Forwarded from صبح و شعر
🍂🍁
سرود مجلست اکنون فلک به رقص آرد
که شعر #حافظ شیرین سخن ترانه توست
از آخرين شنبه پاييز با حافظ خوانى استاد #على_گلزاده به پيشواز بهار ميرويم 🌸🌸
همراه مان باشيد 💐
هر #شنبه غزل زيبايى از #حافظ_شيرازى
عكس از : #عليرضاايرانمهر
@sobhosher
سرود مجلست اکنون فلک به رقص آرد
که شعر #حافظ شیرین سخن ترانه توست
از آخرين شنبه پاييز با حافظ خوانى استاد #على_گلزاده به پيشواز بهار ميرويم 🌸🌸
همراه مان باشيد 💐
هر #شنبه غزل زيبايى از #حافظ_شيرازى
عكس از : #عليرضاايرانمهر
@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
#شاهنامه_خوانی
شاهنامه حماسهٔ ملی ایران
سروده:حکیم #ابوالقاسم_فردوسی توسی
هزيمت تركان
آوای: استاد #شهریار_قاسمی
درود
بيداردل باشى و شادكام
💐🙏
@sobhosher
شاهنامه حماسهٔ ملی ایران
سروده:حکیم #ابوالقاسم_فردوسی توسی
هزيمت تركان
آوای: استاد #شهریار_قاسمی
درود
بيداردل باشى و شادكام
💐🙏
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
#چرخه_عدالت_درشاهنامه ⚖️ 💫🤴
🔴 #بیداد
بعد از ترسیم چرخه عدالت، به نظر می رسد بهتر است به حکومت بر اساس بیداد نیز اشاره كنيم.
🤴🏼#شهریار_بد که جایگاهش در #توران است، اصل و اساس سلطنتش بر بیداد، استوار است؛ زیرا در اثر آلوده شدن به صفات رذیله، در سرزمین تیرگی به سر می برد و اما در مورد شهریاران سرزمین روشنی در اثر سرپیچی از داد، حوادث سهمگینی بر گیتی وارد می کنند.
🔸نخست، آن که بیداد، نشانه افول سلطنت است. اگر به راه داد برنگردد، در واقع، نامه عزل خویش را امضا کرده است، حتماً نابود خواهد شد و همه از او به بدی یاد می کنند.
🔺🔻🔺
چنین گفت نوشین روان قباد
که چون شاه را دل بپیچد ز داد
کند چرخ منشور اورا سیاه
ستاره نخواند و را نیز شاه
ستم نامه عزل شاهان بود
چو درد دل بیگناهان بود
ستایش نبرد انک بیدار بود
بگنج و به تخت مهی شاد بود
گسسته شود در جهان کام اوی
نخواند به گیتی کسی نام اوی
🔹دوم، ویرانی در اثر بی کفایتی و بی لیاقتی شهریار که البته نتیجه بیخردی وی می باشد. گیتی به سوی تباهی و ویرانی کشیده می شود. مردمان، رفاه، آسایش و آرامش نخواهند داشت. همه معادلات به هم می خورد و نتیجه اعمال خود را هم در دنیا و هم در آخرت خواهند دید.
🔺🔻🔺
چو بیدادگر پادشاهی کند
جهان پر ز گرم و تباهی کند
اگر پشه از شاه یابد ستم
روانش به دوزخ بماند دژم
📚نوشته: طاهره عزيزى
باشگاه شاهنامه پژوهان
💫⚖️
@sobhosher
🔴 #بیداد
بعد از ترسیم چرخه عدالت، به نظر می رسد بهتر است به حکومت بر اساس بیداد نیز اشاره كنيم.
🤴🏼#شهریار_بد که جایگاهش در #توران است، اصل و اساس سلطنتش بر بیداد، استوار است؛ زیرا در اثر آلوده شدن به صفات رذیله، در سرزمین تیرگی به سر می برد و اما در مورد شهریاران سرزمین روشنی در اثر سرپیچی از داد، حوادث سهمگینی بر گیتی وارد می کنند.
🔸نخست، آن که بیداد، نشانه افول سلطنت است. اگر به راه داد برنگردد، در واقع، نامه عزل خویش را امضا کرده است، حتماً نابود خواهد شد و همه از او به بدی یاد می کنند.
🔺🔻🔺
چنین گفت نوشین روان قباد
که چون شاه را دل بپیچد ز داد
کند چرخ منشور اورا سیاه
ستاره نخواند و را نیز شاه
ستم نامه عزل شاهان بود
چو درد دل بیگناهان بود
ستایش نبرد انک بیدار بود
بگنج و به تخت مهی شاد بود
گسسته شود در جهان کام اوی
نخواند به گیتی کسی نام اوی
🔹دوم، ویرانی در اثر بی کفایتی و بی لیاقتی شهریار که البته نتیجه بیخردی وی می باشد. گیتی به سوی تباهی و ویرانی کشیده می شود. مردمان، رفاه، آسایش و آرامش نخواهند داشت. همه معادلات به هم می خورد و نتیجه اعمال خود را هم در دنیا و هم در آخرت خواهند دید.
🔺🔻🔺
چو بیدادگر پادشاهی کند
جهان پر ز گرم و تباهی کند
اگر پشه از شاه یابد ستم
روانش به دوزخ بماند دژم
📚نوشته: طاهره عزيزى
باشگاه شاهنامه پژوهان
💫⚖️
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
#حافظ_خوانى
#غزل : حضرت #حافظ
آواى: استاد #على_گلزاده
🔆❄️✨
بلبلی برگ گلی خوش رنگ در منقار داشت, واندر آن برگ و نوا خوش نالههای زار داشت
گفتمش در عین وصل این ناله و فریاد چیست؟
گفت ما را جلوه معشوق در این کار داشت
یار اگر ننشست با ما نیست جای اعتراض
پادشاهی کامران بود از گدایی عار داشت
در نمیگیرد نیاز و ناز ما با حسن دوست
خرم آن کز نازنینان بخت برخوردار داشت
خیز تا بر کلک آن نقاش جان افشان کنیم
کاین همه نقش عجب در گردش پرگار داشت
گر مرید راه عشقی فکر بدنامی مکن
شیخ صنعان خرقه رهن خانه خمار داشت
وقت آن شیرین قلندر خوش که در اطوار سیر
ذکر تسبیح ملک در حلقه زنار داشت
چشم حافظ زیر بام قصر آن حوری سرشت
شیوه جنات تجری تحتها الانهار داشت
🔺🔻🔺
اين غزل را حافظ احتمالاً بين سنين ۵۵ و ۶۰ سالگي يعني پس از بازگشت از تبعيد به شيراز سروده است.
🔺مفاد چهار بيت اول اين غزل در واقع بازگو كننده حالت خود شاعر در زمان سرودن غزل است. چنين به نظر ميرسد كه حافظ پس از مراجعت از تعبيد در مجالس بزرگان قوم حاضر ميشده ليكن به مانند سابق از تعارفات و عنايات شاه شجاع برخوردار نبوده است.
🔻در بيت چهارم اشاره به اين دارد كه هركار ميكنم چه قهر و چه لطف، موفق به نرم كرن دل شاهشجاع نميشوم و در ابيات بعدي غزل شاعر كيفيات عقيدتي خود را به زيباترين وجه منعكس ميكند.
🔺در بيت پنجم همه چيز را از جانب خدا و سرنوشت محتوم ازلي ميداند و در ابيات ششم و هفتم شجاعت و شهامت شيخ صنعان را كه در راه عشق پريساي ترسايي متحمل شده و در نتيجه پشت پا به آبرو و حيثيت خود زده است ميستايد و به خود و ديگران اين شيوه (#ملامتي) را توصيه ميكند.
@sobhosher
#غزل : حضرت #حافظ
آواى: استاد #على_گلزاده
🔆❄️✨
بلبلی برگ گلی خوش رنگ در منقار داشت, واندر آن برگ و نوا خوش نالههای زار داشت
گفتمش در عین وصل این ناله و فریاد چیست؟
گفت ما را جلوه معشوق در این کار داشت
یار اگر ننشست با ما نیست جای اعتراض
پادشاهی کامران بود از گدایی عار داشت
در نمیگیرد نیاز و ناز ما با حسن دوست
خرم آن کز نازنینان بخت برخوردار داشت
خیز تا بر کلک آن نقاش جان افشان کنیم
کاین همه نقش عجب در گردش پرگار داشت
گر مرید راه عشقی فکر بدنامی مکن
شیخ صنعان خرقه رهن خانه خمار داشت
وقت آن شیرین قلندر خوش که در اطوار سیر
ذکر تسبیح ملک در حلقه زنار داشت
چشم حافظ زیر بام قصر آن حوری سرشت
شیوه جنات تجری تحتها الانهار داشت
🔺🔻🔺
اين غزل را حافظ احتمالاً بين سنين ۵۵ و ۶۰ سالگي يعني پس از بازگشت از تبعيد به شيراز سروده است.
🔺مفاد چهار بيت اول اين غزل در واقع بازگو كننده حالت خود شاعر در زمان سرودن غزل است. چنين به نظر ميرسد كه حافظ پس از مراجعت از تعبيد در مجالس بزرگان قوم حاضر ميشده ليكن به مانند سابق از تعارفات و عنايات شاه شجاع برخوردار نبوده است.
🔻در بيت چهارم اشاره به اين دارد كه هركار ميكنم چه قهر و چه لطف، موفق به نرم كرن دل شاهشجاع نميشوم و در ابيات بعدي غزل شاعر كيفيات عقيدتي خود را به زيباترين وجه منعكس ميكند.
