همچنين #اوحدی_مراغه_اى :
اى كه رفتى و نرفتى نفسى از يادم
خاك پاى تو چو گشتم چه دهى بر بادم
ديوان٢٦٤
همچنين #ناصربخارائى:
سرو را ديدم و بالاى تو آمد يادم
ذكر گل كردم و در فكر رخت افتادم
اشاره اى به زيبايى هاى اين غزل
🔺
*زلف برباد مده تا ندهی بربادم
هردوبرباد دادن است اما آن کجا واین کجا
*نازبنیاد مکن تا نَکَنی بنیادم
آن بنیادکردن به معنی پی وریشه گذاشتن
این بنیاد کندن است به معنی ریشه وپی کندن ، آن ساختن است واین خراب کردن
*می مخوربا همه کس تا نخورم خون جگر
هردوخوردنیست وهردوقرمزرنگ
سرمکش تا نکشد سربفلک فریادم
هردوسرکشی است
🔻
@sobhosher
آواى: استاد #علی_گلزاده
💐
زلف بر باد مده تا ندهی بر بادم
ناز بنیاد مکن تا نکنی بنیادم
می مخور با همه کس تا نخورم خون جگر
سر مکش تا نکشد سر به فلک فریادم
زلف را حلقه مکن تا نکنی در بندم
طره را تاب مده تا ندهی بر بادم
یار بیگانه مشو تا نبری از خویشم
غم اغیار مخور تا نکنی ناشادم
رخ برافروز که فارغ کنی از برگ گلم
قد برافراز که از سرو کنی آزادم
شمع هر جمع مشو ور نه بسوزی ما را
یاد هر قوم مکن تا نروی از یادم
شهره شهر مشو تا ننهم سر در کوه
شور شیرین منما تا نکنی فرهادم
رحم کن بر من مسکین و به فریادم رس
تا به خاک در آصف نرسد فریادم
حافظ از جور تو حاشا که بگرداند روی
من از آن روز که دربند توام آزادم
#حافظ به استقبال غزل زیر ( از #سعدی ) رفته است
غزل ۳۷۱
من از آن روز که دربند توام آزادم
پادشاهم که به دست تو اسیر افتادم
همچنين #اوحدی_مراغه_اى :
اى كه رفتى و نرفتى نفسى از يادم
خاك پاى تو چو گشتم چه دهى بر بادم
ديوان٢٦٤
همچنين #ناصربخارائى:
سرو را ديدم و بالاى تو آمد يادم
ذكر گل كردم و در فكر رخت افتادم
اشاره اى به زيبايى هاى اين غزل
🔺
*زلف برباد مده تا ندهی بربادم
هردوبرباد دادن است اما آن کجا واین کجا
*نازبنیاد مکن تا نَکَنی بنیادم
آن بنیادکردن به معنی پی وریشه گذاشتن
این بنیاد کندن است به معنی ریشه وپی کندن ، آن ساختن است واین خراب کردن
*می مخوربا همه کس تا نخورم خون جگر
هردوخوردنیست وهردوقرمزرنگ
سرمکش تا نکشد سربفلک فریادم
هردوسرکشی است
🔻
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
#شعر_خوب_بخوانيم
#موسيقى_خوب_بشنويم 🎧🎼🎵🎶🍂🍁
بود آیا که در میکدهها بگشایند
گره از کار فروبسته ما بگشایند
اگر از بهر دل زاهد خودبین بستند
دل قوی دار که از بهر خدا بگشایند
به صفای دل رندان صبوحی زدگان
بس در بسته به مفتاح دعا بگشایند
نامه تعزیت دختر رز بنویسید
تا همه مغبچگان زلف دوتا بگشایند
گیسوی چنگ ببرید به مرگ می ناب
تا حریفان همه خون از مژهها بگشایند
در میخانه ببستند خدایا مپسند
که در خانه تزویر و ریا بگشایند
حافظ این خرقه که داری تو ببینی فردا
که چه زنار ز زیرش به دغا بگشایند
شعر #حضرت_حافظ
آواز :بانو #مرضیه
اهنگ #تجویدی
شبتان رويايى و دلكش💐🥰
@sobhosher
#موسيقى_خوب_بشنويم 🎧🎼🎵🎶🍂🍁
بود آیا که در میکدهها بگشایند
گره از کار فروبسته ما بگشایند
