صبح و شعر
651 subscribers
2.14K photos
281 videos
331 files
3.23K links
ادبیات هست چون جهان برای جان‌های عاصی کافی نیست.🥰😍 🎼🎧📖📚
Download Telegram
يك #حبه_شعرپارسى با #چاى_انگليسى
☕️
✍🏻: #حسین_دهلوی
برگردان: وحید بیداریان

@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

*خداوند بهترین یاور ماست*

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 
#نثر_فارسی
━•··‏​‏​​‏•✦❁✳️❁✦•‏​‏··•​​‏━

زنگ های سیاست برای چه کسی به صدا در می آیند؟

این که سیاست دیگر قادر به تفکر در مورد شر نیست ضعفی پنهان برای سیاست است. سیاست محل اعمال شر است، محل مدیریت شر، محل انتشار شر به درون ارواح فردی و مظاهر جمعی در تمامی فرمهایش.

حق ویژه گناه و فساد اعمال این سهم نفرین شده بر خود تقدير اجتناب ناپذیر قدرت و کسانی است که در واقع بدین خاطر در مسند قدرت اند که قربانی این سهم شوم باشند؛ حق ویژه و امتیازی که به موجب آن انتظار به دست آوردن منافعی ثانویه دارند.

اما اعمال شر دشوار است و مسئولین سیاسی دائماً در تلاش برای فرار از این مسئولیت به هر روش ممکن اند. خطر بزرگ برای وجود سیاست این نیست که آدمیان برای کسب قدرت رقابت می کنند، بلکه این است که دیگر کسی این قدرت را نخواهد.

✍🏻: #ژان_بودریار
📚 : هوش شر یا معاهدهٔ شفافیت

━··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍
#داستان_شب 😴

📖 هزار و یک شب  مجموعه‌ایست از حکایت‌ها و افسانه‌های قدیمی ایرانی، عربی و هندی به نقل از شهریار ایرانی، که راوی آن شهرزاد دختر وزیر است
بیشتر ماجراهای آن در بغداد و ایران می‌گذرد.

  #هزار_و_یک_شب
🔸   #شب_پانسد_پنجاهم
قصه‌گو: #ليلا_پراشيده

@sobhosher
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
❄️🍁
.

و تو آن صبح ِقشنگي
كه به زيبايی يك عشق
سرسجاده‌ی نور

لب ايوان مرمری كاشی دل
توي باغچه‌ای از ياس سپيد
اتفاق دلنشين ِ هر روزم می‌شوی

✍🏻: #ليلا_محمدرضايی
🎤: #ناهیدپرپینچی

درود صبحتون زیبا🍂❄️

@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

*خداوند بهترین ياور ماست*

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 
#شعرجهان
━•··‏​‏​​‏•✦❁💠❁✦•‏​‏··•​​‏━

خاتون
شنیده ای آسمان چقدر دور است ؟
به قدر دوری از آسمان
دوستت دارم.

شنیده ای دریا چقدر عمیق است ؟
به ژرفای تمام دریاها 
دوستت دارم.

بانو
تو نوشته ای هستی 
ظریف
مثل بال پروانه.

چهار سال است می خوانمت
نه می توان رهایت کرد
نه کشف می شوی
بسیار می ترسم 
شهر تو را از لا به لای شعرهایم 
بشناسد.

تو را بشناسند اگر
انگشتانم را قطع می کنند
و موهای بلندت را می سوزانند
دوربین ها
عکست را می گیرند و آویزانم می کنند.

من اما هرچه را دیده ام
هرچه را که از تو نوشته ام
پنهان نمی کنم
شعر چشمانت تمام نمی شود هرگز
از تو دست نمی کشم
تا که شک به زانو درآید
تا تمام شهر بداند
دوستت دارم
دوستت دارم 
صد برابر دوری از آسمان

✍🏼 #عبدالله_په‌شیو
ترجمه آرش سبحانی

━•··‏​‏​​‏•✦❁💠❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
😉#پنجشنبه ها و #طنازى_ادبى

🔹 مردی را که گمان می‌برد پیغمبر است نزدِ مُعتَصِم آوردند.
مُعتَصِم گفت:
شهادت می‌دهم که تو پیام‌بری احمقی.
گفت: بر هر قوم پیام‌بری مانندِ ایشان فرستاده می‌شود.
مُعتَصِم از گفتارِ او بخندید.

📚: رسالۀ دل‌گشا
کلیاتِ عبیدِ زاکانی، به کوششِ محمدجعفر محجوب، نیویورک، ۱۹۹۹، ص ۲۶۹.
✍🏻: #عبیدزاکانی

یعنی این سال‌ها مانند خودمان را انتخاب کرده‌ایم؟ 🤨
@sobhosher
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍
#داستان_شب 😴

📖 هزار و یک شب  مجموعه‌ایست از حکایت‌ها و افسانه‌های قدیمی ایرانی، عربی و هندی به نقل از شهریار ایرانی، که راوی آن شهرزاد دختر وزیر است
بیشتر ماجراهای آن در بغداد و ایران می‌گذرد.

  #هزار_و_یک_شب
🔸   #شب_پانسد_پنجاه_یکم
قصه‌گو: #ليلا_پراشيده

@sobhosher
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

*خداوند بهترین یاور ماست*

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 

#مشاهير

━•··‏​‏​​‏•✦❁✳️❁✦•‏​‏··•​​‏━

شوخی

- پسرم! در جنگ فلج شده‌ای؟
- در صلح، ژنرال
-شوخی می‌کنی؟
- خیلی کم
بیشتر شعر می‌نویسم
- شعرهایت را می‌فروشی به من؟
-شوخی می‌کنید ژنرال؟
دنیا
در یک پادگان جا نمی‌گیرد.

✍🏻: ##واهه_آرمن فراخور گرامی‌زادروزش💐 شاعر ارمنی،اهل خراسان مردی‌ که در هوای شعر نفس می‌کشد
استفاده از گفت و گو یکی از ویژگی‌های بارز شعرهای او است؛ چیزی که بیش‌تر در داستان و نمایشنامه از آن بهره می‌گیرند .
و دیگر، رگه‌ی نازکی از طنز است که شعر را به ابهام و دو پهلویی می‌کشاند و بی هیچ افزایش و کاهشی ، تولید معنایی متفاوت می‌کند.
از نظر واهه آرمن : «سخنی شعر است که در ناهشیاری شاعر سروده می‌شود و خواننده را در هشیاری ویران می‌کند.»

━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏—

@sobhosher
Forwarded from ایران زیبايم (Mary R)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#آذربایجان_غربی
#مهاباد
روستای #گاگش
#زمستان_برفی ۱۴۰۲ 🌧🌧☃️

وقتی برف
سنگین باشد
نقاشی چه ساده است
✍🏻: #حمیدرضا_شکارسری

تقش شادمانی بزنی بر سپید زیبای برف 🙏🏻
━•··‏​‏​​‏•✦❁❄️❁✦•‏​‏··•​​‏━

@My_BeautifulIran
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

*خداوند بهترین یاور ماست*

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 
#مشاهير
━•··‏​‏​​‏•✦❁✳️❁✦•‏​‏··•​​‏━

 
"مکزیک یعنی زاپاتا"
(با احترام به الیا کازان – برای فیلم زنده‌باد زاپاتا)
 
 نمایِ نامرئی نزدیک
پنجره را برای ماه
و ایمیلم را برای امیلیانو زاپاتا باز گذاشتم
با سپیده، روی سایت صلح، عدالت و آزادی ـ صدایم کرد
یادم آمد به همین دلایل
دوربین الیا کازان در برابرش زانو زده بود
گفتم: هنوز هم، نظامی‌ها رد اسب سپیدت را روی اینترنت تعقیب می‌کنند
گفت: هنوز هم، نگران کودکان گرسنه مکزیکم
گفتم: امیلیانو مرا ببخش
دختری را که دوست داشتم
به بهانه‌‌ی دیدن تو، به سینما بردم
گفت: سکانس کلیسا، یادت هست؟
برای دیدن دختری که دوستش داشتم، خدا را بهانه کردم.
گفتم: چه باشکوه شده بود مارلون براندو وقتی که تو را بازی می‌کرد
گفت: جهان چیزی برای ستودن نداشت، جز عشق
برگشت به نمای عمومی آغاز انفجار مکزیک هزار و نهصد و نه
کنج کاخ ـ زیر عکس بزرگ مادرو
زردو ـ زاورا، روستاییان یعنی سرخ….

(ادامهٔ شعر را در صبح و شعر بخوانید👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻)

✍🏻: #علیشاه_مولوی فراخور گرامی‌زادروزش💐مانا یاد و نامش🙏🏻☘️
مولوی به تایید و مصداق اشعارش، از نسل شاعرانی محسوب می‌شود که در تبعیت از اصل " هنر متعهدانه"، در دسته بندی واقعیت گرایان قرار می‌گیرند. در بینش چنین دسته‌ای، واقعیت و دقیقا واقعیت اجتماعی انسان‌ها، مبدا توجه هنرمند است، تا در رسیدن آن به آرمان‌های والا در کنار و هم مسیر انسان‌ها قرار بگیرند.شاعرانی چون او در مقطعی از تاریخ ادبیات، با قرار گرفتن در صف رئالیست‌های سوسیالیستی، اصولی مشخص از چنین بینشی را دریافت، پذیرفته و در اجرایش می‌کوشند. و گاهی چنان در ماهیت آن دچار ایمانی خلل پذیر می شوند که امر "واقع" واقعی را به امر " واقعه" طلبیده تبدیل و جایگزین می‌کنند، که این خود، انحراف از منشور اولیه شان هم می‌شود.در هر حال، در اشعار مولوی، جامعه و انسان اجتماعی و معتقد، با ادبیات معمول و مرسوم عمومی چنین اعتقادی به وضوح نشان داده شده است و به این ترتیب او را یک شاعر مبارز معرفی می کند. شاید شعر #زاپاتای او برای این مبحث گویاترین باشد.

━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏—

@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

*خداوند بهترین یاور ماست*

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 


دوربین از روی شانه‌ی فاتح مکزیک آن‌ها را تحقیر می‌کند.
: آقا مزارع ما را، سیم‌های خاردار شما مجروح کرده‌اند.
نان از سفره به خواب کودکان‌مان رفته است
آرامش اسب‌های نجیب ما را
انفجار تفنگ‌های عجیب شما آشفته کرده است
نجابت زن‌های آرام ما را
توحش سربازهای شما تاراج کرده است
آقا: لطفاً، بگویید، مزارع ما را آزاد کنند
نمای درشت درخشان با گریم مرگ
همه چیز از یک سئوال آغاز می‌شود.
: اسم؟
: امیلیانو زاپاتا
اسمی که مادرو دورش دایره می‌کشد.
مثل مزارع مکزیکی که سیم‌خاردار
امیلیانو، سرخ‌پوستی، گرسنه است
اما گول نمی‌خورد
اگر چه حرف‌های رئیس جمهوری بانمک‌اند
دقت کنید، یک پلان مانده به پلان پایانی
دوربین از نگاه نگران فاتح مکزیک
درشت چهره‌ی او را با گریم مرگ می‌بیند
مزارع مردم را آزاد کنید
بچه‌ها گرسنه‌اند
بچه‌های گرسنه چاشنی انفجار زاپاتا هستند
مواظب باشید او شبیه آتشفشان پوپو کاپتل، ناگهان منفجر می شود.
نمای نمی‌دانی چه زیبای زندگی ـ مکزیک روی مدار غرور
درست بعد از دیزالوی که فاتح مکزیک را در مزرعه محو می‌کند،
آتشفشان پوپو کاپتل منفجر می‌شود
حالا، مکزیک یعنی زاپاتا
از اینجا تا نمای نحس ناروا دوربین الیا کازان
کوتاه تر از قد امیلیانو ایستاده است
نمای نحسِ ناروا
چه جای شکایت از نقش ناروای قابیل،
و چرا افسوس از سرنوشت شوم هابیل؟
کاش می‌شد این سکانس لعنتی را حذف کرد
نرو، امیلیانو، برگرد ـ ببین زنی که دوستت دارد،
حادثه را در ماه حدس می‌زند
امیلیانو
برای الیا کازان سخت است دکوپاژ سکانسی که
نظامی‌ها پلان به پلان‌اش را نوشته‌اند
امیلیانو، این اسب شایسته است که افسانه شود؟
او دل‌نگران تو، مسیر رگبار گلوله‌های هنوز نیامده را می‌بیند
دوربین از نگاه آسمان
تو باید به ناکجا بروی و اسبت به قله‌ی کوه
پلان پایانی ـ
پایا در خاطره ها
این پلان را مردم مکزیک نوشته‌اند
و الیا کازان آن را سروده است
سراسیمه اسبی که مرگ سوارش را دیده است
بر تارک کوهی شیهه می‌کشد، تا افسانه می‌شود
امیلیانو می‌شود ـ نو می‌شود
اگر نون پایان را بین روستاییان تقسیم کنیم…؟
نمای عمومی علاقه‌ی آدم‌ها به عدالت
چراغ‌ها که روشن می‌شوند
ـ به تعداد صندلی‌های سینما
امیلیانو زاپاتا برمی‌خیزد.
حالا ـ اگر کسی فریاد بزند: زاپاتا…؟!
می‌روم پنجره را ببندم. پیش از آمدن امیلیانو , ماه رفته بود.

