.
჻ᭂ 🍃🌸 #شعرجهان ჻🌸🍃჻ᭂ
بوی خوشِ سنبل مثلِ مهی پریدهرنگ و تنک
بینِ من و کتابهایم نشسته
باد جنوب از اتاق میگذرد
و تنِ شعلهی شمع را میلرزاند.
عصبهایم تیر میکشند از صدای چکچکِ بارانِ پشتِ پنجره
و خیالم پریشان است
از جوانههای سبزی که آن بیرون،
در شب
سر برمیآورند.
چرا اینجا نیستی که فتحام کنی
با فراوانیِ عشقِ ناگزیرت.
✍🏻: #ایمی_لاول [ Amy Lowell / آمریکا ]
برگردان: آزاده کامیار
━··•✦❁🧿❁✦•··•━
@sobhosher
჻ᭂ 🍃🌸 #شعرجهان ჻🌸🍃჻ᭂ
بوی خوشِ سنبل مثلِ مهی پریدهرنگ و تنک
بینِ من و کتابهایم نشسته
باد جنوب از اتاق میگذرد
و تنِ شعلهی شمع را میلرزاند.
عصبهایم تیر میکشند از صدای چکچکِ بارانِ پشتِ پنجره
و خیالم پریشان است
از جوانههای سبزی که آن بیرون،
در شب
سر برمیآورند.
چرا اینجا نیستی که فتحام کنی
با فراوانیِ عشقِ ناگزیرت.
✍🏻: #ایمی_لاول [ Amy Lowell / آمریکا ]
برگردان: آزاده کامیار
━··•✦❁🧿❁✦•··•━
@sobhosher
صبح و شعر
჻ᭂ 🍃🌸 #شعردیروز ჻🌸🍃჻ᭂ تا بادِ صبا را به گلستان گذری هست مرغانِ چمن را به رهِ گل نظری هست نومید نباید شدن از گردشِ ایام هر شام که آید، ز پیِ آن سَحَری هست بنشین نفسی بلبلِ شوریده که امروز با نالهیِ زار دل من هم اثری هست گر شربتِ وصلت به لبِ تشنه ندارد…
😉#پنجشنبه ها و #طنازى_ادبى
🔹مشاعره
گویند روزی زیبالنسا بیگم این مصراع را نزد ناصرعلی سرهند فرستاد:
«از هم نمیشود ز حلاوت جدا لبم ».
ناصرعلی بهطور مزاح بر آن نوشت :
«گویی رسیده بر لب زیب النسا لبم 😘».
زیب النسا از این پاسخ برافروخت و در جواب ناصرعلی نوشت :
ناصرعلی به نام علی بردهای پناه
ورنه به ذوالفقار علی سر بریدمی.😅
📚: رجوع به زنان سخنور صص 157 - 188 و تذکره مخزن الغرائب صص 420 - 423
@sobhosher
🔹مشاعره
گویند روزی زیبالنسا بیگم این مصراع را نزد ناصرعلی سرهند فرستاد:
«از هم نمیشود ز حلاوت جدا لبم ».
ناصرعلی بهطور مزاح بر آن نوشت :
«گویی رسیده بر لب زیب النسا لبم 😘».
زیب النسا از این پاسخ برافروخت و در جواب ناصرعلی نوشت :
ناصرعلی به نام علی بردهای پناه
ورنه به ذوالفقار علی سر بریدمی.😅
📚: رجوع به زنان سخنور صص 157 - 188 و تذکره مخزن الغرائب صص 420 - 423
@sobhosher
#داستان_شب 😴
📖 هزار و یک شب مجموعهایست از حکایتها و افسانههای قدیمی ایرانی، عربی و هندی به نقل از شهریار ایرانی، که راوی آن شهرزاد دختر وزیر است
بیشتر ماجراهای آن در بغداد و ایران میگذرد.
#هزار_و_یک_شب
🔸 #شب_ششسد_سی_دوم
قصهگو: #ليلا_پراشيده
@sobhosher
#داستان_شب 😴
📖 هزار و یک شب مجموعهایست از حکایتها و افسانههای قدیمی ایرانی، عربی و هندی به نقل از شهریار ایرانی، که راوی آن شهرزاد دختر وزیر است
بیشتر ماجراهای آن در بغداد و ایران میگذرد.