اگر از بهر دل زاهد خودبین بستند
دل قوی دار که از بهر خدا بگشایند
به صفای دل رندان صبوحی زدگان
بس در بسته به مفتاح دعا بگشایند
نامه تعزیت دختر رز بنویسید
تا همه مغبچگان زلف دوتا بگشایند
گیسوی چنگ ببرید به مرگ می ناب
تا حریفان همه خون از مژهها بگشایند
در میخانه ببستند خدایا مپسند
که در خانه تزویر و ریا بگشایند
حافظ این خرقه که داری تو ببینی فردا
که چه زنار ز زیرش به دغا بگشایند
شعر #حضرت_حافظ
آواز :بانو #مرضیه
اهنگ #تجویدی
شبتان رويايى و دلكش💐🥰
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
#حافظ_خوانى
#غزل: حضرت #حافظ✨
آواى: استاد #على_گلزاده💫
🔻🔺🔻
🔸سینه از آتش دل در غم جانانه بسوخت/آتشی بود در این خانه که کاشانه بسوخت....
ماجرا کم کن و بازآ که مرا مردم چشم
/خرقه از سر به درآورد و به شکرانه بسوخت
***
🔹خرقه سوختن . [ خ ِ ق َ / ق ِ ت َ ] (مص مرکب ) سوزاندن خرقه . ظاهراً رسمی بوده صوفیان را که از فرط شوق یا به علامت شکر خرقه ٔ خود را می سوزاندند.
🔸از ابیات بسیار بحث انگیز حافظ است که تعداد قابل توجهی از بزرگان و صاحب نظران بر آن حاشیه های مفید نوشته اند و کوشیده اند راز و رمز آن را بگشایند ولی پیر ما میگفت که این بیت را سادهتر بخوانید، 🔹احتیاجی هم به تفسیر آیینهای صوفیانه نیست. بیینید خرقه چیست و خرقه دار کیست؟ چه کسی آتش به خرقه می زند؟ این بیت را مثل این بخوانید :
🔺ماجرا کم کن و باز آ که #مرا #مردم_چشم, همچو #خرقه از سر خود به در آورد و به شکرانه بسوخت.
***
#ماجرا: که نوعی گفتگوی انتقادی میان اهل خانقاه بوده ..
#کم_کن: یعنی بس کن.
🔸مردم چشم من خرقه ای داشت(خرقه جامه ای بوده جلوبسته که آن را از سر بیرون می آوردند.)شخص من خرقهٔ مردمک چشم خودم هستم.
چشم من به انتظار تو نشست و از این انتظار دائمی آتشی در این خانه زد که کاشانه بسوخت.
🔺زیبایی گفتار در این است که حتی پس از اینکه کاشانه و خرقه سوخت هنوز چشم به انتظار آمدن تو نشسته است. این همان است که در بیت اول آمده است با این تفاوت که در مصرع اول بیت اول محدودهٔ آتش در سینه است.
🔹در مصرع دوم آتش هنوز در سینه (خانهٔ دل) است و خود دل (کاشانه ) را سوخت ولی در بیت هفتم کل خرقه را می سوزاند. و آن چه میماند چشم انتظارى است.
♦️اگر هم دنبال تفسیرهای آیینی از خرقه سوزی می گردید بهتر است اول به خود حافظ مراجعه بکنید و راههای دور و درازی نروید، به نمونههای زیرین از خود حافظ دفت بکنید:
🔻🔺🔻
✨ابروی یار در نظر و خرقه سوخته
–
🌟بسوز این خرقهٔ تقوا تو حافظ
که گر آتش شوم در وی نگیرم
–
⚡️حافظ این خرقهٔ پشمینه بینداز که ما
از پی قافله با آتش آه آمدهایم
–
🌟در خرقه چو آتش زدی ای عارف سالک
جهدی کن و سرحلقه رندان جهان باش
–
⚡️ای بسا خرقه که مستوجب آتش باشد
–
✨در خرقه زن آتش که خم ابروی ساقی
بر میشکند گوشه محراب امامت
–***
@sobhosher
#غزل: حضرت #حافظ✨
آواى: استاد #على_گلزاده💫
🔻🔺🔻
🔸سینه از آتش دل در غم جانانه بسوخت/آتشی بود در این خانه که کاشانه بسوخت....