✍🏻: #علیشاه_مولوی فراخوررگرامی زادروزش☘️ مانا یاد و نامش

━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏—

@sobhosher
〰️🔅🔅〰️
🔍 #راز_واژه

درود
🔅 « #نوستالژی »
واژۀ فرانسویِ nostalgie (نوستالْژی) از ریشۀ لاتینی و یونانی و متشکل از دو جزء است که روی‌ِهم‌رفته دردِ بازگشت معنی می‌دهند.
این عبارت در یونان باستان شکل نگرفت، بلکه محصول تلاش‌های تحقیقی پزشک سوئیسی یوهانس هوفر است که علاوه بر نوستالژی، دو واژهٔ دیگر نیز برای بیماری‌ای که کشف کرده بود پیشنهاد داد: مونومانی و فیلوپاتریدومانی که پذیرفته نشدند.
🔹 تشابهِ واژه #نوستالژی با واژه‌های مختوم به -لوژی (logie-)، مانندِ بیولوژی و رادیولوژی، باعث شده که بعضی‌ها آن را به غلط نوستالوژی تلفظ کنند.

📚: سایت Etymology ( ریشه شناسی واژه‌ها)

در واپسين روز هفته برای كشف راز واژگان همراه ما باشيد 💐

@sobhosher
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from اتچ بات
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ━•··‏​‏​​‏•✦❁☀️❁✦•‏​‏··•​​‏━

🌞 #طلوع در #شاهنامه

🔅🔅🔅🔅🔅🔆🔅🔅🔅🔅🔅

چو از کـــــــــــــوه بفروخت گیتی فروز 
دو زلــــــــــــف شب تیره بگرفت روز


✍🏻: #فردوسی
🎤: #مریم_رضوی
🎼: رنگ شکسته ماهور

🔅🔅🔅🔅🔅🔆🔅🔅🔅🔅🔅

@sobhosher
يك #حبه_شعرپارسى با #چاى_انگليسى
☕️
✍🏻: #فردوسی
برگردان: وحید بیداریان

@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

*خداوند بهترین یاور ماست*

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 

#شاهنامه

━•··‏​‏​​‏•✦❁✳️❁✦•‏​‏··•​​‏━

تهمتن برآشفت با شهریار
که چندین مدار آتش اندر کنار

همه کارت از یکدگر بدترست
ترا شهریاری نه اندرخورست

تو سهراب را زنده بر دار کن
پرآشوب و بدخواه را خوار کن

بزد تند یک دست بر دست طوس
تو گفتی ز پیل ژیان یافت کوس

ز بالا نگون اندرآمد به سر
برو کرد رستم به تندی گذر

به در شد به خشم اندرآمد به رخش
منم گفت شیراوژن و تاج‌بخش

چو خشم آورم شاه کاووس کیست
چرا دست یازد به من طوس کیست

زمین بنده و رخش گاه من‌ست
نگین گرز و مغفر کلاه من‌ست

شب تیره از تیغ رخشان کنم
به آورد گه بر سرافشان کنم

سر نیزه و تیغ یار من‌اند
دو بازو و دل شهریار من‌اند

چه آزاردم او نه من بنده‌ام
یکی بندهٔ آفریننده‌ام

به ایران ار ایدون که سهراب گرد
بیاید نماند بزرگ و نه خرد

شما هر کسی چارهٔ جان کنید
خرد را بدین کار پیچان کنید

به ایران نبینید ازین پس مرا
شما را زمین پر کرگس مرا

غمی شد دل نامداران همه
که رستم شبان بود و ایشان رمه

به گودرز گفتند کاین کار تست
شکسته بدست تو گردد درست

سپهبد جز از تو سخن نشنود
همی بخت تو زین سخن نغنود

به نزدیک این شاه دیوانه رو
وزین در سخن یاد کن نو به نو

سخنهای چرب و دراز آوری
مگر بخت گم بوده بازآوری

#فردوسی
سهراب

💟❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher