━•··•✦❁🌸❁✦•··•━
#برگ_گل_گلستان_سعدی 🍃🌺
✨ دو درویش خراسانی *ملازم صحبت یکدیگر سفر کردندی یکی ضعیف بود که هر *بدو شب افطار کردی و دیگر قوی که روزی سه بار خوردی اتفاقاً بر در شهری به تهمت جاسوسی گرفتار آمدند هر دو را به خانهای کردند و *در به گِل بر آوردند بعد از دو هفته معلوم شد که بی گناهند در را گشادند قوی را دیدند مرده و ضعیف جان به سلامت برده.
مردم درین عجب ماندند حکیمی گفت خلاف این عجب بودی آن یکی بسیار خوار بوده است طاقت بینوایی نیاورد به سختی هلاک شد وین دگر خویشتن دار بوده است لاجرم بر عادت خویش صبر کرد و به سلامت بماند.
چو کم خوردن *طبیعت شد کسی را
چو سختی پیشش آید سهل گیرد
وگر تن پرورست اندر *فراخی
چو تنگی بیند از سختی بمیرد
تنور شکم دم به دم *تافتن
مصیبت بود روز نایافتن
✍🏻: #سعــــدی
📚 باب سوم (در فضیلت قناعت)
*ملازمت: همراهی
*بدوشب: دو شب یکبار
*در به گل برآوردن: دررا با گل پوشاندند(پلمب کردن)
*طبیعت شد: خوی و عادت کسی شد
*فراخی: فراوانی
*تافتن: برافروختن، روشن کردن
🍂احتمالا رئيس مجلس خبرگان نسبتى با حكيم داستان داشته است😁 🍃
@sobhosher
#برگ_گل_گلستان_سعدی 🍃🌺
✨ دو درویش خراسانی *ملازم صحبت یکدیگر سفر کردندی یکی ضعیف بود که هر *بدو شب افطار کردی و دیگر قوی که روزی سه بار خوردی اتفاقاً بر در شهری به تهمت جاسوسی گرفتار آمدند هر دو را به خانهای کردند و *در به گِل بر آوردند بعد از دو هفته معلوم شد که بی گناهند در را گشادند قوی را دیدند مرده و ضعیف جان به سلامت برده.
مردم درین عجب ماندند حکیمی گفت خلاف این عجب بودی آن یکی بسیار خوار بوده است طاقت بینوایی نیاورد به سختی هلاک شد وین دگر خویشتن دار بوده است لاجرم بر عادت خویش صبر کرد و به سلامت بماند.
چو کم خوردن *طبیعت شد کسی را
چو سختی پیشش آید سهل گیرد
وگر تن پرورست اندر *فراخی
چو تنگی بیند از سختی بمیرد
تنور شکم دم به دم *تافتن
مصیبت بود روز نایافتن
✍🏻: #سعــــدی
📚 باب سوم (در فضیلت قناعت)
*ملازمت: همراهی
*بدوشب: دو شب یکبار
*در به گل برآوردن: دررا با گل پوشاندند(پلمب کردن)
*طبیعت شد: خوی و عادت کسی شد
*فراخی: فراوانی
*تافتن: برافروختن، روشن کردن
🍂احتمالا رئيس مجلس خبرگان نسبتى با حكيم داستان داشته است😁 🍃
@sobhosher
#داستان_شب 😴
📖 هزار و یک شب مجموعهایست از حکایتها و افسانههای قدیمی ایرانی، عربی و هندی به نقل از شهریار ایرانی، که راوی آن شهرزاد دختر وزیر است
بیشتر ماجراهای آن در بغداد و ایران میگذرد.
#هزار_و_یک_شب
🔸 #شب_پانسد_چهلم
قصهگو: #ليلا_پراشيده
@sobhosher
#داستان_شب 😴
📖 هزار و یک شب مجموعهایست از حکایتها و افسانههای قدیمی ایرانی، عربی و هندی به نقل از شهریار ایرانی، که راوی آن شهرزاد دختر وزیر است
بیشتر ماجراهای آن در بغداد و ایران میگذرد.
#هزار_و_یک_شب
🔸 #شب_پانسد_چهلم
قصهگو: #ليلا_پراشيده
@sobhosher
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
*خداوند بهترین ياور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#شعردیروز
━•··•✦❁💠❁✦•··•━
تا چند درین غمکده بیکار نشینیم
بیکارتر از دیده بی یار نشینیم
ما شبنم دردیم ادب بین [که] درین باغ
بوسیم زمین گل و بر خار نشینیم
ما ناله چنگ ستمیم از سفر گوش
کو بخت که باز آمده در تار نشینیم
ما خار بیابان ادب باغ چه دانیم
آن به که همی بر سر دیوار نشینیم
آیینه رازیم نظر محرم ما نیست
رفتیم که در پرده زنگار نشینیم
سرویم و بر آزادی ما سایه گرانست
کو اره کزین نیز سبکبار نشینیم
در رسته غم دین و دل عاشق زاریم
در رهگذر ناز خریدار نشینیم
در بزم شهادت که هوس بار ندارد
رفتیم که بیزحمت اغیار نشینیم
بی هوشی ما از می عمرست فصیحی
کو مرگ که روزی دوسه هشیار نشینیم
✍🏻: #فصیحی_هروی
سده ۱۰
━•··•✦❁💠❁✦•··•━
@sobhosher
*خداوند بهترین ياور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#شعردیروز
━•··•✦❁💠❁✦•··•━
تا چند درین غمکده بیکار نشینیم
بیکارتر از دیده بی یار نشینیم
ما شبنم دردیم ادب بین [که] درین باغ
بوسیم زمین گل و بر خار نشینیم
ما ناله چنگ ستمیم از سفر گوش
کو بخت که باز آمده در تار نشینیم
ما خار بیابان ادب باغ چه دانیم
آن به که همی بر سر دیوار نشینیم
آیینه رازیم نظر محرم ما نیست
رفتیم که در پرده زنگار نشینیم
سرویم و بر آزادی ما سایه گرانست
کو اره کزین نیز سبکبار نشینیم
در رسته غم دین و دل عاشق زاریم
در رهگذر ناز خریدار نشینیم
در بزم شهادت که هوس بار ندارد
رفتیم که بیزحمت اغیار نشینیم
بی هوشی ما از می عمرست فصیحی
کو مرگ که روزی دوسه هشیار نشینیم
✍🏻: #فصیحی_هروی
سده ۱۰
━•··•✦❁💠❁✦•··•━
@sobhosher
━•··•✦❁❄️❁✦•··•━
⭕️ #تك_خطى_خاص⭕️
خاطر خیاط عقل گر چه بسی بخیه زد
هیچ قبایی ندوخت لایق بالای عشق
#عطار
خط خوش: بختیاری
━•··•✦❁❄️❁✦•··•━
@sobhosher
⭕️ #تك_خطى_خاص⭕️
خاطر خیاط عقل گر چه بسی بخیه زد
هیچ قبایی ندوخت لایق بالای عشق
#عطار
خط خوش: بختیاری
━•··•✦❁❄️❁✦•··•━
@sobhosher
━•··•✦❁❄️❁✦•··•━
⭕️ #تك_خطى_خاص⭕️
گویند پیش آید از هرچه کس گریزد
از یار میگریزم شاید که پیشم آید
#میر_معصوم_کاشی
سده ۱۱-۱۰
━•··•✦❁❄️❁✦•··•━
@sobhosher
⭕️ #تك_خطى_خاص⭕️
گویند پیش آید از هرچه کس گریزد
از یار میگریزم شاید که پیشم آید
#میر_معصوم_کاشی
سده ۱۱-۱۰
━•··•✦❁❄️❁✦•··•━
@sobhosher
#داستان_شب 😴
📖 هزار و یک شب مجموعهایست از حکایتها و افسانههای قدیمی ایرانی، عربی و هندی به نقل از شهریار ایرانی، که راوی آن شهرزاد دختر وزیر است
بیشتر ماجراهای آن در بغداد و ایران میگذرد.
#هزار_و_یک_شب
🔸 #شب_پانسد_چهل_یکم
قصهگو: #ليلا_پراشيده
@sobhosher
#داستان_شب 😴
📖 هزار و یک شب مجموعهایست از حکایتها و افسانههای قدیمی ایرانی، عربی و هندی به نقل از شهریار ایرانی، که راوی آن شهرزاد دختر وزیر است
بیشتر ماجراهای آن در بغداد و ایران میگذرد.
#هزار_و_یک_شب
🔸 #شب_پانسد_چهل_یکم
قصهگو: #ليلا_پراشيده
@sobhosher
❄️🍁
رقصان به نسیم خوش قدم، با گل سرخ
همرنگ طلوع جام جم، با گل سـرخ
بنشین لب رود و آتشی برپا کـن
تا دم بکشد سپیده دم با گل سرخ
✍🏻: #شهراد_ميدرى
🎤: #ناهیدپرپینچی
درود صبحتون زیبا🍂❄️
@sobhosher
رقصان به نسیم خوش قدم، با گل سرخ
همرنگ طلوع جام جم، با گل سـرخ
بنشین لب رود و آتشی برپا کـن
تا دم بکشد سپیده دم با گل سرخ
✍🏻: #شهراد_ميدرى
🎤: #ناهیدپرپینچی
درود صبحتون زیبا🍂❄️
@sobhosher
Forwarded from ایران زیبايم (Mary R)
#تهران
#جمشیدیه
دم سرد زمستانی سرشک ابر نیسانی
پی این بود، میدانی، که عالم را بخنداند؟
✍🏻: #مولانا
📸 : hosein K
دی ۱۴۰۲
#برای_خندیدن
@My_BeautifulIran
@sobhosher
#جمشیدیه
دم سرد زمستانی سرشک ابر نیسانی
پی این بود، میدانی، که عالم را بخنداند؟
✍🏻: #مولانا
📸 : hosein K
دی ۱۴۰۲
#برای_خندیدن
@My_BeautifulIran
@sobhosher
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
*خداوند بهترین یاور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#يك_برگ_كتاب
━•··•✦❁✳️❁✦•··•━
شیطان گفت: دشمنیِ من با بشریت، از دشمنی تو با جان خویش بیشتر نیست ای كشیش.
تو به میكائیل آفرین میگویی،در حالی كه او برایت هیچ فایدهای نداشته است؛ و مرا دشنام میدهی، حال آنكه من مایهٔ راحتی و آسایشات بوده و هستم.
مگر نه این كه وجود من، موجب رونق بازار تو و نامم سرمایه كسب و كار توست؟
اگر شیطان بمیرد و مبارزه با او منتفی گردد، چه شغلی را بر عهدهٔ تو خواهند نهاد؟
تو كه پدر روحانی هستی، چطور نمیدانی كه تنها وجود شیطان میتواند سیم و زر را از جیب مؤمنان،به جیبهای واعظان و سخنوران سرازیر كند؟
تو كه عالمی دانا هستی،چطور نمیدانی كه با نابود شدن علت، معلول نیز از بین میرود؟
چطور راضی میشوی كه من بمیرم و تو، جایگاه خود را از دست بدهی و نان زن و بچهات را آجر كنی؟!
✍🏻 #جبران_خلیل_جبران
📚: کاروانها و طوفانها
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
@sobhosher
*خداوند بهترین یاور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#يك_برگ_كتاب
━•··•✦❁✳️❁✦•··•━
شیطان گفت: دشمنیِ من با بشریت، از دشمنی تو با جان خویش بیشتر نیست ای كشیش.
تو به میكائیل آفرین میگویی،در حالی كه او برایت هیچ فایدهای نداشته است؛ و مرا دشنام میدهی، حال آنكه من مایهٔ راحتی و آسایشات بوده و هستم.
مگر نه این كه وجود من، موجب رونق بازار تو و نامم سرمایه كسب و كار توست؟
اگر شیطان بمیرد و مبارزه با او منتفی گردد، چه شغلی را بر عهدهٔ تو خواهند نهاد؟
تو كه پدر روحانی هستی، چطور نمیدانی كه تنها وجود شیطان میتواند سیم و زر را از جیب مؤمنان،به جیبهای واعظان و سخنوران سرازیر كند؟
تو كه عالمی دانا هستی،چطور نمیدانی كه با نابود شدن علت، معلول نیز از بین میرود؟
چطور راضی میشوی كه من بمیرم و تو، جایگاه خود را از دست بدهی و نان زن و بچهات را آجر كنی؟!
✍🏻 #جبران_خلیل_جبران
📚: کاروانها و طوفانها
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
@sobhosher
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اگر کتابخانهٔ ضد استرس نداری
کتابی بردار ،📖
ورق بزن و چند خطی از آن را بخوان.
هرروز سر ساعت مشخصی
😍🥰
📚داروی ضد استرس تضمینی بدون عوارض
#کتاب_بخوانیم
@sobhosher
کتابی بردار ،📖
ورق بزن و چند خطی از آن را بخوان.
هرروز سر ساعت مشخصی
😍🥰
📚داروی ضد استرس تضمینی بدون عوارض
#کتاب_بخوانیم
@sobhosher
#داستان_شب 😴
📖 هزار و یک شب مجموعهایست از حکایتها و افسانههای قدیمی ایرانی، عربی و هندی به نقل از شهریار ایرانی، که راوی آن شهرزاد دختر وزیر است
بیشتر ماجراهای آن در بغداد و ایران میگذرد.
#هزار_و_یک_شب
🔸 #شب_پانسد_چهل_دوم
قصهگو: #ليلا_پراشيده
@sobhosher
#داستان_شب 😴
📖 هزار و یک شب مجموعهایست از حکایتها و افسانههای قدیمی ایرانی، عربی و هندی به نقل از شهریار ایرانی، که راوی آن شهرزاد دختر وزیر است
بیشتر ماجراهای آن در بغداد و ایران میگذرد.