🔺در بيت پنجم همه چيز را از جانب خدا و سرنوشت محتوم ازلي ميداند و در ابيات ششم و هفتم شجاعت و شهامت شيخ صنعان را كه در راه عشق پريساي ترسايي متحمل شده و در نتيجه پشت پا به آبرو و حيثيت خود زده است ميستايد و به خود و ديگران اين شيوه (#ملامتي) را توصيه ميكند.
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from صبح و شعر
🍂🍁
سرود مجلست اکنون فلک به رقص آرد
که شعر #حافظ شیرین سخن ترانه توست
از آخرين شنبه پاييز با حافظ خوانى استاد #على_گلزاده به پيشواز بهار ميرويم 🌸🌸
همراه مان باشيد 💐
هر #شنبه غزل زيبايى از #حافظ_شيرازى
عكس از : #عليرضاايرانمهر
@sobhosher
سرود مجلست اکنون فلک به رقص آرد
که شعر #حافظ شیرین سخن ترانه توست
از آخرين شنبه پاييز با حافظ خوانى استاد #على_گلزاده به پيشواز بهار ميرويم 🌸🌸
همراه مان باشيد 💐
هر #شنبه غزل زيبايى از #حافظ_شيرازى
عكس از : #عليرضاايرانمهر
@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
#شاهنامه_خوانی
شاهنامه حماسهٔ ملی ایران
سروده:حکیم #ابوالقاسم_فردوسی توسی
هزيمت تركان
آوای: استاد #شهریار_قاسمی
درود
بر و بوم ايرانت آباد باد
🙏🏻💐
@sobhosher
شاهنامه حماسهٔ ملی ایران
سروده:حکیم #ابوالقاسم_فردوسی توسی
هزيمت تركان
آوای: استاد #شهریار_قاسمی
درود
بر و بوم ايرانت آباد باد
🙏🏻💐
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
#شاهنامه_خوانی
شاهنامه حماسهٔ ملی ایران
سروده:حکیم #ابوالقاسم_فردوسی توسی
آوردن گيو گرگين نزد شاه
آوای: استاد #شهریار_قاسمی
درود
تن و جانت سلامت
جهانت امن و راحت
🙏🏻💐
@sobhosher
شاهنامه حماسهٔ ملی ایران
سروده:حکیم #ابوالقاسم_فردوسی توسی
آوردن گيو گرگين نزد شاه
آوای: استاد #شهریار_قاسمی
درود
تن و جانت سلامت
جهانت امن و راحت
🙏🏻💐
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
#شاهنامه_خوانی
شاهنامه حماسهٔ ملی ایران
سروده:حکیم #ابوالقاسم_فردوسی توسی
ديدن كيخسرو بيژن را در جام
آوای: استاد #شهریار_قاسمی
درود
سرو سامان بگيرى تو به لبخند
🙏🏻💐
@sobhosher
شاهنامه حماسهٔ ملی ایران
سروده:حکیم #ابوالقاسم_فردوسی توسی
ديدن كيخسرو بيژن را در جام
آوای: استاد #شهریار_قاسمی
درود
سرو سامان بگيرى تو به لبخند
🙏🏻💐
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
🌍
#جام_جهان_نما
🔶در فرهنگ و ادب ايران، #جامِ جهان نماي جمشيد و #كيخسرو مشـهورترين نمونـه هـايِ
جام ويژه اند كه شعرا، مورخان، فرهنگ نويسـان، و پـژوهشگـران بـه كـرّات از آنهـا يـاد كرده اند.
در فرهنگهاى عموميِ قديم و جديد نيز اشاره هايي به اين دو جام ديده ميشـود.
🔻در روايتهاي حماسي و اساطيريِ ايرانِ پيش از اسلام كه به شكلِ مكتوب باقي مانده است، هيچ اشاره صريحي وجود ندارد كه بتوان آن را خاستگاه يا الگويِ كهـنِِ جـامِ جهـان نمـايِ #جمشيد يا #كيخسرو دانست. بـه همـين سـبب، محققـان از حـدود 150 سـالِ پـيش تـاكنون حدسهايي درباره منشأ و پيش نمونه باستانيِ اين جامها مطرح كرده اند.
🔺كنت دوگوبينو در سال 1869، جام جمشـيد را در ادبيـات ايـران مضموني سامي دانست و آن را با جام حضرت يوسف (ع)مقايسـه كـرد .
🔸چند دهه پس از او، هلموت ريتر در كتاب دريـاي جـان )1955( پـس از اشاره به مأخذ تورات ـ يهوديِ داستان طاس حضرت يوسف در منطق الطيرِ عطار نوشته است: »جام جمشيد نيز از همان منبع تفسير يهودى درباره سـفر پيـدايش، اخذ شده است.
🔹آيدانلو نيز نخست اين فرضيه را پذيرفته بود و با تفصيلِ بيشتري توضيح داده بود.
🔻خالقي مطلق بنابر رساله پهلويِ ماه فـروردين روز خـرداد، »پيمانـه«اي را كـه جمشـيد از دوزخ بيرون مى آورد همان جامِ گيتي نما دانسته است
🔺و چند سال پس ازآن در نظري جديد، با احتمال، جـامي بـه نـامِ »كُنـدي« را كـه در خوابگـاه پادشاهان پارس گذاشته ميشد و در گزارشِ آثنايس يوناني از سده دوم ميلادي آمـده اسـت، كهنترين نمونه #جام_جم معرفي كرده است.
🔹به عقيـده مزداپـور »جام جهان نماي كيخسر و... به خوبي ميتواند تصوري دگرگون از همـان طشـت سـيمين يـا زرين باشد كه از آنِِ هوم است و در مراسم مـذهبي كـاربرد داشـته اسـت.
🔸اكبري مفاخر نيز داستان »جمشيد و آسن خرد« = خرد فطـريِ انسـان( را در دينكـرد سوم، پيش نمونه جام جم ميدانند كه در آن جمشـيد، #آسـن_خـرد و رازابـزار ويـژه ديـوان را ميستاند. اين همان روايت است كه به صورت داستانِ جمشيد و پيمانِ گيتي در مينـوي خـرد آمده است.
♦️آيدانلو معتقـد اسـت كـه هيچيك از ابزارهاي يادشده دقيقاً و صريحاً نمونة همانند جام جهان نما در روايتهاي ايراني نيست، و به جايِ پيونددادنِ جامها و تشتهاي گوناگون با دو جام جمشـيد و كيخسـرو يـا قائل شدنِ خاستگاهي سامي ـ توراتى براي آن، شرط احتياط علمـي ايـن اسـت كـه آنهـا را نمودي از بنمايه جهانيِ »گيتى نمايي و رازگشايى« بدانيم كه در ادبيات و روايـتهـاي ملـلِ گوناگون در قالبِ وسيله هاي مختلف بروز يافته است.
⚪️گردونـه آينه وار و رازنمايِ پادشاه شكوه نيز در كفالايا با توجه بـه دوره حيـات مـاني )216 م- 274، 276، يا 277 م( فعلاً كهنترين نمود يا ابزارِ مضمونِ جهـان نمـايي در روايـتهـا و اسـاطيرِ ايراني است كه بايد در همين حد و به منزله نمونه يا وسـيله اي مشـابه جـام هـاي جمشـيد و
كيخسرو مطرح شود، و نميتوان لزوماً آن را الگو يا منشأ اين دو جام انگاشت..
🔴درحال حاضر، قديمى ترين منبعي كه در آن از »جام جهان نما« ياد شده داستان » #بيژن_منيژه« شاهنامه فردوسى است كه مطابقِ آن، اين جامِ ويژه در اختيار #كيخسرو است و او با استفاده از آن بيژن را در بن چاهي در تـوران مـييابـد ؛ زيرا داستان »بيژن و منيژه« براساسِ مـأخذي مكتوب به نظم درآمده كه منبع يا منـابعِ آن متنِ منثور نيز به يك يا چند واسطه به ادبيات ايرانِ پيش از اسلام ميرسد و ازسوى ديگر قرايني بر ديرينگيِ اين روايت و احتمالِ تعلقِ آن به دوره اشكانيان و ادب پارتي وجود دارد.
ادامه دارد...
@sobhosher
#جام_جهان_نما
🔶در فرهنگ و ادب ايران، #جامِ جهان نماي جمشيد و #كيخسرو مشـهورترين نمونـه هـايِ
جام ويژه اند كه شعرا، مورخان، فرهنگ نويسـان، و پـژوهشگـران بـه كـرّات از آنهـا يـاد كرده اند.
در فرهنگهاى عموميِ قديم و جديد نيز اشاره هايي به اين دو جام ديده ميشـود.
🔻در روايتهاي حماسي و اساطيريِ ايرانِ پيش از اسلام كه به شكلِ مكتوب باقي مانده است، هيچ اشاره صريحي وجود ندارد كه بتوان آن را خاستگاه يا الگويِ كهـنِِ جـامِ جهـان نمـايِ #جمشيد يا #كيخسرو دانست. بـه همـين سـبب، محققـان از حـدود 150 سـالِ پـيش تـاكنون حدسهايي درباره منشأ و پيش نمونه باستانيِ اين جامها مطرح كرده اند.
🔺كنت دوگوبينو در سال 1869، جام جمشـيد را در ادبيـات ايـران مضموني سامي دانست و آن را با جام حضرت يوسف (ع)مقايسـه كـرد .
🔸چند دهه پس از او، هلموت ريتر در كتاب دريـاي جـان )1955( پـس از اشاره به مأخذ تورات ـ يهوديِ داستان طاس حضرت يوسف در منطق الطيرِ عطار نوشته است: »جام جمشيد نيز از همان منبع تفسير يهودى درباره سـفر پيـدايش، اخذ شده است.
🔹آيدانلو نيز نخست اين فرضيه را پذيرفته بود و با تفصيلِ بيشتري توضيح داده بود.
🔻خالقي مطلق بنابر رساله پهلويِ ماه فـروردين روز خـرداد، »پيمانـه«اي را كـه جمشـيد از دوزخ بيرون مى آورد همان جامِ گيتي نما دانسته است
🔺و چند سال پس ازآن در نظري جديد، با احتمال، جـامي بـه نـامِ »كُنـدي« را كـه در خوابگـاه پادشاهان پارس گذاشته ميشد و در گزارشِ آثنايس يوناني از سده دوم ميلادي آمـده اسـت، كهنترين نمونه #جام_جم معرفي كرده است.
🔹به عقيـده مزداپـور »جام جهان نماي كيخسر و... به خوبي ميتواند تصوري دگرگون از همـان طشـت سـيمين يـا زرين باشد كه از آنِِ هوم است و در مراسم مـذهبي كـاربرد داشـته اسـت.
🔸اكبري مفاخر نيز داستان »جمشيد و آسن خرد« = خرد فطـريِ انسـان( را در دينكـرد سوم، پيش نمونه جام جم ميدانند كه در آن جمشـيد، #آسـن_خـرد و رازابـزار ويـژه ديـوان را ميستاند. اين همان روايت است كه به صورت داستانِ جمشيد و پيمانِ گيتي در مينـوي خـرد آمده است.
♦️آيدانلو معتقـد اسـت كـه هيچيك از ابزارهاي يادشده دقيقاً و صريحاً نمونة همانند جام جهان نما در روايتهاي ايراني نيست، و به جايِ پيونددادنِ جامها و تشتهاي گوناگون با دو جام جمشـيد و كيخسـرو يـا قائل شدنِ خاستگاهي سامي ـ توراتى براي آن، شرط احتياط علمـي ايـن اسـت كـه آنهـا را نمودي از بنمايه جهانيِ »گيتى نمايي و رازگشايى« بدانيم كه در ادبيات و روايـتهـاي ملـلِ گوناگون در قالبِ وسيله هاي مختلف بروز يافته است.
⚪️گردونـه آينه وار و رازنمايِ پادشاه شكوه نيز در كفالايا با توجه بـه دوره حيـات مـاني )216 م- 274، 276، يا 277 م( فعلاً كهنترين نمود يا ابزارِ مضمونِ جهـان نمـايي در روايـتهـا و اسـاطيرِ ايراني است كه بايد در همين حد و به منزله نمونه يا وسـيله اي مشـابه جـام هـاي جمشـيد و
كيخسرو مطرح شود، و نميتوان لزوماً آن را الگو يا منشأ اين دو جام انگاشت..
🔴درحال حاضر، قديمى ترين منبعي كه در آن از »جام جهان نما« ياد شده داستان » #بيژن_منيژه« شاهنامه فردوسى است كه مطابقِ آن، اين جامِ ويژه در اختيار #كيخسرو است و او با استفاده از آن بيژن را در بن چاهي در تـوران مـييابـد ؛ زيرا داستان »بيژن و منيژه« براساسِ مـأخذي مكتوب به نظم درآمده كه منبع يا منـابعِ آن متنِ منثور نيز به يك يا چند واسطه به ادبيات ايرانِ پيش از اسلام ميرسد و ازسوى ديگر قرايني بر ديرينگيِ اين روايت و احتمالِ تعلقِ آن به دوره اشكانيان و ادب پارتي وجود دارد.
ادامه دارد...
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
#شاهنامه_خوانی
شاهنامه حماسهٔ ملی ایران
سروده:حکیم #ابوالقاسم_فردوسی توسی
نامه كيخسرو به رستم
آوای: استاد #شهریار_قاسمی
درود
همه لحظه خوش بخت باشى وشاد
🙏🏻💐
@sobhosher
شاهنامه حماسهٔ ملی ایران
سروده:حکیم #ابوالقاسم_فردوسی توسی
نامه كيخسرو به رستم
آوای: استاد #شهریار_قاسمی
درود
همه لحظه خوش بخت باشى وشاد
🙏🏻💐
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
🌍#جام_گيتى_نما
♦️انتسابِ جامِ جهانبين به كيخسروِ كياني موضوعي اصيل و كهن در روايتهاي حماسي ـ اساطيريِ ايران است. البته غير از شاهنامه شواهد ديگري نيز قدمت و اصالت »جام كيخسرو« را تأييد ميكند؛ ازجمله عنصري، ظاهرا شاعرِ همروزگارِ فردوسي، در بيتي به اين جام اشاره كرده است كه نشان ميدهد در آن زمان اين جام در حـد كـاربرد در قصـايد مـدحى شناخته شده بوده است:
🔺🔻🔺
بدين گنبد او همچـو جـام كيخسـرو در او دوازده و هفت را مسير و مـدار
عنصرى
🔸در اسرارالتوحيد (574 ق ) ضمنِ روايتي درباره ابوالحسن خرقاني و بوسعيد آمده است: »شيخ بلحسن نعره اي بزد و گفت مصـراع:
🔺خسـرو همـه حـال خـويش ديـدي در جـام«
(محمدبنمنور، 1386: ج 1، 143).
