صبح و شعر
630 subscribers
2.11K photos
265 videos
324 files
3.14K links
ادبیات هست چون جهان برای جان‌های عاصی کافی نیست.🥰😍 🎼🎧📖📚
ارتباط با ادمین @anahitagirl
Download Telegram
يك #حبه_شعرپارسى با #چاى_انگليسى
☕️
✍🏻:#علی_حیدری
برگردان: وحید بیداریان

@sobhosher
Audio
به باز آمدنت چنان دلخوشم
که طفلی به صبح عید ،
پرستویی به ظهر بهار
 و من به دیدن تو
چنان در آینه ات مشغولم
که جهان از کنارم می گذرد
بی آن که سر برگردانم
در فصلهای خونین هم می توان عاشق بود
به قمریان عاشق حسد می ورزم
که دانه بر می چینند
و به ستاره و باران
که بر نیمرخ مهتابی ات بوسه می زنند.
و به گلی که با اشاره ی تو می شکفد

در فصل های خونین هم می توان عاشق بود
مگر از راه در رسی
مگر از شکوفه سر بر زنی
مگر از آفتاب درآیی
وگرنه روز
تابوتی است بر شانه های ابر
که مارا به افق های ناپیدا می سپارد
و عشق آهوی محتضری است
که سر بر شانه های باران می گذارد…

سروده: #علی_باباچاهی فراخور گرامی زادروزش💐
دكلمه: #مریم_رضوی
موسیقی: #guy_farley


@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

*خداوند بهترین یاور ماست*

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 

#مشاهير

━•··‏​‏​​‏•✦❁✳️❁✦•‏​‏··•​​‏━

تعجب ندارد

اعتراض از یک سو
انقراض از سمتی دیگر
آتش افروخته ایم در کشتی آنان که
باد شرطه یارشان نیست دیگر
ترس از ارتفاع دارند و سقوط از قله ی کوه

این اینان
دزدیدند جسد هامان را
و کاشتند در شورستان ها
جوانه زدیم و قد کشیدیم و
همچنان و چنین و چنان ترها


خنده مان گرفته ازچارچشما نی که
به تعجب و ترس شاخ درآورده اند
از سوزاندن روسری ها مان هم زمان در آزادی و
تا ازادی

دیدن دارد اکنون خیابان هایی که راه افتاده اند
و ما گرفته ایم به دهان و به دندان ها
کلمات و جمله های برافروخته را
فعلیت اما در زانوهای ماست!

من برخاستم و تو
برخاستیم ما
بله برخاستیم و متوقف نمی شویم
بله و دقیقا بله!

۱۴.ابان . ۱۴۰۱

✍🏻: #علی_باباچاهی
فراخور گرامی زادروز شاعر، نویسنده، محقق و منتقد ایرانی💐 که به گفتهٔ محمود معتقدی:
«باباچاهی ازآن گروه شاعرانی است که شعرش در میان اهل نظر حضوری ماندگار دارد و مشخصه شعرهایش دفاع از عشق و شیدایی است...».

او مؤلفه های مدرنیست را درک می‌کند و با نگاهی سنتی و بومی مخاطب هر چند اندکش را با جهان و نظرگاهی مدرن مرتبط می سازد. با این حال در روند شعر و دنیای شاعری‌اش مخاطب فرضی را محترم می‌شمارد و در هر مجموعه از شعرهایش می‌بینیم در این زمینه تا میزان گسترده‌ای با مخاطب و روحیه آن رابطهای منطقی برقرار کرده است؛ حتی مخاطب غیرحرفه‌ای را نیز در جریان شعری‌اش فراخوانده و با توجه به ضرب‌ا‌لمثل‌ها، اصطلاحات عامیانه، بازی های زبانی و... او را به خوانش شعرها دعوت می‌کند. شعر باباچاهی را چه بپسندیم یا نه، او شاعری صاحب سبک است. نگاه و بیان تازه درشعرهایش در ارائه تصاویری بکر و منحصر به فرد خواننده‌اش را یاری می‌دهد تا با دریچه‌ای تازه دنیای پیرامون را بنگرد و تمام این خصوصیات از آن جهت قابل توجه است. اگرچه شعر او کمتر در زبان‌ها جاری شده و با فرهنگ شفاهی طبقه شعرخوان ما هم ارتباط عمیقی برقرار نکرده، اما نسبت به زمان و موقعیتی که در آن قرار داشته همواره چند گام پیش‌تر رفته است. او زمان و موقعیت موجود را درک می کند و می‌خواهد که با زمان پیش رود و به همین جهت به مؤلفه‌های پسامدرن نظر دارد.
علی باباچاهی از معدود شاعرانی است که علاوه بر تجربه اندوزی در شعر امروز ایران در حوزه نقد ادبی هم بسیار فعال و مؤثر بوده و هست.
او با وقوف و آگاهی بر جریانات شعری همواره تحلیلی جامع و انتقادی ویژه از اوضاع شعر معاصر عرضه کرده و چالش‌های پراکنده‌ای نیز در محافل شعر و شاعران به وجود آورده است.