#هزار_و_یک_شب
🔸 #شب_پانسد_چهل_دوم
قصهگو: #ليلا_پراشيده
@sobhosher
Telegram
attach 📎
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
*خداوند بهترین ياور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#شعرجهان
━•··•✦❁💠❁✦•··•━
ولگردها
ولگردهایی که در من میلولند
سیگارشان را زیرِ گوشِ خوابهایم
خاموش میکنند
کرمهای خوابم را میشمارند
لولیدنِ فکرهایم نگرانشان میکند
من که در آستینم مورچه هم ندارم
و خوابهایم را
یا تخت میبیند
یا هر که بخواهد
وول نمیخورد در گیجگاهم افعی
و همین فردا یکی از منهای من دری در یک بیمارستان است
من شهروندِ سربهراهِ وطنِ خویشام
صبح را برای صرفِ قهوهام تعریف کردهام
بر سینیِ صبحانهام معشوقکان را سرو میکنم
نمیگذارم هیچ قارهای به سمتم شلیک کند
نه! ببخشید
انگار این خواب هم بودار شده است
🔘➿➿➿➿➿🔘
سومسوکلر
منده قایناشان سومسوکلر وار
سیگارالارینی یوخولاریمین قولاغی آلتیندا سؤندورورلر
یوخولاریمین قوردلارینی ساییرلار
فیکیرلریمین قایناشماسی اونلاری تشویشه سالیر
منیم اتهییمده قاریشقا دا یوخدو
یوخولاریمی چارپایی گؤرور و هر کیمسه ایسترسه
گیجگاهیمدا افعی ایلان قورجالانمیر
بو صاباح ایسه مندهکی منلردن بیریسی بیر خستهخانادا قاپی اولمالی
من وطنیمین اوزو یولا وطنداشییام
سحری قهوه ایچمهیه آدامیشام
سحر یئمهیی سینیسینده سئوگیلیجیکلری قیدالاندیریرام
هئچ بیر قارّهنین منه دوغرو آتش آچماسینا ایذین وئرمرم
یوخ! باغیشلایین!
سانکی بو یوخو دا قوخوموش.
✍🏻: #آفاق_شوهانی
برگردانِ ترکی: زامان پاشازاده
━•··•✦❁💠❁✦•··•━
@sobhosher
*خداوند بهترین ياور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#شعرجهان
━•··•✦❁💠❁✦•··•━
ولگردها
ولگردهایی که در من میلولند
سیگارشان را زیرِ گوشِ خوابهایم
خاموش میکنند
کرمهای خوابم را میشمارند
لولیدنِ فکرهایم نگرانشان میکند
من که در آستینم مورچه هم ندارم
و خوابهایم را
یا تخت میبیند
یا هر که بخواهد
وول نمیخورد در گیجگاهم افعی
و همین فردا یکی از منهای من دری در یک بیمارستان است
من شهروندِ سربهراهِ وطنِ خویشام
صبح را برای صرفِ قهوهام تعریف کردهام
بر سینیِ صبحانهام معشوقکان را سرو میکنم
نمیگذارم هیچ قارهای به سمتم شلیک کند
نه! ببخشید
انگار این خواب هم بودار شده است
🔘➿➿➿➿➿🔘
سومسوکلر
منده قایناشان سومسوکلر وار
سیگارالارینی یوخولاریمین قولاغی آلتیندا سؤندورورلر
یوخولاریمین قوردلارینی ساییرلار
فیکیرلریمین قایناشماسی اونلاری تشویشه سالیر
منیم اتهییمده قاریشقا دا یوخدو
یوخولاریمی چارپایی گؤرور و هر کیمسه ایسترسه
گیجگاهیمدا افعی ایلان قورجالانمیر
بو صاباح ایسه مندهکی منلردن بیریسی بیر خستهخانادا قاپی اولمالی
من وطنیمین اوزو یولا وطنداشییام
سحری قهوه ایچمهیه آدامیشام
سحر یئمهیی سینیسینده سئوگیلیجیکلری قیدالاندیریرام
هئچ بیر قارّهنین منه دوغرو آتش آچماسینا ایذین وئرمرم
یوخ! باغیشلایین!
سانکی بو یوخو دا قوخوموش.