اگر اين مصراع واقعاً بر زبانِ خرقاني جاري شده باشد و از خود محمدبن منور نباشد، با درنظرداشتنِ تاريخِ زندگيِ خرقاني (352- 425 ق)آن را نيزبايد از گواهي هايِ كهنِ ذكرِ » #جام_جهاننماي_كيخسرو« در ادب فارسي دانست.
🔹در دارابنامه طرسوسي نيز »كيدآور« هندي پيش از معرفيِ جـامِ مخصـوص و عجيـبِ خويش از »جام گيتينماي كيخسرو« نام ميبرد:
🔻مرا شش چيز است كه در همه ايران و روم هيچ پادشاهي را نبوده است مگر كيخسـرو را بوده است و آن جام گيتينماي بوده است كه از پاي پيل تا پاي مور در وي بديـدي كه برفتي به روي زمين، او را آن بود .
🔸قدمت و شهرت #شاهنامه، كه در آن از » #جام_كيخسرو« سخن رفتـه، باعـث شـده اسـت
🔹عده اي از محققان جامِ جهانبين را دراصل از آنِِ كيخسرو بدانند كه بعدها بـه #جمشـيد نيـز نسبت داده شده است بعضــي از پژوهشگراني كه به انتسابِ سپسينِ جام كيخسرو به جمشيد قائل اند زمانِ اين جابه جايي را از قرن ششم به بعد دانسـته انـد. مرحوم مرتضوي نيز نوشـته انـد: ظـاهراً قـديمتـرين جـايي كـه » #جـام_جـم« آمـده اسـت
طريق التحقيق سنايي است .
♦️ازسوي ديگر، به دليلِ تقدمِ زمانيِ جمشيد پيشدادي بر كيخسروِ كياني در ترتيبِ سلسله هاو شهريارانِ ايرانِ پيش از اسلام )تاريخِ ملي/ رِوايي(، عده اي از قدما جام جهاننما را دراصل متعلق به #جمشيد يا يكي ديگر از شاهانِ پيش از كيخسرو دانسته اند كه بعدها به او به ميراث رسيده است. در روايتي در منظومه بهمن نامه هنگامي كه بهمن به آرامگاه رستم ميرسـد، از
زير بالين جهان پهلوان،
🔻🔺🔻
برون كرد از او جام گيتينمـاي
كجا داشـت كيخسـرو پـاكراي
به بخشش فريدون فرخنـده پـي نمودي همه هفت كشور به كـي
)ايرانشاه بنابي الخير، 1370: 434، ابيات7392، 7393(
همانگونه كه آيدنلو پيشتر در مقالـه »جـام فريـدون« نوشـته احتمالاً مراد از »بخششِ فريدون« در بيت دومِ اين است كه #جـام_گيتـينمـا از فريـدون بـه كيخسرو رسيده است.
🔹از اين بيت عطار در الهينامه نيز:
🔺🔻🔺
نشسته بود كيخسرو چو جمشيد
نهاده جام جم در پيش خورشيد
عطار
چنين دريافت ميشود كه در نظر عطار يا پردازنده مأخذ حكايت او، »جام جهاننمـا« از آنِِِ جم بوده و بعد در اختيارِ كيخسرو قرار گرفته است.
@sobhosher
♦️انتسابِ جامِ جهانبين به كيخسروِ كياني موضوعي اصيل و كهن در روايتهاي حماسي ـ اساطيريِ ايران است. البته غير از شاهنامه شواهد ديگري نيز قدمت و اصالت »جام كيخسرو« را تأييد ميكند؛ ازجمله عنصري، ظاهرا شاعرِ همروزگارِ فردوسي، در بيتي به اين جام اشاره كرده است كه نشان ميدهد در آن زمان اين جام در حـد كـاربرد در قصـايد مـدحى شناخته شده بوده است:
🔺🔻🔺
بدين گنبد او همچـو جـام كيخسـرو در او دوازده و هفت را مسير و مـدار
عنصرى
🔸در اسرارالتوحيد (574 ق ) ضمنِ روايتي درباره ابوالحسن خرقاني و بوسعيد آمده است: »شيخ بلحسن نعره اي بزد و گفت مصـراع:
🔺خسـرو همـه حـال خـويش ديـدي در جـام«
(محمدبنمنور، 1386: ج 1، 143).