ماجرا کم کن و بازآ که مرا مردم چشم
/خرقه از سر به درآورد و به شکرانه بسوخت
***
🔹خرقه سوختن . [ خ ِ ق َ / ق ِ ت َ ] (مص مرکب ) سوزاندن خرقه . ظاهراً رسمی بوده صوفیان را که از فرط شوق یا به علامت شکر خرقه ٔ خود را می سوزاندند.
🔸از ابیات بسیار بحث انگیز حافظ است که تعداد قابل توجهی از بزرگان و صاحب نظران بر آن حاشیه های مفید نوشته اند و کوشیده اند راز و رمز آن را بگشایند ولی پیر ما میگفت که این بیت را سادهتر بخوانید، 🔹احتیاجی هم به تفسیر آیینهای صوفیانه نیست. بیینید خرقه چیست و خرقه دار کیست؟ چه کسی آتش به خرقه می زند؟ این بیت را مثل این بخوانید :
🔺ماجرا کم کن و باز آ که #مرا #مردم_چشم, همچو #خرقه از سر خود به در آورد و به شکرانه بسوخت.
***
#ماجرا: که نوعی گفتگوی انتقادی میان اهل خانقاه بوده ..
#کم_کن: یعنی بس کن.
🔸مردم چشم من خرقه ای داشت(خرقه جامه ای بوده جلوبسته که آن را از سر بیرون می آوردند.)شخص من خرقهٔ مردمک چشم خودم هستم.
چشم من به انتظار تو نشست و از این انتظار دائمی آتشی در این خانه زد که کاشانه بسوخت.
🔺زیبایی گفتار در این است که حتی پس از اینکه کاشانه و خرقه سوخت هنوز چشم به انتظار آمدن تو نشسته است. این همان است که در بیت اول آمده است با این تفاوت که در مصرع اول بیت اول محدودهٔ آتش در سینه است.
🔹در مصرع دوم آتش هنوز در سینه (خانهٔ دل) است و خود دل (کاشانه ) را سوخت ولی در بیت هفتم کل خرقه را می سوزاند. و آن چه میماند چشم انتظارى است.
♦️اگر هم دنبال تفسیرهای آیینی از خرقه سوزی می گردید بهتر است اول به خود حافظ مراجعه بکنید و راههای دور و درازی نروید، به نمونههای زیرین از خود حافظ دفت بکنید:
🔻🔺🔻
✨ابروی یار در نظر و خرقه سوخته
–
🌟بسوز این خرقهٔ تقوا تو حافظ
که گر آتش شوم در وی نگیرم
–
⚡️حافظ این خرقهٔ پشمینه بینداز که ما
از پی قافله با آتش آه آمدهایم
–
🌟در خرقه چو آتش زدی ای عارف سالک
جهدی کن و سرحلقه رندان جهان باش
–
⚡️ای بسا خرقه که مستوجب آتش باشد
–
✨در خرقه زن آتش که خم ابروی ساقی
بر میشکند گوشه محراب امامت
–***
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from صبح و شعر
Forwarded from اتچ بات
#شعر_خوب_بخوانيم
#موسيقى_خوب_بشنويم 🎧🎼🎶🎵🍂🍁
گل در بر و می در کف و معشوق به کام است
سلطان جهانم به چنین روز غلام است
گو شمع میارید در این جمع که امشب
در مجلس ما ماه رخ دوست تمام است
در مذهب ما باده حلال است ولیکن
بی روی تو ای سرو گل اندام حرام است
گوشم همه بر قول نی و نغمه ی چنگ است
چشمم همه بر لعل لب و گردش جام است
در مجلس ما عطر میامیز که ما را
هر لحظه ز گیسوی تو خوش بوی مشام است
از چاشنی قند مگو هیچ و ز شکر