━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏—
@kanale_alibabachahi
@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

*خداوند بهترین ياور ماست*

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 
#شعرامروز

━•··‏​‏​​‏•✦❁💠❁✦•‏​‏··•​​‏━

اعتراض از یک سو
انقراض از سمتی دیگر
آتش افروخته‌ایم در کشتی آنان که
باد شرطه یارشان نیست دیگر
ترس از ارتفاع دارند و سقوط از قله‌ی کوه

این، اینان
دزدیدند جسدهامان را
و کاشتند ما را در شورستان‌ها
جوانه زدیم و قد کشیدیم و
همچنان و چنین و چنان‌ترها

خنده‌مان گرفته از چارچشمانی که
به تعجب و ترس شاخ درآورده‌اند
از سوزاندن روسری‌هامان هم‌زمان در آزادی و
تا آزادی

دیدن دارد اکنون خیابان‌هایی که راه افتاده‌اند
و ما گرفته‌ایم به دهان و به دندان‌ها
کلمات و جمله‌های برافروخته را
و فعلیت در زانوهای ماست!

من برخاستم و  تو
برخاستیم ما
بله، برخاستیم و  متوقف نمی‌شویم
بله و دقیقا بله!

✍🏻: #علی_باباچاهی

━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁🌸❁✦•‏​‏··•​​‏━

⭕️ #تك_خطى_خاص⭕️

در سرزمین خواب‌های پریشان
هر شاخه‌ای چو چوبه‌ی دار اَست
برگی که اوفتد ز درخت انگار
دست بریده‌ای از چنار است
(بداهه)
✍🏻: #علی_پرهوده
📸 : #مجید_رضوی
ثبت موبایلی
🚲: تهران، شریعتی

برای روزی که زندگی مقدس و رضایت به مرگ ننگ باشد🙏🏻

━•··‏​‏​​‏•✦❁🌸❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
https://t.me/sobhosher/7518

مثل زبان مادری ام دوست دارمت
چون شعرهای آذری ام دوست دارمت

#علی_اصغر_شیری
روز جهانی #زبان_مادری خجسته💐
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

*خداوند بهترین یاور ماست*

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 

#مشاهير

━•··‏​‏​​‏•✦❁✳️❁✦•‏​‏··•​​‏━

آن شب برای این که ماهتاب زیبای شمیران را تماشا کنیم قرار گذاشتیم دیگر دست به ورق نزده و صحبت کنیم.
از بالای این صفه‌ای که دور هم جمع شده بودیم قسمت اعظم شمیران، با باغ‌های تیره و مزارع زر افشان پیدا بود.
جاده‌های مارپیچ و تپه‌های خشک و ماهورهای تیره، منظره را از یکنواختی بیرون آورده چشم‌انداز بدیع و قشنگی آراسته بود.
چراغ‌های تهران از دور مثل رشته‌ی مروارید یا دانه‌های الماسی که در گیسوی فراوان خانمی بدرخشید متلالاء بود.
میان حضار راجع به زن و مرد مشاجره‌ای در گرفته بود و بانوی میزبان که می‌دانست اختلاف عقیده و حتی تفاوت سلیقه در میان مردم این شهر غالباً منجر به نزاع می‌شود زیرا دو طرف بی‌اغماض و از حد اعتدال خارج می‌شوند را به سکوت دعوت کرده گفت:
پریروز که من آقای فرامرز را به شام دعوت کردم از ایشان قول گرفتم تفصیل معاشقه‌ی هرمز را برای ما نقل کند.
فرامرز نه تنها به واسطه‌ی حافظه‌ی خوب همیشه مطالب گفتنی داشت بلکه به واسطه‌ی وسعت دامنه معاشرتش با طبقه‌ی خوشگذران، آدم خوش صحبت و مجلس آرا و مرد بزم بود. علاوه بر این رفیق دمخور هرمز بود و از زندگانی او اطلاع کامل داشت.
چشم‌های پر از تقاضا و تجسس به سوی وی منعطف شد ولی ضمناً یکی از خانم‌ها با خنده‌ی تمسخرآمیزی گفت «عشق هرمز هم از چیزهای شنیدنی است» خانم دیگری رندانه گفت «چه اهمیت دارد، ممکن است آن را جزو عجایب سبعه‌ی عالم قدیر درآورد و از همین جهت هم حکایت آقای فرامرز بیشتر شنیدنی خواهد بود.»

