صبح و شعر
648 subscribers
2.14K photos
281 videos
331 files
3.23K links
ادبیات هست چون جهان برای جان‌های عاصی کافی نیست.🥰😍 🎼🎧📖📚
Download Telegram
Forwarded from اتچ بات
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ 🌸🌺 ‍ ‍ ‍ ‍ #شاهنامه_خوانی
شاهنامه حماسهٔ ملی ایران
سروده:حکیم #ابوالقاسم_فردوسی توسی
رزم گيو و پيران
آوای: استاد #شهریار_قاسمى

ستوده شوى به كردار نيك

🙏🏻🌸
@sobhosher 🍀
Forwarded from اتچ بات
📚برشهايى از كتاب #شرح_زندگانى_من
#نوروز در زمان قاجار 🌸٤

#سفره_هفت_سين

🔹 «این سفره عید سفره خانوادگی بود. بزرگتر خانه می‌نشست، افراد خانواده به دور او جمع می‌شدند
🔸توپ تحویل که صدا می‌کرد، بین آنها تبریک و روبوسی رد و بدل می‌شد. بزرگترها به کوچکترها عیدی می‌دادند، شربت و شیرینی صرف می‌کردند، آقا و خانم و آقا کوچک‌ها و خانم کوچک‌ها به خدمتکارهای خانه عیدی می‌دادند.
🔻سفره عید جمع می‌شد و بساط پذیرایی دید و بازدید گسترده می‌گشت. در تالار یا اتاق آبرومند خانه، مجموعه‌های شیرینی که هریك ٦ رنگ شیرینی در بشقاب‌های لب تخت بلور یا چینی مثل هرم چیده شده بود، می‌گذاشتند. گلدان‌های نرکس و سنبل و جام‌های پر از بنفشه و ظرف‌های سبزه، در طاقچه‌ها، لای اسباب چراغ خودنمایی می‌کرد.»
ادامه دارد...
@sobhosher
آن چه سعی است من اندر طلبت بنمایم
این قدر هست که تغییر قضا نتوان کرد
#حافظ
@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ 🌸🌺 ‍ ‍ ‍ ‍ #شاهنامه_خوانی
شاهنامه حماسهٔ ملی ایران
سروده:حکیم #ابوالقاسم_فردوسی توسی
پيمان گودرز و پيران
آوای: استاد #شهریار_قاسمى

به نيك انديشگى در جهان نامدار
🙏🏻🌸
@sobhosher 🍀
Forwarded from اتچ بات
📚برشهايى از كتاب #شرح_زندگانى_من
#نوروز در زمان قاجار 🌸٥

🔸خوردن #رشته_پلو و گرفتن سر رشته کارها به دست

🔹بنابر مکتوبات #مستوفی_قاجار: «در شب و روز عید خانم هر خانواده فاخرترین غذاها را برای اهل خانه خود تدارک می‌کرد. کمتر خانه‌ای بود که در این دو روزه تحویل و عید حتی شب قبل از عید دیگ #پلو_ماهی و #رشته و #مرغ پلوش به بار نباشد.
🔸رشته پلو را در روز #اول سال می‌خوردند که سر رشته کارها به دستشان بیاید. 🔺خانواده‌‌های توانا برای حول و حوش و همسایه خود و فقرای آبرودار، برنج و روغن عید می‌فرستادند و زکات جشن‌های خود را به این طریق می‌پرداختند.
🔻مردمان توانا مجلس عید خود را خیلی مجلل و باشکوه ترتیب می‌دادند، مجموعه‌ها و سینی‌های شیرینی دور اتاق چیده بود، روی میز گوشه اتاق گلدان‌های شیشه‌ای پنجاه شصت پیازی از نرگس و سنبل گذاشته بودند، از صبح تا عصر بساط چای و شربت راه بود، هرکس وارد می‌شد چای و شربت می‌دادند.
ادامه دارد...
@sobhosher
Forwarded from ایران زیبايم (Mary R)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نوای سورنا درسوگ #لرستان
موسيقى: احسان عبدى پور
@sobhosher
@My_BeautifulIran
چو نیکی کنی، نیکی آید برت
بدی را بدی باشد اندر خورَت
#فردوسى

@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ 🌸🌺 ‍ ‍ ‍ ‍ #شاهنامه_خوانی
شاهنامه حماسهٔ ملی ایران
سروده:حکیم #ابوالقاسم_فردوسی توسی
پيمان گودرز و پيران٢
آوای: استاد #شهریار_قاسمى

به خوشى بسپرى روزگار
🙏🏻🌸
@sobhosher 🍀
Forwarded from اتچ بات
📚برشهايى از كتاب #شرح_زندگانى_من
#نوروز در زمان قاجار 🌸٦

🔹مراسم دید و بازدید نوروزی
«همه به دیدن همدیگر می‌رفتند، حیثیت اجتماعی اشخاص تکلیف را معین کرده بود محترمین تا سه روز در خانه می‌نشستند و بعد از سه روز به بازدید می‌رفتند. برعکس اشخاص نسبتا پایین‌تر که در سه روز اول دیدن می‌کردند، بعد از آن برای دریافت بازدید، در خانه می‌نشستند و در هر حال تا روز سیزده دید و بازدید عید به موقع بود.

🔻اگر کسی برحسب تصادف به خانه‌ای وارد می‌شد که صاحب‌خانه حضور نداشت، حکماً قایم مقامی از طرف او نشسته و از واردین پذیرایی می‌کرد و وقتی صاحب‌خانه می‌آمد، گزارش می‌داد که بازدید آنها فراموش نشود. همه باید وارد مجلس شوند و شیرینی و شربت بخورند.»
🔸مستوفى ادامه می‌دهد: «مسافرت در گردش عید که دوره مشروطه وسیله فرار از تکلفات عید شده بود، در این‌وقت هیچ مرسوم نبود و مردم سعی می‌کردند که اگر سفری هم در پیش دارند، طوری ترتیب آن را بدهند که بعد از برگزار شدن ایام عید یا قبل از آن صورت گیرد.
🔺عذرخواهی از پذیرائی عید به بهانه خستگی از کارها که بعد از مشروطه معمول شده است، هیچ رسم نبود.
🔻گذاشتن کارت و فرستادن نامه و کارت تبریک را مردم بلد نبودند.
🔺همگی شخصا از هم دیدن می‌کردند و این کار را یکی از وظایف اجتماعی خود می‌دانستند و ترک آن را به هیچ بهانه و عنوانی جایز نمی‌شمردند.
🔻سیزده روز عید کلیه کارها و ادارات دولتی تعطیل بود.
@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ 🌸🌺 ‍ ‍ ‍ ‍ #شاهنامه_خوانی
شاهنامه حماسهٔ ملی ایران
سروده:حکیم #ابوالقاسم_فردوسی توسی
پيمان گودرز و پيران٣
آوای: استاد #شهریار_قاسمى

دلت خوش باشد و جانت سلامت
🙏🏻🌸
@sobhosher 🍀
Forwarded from اتچ بات
#نوروزدرشاهنامه 🌸
🌸
بهر نخست

🌞در آفرينش آفتاب

ز یاقوت سرخست چرخ کبود
نه از آب و گرد و نه از باد و دود
به چندین فروغ و به چندین چراغ
بیاراسته چون به #نوروز باغ
روان اندرو گوهر دلفروز
کزو روشنایی گرفتست روز

🔹در داستان فرود سیاوش:

همه ساله بخت تو پیروز باد
همه روزگار تو #نوروز باد

🔸داستان بیژن و منیژه:

که خسرو بهر کار پیروز باد
همه روزگارش چو #نوروز باد
...
نداند کسی راه و سامان اوی
نه پیدا بود درد و درمان اوی
پس آنگه بگفت ار ز من بشنوی
به شعر آری از دفتر پهلوی

که پیروزگر شاه پیروز باد
همه روزگارانش #نوروز باد
بدین شاه #‌نوروز فرخنده باد
دل بدسگالان او کنده باد

🔻داستان رستم و اسفندیار:

همه دشمنان از تو پر بیم باد
دل بدسگالان به دو نیم باد
همه ساله بخت تو پیروز باد
شبان سیه بر تو #نوروز باد
به دیبا بیاراست آتشکده
هم ایوان #نوروز و کاخ سده


🔺پادشاهی دارای داراب چهارده سال بود.

مگر زو ببینی یکی نامدار
کجا نو کند نام اسفندیار
بیاراید این آتش زردهشت
بگیرد همان زند و استا به مشت
نگه دارد این فال جشن سده
همان فر #نوروز و آتشکده
همان اورمزد و مه و روز مهر
بشوید به آب خرد جان و چهر
کند تازه آیین لهراسپی
بماند کیی دین گشتاسپی
مهان را به مه دارد و که به که
بود دین فروزنده و روزبه

ادامه دارد ..
@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ 🌸🌺 ‍ ‍ ‍ ‍ #شاهنامه_خوانی
شاهنامه حماسهٔ ملی ایران
سروده:حکیم #ابوالقاسم_فردوسی توسی
سخن پيران با نامداران
آوای: استاد #شهریار_قاسمى

دور باشد از تن و جانت نگاه بد
🙏🏻🌸
@sobhosher 🍀
Forwarded from اتچ بات
#نوروزدرشاهنامه 🌸
🌸
بهر دوم

🤴🏼پادشاهی #یزدگرد:
به دژخیم فرمود کو را ببر
کزین پس نبیند کلاه و کمر
بدو خانه زندان کن و بازگرد
نزیبد برو گاه و ننگ و نبرد
به ایوان همی بود خسته جگر
ندید اندران سال روی پدر
مگر مهر و #نوروز و #جشن_سده
که او پیش رفتی میان رده
🌸
🤴🏼پادشاهی #بهرام_گور:
برفتند یکسر به آتشکده
به ایوان #نوروز و #جشن_سده
همی مشک بر آتش افشاندند
به بهرام بر آفرین خواندند
چو شد ساخته کار آتشکده
همان جای نوروز و جشن سده
بیامد سوی آذرآبادگان
خود و نامداران و آزادگان
پرستندگان پیش آذر شدند
همه موبدان دست بر سر شدند
پرستندگان را ببخشید چیز
وز آتشکده روی بنهاد تیز

🌸
🤴🏼پادشاهی #قباد:
نهاد اندر آن مرز آتشکده
بزرگی #بنوروز و #جشن_سده
مداین پی افگند جای کیان
پراگنده بسیار سود و زیان
از اهواز تا پارس یک شارستان
بکرد و برآورد بیمارستان
اران خواند آن شارستان را قباد
که تازی کنون نام حلوان نهاد
گشادند هر جای رودی ز آب
زمین شد پر از جای آرام و خواب
🌸
🤴🏼پادشاهی #کسری_نوشین_روان:
همان گر نبارد به #نوروز نم
ز خشکی شود دشت خرم دژم
مخواهید با ژاندران بوم و رست
که ابر بهاران به باران نشست
نباید که آن بوم ویران بود
که در سایهٔ شاه ایران بود
چو ویران بود بوم در بر من
نتابد درو سایهٔ فر من
بزرگان که شاهان پیشین بدند
ازین کار بر دیگر آیین بدند
بد و نیک با کارداران بُدی
جهان پیش اسب‌سواران بُدی
پدید آید از گفت یک تن دروغ
ازان پس نگیرد بر ما فروغ
هر آنکس که او راه یزدان بجست
به آب خرد جان تیره بشست
ز یزدان وز ما بدان کس درود
که از داد و مهرش بود تار و پود
اگر دادگر باشدی شهریار
بماند به گیتی بسی پایدار

ادامه دارد ..🌸🌸
@sobhosher
طلسمِ معجزتی
مگر پناه دهد از گزندِ خویشتنم
چنین که
دستِ تطاول به خود گشاده
منم
#شاملو

@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ 🌸🌺 ‍ ‍ ‍ ‍ #شاهنامه_خوانی
شاهنامه حماسهٔ ملی ایران
سروده:حکیم #ابوالقاسم_فردوسی توسی
نامزدى گوان
آوای: استاد #شهریار_قاسمى

سزاوار روزهايت بهترينها

@sobhosher 🍀
Forwarded from اتچ بات
#نوروزدرشاهنامه 🌸
🌸
بهر سوم

🤴🏼 پادشاهی #هرمزد:
بیاورد زان پس صد و سی هزار
ز گنجی که بود از پدر یادگار
سه یک زان نخستین بدرویش داد
پرستندگان را درم بیش داد
سه یک دیگر از بهر آتشکده
همان بهر #نوروز و #جشن_سده
فرستاد تا هیربد را دهند
که در پیش آتشکده برنهند
سیم بهره جایی که ویران بود
رباطی که اندر بیابان بود

🤴🏼پادشاهی #خسروپرویز:
من از تخمهٔ نامور آرشم
چو جنگ آورم آتش سرکشم
به ایران بران رای بُد ساوه‌شاه
که نه تخت ماند نه مهر وکلاه
کند با زمین راست آتشکده
نه #نوروز ماند نه #جشن_سده
همه بنده گشتند ایرانیان
برین بوم تا من ببستم میان
اگر با تو یک پشه کین آورد
ز تختت به روی زمین آورد
ابا فر و با برز و پیروز باد
همه روزگارانش نوروز باد
بدان باغ رفتی به #نوروز شاه
#دو هفته به بودی بدان جشنگاه
همه جامه را باربد #سبز کرد
همان به #ربط و #رود ننگ و نبرد
بشد تابجایی که خسرو شدی
بهاران نشستن گهی نو شدی
ز ایوان بیامد بدان جشنگاه
بیاراست پیروزگر جای شاه
بیامد پری چهرهٔ میگسار
یکی جام بر کف بر شهریار
از ایوان خسرو کنون داستان
بگویم که پیش آمد از راستان
جهان بر کهان و مهان بگذرد
خردمند مردم چرا غم خورد
بسی مهتر و کهتر از من گذشت
نخواهم من از خواب بیدار گشت
همی ‌کرد هرکس به ایوان نگاه
به #نوروز رفتی بدان جایگاه
به #نوروز چون برنشستی به تخت
به نزدیک او #موبد نیک بخت
فروتر ز موبد #مهان را بدی
#بزرگان و روزی دهان را بدی
به زیر مهان جای #بازاریان
#بیاراستندی همه کاریان
فرومایه‌تر جای #درویش بود
کجا خوردش ازکوشش خویش بود
فروتر #بریده بسی دست و پای
بسی کشته افگنده در زیرجای
ز ایوان ازان پس خروشد آمدی
کز آوازها دل به جوش آمدی
که ای #زیردستان شاه جهان
مباشید تیره دل و بدگمان
هر آنکس که او سوی بالا نگاه
کند گردد اندیشه او تباه
ز تخت کیان دورتر بنگرید
هر آنکس که #کهتر بود بشمرید
وزان پس تن کشتگان را به راه
کزان بگذری کرد باید نگاه
وزان پس #گنهگار و گر #بیگناه
نماندی کسی نیز #دربند شاه
به #ارزانیان جامه‌ها داد نیز
ز دیبا و دینار و هرگونه چیز
هرآنکس که #درویش بودی به شهر
که او را نبودی ز #نوروز بهر
به درگاه ایوانش بنشاندند
در مهای گنجی بر افشاندند

ادامه دارد ..🌸🌸

@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ 🌸🌺 ‍ ‍ ‍ ‍ #شاهنامه_خوانی
شاهنامه حماسهٔ ملی ایران
سروده:حکیم #ابوالقاسم_فردوسی توسی
رزم فريبرز با كلباد
آوای: استاد #شهریار_قاسمى
لبريز از خوشى باد جام لحظه هايت

@sobhosher 🍀
Forwarded from اتچ بات
#نوروزدرشاهنامه 🌸
بهر پايانى🌸

🤴🏼پادشاهی شیرویه:
چو دیهیم ما بیست وشش ساله گشت
ز هر گوهری گنجها ماله گشت
درم را یکی میخ نو ساختم
سوی شادی و مهتری آختم
بدان سال تا باژ جستم شمار
چوشد باژ دینار بر صد هزار
پراگنده افگند پند او سی
همه چرم پند او سی پارسی
بهر به دره‌ای در ده و دو هزار
پراگنده دینار بد شاهوار
جز از باژ و دینار هندوستان
جز از کشور روم و جا دوستان
جز از باژ وز ساو هر کشوری
ز هر نامداری و هر مهتری
جز از رسم و آیین #نوروز و مهر
از اسپان وز بندهٔ خوب چهر
جز از جوشن و خود و گوپال و تیغ
ز ما این نبودی کسی را دریغ
جز از مشک و کافور و خز و سمور
سیاه و سپید و ز کیمال بور
هران کس که ما را بدی زیردست
چنین باژها بر هیونان مست
همی‌تاختند به درگاه ما
نپیچید گردن کس از راه ما
ز هر در فراوان کشیدیم رنج
بدان تا بیا گند زین گونه گنج
🌸
روان تو را دادگر یار باد
سر بد سگالان نگونسار باد
به یزدان و نام تو ای شهریار
به #نوروز و مهر و بخرم بهار
که گر دست من زین سپس نیز رود
بساید مبادا به من بر درود

🤴🏼پادشاهی یزدگرد:
چنان دید کز تازیان صد هزار
هیونان مست و گسسته مهار
گذر یافتندی به اروند رود
نماندی برین بوم بر تار و پود
هم آتش به مردی به آتشکده
شدی تیره #نوروز و #جشن_سده
بیاید یکی موبدی با گروه
ز گاه شمیران و از را به کوه
به دیدار پیران و فرهنگیان
بزرگان که باشند زان انجمن
همانا بران راغ و کوه بلند
ز ترک و ز تازی نیاید گزند
بیارد نبشته بخواند به بانگ
به یک روی بر نام یزدان پاک
کزویست امید وزو ترس و باک
دگر پیکرش افسر و چهر ما
زمین بارور گشته از مهر ما
به #نوروز و مهر آن هم آراستست
دو جشن بزرگست و با خواستست
درود جهان بر کم آزار مرد
کسی کو ز دیهیم ما یاد کرد

🤴🏼پادشاهى هرمزد:
بیاورد زان پس صد و سی هزار
ز گنجی که بود از پدر یادگار
سه یک زان نخستین بدرویش داد
پرستندگان را درم بیش داد
سه یک دیگر از بهر آتشکده
همان بهر #نوروز و #جشن_سده
فرستاد تا هیربد را دهند
که در پیش آتشکده برنهند
سیم بهره جایی که ویران بود
رباطی که اندر بیابان بود
کند یکسر آباد جوینده مرد
نباشد به راه اندرون بیم و درد
ببخشید پس چار ساله خراج
به درویش و آن را که بد تخت عاج


🌸🌸

@sobhosher
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یک طلوع روشن و یک صبح زیبا مال تو
در شروعی سبز و روشن روشنی ها مال تو 
#اسدزارعی_مرودشتی

@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ 🌸🌺 ‍ ‍ ‍ ‍ #شاهنامه_خوانی
شاهنامه حماسهٔ ملی ایران
سروده:حکیم #ابوالقاسم_فردوسی توسی
رزم هجير
آوای: استاد #شهریار_قاسمى
خردمند باشى و بيدار دل 🙏🏻
@sobhosher 🍀