زان رو که مرا از لب شیرین تو کام است
تا گنج غمت در دل ویرانه مقیم است
همواره مرا کوی خرابات مقام است
از ننگ چه گویی که مرا نام ز ننگ است
وز نام چه پرسی که مرا ننگ ز نام است
میخواره و سرگشته و رندیم و نظرباز
وان کس که چو ما نیست در این شهر کدام است
با محتسبم عیب مگویید که او نیز
پیوسته چو ما در طلب عیش مدام است
حافظ منشین بی می و معشوق زمانی
کایام گل و یاسمن و عید صیام است
شاعر #حافظ
آواى: #ناهید_دایی_جواد
آهنگساز #جواد_معروفى
دستگاه/مایه #اصفهان برگرفته از گلهای رنگارنگ 462
———————————
چشم دلتان به جمال شادى روشن
شبتون دلچسپ🥰💐
@sobhosher
#موسيقى_خوب_بشنويم 🎧🎼🎶🎵🍂🍁
گل در بر و می در کف و معشوق به کام است
سلطان جهانم به چنین روز غلام است
گو شمع میارید در این جمع که امشب
در مجلس ما ماه رخ دوست تمام است
در مذهب ما باده حلال است ولیکن
بی روی تو ای سرو گل اندام حرام است
گوشم همه بر قول نی و نغمه ی چنگ است
چشمم همه بر لعل لب و گردش جام است
در مجلس ما عطر میامیز که ما را
هر لحظه ز گیسوی تو خوش بوی مشام است
از چاشنی قند مگو هیچ و ز شکر
زان رو که مرا از لب شیرین تو کام است
تا گنج غمت در دل ویرانه مقیم است
همواره مرا کوی خرابات مقام است
از ننگ چه گویی که مرا نام ز ننگ است
وز نام چه پرسی که مرا ننگ ز نام است
میخواره و سرگشته و رندیم و نظرباز
وان کس که چو ما نیست در این شهر کدام است
با محتسبم عیب مگویید که او نیز
پیوسته چو ما در طلب عیش مدام است
حافظ منشین بی می و معشوق زمانی
کایام گل و یاسمن و عید صیام است
شاعر #حافظ
آواى: #ناهید_دایی_جواد
آهنگساز #جواد_معروفى
دستگاه/مایه #اصفهان برگرفته از گلهای رنگارنگ 462
———————————
چشم دلتان به جمال شادى روشن
شبتون دلچسپ🥰💐
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
🎼 🍁🍂🖤
شیر علی مردون
آواى زنده یاد بانو #منیروکیلی
تنظیم برای ارکستر: زنده یاد استاد #حسین_دهلوی
بار ديگر هنر و فرهنگ ايران زمين سوگوار كسى شد؛
كه از شمارِ دو چشم، یک تن کم
وز شمارِ خَرَد، هزاران بیش
موسیقی دان برجسته و پیش کسوت، معلمِ بزرگِ و بی بدیلِ موسیقی، زنده یاد استاد حسین دهلوی ( زاده ی هفتم مهرماهِ ۱۳۰۶ - تهران) در سنِ ۹۲ سالگی، درگذشت.
روانش هماره شاد و یادش گرامی.🙏
@sobhosher
شیر علی مردون
آواى زنده یاد بانو #منیروکیلی
تنظیم برای ارکستر: زنده یاد استاد #حسین_دهلوی
بار ديگر هنر و فرهنگ ايران زمين سوگوار كسى شد؛
كه از شمارِ دو چشم، یک تن کم
وز شمارِ خَرَد، هزاران بیش
موسیقی دان برجسته و پیش کسوت، معلمِ بزرگِ و بی بدیلِ موسیقی، زنده یاد استاد حسین دهلوی ( زاده ی هفتم مهرماهِ ۱۳۰۶ - تهران) در سنِ ۹۲ سالگی، درگذشت.
روانش هماره شاد و یادش گرامی.🙏
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
💫🌟❄️
#حافظ_خوانى
غزل : حضرت #حافظ
آواى : استاد #على_گلزاده
🔺🔻🔺
طفیل هستی عشقند آدمی و پری
ارادتی بنما تا سعادتی ببری
بکوش خواجه و از عشق بینصیب مباش
که بنده را نخرد کس به عیب بیهنری
....
🔹اين #غزل در اوايل سلطنت شاه شجاع و به هنگام صدارت صاحب عيار سروده شده است. توضيح اينكه، شاعر نخست يك غزل ده بيتي عارفانه را بدون هيچ گونه ايهام و صرفاً به منظور بازگو كردن عقايد عارفانه خويش سروده و در موقعيتي كه وزير وقت، صاحب عيار دستخوش نگراني و احتمالاً گرفتاري بوده است با اضافه كردن چهار بيت به آن، به وزير وقت تقديم داشته است
🔸برخى از مضامين اين غزل را #حافظ از #نظامى گرفته است. به عنوان مثال 🔻مضمون مطلع غزل را نظامي در مخزن الاسرار چنين چنين به طور ساده سروده است:
هر كه نصيبش به ارادت كشد
خاتم كارش به سعادت كشد
🔺و مضمون بيت چهارم:
كه در برابر چشمي و غايب از نظري
را #نظامى در خسرو شيرين به طور كامل بيان مي كند … شيرين در چشمه آبي به آب تني مشغول و خسرو دزدانه او را نظاره مي كند و چون شيرين متوجه موضوع مي شود از شرم بدن خود را با گيسوان بلند خود مي پوشاند. و خسرو نيز روي برگردانيده و شيرين بر اسب پريده و فرار مي كند. دگر بار چون خسرو روي خود را به سوي چشمه بر ميگرداند شيرين چابك سوار شيرين كار را نميبيند و ميگويد:
برون آمد پري رخ چون پري تيز
قبا پوشيد و شد بر پشت شبديز
***
به اين سبب است كه #حافظ مي فرمايد:
تو خود چه لعبتي اي شهسوار شيرين كار
كه در برابر چشمي و غايب از نظري
***
🔻همچنين مضمون بيت دوازدهم را نظامي در هفت پيكر چنين سروده است:
خيز تا مي خوريم و غم نخوريم
و انده روز نامده نبريم
📚شرح جلالی بر حافظ – دکتر عبدالحسین جلالی
@sobhosher
#حافظ_خوانى
غزل : حضرت #حافظ
آواى : استاد #على_گلزاده
🔺🔻🔺
طفیل هستی عشقند آدمی و پری
ارادتی بنما تا سعادتی ببری
بکوش خواجه و از عشق بینصیب مباش
که بنده را نخرد کس به عیب بیهنری
....
🔹اين #غزل در اوايل سلطنت شاه شجاع و به هنگام صدارت صاحب عيار سروده شده است. توضيح اينكه، شاعر نخست يك غزل ده بيتي عارفانه را بدون هيچ گونه ايهام و صرفاً به منظور بازگو كردن عقايد عارفانه خويش سروده و در موقعيتي كه وزير وقت، صاحب عيار دستخوش نگراني و احتمالاً گرفتاري بوده است با اضافه كردن چهار بيت به آن، به وزير وقت تقديم داشته است
🔸برخى از مضامين اين غزل را #حافظ از #نظامى گرفته است. به عنوان مثال 🔻مضمون مطلع غزل را نظامي در مخزن الاسرار چنين چنين به طور ساده سروده است:
هر كه نصيبش به ارادت كشد
خاتم كارش به سعادت كشد
🔺و مضمون بيت چهارم:
كه در برابر چشمي و غايب از نظري
را #نظامى در خسرو شيرين به طور كامل بيان مي كند … شيرين در چشمه آبي به آب تني مشغول و خسرو دزدانه او را نظاره مي كند و چون شيرين متوجه موضوع مي شود از شرم بدن خود را با گيسوان بلند خود مي پوشاند. و خسرو نيز روي برگردانيده و شيرين بر اسب پريده و فرار مي كند. دگر بار چون خسرو روي خود را به سوي چشمه بر ميگرداند شيرين چابك سوار شيرين كار را نميبيند و ميگويد:
برون آمد پري رخ چون پري تيز
قبا پوشيد و شد بر پشت شبديز
***
به اين سبب است كه #حافظ مي فرمايد:
تو خود چه لعبتي اي شهسوار شيرين كار
كه در برابر چشمي و غايب از نظري
***
🔻همچنين مضمون بيت دوازدهم را نظامي در هفت پيكر چنين سروده است:
خيز تا مي خوريم و غم نخوريم
و انده روز نامده نبريم
📚شرح جلالی بر حافظ – دکتر عبدالحسین جلالی
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from صبح و شعر
Forwarded from اتچ بات
#شعر_خوب_بخوانيم
#موسيقى_خوب_بشنويم
🎧🎼🎶🎵🍁🍂
الا ای پیرِ فرزانه
نکن عیبم ز مِی خانه مِی خانه
که من در تَرکِ پیمانه
دلی پیمان، پیمان شکن دارم
خدا را ای رقیب امشب زمانی
زمانی دیده بر هم نِه، بر هم نِه
که من با لعلِ خاموشش نهانی
نهانی صد سخن دارم، دارم
به کام وآرزوی دل
چو دارم خلوتی حاصل
چه فکر از خُبثِ بدگویان
میان انجمن دارم
خدا را ای رقیب امشب زمانی
زمانی دیده بر هم نِه، بر هم نِه
که من با لعلِ خاموشش نهانی
نهانی صد سخن دارم، دارم
سَزَد کز خاتمِ لعلش
زنم لافِ لافِ سلیمانی
چو اسم اعظمم باشد
چه ترس از اهرمن دارم
خدا را ای رقیب امشب زمانی
زمانی دیده بر هم نِه، بر هم نِه
که من با لعلِ خاموشش نهانی
نهانی صد سخن دارم، دارم
به کام وآرزوی دل
چو دارم خلوتی حاصل
چه فکر از خُبثِ بدگویان
میانِ انجمن دارم
خدا را ای رقیب امشب زمانی
زمانی دیده بر هم نِه، بر هم نِه
که من با لعلِ خاموشش نهانی
نهانی صد سخن دارم، دارم
🍁
شاعر: حضرت #حافظ
آواى: بانو #پریسا
آهنگساز: استاد #حسین_علیزاده
🍂
خلوت شبانه تان خالى از غم
شبتان خوب🥰💐
@sobhosher
#موسيقى_خوب_بشنويم
🎧🎼🎶🎵🍁🍂
الا ای پیرِ فرزانه
نکن عیبم ز مِی خانه مِی خانه
که من در تَرکِ پیمانه
دلی پیمان، پیمان شکن دارم
خدا را ای رقیب امشب زمانی
زمانی دیده بر هم نِه، بر هم نِه
که من با لعلِ خاموشش نهانی
نهانی صد سخن دارم، دارم
به کام وآرزوی دل
چو دارم خلوتی حاصل
چه فکر از خُبثِ بدگویان
میان انجمن دارم
خدا را ای رقیب امشب زمانی
زمانی دیده بر هم نِه، بر هم نِه
که من با لعلِ خاموشش نهانی
نهانی صد سخن دارم، دارم
سَزَد کز خاتمِ لعلش
زنم لافِ لافِ سلیمانی
چو اسم اعظمم باشد
چه ترس از اهرمن دارم
خدا را ای رقیب امشب زمانی
زمانی دیده بر هم نِه، بر هم نِه
که من با لعلِ خاموشش نهانی
نهانی صد سخن دارم، دارم
به کام وآرزوی دل
چو دارم خلوتی حاصل
چه فکر از خُبثِ بدگویان
میانِ انجمن دارم
خدا را ای رقیب امشب زمانی
زمانی دیده بر هم نِه، بر هم نِه
که من با لعلِ خاموشش نهانی
نهانی صد سخن دارم، دارم
🍁
شاعر: حضرت #حافظ
آواى: بانو #پریسا
آهنگساز: استاد #حسین_علیزاده
🍂
خلوت شبانه تان خالى از غم
شبتان خوب🥰💐
@sobhosher
Telegram
attach 📎