✍🏻: #آفاق_شوهانی
برگردانِ ترکی: زامان پاشازاده
━•··•✦❁💠❁✦•··•━
@sobhosher
يك #حبه_شعرپارسى با #چاى_انگليسى☕️
✍🏻: #فروغ_فرخزاد
برگردان: سعيد عزيزى
فراخور گرامى زادروز فروغ شعر فارسى💐❤️
مانا نام و یادش
به امید روزی که ایرانمان چنین جایی باشد🙏🏻
@sobhosher
✍🏻: #فروغ_فرخزاد
برگردان: سعيد عزيزى
فراخور گرامى زادروز فروغ شعر فارسى💐❤️
مانا نام و یادش
به امید روزی که ایرانمان چنین جایی باشد🙏🏻
@sobhosher
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
*خداوند بهترین یاور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#مشاهير
━•··•✦❁✳️❁✦•··•━
به آفتاب سلامی دوباره خواهم داد
به آفتاب
سلامی دوباره خواهم کرد
به جویبار که در من جاری بود
به ابرها که فکرهای طویلم بودند
به رشد دردناک سپیدارهای باغ که با من
از فصلهای خشک گذر میکردند
به دستههای کلاغان
که عطر مزرعههای شبانه را
برای من به هدیه میآوردند
به مادرم که در آیینه زندگی میکرد
و شکل پیری من بود
و به زمین، که شهوت تکرار من، درون ملتهبش را
از تخمههای سبز میانباشت – سلامی، دوباره خواهم کرد
میآیم، میآیم، میآیم
با گیسویم: ادامۀ بوهای زیر خاک
با چشمهام: تجربههای غلیظ تاریکی
با بوتهها که چیدهام از بیشههای آنسوی دیوار
میآیم، میآیم، میآیم
و آستانه پر از عشق میشود
و من در آستانه به آنها که دوست میدارند
و دختری که هنوز آنجا،
در آستانۀ پرعشق ایستاده،
سلامی دوباره خواهم داد.
✍🏻: #فروغ_فرخزاد فراخور هشتم دی، (۱۳۱۳_۱۳۴۵) گرامی زادروزش💐
او زنی بود که گستاخانه و آشکارا به بیان حرفهای ضد سنّت خود ادامه داد و جز بر محور «من» که خاص خود اوست نگشت. همان «منی»که در همه آثار او تجلّی داشت. تا آنجا که میتوان گفت فروغ از همان آغاز، یک شاعر «من»سرا بود و شعرهایش جز در جهت تبیین و تعریف این «من» به پیش نمیرفت. «من» فردی و شخصی و ایرانی که بعدها در دوره دوم شاعری او توسّع یافت و به «من» اجتماعی و عمومی وجهانی او مبدل گردید.
━•··•✦❁💟❁✦•··•—
@sobhosher
*خداوند بهترین یاور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#مشاهير
━•··•✦❁✳️❁✦•··•━
به آفتاب سلامی دوباره خواهم داد
به آفتاب
سلامی دوباره خواهم کرد
به جویبار که در من جاری بود
به ابرها که فکرهای طویلم بودند
به رشد دردناک سپیدارهای باغ که با من
از فصلهای خشک گذر میکردند
به دستههای کلاغان
که عطر مزرعههای شبانه را
برای من به هدیه میآوردند
به مادرم که در آیینه زندگی میکرد
و شکل پیری من بود
و به زمین، که شهوت تکرار من، درون ملتهبش را
از تخمههای سبز میانباشت – سلامی، دوباره خواهم کرد
میآیم، میآیم، میآیم
با گیسویم: ادامۀ بوهای زیر خاک
با چشمهام: تجربههای غلیظ تاریکی
با بوتهها که چیدهام از بیشههای آنسوی دیوار
میآیم، میآیم، میآیم
و آستانه پر از عشق میشود
و من در آستانه به آنها که دوست میدارند
و دختری که هنوز آنجا،
در آستانۀ پرعشق ایستاده،
سلامی دوباره خواهم داد.
✍🏻: #فروغ_فرخزاد فراخور هشتم دی، (۱۳۱۳_۱۳۴۵) گرامی زادروزش💐
او زنی بود که گستاخانه و آشکارا به بیان حرفهای ضد سنّت خود ادامه داد و جز بر محور «من» که خاص خود اوست نگشت. همان «منی»که در همه آثار او تجلّی داشت. تا آنجا که میتوان گفت فروغ از همان آغاز، یک شاعر «من»سرا بود و شعرهایش جز در جهت تبیین و تعریف این «من» به پیش نمیرفت. «من» فردی و شخصی و ایرانی که بعدها در دوره دوم شاعری او توسّع یافت و به «من» اجتماعی و عمومی وجهانی او مبدل گردید.
━•··•✦❁💟❁✦•··•—
@sobhosher