اگر اين مصراع واقعاً بر زبانِ خرقاني جاري شده باشد و از خود محمدبن منور نباشد، با درنظرداشتنِ تاريخِ زندگيِ خرقاني (352- 425 ق)آن را نيزبايد از گواهي هايِ كهنِ ذكرِ » #جام_جهاننماي_كيخسرو« در ادب فارسي دانست.
🔹در دارابنامه طرسوسي نيز »كيدآور« هندي پيش از معرفيِ جـامِ مخصـوص و عجيـبِ خويش از »جام گيتينماي كيخسرو« نام ميبرد:
🔻مرا شش چيز است كه در همه ايران و روم هيچ پادشاهي را نبوده است مگر كيخسـرو را بوده است و آن جام گيتينماي بوده است كه از پاي پيل تا پاي مور در وي بديـدي كه برفتي به روي زمين، او را آن بود .
🔸قدمت و شهرت #شاهنامه، كه در آن از » #جام_كيخسرو« سخن رفتـه، باعـث شـده اسـت
🔹عده اي از محققان جامِ جهانبين را دراصل از آنِِ كيخسرو بدانند كه بعدها بـه #جمشـيد نيـز نسبت داده شده است بعضــي از پژوهشگراني كه به انتسابِ سپسينِ جام كيخسرو به جمشيد قائل اند زمانِ اين جابه جايي را از قرن ششم به بعد دانسـته انـد. مرحوم مرتضوي نيز نوشـته انـد: ظـاهراً قـديمتـرين جـايي كـه » #جـام_جـم« آمـده اسـت
طريق التحقيق سنايي است .
♦️ازسوي ديگر، به دليلِ تقدمِ زمانيِ جمشيد پيشدادي بر كيخسروِ كياني در ترتيبِ سلسله هاو شهريارانِ ايرانِ پيش از اسلام )تاريخِ ملي/ رِوايي(، عده اي از قدما جام جهاننما را دراصل متعلق به #جمشيد يا يكي ديگر از شاهانِ پيش از كيخسرو دانسته اند كه بعدها به او به ميراث رسيده است. در روايتي در منظومه بهمن نامه هنگامي كه بهمن به آرامگاه رستم ميرسـد، از
زير بالين جهان پهلوان،
🔻🔺🔻
برون كرد از او جام گيتينمـاي
كجا داشـت كيخسـرو پـاكراي
به بخشش فريدون فرخنـده پـي نمودي همه هفت كشور به كـي
)ايرانشاه بنابي الخير، 1370: 434، ابيات7392، 7393(
همانگونه كه آيدنلو پيشتر در مقالـه »جـام فريـدون« نوشـته احتمالاً مراد از »بخششِ فريدون« در بيت دومِ اين است كه #جـام_گيتـينمـا از فريـدون بـه كيخسرو رسيده است.
🔹از اين بيت عطار در الهينامه نيز:
🔺🔻🔺
نشسته بود كيخسرو چو جمشيد
نهاده جام جم در پيش خورشيد
عطار
چنين دريافت ميشود كه در نظر عطار يا پردازنده مأخذ حكايت او، »جام جهاننمـا« از آنِِِ جم بوده و بعد در اختيارِ كيخسرو قرار گرفته است.
@sobhosher
Telegram
attach 📎
#پند_از_شاهنامه
برو چون روا شد به چیزی سخن
تو ز آموختن هیچ سستی مکن
نباید که گویی که دانا شدم
به هر آرزو بر توانا شدم
#فردوسی
@sobhosher
برو چون روا شد به چیزی سخن
تو ز آموختن هیچ سستی مکن
نباید که گویی که دانا شدم
به هر آرزو بر توانا شدم
#فردوسی
@sobhosher
Forwarded from ایران زیبايم (Mary R)
صبح و شعر
#خراسان_بزرگ #هرات غزلى زيبا در اعتراض به تغيير نام #خيابان به #سرك @My_BeautifulIran
بالاگرفتنِ هیاهوها بر سر واژه «خیابان» در افغانستان
چند روزی است که هیاهوها بر سرِ واژه «خیابان» در شهرِ هراتِ افغانستان بالا گرفته است.
به گزارشِ «مردمسالاری آنلاین»، این هیاهوها از آنجا آغاز شد که شهردارِ هرات، محمدداوود انوری، خواستارِ جایگزینی واژهی هندی سرک بجای واژه پارسیِ «خیابان» شد و در برگهی فیسبوکش نوشت: «اصول و قاعدهی ملتسازی حکم میکند که افغانستان به جای کلمه خیابان کلمهی سرک را به کار ببرد. هر چند کلمه خیابان مقبول است، ولی برای تفکیکِ هویتِ ملی در افغانستان باید از کلماتِ رایج در ایران خودداری کنیم».
