صبح و شعر
652 subscribers
2.14K photos
280 videos
331 files
3.23K links
ادبیات هست چون جهان برای جان‌های عاصی کافی نیست.🥰😍 🎼🎧📖📚
Download Telegram
#پند_از_شاهنامه 📖

زماني دهد گنج وتخت و كلاه
زماني غم و خواري و بند وچاه
...
سرانجام خاكست بالين او
دريغ آن دل و راي و آيين او

#فردوسی_بزرگ

@sobhosher
#رمزهای_شاهنامه :
#هوشنگ (بهر نخست) 🏡

پس از #سیامک، نوبت به فرزندش «هوشنگ» میرسد. چنان که گفتیم، سیامک نماد گروهی از بشر اولیه است که در سوی اپاختر (شمال) به سرما دچار شد.

#هوشنگ: در اوستا هَئوشیَنگه haōšiangh؛ هئو = #خوب؛ شی = #نشستن، #اقامت؛ پسوند اَنْگْهْ angh اسم آلت میسازد.
برای نمونه، کُلیستن یعنی کندن؛ از «کُل» و «اَنگ» واژة «کُلنگ» ساخته میشود که آلت کندن است.
از «آویختن»، «آو» برمیآید و با «اَنگ» میشود «آوَنگ».
در زبان کردی، از بریدن، «بُر» برآمده و با «اینگ» واژة «بْرینگ» را ساخته است یعنی قیچی، بخصوص قیچی کردن پشم گوسفندان.

پس شیَنگه یعنی « #جایگاه_اقامت»، و هَئوشیَنگه یعنی « #جایگاه_خوب_برای_اقامت». پس هوشنگ نماد عصری است که انسان خانه سازی کرد. بشر با خانه سازی، بر آن دیو، یعنی سرما، چیره شد.

از هوشنگ، با پاژنام « #پیشداد» نیز یاد میشود، که خود نشانگر پیدایی نخستین « #داد» (عدل، قانون) است. این #داد، چگونه آغاز گردید؟ برای یافتن پاسخ، نخست میباید کار را از پژوهش در واژه بیاغازیم.
واژه فارسی «داد»، در زبان پهلوی « #دات» خوانده میشود و « #بنیاد» در آن زبان «بوندات» būndāt است. این واژه در زبان فارسی، با دگرگون شدن د نخستین به ی، به «بنیاد» و با دگرگون شدن د به ل، به «بُنلاد» تبدیل شده است. شعر از فرالاوی:

لاد را بر بنای محکم نِه
که نگهدار لاد، بُنلاد است

از این سخنان آشکار میشود که دات و داد و لاد، نام #دیوار است، که بن و پایه آن را میتوان بُنیاد، بُندات، یا بُنلاد خواندن.
نخستین دیوارها از انباشتن گل بر روی هم ساخته شد و خشت و سنگ هزاران سال بعد به کار گرفته شد. هنوز چنین دیوارهایی در شرق ایران هست و آن را سه لاده و پنج لاده (دیواری از انباشتن سه یا پنج لایه گل) مینامند.

از همین واژه در زبان انگلیسی «فوندیشن»
foundation
ساخته شده است به معنی بنیاد و اساس، و found (فعل) به معنای بنیاد نهادن و بر پا کردن و تأسیس کردن. شاید گمان برود که در انگلیسی، همواره پسوند tion از فعل، اسم میسازد. اما معلوم گردیده که برخی کلمات (در انگلیسی) از ابتدا پسوند tion را داشته اند و بعداً فعل از آنها مشتق شده است. دیکشنریهای انگلیسی، ریشه
found
(فعل به معنی بنا نهادن) را تا واژه
fundus
لاتین به معنی بن و پایه دنبال میکنند. اما این واژه در زبانهای ایرلندی کهن و ولزی که بسی کهنتر از زبان انگلیسی هستند، به ترتیب به گونه bun و bon آمده است، و در انگلیسی کهن botm
، و در فرانسه font،
در رومانی fond
در اسپانیایی و ایتالیایی fondo
است. كه اين سخن جز با ياري زبانهاي باستاني ايراني روشن نميشود.