📚: #فتنه
غلامحسین مصاحب فتنه را تجلی سرشت دشتی می‌داند(نوعی خودزندگی‌نامه).

✍🏻: #علی_دشتی فراخور گرامی‌زادروزش💐 مانا یاد و ‌نامش.
«پیر مطبوعات ایران»، پیشگام و تحول‌‏گراست. به نظر او روشی که ادیبان در قبال ادبیات قدیم فارسی در پیش گرفته بودند فهم ما را از آن افزایش نمی‌‏دهد. او با استفاده از روش‌های منتقدان کلاسیک ‏اروپایی رویکرد دیگری به تحلیل و نقد ادبی برگزیده‌است و به جای بحث در ویژگی‌های ‏نسخه یا بررسی اقوال یا تحقیق در اطلاعات و داده‏‌های مربوط به زندگی و اثر، واکنش شخصی‏ و علمی خود را به ادبیات نشان داده است... و به‌همین‌دلیل است که ‏عبدالحسین زرین‌‏کوب نوع و روش نقد او را در اغلب آثار “تاثرنگاری” (بیان تاثرات شخصی ‏منتقد در برابر آثار ادبی) می‏نامد.

━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏—

@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁🌸❁✦•‏​‏··•​​‏━

⭕️ #تك_خطى_خاص⭕️


فرا بگرفته شهرم را غم و درد
اجاق زندگی‌خاموش و دلسرد

توانی در وجودم نیست سرباز
تفنگت را زمین بگذار و برگرد

#علی_قیصری
@asalpoem
#Stop_the_war
#نه_به_جنگ

━•··‏​‏​​‏•✦❁🌸❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
📡 #پیام_ادبی ━•··‏​‏​​‏•✦❁🔆

.
📔 #آیین_بزرگداشت حکیم ابوالقاسم #فردوسی و یادبود دکتر #ابوالفضل_خطیبی

با سخنرانی:

#ژاله_آموزگار
#فریبا_شکوهی
#حسن_انوری
#علی‌_اشرف_صادقی
#محمود_جعفری_دهقی
#احمد_رضا_قائم‌_مقامی

نقالی:
#پریسا_سیمین‌_مهر

پخش پیام تصویری از:

#جلال_خالقی_مطلق
#داريوش_آشوری
#محمد_جعفر_یا_حقی
#میر_جلال‌_الدین_کزازی
#چنگیز_مولایی
#تورج_دریایی
#سجاد_آیدنلو

🗓 #دوشنبه۱۴۰۲/۲/۲۵ ساعت۱۷
🏡 #تهران سالن فردوسی خانه اندیشمندان علوم انسانی
🔹برنامه به صورت حضوری برگزار می‌گردد.

🔹ورود برای عموم آزاد و رایگان است.

━•··‏​‏​​‏•✦❁🌐❁✦•‏​‏··•━
@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

*خداوند بهترین یاور ماست*

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 
#نثر_فارسی
━•··‏​‏​​‏•✦❁✳️❁✦•‏​‏··•​​‏━

از شک تا یقین، راه درازی است که اگر علاقه یا انگیزه خاصی دست‌اندر کار نباشد،
هر تازه آمده ناتوانی قادر به طی آن نیست.
دکتر دیر‌باورانه ،‌ولی با خوش قلبی در چهره گوینده این کلمات، آقای ناصرزاده، خیره مانده بود.
افکار ابر‌گونه مبهمی در پس پرده مغزش می‌گذشت.
آن قدرها دور نبود که مرد در گفته‌های خود راست می‌گفت. منتها کمی غلومی‌کرد. در دنیا آدم‌های خوش‌نیت و به اصطلاح با صفایی که برای دوستان و همکاران و بطور کلی اطرافیان خود همیشه منشا خیر و برکت بوده‌اند، کم پیدا نمی‌شود. اینقدر که بد روی زمین هست، در هر زمان، دو اینقدر خوب پیدا می‌شود. خوبی و خیر یک دشمن دارد و آن بدی است. ولی بدی دو دشمن دارد: خوبی و خود بدی…»

✍🏻: #علی_محمد_افغانی
📚 : دکتر بکتاش

━··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher