صبح و شعر
652 subscribers
2.14K photos
280 videos
331 files
3.23K links
ادبیات هست چون جهان برای جان‌های عاصی کافی نیست.🥰😍 🎼🎧📖📚
Download Telegram
Forwarded from اتچ بات
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ #شاهنامه_خوانی
شاهنامه حماسهٔ ملی ایران
سروده:حکیم #ابوالقاسم_فردوسی توسی
پيام گيو از گودرز
آوای: استاد #شهریار_قاسمی

با لبخند تو زيباست جهانم
🙏🏻💐
@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
🦚🌴🌲

#روزطبيعت 🌲🌴
#درختكارى
🌳
تو قامت بلند تمنایی ای درخت
همواره خفته است در آغوشت آسمان بالایی ای درخت
دستت پر از ستاره و جانت پر از بهار زیبایی ای درخت
وقتی که باد ها در برگهای در هم تو لانه میکنند
وقتی که باد ها گیسوی سبز فام تو را شانه میکنند
غوغایی ای درخت .
وقتی که چنگ وحشی باران گشوده است
در بزم سرد او خنیا گر غمین
خوش آوایی ای درخت
در زیر پای تو اینجا شب است
و شب زدگانی که چشمشان صبحی ندیده است
تو روز را کجا ؟ خورشید را کجا ؟
در دشت دیده غرق تمنایی ای درخت ؟
چون با هزار رشته تو با جان خاکیان پیوند میکنی
پروا مکن ز رعد
پروا مکن ز برق
که بر جایی ای درخت .
سر برکش ای رمیده که همچون امید
ما با مایی ای یگانه و تنهایی ای درخت
🌳🌲
📝#سياوش_كسرايى
🎤 #فريباشكرالهى
تنظيم : #اكبرتركان

🌲🌴🌳🦚
@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
‍ ‍ #پهلوانان_شاهنامه 💪
💪💪٣- زال
بهرسوم

#زال_جوان_خردمند

🔹زال با اینکه خود رانده­ی جامعه­ ی انسانی بخصوص پدر و دستگاه قدرتمند اوست، اما مقهور قدرت نیست، خشمی به سینه ندارد و دلتنگ چنگ زدن به تخت فرمانروایی نیست.
🔸او که تا قبل از ورود به جامعه‌ی انسانی به عنوان مردی جوان از عشق انسان برخوردار نبوده، عشق را در عمق و کمال می‌شناسد. این درک درست زال از عشق در مراتب متفاوت زندگی از او پهلوانی می‌سازد، که مصداق مفهوم انسان کامل در شاهنامه می‌شود.
🔻 نخست آنکه وقتی پدر او را به خانه می­برد مثل پسری عمل می­کند که در دامن عشق خانواده بزرگ شده است نه کسی که از میان ­جمع رانده شده است.
🔺هرگز در صدد انتقام­جویی نیست و پوزش­خواهی پدر را برای گذشته صمیمانه می­پذیرد.

❤️ #عشق_زال

در #شاهنامه سخنی از عشق­ورزی سام و رستم به زنی نیست.
🔹سام کهنسال در آرزوی فرزند با کنیزکی زیباروی جفت می­شود.
🔸رستم تهمینه مادر سهراب را در شرایطی خاص ملاقات می­کند. در شاهنامه می‌خوانیم تهمینه با تحسین و آرزوی فرزند به رستم نزدیک می‌شود و رستم دست عشق او را می‌گیرد. روز بعد هم، وقتی رخش را در سمنگان می‌یابد، تهمینه را به سرعت ترک می‌کند. در حالی که می‌داند او باردار است. از این رو مهره‌ای به او می‌بخشد تا اگر فرزندش دختر شد به مویش و اگر پسر، به بازویش ببندد.

♦️در حالی که #زال برای رسیدن به #رودابه، همه‌ی خرد و توانائیش را به کار می‌گیرد تا وصلت آنها به بهترین شکل با کم ترین آسیب به انجام برسد. او قبل از هر اقدامی چاره را در آن می‌بیند که به سام نامه بنویسد. در نامه‌ی او هیچ خشونتی نیست غیر از یادآوری این نکته که چه رنج‌ها در گذشته به او رسیده-از آن رو که پدر او را طرد کرده- و اکنون وقت آن است که پدر به او آسان بگیرد. سپس از عشقش به رودابه می‌گوید:
"من از دخت مهراب گریان شدم،
چو بر آتش تیز بریان شدم…"
🔻🔺🔻
#زال پهلوانی است که از عاشق بودن و عاشق یک زن بودن و آنهم زنی که دختر دشمن تاریخی آنهاست، شرم ندارد و با جرأت عشقش را حتی به زاری بیان می‌کند. در نهایت تاکید دارد اگر پدرش نخواهد او را یاری کند باز هم سر از فرمان او نمی‌پیچد.
.
💏
ادامه دارد ...

@sobhosher
#پندشاهنامه
همیشه بدی شاد و به روزگار
روان را خرد بادت آموزگار


#فردوسى
@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ #شاهنامه_خوانی
شاهنامه حماسهٔ ملی ایران
سروده:حکیم #ابوالقاسم_فردوسی توسی
رفتن گيو به ويسه گرد
آوای: استاد #شهریار_قاسمی

سزاوار تو شادى و دلخوشى
🙏🏻💐
@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
‍ ‍ #پهلوانان_شاهنامه 💪
💪💪٣- زال

بهر پايانى

🔹درابيات متعددى رفتار زال با پدرش سام و مهراب كابلى بخوبی نشان می­دهد كه او در همه حال با خردمندی و درون­بینی به مسائل نگاه می­کند و با همان نگاه به کشف و حل مسائل می­پردازد، در عین حال که دلی عاشق دارد. حال آنکه غالب قهرمانان حماسه فاقد این توانایی هستند و پیروزیشان در عرصه­ی نبرد به دلیل توانایی جسمانی ایشان است. از آنرو مادامی که جوانند و تنی توانا دارند، بخت با ایشان یاری می­کند.

🔸روشن بینی #زال و #رودابه در شاهنامه چنان است که وقتی یکدیگر را ملاقات می‌کنند، همدیگر را چنان می‌یابند که در غیاب شنیده‌اند.
🔻در این حماسه می­توان دید که #عشق فاقد جنبه­ی #خیال_پردازی و دل بستن به موهوم است. قصه­ی شکار و شکارچی افسانه­های عامیانه و واقعیات روزانه نیست که پس از تجربه­ی وصال، گل عشق پژمرده شود، معشوق تبدیل به دیوی هولناک یا جادوگری ترسناک گردد.
🔺بلکه عشقی🥰 است که گذر زمان بر روشنایی و درخشش آن می‌افزاید. به طور مثال زال از همان ابتدا می‌داند که در راه رسیدن به رودابه برای او مشکلاتی وجود دارد؛ از آن جمله که دو خانواده به لحاظ تاریخی دشمن یکدیگرند و پیمان بستن دختر و پسر تقریباً محال. اما از این مشکلات نمی‌هراسد. به رودابه هم می‌گوید که اگر منوچهر پادشاه ایران داستان عشق آنها را بشنود با آن همداستان نخواهد بود و سام نریمان هم خروش بر خواهد آورد. اما با وجود آگاهی از مشکلاتی که بر سر راه است، عزمش را جزم می­کند که به رودابه برسد:
🔺🔻🔺
"شوم پیش یزدان ستایش کنم،
چو یزدان‌پرستان نیایش کنم
مگر کو دل سام و شاه زمین بشوید،
ز خشم و ز پیکار و کین
جهان‌آفرین بشنود گفت من
مگر کآشکار شوی جفت من"

🔻این در حالی است که هر دو به وصال عاشقانه‌ی هم رسیده‌اند اما در چشم یکدیگر ذره‌ای طریق کاستی نپیموده‌اند. از این رو رودابه در پاسخ زال می‌گوید که او هم وفادارانه برای عشقش پای می‌فشارد و غیر از او پادشاه و همسری در جهان نخواهد گزید.

@sobhosher
#پندشاهنامه

چه گفت آن خردمند بسیار هوش
که با اختر بد به مردی مکوش
#فردوسى

@sobhosher
هشتم ماه مارس
@sobhosher
#هشتم_ماه_مارس
تو یک روز ...
سروده: #شیرکو_بی_کس
اجرا: #مریم_رضوی
موسیقی: Henryk Gorecki

پیشکش تمام زنان جهان 💐

@sobhosher
Forwarded from صبح و شعر
۸ی مارس

تۆ یەک ڕۆژ نیت
هەموو ساڵیت!.
تۆ یەک وشە و یەک کتێب و
یەک گڵۆپ و یەک نیگار و
یەک تابلۆ نیت!.

گەر دەقیقەیەک دیار نەبی
سەعات دڵی ئەوەستێت و
ماڵ کوێر ئەبێ و
پەلکەگیای ساوا ئەمرێت و
شەقام ئەگری و
باڵندەکان ڕەش ئەپۆشن و
شیعریش بۆ خۆی هەڵئەوەرێ!.

تۆ بە تەنها بای بارانی
هەشتی مارس نیت.
ئەی قوڵپی خوێنی هاوین و
پرچی شەوانی پاییز و
کلووی بەفری خۆشەویستیی
گەر تۆ نەبی؟
ئەبێ کێ بێ؟!
ژن. ژن. ژن
تۆ ژیانی!


شێرکۆ بێکەس

برگردان به فارسي


تو یک روز نیستی
تمامِ سالی.

تو یک #واژه
یا یک کتاب و یک #چراغ نیستی
تو یک نقاشی یا تابلویی بر دیوار نیستی.
اگر دقیقه‌ای نباشی
ساعت‌ها از کار می‌افتند
خانه‌ها برهوت می‌شوند
کوچه‌ها اشک می‌ریزند
پرندگان، سیَه‌پوش وُ
شعرها هم نیست می‌شوند.

تو فقط باد و باران هشتمِ ماه مارس نیستی
تو ای دل‌انگیزِ شب‌های تابستانی
گیسوان شبهای پاییزی
تو ای سوز بوران عشق
تو نباشی
چه کسی باشد؟!

زن، زن، زن، زن
تو زندگی هستی.

روزت مبارک بانو
✍🏻 #شیرکو_بیکس

پيشكش همه زنان، مادران جهان
❤️
تقديم به روح مهربان مادران آسماني ☘️ يادشون هميشه سبز

پ.نوشت: در برگردان شعر دوكلمه اشتباه ترجمه شده بودند با راهنمايي دوست عزيز كورد زبانم آن ها را تصحيح و به نظرتان مي رسانم🙏🏻

@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ #شاهنامه_خوانی
شاهنامه حماسهٔ ملی ایران
سروده:حکیم #ابوالقاسم_فردوسی توسی
رويارويى دو لشكر
آوای: استاد #شهریار_قاسمی

سرت سبز و دلت خوش
🙏🏻💐
@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
👸🏼هفتم مارس روز جهانى زن فرخنده

🔸#رودابه یکی از شخصیت های محوری #زن_شاهنامه است.
از دیدگاه فردوسی در همان اشارات نخست، دختری بسیار زیبا توصیف شده است؛ آن چنانکه زال، نادیده دل بدو می بازد و پدرش نیز با دیدن زیبایی او نام یزدان را بر زبان می راند تا فرزندش از چشم زخم درامان باشد:

شگفتی به رودابه اندر بماند
همی نام یزدان بروبر بخواند
(دفتر اول، پادشاهی منوچهر، ۱۸۶: ۳۳۰)
🔹گذشته از ویژگی های ظاهری بسیار چشمگیر، رودابه از آن دسته دخترانی است که در شخصیت اش نوعی نترسی و بی پروایی عجیب و وصف ناشدنی و گاه ستودنی دیده می شود. دختری با احساساتی شورانگیز و وصف ناپذیر که تنها با یک توصیف عاشق زال شده و در پیشبرد هدف بسیار پویا، با اراده و با اعتمادبه نفس، تلاشگر، جسور، سنت شکن، سنت گریز و مصمم است و با وجود آنکه از یک سو در بند و حصار 🔸يک جامعه سنتی با افکار و محدودیت های فرهنگی است و از سویی دیگر، پدرش به جهت پایبندی به سنت های جامعه و محدودیت های سیاسی با دربار ایران، مانعی بزرگ بر سر راهش است، باز هم دست از تلاش نمی کشد و تسلیم نمی شود. رودابه دختری منفعل و ترسو نیست که در اثر ضعف درونی خویش و موانع محیطی و فرهنگی پیش رو نتواند از خواسته قلبی و درونی خود پشتیبانی و محافظت نماید؛ او با اعتماد بنفسی کامل، موانع موجود را نادیده می گیرد و در عین استقلال و خودکفایی در پیشبرد هدف، بدون هیچ گونه سرکشی، گستاخی و ضعف شخصیتی، از محرک های بیرونی و محیطی از جمله «مادر» و «کنیزکانش» نیز استفاده می کند و همین حمایت کنیزکان (در مرحله نخست) و مادر (در مرحله بعد) اند که در پیشبرد هدف او بسیار نقش آفرین واقع می شوند؛ به واقع می توان گفت رودابه با یک برنامه ریزی کاملاً آرام و حساب شده، هدف خود را پیش می برد و در این میان از سایرین هم کمک می گیرد و لجوجانه و بدون فکر عمل نمی کند.
بی پروایی و جسارت رودابه افزون بر افشای راز میان خدمتکارانش و درخواست یاری از آنان در فراهم آوردن امکان دیدار با زال و نوع رابطه با او نیز مشخص است. او دختری است که با جسارتی کامل یک شب را با معشوقش به بوس و کنار می گذراند؛ بدون آنکه خویشتنداری و در پی آن عفت خویش را از دست بدهد؛ 🔹با این توصیف، این داستان نیز همچون عاشقانه های دیگر شاهنامه بازگوکننده روابط آزاد میان دختر و پسر است؛ اما با حد و حدود لازم خود؛
🔻🔺
همه بود بوس و کنار و نبید
مگر شیر کو گور را نشکرید
(دفتر اول، پادشاهی منوچهر، ۲۰۰: ۵۴۰)

@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
#حافظ_خوانى
غزل : حضرت #حافظ
آواى: استاد #على_گلزاده
💫🌟
ای نسیم سحر آرامگه یار کجاست
منزل آن مه عاشق‌کش عیّار کجاست
شب تار است و ره وادی ایمن در پیش آتش طور کجا موعد دیدار کجاست
💥🔥
《وادی اَیمن به عنوان مکان بعثت حضرت موسی علیه‌السلام در شعر فارسی، مایه‌ی تصویرسازی و مضمون‌سازی شاعران گشته است، ریشه قرآنی دارد؛ ولی در شعر، به مفهوم قرانی خود به کار نرفته است. در آیهء 《نودی من شاطی الواد الایمن》(قصص:۳۰) که مورد بحث است، ایمن صفت شاطی و به نعنی سمت راست وادی است؛ نه به معنی وادی پر یمن و امن [یا حتی وادی راست] و صفتی که قرآن برای وادی ذکر می‌کند، دو واژه 《مقدس》 و 《مبارک》است. در آیهء 《انک بالواد المقدس طوی》 (طه:۱۲) و در آیه《فی البقعه المبارکه》(قصص:۳۰) بنابراین در قرآن کریم 《ایمن》 صفت وادی نیست و عبارتی هم به نام 《وادی ایمن》 نداریم، اما در شعر《ایمن》به عنوان صفت وادی، در معنای وادی میمون و پربرکت و امن به کار رفته است. در نتیجه این ترکیب، آفریده ادب فارسی است که از حسن مجاورت وادی و ایمن در آیهء ۳۰ قصص بهره جسته و عبارت 《وادی ایمن》 را پدید آورده است.

🔹در آغاز اين غزل واژه هاى "شب تار، 💫🌟آتش طور، وادی ایمن، موعد دیدار " چهار گزینه ای است که همه اشاراتی قرآنی هستند که خواجه در یک بیت آنها را جمع نموده است و تسلط وی نیز بر آیات کاملا از نحوه به کار گیری مفاهیم قرآنی بر خواننده معلوم می شود. هرچند برخی پژوهشگران قتل شاه شیخ ابواسحق اینجو (جمال الدین پسرمحمود مقتول به سال 758هـ. ق) به دست امیر مبارزالدین محمد آل مظفر را سبب سرایش غزل مورد بحث دانسته اند، زیرا لسان الغیب به این مرد فرهنگ پرور ارادت می ورزیده و از سرانجام او سخت متأثر گشته و منظور او از «شب تار» هنگام فراق است که در پی این حادثه به وجود آمده است.
💥در این ابیات حافظ از داستان حضرت موسی (ع) و توجه پروردگار به او در بیان مافی الضمیر خود بهره گرفته و با یادآوری آن حادثه گویی قصد زدودن غم فقدان آن فرمان روا و بی مهری روزگار را از دل خویش داشته و لبیک حق را از جانب وادی ایمن، آن میدان وسیع رحمت الهی برای آمرزش روح ممدوح خود در خواست نموده است.
@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ #شاهنامه_خوانی
شاهنامه حماسهٔ ملی ایران
سروده:حکیم #ابوالقاسم_فردوسی توسی
رويارويى دو لشكر ٢
آوای: استاد #شهریار_قاسمی

بسپرى روزگار با تلاش و اميد
🙏🏻💐
@sobhosher
#پهلوانان_شاهنامه 💪
💫خاندان سام در تحليل گذر از اسطوره تا حماسه

🔹بررسی و تحلیل داستان های #شاهنامه در ایام باستانی بدین شکل نبوده و در طول روزگاران متمادی تحول یافته و دگرگون شده اند. "مطالب اوستایی، چه آنها که در اوستای موجود دیده می شوند و چه آنها که از دست رفته و تنها ذکری از آنها در دینکرد بازمانده، فقط از شاهان پیشدادی و کیانی سخن می
گویند، آن هم تا عصر گشتاسب.

🔸 از داستان ها و قهرمانی های خاندان سام، زال و رستم در اوستا نشانی نیست و چنان نشانی نیست که به حذف شباهت داشته باشد، و معلوم است هنوز این داستان ها در عصر اوستایی شکل نگرفته بوده است، زیرا وجود همین داستان هاست که شاهنامه را به اثری عظیم تبدیل کرده است." (بهار، 1385، 103)
🔺اگر داستان خاندان زال و رستم در دورهء اوستایی وجود داشت، در متون اوستا اشاره ای به آن می شد.
🔹برعکس، همه جا در اوستا سخن از گرشاسب، قهرمان و دلاور دینی، است. در حالی که تنها نام خاندان گرشاسب و لقب او، سام نریمان، به صورت نام پدر و پسر به شاهنامه رسیده است. نام سام در شاهنامه و گرشاسب نامهء اسدی طوسی، ربطی به روایات اوستایی و پهلوی مربوط به گرشاسب ندارد. در اوستا از بهمن، نوهء گشتاسب، و تداوم خاندان او تا اسکندر نیز سخنی به میان آورده نمی شود.
🔸از این رو، می توان نتیجه گرفت که در گذار از اسطوره به حماسه تحولی عظیم و بنیادی رخ داده است. #حماسه_ملی_ایران، هرچند ریشه در اساطیر کهن زرتشتی دارد، اما بیشتر مبتنی بر حفظ روایان شفاهی اساطیری حماسی بوده است و در این گذار، روند خاص خود را پیموده، دگرگونی و استحاله یافته تا به عصر اسلامی رسیده و در شاهنامهء فردوسی بازتاب یافته است.
🔹استاد بهمن سرکاراتی چه نیک آورده است که "در حقیقت، شاهنامه بیش از آن که به سنت اوستا و متن های پهلوی زرتشتی وابسته باشد، به سنت زنده و پویای #روایات_شفاهی و گاه #مکتوب_شرق_ایران وابسته است و دلیل تفاوت های جدی آن با متن ها و مطالب اوستایی و زرتشتی پهلوی همین است. تنها شباهت عمدهء شاهنامه با روایات حماسی زرتشتی کهن و میانه، در نام شاهان پیشدادی و کیانی است. هرچند بنیان اساطیری شاهنامه امری مسلم است، اما "حماسهء ملی ایران در تدوین نهایی اش، که اینک به دست ما رسیده، نمای ظاهری تالیفی از نوع تواریخ ایام و کارنامهء شاهان دارد و طرح کلی آن در بازگویی تاریخ ایران باستان به شیوه ای پرداخته شده است که ضمن آن زمان اساطیری با تدبیری زیرکانه به زمان تاریخی پیوسته و آنچه اسطورهء محض بوده، اینک به صورت بخشی از #تاریخ و پاره ای از آن وانمود شده است.

📚
سیدحسین شهرستانی
شاهنامه: گذار از اسطوره تا حماسه
@sobhosher
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from اتچ بات
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ #شاهنامه_خوانی
شاهنامه حماسهٔ ملی ایران
سروده:حکیم #ابوالقاسم_فردوسی توسی
رفتن بيژن نزد گيو
آوای: استاد #شهریار_قاسمی

تنت به ناز طبيبان نيازمند مباد
🙏🏻💐
@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
‍ ‍ ‍ #پهلوانان_شاهنامه 💪
💪💪٣- رستم

بهر نخست

🔹در ﺷﺎﻫﻨﺎﻣﻪ ﻣﻲﺑﻴﻨﻴﻢ زال ﺑﺎ روداﺑﻪ دﺧﺘﺮ ﻣﻬﺮاب ﻛـﺎﺑﻠﻲ ازدواج ﻣـﻲﻛﻨـﺪ ﻛـﻪ ﻣﻬـﺮاب ﻧـﮋاد ازﺿﺤﺎك دارد :
☆ ﻛﻪ ﺿﺤﺎك ﻣﻬﺮاب را بُد ﻧﻴﺎ «ﻓﺮدوﺳ،ﻲ :ج1/204 .

🔸#رﺳﺘﻢ از اﻳﻦ ﻣـﺎدِرﺿﺤﺎكﻧﮋاد ﻣﺘﻮﻟﺪ ﻣﻲﺷﻮد و ﺷﮕﻔﺖ ﻛﻪ در داﺳﺘﺎن رﺳﺘﻢ و اﺳﻔﻨﺪﻳﺎر رﺳﺘﻢ در ﺟﺪال ﻟﻔﻈـﻲ ﺑﺎ او اﻳﻦﮔﻮﻧﻪ ﺑﻪ ﻧﮋاد ﻣﺎدری ﺧﻮد میﺑﺎﻟﺪ :
ﻫﻤﺎن ﻣﺎدرم دﺧﺖ ﻣﻬﺮاب ﺑﻮد ﺑﺪو ﻛﺸﻮر ﻫﻨـﺪ ﺷـﺎداب ﺑـﻮد
ﺿـﺤﺎك ﺑـﻮدﻳﺶ ﭘـﻨﺠﻢﭘـﺪر
ز ﺷﺎﻫﺎن ﮔﻴﺘـﻲ ﺑـﺮآورده ﺳـﺮ :ج5/347

🔹اﻟﺒﺘـﻪ ﺑﺮﺧـﻲ از ﭘــﮋوﻫﻨﺪﮔﺎِن ﺷـﺎﻫﻨﺎﻣﻪ اﺳﺎﺳـًﺎ ﻧﻴـﺮوي اﻋﺠـﺎب اﻧﮕﻴـﺰ رﺳـﺘﻢ و ﺑﻌﻀـﻲ ﺷﻴﻄﻨﺖﻫﺎي او را ﺑﺮﺧﺎﺳﺘﻪ از ﻫﻤﻴﻦ وﻳﮋﮔﻲ رﺳﺘﻢ ﻣﻲداﻧﻨﺪ :
🔻رﺳﺘِﻢ ﭘﻴﻞﺗﻦ ﭘﻬﻠﻮاﻧﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻗﻮه و ﻗﺪرت او ﺑﻴﺶ از ﻧﻴﺮوي آدﻣﻴﺎن اﺳﺖ .ﺷـﺎﻳﺪ اﻳـﻦﻧﻴﺮو و ﺗﻮاﻧﺎﻳﻲ او از آن ﺟﻬﺖ اﺳﺖ ﻛﻪ از ﻃـﺮف ﻣـﺎدري ﺑـﺎ ﺷـﺎه اﻫﺮﻳﻤﻨـﺎ،ن ﺿـﺤﺎکﻣﻨﺴﻮب ﺑﻮده و در ﻧﺘﻴﺠﻪ ﻛﻤﻲ ﻗﻮه ي #ﺷﻴﻄﺎﻧﻲ دارد؛ وﻟﻮ آنﻛﻪ رﺳﺘﻢ ﻫﻮاﺧﻮاه #ﻧﻴﻜﻮﻳﻲﻫـﺎ ﺑﻮده اﺳﺖ(ﻧﻮﻟﺪﻛ،ﻪ 1384 :44.)

🔺ﺷﺎﻳﺪ ﺑﺘﻮان اﻳﻦ ﺳﺨﻦ ﻧﻮﻟﺪﻛﻪ را ﭼﻨﻴﻦ ﺗﻔﺴﻴﺮ ﻛﺮد ﻛﻪ اﮔﺮ او از ﻳﻚﺳﻮ ﻧـﮋاد ﺑـﻪ ﺿـﺤﺎك
اﻫﺮﻳﻤﻨﻲ ﻧﻤﻲ رﺳﺎﻧﺪ ﻧﻴﺮوي او ﻧﻴﺰ ﺷﺒﻴﻪ ﺑﻪ ﭘﻬﻠﻮاﻧﺎن دﻳﮕﺮ ﻣﻲﺷﺪ و ﻧﻤﻲﺗﻮاﻧﺴﺖ آن ﺑﺰرﮔﻲﻫـﺎرا آﺷﻜﺎر ﻛﻨﺪ .
🔸 اسلامی ندوشن ﻧﻴﺰ ﻣﻌﺘﻘﺪ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻫﻤﻪی ﭘﻬﻠﻮاﻧﺎن رﮔﻪای اﻫﺮﻳﻤﻨﻲ درون ﺧﻮد دارﻧﺪ .
او ﻣﻌﺘﻘﺪ اﺳﺖ در ﻧﻈﺎم #ﭼﻨﺪﺧﺪاﻳﻲ ﻛﺸﻤﻜﺶ در ﻣﻴﺎن ﺧﺪاﻳﺎن ﺑﺎﻋﺚ ﻣـﻲ ﺷـﺪه ﻛـﻪ آﻧـﺎن درﻣﺸﻴﺖ ﻳﻚدﻳﮕﺮ ﻛﺎرﺷﻜﻨﻲ ﻛﻨﻨﺪ و درﻧﺘﻴﺠﻪ آدﻣﻴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺗﺤﺖ ﺣﻤﺎﻳﺖ دﺳﺘﻪاي ﺑﻮدﻧ،ﺪ از ﺟﺎﻧﺐ دﺳﺘﻪي دﻳﮕﺮ ﻣﻮرد ﺳﺨﻂ ﻗﺮار ﮔﻴﺮﻧﺪ؛ ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ ﭘﻬﻠﻮان ﻛﻪ ﺑﻪ #اﻳﺰدی ﻣﻨﺴﻮب ﺑﻮده ﭼﻪﺑﺴﺎ ﻛﻪ ﻣﻐﻀﻮب اﻳﺰدی دﻳﮕﺮ واﻗﻊ ﻣﻲﮔﺸﺘﻪ و ﺑﺪﻳﻦﮔﻮﻧﻪ وﺟﻮدش در ﻣﺮاﺣﻞ ﺑﻌﺪي ﻣﺎﻫﻴﺘﻲ دوﮔﺎﻧﻪ ﺑﻪ ﺧﻮد ﻣﻲﮔﺮﻓﺘـﻪ ﻛﻪ ﻧﻴِﻢ آن ﻣﻮاﻓﻖ ﺑﺎ دﻳﻦ و ﻧﻴِﻢ دﻳﮕﺮ ﻣﺨﺎﻟﻒ ﺑﺎ دﻳﻦ اﺳﺖ.

🔻ﺳﺨﻨﺎﻧﻲ ﻛﻪ در آن ﺑﻪﮔﻮﻧﻪاي ﺑﻪ دو ﭼﻬﺮه ی ﻧﻴﻚ و ﺑﺪ ﭘﻬﻠـﻮان
"رﺳﺘﻢ "اﺷﺎره ﺷﺪه اﺳﺖ ﻫﻢﭼﻨﺎن اﻳﻦ ﭘﺮﺳﺶ ﺑﻪﺟﺎ ﻣﻲﻣﺎﻧﺪ ﻛﻪ ﺑﻪراﺳﺘﻲ ﭼـﺮا ﺑـﺰرگﺗـﺮﻳﻦ ﭘﻬﻠﻮان ﺷﺎﻫﻨﺎﻣ،ﻪ از ﺳﻮي ﻣـﺎدر َﻧﺴـﺐ ﺑـﻪ اژدﻫـﺎﻳﻲ ﻣﻨﻔـﻮر ﭼـﻮن ﺿـﺤﺎك ﺑﺎﻳـﺪ ﺑﺮﺳـﺎَﻧﺪ و به آن ببالد؟


@sobhosher
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from اتچ بات
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ #شاهنامه_خوانی
شاهنامه حماسهٔ ملی ایران
سروده:حکیم #ابوالقاسم_فردوسی توسی
نبرد خواستن هومان از پيران
آوای: استاد #شهریار_قاسمی

دلت روشن از مهر خدا
🙏🏻💐
@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
‍ ‍ ‍ #پهلوانان_شاهنامه 💪
💪💪٣- #رستم
بهردوم
چرا رستم از مادر ضحاك نژاداست؟

🔹پيش از اين، برخي پژوهندگان كوشيده اند به اين پرسش پاسخ دهند.
🔺در اين باره كزازى به نقل از بيرونى و طبرى، مينويسد:
"ميتواند بود كه به هر روي نازشِ رسـتم بـر نـژاد مادرياش از آنجا باشد كه در تبارنامه هاي كهن، نژاد دهاك به سيامك مـيرسـد ".

🔻او در ادامـه بـه سـخنِ نويسـنده اي ناشـناخته اشاره ميكند:
فرزندش (فرزند دهاك) را دو دختر بود: يكي فريدون به زني كـرد و يكـي بـه زمـين كابلستان افتاد و مهراب كه جد رستم بـود، از فرزنـدانِ ايـن دختـر اسـت و از پسـرانِ ضحاك، هيچ جايگاه نيافته ام.
🔺و پس از يـادكرد اين سـخنِ نويسـنده ي مجمـل مـيافزايـد: »هماهنـگ و هـم آواز بـا نويسنده ي ناشناخته ي اين كتاب، من نيز ميتوانم گفت و نـوشت كـه هيچ جايگاه از نياكان سوم و چهارم رودابه كـه تبار وي را بـه دهـاك مـيرسـانيده انـد، ذكـر نيافتـه ام«
🔸سلطانى در توجيه پرسشِ مطرح شده، معتقد است كه فردوسي اسطوره ها و پهلوانـان را
چنان با نقشه ي جغرافيايي ايران تطبيق داده است كه هيچكس در اين سرزمين از دايره بيرون نمانَد. رستم يك پاي در خوزستان دارد و پايي ديگر در طبرسـتان؛ پـايي در شـرق و پـايي ديگر در غرب ايران. در اين انديشه چيزي و كسي بيرون از ايرانِ فرهنگي نيسـت و حتّـي ضحاك را هم بايد در اين دايره بشماريم؛ بنابراين، كسي چون رستم از يكسو بِدو نسـبت مييابد .

🔹شميسا، انتسابِ رستم از سوي مادر را به ضحاك، دستآورد آميختگـي ميـان
مهاجمانِ آريايي، بوميانِ فلات ايران و ميانرودان ميپندارد.

🔸مختارى توضيحاتي دارد كه از آن ميتوان پاسخي براي پرسـشِ پـيش گفته يافت. او بر اين باور است كه روايتهاي درپيوند با سكاها و خاندانهاي سيسـتان بـه سود فرمانروايان ساساني نبوده است؛ اما اشاعه ي آن چنـان گسـترده بـوده كـه موبـدان و ديوانيانِ ساساني نميتوانستند آن را از حماسه ي ملّي بزدايند؛ از همينروي، روايت مربـوط به سكاها و سيستانيان را در دل داستانهاي حماسي كياني كه بيشتر مورد توجـه ساسـانيان بوده است، تركيب كردند.
🔺اين سـخنِ مختـاري بـدين معنـا ميتواند باشد، از آنجاكه موبدان نميتوانستند اخبار مربوط به رستم را از خداينامه به دليل پرآوازه بودنش حذف كنند، چاره را در آن ديدنـد آنچـه را متناسـب بـا انديشـه ي آنـان و خواست حكومتگرانِ ساساني نيست، به تحريف كشانند؛ بـه عبـارت دقيـقتـر، رسـتم از آنروي كـه شـيوه ي پـارتهـا را در فرمـانروايـي دارد و ساسـانيان ايـنگونـه نگـاه را نميپسنديدند، روايتهاي مربوط به رستم را از سر ناچاري در خداينامه آوردند؛ امـا او را از سوي مادر، به شخصيتي نفرت انگيز چون ضحاك نسبت دادند.


@sobhosher