#هزار_و_یک_شب
🔸 #شب_ششسد_سی_دوم
قصهگو: #ليلا_پراشيده
@sobhosher
Telegram
attach 📎
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
#مشاهير
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
آگهی:
اطلاعیه/ جناب آقای ابوالقاسم فردوسی!/
بررسی اشعار جنابعالی، بهخصوص بیت «بسی رنج بردم در این سال سی…» نشان میدهد که سیسال خدمت رسمی شما به اتمام رسیده و میتوانید طبق قانون به افتخار بازنشستگی نایل شوید/
«سلطان محمود غزنوی».
✍🏻: #سیداحمد_سیدنا فراخور گرامیزادروزش💐 مانا یاد و نامش☘️
او طنزنویس و از نویسندگان سرشناس مجلهٔ توفیق بود.
سیدنا را باید از آخرین نسل طنزنویسان پیش از انقلاب دانست که حضوری مؤثر در مهمترین نشریات طنز روزگار خودش داشت. نسلی که تولید محتوای طنز، بیش از فکاهه برایشان اهمیت داشت و اغلب از طنز بهعنوان ابزاری برای نقد دولت و حاکمیت استفاده میکردند.
🧿 بخت با فردوسی بود که در این زمانه بازنشسته نشد.🤨
و
❓بدانید و آگاه باشید که این بیتِ مشهور از فردوسی نیست و در شاهنامه نیامدهاست:
بسی رنج بردم در این سال سی
عجم زنده کردم بدین پارسی
لطفاً نپرسید سرایندهاش کیست، چون من هم نمیدانم🤔.
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
@sobhosher
#مشاهير
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
آگهی:
اطلاعیه/ جناب آقای ابوالقاسم فردوسی!/
بررسی اشعار جنابعالی، بهخصوص بیت «بسی رنج بردم در این سال سی…» نشان میدهد که سیسال خدمت رسمی شما به اتمام رسیده و میتوانید طبق قانون به افتخار بازنشستگی نایل شوید/
«سلطان محمود غزنوی».
✍🏻: #سیداحمد_سیدنا فراخور گرامیزادروزش💐 مانا یاد و نامش☘️
او طنزنویس و از نویسندگان سرشناس مجلهٔ توفیق بود.
سیدنا را باید از آخرین نسل طنزنویسان پیش از انقلاب دانست که حضوری مؤثر در مهمترین نشریات طنز روزگار خودش داشت. نسلی که تولید محتوای طنز، بیش از فکاهه برایشان اهمیت داشت و اغلب از طنز بهعنوان ابزاری برای نقد دولت و حاکمیت استفاده میکردند.
🧿 بخت با فردوسی بود که در این زمانه بازنشسته نشد.🤨
و
❓بدانید و آگاه باشید که این بیتِ مشهور از فردوسی نیست و در شاهنامه نیامدهاست:
بسی رنج بردم در این سال سی
عجم زنده کردم بدین پارسی
لطفاً نپرسید سرایندهاش کیست، چون من هم نمیدانم🤔.
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
@sobhosher
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#شاهنامه شناسنامه ماست
و اسطوره تاريخ مكرر ما
━•··•✦❁✳️❁✦•··•━
همی بگذرد بر تو ایام تو
سرای جز این باشد آرام تو
نخست از جهانآفرین یاد کن
پرستش بر این یاد بنیاد کن
کزویست گردونِ گردان بپای
هم اویست بر نیک و بد رهنمای
جهان پر شگفتست چون بنگری
ندارد کسی آلت داوری
که جانت شگفتست و تن هم شگفت
نخست از خود اندازه باید گرفت
دگر آنک این گرد گردان سپهر
همی نو نمایدت هر روز چهر
نباشی بدین گفته همداستان
که دهقان همی گوید از باستان
خردمند کاین داستان بشنوَد
بدانش گراید بدین نگرود
ولیکن چو معنیش یادآوری
شود رام و کوته کند داوری
📚:شاهنامه (اکوان دیو )
✍️ #فردوسی
❁💟❁✦•··•━
@sobhosher
#شاهنامه شناسنامه ماست
و اسطوره تاريخ مكرر ما
━•··•✦❁✳️❁✦•··•━
همی بگذرد بر تو ایام تو
سرای جز این باشد آرام تو
نخست از جهانآفرین یاد کن
پرستش بر این یاد بنیاد کن
کزویست گردونِ گردان بپای
هم اویست بر نیک و بد رهنمای
جهان پر شگفتست چون بنگری
ندارد کسی آلت داوری
که جانت شگفتست و تن هم شگفت
نخست از خود اندازه باید گرفت
دگر آنک این گرد گردان سپهر
همی نو نمایدت هر روز چهر
نباشی بدین گفته همداستان
که دهقان همی گوید از باستان
خردمند کاین داستان بشنوَد
بدانش گراید بدین نگرود
ولیکن چو معنیش یادآوری
شود رام و کوته کند داوری
📚:شاهنامه (اکوان دیو )
✍️ #فردوسی
❁💟❁✦•··•━
@sobhosher
📝 #شنبههاباداستانهای_شاهنامه
#داستان_شب
داستان برادرکشی
🔹بخش پنجم
جادو و افسون
✍#یونس_پیرزاده
🎤#الهام_رضازاده
@sobhosher
#داستان_شب
داستان برادرکشی
🔹بخش پنجم
جادو و افسون
✍#یونس_پیرزاده
🎤#الهام_رضازاده
@sobhosher
Telegram
attach 📎
჻🌸🍃჻ᭂ࿐❖
ای دوست،
که آن صبحِ دلافروز خوشت باد
یاد آر که ما جان ز شبِ تار نبردیم ...