پژوهش هاي دكتر #فريدون_جنيدي
#شاهنامه_شناسي

@kimiayehasti
@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
‍ ‍ ‍ ‍ #شاهنامه_خوانی
شاهنامه حماسهٔ ملی ایران
سروده:حکیم #ابوالقاسم_فردوسی توسی
خواب ديدن جريره٣
آوای: استاد #شهریار_قاسمی
درود
به داد و دهش نيك و خرم بزي
💐🙏
@sobhosher
#پند_از_شاهنامه 📖

جز از نيكنامي و فرهنگ و داد
ز رفتار گيتي مگيريد ياد

#فردوسی_بزرگ

@sobhosher
#رمزهای_شاهنامه 📖
#هوشنگ (بهر دوم) 🏡

🔹از سوی دیگر، « #داد» فارسی (قانون، عدل) هم در پهلوی «دات» خوانده میشود. واژه « #فریاد» نیز با «داد» پیوستگی دارد: فریاد در زبان پهلوی «فرَیات» frayāt یا «فرَدات» fradāt است. فرَ fra پیشوندی است که حرکت به جلو را نشان میدهد، و «دات» dāt یعنی #دیوار؛ الان در #کهکیلویه و #نیشابور به دیوار میگویند «دای». روی هم ”حرکت بسوی دیوار کسی“.

🔸این نشان میدهد که نخستین #دادخواهیهای جهان پس از به وجود آمدن #خانه و #مرز پیش آمده است و هرگاه کسی مرز و دیواری کسی دیگر را میشکست، #بیدادگر خوانده میشد و صاحب آن مرز، دیگران را به فرَدات یا فرَیات میخواند
fradāt یا frayāt

🔺« #فریاد» در اصل به معنای بانگ بلند نبوده و به معنی « #دادخواهی» بوده است و اکنون نیز میگوئيم ”به فریادم برس“ یا ”به دادم برس“، یعنی خواستار داد (عدالت) هستم.

از شاهنامه است:

بگویش که آری خداوند رخش
تو را داد، یزدان «فریادبخش»
(یزدان کمک رسان، دادگر)

سعدی میگوید:

شنیدم که سالی به زندان بماند
نه شِکوَت نوشت و نه «فریاد» خواند
(یعنی از کسی کمک نخواست)

▪️حرف د قابل تبدیل به ی است، مثل پدر و پیَر. در زبان #خراسانی «دای» یعنی «دیوار». در واژه دیوار اگر نیک بنگریم، بخش نخست (دی) همان «دای» است، و بخش دوم (وار) از وَر اوستایی، به معنی پوشاندن و پناه دادن. پس دیوار، دادی است که خانه یا زمینی را در پناه خویش گرفته است.
«وَر» برای سرزمین یا بخشی از کشور هم به کار رفت، و نرم نرم بجای دیوار هم به کار رفت، مانند باره و بارو، که دیوار شهر است و شهر را در پناه خود دارد.

▫️اگر در زبان فارسی، «داد» به دو معنی دیوار و قانون کاربرد دارد، شاید انتظار داشتن که در انگلیسی نیز چنین باشد.
گاه جای دو صدا در واژه ای، در زبان دیگر عوض میشود. مثلا «دول» فارسی (سطل)، در عربی به «دَلو» تبدیل شد. دولاب در تهران جایی بوده که قنات داشته و با دول (دلو، سطل) از آن آب برمیداشته اند. (گویا در زبان ارمنی نیز به ملخ میگویند مَخَل).

🔻به همین ترتیب، «وار» فارسی، در انگلیسی به wall گردید و از wall واژة law به معنی «قانون» برآمد. از بخت فرخنده، در زبان فارسی هم وال و والاد نیز برای دیوار آمده است:

نه آب است با او نه سیم و نه زر
نه خاک و نه خشت و نه والادگر
(والادگر = دیوارگر، بنّا)

🔹اکنون به بیت سوم نگاهی دیگر کنیم:

اُ زان پس، جهان یکسر آباد کرد
همه روی گیتی پر از داد کرد

🔸در واژه « #آباد»، چون آوای «آب» در آغاز دارد، گمان شنونده را به سوی آب و آبیاری میکشاند. اما چنین نیست.
این واژه در پهلوی به گونه آپات āpāt و در فارسی باستان «اَپَ دانَ» apadāna و در اوستا «پایتی» pāiti آمده است. این واژه از ریشه «پا» اوستایی به معنی نگاهبانی کردن است (امروز میگويیم «پائيدن»)، و «پاتَر» در اوستا برابر است با نگهبان. واژة «پا» یا «پَئيتی» با پیشوند تقویت کننده آ به گونه «آپات» پهلوی در آمد که در فارسی «آباد» خوانده میشود، و اَپَ دانَ apadāna در فارسی باستان برابر است با جایگاه نگهبانی شده. با این گفتار روشن میشود که با ساختن دیوارها، از همه جا نگهبانی شد.

⬅️ پس، معنای بیت آن میشود که با ساختن دیوار و تعیین مرز هر کس، اندک اندک داد و دادگری و قانون پدید آمد که با نگاهبانی همراه بود.

و بر همین بنیاد، واژه « #بیابان» که در پهلوی «ویاپان»
vīāpān
خوانده میشود (وی = دور از)، بر روی هم «دور از نگهبانی» را میرساند، یا جایی که آن را نگهبانی نیست.

نوشته های این بخش را (همچون بیشتر بخشهای دیگر) از این کتاب نقل کردیم:

« #داستان_ایران، دفتر اول، از آغاز تا خاموشی دماوند»، #فریدون_جنیدی، نشر بلخ، چاپ نخست ۱۳۹۲، ص ۱۵۷-۱۶۲

@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
‍ ‍ ‍ ‍ #شاهنامه_خوانی
شاهنامه حماسهٔ ملی ایران
سروده:حکیم #ابوالقاسم_فردوسی توسی
نبرد بيژن و پلاشان
آوای: استاد #شهریار_قاسمی
درود
همه روز پيروز باشيد، بلند بخت يارتان
💐🙏
@sobhosher
Forwarded from ایران زیبايم (Mary R)
#خراسان_رضوی
#توس
#آرامگاه_فردوسي
١٤آبان ٩٧
#پند_از_شاهنامه
خردمند را شاد و نزديك دار
جهان بر بدانديش تاريك دار
عكاس : ehsan amel60
@BiutifulIran
@sobhosher
#رمزهای_شاهنامه📖
#تهمورس ( #تهمورث) (بهر نخست)🐏🐐🐓

پس از #هوشنگ، نوبت به فرزندش #تهمورس میرسد. تهمورس در اوستا، «تَخمُ اورروپَ»
taxmō-urupa
آمده است. در زبان پهلوی «تَخموریت»
taxmurit
و در فارسی «تهمورس» شد.

🔹بخش نخستین این نام، تَخم یا تَهم، به معنی زورمند و پهلوان است که هنوز در زبان فارسی روان است و در #پاژنام =(لقب) رستم گفته میشود: تهمتن.
بخش دوم، اوروپَ، از ریشة «روپ» اوستائي است که «ربودن» فارسی از آن برآمده است. نام روباه نیز از آن گرفته شده است.

بر روی هم، #تهمورس برابر است با « #رباینده_زورمند».

همه روز بسته ز خوردن دو لب
به پیش جهاندار، بر پای، شب

🔸این بیت، باز اشاره به #یخبندانهای گسترده زمین دارد که مردمان در روز چیزی برای خوردن نداشتند و شبها از سرما نمیتوانستند بخوابند و سرپا می ایستادند.
این موضوع شرحی شگفت دارد که در اینجا از آن درمیگذریم. شایسته است خوانندگان، آن را و شرحی بس گسترده تر، از مطالب بالا را در کتاب گرامی « #داستان_ایران» بخوانند. زمان تهمورث تقریباً از ۳۲،۰۰۰ سال پیش آغاز میشود.

🔻 #تهمورس، جانوران کوچکتر را آرام آرام به نزد خود خواند و به زیستگاه خود پذیرفت. میبینیم که شاهنامه تنها از ماکیان و خروس نام می برد. نخست، بشر از ماکیان برای خوراک سود نمیجُسته است. اما، آوای خروس برای او سودمند بود و میتوانست گاه گاه او را از خواب بیدار کند تا آتش را روشن نگاه دارد یا آگاهیهای دیگر بدو بدهد، و شاید برخی سودمندیهای دیگر.

بفرمود تاشان، نوازند گرم
نخوانندشان جز به آواز نرم

🔹همچون بسیاری آداب و آئینهای باستانی دیگر که هنوز برجاست، هنوز هم روستائيان ما مرغ و خروس را با آواهای نرم و مهربانانه به سوی خود میخوانند یا به سوی آشیانه میبرند و این جانوران بجز از این راه، فرمان نمیبرند! آواهای روستائيان را در این هنگام به یاد آورید: تووو تووو تووو تووو ... جا جا جا جا ... !
ازین رو، میتوان گمان بردن که مرغ و خروس در هنگام تهمورس چه اندازه رمنده و گریزپا بوده اند!

جهاندار تهمورسِ بآفرین
بیامد کمر بسته رزم و کین

ازیشان دو بهره به افسون ببست
دگرشان به گرز گران کرد پست

🔺چنان که گفتیم، « #افسون» یعنی « #چاره_گری». تهمورس، بیشتر #دشواریهای زندگی را با چاره گری (عقل و تدبیر) بر خود هموار کرد و بخش دیگری را با سلاح و نیروی بدن. « گرز» در بیت آخر اشاره به همین دارد.

تهمورس در اوستا همواره با پاژنام «زیناوند» آمده است و در شاهنامه و دیگر نوشته های ایرانی با پاژنام « #دیوبند» از او یاد میشود.
«زیناوند» در اوستا به گونه «زَئِنَنگه وَنت»
zaenangh-vant
آمده است. زَئِنَنگه = اسلحه، و وَنت = دارنده؛ روی هم یعنی «دارنده اسلحه». این، هنگامی را باز مینُماید که مردمان، گرفتن و #رام کردن جانوران را با ابزارهای ابتدائی آغاز کردند. در آن روزگار، هنوز رشتن و تافتن هم پدید نیامده بود تا بتوان پای جانوران را با آن بستن، مگر با ساقه گیاهان و مانند آن.

پژوهش هاي دكتر #فريدون_جنيدي
شاهنامه شناسي
@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
‍ ‍ ‍ #شاهنامه_خوانی
شاهنامه حماسهٔ ملی ایران
سروده:حکیم #ابوالقاسم_فردوسی توسی
آگهي افراسياب از آمدن توس
آوای: استاد #شهریار_قاسمی

درود
همه لحظه هاتان به نيكي و داد
💐🙏
@sobhosher
#پند_از_شاهنامه 📖


مرا با جواني ببايد نشست
به پيري كمر بر ميان تو بست

مرا برد بايد بدين كار دست
نشايد تو با رنج و من با نشست

#فردوسی_بزرگ

@sobhosher
#رمزهای_شاهنامه
#تهمورس (بهر دوم)

#تهمورس نماد دورانی است که بشر در #دوران_سنگ کهن زندگی میکند و #ابزارهایش سنگی است، و با تکیه بر نیروی بدن به نبرد با ددان و جانوران و شکار آنها (برخی مرده و برخی زنده) میپردازد. از آن دوران، بسیاری ابزارهای سنگی نیز مانده است، همچون گرز سنگی، که عبارت است از قطعه سنگی که اندکی به آن شکل داده اند تا بهتر در دست قرار گیرد. باید توجه کرد که پیش از سنگ، انسان ابزارهای ساده چوبین داشته، و از چوبهای ستبر چونان گرز و از چوبهای دراز چونان نیزه سود میبرده است. چون چوب به سرعت از بین میرود، اثری از ابزارهای چوبی باستانی برایمان نمانده است، اما نگاره های آن بر سنگها در سرتاسر جهان ایرانی فراوان است.

⬅️ در این باره نگاه کنید به کتاب «موزه هایی در باد»، مرتضی فرهادی، ۱۳۷۷.

پژوهش هاي دكتر #فريدون_جنيدي
شاهنامه شناسي
@sobhosher
نگاره مربوط به دوره #پارينه_سنگي

میدان پیکار مردی با گراز نیرومند، با #گرزی سنگین

@sobhosher
نگاره گرز سنگی

@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
‍ ‍ ‍ #شاهنامه_خوانی
شاهنامه حماسهٔ ملی ایران
سروده:حکیم #ابوالقاسم_فردوسی توسی
آگهي افراسياب از آمدن توس ٢
آوای: استاد #شهریار_قاسمی
درود
همه نيك بختي باشد آغاز وانجامتان
💐🙏
@sobhosher
#پند_از_شاهنامه 📖

وفا چون درختي بود ميوه دار
كجا هر زماني نو آيد به بار

#فردوسی_بزرگ

@sobhosher
#رمزهای_شاهنامه 📖
#تهمورس ٣
🐓🐏
🔹مردمان پی بردند که میتوانند با همیاری هم، جانوران گریزپا و رمنده را به دام اندازند. نگاره های سنگی، مردان برهنه را هنگام شکار نشان میدهد با دستهای باز. اروپائیان، نگاره مردمان با دستان باز را، «رقص جادویی» گزارش کرده اند! اما چنین نیست و باز کردن دستها، برای رماندنِ جانوران است به سوئي که بتوان آنها را به بند آور.

🔻نگاره های سنگی، مردان و زنان را برهنه مینُمایاند (با کشیدن اندام مردانه) و معلوم میشود که بشر در آن دوران برهنه بوده است و هنوز رشتن و بافتن و گونه های لباس پدید نیامده است. 🙈

🔸پیدا است که مردمان به دنبال شکار، بانگ و غریو بر میآورده اند، و در این کار، از پارس سگان نیز بدیشان یاری میرسیده است. اگرچه در این بخش از شاهنامه، از پیدایی نوای خوش (موسیقی) آگهی به ما نرسیده است، اما میتوان داوری کردن که این آواها ، نرم نرم به سوی یک آواز یگانه آهنگین پیش رفته باشد. اما بیتی دیگر از شاهنامه، هنگامی که رستم در جامة بازارگانان برای رهائي بیژن به توران میرود، گمانی در این مورد باقی نمیگذارد:

ز بس های و هوی و جَرَنگِ دَرای،
به کردار « #تهمورثی_کرنای»،

همه شهر آوازشان میخُنید
چنین تا به نزدیک پیران رسید

این بیت به روشنی از #نای ( کرنای با تشدید بر روی ر) تهمورثی نام میبرد. نگاره ای در «بند قیدو»، به روشنی یک کرّنای نواز را نشان میدهد، به همراه سگی که دهان به پارس گشوده است .
آنچه در جهان امروز، از کرنای تهمورثی (با تشدید بر روی ر کرنای) بر جای مانده است، همانا #نایی بلند است در میان بومیان استرالیا با نام « #دیجریدو» . با این نای میتوان آواز همه جانوران را چون گاو و سگ و خروس و شیر را بر آورد، اما آنان گونه ای «نوای خوش» (موسیقی) نیز به یاری آن مینوازند که با گامهای امروزین موسیقی، همنوا نیست.
(ادامه دارد)


پژوهش هاي دكتر #فريدون_جنيدي
شاهنامه شناسي
@sobhosher
#رمزهای_شاهنامه
#تهمورس
مردی در حال رماندن جانور

از كتاب: موزه هايي در باد

@sobhosher
#رمزهای_شاهنامه
#تهمورس
دکتر فرهادی، این نگاره را شکار شیر نام گذارده است، اما شیری در نگاره نیست.

موزه هایی در باد، دکتر مرتضی فرهادی، نگارة ۳۷۲، ص ۲۵۵)

@sobhosher
نمايشگاه نقاشي #مي_سم_نژادرسولي
#آرش_كمانگير
و معرفي كتاب منظومه آرش كمانگير
#سياوس_كسرايي
تهران ٢٥-١٨ آبان
@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
‍ ‍ ‍ #شاهنامه_خوانی
شاهنامه حماسهٔ ملی ایران
سروده:حکیم #ابوالقاسم_فردوسی توسی
رزم ایرانیان با تژاو۱
آوای: استاد #شهریار_قاسمی

درود
به گفتار و کردار نیک شهره شو
💐🙏
@sobhosher