این سخنانِ شهردارِ هرات میانِ کاربرانِ هراتی شبکههای اجتماعی، به ویژه فیسبوک، با واکنشهایی بسیار روبهرو شد. « #نجیب_بارور» شاعرِ نامیِ پنجشیری این را «در پاسخِ شهردارِ بیفرهنگِ هرات» سرود:
زادگاهِ رستم و شاهانِ ساسانی یکی ست
شوکتِ شهنامه و فرهنگِ ایرانی یکی ست
ارزشِ خاکِ بخارا و سمرقندِ عزیز
نزدِ ما با گوهر و لعلِ بدخشانی یکی ست
ما اگر چون شاخهها دوریم از هم عیب نیست
ریشهی کولابی و بلخی و تهرانی یکی ست
از درفشِ کاویان آوازِ دیگر میرسد:
بازوانِ کاوه و شمشیرِ سامانی یکی ست
چیست فرقِ شعرِ حافظ، با سرودِ مولوی؟
مکتبِ هندی، عراقی و خراسانی یکی ست
فرقِ شعرِ بیدل و اقبال و غالب در کجاست؟
رودکی و حضرتِ جامی و خاقانی یکی ست
مرزها دیگر اساسِ دوریِ ما نیستند
ای برادر! اصل ما را نیک میدانی یکی ست
«تاجکی»، یا «فارسی»، یا خویش پنداری «دری»
این زبان پارسی را هرچه میخوانی، یکی ست!
این سروده همچون برگِ زر در شبکههای اجتماعیِ کاربرانِ افغانستانی دست به دست شد و سرودهها و سخنانی از این دست گروهی از جوانانِ هراتی را چنان برانگیخت که در خیزشی خودجوش همه تابلوهایی که در آن واژهی «سرک» جایگزینِ واژه «خیابان» شده بودند از راهها و گذرها پایین کشیدند.
@sobhosher
چند روزی است که هیاهوها بر سرِ واژه «خیابان» در شهرِ هراتِ افغانستان بالا گرفته است.
به گزارشِ «مردمسالاری آنلاین»، این هیاهوها از آنجا آغاز شد که شهردارِ هرات، محمدداوود انوری، خواستارِ جایگزینی واژهی هندی سرک بجای واژه پارسیِ «خیابان» شد و در برگهی فیسبوکش نوشت: «اصول و قاعدهی ملتسازی حکم میکند که افغانستان به جای کلمه خیابان کلمهی سرک را به کار ببرد. هر چند کلمه خیابان مقبول است، ولی برای تفکیکِ هویتِ ملی در افغانستان باید از کلماتِ رایج در ایران خودداری کنیم».
این سخنانِ شهردارِ هرات میانِ کاربرانِ هراتی شبکههای اجتماعی، به ویژه فیسبوک، با واکنشهایی بسیار روبهرو شد. « #نجیب_بارور» شاعرِ نامیِ پنجشیری این را «در پاسخِ شهردارِ بیفرهنگِ هرات» سرود:
زادگاهِ رستم و شاهانِ ساسانی یکی ست
شوکتِ شهنامه و فرهنگِ ایرانی یکی ست
ارزشِ خاکِ بخارا و سمرقندِ عزیز
نزدِ ما با گوهر و لعلِ بدخشانی یکی ست
ما اگر چون شاخهها دوریم از هم عیب نیست
ریشهی کولابی و بلخی و تهرانی یکی ست
از درفشِ کاویان آوازِ دیگر میرسد:
بازوانِ کاوه و شمشیرِ سامانی یکی ست
چیست فرقِ شعرِ حافظ، با سرودِ مولوی؟
مکتبِ هندی، عراقی و خراسانی یکی ست
فرقِ شعرِ بیدل و اقبال و غالب در کجاست؟
رودکی و حضرتِ جامی و خاقانی یکی ست
مرزها دیگر اساسِ دوریِ ما نیستند
ای برادر! اصل ما را نیک میدانی یکی ست
«تاجکی»، یا «فارسی»، یا خویش پنداری «دری»
این زبان پارسی را هرچه میخوانی، یکی ست!
این سروده همچون برگِ زر در شبکههای اجتماعیِ کاربرانِ افغانستانی دست به دست شد و سرودهها و سخنانی از این دست گروهی از جوانانِ هراتی را چنان برانگیخت که در خیزشی خودجوش همه تابلوهایی که در آن واژهی «سرک» جایگزینِ واژه «خیابان» شده بودند از راهها و گذرها پایین کشیدند.
@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
#شاهنامه_خوانی
شاهنامه حماسهٔ ملی ایران
سروده:حکیم #ابوالقاسم_فردوسی توسی
بردن گيو نامه كيخسرو به رستم
آوای: استاد #شهریار_قاسمی
درود
تنت به ناز طبيبان نيازمند مباد
🙏🏻💐
@sobhosher
شاهنامه حماسهٔ ملی ایران
سروده:حکیم #ابوالقاسم_فردوسی توسی
بردن گيو نامه كيخسرو به رستم
آوای: استاد #شهریار_قاسمی
درود
تنت به ناز طبيبان نيازمند مباد
🙏🏻💐
@sobhosher
Telegram
attach 📎