🎤: #ناهیدپرپینچی
✍🏻: #هوشنگ_ابتهاج
درود صبحتون زیبا
჻🌸🍃჻ᭂ࿐❖
@sobhosher
ای دوست،
که آن صبحِ دلافروز خوشت باد
یاد آر که ما جان ز شبِ تار نبردیم ...
🎤: #ناهیدپرپینچی
✍🏻: #هوشنگ_ابتهاج
درود صبحتون زیبا
჻🌸🍃჻ᭂ࿐❖
@sobhosher
.
჻ᭂ 🍃🌸 #شعرامروز ჻🌸🍃჻ᭂ
دنیا برای چیست؟ جوابی نیافتم
اینجا برنده کیست؟ جوابی نیافتم
صدها هزار راه و روش پیش روی ماست
باید چگونه زیست؟ جوابی نیافتم
دریا که از ابهت او حرف میزنیم
در حال گریه نیست؟ جوابی نیافتم
باید در این دو روزهی دنیا به حال خویش
خندید یا گریست؟ جوابی نیافتم
ای عقل! تا به حال دویدی پی جواب
اما دگر بایست! جوابی نیافتم
✍🏻: #سجاد_نجاری فراخور گرامیزادروزش💐
@sajad_najjari
━··•✦❁💟❁✦•··•━
@sobhosher
჻ᭂ 🍃🌸 #شعرامروز ჻🌸🍃჻ᭂ
دنیا برای چیست؟ جوابی نیافتم
اینجا برنده کیست؟ جوابی نیافتم
صدها هزار راه و روش پیش روی ماست
باید چگونه زیست؟ جوابی نیافتم
دریا که از ابهت او حرف میزنیم
در حال گریه نیست؟ جوابی نیافتم
باید در این دو روزهی دنیا به حال خویش
خندید یا گریست؟ جوابی نیافتم
ای عقل! تا به حال دویدی پی جواب
اما دگر بایست! جوابی نیافتم
✍🏻: #سجاد_نجاری فراخور گرامیزادروزش💐
@sajad_najjari
━··•✦❁💟❁✦•··•━
@sobhosher
჻ᭂ 🍃 🌸 تک خطی خاص 🌸🍃჻ᭂ
جی خودت
اوشتر نوا شوان
بیرین
هیچی ننا
➿***➿
از خودت
دور نشو
بیرون خالیست
✍🏻 : #برزو_مرادی_اصل
#جریان_شعر_پیشرو_اقوام_ایران_جهان
🍃჻ᭂ 🌸 🌸჻ᭂ 🍃
@sobhosher
جی خودت
اوشتر نوا شوان
بیرین
هیچی ننا
➿***➿
از خودت
دور نشو
بیرون خالیست
✍🏻 : #برزو_مرادی_اصل
#جریان_شعر_پیشرو_اقوام_ایران_جهان
🍃჻ᭂ 🌸 🌸჻ᭂ 🍃
@sobhosher
჻ᭂ 🍃 🌸 تک خطی خاص 🌸🍃჻ᭂ
سپس…
پس میرویم
وقتی از پسِ عشق
بر نمیآییم!
✍🏻 : #سیدمحمدرضالاهیجی
(ساکوتی. هند. دهلینو)
🍃჻ᭂ 🌸 🌸჻ᭂ 🍃
@sobhosher
سپس…
پس میرویم
وقتی از پسِ عشق
بر نمیآییم!
✍🏻 : #سیدمحمدرضالاهیجی
(ساکوتی. هند. دهلینو)
🍃჻ᭂ 🌸 🌸჻ᭂ 🍃
@sobhosher
჻ᭂ 🍃 🌸 تک خطی خاص 🌸🍃჻ᭂ
آواز پرنده
حبس نمیشود
با چلچلهها و پرستوها
هر بهار
میتوان پرواز کرد
با زخم خنجر بر بالها
✍🏻 : #احمدزاهدی(لنگرودی)
🍃჻ᭂ 🌸 🌸჻ᭂ 🍃
@sobhosher
آواز پرنده
حبس نمیشود
با چلچلهها و پرستوها
هر بهار
میتوان پرواز کرد
با زخم خنجر بر بالها
✍🏻 : #احمدزاهدی(لنگرودی)
🍃჻ᭂ 🌸 🌸჻ᭂ 🍃
@sobhosher
#داستان_شب 😴
📖 هزار و یک شب مجموعهایست از حکایتها و افسانههای قدیمی ایرانی، عربی و هندی به نقل از شهریار ایرانی، که راوی آن شهرزاد دختر وزیر است
بیشتر ماجراهای آن در بغداد و ایران میگذرد.
#هزار_و_یک_شب
🔸 #شب_ششسد_سی_سوم
قصهگو: #ليلا_پراشيده
@sobhosher
#داستان_شب 😴
📖 هزار و یک شب مجموعهایست از حکایتها و افسانههای قدیمی ایرانی، عربی و هندی به نقل از شهریار ایرانی، که راوی آن شهرزاد دختر وزیر است
بیشتر ماجراهای آن در بغداد و ایران میگذرد.
#هزار_و_یک_شب
🔸 #شب_ششسد_سی_سوم
قصهگو: #ليلا_پراشيده
@sobhosher
Telegram
attach 📎
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
჻ᭂ 🍃🌸 #نثرفارسی ჻🌸🍃჻ᭂ
در یکی از روزنامههای فرانسه که لاپاطِری مینامند نوشتهاند که شخصی چیزی ساخته است که آدم با آن مثل مرغ پرواز نماید و ادعا میکند که به قدر کبوتر و مرغهای دیگر میتوانم بپرم.
دو بال بزرگ مانند بال مرغ ساخته است و این دو بال را با چرخی که به دست میگرداند حرکت میدهند.
دختر این شخص با این اسباب چند وقت پیش از این قدری به هوا رفته بود.
حالا میخواهد در پاریس امتحان نماید ولکن هیچکس باور نمیکند که این شخص بتواند طوری بپرد که به کار بیاید و چنین میدانند که در سر این کار آخر گردنش خرد و شکسته خواهد شد و نوشتهاند که اگر هم بتواند بپرد معلوم نیست که نفعش بیشتر از ضررش باشد. زیرا که دزدان نیز با این اسباب به بالای خانههای مردم خواهند آمد.
آن وقت گزمهها و مستحفظین در هوا باید عقب دزدان بپرند و مانند بازها که در هوا مرغها را میزنند آنها نیز دزدان را بزنند.
📚 : وقایع اتفاقیه، شماره ۳۲، پنجشنبه چهاردهم ذیقعدهی ۱۲۶۷ (۱۹ شهریور ۱۲۳۰ شمسی)
━··•✦❁💟❁✦•··•━
@sobhosher
჻ᭂ 🍃🌸 #نثرفارسی ჻🌸🍃჻ᭂ
در یکی از روزنامههای فرانسه که لاپاطِری مینامند نوشتهاند که شخصی چیزی ساخته است که آدم با آن مثل مرغ پرواز نماید و ادعا میکند که به قدر کبوتر و مرغهای دیگر میتوانم بپرم.
دو بال بزرگ مانند بال مرغ ساخته است و این دو بال را با چرخی که به دست میگرداند حرکت میدهند.
دختر این شخص با این اسباب چند وقت پیش از این قدری به هوا رفته بود.
حالا میخواهد در پاریس امتحان نماید ولکن هیچکس باور نمیکند که این شخص بتواند طوری بپرد که به کار بیاید و چنین میدانند که در سر این کار آخر گردنش خرد و شکسته خواهد شد و نوشتهاند که اگر هم بتواند بپرد معلوم نیست که نفعش بیشتر از ضررش باشد. زیرا که دزدان نیز با این اسباب به بالای خانههای مردم خواهند آمد.
آن وقت گزمهها و مستحفظین در هوا باید عقب دزدان بپرند و مانند بازها که در هوا مرغها را میزنند آنها نیز دزدان را بزنند.
📚 : وقایع اتفاقیه، شماره ۳۲، پنجشنبه چهاردهم ذیقعدهی ۱۲۶۷ (۱۹ شهریور ۱۲۳۰ شمسی)
━··•✦❁💟❁✦•··•━
@sobhosher
━•··•✦❁🌸❁✦•··•━
#برگ_گل_گلستان_سعدی 🍃🌺
✨ روزی بغرور جوانی *سخت رانده بودم و شبانگاه به پای *گريوهای سست مانده.
پيرمردی ضعيف از پس كاروان همی آمد و گفت چه نشينی كه نه جای خفتن است؟
گفتم چون روم كه نه پای رفتن است!
گفت اين نشنيدی كه صاحبدلان گفتهاند: رفتن و نشستن به كه دويدن و *گسستن.
ای كه مشتاق منزلى مشتاب
پند من كار بند و صبر آموز
اسب *تازى *دوتگ رود به شتاب
اشتر آهسته مى رود شب و روز
✍🏻: #سعدى
📚 باب ششم (در ضعف و پیری)
سخت: سریع
گریوه: گردنه، تپه
گسستن: قطع کردن
تازى: تازنده و چابک
دوتگ: دو مرحله، دو دور
🍃 رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود🍃
@sobhosher
#برگ_گل_گلستان_سعدی 🍃🌺
✨ روزی بغرور جوانی *سخت رانده بودم و شبانگاه به پای *گريوهای سست مانده.
پيرمردی ضعيف از پس كاروان همی آمد و گفت چه نشينی كه نه جای خفتن است؟
گفتم چون روم كه نه پای رفتن است!
گفت اين نشنيدی كه صاحبدلان گفتهاند: رفتن و نشستن به كه دويدن و *گسستن.
ای كه مشتاق منزلى مشتاب
پند من كار بند و صبر آموز
اسب *تازى *دوتگ رود به شتاب
اشتر آهسته مى رود شب و روز
✍🏻: #سعدى
📚 باب ششم (در ضعف و پیری)
سخت: سریع
گریوه: گردنه، تپه
گسستن: قطع کردن
تازى: تازنده و چابک
دوتگ: دو مرحله، دو دور
🍃 رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود🍃
@sobhosher
჻🌸🍃჻ᭂ࿐❖
گر بساط می و معشوق نباشد به میان
به چه امید توان هر سحر از جا برخاست
بیدلان را خبری از دل غارت زده نیست
که صف غمزهٔ او بیخبر از جا برخاست
🎤: #ناهیدپرپینچی
✍🏻: #فروغی_بسطامی
درود صبحتون زیبا
჻🌸🍃჻ᭂ࿐❖
@sobhosher
گر بساط می و معشوق نباشد به میان
به چه امید توان هر سحر از جا برخاست
بیدلان را خبری از دل غارت زده نیست
که صف غمزهٔ او بیخبر از جا برخاست
🎤: #ناهیدپرپینچی
✍🏻: #فروغی_بسطامی
درود صبحتون زیبا
჻🌸🍃჻ᭂ࿐❖
@sobhosher
.
჻ᭂ 🍃🌸 #شعردیروز ჻🌸🍃჻ᭂ
پیروی خردت روی ظفر بنماید
که خرد بر سپه هستی تو هست یَزَک
به خرد راه توان برد بسوی درجات
که خدا گفت که عاقل نبود زاهل دَرَک
رو هنر جمع کن از تفرق مال منال
مرتضی را چه تفاوت که برد غیر فدک
مال مایل بود ای ابن یمین علم طلب
کز تو یکدم نشود در غم و شادی مُنفَک
علم دادند به ادریس و به قارون زر و سیم
شد یکی فوق سماک و دگری زیر سمَک
✍🏻: #ابن_یمین
سده۷
━··•✦❁🧿❁✦•··•━
@sobhosher
჻ᭂ 🍃🌸 #شعردیروز ჻🌸🍃჻ᭂ
پیروی خردت روی ظفر بنماید
که خرد بر سپه هستی تو هست یَزَک
به خرد راه توان برد بسوی درجات
که خدا گفت که عاقل نبود زاهل دَرَک
رو هنر جمع کن از تفرق مال منال
مرتضی را چه تفاوت که برد غیر فدک
مال مایل بود ای ابن یمین علم طلب
کز تو یکدم نشود در غم و شادی مُنفَک
علم دادند به ادریس و به قارون زر و سیم
شد یکی فوق سماک و دگری زیر سمَک
✍🏻: #ابن_یمین
سده۷
━··•✦❁🧿❁✦•··•━
@sobhosher